فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مرور تحول رویکردهای برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی یا به عبارت دیگر ناتوان هوشی در سطح جهانی است. از آنجایی که محتوای برنامه درسی و چگونگی ارائه آن یکی از راه های بهبود آموزش و پرورش دانش آموزان کم توان ذهنی است، همگامی با تحول رویکردهای برنامه درسی در سطح جهانی بسیار ضروری است. در واقع کشورهای پیشرفته دنیا با تغییر رویکردهای خود در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی به دنبال راه های بهتر، جهت آماده سازی آن ها برای زندگی مستقل در محیط های با کم ترین محدودیت هستند. در این مقاله رویکردهای برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی و مزایا و معایب هر رویکرد مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش مروری نشان داد که جدیدترین رویکرد در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی ، رویکرد دسترسی به برنامه درسی عمومی است که اتخاذ این رویکرد با فراهم کردن شرایط و امکانات و تمهیدات لازم برای اجرای آن به بهترین شکل، دانش آموزان کم توان ذهنی را برای زندگی مستقل در محیط های با کم ترین محدودیت آماده می کند.
راهبردهای آموزشی برای دانش آموزان استثنایی دوگانه
حوزههای تخصصی:
شناسایی و آموزش تیزهوش
حوزههای تخصصی:
تحلیل انسجام در متون کتاب های فارسی دبستان دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس مدل هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله در نظر دارد تا وقوع انواع ابزارهای انسجام واژگانی را در کلیه کتاب های فارسی مقطع دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی در سال تحصیلی 1392-1391 را بررسی کند. روش: روشی که برای تحلیل متون به کار رفته است، بر اساس مدلی است که توسط هلیدی و حسن (1976) پیشنهاد شده است. داده های این تحقیق یعنی متون، از کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی گرفته شده اند. مقطع دبستان برای دانش آموزان کم توان ذهنی در کل 6 پایه دارد که برای هر پایه، یک کتاب فارسی تدوین شده است. در پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تاوکندال استفاده شده است. یافته ها: با افزایش سطح پایه تحصیلی، تغییری در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی از نظر انواع انسجام واژگانی دیده می شود که از لحاظ معناداری با هم فرق دارند. نتیجه گیری: تغییری که همگام با افزایش سطح پایه تحصیلی در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی صورت می گیرد، در مورد مقوله های کلمه مکرر، فراشمول و همنشینی معنادار نیست، اما در مورد مقوله های دیگر از جمله اسم عام و ترادف معنادار است، بدین صورت که با افزایش سطح پایه تحصیلی، بسامد وقوع ابزارهای ترادف و اسم عام در متون افزایش می یابد، اما بسامد وقوع کلمه مکرر، همنشینی و فراشمول، تغییر معناداری پیدا نمی کند.
دسترسی به برنامه درسی عمومی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدیدترین رویکرد در برنامه درسی دانش آموزان با نیازهای ویژه، رویکرد دسترسی به برنامه درسی عمومی است. رویکرد دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی با تصویب قوانین فدرالی و ایالتی در ایالات متحده آمریکا (از قبیل قانون آموزش افراد با ناتوانی ها و قانون هیچ کودکی نباید از آموزش محروم شود) و آگاهی و افزایش انتظارات والدین، معلمان و متخصصان از توانمندی های دانش آموزان با نیازهای ویژه در طول بیش از سی سال پژوهش و تجربه آغاز شده است. به همین دلیل در این مقاله پس از ارائه مقدمه، دسترسی به برنامه درسی عمومی تعریف شده است. سپس ضرورت دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی و چگونگی دسترسی آنان به برنامه درسی عمومی مورد بحث قرار گرفته است. همچنین ضرورت همکاری معلمان و کارمندان دانش آموزان با نیازهای ویژه و عادی جهت حمایت از دانش آموزان با نیازهای ویژه برای دسترسی به برنامه درسی عمومی توضیح داده شده و نقش فن آوری در کمک به دانش آموزان با نیازهای ویژه جهت دسترسی به برنامه درسی عمومی مورد تأکید قرار گرفته است. سرانجام، شرایط دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی ارائه شده است.
بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : کم توان ذهنی ، یکی از متداول ترین معلولیت های ذهنی است که حدود ۳ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است . این کودکان دارای مشکلات تحصیلی و ارتباطی می باشند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله های آموزشی می تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده های شان مفید باشد . هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی مراکز آموزشی شهر لردگان تشکیل می دهند، که به روش در دسترس یک کلاس 10 نفره برای گروه کنترل و یک کلاس 10 نفره به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در نهایت روش مونته سوری به مدت سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در معرض آموزش سنتی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها در پژوهش حاضر آزمون محقق ساخته مهارت ریاضی و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون (1990)بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی ( p<0/002 )و رشد مهارت های ارتباطی( p<0/001 ) در دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر معنی داری دارد. نتیج ه گیری : آم وزش به شیوه ماریا مونته سوری ب ر یادگیری مفاهیم ریاضی و رشد مهارت های ارتباطی کودکان کم توان ذهنی تاثی ر مثبت دارد.
اثر بخشی خود تقویتی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارسا خوانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی عملکرد آشکار ضعیفی در مهارت های خواندن دارند و این نارسایی به طور قابل ملاحظه ای در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های روزمره زندگی که مستلزم مهارت های خواندن است تداخل می نماید. هدف این پژوهش، بررسی اثر آموزش راهبرد خودتقویتی بر بهبود عملکرد خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی بود.
روش : طرح پژوهش حاضر آزمایشی بود. نمونه ای که شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه سوم و چهارم نارساخوان که به مراکز اختلال های یادگیری شهر تبریز مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون هوش وکسلر، آزمون نما، و چک لیست های مشکلات خواندن بود. در فرایند اجرا، گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه طی چهار هفته تحت مداخله درمانی خودتقویتی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس حاکی از تاثیر معنادار در نمره بهبود اختلال حذف آواها (83/17360=F، 001/0p<) با اندازه اثر 98/0 و در نمره بهبود اختلال زنجیره کلمات (39/613=F، 001/0p<) با اندازه اثر 95/0 در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: در نتیجه افزایش آموزش خودتقویتی بر بهبود اختلال های حذف آواها و زنجیره کلمات تأثیر مثبتی دارد و به نظر می رسد که خودتقویتی موجب افزایش اعتماد به خود، خودباوری و احساس شایستگی در دانش آموزان می شود، زیرا کودک در این فرایند درمانی باور می کند که تلاش او بی ثمر نبوده و پاداش به دنبال دارد.
ناتوانی های یادگیری غیر کلامی: چگونگی تشخیص و کاهش اثرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری غیر کلامی یکی از جدیدترین مباحث از زیرمجموعه های ناتوانی های یادگیری است که با توجه به ارتباط و هم پوشانی برخی نشانه های آن با برخی از اختلال های طیف اتیسم (نشانگان اسپرگر) نیاز به دقت و ارزیابی بیشتری دارد. این مقاله تلاش دارد بر نوع غیر کلامی ناتوانی های یادگیری تمرکز کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش پس از ارایه ویژگی های افراد با ناتوانی های یادگیری غیر کلامی از قبیل نشانه های کلی و ویژه؛ اطلاعاتی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی این گونه افراد و همچنین روش هایی برای کاهش اثرات آن هم در محیط آموزشگاهی و هم در اجتماع ارایه شده است. مقاله شامل نکته های کاربردی برای مربیان و همچنین نکته هایی برای همکاری والدین به منظور بهبود قابلیت اجتماعی افراد با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی است.
رویکردهای آموزشی و توان بخشی در کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به صورت مروری رویکردهای آموزشی و توان بخشی کم شنوایان مورد بررسی قرار گرفته است. رویکردهای آموزشی و توان بخشی بین دو طیف روش های کاملاً دیداری و روش های کاملاً شنیداری قرار دارند که با توجه به سازگاری با شرایط کودک و نیازهای او انتخاب می شوند. همه تلاش ها بر آن است که کودک کم شنوا در سطوح علمی هم سطح کودکان عادی باشد. برای دستیابی به این هدف باید خدمات مناسب در اختیار کودک و خانواده قرار گیرد و روش ارتباطی مناسبی برای کودک انتخاب شود. همه رویکردها موجود، خوب هستند، اما هیچ رویکرد واحدی برای همه کودکان کارایی ندارد.
اثربخشی آموزش معنویت برفشارر وانی وسلامت عمو می مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش معنویتبرمیزانفشارروانیوسلامتعمومیمادرانکودکانکم توان ذهنی انجام شده است. پژوهش از نوع آزمایشیبا گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل همه مادرانکودکانکم توانذهنی شهرستان الیگودرز در سال 1391 بود. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس آموزش معنویت در 8 جلسه و به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه فشار روانی ملک پور و پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ-28) بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی مادران کودکان کم توان ذهنی معنی دار بوده است (05/0P<). همچنین اثربخشی آموزش بر بهبود سلامت عمومی، کاهش میزان نشانه های جسمی و نشانه های افسردگینیز معنی دار بود (05/0P<)، اما اثر معنی داری بر میزان اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب نداشت (05/0<P). با توجه به اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش فشار روانی و بهبود سلامت عمومی، می توان در راستای برنامه ریزی های آموزشی و درمانی، آن را به عنوان مکملی در کنار سایر مداخلات مربوط به مسائل استرس زا و تهدید کننده سلامت عمومی مورد استفاده قرار داد.
بررسی مقایسه ای تحول اخلاقی، نوع دوستی و خودکارآمدی اجتماعی در دانش آموزان تیزهوش و عادی دبیرستان های شهر ارومیه در سال تحصیلی 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای تحول اخلاقی، نوعدوستی و خودکارآمدی اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی تیزهوش و عادی شهر ارومیه در سال تحصیلی 91-90 می باشد. نمونه آماری شامل 385 دانش آموز عادی و225 دانش آموز تیزهوش بود. در نمونه گیری از روش تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه قضاوت اخلاقی""ما""(1981) و مقیاس خودکارآمدی نوجوان ""کنلی"" (1989) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمونt مستقل تحلیل شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که بین دو گروه عادی و تیزهوش، از نظر تحول اخلاقی و نوعدوستی و خودکارآمدی اجتماعی (در هر 5 مؤلفه مربوط به خودکارآمدی اجتماعی) تفاوت معنی دار وجود دارد و گروه تیزهوش در همة موارد میانگین بالاتری نسبت به گروه عادی داشت.
حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان با نرخ بالایی از معضلات اجتماعی همراه است و برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد می کند، بنابراین مستلزم توجه ویژه مسئولان و دست اندکاران تعلیم و تربیت است. در این راستا، حمایت و مداخله رفتاری مثبت، نوعی رویکرد آموزشی است که می تواند برای کاهش و حذف مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان راهگشا باشد. حمایت و مداخله رفتاری مثبت، رویکردی است برای افزایش رفتار اجتماعی، بهبود پیامدهای بلندمدت زندگی در آینده و کاهش رفتارهای چالش برانگیز که می تواند جایگزینی مناسب برای رویکردهای تنبیهی سنتی باشد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند حس انگیزش را در دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی افزایش داده و تاثیر مثبتی در کاهش رفتارهای مشکل آفرین، تنظیم هیجانی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان داشته باشد. درواقع رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند راهکارهای غیرکارآمد در مدارس را تغییر دهد و محیطی مثبت و قابل پیش بینی برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی فراهم کند. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت ارایه شده، سپس تاریخچه رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت آورده شده است. در ادامه ضرورت و اهمیت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت، سطوح حمایت و مداخله رفتاری مثبت و کاربرد رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی در ایران ارایه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است.