فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، تعیین رابطه بین تعارض کار-خانواده، استرس شغلی و سرمایه روان شناختی در بین کارکنان پژوهشگاه صنعت نفت است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان پژوهشگاه صنعت نفت می باشد و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعارض کار-خانواده، سرمایه روان شناختی و استرس شغلی استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 20 و PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و از کیفیت مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم تعارض کار-خانواده بر استرس شغلی کارکنان معنادار می باشد و همچنین سرمایه روان شناختی در این رابطه نقش تعدیل گر ایفا می کند. وجود تعارض کار-خانواده در کارکنان باعث ایجاد استرس های شغلی می شود، لذا با عنایت به نقش تعدیل گر سرمایه روان شناختی در این رابطه، می توان با ارتقاء این سرمایه در سازمان به کاهش استرس شغلی و ارتقاء سلامت دست یافت.
ساخت، پایاسازی و اعتبارسنجی پرسشنامه تابآوری روانی ملی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
57 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر بر آن است که با درنظرگرفتن پژوهش های پیشین درباره تعریف سازه تاب آوری روانی ملی به ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت اندازه گیری این سازه بپردازد.
روش: باتوجه به تعاریف، 48 گویه اولیه طراحی و پس از اخذ نظر صاحب نظران حوزه های سیاسی، روان شناسی و دفاعی و اجرای مقدماتی روی 50 نفر، داده ها تحلیل ابتدایی شد و درنهایت روی نمونه نهایی (350 نفری) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: یافته های پژوهش، نشان دهنده آلفای کرونباخ کل 96/0 بود و نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه های اصلی نیز 8 عامل اساسی را نشان داد. غیر از یک سؤال که بار عاملی معنی داری را با هیچ یک از عوامل هشتگانه پرسشنامه نشان نداد، سایر سؤالات در عوامل هشت گانه، بار عاملی مناسبی را نشان دادند.
بحث: نتایج حاصل از پایاسازی و روایی یابی پرسشنامه تاب آوری روانی ملی، بیانگر کفایت این پرسشنامه برای پژوهش های آتی خواهد بود.
تحلیل داده های شبکه ای در فرآیند تحلیل سوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحلیل داده های شبکه ای می تواند در کاربست روش های روانسنجی که ماهیت شبکه ای دارند (مانند تحلیل سوالات)، استفاده شود. هدف: هدف این پژوهش معرفی تحلیل داده های شبکه ای به عنوان یک تکنیک روانسنجی-ریاضیاتی، و استفاده از آن در فرآیند تحلیل سوالات پرسشنامه، می باشد. برای نمونه، نتایج تحلیل سوال از این روش با شاخص های روانسنجی مرسوم مقایسه می شود. روش: داده ها، از اجرای پرسشنامه رغبت شغلی بدست آمده که مبتنی بر نظریه شخصیتی- شغلی هالند ساخته شده است. این پرسشنامه روی 1000 نفر از دانش آموزان دبیرستانی استان تهران اجرا شده است. دانش آموزان بر اساس نمونه گیری خوشه ای و با اخذ مجوز لازم از اداره آموزش و پرورش استان تهران، انتخاب شدند. این داده ها با هدف تحلیل سوالات پرسشنامه رغبت سنج و قبل از مرحله ی هنجاریابی پرسشنامه اتخاذ شدند. یافته ها: معرفی تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و الگوریتم های مربوط به آن و استفاده از آنها به منظور فرآیند تحلیل سوال، یکی از دستاوردهای این مقاله است. مقایسه ی نتایج بدست آمده از بکار بردن تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و روش های مرسوم روانسنجی (مانند ضریب پایایی، ضریب تمیز، مقدار آگاهی بر اساس نظریه سوال پاسخ و تحلیل عاملی سوالات) نشاندهنده ی انطباق و هماهنگی آنها در تحلیل سوالات پرسشنامه رغبت سنج است. به بیان دیگر، سوالاتی که با استفاده از شیوه های مرسوم تحلیل سوال، مناسب و یا نامناسب تشخیص داده می شوند، همان سوالاتی هستند که در گراف ترسیم شده از طریق تکنیک شبکه ای مناسب و یا نامناسب اند. بحث و نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که می توان از تکنیک تحلیل داده های شبکه ای به خوبی در حوزه ی تحلیل سوالات چه به صورت مستقل و چه در کنار شیوه های مرسوم تحلیل سوال استفاده نمود. مزایای کاربرد چنین تکنیکی علاوه و بر سادگی فهم، تفسیر و شناسایی سوالات مناسب و نامناسب، نقشه ی ارتباطی بین سوالات است که می تواند در تحلیل ابعاد زیر بنایی سوالات، مانند تکنیک مقیاس گذاری چند بعدی استفاده شود و تمام نتایج تحلیلی را به صورت یکپارچه و یکجا ارائه دهد.
مطالعه قوم نگارانه ی هنجارها و توصیه های عامیانه تشویق کننده مصرف مواد مخدر (مورد مطالعه: قوم عرب شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه خرده فرهنگ ها یکی از مهمترین شیوه ها برای شناخت و بررسی آسیب های اجتماعی می باشد. سهم مردم نگاری، در زمینه پژوهش در مواد مخدر، تمرکز بر روابط اجتماعی با محوریت استفاده از مواد مخدر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی خرده فرهنگ های قومی (قوم عرب شهرستان اهواز) و هنجارها و توصیه های عامیانه ی تشویق کننده مصرف مواد مخدر است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش قوم نگاری انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد. برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شد. قلمرو این بررسی، خرده فرهنگ قوم عرب بود. برای تحلیل داده های پژوهش، از روش کدگذاری سه مرحله ای بهره گرفته شد. مرحله ی اول، کدگذاری باز بود که مفاهیم مهم استخراج شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، کدهای محوری از تلخیص مفاهیم مقولات مهم بیرون کشیده شد. یافته ها: علل گرایش به باورها و آداب و رسوم، تعلیم نادرست والدین با توجه به بعد نسبتا بالای خانواده های اعراب، تبلیغات غلط فرهنگی، علم نداشتن، نبودن امکانات رفاهی، بیکاری، سطح پایین کیفیت زندگی و تبعیت از آداب و رسوم قومی در زمینه مصرف مواد مخدر بود. در خصوص باورهای عامیانه تشویق کننده مواد مخدر یافته ها نشان داد درک و ارزش های مشترک می تواند قواعد روشنی برای استفاده کنندگان مواد مخدر باشد. دانش در مورد مصرف مواد مخدر از طریق یک شبکه به هم پیوسته اجتماعی، که بیشتر نشان دهنده وجود یک خرده فرهنگ مواد مخدر است، منتقل می شود. نتیجه گیری: می توان استدلال کرد که باورها و هنجارهای تشویق کننده مصرف مواد مخدر، برای درمان و یا کاهش درد ناشی از بیماری ها از قدیم الایام در طب سنتی رواج داشته است.
بررسی رابطة هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی رابطة هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار شهر تهران اجرا گردید. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. این پژوهش با استفاده از نمونة در دسترس انجام گرفته و400 تن از زنان باردار پرسش نامة «تنظیم هیجان شناختی»، پرسش نامة «خود گزارش دهی هوش معنوی کینگ» و پرسش نامة «عمل به باورهای دینی» را تکمیل کردند. یافته های حاکی از این است که بین تنظیم هیجان شناختی با هوش معنوی و عمل به باورهای دینی و مؤلفه هایشان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. عمل به باورهای دینی و هوش معنوی بالاتر پیش بینی کنندة تنظیم هیجان شناختی کارآمدتری است. از میان مؤلفه های هوش معنوی، معناسازی شخصی و در بین مؤلفه های عمل به باورهای دینی، عمل به واجبات و دوری از محرمات پیش بینی کننده های معتبر تنظیم هیجان شناختی هستند. همچنین میان هوش معنوی و عمل به باورهای دینی در زنان باردار رابطة مثبت معناداری وجود دارد.
پیش بینی ابتلا به چاقی بر مبنای باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع چاقی از معضلات تهدید کننده سلامتی در سراسر جهان است که متغیرهای بسیاری امکان ابتلا به آن را افزایش می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت در پیش بینی ابتلا به چاقی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع علی مقایسه ای (موردشاهدی) و جامعه آماری آن شامل اعضای کانون چاقی خانه سلامت سرای محله ایرانشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر مبتلا به چاقی و 100 نفر از افراد سالم به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس باورهای غیرمنطقی سلامت، مقیاس چندبعدی مکان کنترل سلامت و نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون لوجستیک و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار 24SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با پیش بینی درست 5/74 درصد افراد با وزن طبیعی و 69 درصد افراد مبتلا به چاقی به طبقات آن ها، مدل کامل به طور معنی داری پایا بود (001/0 P>و 10=df و 69/65 (x2= و در کل 72 درصد از پیش بینی ها درست بودند. باورهای غیرمنطقی سلامت، مکان کنترل سلامت و سبک زندگی سلامت محور توان پیش بینی کنندگی ابتلای به اضافه وزن را دارا هستند و می توان گفت که با تغییر باورهای غیرمنطقی، ایجاد تغییر در سبک زندگی و تعدیل منبع کنترل سلامت افراد می توان احتمال ابتلا به چاقی را در آن ها کاهش داد.
بررسی شکاف استقلال دانشگاهی ازدیدگاه خبرگان دانشگاهی (مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی بابل و صنعتی نوشیروانی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: دستیابی به استقلال دانشگاهی مطلوب، مستلزم ایجاد ساختارها و برنامه های مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی شکاف استقلال دانشگاهی از دیدگاه خبرگان دانشگاه صنعتی نوشیروانی و دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 50 نفر از خبرگان دو دانشگاه صنعتی نوشیروانی و دانشگاه علوم پزشکی بابل است و به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته (وضعیت موجود و مطلوب استقلال دانشگاهی) استفاده شده و برای تحلیل داده ها، از آزمون ویلکاکسون با بهره گیری از نرم افزار Spss18 بهره برده شده است. یافته ها: در هر دو دانشگاه، در تمامی ابعادِ استقلالِ دانشگاهی شکاف وجود دارد. در دانشگاه صنعتی نوشیروانی، این شکاف ها مربوط می شوند به ابعاد استقلال کارکنان، استقلال حقیقی، استقلال سازمانی، آزادی علمی و استقلال مالی و در دانشگاه علوم پزشکی بابل مربوط هستند به استقلال سازمانی، استقلال کارکنان، آزادی علمی، استقلال حقیقی و استقلال مالی. شکاف استقلال مالی، استقلال سازمانی و آزادی علمی در دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از دانشگاه نوشیروانی است و شکاف استقلال حقیقی و کارکنان، در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بیشتر دیده می شود. نتیجه گیری: وجود شکاف بین وضع موجود و مطلوب تمامی ابعاد استقلال دانشگاهی در دو دانشگاه، بیانگر این است که استقلال دانشگاهی مطالبه ای است که این دو دانشگاه در جستجوی آن هستند. گرایش به کسب مؤلفه های استقلال دانشگاهی در این دانشگاه ها و ادراک خلأ موجود، نشان دهنده تمایل به توسعه یافتگی است. برنامه ریزی برای کاهش یا رفع شکاف موجود، تنها راه دستیابی به استقلال دانشگاهی مطلوب است.
بررسی نگرش دانشجویان نسبت به ارزیابی پویای الکترونیکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف مطالعۀ حاضر، بررسی نگرش دانشجویان سال اول رشتۀ ریاضی نسبت به تأثیر ارزیابی پویای الکترونیکی بر درک آن ها از قضایا و اثبات های ریاضی است. روش بررسی: ارزیابی پویا در محیط کامپیوتر طراحی شد و بین دانشجویان سال اول رشتۀ ریاضی در دانشکدۀ ریاضیِ یکی از دانشگاه های دولتی شرق کشور اجرا شد. محتوای ارزیابی در ارتباط با بررسی درک دانشجویان از فرآیند اثبات قضیۀ ریاضی بود و بازخوردهای آموزشی در این ارزیابی گنجانده شد. جمع آوری و تحلیل داده ها با مرتبط کردن دو رویکرد کمّی و کیفی در قالب روش پژوهشِ ترکیبی صورت گرفت. تعداد افراد نمونه، 35 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیریِ در دسترس و هدفمند، انتخاب شدند. پس از اجرای این ارزیابی برای بررسی نگرش دانشجویان نسبت به تأثیر ارزیابی بر درک آن ها، از پرسش نامه و مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفاده شد. یافته ها: بررسی داده های به دست آمده از ابزارهای اندازه گیری، بیانگر نگرش مثبت دانشجویان به ارزیابی پویای الکترونیکی است. نتایج نشان داد که اغلب دانشجویان، دریافتِ پیام ها و بازخوردها را در طول مسیر ارزیابی بر پیشرفت کار خود و درک اثبات قضیه ی مدِنظر، مؤثر می دانستند. نتیجه گیری: به نظر می رسد استادان می توانند این نوع ارزیابی را در سطح دانشگاه ها برای بررسی درک دانشجویان در ریاضیات و حتی دروس دیگر استفاده کنند.
مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روانی کارکنان زن و مرد بخش های درمانی و غیر درمانی بیمارستان بزرگ نفت اهواز
حوزههای تخصصی:
با توجه به عوامل استرس زایی که خاص محیط های بیمارستانی است و ارتباط دایم کارکنان این محیط ها، انتظار می رود شاغلین بخش درمانی در مقایسه با بخش غیر درمانی سلامت روان نامطلوب تری داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه رضایت زناشویی و سلامت روانی کارکنان زن و مرد بخش های درمانی و غیر درمانی بیمارستان بزرگ نفت اهواز بود. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی بود. نمونه این پژوهش مشتمل بر 300 نفر از کارکنان زن و مرد بخش های درمانی و غیر درمانی بیمارستان بزرگ نفت اهواز در سال 1395 که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه رضایتمندی زناشویی انریچ و پرسشنامه سلامت روان بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کارکنان بخش های درمانی و بخش های غیر درمانی از نظر مؤلفه ی رضایت زناشویی (01/0>p و 97/5= F) تفاوت معنی داری وجود دارد اما تفاوت معنی داری از نظر سلامت روان (05/0<p و 10/0= F) بین دو گروه وجود ندارد. با توجه به پژوهش حاضر بین دو نمونه کارکنان بخش های درمانی و بخش های غیر درمانی در مؤلفه ی رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد اما تفاوت معنی داری از نظر سلامت روان بین دو گروه وجود ندارد. از نتایج پژوهش حاضر می توان با شناخت عوامل رضایت زناشویی و سلامت روانی کارکنان به آنها برای راهبردهای لازم در افزایش رضایت زناشویی و سلامت روانی کارکنان کمک کرد.
مهارت های زندگی از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
در این مقاله موضوع مهارت های زندگی به عنوان مجموعه ای از مهارت های شخصی و اجتماعی که شکل صحیح زندگی و رفتار مؤثر و شایسته را به افراد می آموزند. از منظر قرآن به روش توصیفی و تحلیلی موردبحث قرارگرفته است. این مطالعه باهدف یافتن مهارت های زندگی درآیات قرآن و معرفی آن ها به عنوان الگویی برای زندگی بهتر انجام شده است. برای رسیدن به این هدف سؤالاتی از این قبیل مطرح شده که منظور از مهارت های زندگی چیست؟ آیا قرآن به عنوان کتاب دینی ما به مهارت های زندگی پرداخته است؟ آیات مربوط به این مهارت ها کدام هستند؟ این مهارت های معرفی شده چه نوع مهارت هایی هستند و قرآن این مهارت ها را چگونه دیده است؟ آنچه به دست آمد نشان می دهد که رویکرد قرآن بیشتر به فردیت انسان ها تأکید می کند، اینکه انسان ها به صورت فردی خلق شده و مبعوث می شوند و ضمن توجه به محیط اجتماعی درواقع این فرد است که باید رشد کند و به کمال برسد. این رویکرد تلاش می کند با دادن آگاهی، بصیرت و تأکید بر مهارت های زندگی، به خودآگاهی افراد تأکید کند و با توسعه عقلانیت و آگاهی فرد از موقعیتش در عالم هستی به او کمک کند.
مقایسه اثربخشی روش های مثبت درمانگری و مرور خویشتن بر افزایش بهزیستی روانی و تاب آوری دانشجویان مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی روش های مثبت درمانگری و مرور خویشتن بر افزایش بهزیستی روانی و تاب آوری دانشجویان مادر بود. نمونه پژوهش شامل بیست وهفت نفر از دانشجویان مادر مشغول به تحصیل در دانشگاه الزهرا بود. آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه مرور خویشتن، مثبت درمانگری و گواه قرار گرفتند. بهزیستی روانی و تاب آوری هر سه گروه در سه فاصله زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کمک پرسشنامه های بهزیستی روانی ریف (RSPWB-SF) و تاب آوری فرایبورگ (RSA) اندازه گیری شد. برای گروه نخست آزمایشی،روش های مثبت درمانگری طی هفت جلسه و برای گروه دوم آزمایشی، درمان مرور خویشتن طی شش جلسه آموزش داده شد. در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان دادمیانگین نمرات بهزیستی روانی در پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون در گروه های مرور خویشتن و مثبت درمانگری در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش یافت؛ اما این اثر برای تاب آوری معنادار نشد؛ بنابر این یافته ها می توان نتیجه گرفت مداخله های مرور خویشتن و مثبت درمانگری اثر معناداری بر افزایش بهزیستی روانی دانشجویان مادر دارد. همچنین بین این دو روش در میزان اثربخشی بر بهزیستی روانی تفاوت معناداری وجود نداشت. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری روش روان درمانی مثبت نگر یا روش مرور خویشتن برای ارتقاء سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان مادر باشد.
رابطه فرسودگی شغلی و خودتنظیمی با توجه به نقش میانجی گر اهمال کاری: یک الگوی ساختاری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی الگوی مفهومی رابطه فرسودگی شغلی با خودتنظیمی و نقش میانجی گر اهمال کاری بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و روش تحلیل آن از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران دوره های ابتدایی شهر مشهد منطقه تبادکان تشکیل دادند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 240 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های اهمال کاری تاکمن، فرسودگی شغلی مسلش و خودتنظیمی براون و همکاران استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بودند که فرسودگی شغلی با خودتنظیمی دارای رابطه منفی و معنی دار بوده و با اهمال کاری رابطه مثبت و معنی دار داشته است. همچنین نقش میانجی گر متغیر اهمال کاری شغلی نیز بر اساس یافته های پژوهش حاضر تأیید شد.
رابطه ی ماه مبارک رمضان با میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و مقایسه ی آن در زنان و مردان پذیرش شده در اورژانس بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1380 - 1387(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
34-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: افزایش سلامت اجتماعی در هر جامعه یی مهم ترین نگرانی محاکم قضایی محسوب می شود. ازآنجاکه تحقیقات صورت گرفته به طور دقیق به توافقی درباره ی تغییر میزان آسیب های مختلف در ماه مبارک رمضان نرسیده است، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ماه مبارک رمضان با میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و مقایسه ی آن در زنان و مردان پذیرش شده در اورژانس بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1380 - 1387 است. روش کار: این پژوهش ازنوع گذشته نگر و نیمه تجربی است. تمام بیماران زن و مرد 15 تا 45 ساله یی که به علت تصادفات رانندگی و سه نوع آسیب دیگر (نزاع و زد و خورد، پرتاب از ارتفاع و درگیری با سلاح گرم) در طول ماه مبارک رمضان و دیگر ماه های سال های 1380 تا 1387 به بخش اورژانس بیمارستان های طالقانی و امام رضای شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس و با هدف مقایسه، در این پژوهش شرکت کردند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، تحلیل واریانس و آزمون T دو نمونه یی انجام شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها ، میانگین آسیب ها در ماه های غیررمضان در هر دو گروه زنان و مردان، به طور جداگانه، بیشتر بود (001/0)؛ باوجوداین، هیچ تفاوت معناداری بین میزان بروز آسیب های مختلف در ماه های رمضان و غیررمضان در زنان و مردان مشاهده نشده است (به ترتیب 743/0 و 773/0)؛ اما در تمامی موارد میانگین مردان بالاتر از زنان بوده است (α≤05/0). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه میانگین میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و حوادث بین زنان و مردان در ماه های رمضان و غیررمضان دارای تفاوت معنادار نیست، میانگین این آسیب ها در ماه های غیررمضان بیشتر از ماه های رمضان است. همچنین مشاهده شد که میزان بروز آسیب ها در زنان نسبت به مردان هم در ماه مبارک رمضان و هم در ماه های غیررمضان کمتر است.
بررسی رابطه ی هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
45-54
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری منابع معنوی می تواند در حل مسائل زندگی ازجمله احساس گناه، مؤثر واقع شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92 تشکیل می دهد. برای این منظور، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم 100 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های احساس گناه جنسی موشر و هوش معنوی کینگ استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی صورت گرفته است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، بین هوش معنوی کل و احساس گناه جنسی رابطه وجود نداشت (192/0r=، 05/0<p)، اما زیرمقیاس آن (گسترش حالت هوشیاری) قدرت پیش بینی کنندگی برای احساس گناه جنسی بود (401/0= r، 01/0>p). علاوه براین، بین احساس گناه جنسی با سن دانشجویان رابطه وجود داشت؛ اما ارتباط آن با جنسیت دانشجویان معنادار نبود (204/0 = r، 05/0>p). نتیجه گیری: اگرچه هوش معنوی به طور کل نقش مشخصی در میزان احساس گناه جنسی دانشجویان مورد مطالعه به دست نداد، پاره یی از اجزای تشکیل دهنده ی آن به ویژه با افزایش سن، می تواند نقش برجسته یی در درک و ابراز احساس گناه جنسی داشته باشد.
رابطه خودکارآمدی با سلامت روان در معلمان: نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراک شده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه شهر تهران بوده است که از میان آن ها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم به واسطه حمایت اجتماعی می تواند رابطه غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراک شده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانه های بی خوابی و اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
تحلیل معرفت شناسی آموزش از دور بر مبنای مکتب سازنده گرایی و معرفت شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بی سابقه نظام های آموزش از دور در دنیا و تأکید آنها بر ایجاد و انتقال معرفت سبب شده تا در هزاره سوم، معرفت و مسائل مربوط به آن که کانون اصلی نظام تعلیم و تربیت است، توجه متخصصان این حوزه را به خود معطوف کند، بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر تحلیل معرفت شناسی آموزش از دور از دیدگاه معرفت شناسی اسلام و سازنده گرایی است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، شامل شناسایی، مطالعه، طبقه بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها و جمع بندی اطلاعات درخصوص موضوع مورد مطالعه پرداخته و چگونگی ایجاد معرفت در نظام آموزش از دور را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج این تحقیق نشان داد اگر چه رویکرد معرفت شناسی مکتب سازنده گرایی و الزام های تربیتی آن به سرعت رو به رشد و توسعه است و نوع نگاه به معرفت در این مکتب نسبی گرایانه است، اما از آنجا که چتر فلسفی حاکم بر نظام آموزشی ما اسلام است، می توان با استفاده از تعالیم وحی، دستیابی به معرفت حقیقی به صورت مطلق را در این نظام آموزشی ممکن کرد.
پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت , یکی از معیار های تعیین کننده سلامت می باشد و عوامل مختلفی در اتخاذ این سبک زندگی نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی در پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنه سلامت پود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی، و نمونه شامل 215 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بهشهر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت(HPLP)، پرسشنامه کانون کنترل سلامت(MHLC )، و پرسشنامه سبکها ی دلبستگی بزرگسالان(AAS )، گرد آوری و از طریق روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با کانون کنترل سلامت درونی ( 38/. r=) و سبک دلبستگی ایمن(r=./26 ) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و بین کانون کنترل سلامت بیرونی- شانس(r =-./18 ) با رفتارهای ارتقادهنده سلامت، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر کانون کنترل سلامت درونی، بیشترین سهم را در پیش بینی رفتارهای ارتقادهنده سلامت دارد(35/0 =β) . نتیجه گیری: با توجه به نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی، در اتخاذ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت، ایجاد باورهای مثبت در زمینه سلامت و نیز آگاه سازی افراد ازآثار نسبی کیفیت دلبستگی، اهمیت می یابد.
مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا با درمان پذیرش و تعهد در بهزیستی روان شناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن در سالمندان می شود (P<0.01). هم چنین، یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.