فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
144 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش مقایسه هوش معنوی و هوش هیجانی در دختران مقطع دبیرستان حافظ قرآن، مبتدی و غیرحافظ در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۵ بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده، روش علّی مقایسه ای محسوب می شود. جامعه پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر اصفهان به تعداد ۳۳۹۲۸ نفر بود که ۸۰۰ نفر از آنان حافظ قرآن بودند. نمونه شامل ۹۰ نفر (۳۰ حافظ و ۳۰ غیرحافظ و ۳۰ مبتدی) و به صورت تصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه هوش معنوی بدیع و همکاران و پرسش نامه هوش هیجانی بار آن بود. نتایج نشان داد در تفکر کلی و بعد انتقادی بین گروه حافظ و مبتدی با غیرحافظ تفاوت معناداری وجود دارد (در گروه حافظ و مبتدی بالاتر از گروه غیرحافظ است). در متغیر استقلال، شادکامی، واقعیت سنجی، روابط بین فردی، مسئولیت اجتماعی و هوش هیجانی بین گروه حافظ و سایر گروه ها تفاوت وجود دارد و عملکرد بالاتر گروه حافظان مشاهده شد.
سبک های یاری طلبی از خدا: تدوین مدل مفهومی روان شناختی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توجه به عوامل معنوی و مذهب، نقش بنیادینی در سلامت روانی و حتی جسمی افراد دارد. یاری طلبی از خداوند که در منابع اسلامی از آن با تعبیر «استعانت از خدا» یاد می شود از جمله این عوامل است که همواره درباره آن بررسی هایی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی سبک های یاری طلبی از خداوند بر اساس منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شد. به منظور استخراج مؤلفه های مفهومی سبک های یاری طلبی از خداوند در متون اسلامی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. بدین منظور متون اسلامی مرتبط با موضوع پژوهش در آیات و روایات طبقه بندی شده در کتاب نهج الدعاء انتخاب شد. برای تعیین مؤلفه های مفهومی از مقوله بندی کدها و مرکزی سازی مفاهیم استفاده شد. مؤلفه های استخراج شده به همراه مستنداتش به متخصصان در علوم دینی و روان شناسی ارائه شد و از این طریق روایی محتوایش تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد سبک های یاری طلبی از خداوند بر اساس متون اسلامی بر پنج شیوه اصلی شامل مناسکی، ابراز بدنی، موقعیتی، مقابله ای و جبران کننده متمرکز است. مجموع ویژگی های افراد در این پنج شیوه، سبک یاری طلبی از خداوند را در آنها نشان می دهد.
شاخص های سنجش شادکامی: بررسی تطبیقی مدل شادکامی آکسفورد و مدل شادکامی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع شادکامی در سال های اخیر توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده و بسیاری از پیمایش های جهانی به این موضوع اختصاص یافته است و کشورها بر اساس میزان شادکامی مردمانشان سنجیده و رتبه بندی می شوند. درباره نحوه سنجش شادکامی جوامع، دو دیدگاه وجود دارد: برخی از محققان از امکان طراحی سنجه هایی عام برای سنجش شادکامی در همه جوامع و فرهنگ های مختلف سخن می گویند. در برابر، برخی بر ضرورت طراحی شاخص های سنجش شادکامی متناسب با فرهنگ های مختلف تأکید دارند. پژوهش حاضر با طراحی پرسشنامه شادکامی اسلامی با محوریت «الگوی اسلامی شادکامی» (پسندیده، 1397) به مقایسه دو مدل شادکامی اسلامی و مدل شادکامی آکسفورد پرداخته است. نتایج مقایسه این دو مدل نشان می دهد هرچند شباهت هایی میان این دو مدل ازجمله توجه به معناداری زندگی، رضایت از زندگی، اهمیت روابط اجتماعی در شادکامی و لذت جسمانی وجود دارد اما تفاوت هایی بنیادین در مبانی خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و دین شناسی دارند.
مرگ بانشاط؛ نگرشی نو به مسئله اضطراب مرگ با تکیه بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرگ، اصطلاحی برای مفهوم سازی ترس ناشی از آگاهی از مرگ است که در سطوح مختلف تجربه می شود. ازاین رو ارائه پاسخی اصیل و جامع مبتنی بر دغدغه اصلی انسان یعنی «جاودانگی»، مهم و ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر با هدف ارائه راهکارهای مواجهه با مرگ در عین حفظ آرامش و نشاط زندگی و سعادت اخروی به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نرم افزارهای جامع الاحادیث و جامع التفاسیر انجام شد. یافته ها نشان داد آموزه های اسلامی با شناخت صحیح از خدا، انسان، مبدأ و معاد، علاوه بر تبیین عوامل مرگ ناخوشایند، ماهیت خوشایندی نیز از مرگ مانند مرگ راحت ارائه می کنند که با عنوان «مرگ بانشاط» از آن یاد می شود. مرگ بانشاط، پیامد سلامت معنوی است و به نسبت میزان اتصال با خالق و عمل به دستورات او محقق می شود و می تواند جایگزین اضطراب مرگ باشد. عوامل مرگ بانشاط شامل «هوشیاری نسبت به مرگ»، «تقوا»، «قصر امل»، «خلوص عمل» و «انس با مرگ» است. «گناه»، «طول امل» و «غفلت از توبه پذیری خداوند» نیز از عوامل وقوع مرگ ناخوشایند و اضطراب مرگ است. همچنین یافته ها نشان داد رویکرد تدارک مرگ بانشاط برخلاف اضطراب مرگ که تلاش بر کاهش ترس از مرگ دارد، بر پویایی ترسی ارزشی آمیخته با امید به رحمت الهی و تلاش بر اصلاح خطاهای شناختی درباره انسان و مبدأ و مقصدش تمرکز دارد.
نقش واسطه ای رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
111 - 129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مرزهای خانواده و طلاق عاطفی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی اجرا شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای این منظور 144 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسش نامه مرزهای خانواده اسلامی، رضایت زناشویی و طلاق عاطفی پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش چهارمرحله ای بارون و کنی با استفاده از رگرسیون خطی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف. میان متغیرهای مرزهای خانواده و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ ب. میان مرزهای خانواده و رضایت زناشویی، رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج. میان رضایت زناشویی و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ د. رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی نقش میانجی دارد؛ بنابراین سامان دهی مرزهای خانواده، با محوریت افزایش رضایت زناشویی، با کاهش طلاق عاطفی همراه است و نتیجه نهایی این ساماندهی و کارآمدی، تحکیم پایه های خانواده خواهد بود.
نقش باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی در گرایش به فرزندآوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر نقش باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی در گرایش به فرزندآوری مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه جوانان دختر و پسر شهرهای استان خوزستان (18 38 سال) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آن شهرها 373 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه باورهای مذهبی ساخته سواری (1401)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، سبک زندگی میلر و اسمیت (1988) و پرسش نامه گرایش به فرزندآوری حائری مهریزی و همکاران (1396) استفاده گردید. طرح تحقیق همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss و با کمک روش های آماری همبستگی و رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و گرایش جوانان خوزستانی به فرزندآوری ارتباط مثبت معنی دار و بین سبک زندگی و گرایش آنان به فرزندآوری ارتباط منفی معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که 6 صدم درصد واریانس گرایش به فرزندآوری توسط حمایت اجتماعی، باورهای مذهبی و سبک زندگی تبیین و پیش بینی می شود.
عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
102 - 125
حوزههای تخصصی:
ازجمله مشکلات روبه افزایش در خانواده ها که آسیب ها و پیامدهای زیان باری دارد، روابط فرازناشویی است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل زمینه ساز روابط فرازناشویی بر اساس منابع اسلامی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل در این تحقیق، جملات، واژه ها و موضوعات است و اطلاعات از طریق مراجعه به قرآن کریم و متون روایی و نیز مقالات، پایان نامه ها، کتاب ها، سایت ها و نرم افزارهای مختلف در این زمینه به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلفی در وقوع روابط فرازناشویی مؤثر است. این عوامل را می توان به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم کرد. عوامل زمینه ساز فردی روابط فرازناشویی عبارت اند از: ضعف در ایمان، عفیف نبودن، بی غیرتی، تجربه روابط نامشروع (قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج)، پیروی از دشمنان اهل بیت:، میخوارگی (نوشیدن شراب) و غنا (موسیقی حرام). عوامل زمینه ساز خانوادگی روابط فرازناشویی عبارت اند از: بدبینی و غیرت نابه جا، نارضایتی جنسی و نارضایتی عاطفی. عوامل زمینه ساز اجتماعی روابط فرازناشویی عبارت اند از: خیانت به دیگران و دوستی یا هم نشینی با افراد خیانت کار.
بایدهای اخلاقی سه گانه در فرایند مشاوره از چشم انداز آموزه های اسلامی و دانش روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
رعایت هنجارهای اخلاقی از مهم ترین عوامل مصونیت بخش فرایند مشاوره است. برخی از بایدها و اصول اخلاقی به دلیل نقش سازنده و اساسی که در فرایند مشاوره دارند در اولویت بوده و رعایت آن ها باعث ایجاد اعتماد در مراجع و باعث افزایش موفقیت در فرایند مشاوره می شود. پژوهش پیش رو با هدف تبیین مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره انجام شده است. سؤال اساسی این است که مهم ترین بایدهای اخلاقی در فرایند مشاوره چیست و چه فوایدی دارد؟ در پژوهش حاضر از روش توصیفی تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اخلاقی سه گانه که می تواند نقش سازنده و مهمی در فرایند مشاوره داشته باشد، بررسی شده است. با بررسی اصول اخلاقی قابل استنباط از آموزه های اسلامی در فرایند مشاوره، می توان ادعا کرد که برخی از اصول اخلاقی نقش بنیادین و محوری در فرایند مشاوره دارند؛ به گونه ای که بدون التزام به این اصول اخلاقی، فرایند مشاوره با چالش ها و آسیب های جدی روبرو خواهد شد. پرواپیشگی، عفاف و صداقت، ازجمله اصول مهم در فرایند مشاوره است. رعایت این اصول و بایدهای اخلاقی سه گانه، می تواند مشاور را از غلتیدن در بسیاری از چالش ها مصونیت بخشد و می تواند زمینه ساز ایجاد اعتماد و امنیت روانی در مراجع باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه الگوی تنظیم رغبت بر اساس متون اسلامی
حوزههای تخصصی:
در صورتی که رغبت به موضوعات و اهداف دنیوی تابع رغبت به موضوعات و اهداف اخروی باشد از نظر آموزه های اسلامی، زهد تحقق می یابد و نشانه آن است که رغبت ها تنظیم شده است. این مفهوم در روان شناسی هم می تواند کارکرد داشته و مفید باشد. یکی از شیوه های استفاده کردن از مفاهیم و عملیاتی کردن آنها در روان شناسی قابلیت سنجش آن مفاهیم است. از همین روی هدف این مقاله ساخت پرسش نامه ای برای سنجش تنظیم رغبت ها مبتنی بر دیدگاه اسلام است. برای این منظور، پس از استخراج مفهوم تنظیم رغبت و ساخت گویه هایی بر اساس آنها، به منظور بررسی روایی محتوا، از ارزشیابی 9 کارشناس در دو مرحله استفاده شد. پرسش نامه اولیه در دو مرحله آزمایشی (با 60 آزمودنی) و نهایی (با 802 آزمودنی) اجرا شد. در نهایت پس از تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، پرسش نامه ای 120 گویه ای با هفت عامل استخراج شد. این هفت عامل به ترتیب اعتبار عبارت اند از: رغبت متعالی، رغبت به خانواده، رغبت به خود، دنیاناپایدارنگری، دنیاآزمون نگری، رغبت به منزلت اجتماعی، رغبت به پول و ثروت. نمره بالا در هر کدام از عامل ها حکایت از تنظیم مناسب رغبت ها دارد. یافته ها حکایت از آن دارد که پرسش نامه الگوی تنظیم رغبت از روایی و اعتبار لازم برای امور پژوهشی برخوردار است.
اثربخشی آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی بر سازگاری و رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1۴00 بودند که 32 زوج از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (1۶ زوج) و گواه (1۶ زوج) جایگزین شدند. از دو ابزار پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در گروه آزمایش به مدت ده جلسه نود دقیقه ای شیوه های حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی آموزش داده شد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش گروهی حل تعارض زوجین با رویکرد اسلامی، سازگاری زناشویی و ابعاد آن و همچنین رضایت زناشویی و ابعاد آن را افزایش داده است. با توجه به نتایج می توان از این شیوه برای کمک به حفظ بنیان خانواده و بهبود روابط زوجین استفاده کرد.
مقایسه مفهومی پایگاه های شخصیت با مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه «پایگاه های شخصیت» با «مراتب نفس» بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است که با «روش تحلیل کیفی متون» و رعایت «قواعد و ضوابط تفسیر» و «رویکردی میان رشته ای» صورت گرفته است. از نتایج این پژوهش، استخراج الگوی مفهومی مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است. الگوی استخراج شده می تواند تناظری برای درک بهتر پایگاه های شخصیت در نظریه روان تحلیل گری با مراتب نفس ارائه کند. از این رو، می توان «نفس ملهمه» و «نفس عاقله» را متناظر با ساختار «من»، «نفس مسوله» و «نفس اماره» را متناظر با ساختار «نهاد» و «نفس لوامه رحمانی» و «نفس لوامه شیطانی» را متناظر با ساختار «فرامن» در نظر گرفت. در روان تحلیل گری، برای مراتب نفس «مطمئنه، راضیه و مرضیه» به علت تفاوت مبانی انسان شناسی، تناظری قابل تصور نیست. تفاوت دیگر بین دو رویکرد، ترتیب تحقق و ایجاد آن هاست به گونه ای که نفس ملهمه اولین مرتبه نفس است، اما در روان تحلیل گری، نهاد اولین مرتبه وجودی روان است.
اثربخشی برنامه تعاملی مهارت های زندگی مبتنی بر آموزه های دینی بر دینداری دانشجویان: مطالعه مقدماتی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
9 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش های طولی در حوزه دینداری، که با روش های کمّی صورت گرفته، نشان می دهد که در دهه اخیر سطح دینداری در جامعه روند کاهشی داشته است. این یافته ها تلویحات چندی دارد که یکی از آنها ضرورت مداخله قوی برای رشد و توسعه دینداری است. پژوهش حاضر برای پاسخ به نیاز کنونی به منظور ساخت بسته آموزشی مهارت های زندگی در بستر ارزش های دینی جهت استفاده در محیط دانشجویی و تسهیل فرآیند تقویت دینداری در دانشجویان انجام گرفته است. روش: در راستای تحقق هدف فوق، با استفاده از الگوی جهانی بهداشت و منابع اسلامی، برنامه ای 10 جلسه ای تدوین شده و اثربخشی آن در گروه نمونه ای پانزده نفری از دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شده است. در جمع آوری داده ها، از دو ابزار مقیاس کوتاه دینداری برای جمعیت دانشجویی (خدایاری فرد و همکاران، 1392) و مقیاس مثبت نگری (خدایاری فرد و همکاران، 1391) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری های مکرر نشان داد که نیم رخ دینداری گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن متوسط است؛ همچنین، بررسی اثر بین آزمودنی نشان داد که دو مؤلفه باور و عواطف دینی به طور معناداری افزایش یافته، ولی رفتار دینی تغییر نکرده است. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود که نمودار مثبت نگری گروه در بین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن بالا است. نتیجه: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری با استفاده از برنامه حاضر وجود دارد ولی برای مهیاکردن امکان اعتلای «رفتار دینی» به طور خاص، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود.
پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، مردم شهر اصفهان و روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز و شاپیرو، سبک زندگی اسلامی کاویانی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ریگو بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین بهزیستی اجتماعی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین بهزیستی اجتماعی و مهارت های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی قادر به پیش بینی بهزیستی اجتماعی مردم شهر اصفهان است.
اثربخشی روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کیفیت زندگی، تاب آوری و چارچوب (ذهنیت) زنان دارای همسر معتاد
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
92 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کیفیت زندگی، تاب آوری و چارچوب (ذهنیت) زنان دارای همسر معتاد است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی همسران معتادان مراجعه کننده به مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد شهر تبریز در تابستان ۱۳۹۵ تشکیل می دادند. از سه مرکز ترک اعتیاد زیر نظر بهزیستی، ۲۴ نفر از همسران معتادین که تمایل به همکاری داشتند، به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسش نامه کیفیت سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۸)، شادکامی آکسفورد (۲۰۰۱) و نگرش به زندگی باتیستا و آلموند (۱۹۷۳). برای گروه آزمایش (۱۱ جلسه ۷۵ دقیقه ای) روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام اجرا شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس و با کمک SPSS-۲۰ تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد بین میانگین های دو گروه در متغیر کیفیت زندگی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ p<). همچنین، نتایج نشان می دهد بین میانگین های دو گروه در متغیر چارچوب در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ p<). نتایج حاکی از آن است که در متغیر کیفیت زندگی نیز در پس آزمون بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ p<). با توجه به نتایج حاصل می توان گفت از آنجا که روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کیفیت زندگی، تاب آوری و چارچوب زنان دارای همسر معتاد تأثیر دارد، پیشنهاد می شود از آن به عنوان رویکرد درمانی در مراکز مشاوره استفاده شود.
مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
146 - 133
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در رابطه زناشویی بر اساس سبک های مقابله مذهبی زنان شهر قم انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش تمامی زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم در سال 1400 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر از زنان همسران طلاب مدارس علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس ایمان در رابطه زناشویی، مقیاس عفو و گذشت بر اساس آموزه های اسلام و مقیاس سبک های مقابله مذهبی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه الکترونیک استفاده شد. در تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی و در تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ابعاد ایمان و گذشت اسلامی در میان زنان شرکت کننده در پژوهش، بر اساس سبک های مقابله مذهبی مثبت و منفی، به طور معناداری متفاوت است. ابعاد ایمان و گذشت در گروه زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی مثبت نسبت به زنان متأهل با سبک مقابله مذهبی منفی بیشتر است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از نقش مهم ایمان و گذشت اسلامی و سبک مقابله مذهبی مثبت در بهبود روابط و مشکلات زناشویی زوجین بهره جست.
پرورش فطرت زمینه ساز سلامت روانی منتهی به سعادت،برگرفته از قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
157 - 175
حوزههای تخصصی:
در نگاه اسلامی تربیت صحیح توانمندی های شناختی، گرایشی و عملکردی موجب سلامت روان می شود که برترین نعمت الهی است و از مهم ترین ثمرات آن، خوشبختی همیشگی انسان در زندگی است. هدف پژوهش تبیین چگونگی رابطه تربیت با سلامت روانی منتهی به سعادت در نگرش اسلامی است که با روش توصیفی- تحلیلی، از آیات و روایات اهل بیت: استنباط شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف- گسترده ترین آموزه های تربیتی در اسلام در ارتباط با شکوفاسازی فطرت در جهت ارتقای شخصیت و تأمین سلامت روان انسانی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و هدایت وی به کمال مطلوب و قرب الی الله، است. ب- پرورش همه توانمندی های فطری هماهنگ با اهداف تربیتی منتهی به سلامت روان و سعادتمندی انسان می شود. ج- ازنظر اسلامی، همیشه سلامت روانی با سلامت معنوی همراه است و نمی توان کسی را که سلامت معنوی در ابعاد مختلف بر روانش حاکم نیست، کاملاً سالم دانست. د- در آموزه های اسلامی، ویژگی های سلامت روانی معنوی پرورش یافتگان فطرت در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و در قلمرو فرد با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت، تبیین شده است.
نقش آرزوها در رضایت زندگی بر اساس مدل اسلامی عملکرد أمل: یک بررسی مفهومی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
79 - 109
حوزههای تخصصی:
در منابع روان شناختی حداقل به سه دیدگاه در زمینه رابطه آرزوها و رضایت زندگی می توان دست یافت؛ وجود رابطه، عدم رابطه، و رابطه دوگانه بر اساس آرزوهای درونی-بیرونی. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش آرزوها در رضایت زندگی بر اساس مدل اسلامی عملکرد أمل با روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از تحلیل چند مرحله ای منابع دست اول اسلامی به یافته های ذیل دست یافته است: بر اساس مدل اسلامی عملکرد أمل که مشتمل بر دو خرده سیستم رویکردیِ عقل مدار و اجتنابیِ جهل مدار بوده و به واسطه سه فرایند بسط أمل، قصر أمل، و طول أمل به فعالیت می پردازد؛ رابطه آرزوها و رضایت زندگی فرایند دوگانه می باشد. در فرایند اول، با میانجی گری سازه عقل، آرزوها نقش افزایشی در رضایت زندگی داشته و در فرایند دوم با میانجی گری سازه جهل، آرزوها نقش کاهشی در رضایت زندگی را ایفا می کنند. مکانیزم های کاهش دهنده و افزایش دهنده رضایت زندگی در فرایندهای مذکور بر اساس پیامدهای طول أمل و آثار قصر و بسط أمل عبارتند از «نادیده گرفتن حقایق- درنظر گرفتن حقایق»، «فراموشی عملِ معطوف به هدف-توجه به عمل معطوف به هدف»، و «انکار قطعیات-باور به قطعیات» که هر یک از آنها موارد فرعی تر را پوشش می دهند.
تدوین برنامه آموزشی شُکر مبتنی بر مفهوم شکر اسلامی و بررسی کارآمدی آن در رضایت از زندگی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
100 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و عرضه الگوی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی و بررسی اثربخشی آن بر رضایت از زندگی بررسی شده است. فرض این پژوهش آن است که افزایش میزان قدردانی، باعث افزایش رضایت از زندگی و پیش بینی کننده آن است. در این پژوهش، پس از بررسی منابع و به دست آوردن مؤلفه های شکرگزاری و مفهوم قدردانی، برنامه آموزشی شش جلسه ای تدوین شد. با اجرای مصاحبه و گرفتن پرسش نامه های قدردانی و رضایت از زندگی، 19 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه قرآن و حدیث قم انتخاب، و به دو گروه 7 و 12 نفره تقسیم شدند. گروه 7 نفره، برنامه آموزشی شکرگزاری تدوین شده را دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار دریافت مداخله قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه شش گویه ای قدردانی مک کاله و همکاران (2002) و رضایت از زندگی دینر (1985) بود. مقایسه هر دو گروه با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس انجام گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل نشان داد شرکت کنندگان در گروه آزمایش از نظر قدردانی و رضایت از زندگی افزایش مثبت و معناداری را تجربه کرده اند که در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل افزایشی دیده نشد و حتی این افزایش پس از گذشت چهل وپنج روز نیز باقی ماند نتیجه: مداخله و برنامه آموزشی شکرگزاری مبتنی بر آموزه های اسلامی دارای اثربخشی معناداری است و می تواند میزان رضایت از زندگی و قدردانی افراد را افزایش دهد
اثربخشی آموزش آموزه های دینی بر تعارضات زناشویی زوج ها
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
118 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر اثربخشی آموزش آموزه های دینی بر تعارضات زناشویی زوج های ارجاعی به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به شعب شوراهای حل اختلاف شهر اهواز در سال 94-95 بود. نمونه پژوهش شامل 16 زوج بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایشی و گروه گواه تقسیم شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه تعارضات زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که همه زوج ها به پرسش نامه پاسخ دادند. سپس زوج های گروه آزمایشی مداخله آموزشی (آموزه های دینی) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته، دریافت کردند. در پایان، هر دو گروه به پرسش نامه تعارضات زناشویی پاسخ دادند و پس از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش آموزه های دینی در مرحله پس آزمون و پیگیری موجب کاهش تعارضات زناشویی زوج های گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا در میان دانشجویان دانشگاه های شهر قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر قم بود که از میان آن ها 212 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه های خودمهارگری اسلامی، انگیزش درونی و دلبستگی به خدا بود. نتایج نشان داد میان جهت گیری انگیزشی و خودمهارگری اسلامی با توجه به سبک دلبستگی به خدا رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، متغیرهای جهت گیری انگیزشی و سبک دلبستگی به خدا، توانایی پیش بینی خودمهارگری اسلامی را دارند. افزون بر این، در متغیر خودمهارگری کلی و از بین تمامی خرده مقیاس های خودمهارگری اسلامی، سبک دلبستگی به خدا فقط بر خرده مقیاس خودنظارت گری و مهار رفتاری اثر تعدیل کنندگی دارد و این فرضیه درباره متغیر خودمهارگری کلی و باقی خرده مقیاس ها، به اثبات نرسید.