فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش دیدگاه گیری اجتماعی و اثر آن بر سبک های حل تعارض زوجین بود.جامعه پژوهش را زوجین دچار تعارض زناشویی خودمراجع به مراکز مشاوره شهر سنندج تشکیل می دادند. 73 زوج شرایط اولیه مطالعه را احراز کردند که از بین آنها 60 زوج براساس نمره دریافتی درآزمون تعارض زناشویی در دوگروه آزمایش و گواه 30 نفره (هرگروه شامل 10نفر دچارتعارض متوسط،10نفر دچارتعارض شدید و 10 نفر دچارتعارض عمیق) جایابی شدند. ابتدا آزمون های دیدگاه گیری اجتماعی و سبک های حل تعارض، اجرا و سپس، زوجین گروه آزمایش، در جلسات برنامه آموزش دیدگاه گیری اجتماعی مبتنی بر روش دانش- مهارت-توانایی شرکت کردند و در انتهای برنامه ده جلسه ای، دوباره ارزشیابی به عمل آمد. یک ماه پس از طی دوره آموزشی گلباخ (2009) و جهت تعیین ماندگاری اثر آموزش، برای مرحله سوم آزمون ها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش دیدگاه گیری باعث تغییردر نمره سبک های حل تعارض زوجین می شود و این تغییر در طی زمان ماندگار است. نمرات سبک های حل تعارض یکپارچگی و مصالحه در اثر آموزش افزایش یافت، اما نمرات سبک های اجتنابی و رقابتی کاهش معنادار پیداکرده است. دریک نگاه کلی نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه های آموزشی دیدگاه گیری اجتماعی ، باعث تغییر در سبک های حل تعارض می شود.
بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی در زوجین شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی بود. شرکت کنندگان پژوهش164نفر از زنان و مردان متأهل (76 زن و 88 مرد) بودند که و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضرغیرآزمایشی ازنوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و مقیاس خانواده ی اصلی بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری دارد. بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنهادربرنامه های آموزش زناشویی، و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد. در واقع می توان اینگونه نتیجه گرفت که تجارب افراد در خانواده ی اصلی شکل دهنده ی رفتارها و روابط بین فردی و پیش بینی کننده ی کیفیت ازدواج آنها در آینده خواهد بود.
هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
6 داروی اعتیاد آور
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دختر در دوره های متوسطه و پیش دانشگاهی منطقه 9 آموزش و پرورش تهران
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۸
حوزههای تخصصی:
با قلب خود مهربان باشیم
منبع:
پیوند ۱۳۸۳ شماره ۲۹۶
حوزههای تخصصی:
" رهایی از فشار روانی در عرص 10 دقیقه "
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر بخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور صورت گرفت.
روش: روش مطالعه، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش، زنان نابارور مراجعه کننده به ضریب اعتبار این آزمون را با استفاده از شیوه های باز آزمایی، آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه کردن به ترتیب ، با سابقه حداقل دو سال ناباروری بود. از میان آن ها ۳۰ نفر به صورت داوطلب انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه به نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی اعضای گروه آزمایش که در معرض روان نمایشگری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری (۰۰۱/۰ (P < کاهش یافت. این نتایج پس از یک دوره ی پیگیری سه ماهه تأیید شد. از روان نمایشگری می توان به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش سطح افسردگی و تعدیل سایر اختلالات روانی در جمعیت های مشابه استفاده کرد. با توجه به درمان های سخت و طولانی ناباروری و احتمال بروز مشکلات روانشناختی، حضور روان شناسان بالینی در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
تاثیر خوش بینی بر سوگیری توجه در تعامل با هدفداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش رویکرد روان شناسی مثبت نگر، توجه فزاینده ای به خوش بینی و ویژگی های شخصیتی مبتنی بر آن جلب شده است. پژوهش ها حاکی از تفاوت بین افراد خوش بین و افراد بدبین در میزان توجه به اطلاعات و محرک های محیطی مثبت و منفی است. اما به علت ماهیت شناختی توجه، انتظارات و اهداف افراد نیز در توجه به محرک ها نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تعاملی خوش بینی و هدفداری بر سوگیری توجه بود. به این منظور 60 شرکت کننده با استفاده از آزمون جهت گیری زندگی (LOT) به دو گروه خوش بین و بدبین تقسیم شدند. شرکت کنندگان محرک های منفی و مثبتی را تماشا کردند که برای نیمی از آنها تداعی-کننده هدف بود و برای نیم دیگر این ویژگی را نداشت. الگوی حرکات چشم آنها با استفاده از دستگاه Eye-tracking مدل SMI مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که افراد خوش بین هدفدار به طور معنادار بیشتر از خوش بین های بی هدف به محرک مثبت نگاه کردند ولی بدبین های هدفدار تفاوتی با افراد بی هدف نداشتند. در مورد محرک منفی نیز تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد. نتایج به دست آمده حاکی از اثرگذاری تعاملی خوش بینی و هدفمندی در سوگیری توجه افراد است و همچنین این دو به عنوان سازه های عاطفی و شناختی، اثر یکدیگر را تعدیل می کنند.
انگیزه و نقش آن در سلامت و موفقیت
حوزههای تخصصی:
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
رابطه مکانیزم های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزم های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبک های دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخص های مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزم های دفاعی روان رنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و روان رنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاع ها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکل گیری تصور از خود تأکید دارد.
بررسی تأثیر گروه درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر احساسات منفی زنان نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت روابط مسالمت آمیز با خانواده همسر این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی– رفتاری بر احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و رضایتمندی زناشویی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل منطقه 4 شهر اصفهان در سال 1390 بود که به فراخوان محقق جهت شرکت در جلسات گروه درمانی پاسخ مثبت داده بودند.30 نفر از داوطلبانی که در پرسشنامه محقق ساخته احساسات منفی نسبت به خانواده همسر حد نصاب نمره لازم را کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسشنامه احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و شاخص رضایت زناشویی هودسن در دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته در جلسات گروه درمانی شناختی– رفتاری شرکت کردند. در پایان در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد و داده ها توسط تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری بطور معناداری (05/0> p) در کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و افزایش رضایتمندی زناشویی موثر بوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده می توان از گروه درمانی شناختی- رفتاری در جهت کاهش احساسات منفی نسبت به خانواده همسر و ارتقاء کیفیت زندگی زوجین استفاده کرد.