فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
"
در ایـن پژوهش 20 نوجـوان پسر (14 تا 16 سـاله) از یک مرکز شبانهروزی پسران بیسرپرست و بد سرپرست انتخاب و بهطور تصادفی و مساوی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 هفته در جلسههای دو ساعته هنر رواندرمانگری شرکت کردند. گروه کنـترل مداخلـهای دریافـت نکرد. حرمـت خود و خودکـارآمدی آزمودنیها، در آغاز و پایان 12 جلسه با استفاده از مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1979) و فهرست خودکارآمدی شرر و دیگران (1982) اندازهگیری شدند. یافتهها نشان دادند که حرمت خود و خودکارآمدی گروه آزمایشی افزایش یافته بود ((05/0P <). بهنظر میرسد تمرینهای شناختی ـ رفتاری هنر رواندرمانگری میتواند خودکارآمدی و حرمت خود را در نوجوانان با تقویت اعتماد به توانایی ابراز خود و مثبتاندیشی افزایش دهد.
"
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوش بینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان انگیزه پیشرفت و خوشبینی و روشن ساختن رابطه میان مؤلفههای این دو متغیر و نیز متغیرهایی همچون رقابتجویی و سطح تحصیلات است. پژوهشگر به منظور آزمودن فرضیههایش، از میان دانشپژوهان مرد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره قم در سال تحصیلی 86 - 1385، 63 نفر را به تصادف برگزید. تمامی شرکت کنندگان، «آزمون انگیزه پیشرفت هلمریچ» را که در استان مازندران هنجاریابی شده است و نیز آزمون خوشبینی را که پژوهشگر ترجمه و اعتباریابی کرده است، پاسخ دادند. دادهها به روش همبستگی پیرسون، آماره t و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان انگیزه پیشرفت بدون احتساب یکی از مؤلفههای آن با خوشبینی تعمیم یافته رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین دو مؤلفه «گرایش به پیشرفت» و «پشتکار» از مؤلفههای انگیزه پیشرفت، با خوشبینی رابطه مثبت معنادار دارند. بین «رقابتجویی» یکی دیگر از مؤلفههای انگیزه پیشرفت با خوشبینی، رابطه معناداری مشاهده نشد. نمرههای انگیزه پیشرفت و خوشبینی دانشپژوهان دوره کارشناسی با دانشپژوهان دوره کارشناسی ارشد تفاوت معناداری ندارند. نتیجه اینکه سه فرضیه از چهار فرضیه یاد شده تایید میشود؛ یعنی بین خوشبینی و انگیزه پیشرفت، رابطه معناداری وجود دارد. پنج مؤلفه انگیزه پیشرفت از نظر میزان رابطه با خوشبینی متفاوت هستند و رقابتجویی با خوشبینی، رابطه منفی دارد. همچنین میان سطح تحصیلات و میزان انگیزه پیشرفت رابطهای وجود ندارد.
رابطه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی و مسؤولیتپذیری
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش بهمنظور بررسی رابطه ساده و چندگانه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی و مسؤولیتپذیری در میان کارکنان شعبههای بانک مسکن شهر اصفهان در سال 1386 انجام شده است. نمونه مورد بررسی 132 نفر از کارکنان شعبههای بانک مسکن شهر اصفهان بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. این کارکنان پرسشنامههای سنجش انگیزه پیشرفت (گرفته شده از پرسشنامه توصیف خود گیزلی، 1971)، سرسختی روانشناختی (پرسشنامه کیامرثی و همکاران، 1377)، هیجانخواهی (فرم کوتاه زاکرمن، 1979) و سنجش مسؤولیتپذیری (پرسشنامه گاف، 1987) را تکمیل کردند. در این پژوهش از آزمونهای آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت با هیجانخواهی رابطه منفی و معنادار (05/0>P و 38/0-=r) ولی با مسؤولیتپذیری رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>P و 29/0=r)؛ همچنین سرسختی روانشناختی با هیجانخواهی رابطه مثبت و معناداری دارد (01/0>P و 59/0=r)، اما با مسؤولیتپذیری رابطه ندارد (05/0P و 62/0=R) از همبستگی ساده هر یک از آنها بیشتر بود. در نهایت همبستگی چندگانه انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با مسؤولیتپذیری (05/0>P و 31/0=R) از همبستگی ساده هر یک از آنها بیشتر بود. بهطور کلی یافتههای این پژوهش بیانگر ارتباط دو متغیر شخصیتی انگیزه پیشرفت و سرسختی روانشناختی با دو متغیر مهم مسؤولیتپذیری و هیجانخواهی بوده است.
"
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرایندی و فراورده ای بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
قدرتمند بیندیشیم
قدرت باور
رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره فرآیند یادگیری و دانش ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان تیزهوش درباره دانش ریاضی و فرآیند یادگیری آن بود. بدین منظور از میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان، بر اساس نمرات حاصل از گونه هنجاریابی شده "آزمون هوشی اوتیس"، 334 دانش آموز تیزهوش (با هوشبهر 120 و بالاتر) انتخاب شدند و در پژوهش حاضر شرکت نمودند. باورهای معرفت شناختی و انگیزشی دانش آموزان گروه نمونه، از طریق "پرسشنامه باورهای معرفت شناختی" و "مقیاس باورهای انگیزشی درباره ریاضی" مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل عاملی نشان داد که باورهای معرفت شناختی، چهار بعد یادگیری سریع، منبع دانش، توانائی ثابت و قطعیت دانش را در برمی گیرد و ضرائب آلفای کرونباخ برای این ابعاد بین 61/0 تا 74/0 متغیر است. مؤلفه های انگیزشی حاصل از تحلیل عاملی، مشتمل بر خود کفایتی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، باورهای کنترل یادگیری، جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد ـ گرایشی و عملکرد ـ اجتنابی بود که ضرائب آلفای کرونباخ از 53/0 تا 83/0 را نشان می داد. نتایج تحلیل های رگرسیون، حاکی از آن بود که در میان تیزهوشان، ابعاد باورهای معرفت شناختی، متغیرهای انگیزشی را پیش بینی می کند و الگوی این روابط در تمامی موارد یکسان نیست. در حالی که باورهای یادگیری سریع، منبع دانش و توانائی ثابت تأثیر منفی بر انگیزش دانش آموزان تیزهوش در یادگیری ریاضی داشتند، باور قطعیت دانش از چنین الگوئی تبعیت نمی نمود. این یافته ها با توجه به نتایج مطالعات پیشین و مدل های نظری موجود در این زمینه مورد تفسیر قرار گرفت و بر کاربردهای آن در مشاوره تحصیلی و آموزش ریاضی به تیزهوشان تأکید شد.
رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی بوده است. برای این منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شیراز به پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) ترس از ارزیابی منفی (دلفی موسوی، 1380)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، 1380) وحرمت خود روزنبرگ (محمدی، 1384) پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیرا در پی داشت: 1- متغیرهای عزت نفس و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و بنابراین از معادله حذف گردید. 2- از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهتری پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.
رابطه سرسختی روان شناختی و انگیزه پیشرفت با فرسودگی شغلی کارکنان منطقه 6 دانشگاه آزاد اسلامی
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه سرسختی روانشناختی و انگیزه پیشرفت با فرسودگی شغلی کارکنان منطقه 6 (واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در استان خوزستان) دانشگاه آزاد اسلامی بود. بدین منظور از بین کلیه کارکنان غیر عضو هیات علمی شاغل در واحدهای دانشگاهی منطقه به شیوه تصادفی طبقهای 211 نفر (126 مرد و 85 زن) از تمامی قسمتها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری عبارتاند از: آزمون سرسختی روانشناختی اهواز (A-H-Q)، پرسشنامه توصیف خودگیزلی، مقیاس فرسودگی شغلی مزلچ.
اعتبار و پایایی آزمونها محاسبه گردید که در سطوح معنادار بودند. دادهها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سرسختی روانشناختی و انگیزه پیشرفت با فرسودگی شغلی در سطح (05/0>P)، رابطه منفی وجود دارد. در این میان تفاوت معناداری بین آزمودنیها از نظر جنسیت، سن، تاهل، سابقه خدمت، رسته خدمتی و واحد دانشگاهی مشاهده نگردید.
"
بررسی رابطه سبک های اسنادی و سلامت روان در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقایسه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مدارس طرح آموزشی رشد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی - کلامی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر آموزش راهبرد های «برنامه ریزی عصبی - کلامی» بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، تعداد 56 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانش آموزان دختر هنرستانهای شهر تبریز انتخاب و پس از کنترل متغیر های جمعیت شناختی (سن، جنس، رشته تحصیلی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از اعمال کنترل های لازم، اندازه های مربوط به متغیر وابسته (انگیزش پیشرفت) به وسیله آزمون «پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس» (HAMQ) مورد اندازه گیری قرار گرفتند. بدنبال آن گروه آزمایش به مدت 18 جلسه 80 دقیقه ای تحت مداخلات «برنامه ریزی عصبی - کلامی» با استفاده از الگو های هدف گزینی، مدیریت زمان، مهارتهای ابراز وجود، نظامهای بازنمایی و سطوح عصب شناختی طراحی گردیده بودند. پس از اتمام کاربندی متغیر آزمایشی (مستقل) در گروه آزمایشی، هر دو گروه به وسیله آزمون «پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس» مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. ارزیابی آزمودنیها در پیشرفت تحصیلی نیز از طریق مقایسه معدل آزمودنیها در دو نیمسال تحصیلی صورت گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش برنامه ریزی عصبی - کلامی تاثیر مثبت بر انگیزش پیشرفت فراگیران داشته است. همچنین نتایج مبین آن است که آموزش برنامه ریزی عصبی - کلامی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران تاثیر معنی دار نداشته است.
امتحان، انگیزش و یادگیری
حوزههای تخصصی:
رابطه خودکار آمدی و سلامت روان در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود کار آمدی با سلامت روان می باشد . بدین منظور 300 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه نشانگان مرضی 90 سئوالی (SCL-90-R) و پرسشنامه خودکار آمدی شرر و همکاران در 1982 بوده است پس از اجرای پرسشنامه ها داده های بدست آمده با روش های آماری همبستگی و t برای مقایسه دو گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وحود دارد. بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار یافت شد. همچنین مشاهده شد که بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ خودکار آمدی و سلامت روان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در این پژوهش وجود رابطه معنادار بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان (نشانگان مرضی کم تر) تایید شد.
" تاثیر درمان عقلانی - هیجانی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر نابینا "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درمان عقلانی- هیجانی رفتاری، بر عزت نفس دانش آموزان دختر نابینا است. بدین منظور نمونه ای به حجم 12 نفر انتخاب و به دو گروه 6 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. نتایج حاکی از آن است که آموزش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری موجب افزایش عزت نفس کلی، خانوادگی و اجتماعی آزمودنی ها می شود، ولی بر عزت نفس جسمانی و تحصیلی آنها تاثیر ندارد.