فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی در بهبود راهبرد های مقابله زناشویی و تنظیم شناختی هیجان والدین دارای فرزند کم توان ذهنی هدف: هدف این پژوهش مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT ) بر تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله زناشویی والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با رویکرد کاربردی و با بهره گیری از طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 41 زوج از والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (زوج درمانی هیجان مدار، 12زوج و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی، 14زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. زوج درمانی هیجان مدار ( EFT ) در 10 جلسه و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT ) در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه) بر روی گروه های آزمایش انجام شدند و داده های حاصل از پرسشنامه راهبردهای مقابله زناشویی بومن و تنظیم شناختی هیجان با آزمون طرح مختلط اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار ( EFT ) و زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی ( SRCT )، باعث افزایش نمرات زوج ها در تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله زناشویی می شود. یافته ها همچنین نشان داد، اثر بخشی هر دو مداخله بعد از یک ماه باقی مانده است. نتیجه گیری: با توجه به نقش تنظیم شناختی هیجان و راهبرد های مقابله زناشویی در تعاملات زوجین، پیشنهاد می شود از شیوه هیجان مدار و خودتنظیمی برای بهبود راهبردهای مقابله زناشویی و تنظیم شناختی هیجان و کاهش تعارضات زناشویی در والدین دارای فرزند کم توان ذهنی استفاده کرد .
آموزش گفتن دروغ های مناسب اجتماعی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از طرح خط پایه غیرهمزمان برای ارزیابی استفاده از قواعد، نقش بازی کردن، و بازخورد دادن برای آموزش به سه کودک با اختلال طیف اتیسم به منظور آموزش دروغ های مناسب های اجتماعی به آن ها استفاده کرد. آموزش دروغ های مناسب اجتماعی در دو موقعیت بود: وقتی که (الف) هدیه غیردلخواه به فرد داده می شد؛ (ب) ظاهر فرد به شیوه ای غیرمطلوب و ناخوشایند تغییر می کرد. یافته ها نشان داد که مداخله در آموزش استفاده از دروغ های مناسب اجتماعی مؤثر بود و تعمیم به افراد و هدیه ها یا تغییر در ظاهر که به شرکت کنندگان آموزش داده نشده بودند، مشاهده شد.
بررسی مقایسه ای برخی توانایی های کاربردشناختی کودکان کاشت حلزون با همسالان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی زبان مطالعه معانی و منظورهای مد نظر گوینده و تعابیر و تفاسیر آن ها از سوی مخاطب است که با توجه به بافت موقعیتی صورت می گیرد و توانایی بکارگیری درست زبان در موقعیت های اجتماعی مختلف توانش کاربردشناختی نام دارد که در این پژوهش مورد بررسی و مداقه قرار گرفت . هدف از این پژوهش، مقایسه مهارت های کاربردشناختی آغازگری و استفاده از بافت موقعیتی در کودکان کاشت حلزون 5 تا 8 ساله با همسالان شنوا بود. روش: این پژوهش که بصورت مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شد، 15 کودک شنوا و 15 کودک کاشت حلزون دوزبانه آذری-فارسی در شهرتبریز به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به معیارهای مطالعه، انتخاب شدند. جهت بررسی مهارت های آغازگری و استفاده از بافت موقعیتی، از مجموعه های کاربردشناسی در چک لیست برقراری ارتباط که توسط بیشاپ در سال 1998 تهیه شده و نسخه فارسی آن توسط کاظمی و همکاران درکودکان ایرانی 5 تا 11 ساله در سال 2005 هنجاریابی شده است، استفاده شد. سپس بهوسیلهنرم افزار SPSS با استفاده از آزمون تی برای دو گروه مستقل به تجزیه و تحلیل سؤال های پژوهش پرداخته شد. یافته ها: مقایسه میانگین های دو گروه آزمودنی نشان داد که بین کودکان کاشت حلزون و کودکان شنوا در آغازگری تفاوت معناداری وجودندارد. بنابراین می توان گفت که کودکان کاشت حلزون آغازگری نامناسب ندارند ولی در استفاده از بافت موقعیتی، اختلاف بین دو گروه معنادار بود. نواوری (ارزش) : ارزیابی توانایی های کاربردشناختی در کودکان ناشنوا و کاشت حلزون تا کنون در هیچ پژوهشی انجام نپذیرفته است و پژوهش حاضر ، با تاکید بر دو مهارت مهم آغازگری و بکارگیری بافت موقعیتی درمکالمه توسط کودکان کاشت حلزون، گام مهمی در راستای زمینه سازی برای انجام درمان های مداخله ای برداشت تا با آسیب شناسی موارد، آنها را در برنامه های آتی در دستور کار قرار دهد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که کودکان کاشت حلزون در برخی سطوح کاربردشناختی ضعیف تر از همسالان شنوا عمل می کنند ولی طبق یافته های محققان، توانایی بکارگیری مهارت های کاربرشناختی در کودکان کاشت حلزون نسبت به کودکان با آسیب شنوایی عمیق، خیلی بهتر است.
اثر بخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر تاب آوری والدین کودکان اتیسم در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: واقعیت درمانی نوعی روان درمانی است که در آن سعی می شود با توجّه به مفاهیم واقعیّت، مسئولیت و امور درست و نادرست در زندگی فرد، به رفع مشکلات او کمک شود. در این روش از طریق تبیین طبیعت انسان، تعیین قوانین رفتاری و طرح چگونگی فرایند درمان، به افرادی که نیازمند روان یاری هستند، کمک می شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر تاب آوری والدین کودکان اتیسم در شهر اصفهان در سال 1396 انجام گرفت. هدف: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه شامل کلیه والدین دارای کودکان اتیسم که از میان آنان 3 0 نفر به روش نمونه گیری به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی ، به دو گروه آزمایشی( 15 نفر) و کنترل ( 15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون( 89/0 = α ) بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی قرار گرفت و در مورد گروه گواه هیچ مداخله ای اعمال نشد. نتایج: نتایج داده ها با بهره گیری از تحلیل اندازه های مکرر نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر تاب آوری والدین تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر افزایش مولفه های تاب آوری والدین(به جز کنترل) مؤثر بوده است. نتیجه گیری: بدین ترتیب احتمالاً می توان گفت مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی در افزایش تاب آوری مادران دارای کودکان اتیسم مؤثر می باشد.
بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : کم توان ذهنی ، یکی از متداول ترین معلولیت های ذهنی است که حدود ۳ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است . این کودکان دارای مشکلات تحصیلی و ارتباطی می باشند. شناسایی مشکلات آنان و عوامل مرتبط با آن و در نظر گرفتن مداخله های آموزشی می تواند در حمایت و راهنمایی این کودکان و خانواده های شان مفید باشد . هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی و بهبود مهارت های ارتباطی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی مراکز آموزشی شهر لردگان تشکیل می دهند، که به روش در دسترس یک کلاس 10 نفره برای گروه کنترل و یک کلاس 10 نفره به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در نهایت روش مونته سوری به مدت سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در معرض آموزش سنتی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها در پژوهش حاضر آزمون محقق ساخته مهارت ریاضی و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون (1990)بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر یادگیری مفاهیم ریاضی ( p<0/002 )و رشد مهارت های ارتباطی( p<0/001 ) در دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر معنی داری دارد. نتیج ه گیری : آم وزش به شیوه ماریا مونته سوری ب ر یادگیری مفاهیم ریاضی و رشد مهارت های ارتباطی کودکان کم توان ذهنی تاثی ر مثبت دارد.
افق زمان: بررسی مبانی نظری تا تدوین برنامه برای آموزش والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افق زمانی یک سازه روان شناختی است که بیانگر ارتباط فرد با زمان است. کم توانی ذهنی نیز با محدودیت های اساسی در کارکرد هوشی و رفتار سازشی در دوره رشد مشخص می شود. تولد و حضور کودک کم توان ذهنی، خانواده را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و در افق زمان بر کمیت و کیفیت روابط والدین و اعضای خانواده تاثیر می گذارد. افق زمانی نیز برخاسته از فرایندی شناختی است که تجربه انسان را به ساختارهای زمانی گذشته، حال و آینده نسبت می دهد. نظریه افق زمانی دارای پنج عامل به نام های گذشته مثبت، گذشته منفی، حال لذت گرایانه، حال قضا و قدری و آینده است. نتیجه گیری: در نظریه افق زمانی، فرض بر این است که ادراک شخص از زمان بر تصمیم گیری وی موثر است و اثرات روان شناختی تحت تاثیر ساختارهای زمانی گذشته، حال یا آینده قرار می گیرد. اگرچه صفات مختلف افراد نسبتاً ثابت هستند ولی پژوهش های مقدماتی نشان داده اند که می توان آنها را از طریق فرایند درمان تغییر داد. تفاوت های فردی در نظریه افق زمانی با پیامدهای عاطفی، شناختی و رفتاری همخوانی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که افق زمانی به بهزیستی فردی و تجربه های عاطفی شخصی وابسته است و بر فرایندهای شناختی و همچنین روابط اجتماعی تاثیر می گذارد. در این مقاله، مبانی نظری رویکرد افق زمانی بررسی و برنامه ای برای والدین کودکان کم توان ذهنی تدوین شد.
پیش بینی اختلال های رفتاری بر اساس سبک های فرزندپروری در کودکان با اختلال های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده زمینه و هدف: کسب اطلاعات درزمینه ی عوامل زمینه ساز اختلال های رفتاری در دانش آموزان با اختلال های یادگیری ویژه به عنوان جمعیت در معرض خطر جهت طراحی، آماده ساختن و ارتقای خدمات روان شناسی و درمانی مناسب باهدف کاهش پیامدهای منفی و رشد اختلال های روانی بعدی و بهبود کارکرد این گروه از دانش آموزان ضروری است . پژوهش حاضر باهدف پیش بینی اختلال های رفتاری بر اساس سبک های فرزند پروری در کودکان با اختلال های یادگیری ویژه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی بود که به روش همبستگی از نوع مدل پیش بینی انجام گرفت. جامعه آماری آن را کودکان با اختلال های یادگیری ویژه مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان های استان تهران تشکیل دادند . با استفاده از نمونه گیری در دسترس ، 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند و سیاهه رفتاری کودک برای سنین 18-6 سال نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ گردآوری شدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج نشان داد بین مولفه سبک فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه با هیچ یک از مولفه های اختلال رفتاری کودکان با اختلال های یادگیری ویژه همبستگی معنادار وجود ندارد و تنها سبک فرزندپروری سهل گیرانه همبستگی منفی و معناداری با مشکلات برون سازی شده کودکان با اختلال های یادگیری ویژه دارد. در این پژوهش با توجه به نتایج به دست آمده، سبک فرزندپروری سهل گیرانه پیش بینی کننده معناداری برای اختلال های رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری ویژه است.
تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر رشد مهارت های حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات برای تونیک بر مهارت حرکتی کودکان کم توان هوشی آموزش پذیر بود. روش: در این مطالعه نیمه آزمایشی از بین دانش آموزان پسر کم توان هوشی آموزش پذیر که دارای سن تقویمی 7 تا 10 سال و فاقد هر نوع بیماری خاص و محدودیت حرکتی بودند، 30 نفر انتخاب شدند. پس از همتا سازی براساس سن، قد و وزن، به صورت تصادفی در دو گروه همسان کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین برای تونیک به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 60 دقیقه ای انجام گرفت. در پیش آزمون و پس آزمون برای ارزیابی مهارت حرکتی آزمودنی ها، از آزمون اولریخ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود ندارد، درحالی که در گروه آزمایش از نمرات پیش آزمون تا پس آزمون تفاوت معنادار مشاهده شد . درواقع، تأثیر تمرین برای تونیک بر مهارت حرکتی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد تمرینات برای تونیک بتواند در رشد حرکتی کودکان کم توان هوشی کمک کننده باشد.
اثر پسخوراند مهارخودی و فراوانی آن بر یادگیری حرکتی کودکان دارای اختلال شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر پسخوراند مهارخود و فراوانی آن بر یادگیری بوده است . روش: در این تحقیق 48 آزمودنی به تولید یک نیروی معین به وسیله نیروسنج پرداختند. دانش آموز براساس امتیازات پیش آزمون در آزمایش اول برحسب نوع کنترل، پسخوراند مهارخود و جفت شده (غیر مهارخود) به دو گروه 12 نفری همگن تقسیم شدند و در آزمایش دوم براساس وضعیت فراوانی پسخوراند، فراوانی پسخوراند 30 % و فراوانی پسخوراند آزاد در دو گروه 12 نفری همگن قرار گرفتند . آزمودنی ها در 6 سری 10کوششی به تولید نیروی معینی پرداختند. آزمون های یادداری و انتقال، 24 ساعت بعد از مراحل تمرینی به عمل آمد. روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و t مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد در هر دو آزمایش در مرحله اکتساب همه گروه ها پیشرفت داشته اند. در آزمون اکتساب در آزمایش اول و دوم تفاوتی مشاهده نشد. در هر دو آزمایش در آزمون یادداری اثر معناداری مشاهده شد و برتری با گروه های مهارخود و مهارخود با فراوانی آزاد بود. همچنین، در آزمون انتقال در آزمایش اول گروه مهارخود و در آزمایش دوم گروه مهارخود فراوانی آزاد عملکرد بهتری داشتند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که پسخوراند مهارخود باعث بهبود عملکرد می شود. همچنین، اِعمال محدودیت در پسخوراند مهارخودی به میزان 30 درصد به بهینه شدن عملکرد کمکی نمی کند.
مروری بر مداخله های اثربخش برای کودکان و نوجوانان با اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر مرور مداخله های کاربردی و اثربخش برای کودکان و نوجوانان با اختلال سلوک بود. روش: روش پژوهش مروری بود و شامل تعریف و مشخصه های اختلال سلوک، میزان شیوع، سبب شناسی، نمودهای رفتاری افراد با اختلال سلوک در خانه و مدرسه و درنهایت بررسی انواع راهبردهای اثربخش در زمینه بهبود اختلال سلوک بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه اختلال سلوک یکی از انواع اختلال های رفتاری به شمار می آید، والدین و معلمان همواره به دنبال یافتن روش های کاربردی برای کاهش مشکلات کودکان و نوجوانان با اختلال سلوک هستند؛ در این پژوهش تلاش شده است تا مداخله هایی که در پژوهش های پیشین اثربخشی آنها تایید شده است، معرفی شوند. از سویی مداخله های گوناگونی وجود دارد که اثربخشی آنها در سایر حیطه های مشکلات رفتاری تایید شده اند که برای تعیین اثربخشی این مداخله ها در کودکان و نوجوانان با اختلال سلوک به انجام پژوهش های بیشتری نیاز است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
اثربخشی بسته های آموزشی بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری بود. 40 دانش آموز با ناتوانی یادگیری 8 تا 12 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی طی 8 جلسه یک ساعته، به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پرسش نامه سازگاری اجتماعی ﺳیﻨﻬﺎ و ﺳیﻨﮓ (1993) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آموزش های بازآموزی اسنای، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی، باعث افزایش معنی دار سازگاری اجتماعی گردید، با این تفاوت که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی با اثربخشی یکسان در ارتقای سازگاری اجتماعی موفق تر از برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی بود. برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی اجتماعی بندورا برای طراحی بسته های آموزشی بهره می گیرند، تأثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین، استفاده از نتایج پژوهش در طراحی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی مؤثر می باشد.
اثربخشی روش دوساهو بر عملکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن در کودکان اتیستیک با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی روش دوساهو بر عملکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن در کودکان اتیستیک با عملکرد بالا شهرستان بهبهان بود. تعداد آزمودنی ها 10 کودک اتیستیک با عملکرد بالا بود که با روش نمونه گیری در دسترس از جامعه مذکور انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (5 نفر) و گروه کنترل (5 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار اندازه گیری، مقیاس درجه بندی اتیسم گیلیام GARS (1995)، پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی BRIEF (2000)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین WCST (1948) و مقیاس نظریه ذهن (1999) بود. برای انجام مداخله، ابتدا از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد. گروه آزمایش در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات را دریافت کردند. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و پس از یک ماه مرحله پیگیری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد روش دوساهو بر کارکردهای اجرایی، انعطاف پذیری ذهنی و نظریه ذهن کودکان اتیستیک با عملکرد بالا اثربخش است و این نتیجه تا مرحله پیگیری نیز ادامه داشت.
بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در خانواده های با کودکان طیف اتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و ناتوانی ذهنی و غیررشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زندگی خانوادگی حدی است که خانواده ها نیازهایشان برآورده می شوند، اعضای خانواده از زندگی با هم لذت می برند، و اعضای خانواده فرصتهایی برای انجام فعالیتهای که برای آنها مهم است دارند. این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی اکتشافی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ بر روی خانواده های با کودکان طیف درخود مانده (اوتیسم) شهر اهواز صورت گرفت. روش: این پژوهش روانسنجی از نوع مطالعات روش شناسی بود. 93 خانواده (46 خانواده از مرکز گلشن و 47 خانواده از مرکز نهال) با کودکان طیف اتیسم به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ را تکمیل نمودند. داده ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار آماری 21- SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج به روش تحلیل عاملی اکتشافی پنج عامل تعاملات خانوادگی، والدگری، بهزیستی عاطفی، بهزیستی فیزیکی-جسمانی و حمایت مرتبط با ناتوانی را شناسایی کرد. ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 85/0 و برای عامل های اول تا پنجم به ترتیب 91/0 تا 96/0؛ ضرایب همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس و نمره کل از 22/0 تا 58/0 (01/0 > p ) و ضرایب روایی همگرای این مقیاس یا مقیاس های منابع خانوادگی 54/0 (001/0 > p ) و عملکرد خانواده آپگار 73/0 (001/0 > p ) بدست آمدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پایایی و روایی بدست آمده امی توان نتیجه گرفت که مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای برای خانواده های کودکان با مشکلات طیف اتیسم کاربرد پذیر است.
رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : اکتساب زبان یکی از مهم ترین مؤلفه های رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا می کند. نتایج پژوهش های صورت گرفته در این زمینه حاکی از آن است که مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی ارتباط نیرومندی با هم دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در کودکان نارساخوان بود. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه شامل 60 کودک با تشخیص اختلال نارساخوانی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر سنندج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رشد زبان ( TOLD-P:3 ) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ( SSRS ) فرم والدین بود. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در این کودکان وجود دارد. نتیجه گیری : نتایج حاکی از آن است که یک تعامل دوسویه بین مهارت های زبانی و مهارت های اجتماعی در جریان تحول وجود دارد و با ارائه برنامه های آموزشی-تربیتی مقتضی می توان نسبت به ارتقاء سطح این مهارت ها در کودکان به ویژه کودکان نارساخوان اقدام کرد.
مؤلفه های زبان شناختی در ناتوانی های یادگیری با تمرکز بر اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رایج ترین و مهم ترین اختلال یادگیری، اختلال خواندن است. خواندن زیربنای همه انواع یادگیری است و کودکانی که در خواندن ضعیف هستند، گروهی بسیار آسیب پذیر در یادگیری دروس مختلف در تمامی سال های تحصیلی و پس از آن هستند که این امر موجب می شود در تحصیل پیشرفت ناچیزی داشته باشند. نتیجه گیری: خواندن یکی از نظام های زبان و زیرمجموعه توانایی های زبانی است و مشکلات زبان شناختی هسته اصلی این اختلال را تشکیل می دهد، لذا ضروری است که درمانگران این حوزه، به منظور طراحی برنامه های مداخله ای مؤثر، فعالیت هایی را مدنظر قرار دهند که ضمن ایجاد فرصت برای تمرین و یادگیری فعال در زمینه خواندن، مؤلفه های زبان شناختی خواندن را نیز تحریک و تقویت نمایند.
ارزیابی مهارت های شنیداری کودکان ناشنوا/کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بخش یکپارچه هر برنامه جامع تربیت شنوایی ارزیابی جداگانه مهارت های شنیداری کودک است. به علاوه، بیشتر درمانگران تمایل دارند توانایی درک شنیداری دانش آموزان خود را به شیو ه ی رسمی تر و یکسان تری ارزیابی کنند تا با مقایسه ی این ارزیابی ها بتوانند آنها را جهت فعالیت های ارتباطی، در دسته های تازه ای قرار دهند. نتیجه گیری : در خردسالان به دلیل محدودیت رشد شناختی و اندامی، ارزیابی و مشاهده غیررسمی دارای اهمیت زیادی است. در کودکان بزرگتر، عموماً ارزیابی رسمی تر درک کلی توانایی های گفتار امکان پذیر است. آزمون های درک شنیداری متنوعی در دسترس اند تا نیازهای خاص هر کودک به طور مناسبی برآورده شود. در این مقاله به مرور اجمالی برخی از آزمون های ارزیابی ادراک گفتار در کودکان ناشنوا/کم شنوا (آزمون توانا، آزمون لینگ، آزمون مدرّس) پرداخته شده است.
کودکان با اختلال یادگیری ویژه: شناسایی، ارزیابی و رهنمودهایی برای معلمان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در جدیدترین تعریف اختلال یادگیری ویژه که در سال 2013 توسط انجمن روان پزشکی آمریکا در ویرایش پنجم راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی به عمل آمده، اختلال یادگیری ویژه به عنوان یک اختلال رشدی عصب مطرح شده که بر یادگیری تأثیر می گذارد. در این ویرایش اصطلاح ناتوانی یادگیری به اختلال یادگیری ویژه تغییر نام یافته است. رویکردهای شناسایی اختلال یادگیری ویژه در حال تغییر است و در حقیقت، شامل رویکرد اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی، الگوی پژوهش محورِ جایگزین، رویکرد تمایز میان هوشبهر و پیشرفت تحصیلی، و رویکرد پاسخ به مداخله می شود. ملاک تشخیصیِ ناهماهنگی بهره هوشی و پیشرفت تحصیلی به علت تأخیر در شناسایی، الگوی «انتظار به سوی شکست» نامیده و حذف شده و از طرف دیگر، رویکرد پاسخ به مداخله جایگزین آن شده است. مراحل شناسایی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه برای آموزش ویژه نیز شامل یافتن کودک، ارجاع، ارزیابی و تعیین واجد شرایط بودن برای آموزش ویژه می شود. نتیجه گیری: در پایان، رهنمودهایی برای معلمان و والدین ارائه شده است. انتظار می رود که به رویکردهای شناسایی و مراحل آن و همچنین راهنمایی معلمان و والدین توجه ویژه ای شود.
اثربخشی هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف تعیین اثربخشی هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال های طیف اتیسم شهر زنجان بود. نمونه شامل 26 کودک بود که به روش در درسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 13 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه نیمرخ مهارت های اجتماعی اتیسم اسکات بلینی، سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی و خرده مقیاس رفتار محدود و تکراری مقیاس رتبه بندی گیلیام- ویرایش دوم بود. گروه آزمایش در طی 44 جلسه به مدت چهار ماه تحت هنردرمانی که از برنامه مداخله هنر درمانی برای کودکان و نوجوانان درخودمانده جنیفر بت سیلورز (2008) الگوبرداری شده بود، قرارگرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ ارتباطی و مؤلفه های آن و مؤلفه های تنظیم هیجان و بی ثباتی/منفی گرایی و همچنین انعطاف پذیری رفتاری تأثیر مطلوب داشته است، بدین معنی که برنامه مداخله ای باعث بهبود مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شد. در نتیجه بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از هنردرمانی به عنوان یک روش مکمل درمانی جهت بهبود مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم بهره برد.
بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی در شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان با فلج مغزی 16 تا 18 ساله تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که در این پژوهش 30 نوجوان با فلج مغزی شرکت داشتند. آنها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسطی قرار داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی، برنامه ایمن سازی روانی را در 10 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه کفایت اجتماعی بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه 22 نرم افزار بسته آماری در علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، میانگین نمرات کفایت اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتتر از گروه کنترل بود (001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی باعث بهبود کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی شد. بنابراین توجه به متغیرهایی از جمله کفایت اجتماعی ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش ایمن سازی روانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه ای دارد.