فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری مخرب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.
روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 54 نفر از میان دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای دانش آموزان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری حاکی از اثربخشی روش های آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر نمره کل و مؤلفه های شناخت اجتماعی بود. تفاضل میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. همچنین نتیجهآزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد دو روش آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر بهبود علائم اختلال اثربخش است. مقایسه تفاضل میانگین ها نشان داد بین مقادیر میانگین تعدیل شده دو گروه در بهبود علائم اختلال تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: بکارگیری آموزش های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره های آموزش تحصیلی برای دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند.
رابطه چند متغیری هدف گرایی پیشرفت اجتماعی با افسردگی و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی چند متغیری مؤلفه های هدف گرایی پیشرفت اجتماعی با افسردگی و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. حجم نمونه در این پژوهش شامل 225 نفر دانشجوی دختر بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه هدفگرایی پیشرفت اجتماعی (SAGOS)، پرسش- نامه افسردگی بک (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب اجتماعی(SAD) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در پیش بینی افسردگی از بین اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحرگرا، عملکردگرا، عملکرد گریز) مؤلفه های عملکردگریز و عملکرگرای اجتماعی نقش مهمی دارند. همچنین در پیش بینی اضطراب اجتماعی از بین اهداف پیشرفت اجتماعی (تبحرگرا،عملکردگراو عملکردگریز) مؤلفه ی عملکرد گریزاجتماعی نقش مهمی دارد و نتایج حاصل از تحلیل کاننی نیز نشان داد که بین ترکیب خطی مؤلفه های هدفگرایی اجتماعی (تبحری، عملکردی و عملکردگریز اجتماعی) با ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و اضطراب اجتماعی همبستگی چندگانه وجود دارد
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، استرس و اضطراب بزهکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت زاهدان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 29 پسر (گروه آزمایش 17 نفر و کنترل 12) بود. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد؛ یعنی همه افراد جامعه آماری به عنوان گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. آموزش مثبت نگری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون و یک ماه بعد از اتمام جلسات آزمون پیگیری اجرا شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی پارکرسون، بروهاد و تس و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مثبت نگری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای سطح کیفیت زندگی نوجوانان مؤثر بوده است. بنابراین با توجه به موثر بودن آموزش مثبت نگری برکاهش افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای کیفیت زندگی به دست اندرکاران امور نوجوانان و بزهکاران توصیه می شود برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری را برای کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی این نوجوانان به کار ببرند.
بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت روان به عنوان یک منبع مثبت و مهم در رشد فردی، اجتماعی و اقتصادی دانشجویان نقش دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. 400 دانشجو از میان دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه شهید چمران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت روان را تکمیل نمودند. نوع تحقیق حاضر همبستگی است و روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری بود که با استفاده از نرم افزار 16-SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان دانشجویان در کل نمونه و به تفکیک جنس رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین عزت نفس و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان دانشجویان در کل و به تفکیک جنس نقش دارند. بر این اساس لازم است که در محیط های دانشجویی مسئولان و مدیران دانشگاه توجه خود را بر احترام گذاشتن به شخصیت و ارزش دادن به دانشجویان و حمایت از آن ها در ابعاد مختلف قرار دهند
بررسی نگرش به دوستی با جنس مخالف در بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف؛ شکل گیری روابط نزدیک و عاشقانه یک تکلیف رشدی اجتماعی مهم برای نوجوانان است که در تعامل با بستر فرهنگی هر جامعه ممکن است شکل سالم یا آسیب زا به خود بگیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی فراوانی و نگرش به دوستی دختر و پسر در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور تبریز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع زمینه یابی است. از بین دانشجویان دختر و پسر پیام نور تبریز 444 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که 3/47 درصد از دانشجویان سابقه دوستی با جنس مخالف را داشتند و این مورد در بین گروه مذکر بیشتر از گروه مونث بود. همچنین، گروه مذکر نگرش مثبت و گروه مونث نگرش منفی تری نسبت به دوستی با جنس مخالف داشتند. افرادی که خود را از نظر باورهای مذهبی در حد کم ارزیابی کرده بودند نسبت به دوستی با جنس مخالف نگرش مثبت تری داشتند. بین میزان استفاده از اینترنت و ماهواره در اوقات فراغت و گرایش به دوستی با جنس مخالف رابطه وجود داشت. دانشجویان معتقد بودند که تجربه دوستی با جنس مخالف نسبت به موفقیت ازدواج در آینده درحد متوسط و کم تاثیر مثبت دارد و در حد متوسط نیز تاثیرات منفی دارد. دانشجویان معتقد بودند که تجربه دوستی با جنس مخالف تاثیرات منفی روانی متوسط تا بیشتر و تاثیرات مثبت روانی اندکی دارد. همچنین معتقد بودند که در صورت قطع احتمالی دوستی، دختران بیشتر آسیب می بینند.
نتیجه گیری: این یافته ها در راستای تحقیقات قبلی و دگرگونی فرهنگی در زمینه روابط با جنس مخالف تفسیر گردید.
پیش بینی تعارض کار- خانواده و خانواده– کار از طریق شادی در محیط کار و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی تعارض کار- خانواده و خانواده- کار از طریق شادی در محیط کار و تعهد سازمانی در بیمارستان محمد رسول الله (ص) شهرستان مبارکه به انجام رسید. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان مذکور بود، که از بین آنها، 161 نفر به صورت روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تعهد سازمانی می یر و آلن، تعارض کار - خانواده کارلسون و همکاران و شادی در محیط کار مهداد و همکاران بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت و نشان داد که بین تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده-کار با تعهد عاطفی و شادی در محیط کار رابطه منفی و معنادار و بین تعهد عاطفی با شادی در محیط کار رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تعهد عاطفی و هنجاری پیش بینی کننده معنادار تعارض خانواده-کار و تعهد هنجاری، شادی در م حیط کار و تعهد مستمر پیش بینی ک ننده معنادار تعارض کار- خانواده هستند. بن ابراین می توان، با افزایش شادی در محیط کار و تعهد سازمانی تعارض کار- خانواده و خانواده - کار را کاهش داد.
تبیین رابطه عوامل روان شناختی و اجتماعی بر نوعدوستی خیرین مدرسه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه عوامل روان شناختی، اجتماعی بر نوعدوستی خیرین مدرسه ساز بود. روش پژوهش همبستگی وروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای براساس تعداد متغیرها و جدول کرجسی و مورگان (1970) حجم نمونه 370 نفر مشخص شدند وبرای گردآوری داده ها از آزمون های شخصیتی (Neo) ، خوش بینی، خودکارآمدی عمومی شوآرتز، انگیزش پیشرفت هرمنس، ارزش های مادی، متافیزیک، خودمختاری اخلاقی و احساسات اخلاقی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده ازماتریس همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری براساس مدل همزمان تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد مختلف شخصیت با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد، ویژگی های خودکارآمدی، خوش بینی و انگیزش پیشرفت با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد . عوامل اجتماعی یا خودمختاری اخلاقی، ارزش های مادی، احساسات اخلاقی و ارزش های متافیزیک با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد. براساس محاسبه ضریب شیب عوامل روان شناختی مشتمل بر برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی ، نوعدوستی خیرین را تبیین کرده است. عوامل اجتماعی مشتمل بر ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی بر نوعدوستی خیرین موثر بوده است پس برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی ، ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی, نوعدوستی خیرین را پیش بینی کرده است
الگوی روانشناختی استدلال های رأی دهندگان در انتخابات سیاسی بر پایه مفهوم درگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاه روان شناختی، رأی دادن به عنوان یک رفتار سیاسی، همان ابراز نگرش اجتماعی در حوزه عمل سیاسی است. نگرش های سیاسی در سایه استدلال هایی ابراز می شوند که بیانگر نوع و سطح درگیری های برخاسته از نیازها و آرمان های مشارکت گنندگان است. در مباحث نگرش ها در روان شناسی اجتماعی دو گرایش ابزاری و ابرازگر- ارزشی مفهوم سازی شده است که به ترتیب دو نوع درگیری پیامدی و ارزشی را به بار می آورد. گرایش ارزشی به ویژگی های شخصیتی مربوط است. به منظور دسته بندی و الگوپردازی استدلال های منتهی به رفتار رأی دهی بر پایه درگیری های مبتنی بر نگرش، در یک مطالعه کیفی، با مراجعه به 345 نفر از کسانی که دست کم یکبار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بودند پیرامون انگیزه و انتظاراتشان از منتخب مورد نظر مصاحبه شد. بیش از 3000 استدلال جمع آوری و پس از عملیات پالایشی به 609 گویه کاهش یافت. استدلال ها در چهار گروه در قالب یک جدول 2×2، بر پایه سطح و نوع درگیری دسته بندی شدند. نتایج نشان داد الگویی از سوگیری های استدلالی بر پایه سطح و نوع درگیری های مبتنی بر نگرش قابل تمایز است: سوگیری های نخبگان، متعهدان، نیازگشا، و شخص-محور؛ که به ترتیب بر محور مطالبات مدنی، فرهنگی-ایدئولوژیک، اقتصادی- معیشتی، و روان شناختی قابل شناسایی است.
رضایت از زندگی، اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستان های اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستان های اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بی جان مؤثر بودند. ولیکن داستان های اجتماعی با محتوای بی جان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که می تواند ریشه در جنبه های عصب شناختی و ویژگی های فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از داستان های اجتماعی با محتوای بی جان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.
تأثیر آموزش تئوری انتخاب بر میزان سهل انگاری فردی و اجتماعی دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت و نقش کلیدی تعلل و سهل انگاری فردی و اجتماعی در رشد و پیشرفت فرد و جامعه، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر سهل انگاری فردی و اجتماعی است. روش: 36 نفر از بین کلیه دانشجویان زن دوره کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی92 91، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16n=) و گواه (20n=) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سهل انگاری تاکمن و پرسشنامه سهل انگاری اجتماعی صفاری نیا بود. ابتدا این پرسشنامه ها بعنوان پیش آزمون بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب شرکت کردند. هر دو پرسشنامه بعنوان پس آزمون، یک بار پس از پایان جلسات آموزشی و یک بار هم بعد از دو ماه مجددا اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری (01/0p
XML بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی بر رشد شناختی، اجتماعی نوآموزان پیش دبستانی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی بر رشد شناختی، اجتماعی نوآموزان پیش دبستانی شهر سنندج در سال تحصیلی۹۱-۹۰ بود. از روش پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری نوآموزان دختر پیش دبستانی شهر سنندج، در سال تحصیلی ۹۱- ۱۳۹۰بودند و 60 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون هوش تهران استنفورد-بینه و پرسشنامه رشد اجتماعی واینلند بود. ابتدا در میان هر دوگروه آزمایش و گواه، پیش آزمون رشد شناختی و رشد اجتماعی اجرا شد، سپس متغیر آزمایشی(آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی) درسه ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان پس آزمون در میان هردو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر رویکرد ویگوتسکی بر رشد شناختی کودکان و بر مؤلّفه استدلال دیداری، استدلال کلامی و حافظه کوتاه مدت تأثیر مثبت دارد، اما این آموزش بر استدلال کمّی تأثیر نداشته است. همچنین در بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد ویگوتسکی بر رشد اجتماعی نتایج نشان داد که گروه آزمایشی، نسبت به گروه گواه از رشد اجتماعی بیشتری بهره مند بودند و تفاوت بین میانگین آن ها معنادار بود.
واکاوی پیامدهای روانی- اجتماعی کنترل بیرونی رفتار در نظام خانواده از دیدگاه تئوری انتخاب
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در پی مشخص کردن پیامدهای روانی-اجتماعی کنترل بیرونی در نظام خانواده از دیدگاه یکی از جدیدتری تئوری ها در حوزه روابط انسانی است.تئوری انتخاب به عنوان یک نظریه ی انگیزشی-رفتاری، کنترل بیرونی را به عنوان یک عامل تخریب کننده برای روابط انسانی مطرح کرد. این ویژگی کنترل گری که از نظر گلاسر بسیار هم رایج می باشد منجر به یکسری پیامدها در خانواده می شود. به نظر می رسد این پیامدها را می توان در قالب چهار مولفه توضیح داد که شامل مسئولیت گریزی، هویت شکست، تعارضات زناشویی و والد-فرزندی می باشد. باور به کنترل بیرونی، می تواند از طریق ایجاد احساس درماندگی در مقابل رویدادها و اتفاقات زندگی زمینه را برای مسئولیت گریزی در افراد فراهم کند. این باور همچنین می تواند از طریق تضعیف عزت نفس و خود-کارآمدی هویت شکست را در فرد ایجاد کند. اما از آنجا که گلسر بر نقش مهم روابط عاطفی در سلامت روانی تاکید می کند، کنترل بیرونی بوسیله تضعیف و حتی خارج کردن تصاویر ذهنی که هر کدام از افراد در دنیای مطلوب خود نسبت بهم دارند، می تواند تاثیر منفی بر روابط چه رابطه والدین و فرزندان و چه رابطه زناشویی داشته باشد. با عنایت به نقش مهم این پیامدها در سلامت روانی فرد و جامعه می توان به خانواده ها تئوری انتخاب را آموزش داد و با تاکید بر نتایج منفی که بر استفاده از کنترل بیرونی مترتب است، خانواده را نسبت به ایجاد چنین مشکلاتی واکسینه کرد.
اثربخشی بازی درمانی خانواده محور بر تعامل مادر- فرزند و میزان پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این موضوع که نوع رابطه والد- فرزند نقش بسزایی در رشد یا اختلال کودک دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر خانواده بر بهبود رابطه مادر- فرزند و کاهش پرخاشگری انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل، 27 کودک با نشانه های پرخاشگری با نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (10) و گروه کنترل (17) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش مداخلات مبتنی بر رویکرد رشد یکپارچه انسان و گروه کنترل مداخله نما (ایمنی در خیابان) را دریافت کرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- فرزند و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخلات رابطه مثبت کلی مادر- فرزند را به طور معناداری افزایش و خرده مقیاس های تعارض و وابستگی را به طور معناداری کاهش داد اما در خرده مقیاس نزدیکی افزایش معناداری حاصل نشد همچنین پرخاشگری به طور معناداری کاهش یافت. مداخلات توانست رابطه مادر- فرزند را بهبود بخشیده و پرخاشگری را کاهش دهد. این امر لزوم طراحی یک مداخله جامع و در ارتباط با انواع چالش های رشدی دوران کودکی را آشکار می سازد.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
فرایندهای ارزیابی شناختی و استرس تحصیلی: نقش تعدیل کننده ی جنس و فرهنگ
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش تعدیل کننده فرهنگ و جنس در رابطه ارزیابی های شناختی و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 212 دانشجو ]112 ایرانی (34 پسر و 78 دختر) و 100 سوئدی (29 پسر و 71 دختر)[ به فرایندهای ارزیابی شناختی اولیه و ثانویه (فولکمن و لازاروس، 1985) و پرسشنامه استرس تحصیلی (زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی مثبت معنادار و در دانشجویان سوئدی مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در دو جنس رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی مثبت و غیرمعنادار و رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی منفی و معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر در پیش بینی تجارب تحصیلی استرس زا بر عدم تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های شناختی اولیه و تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های ثانویه در دو فرهنگ و در مقابل، بر تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های اولیه و ثانویه در دو جنس تاکید کرد.
تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی و سخنرانی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی درباره موضوعات اخلاقی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان بود. به منظور دست یابی به این هدف، از بین کلیه مدارس متوسطه دخترانه منطقه 18 تهران، یک مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد، سپس از میان دانش آموزان پایه دوم آن و از طریق روش انتخاب و واگذاری تصادفی، 77 نفر در قالب دو گروه آزمایشی (بحث گروهی مرکب از 23 نفر، گفتگو در گروه های کوچک، مرکب از 26 نفر) و گروه گواه (روش سخنرانی، مرکب از 28 نفر) قرار گرفتند. جهت اجرای تحقیق از طرح تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون، از آزمون تعریف مسایل (DIT) استفاده شد و شاخص پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت (86/0= a). پس از اجرای پیش آزمون، مداخله آموزشی شامل بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی معلم درباره موضوعات اخلاقی به مدت 12 جلسه به ترتیب به گروه های بحث گروهی، گفتگو در گروه های کوچک و سخنرانی ارائه شد. داده ها با استفاده از آزمون های t، تحلیل واریانس، تحلیل کواریانس، آزمون ویل کاکسون برای رتبه های علامت گذاری شده و مجذور کای (خی دو) تحلیل شد و نشان داده شد که: دو روش گفتگو در گروه های کوچک و بحث گروهی، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان داشته اند و روش سخنرانی تأثیری نداشته است، تأثیر روش گفتگو در گروه های کوچک بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان، از تأثیر روش بحث گروهی بیشتر بوده است، اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، از نظر ارتقا به مرحله بالاتر قضاوت اخلاقی، در مقایسه با اعضا گروه سخنرانی، عملکرد بهتری داشته اند که از نظر آماری معنی دار بود. همچنین تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات مثبت ایجاد شده در قضاوت اخلاقی اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، ناشی از اجرای پیش آزمون DIT و آشنایی با مواد آزمون نبوده است، بلکه شرکت در گروه های آزمایشی سبب ارتقای قضاوت اخلاقی آنها شده است.
بررسی نقش کیفیت ارتباط زناشویی در پیش بینی بهزیستی ذهنی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ارتباط زوجین در چند دهه اخیر به عنوان یک شاخص مهم در بهزیستی و سلامت شناخته شده ومورد توجه پژوهشگران در حیطه خانواده قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش کیفیت ارتباط در پیش بینی بهزیستی ذهنیوشادکامی در میان دانشجویان متأهل بود. بدین منظور نمونه 191 نفریاز خوابگاه های متأهلین دانشگاه های تهران که به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند؛ به پرسش نامه های کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی آکسفورد و بهزیستی ذهنی(شامل دو خرده مقیاس رضایت اززندگی و سلامت روان شناختی) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون صورت گرفت.نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط زوجین می تواند 7/20درصد از واریانس مربوط به سلامت روان شناختی،1/23درصد از واریانس رضایت از زندگی، 3/27 درصد واریانس بهزیستی ذهنی و 7/27 درصد واریانس شادکامی را تبیین کند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت کیفیت ارتباط زوجین می تواند پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی آنها باشد. بنابراین توجه به کیفیت ارتباط زوجین و تقویت و بهبود این روابط به عنوان روش مناسبی برای ارتقای سلامت روان شناختی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه خود میان بینی با سازگاری اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خود میان بینی با سازگاری اجتماعی دانشجویان انجام شده است. روش: در این مطالعه از نوع همبستگی 308 دانشجوی دانشگاه پیام نور(به تفکیک 158 زن و 150 مرد) از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور، به روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های افسانه پردازی شخصی و خیال پردازی (1967) برای سنجش خود میان بینی و پرسشنامه ی سازگاری اجتماعی (1939) را تکمیل کردند. داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که میان افسانه پردازی شخصی و سازگاری اجتماعی در سطح 01/0p< رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. اما بین خیال پردازی و سازگاری اجتماعی رابطه معنا داری وجود ندارد، علاوه بر این پژوهش نشان داد که افسانه پردازی شخصی به میزان 9/8 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی را تبیین می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش دانشجویان از راه افسانه پردازی های خود میان بینانه، سازگاری اجتماعی خود را حفظ می کنند.