فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود و 372 زن مسلمان، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به مقیاس پایبندی مذهبی، پرسش نامه بخشش و پرسش نامه کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روابط مطلوب زوجین و خانواده همسر، با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی مثبت و با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد، همچنین روابط نامطلوب زوجین و خانواده همسر، با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی مثبت و با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی منفی (01/0 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و بخشش توانایی پیش بینی کیفیت روابط زوجین خانواده همسر را دارا هستند. براساس نتایج پایبندی مذهبی و بخشش می توانند روابط خانوادگی بهتر و شاداب تری را به همراه داشته باشند و در حفظ و پایداری روابط زوجین و خانواده همسر نقش بسزایی ایفا کنند.
بررسی رابطة سبک زندگی اسلامی با همدلی و امیدواری در نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطة سبک زندگی اسلامی، با همدلی و امیدواری در نوجوانان، به روش توصیفی- همبستگی می پردازد. جامعة آماری، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دورة دوم متوسطة شهر تهران، در سال تحصیلی 94-93 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونة آماری، از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی، همدلی و امیدواری استفاده شد. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمرة کلی سبک زندگی اسلامی با همدلی و امیدواری در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان همدلی و امیدواری را در نوجوانان تبیین کنند. به عبارت دیگر، می توان گفت: هر چه میزان پایبندی نوجوانان به سبک زندگی اسلامی بیشتر باشد، میزان همدلی و امیدواری در آنها بیشتر خواهد بود. بنابراین، با ارتقای سبک زندگی اسلامی و تقویت اعتقادات دینی، می توان سطح امید و همدلی را در نوجوانان افزایش داد.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
بررسی رابطه اعتقاد به سنت آزمایش و خودشکوفایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتقاد به سنت آزمایش و خودشکوفایی بزرگسالان، به روش کیفی و با ابزار مصاحبه با 18 نفر از زنان متاهل دارای مدرک تحصیلی لیسانس به بالا بین سنین 25-35 سال با وضعیت اقتصادی متوسط به بالا انجام شد. بعد از پیاده سازی مصاحبه ها، اطلاعات به کمک تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن بود که افرادی که باورهای مذهبی پررنگ تری داشتند و معتقد به سنن الهی بودند، برای تغییر درزندگی خود تلاش می کردندهدف نهایی از زندگی را رضایت خدا می دانستند. و افرادی که باورهای مذهبی کمرنگ تری داشتند، نیز خواهان تغییر درزندگی خود بودند و برای آن تلاش می کردند. هم چنین مشخص گردید که افراد نمونه تنها برخی از ویژگی های افراد خودشکوفا را در درجات متوسط و یا حتی پایین از خود نشان دادند.باورهای مذهبی پررنگ تری داشتند و معتقد به سنن الهی بودند، برای تغییر درزندگی خود تلاش می کردندهدف نهایی از زندگی را رضایت خدا می دانستند. و افرادی که باورهای مذهبی کمرنگ تری داشتند، نیز خواهان تغییر درزندگی خود بودند و برای آن تلاش می کردند.
مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
25-34
حوزههای تخصصی:
باورهای غیرمنطقی، تأثیرهایی عمیق روی سلامت، زندگی، کار، تحصیل و به طور کلی جنبه های مهم زندگی انسان می گذارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی سلامت معنوی، با باورهای غیرمنطقی در دانشجویان دختر و پسر مقطع های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93 - 1392را در بر می گیرد؛ که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم و شمار 364 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بوده است از پرسش نامه های سلامت معنوی (SWBS) و باورهای غیرمنطقی (IBT). داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه ی 22) و با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل، تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد که بین دانشجویان دانشکده ی مهندسی و زبان انگلیسی، از نظر نمره های سلامت معنوی و باورهای غیرمنطقی، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). اما بین سلامت معنوی و بُعدهای آن، با باورهای غیرمنطقی؛ و نیز بین سلامت مذهبی و سلامت وجودی، رابطه ی معنادار وجود دارد(01/0p<) . نتیجه گیری: به نظر می رسدکه باورهای غیرمنطقی، تحت تأثیر سلامت قرار دارد؛ بدین معنا که، دانشجویی که دارای سلامت، به و یژه سلامت معنوی بالاتری است، باورهای غیرمنطقی کم تری خواهد داشت و در نتیجه، کم تر دچار اضطراب و آشفتگی می شود.
مرور نظام مند خشم و مدیریت خشم در متون دینی اسلام
حوزههای تخصصی:
خشم یکی از هیجانات کاملاً معمولی و اغلب سالم در روان شناسی است. پیامدهای خشم از دیرباز در ادبیات و متون فلسفی، دینی و علمی بیان شده اند. هدف نوشتار حاضر بررسی خشم از دید اسلام برای تولید ابزارها و روش های سنجش و مدیریت اسلامی آن بود. در مرور سیستماتیک حاضر، کلیدواژه های «خشم، خشم در دین، خشم در اسلام، مدیریت خشم دینی، مدیریت خشم در اسلام، مدیریت خشم اسلامی» در موتورهای جست و جوی PubMed، ScienceDirect، Google Scholar،Google Patent، MagIran، SID، Proquest، Ebsco، Springer، IEEE، Kolwer، IranDoc، بررسی شده و بر اساس ارتباط با پژوهش، دانشگاهی بودن منابع (در صورت امکان)، انتشار از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد، منابع مطلوب انتخاب شدند. موضوعات برای بررسی در نوشتار را پنج متخصص حوزه خشم به شیوه دلفی ارزیابی کردند و متن نهایی به دست آمد. پس از بررسی منابع، این یافته ها حاصل شد: تعاریف خشم در اسلام؛ ابعاد و خصوصیات و عوارض خشم از دیدگاه اسلام؛ طبقه بندی اسلام از خشم؛ ریشه های خشم از دیدگاه اسلام؛ چیستی و چرایی مدیریت خشم از دیدگاه اسلام؛ سه روش برتر مدیریت خشم در اسلام. به نظر می رسد در سطح نظری رویکرد اسلامی به شناسایی، تحلیل، و مدیریت و کنترل خشم در سطح فردی و اجتماعی کامل و کاربردی است. پیشنهاد می شود روش های مدیریت خشم دینی در کارآزمایی های تجربی، بررسی مقایسه ای شود تا ضریب اثر آنها مشخص گردد.
اثربخشی برنامه تعاملی مهارت های زندگی مبتنی بر آموزه های دینی بر دینداری دانشجویان: مطالعه مقدماتی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
9 - 31
حوزههای تخصصی:
پژوهش های طولی در حوزه دینداری، که با روش های کمّی صورت گرفته، نشان می دهد که در دهه اخیر سطح دینداری در جامعه روند کاهشی داشته است. این یافته ها تلویحات چندی دارد که یکی از آنها ضرورت مداخله قوی برای رشد و توسعه دینداری است. پژوهش حاضر برای پاسخ به نیاز کنونی به منظور ساخت بسته آموزشی مهارت های زندگی در بستر ارزش های دینی جهت استفاده در محیط دانشجویی و تسهیل فرآیند تقویت دینداری در دانشجویان انجام گرفته است. روش: در راستای تحقق هدف فوق، با استفاده از الگوی جهانی بهداشت و منابع اسلامی، برنامه ای 10 جلسه ای تدوین شده و اثربخشی آن در گروه نمونه ای پانزده نفری از دانشجویان دانشگاه تهران بررسی شده است. در جمع آوری داده ها، از دو ابزار مقیاس کوتاه دینداری برای جمعیت دانشجویی (خدایاری فرد و همکاران، 1392) و مقیاس مثبت نگری (خدایاری فرد و همکاران، 1391) استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری با طرح اندازه گیری های مکرر نشان داد که نیم رخ دینداری گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن متوسط است؛ همچنین، بررسی اثر بین آزمودنی نشان داد که دو مؤلفه باور و عواطف دینی به طور معناداری افزایش یافته، ولی رفتار دینی تغییر نکرده است. از سوی دیگر، نتایج حاکی از آن بود که نمودار مثبت نگری گروه در بین دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت آماری معناداری داشته و اندازه اثر آن بالا است. نتیجه: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری با استفاده از برنامه حاضر وجود دارد ولی برای مهیاکردن امکان اعتلای «رفتار دینی» به طور خاص، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود.
بررسی اثر دینداری، صبر و امید بر بهزیستی فضیلت گرا
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
34 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدلی ساختاری به منظور تبیین بهزیستی فضیلت گرا بر اساس مؤلفه های دینداری و نقش واسطه ای صبر و امید است. روش پژوهش همبستگی است و مشارکت کنندگان شامل ۵۲۷ دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و پرسش نامه های دینداری (گلاک و استارک، ۱۹۶۵)، مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، ۱۳۹۳ ب)، پرسش نامه امید (اشنایدر، ۱۹۹۶) و پرسش نامه بهزیستی فضیلت گرا (واترمن و همکاران، ۲۰۱۰) را تکمیل کردند. روایی و پایایی ابزارهای استفاده شده، برای استفاده در فرهنگ ایرانی در سطح رضایت بخش بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 برای آمار توصیفی، و از AMOS21 برای تحلیل مسیر در مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم دینداری بر بهزیستی فضیلت گرا، دینداری بر امید و صبر، و امید و صبر، بر بهزیستی فضیلت گرا تأیید شد. همچنین، مدل نشان داد اثر غیرمستقیم دینداری با واسطه امید و صبر، بیشتر از اثر مستقیم آن، باعث ارتقای سطح بهزیستی فضیلت گرا می شود. به این معنا که اگر اعتقادات و مناسک دین با امید و صبر همراه شود، سبب ایجاد زندگی بهتر جوانان می شود. از یافته های دیگر پژوهش آن بود که ضرایب بعد اعتقادی (۸۶/۰=β) و عاطفی (۸۰/۰=β) دینداری، بیشتر از ابعاد پیامدی (۵۰/۰=β) و مناسکی (۲۸/۰=β) بود. بنابراین، پیشنهاد می شود تأکید بیشتری بر درونی و نهادینه کردن باورها (مانند: معرفت نفس و خدا) و احساسات دینی (مانند دلبستگی به خدا) نسبت به سایر ابعاد دینداری صورت پذیرد.
بررسی برخی از اثرات حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی: مطالعه ی توصیفی-کتابخانه یی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
65-74
حوزههای تخصصی:
دین اسلام برای سلامت در همه ی ابعاد آن اعم از زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی ارزش قائل است؛ تا جایی که انسان مؤمن را شخصی دارای رفتار سلیم معرفی می نماید و ریشه ی اغلب رفتارهای غیراخلاقی را انحراف از سلامت ذکر می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اجمالی برخی از آثار حسادت ورزی بر سلامت روان از دیدگاه اسلام و روان شناسی است. مواد و روش ها: در این مطالعه که به روش توصیفی-کتابخانه یی انجام شده، از کتاب هایی در حوزه ی علوم دینی، روان شناسی اسلامی و سلامت روان و همچنین از مقالاتی در حوزه ی دین و روان شناسی با تأکید بر موضوع حسادت استفاده شده است. یافته ها: این مطالعه همسو با دیگر یافته های پژوهشی نشان داده است که حسد و حسادت ورزی از جمله رفتارهایی است که ریشه در تجربه های نامناسب دوران کودکی و یادگیری ناقص رفتار اخلاقی(وجدان) دارد. این مطالعه همچنین همسو با مطالعه های پیشین، نشان داد که ریشه های حسادت را می توان در زمینه های خانوادگی جستجو کرد؛ زمینه هایی مانند تبعیض در خانواده، نبود امنیت، بی توجهی به سبک های درست فرزندپروری، ایجاد حسّ خودکم بینی در فرزندان، بی توجهی به استعدادهای فردی و پرورش آن و رشد ضعیف عزت نفس. نتیجه گیری: برای کاهش اثرهای متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعیِ این رفتار می توان به برنامه های پیشگیرانه و آموزشی در خانواده و آموزش و پرورش اقدام کرد.
الگوی امید بر اساس منابع اسلامی و طراحی برنامه درمانی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگوی امید بر اساس منابع اسلامی و طراحی برنامه درمانی آن بود. از دو روش استفاده شد: روش توصیفی تحلیلی در گزاره های دینی (روش اجتهاد دانش دینی) برای تدوین الگوی امید و روش توصیفی برای بررسی روایی پروتکل درمانی. جهت بررسی روایی محتوایی پروتکل از ضریب تطابق کندال و آزمون معناداری خی دو برای بررسی میزان تطابق و معناداری نظرات کارشناسان برای ارزیابی صحت برداشت های قرآنی و روایی و مطابقت فنون پیشنهادی پروتکل امیددرمانگری با اهداف هر جلسه استفاده شد. یافته ها نشان داد که مفهوم امید در رویکرد اسلامی دارای الگویی سه مؤلفه ای است که هر مؤلفه دو زیرمؤلفه دارد: عاملیت (عاملیت شخصی، عاملیت الهی)، اسباب (اسباب مادی، اسباب فرامادی)، هدف (هدف مادی، هدف توحیدی). همچنین محور در این الگو، هدفی توحیدی است. با توجه به نظر متخصصان تاثیرگذار بودن فنون پیشنهادی نیز بر این مؤلفه ها تایید گردید. بر این اساس پروتکل امیددرمانگری اسلامی در 8 جلسه گروه درمانی 120 دقیقه ای تدوین شد. در این جلسات سه مؤلفه امید، موانع آن ها و راهبردهای رفع موانع و تقویت آن ها مطرح می گردد. در پایان پیشنهادهایی جهت استفاده پروتکل امیددرمانگری ارائه گردیده است.
تبیین برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین عناصر برنامه درسی تربیت دینی و ویژگی های آن مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. بر پایه نتایج به دست آمده، تکلیف مداری به عنوان هدف غایی برنامه درسی تربیت دینی و توحیدمحوری، اخلاص، هدایت، اندیشه ورزی، عقل ورزی، کسب علم و معرفت، عدالت، توانایی انجام کار، آزادی و اختیار به عنوان هدف های واسطی از متون دینی و تربیتی اسلام استنتاج شدند. سپس، ویژگی های فرآیند یاددهی-یادگیری مربوط به هدف ها از متون معتبر اسلامی و تربیتی استنتاج شدند. این ویژگی ها شامل انگیزه درونی، پرورش حواس، پرورش اراده، توجه به تفاوت های فردی و ارائه الگو و نمونه عملی برای برنامه درسی تربیت دینی می باشند. هچنین، برای عنصر ارزشیابی در برنامه درسی تربیت دینی توصیه شد هویت تربیت جدی گرفته و به دلیل تفاوت در توان متربیان، اشکال و ابزار مختلفی برای سنجش عملکرد آنان استفاده شود. به کارگیری رویکرد تکلیف گرا در برنامه درسی تربیت دینی می تواند منجر به دادن امکان انتخاب آزادانه و آگاهانه به فرد و رهایی از جبر محیطی، توجه به تفاوت های فردی و ارائه تکلیف به قدر وسع، ارزیابی اعمال از درون به بیرون شود.
معرفی کتاب «روان شناسی، دین و معنویت»
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
165 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از شاخه های مطرح در روان شناسی، روانشناسی دین است. پژوهشگران با رویکردهای مختلفی به تألیف آثار مختلف در این زمینه پرداخته اند. یکی از رویکردهای مطالعه روان شناسی و دین، رویکرد «گفتگویی» است که تلاش می کند ضمن حفظ شأن دین و روان شناسی و عدم دستکاری اهداف و روش های دو طرف، مناسبات و سودمندی های هر یک از قلمروها را برای دیگری ترسیم نماید. کتاب روان شناسی، دین، و معنویت اثر جیمز ام. نلسون استاد گروه روان شناسی دانشگاه والپرایزو ایالت ایندیانا آمریکاست که با رویکرد گفتگویی تألیف شده است. این کتاب که در سال 2009 توسط انتشارات اسپرینگر منتشر شده، در 730 صفحه ۴ بخش و ۱۵ فصل تنظیم شده است. در گزارش حاضر، بعد از ذکر مقدمه، ابتدا مؤلف کتاب معرفی شده، سپس به طرح کتاب اشاره گردیده، و در نهایت، عناوین بخش ها و مباحث فصول کتاب گزارش شده اند. عناوین بخش های کتاب به شرح ذیل می باشند. بخش اول: مباحث اساسی، بخش دوم: گفتگو: گذشته، حال، و آینده، بخش سوم: تحوّل انسان، و بخش چهارم: کاربردها.
ساخت آزمون اولیة صبر بر معصیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت آزمون اولیه صبر بر معصیت است. در این پژوهش، با توجه به مؤلفه ها و نشانه هایی که در میان آیات و روایات شناسایی شده اند ، یک آزمون 44 ماده ای ساخته شد. برای کشف روایی محتوا از روش پیمایشی دلفی استفاده شد و در نهایت برای تشخیص اعتبار اولیه، آزمون روی 106 تن به طور آزمایشی اجرا و با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب دونیمه سازی اسپیرمن و گاتمن، میزان اعتبار آن بررسی شد. پس از اجرای آزمون، برای کشف روایی سازه از روش همسانی درونی (با محاسبه همبستگی اسپیرمن) استفاده شد. روایی محتوای آزمون از تأیید 8 نفر از کارشناسان به دست آمد. بعد از اجرای آزمایشی، اعتبار اولیه آزمون با توجه به میزان آلفای کرونباخ 93/0، همبستگی دونیمه سازی 86/0، ضریب دونیمه سازی اسپیرمن 93/0 و دونیمه سازی گاتمن 92/0 محاسبه گردید. برای بررسی روایی سازه، همبستگی خرده مقیاس ها با یکدیگر و با نمره کل مقیاس، همبستگی مؤلفه های هر خرده مقیاس با نمره کل و همبستگی هر گویه با نمره کل محاسبه شد که نتایج روایی سازه مطلوب در پرسش نامه را نشان داد.
پیش بینی روابط فرازناشویی بر اساس هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی اجتماعی با نقش تعدیل کنندگی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط فرا زناشویی تأثرات ویرانگری بر خانواده می گذارد، پژوهشگران بهره گیری نابجا از شبکه های مجازی، هوش معنوی و اخلاقی پایین و نبود رضایت زناشویی را در گسترش آن برجسته می دانند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گر جنسیت در رابطه هوش معنوی، هوش اخلاقی، رضایت زناشویی و استفاده از شبکه های مجازی با روابط فرا زناشویی به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری دربرگیرنده افراد متأهل 15 تا 55 ساله شهر بوشهر است. نمونه دربرگیرنده 250 نفر است که برای اقدام به خیانت به دادگاه یا مراکز روان شناختی و مشاوره مراجعه نموده اند؛ و به شیوه نمونه گیری در دسترس گزینش شده اند. داده ها با ابزارهای هوش معنوی، هوش اخلاقی و رضایت زناشویی گردآوری و با به کار بستن تحلیل رگرسیون چند گانه و میانجی گر تحلیل شده اند. برآمدهای رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین هوش معنوی و تراز استفاده از فضای مجازی می توانند رابطه فرا زناشویی را به گونه معنی داری (56/0=r) پیش بینی کنند. بررسی رگرسیون میانجی گر نشان داد جنسیت، رابطه میان هوش معنوی و اخلاقی با رابطه فرا زناشویی و هم چنین میان تراز استفاده از فضای مجازی و رابطه فرا زناشویی را میانجی گری می کند (10/28= (245//4) F,001/0>P). به نظر می رسد آموزش هوش معنوی و اخلاقی در مشاوره پیش از پیوند زناشویی و نیز در آموزش و درمان خانواده می تواند به سلامت خانواده کمک نماید.
بررسی تأثیر خداپنداره (تصور از خدا) صحیح در مقابله با افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، این بود که تأثیر «خداپنداره» صحیح (مبتنی بر آیات و روایات) را در مقابله با افسردگی بررسی کند؛ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است؛ داده های آن به صورت کتابخانه ای از متون دینی و منابع معتبر روانشناسی جمع آوری شده است؛ نتایج نشان داد که «خداپنداره صحیح» در هرکدام از حیطه های «توکل»، «عدل الهی»، «قضا و قدر» و «رازقیت خداوند» آثار مثبتی را در پی دارد؛ در حیطه «توکل» موجب می شود که مشکلات را آسان تر ببیند، انگیزه و اراده قوی داشته باشد، احساس عزت، حرمت نفس و امیدواری کند، خداپنداره صحیح در زمینه «عدل الهی» موجب واقع نگری، فاجعه آمیز ندیدن امور ورضایت از خداوند می شود. در زمینه «قضا و قدر»، منجر به معنادهی صحیح به حوادث، احساس توانمندی و دوری از غم و اندوه می گردد؛ در حیطه «رزاقیت الهی» موجب دوری از حرص، رضایت از روزی مقدر، احساس بی نیازی از دیگران می شود؛ لذا اصلاح خداپنداره می تواند افسردگی در این حیطه ها را کنترل و درمان نماید.
مدل ساختاری روان آزردگی: نقش روان بنه های ناسازگار اولیه، حرص و حسادت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که با هدف ارائه و آزمون مدل ساختاری برای تبیین روان آزردگی بر اساس صفات حرص و حسادت و با تاکید بر نقش میانجی روان بنه های ناسازگار اولیه انجام شد. نمونه پژوهش را تعداد 384 نفر از دانشجویان دانشگاه خمین تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت، روان بنه های ناسازگار اولیه، مقیاس های اسلامی حرص- قناعت، و حسادت برای جمع آوری داده ها استفاده شد و با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. شاخص های برازش نشان داد که مدل پیشنهادی اولیه از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار بود. همچنین نقش میانجی روان بنه های ناسازگار اولیه بین همه متغیرهای برون زا و روان آزردگی تایید و تمامی اثرات مستقیم به جز اثر حرص بر روان آزردگی از لحاظ آماری معنادار بودند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در نمونه پژوهش، ویژگی های روان شناختی عمیق تری همچون حرص و حسادت، نسبت به روان بنه ها وجود دارند که لازم است مورد توجه بالین گران و سایر متخصصین حوزه سلامت روانی قرار گیرد.
نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عمل به باورهای دینی در پیش بینی خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زنان مطلقه شهر کرج در سه ماهه اول 1394 بود که به مرکز مشاوره طلاق دادگاه خانواده شهر کرج مراجعه نموده اند که از بین این افراد 278 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شده و به آزمون امید به زندگی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه معبد پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی و رفتار دینی با خودکارآمدی رابطه مثبت دارند. همچنین 1/8 درصد از واریانس خودکارآمدی را رفتار عملی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار دینی پیش بینی نمودند. همین طور باورهای مذهبی، رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی و رفتار عملی با امید به زندگی رابطه مثبت دارد و 9/16 درصد از واریانس امید به زندگی را رفتار عملی، رفتار مذهبی شخصی و رفتار مذهبی جمعی پیش بینی می نماید. مناسب است که مشاوران و درمانگران یا نهادهای مرتبط با امور زنان، به راهکارهای تقویت باورهای دینی بپردازند تا در موقعیت های دشواری مثل طلاق، امید و خودکارآمدی ایشان افت آسیب زا نداشته باشد.
ماهیت روان شناسی اسلامی، پیشینی یا پسینی؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث درباره روان شناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشه برانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روان شناسی اسلامی سخن می گوید. پرسش اساسی این است که روان شناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روان شناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روان شناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از این رو، تحقق روان شناسی اسلامی به معنای نفی نظریه های روان شناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیش فرض های نظریه های علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریه های موجود روان شناسی و کوشش برای تدوین نظریه های نو براساس پیش فرض های اسلامی خواهد بود.
وظایف زن در زندگی زناشویی و نقش آن در استوار ساختن بنیاد خانواده از دیدگاه فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام جایگاه والایی را به خانواده بخشیده است. ازاین رو برای هریک از همسران در راستای استواری این نهاد وظایفی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی وظایف زن در زندگی زناشویی از دیدگاه فقه اسلامی و تأثیر آن بر استوار ساختن بنیاد خانواده است. پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با به کار بستن تحلیل محتوا به انجام رسیده است. داده های پژوهش بر پایه ی روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. استوار ساختن بنیاد خانواده به معنای رعایت حقوق متقابل میان همسران، فراگیری اصل عدالت و حاکمیت اخلاق برای برآورده ساختن هدف والای آفرینش آدم و به تکامل رسیدن او، برخورداری از جامعه سالم و ایمن و توانمند و سرانجام تداوم نسل است. تفحص داده ها نشان داد وظایفی که زن بر عهده دارد عبارت است از: پیروی و فرمان برداری؛ حُسن معاشرت و خوش رفتاری؛ خودآرایی و آرایش؛ محافظت از منزل و اموال در غیاب همسر؛ حفظ کرامت؛ تعاون و همکاری در تربیت فرزندان؛ خروج از منزل با کسب اجازه و نیکی به والدین و خویشان. بر پایه برآیندهای این پژوهش می توان گفت که از پیامدهای رعایت وظایف یادشده برپایی آرامش و مودّت در خانواده، پایداری دل بستگی و همدلی میان همسران و سرانجام جلوگیری از روی دادن اختلافات خانوادگی است؛ بنابراین، آموزش این وظایف و تأثیر آن ها در آرامش و استواری خانواده، در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده پیشنهاد می گردد.