فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان عوامل تنیدگی زا و شیوه های رویارویی نوجوانان مراکز شبانه روزی بهزیستی و دارای والدین شهر تهران می پردازد. به منظور دستیابی به این امر فرضیه های «میزان تنیدگی نوجوانان مراکز شبانه روزی بیشتر از نوجوانانی میباشد که با والدین خود زندگی می کنند»،«نوجوانانی که با والدین خود زندگی می کنند در رویارویی با تنیدگی بیشتر از شیوه رویارویی متمرکز بر مسئله استفاده می نمایند» و «نوجوانان مراکز شبانه روزی در رویارویی با تنیدگی بیشتر از شیوه رویارویی متمرکز بر هیجان استفاده می نمایند»، ارائه گردید. برای بررسی فرضیه های فوق از میان نوجوانان 14 تا 17 ساله مراکز شبانه روزی 50 نفر بصورت تصادفی انتخاب گردیدند سپس از میان دانش آموزان شاغل به تحصیل مدارس شهر تهران 50 نفر به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند و دو گروه از لحاظ سن و جنس همتا انتخاب شدند. در هر گروه نمونه، تعداد 33 نفر دختر و 17 نفر پسر بودند. برای ارزیابی و سنجش میزان تنیدگی از مقیاس رویدادهای زندگی ویژه نوجوانان و برای ارزیابی شیوه های رویارویی از پرسشنامه شیوه های رویارویی استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون t گروههای مستقل استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که میزان تنیدگی نوجوانان مراکز شبانه روزی از نوجوانانی که با والدین خود زندگی می کنند بیشتر است. نوجوانانی که با والدین خود زندگی می کنند در رویارویی با تنیدگی بیشتر از رویارویی متمرکز بر مسئله استفاده می نمایند و نوجوانان مراکز شبانه روزی در رویارویی با تنیدگی بیشتر از شیوه رویارویی متمرکز بر هیجان استفاده می نمایند.
عوامل موثر در استفاده از سیگار و مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1380
حوزههای تخصصی:
سلامت روان
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۰۹
حوزههای تخصصی:
همه گیرشناسی اختلال های روانی در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان رفسنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
بررسی اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی تعامل آموزش تنیدگی زدایی و سبک هویت در رضامندی روانی و تنیدگی ادراک شده می باشد. از بین دانشجویان مونث دوره کارشناسی پس از تعیین نوع سبک هویت(67N= ) نفرکه دارای سبکهای هویت هنجاری و سردرگم/ اجتنابی بودند با استفاده از روش تحقیق تجربی بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گنترل گمارده شدند.گروه آزمایشی در12 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد.جهت بررسی از پرسشنامه های رضامندی روانی ، تنیدگی ادراک شده وسبک های هویت استفاده گردید. تحلیل نتایج نشان داد که ، اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بر بهبود رضامندی روانی در سبک هویت هنجاری نسبت به سبک هویت سردرگم موثر تر است.در اثر بخشی درمانگری به شیوه تنیدگی زدایی بین سبک هویت هنجاری واجتنابی/سردرگم در کاهش تنیدگی ادراک شده تفاوت معناداری وجود ندارد. پیگیری وضعیت افراد نشان دهنده ی پایداری تغییرات ایجاد شده است. ارتقاء شناخت، عواطف ، احساسات و تاکید بر عوامل واسطه ای مانند هویت بر کاهش تنیدگی ادراک شده و بهبود رضامندی روانی موثر می باشد.
رابطه فاجعه آفرینی و اضطراب مرتبط با درد با ناتوانی ناشی از سردرد در افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین انواع سردرد می باشد که تأثیر بسزایی بر عملکرد بیماران و حتی منجر به ناتوانی آن ها می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین فاجعه آفرینی و اضطراب ناشی از درد میگرن با سلامت بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی- همبستگی، بر روی 178 بیمار مبتلا به سردرد میگرن انجام شد. این افراد به مطب های خصوصی متخصصان مغز و اعصاب و بیمارستان های شهر تهران مراجعه کردند و مبتلا به میگرن توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب تشخیص داده شدند. انتخاب بیماران به روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. آن ها 3 پرسش نامه سنجش ناتوانی ناشی از سردرد (Headache Disability Inventory یا HDI)، فاجعه آفرینی درد (Pain Catastrophizing Scale یا PCS) و اضطراب درد (Pain Anxiety Symptoms Scale یا PASS-20) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، بین هر دو متغیر فاجعه آفرینی (64/0 = R) و اضطراب مرتبط با درد (62/0 = R) با ناتوانی ناشی از سردرد، همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت. اضطراب مرتبط با درد قادر به پیش بینی 36 درصد از واریانس ناتوانی ناشی از سردرد بود (001/0 > P) که با ورود خرده مقیاس های متغیر فاجعه آفرینی، از میزان این پیش بینی کاسته شد. این موضوع تأثیر بسزای متغیر فاجعه انگاری و خرده مقیاس های آن را در پیش بینی میزان ناتوانی ناشی از سردرد نشان داد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای روان شناختی در پیش بینی ناتوانی ناشی از سردرد بیماران مبتلا به میگرن تأکید نمود. بر اساس نتایج این مطالعه، سطح فاجعه آفرینی می تواند ناتوانی ناشی از سردرد را پیش بینی کند. بنابراین، توجه به نقش فاجعه آفرینی مبتلایان به سردرد میگرنی مزمن، یکی از مضامین بالینی این پژوهش به شمار می رود. این موضوع می تواند به افزایش کیفیت زندگی مبتلایان به میگرن کمک نماید.
تاثیر خوش بینی سرشتی بر سوگیری توجه به چهره های هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خوش بینی به عنوان یک صفت سازگارانه، توجه زیاد روانشناسان و متخصصین سلامت را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر خوش بینی سرشتی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی شاد و خشمگین طرحوارهای میپردازد.
روشکار: این مطالعه علی-مقایسهای بر روی دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان دلیجان در سال 1389 انجام شد. 30 دانش آموز بسیار خوشبین و30 دانشآموز دارای خوش بینی پایین بر اساس نمرات آزمون بازنگری شدهی جهت گیری زندگی و انجام یک مصاحبهی بالینی نیمهساختاریافته برگزیده شدند و سپس تکلیف رایانهای دات-پروب اصلاح شدهی تصویری بر روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیل واریانس چندمتغیره برای تحلیل نتایج استفاده شد.
یافتهها:پس از کنترل خلق روزانه، نتایج این پژوهش نشان داد که خوش بینی مرتبط با سوگیری توجه به چهرهی هیجانی خشمگین میباشد، به طوری که آزمودنی های بسیار خوشبین، نسبت به چهرهی هیجانی خشمگین، اجتناب توجهی نشان دادند (038/0=P) و آزمودنی های با خوشبینی پایین نسبت به همین چهره، گوش به زنگی توجهی نشان دادند (018/0=P). هیچ گونه اثری از سوگیری توجه نسبت به چهرهی هیجانی شاد مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: خوش بینی سرشتی با سوگیری توجه در پردازش اطلاعات چهره های هیجانی، مرتبط میباشد.
بررسی وضعیت اجتماعی و سلامت سالمندان روستایی با رویکرد طرح توانمند سازی روستایی
حوزههای تخصصی:
واسطه گری عزت نفس بر کیفیت زندگی و رفتارهای پرخطردر بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش بارز و تاثیرگزار واسطه ای عزت نفس برکیفیت زندگی و رفتارهای پرخطر در بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است که نمونه ی مورد نظر300دانشجو(144دانشجوی پسر و 156 دانشجوی دختر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با میانگین سنی 75/24 سال بوده است. روش به شیوه ی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و با مقیاس کیفیت زندگی بهداشت جهانی(WHOQOL- BREF) و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر(YRBSS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از روش تحلیل مسیر به شیوه ی رگرسیون سلسله مراتبی بارون و کنی و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که کیفیت زندگی به میزان 24/0- به طور مستقیم(p</001) بر رفتارهای پرخطر تاثیر گذاشته که نشان دهنده ی رابطه ی منفی معکوس معنی دار بین این دو متغیر بوده و نشان داده شد که با وارد نمودن متغیر عزت نفس در معادله ی مفروض پیش بینی شده، کیفیت زندگی به میزان10/0- اثر غیر مستقیم(p</001) به همراه دارد و نشان دهنده ی نقش واسطه گری عزت نفس در کاهش اثرات کیفیت زندگی در بروز رفتارهای پرخطر می باشد. همچنین کیفیت زندگی به میزان 52/0 به طور مستقیم بر عزت نفس دانشجویان اثر گذاشته که بیانگر رابطه ی مستقیم این دو متغیر بوده است که ارتقاء کیفیت زندگی موجب افزایش عزت نفش دانشجویان می گردد.
فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری در بخش های روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین میزان فراوانی سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران بستری روانپزشکی بود.
روش: در این مطالعه مقطعی 100 بیمار (50 مرد و 50 زن) بستری در بخش های روانپزشکی دو بیمارستان دانشگاهی، که در طی یک دوره سه ماهه از این بیمارستان ها ترخیص شدند، با استفاده از یک پرسشنامه آزار جسمی و جنسی و مصاحبه انفرادی در مورد سابقه و چگونگی آزارهای جسمی و جنسی اعمال شده بر آنان مورد پرس وجو قرار گرفتند. روش نمونه گیری در دسترس بود.
یافته ها: در مجموع 61 درصد از کلیه بیماران شامل (56 درصد مردان و 70 درصد زنان)، یکی یا هر دو نوع آزار جسمی یا جنسی را تجربه کرده بودند. تفاوت شیوع سابقه آزار جنسی در گروه های مردان و زنان از نظر آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: با توجه به میزان شیوع زیاد سابقه آزارهای جسمی و جنسی در بیماران روانپزشکی و اثرات مهم آن بر سلامت روانی آنها و نیز بر ارتباط بیماران با پزشک، به نظر می رسد بهتر است درمانگران پرس و جو در این مورد را همیشه در دستور کار خود قرار دهند.
اثربخشی تغییر نگرش، آموزش ابراز وجود و ایمن سازی در مقابل استرس بر کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
پیگیری و بهداشت روانی در بیماران روانی مزمن
حوزههای تخصصی: