فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت از زندگی در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری که فرزندانشان تحت آموزش در مرا کز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش شهرستان رشت در سال 1402 بودند. 225 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته، مقیاس سبک های دلبستگی کالینز ) 1996 (، مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران ) 1985 ( و مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون ) 2003 ( بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: رابطه معنا داری بین 4 متغیر سبک ایمن، سبک اجتنابی، سبک اضطرابی/ دوسوگرا و تاب آوری با متغیر وابسته رضایت از زندگی مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نقش میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت از زندگی و در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و رضایت از زندگی تأیید شد ) 05 / p>0 (؛ میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی ایمن و رضایت از زندگی تأیید نشد ) 05 / p<0 (. متغیرهای مستقل و میانجی توانستند 59 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کنند. نتیجه گیری: متخصصان می توانند با بهره مندی از توانائی تاب آوری در درمان مادران با سبک های دلبستگی ناایمن که دارای فرزند با اختلال یادگیری هستند، گام مهمی در جهت اصلاح و افزایش رضایت از زندگی آنان بردارند.
مقایسه تحول توانمندی منشی نوجوانان تیزهوش و عادی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
۱۰۵-۹۴
حوزههای تخصصی:
هدف: در روان شناسی سن و جنسیت عوامل حیاتی به شمار می آیند که بر شناخت، ذهن و ویژگی های روان شناختی دانش آموزان تأثیر می گذارد. در زمینه بررسی تحول ویژگی های شناختی و روان شناختی در دانش آموزان پژوهش های اندکی انجام شده است. از این رو، هدف مطالعه حاضر مقایسه تحول توانمندی منشی نوجوانان تیزهوش و عادی شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان عادی و تیزهوش تشکیل دادند که به شیوه تصادفی خوشه ای ۳۲۰ نفر (۱۶۰ نوجوان تیزهوش و ۱۶۰ نوجوان عادی) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه توانمندی منشی پارک و پیترسون (2006) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با استفاده تحلیل واریانس دو راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین سیر تحول توانمندی منشی دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت معنی دار وجود ندارد. ولی تأثیر مقطع تحصیلی در دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی معنی دار بود (001/0p=) همچنین تأثیر نوع مدرسه هم معنی دار بود (001/0p=)؛ یعنی توانمندی منشی در دو گروه دانش آموزان عادی و تیزهوش تفاوت معنی داری داشت. نتیجه گیری: نتایج میانگین ها نشان داد که سیر تحول توانمندی منشی در هر دو گروه دانش آموزان صعودی بود؛ یعنی در هر دو گروه با افزایش پایه تحصیلی، توانمندی منشی هم افزایش پیدا کرد ولی تفاوتی بین سیر تحول آنها وجود نداشت.
تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ورود به دوران بلوغ و تحولات در پی آن برای دانش آموزان کم توان ذهنی که دارای محدودیت هایی در یادگیری هستند، می تواند برای خود و خانواده آنان سخت و طاقت فرسا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. روش: روش بررسی براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان دخترکم توان ذهنی در مدارس استثنایی در شهر قم بود. نمونه مورد پژوهش شامل 13 نفر از مادران دانش آموزان دختر کم توان ذهنی که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند و رعایت اصول اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حا کی از استخراج 3 مضمون اصلی و 8 مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت بودند از: چالش فردمحور )مقاومت در برابر تغییرات بلوغ، تغییرات خلقی در دوران بلوغ، تغییرات جسمانی دوران بلوغ، تقید به مسائل مذهبی، استقلال یا وابستگی به والدین(؛ چالش خانواده محور )فرسودگی والدین، نحوه آ گاهی دادن به دانش آموز درخصوص بلوغ(؛ و چالش تحصیلی )اختلال در فرایند درسی( بودند که در پژوهش به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد که رسیدگی به مشکلات و چالش های دانش آموزان دختر کم توانی ذهنی و خانواده آنان در دوران بلوغ ضروری می باشد و از این رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای آنان می تواند از مشکلاتشان بکاهد.
واکاوی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی مبتنی بر رویکرد دانش آموز محور: سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رویکرد دانش آموز محوری در برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی باید برای فرد فرد دانش آموزان اهداف خاص و منحصر به فردی تدوین تا نیازهای ویژه هر یک از آنها برطرف شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع سنتزپژوهی انجام شد. منابع مورد مطالعه، شامل پژوهش های علمی معتبر در این زمینه بود که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی براساس معیارهای ورودی تعداد 1896 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت براساس معیارهای خروجی 23 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه از سیاهه ی طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده شد. با توجه به الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس اطلاعات به دست آمده کدگذاری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ویژگی های مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور براساس عناصر دهگانه ا کر ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی ریاضی با رویکرد دانش آموز محور برنامه ای مرتبط با نیازها، علایق و توانایی های دانش آموزان با آسیب بینایی است که به تجربیات قبلی مرتبط با زندگی واقعی آنها توجه می کند. در این برنامه درسی؛ مشارکت در یادگیری، داشتن مهارت های لازم معلم در آموزش ویژه برای یادگیری ریاضی و برجسته سازی لمسی دارای اهمیت است.
اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لاگ بر بهبود حافظه دیداری-فضایی دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن یکی از انواع اختلال های یادگیری خاص است که می تواند با نارسایی در کارکردهای اجرایی بویژه حافظه دیداری-فضایی همراه باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لاگ بر بهبود حافظه دیداری-ف ضایی دا نش آموزان با ا ختلال خوا ندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پایه دوم تا پنجم با اختلال خواندن شهر تهران تشکیل می دادند که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار سنجش حافظه دیداری-فضایی استفاده شد. گروه آزمایشی برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ را در 15 جلسه 40 دقیقه ای به صورت هفته ایی 2 بار دریا فت کرد ا ما گروه گواه آموزش م عمول خود را در مدر سه ادا مه داد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ تأثیر معناداری در بهبود حافظه دیداری-فضایی گروه آزمایشی داشت ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لا گ می تواند روش مداخله ای مناسبی در بهبود حافظه دیداری-فضایی این دانش آموزان باشد.
آزمون مدل ساختاری عمر ازدواج و ادراک حمایت اجتماعی با انسجام خود مادران کودکان معلول جسمی حرکتی شهر سبزوار: نقش میانجی باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرانه باورهای مذهبی در رابطه عمر ازدواج و حمایت اجتماعی با ان سجام خود در مادران دارای کودک معلول ج سمی حرکتی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی در تیرماه 1401 بود که از بین آنها 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، فرم کوتاه پرسشنامه انسجام آنتونووسکی ) 1993 (، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دالم، زیمت و فارلی ) 1988 (، مقیاس باورهای مذهبی خدایاری فرد، فقیهی، غباری بناب، شکوهی یکتا و به پژوه ) 1388 ( و اطلاعات جمعیت شناختی عمر ازدواج بود. نتایج: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه های حمایت اجتماعی با انسجام خود رابطه معنا داری دارند p-value>0/05( (؛ ولیکن رابطه عمر ازدواج با انسجام خود مادران کودکان معلول معنا دار نبود ) 05 / p-value<0 (؛ نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد، باورهای مذهبی در رابطه حمایت اجتماعی با انسجام خود نقش میانجی گرانه دارد p-value>0/01( (؛ ولیکن باورهای مذهبی در رابطه عمر ازدواج با انسجام خود نقش میانجی گرانه ندارد ) 05 / .)p-value<0 نتیجه گیری: با استفاده از نتایج پژوهش حاضر اینگونه نتیجه گیری می شود که استفاده از رویکردهای درمانی همچون معنویت درما نی، باور های مذه بی مادران را تقو یت و به بود بخش یده و در نها یت ان سجام خود آ نان ن یز به بود می یا بد.
معرفی فناوری های جدید آموزشی برای آموزش افراد با کم توانی ذهنی و تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر جهان با مشکل کمبود روش های آموزشی ویژه برای دانش آموزان کم توان ذهنی و تحولی مواجه است و به این دلیل که روش های سنتی فرصت های مناسبی را برای این گروه از دانش آموزان فراهم نمی کند، هدف پژوهش حاضر پیگیری امکانات آموزشی مختلف برای کمک به حل این مشکل و همچنین یافتن روش های بهبود آموزش به کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی است به نحوی که ناتوانی این افراد از یادگیری شان جلوگیری نکند، بلکه هر فرد آموزش منحصر بفرد و متناسب با نیازهایش را دریافت نماید. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری است. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، کتاب ها و پایان نامه های موجود در پایگاه های علمی معتبر از جمله گوگل اسکولار، پاب مد، ساینس دایرکت، اشپرینگر، سمنتیک اسکولار، پروکوئست، کتابخانه دیجیتال یونسکو و آمازون با کمک کلیدواژه هایی از قبیل فناوری آموزشی و کودکان با نیازهای ویژه، روش های جدید آموزش کودکان با نیازهای ویژه، تکنولوژی و کودکان کم توان ذهنی و تحولی مابین سال های 2001 تا 2023 استفاده شد. در جستجوی اولیه، 93 مقاله انتخاب شد که از بین آنها، 3 مقاله به علت تکراری بودن، 10 مقاله به علت مروری بودن و 40 مقاله به علت غیرقابل استناد بودن و عدم تناسب با موضوع پژوهش حذف شدند. در پایان، با استفاده از آخرین ویرایش سیاهه ی استاندارد تلفیقی گزارش کارآزمایی ها ) کنسورت؛ 2017 (، 40 مقاله جهت بررسی انتخاب شد. یافته ها: با توجه به بررسی های انجام شده، روش جدید مورد استفاده در آموزش دانش آموزان با کم توانی ذهنی و تحولی شامل واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و مقایسه این دو، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، چت بات ها، ساعت هوشمند، نرم افزارهای آموزشی و برنامه های کاربردی تلفن همراه و رایانه می شود. نتیجه گیری: همانند همه انسان ها، افراد با کم توانی ذهنی و تحولی نیز برای کنارآمدن با خواسته های جامعه می بایست دانش و توانایی های مورد نیاز خود را کسب کنند. باید درنظر داشت که نیازهای آموزشی این افراد، متفاوت از سایرین است و اینکه آنها به سبب محدودیت های ذهنی و عملی که بر توانایی شان اثرگذار است، نیازهای آموزشی ویژه دارند. بنابراین دسترسی به مراتب آموزش رسمی بویژه از طریق فناوری های کمکی و برنامه های کاربردی آنلاین برای افراد با کم توانی ذهنی بسیار مفید و مطلوب است. زیرا آنها از این راه می آموزند تا در زندگی روزمره خود مستقل تر باشند و می توانند فعالیت های خود را بدون کمک مراقبان یا شخص دیگری انجام دهند. به علاوه، کاربران این ابزارهای فناورانه قادرند سرعت، مکان و زمان استفاده از نرم افزار کمکی را براساس نیاز خود تنظیم کنند. البته هنوز حجم زیادی کار در زمینه برنامه های کاربردی مبتنی بر وب با هدف بهبود عملکرد افراد کم توان ذهنی در یادگیری و زندگی روزمره مورد نیاز است.
Exploring the Psychological Impact of Virtual Learning on Students with Special Educational Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to explore the psychological impact of virtual learning on students with special educational needs (SEN). This qualitative study utilized semi-structured interviews with 24 students with SEN recruited through online platforms. Theoretical saturation was reached, and data were analyzed using NVivo software following a thematic analysis approach. The interviews explored students’ experiences with virtual learning, including emotional responses, cognitive struggles, and social adaptation. Themes were identified through an iterative coding process, ensuring reliability and depth in capturing the psychological effects of digital education on this population. The results indicate that virtual learning has led to heightened emotional distress, including anxiety, stress, and reduced motivation, largely due to isolation and the absence of structured classroom environments. Participants reported significant cognitive challenges, such as attention difficulties, cognitive overload from digital tools, and struggles with learning retention. Socially, students experienced decreased peer interaction, communication barriers, and difficulty adapting to digital learning norms. However, some students developed coping mechanisms such as parental support and self-regulation strategies. The findings align with previous research highlighting the adverse effects of digital learning on students with disabilities, emphasizing the need for targeted interventions. The psychological impact of virtual learning on students with SEN is profound, affecting their emotional well-being, cognitive engagement, and social adaptation. While some students benefit from digital learning’s flexibility, most require additional support to mitigate stress, cognitive overload, and social isolation. Educators and policymakers must prioritize inclusive digital education strategies, enhance accessibility, and provide structured support systems to improve learning experiences for students with SEN.
Barriers and Facilitators to Using VR-Based Therapy for Emotional Regulation in Youth with Exceptional Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the barriers and facilitators influencing the implementation of virtual reality (VR)-based therapy for emotional regulation in youth with exceptional needs. A qualitative research design was employed using semi-structured interviews with 23 purposefully selected participants, including special education teachers, therapists, caregivers, and VR developers, all based in Minnesota, USA. Participants were selected based on their direct involvement with VR therapy programs for youth with neurodevelopmental or emotional regulation challenges. Interviews were conducted until theoretical saturation was reached. Data were transcribed verbatim and analyzed using thematic analysis in NVivo 14, following Braun and Clarke’s six-phase framework. The analysis revealed two main thematic categories: facilitators and barriers. Facilitators included seven subthemes: technological appeal, personalization, therapist control, motivation and engagement, institutional support, caregiver involvement, and observable emotional gains. Barriers were categorized into seven subthemes as well: accessibility and equity issues, sensory limitations, stakeholder resistance, cultural irrelevance, technical difficulties, ethical and privacy concerns, and lack of standardized guidelines. Participants reported that immersive features, real-time therapist adjustments, and family buy-in enhanced VR’s therapeutic effectiveness. Conversely, cost constraints, lack of culturally appropriate content, and technical or ethical challenges hindered adoption. Quotes from stakeholders enriched the thematic interpretation and contextualized the results. VR-based therapy shows promising potential in enhancing emotional regulation among youth with exceptional needs due to its immersive, customizable, and engaging design. However, successful implementation depends on addressing contextual challenges, including accessibility, technical infrastructure, and cultural inclusivity. Stakeholder collaboration and the development of standardized protocols are essential to scale VR interventions in educational and clinical contexts.
مدل یابی ساختاری رابطه ی سازگاری روانی و اجتماعی با تفکر وجودی، سبک های دلبستگی و ادراک خودکارآمدی با توجه به نقش میانجی گر انسجام روان شناختی در دانش آموزان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعه ی چگونگی سازگاری روانی و اجتماعی در دانش آموزان نوجوان نابینا و کم بینا از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین ، در این مطالعه به پیش بینی سازگاری روانی و اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا براساس تفکر وجودی، سبک های دلبستگی و ادراک خودکارآمدی با توجه به نقش میانجی گر انسجام روان شناختی پرداخته شده است. روش : این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و به لحاظ شیوه های گردآوری اطلاعات ، در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی )مدل یابی معادله ی ساختاری( قرار می گیرد . جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل ؛ تمامی دانش آموزان نابینا و کم بینای سنین 12 تا 18 سال مدارس استان تهران در سال تحصیلی 1404 - 1403 بودند که از بین آنها، 180 نفر به عنوان پاسخ گو و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . در این پژوهش، برای گردآوری اطلاعات از مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری دروگیتس ، پرسشنامه ی احساس انسجام فلسنبرگ، و همکاران، پرسشنامه ی سبک دلبستگی کولینز و رید ، مقیاس ادراک خودکارآمدی شرر و همکاران و پرسشنامه ی تفکر وجودی آلان و شرر استفاده شد . برای آزمون فرضیه ها نیز روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه ، مدل یابی معادله ساختاری و تحلیل مسیر به کار گرفته شد . همچنین برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS.16 و R ا ستفاده شد . یافته ها : نتایج تحلیل های آماری نشان داد که نقش میانجی گر انسجام روان شناختی در سازگاری روانی و اجتماعی با تفکر وجودی ، سبک های دلبستگی و ادراک خود کارآمدی دانش آموزان نابینا و کم بینا مثبت و معنا دار است ) 01 / . )P < 0 همچنین این یافته نیز حاصل شد که همبستگی انسجام روان شناختی با تفکر وجودی ، سبک های دلبستگی و ادراک خود کارآمدی دانش آموزان نابینا و کم بینا مستقیم و معنا دار است ) 01 / . )P < 0 نتیجه گیری : براساس نتایج تحلیل های آماری می توان گفت که مشاوران و روان درمانگران می توانند از بسته های آموزشی و درمانی مبتنی بر آموزش راهبرد های تنظیم هیجانی و رویکرد وجودی در جهت بهبود سازگاری روانی و اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا استفاده کنند .
اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی در عملکرد خواندن دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن (مروری نظام دار بر مطالعات گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد خواندن از موضوع های مهم یادگیری در دانش آموزان است که می تواند در سایر جنبه ها و موضوع ها تأثیرگذار باشد. درواقع عملکرد خواندن در توانایی سلیس و روان خوان و درک مطالب کتاب اهمیت ویژه ای در دانش آموزان دارد. روش: این پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع بنیادی است که در آن به تحلیل کمی و کیفی پژوهش های گذشته ازنظر موضوعاتی همچون سهم موضوعی مقالات، روش های پژوهش، گویه های نگرشی و روند نگرش پرداخت شده است. در این پژوهش و با توجه به هدف آن، از روش نظام دار استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های داخلی و خارجی بود که با استفاده از واژه های کلیدی دانش آموزان با عملکرد ضعیف در خواندن و آ گاهی واجی در پایگاه های اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مگیران، گوگل اسکولار، پایگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و بانک اطلاعات نشریات کشور ایران و در پایگاه های اطلاعاتی خارجی، ساینس دایرکت، اسپرینگ، ایرانداک و گوگل اسکلر مورد جستجو قرار گرفتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ۱۰۳ پژوهش یافت شد و درنهایت ۲۵ مقاله ) ۸۰ درصد( و ۵ رساله ) 20 درصد( درمجموع 30 مقاله و رساله منطبق با هدف پژوهش و ملاک انت خاب و یافته های پژو هش ا ستخراج شدند. نتیجه گیری: نتایج حا کی از آن بود که آموزش آ گاهی واجی بر بهبود عملکرد خواندن در سرعت، دقت و درک مطلب دانش آموزان با اختلالات خواندن تأثیر بسیار زیادی دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان امر از این مداخلات در جهت بهبود علائم این دانش آموزان استفاده نمایند.
The Effect of Play Therapy on Sensory Processing and Distress Tolerance in Adolescents with Mild Intellectual Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۳ No. ۱ (۲۰۲۵) : Serial Number ۹
27-35
حوزههای تخصصی:
This study aimed to examine the effectiveness of play therapy in improving sensory processing and distress tolerance in adolescents with mild intellectual disabilities. A randomized controlled trial was conducted with 30 adolescents aged 12 to 17 years, randomly assigned to either an intervention group (n = 15) receiving eight 90-minute sessions of play therapy or a control group (n = 15) receiving no intervention. Sensory processing and distress tolerance were assessed at baseline, post-intervention, and five-month follow-up using standardized measures. Data analysis was performed using repeated-measures analysis of variance (ANOVA) and Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27 to evaluate within-group and between-group differences over time. The results indicated a significant main effect of time for both sensory processing (F(2, 84) = 92.32, p < 0.001) and distress tolerance (F(2, 84) = 111.60, p < 0.001), demonstrating substantial improvements across timepoints. The intervention group showed a notable increase in sensory processing scores from baseline (M = 48.72, SD = 5.91) to post-intervention (M = 64.15, SD = 6.38) and follow-up (M = 69.03, SD = 5.79), whereas the control group exhibited minimal change. Similarly, distress tolerance scores improved significantly in the intervention group (baseline: M = 42.85, SD = 6.27; post-intervention: M = 58.74, SD = 5.69; follow-up: M = 63.92, SD = 6.08), with no substantial improvement in the control group. The Bonferroni post-hoc test confirmed significant pairwise differences between baseline and subsequent assessments. Play therapy was found to be an effective intervention for enhancing sensory processing and distress tolerance in adolescents with mild intellectual disabilities, with improvements sustained at follow-up. These findings suggest that play-based interventions can be a valuable therapeutic approach for promoting sensory integration and emotional regulation in this population.
Identifying Key Components of Identity Development in Adolescents with Sensory Impairments(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the key components of identity development in adolescents with sensory impairments. This qualitative study employed a phenomenological approach to examine the lived experiences of adolescents with sensory impairments. Data were collected through semi-structured interviews with 31 participants recruited via online platforms. Theoretical saturation was reached, ensuring a comprehensive understanding of identity development in this population. Interviews were transcribed and analyzed using thematic analysis, with NVivo software facilitating the identification of core themes and subthemes. The results highlighted four primary themes shaping identity development in adolescents with sensory impairments. Personal identity formation was influenced by self-perception, emotional regulation, autonomy, and future aspirations. Social identity was shaped by peer relationships, family dynamics, social stigma, and the presence of mentors. Cultural and community belonging emerged as a significant factor, with participants emphasizing the role of cultural engagement, media representation, and community participation in shaping their identity. Coping strategies, including the use of assistive technologies, psychological resilience, and adaptive social skills, were found to play a crucial role in navigating identity-related challenges. These findings align with existing literature emphasizing the intersection of self-perception, social interactions, and cultural narratives in identity formation. The study underscores the complexity of identity development in adolescents with sensory impairments, highlighting the interplay between personal, social, cultural, and adaptive factors. The findings suggest that fostering inclusive educational environments, providing mentorship opportunities, and improving media representation can positively impact identity formation in this population. Further research is needed to explore identity development across diverse cultural and socioeconomic backgrounds to develop targeted interventions.
اثربخشی توان بخشی ذهنی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توان بخشی شناختی بر رشد گفتار زبان و کاهش علایم کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم شهر ارومیه در سه ماهه اول 1401 بود. تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به اتیسم مراجعه کننده به مرکز پیشگامان امید ارومیه با روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند که در نهایت بعد از انجام مداخله داده های گردآوری شده از راه آزمون تحلیل واریانس و کواریانس چند متغیره و با نرم افزار 19 Spss تجزیه و تحلیل آماری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد مداخله توان بخشی شناختی بر بهبود مؤلفه های رشد زبان شامل صحبت کردن (01/0 >p)، سازماندهی (01/0>p)، گوش کردن (01/0 >p )، مؤلفه گفتاری (01/0>p) و کاهش علایم اتیسم شامل مشکلات رشدی (01/0>p)، تعامل های اجتماعی (01/0 >p )، رفتار کلیشه ای (05/0 >p )، برقراری ارتباط (05/0>p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مداخله توان بخشی شناختی می تواند در بهبود رشد زبان گفتاری و کاهش علایم اختلال اتیسم اثربخش است.
اثربخشی بازی های آموزشی پرورش هوش میان فردی بر رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی های آموزشی پرورش هوش میان فردی بر رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی انجام شد. روش کار: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی مقطع ابتدایی بودند. 30 شرکت کننده (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. جلسه های بازی های آموزشی پرورش هوش میان فردی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه 45 دقیقه ای، به صورت هفته ای دو جلسه برگزار شد. با استفاده از پرسشنامه رفتار جامعه پسند دوسچر (۱۹۸۶) داده ها جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش بازی های آموزشی پرورش هوش میان فردی بر رفتارهای جامعه پسند و ابعاد همکاری و سهیم شدن در دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی مؤثر است (P<0/05). در مرحله پیگیری نتایج نشان داد که این تفاوت با پیش آزمون نیز وجود دارد (P<0/05). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که بازی های آموزشی پرورش هوش میان فردی بر رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی اثربخشی مثبت دارد.
اثربخشی بازی درمانی بر تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان 6 تا 10 سال با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان 6 تا 10 سال با اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمام کودکان 6 تا10 ساله با اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مرکز مشاوره کرج در سال 1402-1403 بود که از که از این میان 30 نفر با توجه به مصاحبه بالینی دو روانشناس و نمره برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (۱۹۸۷) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه ( ۱۵ نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه تنظیم هیجان، شایستگی اجتماعی و تاب آوری برای کودکان اجرا شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه آزمایش ۸ جلسه بازی درمانی آدلری دریافت کرد درحالی که گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکرد. یافته ها : برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، بازی درمانی نقش مؤثری در بهبود تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان دارای اضطراب اجتماعی دارد. نتیجه گیری: از آن جایی که بازی درمانی بر اساس انعکاس رفتار کودک صورت می گیرد و کودک نسبت به اعمال و رفتار خودآگاه شود، بر بهبود تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری کودکان اثربخش است.
نقش اعضای گروه توان بخشی افراد با آسیب شنوایی و آزمون های شنوایی رفتاری و عینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وظایف اعضای گروه توان بخشی افراد با آسیب شنوایی دارای اهمیت زیادی است. در این راستا، ضرورت دارد کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی، والدین آنها و معلمان به اطلاعات کافی در این زمینه دسترسی داشته باشند. علاوه براین، بهتر است آنها با آزمون های شنوایی رفتاری و عینی آشنا شوند. این پژوهش با هدف بررسی نقش اعضای گروه توان بخشی افراد با آسیب شنوایی و آزمون های شنوایی رفتاری و عینی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از 26 مقاله یا کتاب موجود در پایگاه های علمی معتبر در فاصله زمانی 2011 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها به اطلاعات تخصصی در حوزه توان بخشی و وظایف اعضای این گروه نیاز دارند و باید از اعضای گروه توان بخشی کمک بگیرند. توان بخشی و بازپروری بر یادگیری مهار ت های مختلف تأ کید دارند. البته توان بخشی بر یادگیری مهارت های جدید تأ کید می کند ولی بازپروری بر یادگیری مجدد مهارت های از دست رفته تمرکز دارد. به طور کلی، اعضای گروه توان بخشی شامل پزشکان و ارائه دهندگان خدمات پزشکی، متخصص مداخله زودهنگام، متخصص توان بخشی شفاهی، آسیب شناس گفتار و زبان، متخصص زبان اشاره، معلم ویژه، روان شناس، مشاور و شبکه های اجتماعی می شود. ضرورت دارد که اعضای این گروه با یکدیگر همکاری کنند تا نیازهای کودکان با آسیب شنوایی و خانواده های آنها را برآورده سازند. علاوه براین، آزمون های شنوایی به دو دسته عینی و رفتاری تقسیم می شوند که هر یک انواع مختلفی دارند. بنابراین، آ گاهی از نقش اعضای گروه توان بخشی افراد با آسیب شنوایی و آزمون های شنوایی رفتاری و عینی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
Impact of Sensory Processing Sensitivity on Emotional Dysregulation in Gifted Students: The Mediating Role of Anxiety Sensitivity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the impact of sensory processing sensitivity on emotional dysregulation in gifted students, examining the mediating role of anxiety sensitivity in this relationship. The research employed a descriptive correlational design, involving a sample of 390 gifted secondary school students from Isfahan city, selected based on Morgan and Krejcie’s sampling table. Participants completed three validated Likert-based instruments: the Highly Sensitive Person Scale (HSPS), the Anxiety Sensitivity Index-3 (ASI-3), and the Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS). Data analysis was conducted using SPSS-27 for descriptive statistics and Pearson correlation analysis, and AMOS-21 for structural equation modeling (SEM) to assess direct, indirect, and total effects among the variables. Model fit was evaluated using standard indices including RMSEA, CFI, TLI, and GFI. Pearson correlation coefficients indicated significant positive relationships between sensory processing sensitivity, anxiety sensitivity, and emotional dysregulation (r = .56 to .67, p < .001). The SEM results showed that sensory processing sensitivity had a significant direct effect on emotional dysregulation (β = .42, p < .001), and on anxiety sensitivity (β = .56, p < .001). Anxiety sensitivity also directly predicted emotional dysregulation (β = .49, p < .001). Importantly, anxiety sensitivity partially mediated the relationship between sensory processing sensitivity and emotional dysregulation, with a significant indirect effect (β = .28, p < .001). The model demonstrated excellent fit indices (CFI = .96, RMSEA = .052, χ²/df = 2.07). The findings underscore the importance of recognizing and addressing anxiety sensitivity as a key psychological mechanism linking sensory traits and emotional dysregulation in gifted youth. Interventions that integrate emotional regulation and sensitivity awareness may enhance educational and psychological outcomes for this population.
Teacher–Student Interaction Quality and Academic Motivation in Neurodivergent Learners: The Mediating Role of Social Relatedness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of teacher–student interaction quality on academic motivation in neurodivergent learners, with social relatedness examined as a mediating variable. A descriptive correlational design was employed using a sample of 403 neurodivergent secondary school students in Slovenia, selected based on Krejcie and Morgan’s sampling table. Standardized instruments were used to assess teacher–student interaction quality, social relatedness, and academic motivation, all measured on 7-point Likert scales. Data were analyzed using Pearson correlation in SPSS-27 to explore bivariate associations and Structural Equation Modeling (SEM) in AMOS-21 to test the hypothesized mediating model. Model fit was evaluated using multiple indices, including χ²/df, GFI, AGFI, CFI, TLI, and RMSEA. The results indicated significant positive correlations among all variables: teacher–student interaction quality was positively correlated with social relatedness (r = .61, p < .001) and academic motivation (r = .55, p < .001), while social relatedness was strongly correlated with academic motivation (r = .67, p < .001). The SEM analysis showed an acceptable model fit (χ²/df = 2.35, CFI = 0.97, RMSEA = 0.057). Teacher–student interaction quality had significant direct effects on both social relatedness (β = .61, p < .001) and academic motivation (β = .26, p < .001). Social relatedness significantly predicted academic motivation (β = .58, p < .001), and also mediated the relationship between teacher–student interaction and academic motivation (indirect β = .35, p < .001), confirming a partial mediation model. The findings underscore the critical role of social relatedness in explaining how supportive teacher–student interactions enhance academic motivation among neurodivergent learners. Educational interventions that strengthen relational dynamics in inclusive classrooms may foster higher motivation and academic engagement in this population.
تحلیل محتوای کمی رفتار سازشی در کتاب مطالعات اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی: یک رویکرد قیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه دوم دانش آموزان با کم توانی ذهنی از نظر توجه به بحث های ده گانه رفتار سازشی بود. پژوهش با روش تحلیل محتوای کمی از نوع قیاسی انجام شد. جامعه آماری شامل سه کتاب مطالعات اجتماعی پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم دوره متوسطه دوم دانش آموزان با کم توانی ذهنی در سال تحصیلی 1402-1403 بود. به دلیل محدودیت حجم جامعه آماری، نمونه گیری انجام نشد و با روش سرشماری، تمام متن هر سه کتاب تحلیل محتوا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل سیاهه تحلیل محتوا بود که روایی آن به وسیله متخصصان تأیید شد. پایایی ابزار با روش توافق نمره گذاران سنجش شد که ضریب توافق 91 درصد به دست آمد. واحد تحلیل، جمله ها و تصاویر موجود در درس ها بود که با روش قیاسی تحلیل شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که به ترتیب بیشترین فراوانی رفتار سازشی در کتاب مطالعات اجتماعی پایه دهم مربوط به مقوله های امور اجتماعی، امور شغلی و ارتباط و کمترین فراوانی به مقوله های خودمراقبتی، خودهدایتی و استفاده از امکانات جامعه مربوط بوده است. در کتاب مطالعات اجتماعی پایه یازدهم به ترتیب بیشترین فراوانی به امور شغلی، امور اجتماعی و ارتباط و کمترین فراوانی شامل خودمراقبتی، امور تحصیلی و اوقات فراغت بود. در کتاب مطالعات اجتماعی پایه دوازدهم بیشترین فراوانی به امور اجتماعی، سلامتی و ایمنی و امور شغلی و کمترین فراوانی به اوقات فراغت، امور تحصیلی و خودمراقبتی مربوط بوده است. همچنین در مجموع هر سه کتاب بیشترین فراوانی مقوله های رفتار سازشی شامل امور اجتماعی، امور شغلی و ارتباط و کمترین فراوانی شامل خودمراقبتی، امور تحصیلی و اوقات فراغت بود. این نتایج بر ضرورت توزیع محتوایی متناسب مقوله های گوناگون رفتار سازشی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی تأکید دارد.