فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نوع یا الگوی لکنت در کلمات عملکردی و معنایی بین کودکان و بزرگسالان فارسی زبان مبتلا به لکنت انجام شد .
روش: 50 فرد مبتلا به لک نت مراجعه کننده به مراکز درمانی و آموزشی خصوصی و دولتی کرج در قالب پنج گروه سنی 1013 و 17 سال به بالا ) مورد بررسی قرار گرفتند . حداقل به مدت -16 ،10-12 ،7-9 ،3- نفره ( 6پنج دقیقه از گفتار خودانگیخته هر فرد ضبط آوایی شد و انواع الگوهای لکنت هر فرد بر حسبنوع کلمات مشخص گردید . سپس داده ها به وسیله آزمون های کروسکال -والیس و من -ویتنی مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: الگوی غالب لکنت در کودکان صرف نظر از نوع کلمات تکرار بود، درحالی که با افزایش سن غالباً الگوهای کشش سکوت یا گیر، میان اندازی و بازنگری اصلاحی ظاهر می شد. با افزایش سن، الگوی لکنت هم در کلمات عملکردی و هم معنایی تغییر می کرد .
نتیجه گیری: افراد فارسی زبان مبتلا به لکنت در سنین مختلف الگوهای ناروانی متفاوتی نشان می دهند، چنانچه با افزایش سن در جهت افزایش الگوهای کشش سکوت ،(EXPLAN) یا گیر، میان اندازی و بازنگری اصلا حی تغییر می کند . بر اساس نظریه اکس پلن انتظار می رفت الگوی تکرار کل کلمات، میان اندازی و سایر الگوهای تأخیراندازی لکنت همه
گروه های سنی دیده شود، اما علت اینکه الگوی لکنت در کلمات عملکردی نیز مانند کلمات
معنایی در سنین مختلف تغییر می یابد می توان د مربوط به تفاوت ساختار کلمات عملکردی در
زبان فارسی و دشوارتر بودن برنامه ریزی زبانی آن نسبت به زبان انگلیسی باشد.
بررسی رابطه رویکردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی کیفی و کمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رویکردهای یادگیری دانشجویان (شامل سه رویکرد سطحی، عمیق و استراتژیک) با عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و کمی بود. شرکت کنندگان پژوهش 414 دانشجوی دوره کارشناسی (256 دختر و 158 پسر) دانشگاه یزد بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای یادگیری از پرسش نامه رویکردهای یادگیری برای دانشجویان (ASSIST) و برای سنجش عملکرد تحصیلی کیفی از پرسش نامه عملکرد تحصیلی کیفی (EPT) استفاده شد. سنجش پایایی به روش آلفای کرونباخ، پایایی مطلوبی را برای مقیاس ها گزارش کرد. عملکرد تحصیلی کمی بر اساس معدل ترم و معدل کل دانشجویان بررسی شد. نتایج تحلیل رگرسیون در حوزه عملکرد تحصیلی کیفی نشان داد که رویکرد عمیق و استراتژیک پیش بینی کننده مثبت و رویکرد سطحی پیش بینی کننده منفی نمره کل عملکرد کیفی تحصیلی است. به علاوه، از میان مؤلفه های عملکرد کیفی، خودکارآمدی و انگیزش توسط رویکرد عمیق به صورت مثبت پیش بینی می شوند و رویکردهای استراتژیک و سطحی نیز پیش بینی کننده هر پنج مؤلفه هستند. نتیجه دیگر این که رویکرد عمیق پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی کمی نمی باشد، لکن رویکرد استراتژیک به صورت مثبت و رویکرد سطحی به صورت منفی معدل ترم و کل دانشجویان را تبیین می کنند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش رویکردهای یادگیری را در کیفیت عملکرد تحصیلی دانشجویان باز می نماید.
اثربخشی روش ترکیب بازی و قصه ی هدفمند بر توجه و تمرکز کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به برخی مطالعات، بازی و قصه گویی بر توجه و تمرکز کودکان تاثیر دارد لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش ترکیبی بازی و قصه های هدف مند بر توجه و تمرکز کودکان پیش دبستانی در نمونه ی غیر بالینی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش کاربردی با پیش آزمون و پس آزمون، شامل تمام کودکان پیش دبستانی منطقه ی 2 شهر مشهد بود که از بین آن ها تعداد چهار مهدکودک به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و 60 نفر (دختر و پسر) 6 تا 5/6 ساله به روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر داشتن هوشبهر 90 تا 119 انتخاب و به روش تصادفی به 4 گروه 10 نفری قصه، گروه بازی، گروه ترکیبی بازی و قصه و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده، تست هوش وکسلر خردسال، آزمون توجه روزانه ی کودکان وآزمون عملکرد پیوسته بودند. سه گروه آزمون، 12جلسه آموزش دریافت کرد ولی گروه شاهد آموزشی دریافت ننمود. داده ها با آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافته ها: میزان توجه کودکان افزایش معنی داری را در روش ترکیب نسبت به سه گروه دیگر نشان داد (004/0=P) در حالی که میزان تمرکز کودکان افزایش معنی داری را در روش ترکیب نسبت به سه گروه دیگر نشان نداد (31/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، با به کارگیری استفاده از بازی ها و قصه های هدف مند به عنوان ابزارهایی هیجان انگیز و آموزشی، می توان عوامل توجهی کودکان را افزایش داده و از بروز نقص های توجهی جلوگیری کرد.
بررسی فرایندهای شناختی کودکان فارسی زبان در بازشناسی کلمات گفتار
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان یک فرایند پردازش اطلاعاتی است. در واقع زمانی که گفته دیگران را می شنویم، کلمات موجود در گفتار پیوسته را بازشناسی می کنیم. بنابراین بازشناسی، شامل یافتن کلمات مجزا در گفتار پیوسته و نگاشت آنها به مدخل های واژگانی موجود در حافظه به منظور تعیین معنای کلمات می باشد. در توجیه فرایند بازشناسی کلمات گفتار، انگاره های متعددی ارایه شده و زبان شناسان بسیاری نیز در این حوزه فعالیت و تحقیق نموده اند؛ از جمله کاتلر، دنیس نوریس و جیمز مک کوئین که در تحقیقات بسیاری این انگاره ها را در زبان های مختلف مانند انگلیسی و ژاپنی آزموده اند.
این مقاله، به معرفی چهار انگاره اصلی بازشناسی کلمه یعنی کوهورت، ردیابی، سیاهه کوتاه و تقطیع عروضی و بررسی رفتار کودکان فارسی زبان در بازشناسی کلمات گفتار از رهگذر این انگاره ها و همچنین شناسایی عوامل موثر در بازشناسی می پردازد.
تکالیف نوشتاری زبان آموزان درایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ضرورت پاسخ گویی به خطاهای نوشتاری زبان آموزان نه تنها ضروری است (فریس، پزون، تید و تینی، 1997)، بلکه همانطور که کافین و سایر نویسندگان (2003) معتقدند یک عمل آموزشی اساسی می باشد . علی رغم وجود مطالعات و پژوهش های متعدد در زمینه یادداشت های اصلاحی جهت برطرف نمودن خطاهای زبان آموزان توسط معلمان (باون، مدسن و هیلفرتی 1985، داف 1990، رایکن 1991، زامل 1985، فثمن و ویلی 1985، فرادسن 2001، فریس 2002، کوهن 1987)، هنوزتردیدهائی در زمینه کار آمد ترین نوع بازخورد از سوی معلمان وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش مطالعه کارائی سه نوع راهکار مختلف تصحیح خطاهای زبان آموزان: مستقیم (بارز)، قسمتی (واژه محقیین) و بازخورد کلی است. برای رسیدن به این هدف سه گروه از زبان آموزان سطح میانه زبان انگلیسی انتخاب شدند وخطاهای زبانی هر یک از گروه ها با یکی از این سه روش تصحیح گردید. تجزیه و تحلیل داده ها مشخص کرد که زبان آموزانی که خطاهای آنها با شیوه مستقیم تصحیح گردیده بود در مقایسه با گروه های دیگر پیشرفت بیشتری داشتند.
بررسی نیمرخ سواد اطلاعاتی، تفکّر انتقادی و عزّت نفس تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نیمرخ سواد اطلاعاتی، تفکّر انتقادی و عزّت نفس تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ پیشرفت تحصیلی بود. برای این منظور 260 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سنجش سواد اطلاعاتی آیزنبرگ و برکویتز، تفکّر انتقادی کالیفرنیا و عزّت نفس تحصیلی کوپر اسمیت جمع آوری شد و با استفاده از روش های آماری تحلیل خوشه ای، t-Testt گروه های مستقل و روش همبستگی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سواد اطلاعاتی، عزّت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد، ولی بین سواد اطلاعاتی و تفکّر انتقادی رابطه معناداری وجود ندارد؛ همچنین نیمرخ دانشجویان از لحاظ متغیرهای مورد بررسی در دو خوشه سواد اطلاعاتی و تفکّر انتقادی مشخص شد و بین دو خوشه مذکور تفاوت معناداری پیدا نشد.
نظریه خود نظم جویی تحصیلی زیمرمان
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان: رویکردهای تربیت دینی به آموزش تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاه های مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافته های به دست آمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر متمایز هستند. پاره ای از آثار و اندیشه های ابن طفیل، سهروردی، اخوان الصفا، ابوریحان، مولانا، ابو علی سینا و شهید مطهری به زبانی ساده، قابل فهم و گاهی حکایت گو نه است که فهم آن برای همه امکان پذیر می باشد. این رویکرد را می توان تربیت دینی عقلانی از نوع همگانی یا توجه فیلسوفان مسلمان به فلسفه برای همگان دانست که همپوشانی زیادی با «فلسفه برای کودکان» دارد. در مقابل، رویکرد تربیت عقلانی نخبه پرور را می توان در آثار و اندیشه های ابن-مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و ابن خلدون یافت که به طورکلی در گفتگوها و شیوه های آموزش فلسفی خود از مضمون های عقلانی و انتزاعی پیچیده برای کسانی که به درجه های بالاتری از فلسفه رسیده اند، بهره برده اند. این گروه چون ورود کودکان را در وادی فلسفه جایز نمی دانند، برای عوام نیز چنین اجازه ای را روا نمی دارند. بر این اساس، با پذیرش تربیت عقلانی همگانی و نیز با تقویت این رویکرد با استناد به میراث حکیمان مسلمان در طول تاریخ اندیشه اسلامی می توان از موضعی استوارتر به موضوع فلسفه برای کودکان در جامعه اسلامی نگاه کرد و زمینه فلسفیدن برای همه (حتی کودکان) را از طریق آموزش فرایند فلسفیدن، طرح مسائل فلسفی به شکل داستانی و ساده سازی مضمون های فلسفی دنبال نمود.
هوش و تاثیر آن بر یادگیری
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین مؤلفه های یادگیری خود- نظم داده شده با هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"برای بررسی این موضوع که آیا بین مؤلفههای یادگیری خود-نظم داده شده و هوش ارتباطی وجود دارد یا خیر، 100 دانشآموز پسر و 96 دانشآموز دختر از مقطع راهنمایی و 65 دانشآموز پسر و 77 دانشآموز دختر از مقطع دبیرستان، در شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه""راهبردهای انگیزشی برای یادگیری و آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون""پاسخ دادند.
در تحلیل عوامل مؤثر انجام شده بر روی مقیاس باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری، عوامل اضطراب امتحان، خود-کارآمدی و ارزشگذاری درونی در بخش باورهای انگیزشی و عوامل خود-نظمدهی، راهبردهای شناختی سطح بالا و راهبردهای یادگیری شناختی سطح پایین، در بخش راهبردهای یادگیری استخراج شد.
"
رابطة سبک های یادگیری کلب و هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سبک های یادگیری کلب، هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و در قالب یک طرح همبستگی است. جامعة آماری، کلیة دانش آموزان دبیرستان های شهر سقز (7000 نفر) در سال تحصیلی 93 -1392 بودند. جهت دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 363 نفر (182 دختر و 181 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، به عنوان نمونة مورد مطالعه، از این جامعه انتخاب شدند؛ و از آنها خواسته شد تا به پرسش نامه های هیجان های تحصیلی پکران، گوئتز و فرینزل (2005)، راهبردهای یادگیری خودگردان پینتریچ و دی گروت (1990) و سبک های یادگیری کلب (2007) پاسخ دهند. داده های پژوهش با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطة بین سبک های یادگیری کلب و یادگیری خودگردان، معنادار نیست. رابطة بین لذت از کلاس و امیدواری با یادگیری خودگردان مثبت و معنادار است. همچنین رابطة اضطراب، خستگی و عصبانیت با یادگیری خودگردان منفی و معنادار است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، سبک های یادگیری و هیجان های تحصیلی 29 درصد تغییرات مربوط به یادگیری خودگردان را تبیین می کنند. هیجان های تحصیلی قادر به پیش بینی یادگیری خودگردان هستند که از میان آنها متغیر لذت از کلاس بالاترین قدرت پیش بینی کنندگی را دارد.