فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر1بررسی عملکرد رویکردهای آموزشی در تقویت مهارتهای اجتماعی فراگیران و پاسخ دادن به این پرسش است که هر یک از این رویکردها چه تأثیری بر تقویت مهارتهای عاطفی- اجتماعی کودکان می گذارد. برای این منظور پنجخرده مقیاس مهارتهای عاطفی- اجتماعی شامل خودکنترلی، خودکارآمدی تحصیلی، پشتکار، مهارت رهبری و توانایی ارتباط اجتماعی انتخاب شدند. این مقیاسها طی سال تحصیلی 94-1393در سه مرحله سه ماهه با توجه به تفاوتهای روش شناختی دو رویکرد آموزشی واحد کار و پروژه ای مقایسه شدند. چارچوب نظری این پژوهش بابهره گیری از الگوی مدارس رجیو امیلیا و نظریات مالاگاتزی و لیلیان کتز تنظیم شده است. روش تحقیق از نوع پیمایش مقطعیو ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه شامل 383 کودک7-6 ساله بودهکه در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان تحت آموزش بوده اند.یافته های حاصل از آزمون T مستقل نشان داد که میانگین مهارتهای اجتماعی-عاطفی کودکان پروژه- محور در مقایسه با واحدکار بیشتر است.همچنین هر یک از مهارتهای عاطفی-اجتماعی طی دوره های زمانی متفاوت در کودکان بروز می کند، به طوری که توانایی روابط اجتماعی در رویکرد پروژه ای و توان رهبریدر رویکرد واحدکار بسیار بیشتر از دیگر خرده مقیاسها به دست آمد. در بعد مهارتهای خودکارآمدی، خودکنترلی و پشتکار کودکان تفاوتی معنادار دررویکرد پروژه ای نسبت به رویکرد واحد کار آشکار شد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود والدین، برنامه ریزان و مدیران آموزشی ظرفیتها و ضعفهای کودکان را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهند تا خدمات آموزشی متناسب و هدفمند دریافت کنند.
تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده: مطالعه ای مقایسه ای بین خانواده های با و بدون فرزند کم توان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده های دارای کودک معلول انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی را در حد اعلای خود تجربه می کنند و نسبت به مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی آسیب پذیرترند. بر همین مبنا هدف پژوهش حاضر مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند معلول و خانواده های دارای فرزند سالم بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه ی خانواده های دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی و خانواده های دارای فرزند سالم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 خانواده(75 خانواده دارای فرزند کم توان جسمی-حرکتی و 75 خانواده دارای فرزند سالم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره جهت مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند کم توان و خانواده های دارای فرزند عادی نشان داد که خانواده های دارای فرزند معلول تعادل عاطفی پایین تری نسبت به خانواده های دارای فرزند عادی دارند. همچنین خانواده های دارای فرزند کم توان در الگوی ارتباطی سازنده متقابل نمرات کمتری از خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کردند و در مقابل در الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر نمرات بیشتری را نسبت به خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کرده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که خانواده های دارای فرزند کم توان در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم از تعادل عاطفی پایین تری برخوردارند و در روابط خانوادگی خود بیشتر از الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر استفاده می کنند
آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و تعیین اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز آنان انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دوره اول ابتدایی منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران بود که در سال تحصیلی 96 1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 60 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه های انتخاب شدند و در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. به منظور مقایسه پذیری روند تغییرات در نمره های هیجانات تحصیلی دانش آموزان از یک گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آزمون هیجانات منفی تحصیلی گرفته شد. به گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک مطابق با الگوی لندرث به مدت ده جلسه 5/1 ساعته آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه طرح تحقیق مورد نظر برای بررسی این فرضیه از طرح اندازه گیریهای مکرر دو گروهی برخوردار است و هیجانات منفی شامل پنج بعد است برای تحلیل این فرضیه از تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران است و پس از جلسات بازی درمانی برای گروه آزمایش، تمام آزمودنیها با همین آزمون مورد بررسی قرار گرفت. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به طور معنی داری آموزش روش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک به مادران سبب کاهش هیجانات تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می شود.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان جنگ تحمیلی بود. طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.30 نفر از همسران شهیدان با روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله معنادرمانی طی ده جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چشم انداز زمانی و مقیاس رضایت از زندگی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد مداخله مبتنی بر معنادرمانی گروهی به افزایش رضایت از زندگی و برخی از خرده مفیاسهای چشم انداز زمانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل منجر شد. معنادرمانی گروهی علاوه بر نقش مؤثر در افزایش رضایت از زندگی و چشم انداز زمانی همسران شهیدان تلویحات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران به منظور اهتمام ویژه به این نوع مداخله در مسیر کمک به آنها دارد.
شناسایی دلایل تمایل و عدم تمایل دانش آموزان به انتخاب رشته هنر (مطالعه ی موردی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ع وام ل م وث ر بر تمایل و عدم تمایل ب ه انتخاب رش ت ه هنر بوده اس ت. روش ت ح ق ی ق ت وص ی ف ی (پیمایشی) و ج ام ع ه آم اری آن را دان ش آم وزان دختر مدارس دولتی اول متوسطه منطقه 2 شهر تهران به تعداد 2105 نفر ت ش ک ی ل دادند ک ه از ب ی ن ای ن ج ام ع ه ت ع داد 327 ن ف ر ب ه ع ن وان ن م ون ه به روش تصادفی خوشه ای ان ت خ اب گ ردی د. اب زار ج م ع آوری اطلاع ات پ رس ش ن ام ه ای محقق ساخته در م ق ی اس پنج درجه ای ل ی ک رت بود که روایی صوری و محتوایی آن بوسیله اساتید و خبرگان مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار به کمک اجرای آزمایشی و ضریب آلفای کرونباخ (77/0) محاسبه شد. ب رای ت ج زی ه و ت ح ل ی ل داده ه ا از آزمون های k-s، تحلیل عاملی و فریدمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که به ترتیب اولویت، خصوصیات فردی، عوامل خانوادگی، مدرسه و معلمین و مشاورین، تاثیر همسالان و دیگران چهار عاملی هستند که در تمایل دانش آموزان به رشته هنر تاثیر دارند. همچنین نتایج تحقیق بیان کننده ی آن بود که به ترتیب اولویت، عوامل خانوادگی، مدرسه و معلمین و مشاورین، تاثیر همسالان و دیگران و در نهایت خصوصیات فردی چهار عاملی هستند که در عدم تمایل دانش آموزان به رشته هنر تاثیر دارند. شناسایی و بررسی این عوامل می تواند در فرآیند هدایت تحصیلی دانش آموزان مفید باشد.
رابطه ی تعهد عاطفی با قصد و نگرش نسبت به یک رفتار منفی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بین پژوهشگران در مورد ماهیت نگرشی یا انگیزشی تعهد سازمانی توافقی وجود ندارد. این پژوهش برای بررسی یک مدل نگرشی از تعهد سازمانی انجام شده است که مبنای آن مدل نگرشی ایگلی و چایکن (1993) است.
روش: نمونه ی پژوهش شامل 256 نفر از دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه اصفهان بود که به صورت داوطلب انتخاب شدند. متغیرهای کنترل یعنی عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود از طریق ویگنت بررسی گردیدند و متغیرهای دیگر یعنی نگرش به هدف، نگرش در جهت رفتار و قصد رفتار از طریق سؤال سنجیده شدند. برای تحلیل آماری یافته ها از رویکرد معادلات ساختاری، برآورد تعمیم یافته (GEE) و نرم افزار R استفاده گردید.
یافته ها: از سه مدل هم ارز معرفی شده که شاخص های برازش یکسانی داشتند، تنها یک مدل تأیید شد. نتایج نشان داد که این فرضیه که نگرش در جهت رفتار دزدی، بین نگرش به هدف (تعهد عاطفی) و قصد دزدی متغیر میانجی است، رد شد و به جای آن مدل اصلاح شده که قصد با تعهد عاطفی جایگزین شده و متغیرهای عادت، پیامد فایده گرا، پیامد هنجاری و پیامد هویت خود، نقش کنترل را ایفا می کنند؛ تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها مشخص شد که تعهد سازمانی یک متغیر نگرشی است که متغیر ملاک برای نگرش در جهت رفتار از طریق قصد است. مدل پیشنهادی ایگلی و چایکن (1993) مورد بازنگری قرار گرفته و تعهد به هدف به عنوان متغیر ملاک جایگزین شد. به مدیران و سازمان ها پیشنهاد می شود در جامعه پذیر کردن کارکنان در رفتارهای مطلوب سازمان، اهتمام جدی به خرج دهند.
تحلیلی بر نقش فرهنگ در آسیب شناسی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ادبیات پژوهشی موجود در زمینه آسیب شناسی روانی نشان می دهد که اختلال روانی محصول عوامل چند گانه است. مقاله حاضر، از بین عوامل متعدد دخیل در آسیب شناسی روانی، به عامل فرهنگ پرداخته است. شیوه ها و باورهای فرهنگی می توانند بر سبک مقابله فرد با پریشانی روانشناختی اثر گذاشته و گاهی به او در مواجهه با بیماری روانی کمک کنند. از سوی دیگر همین عوامل فرهنگی می توانند منبع پریشانی، تعارض و زمینه ساز بروز اختلال روانی در فرد باشند. نفوذ عوامل فرهنگی در آسیب شناسی روانی به اندازه ای است که حتی ابراز علائم روانشناختی و مراجعه فرد برای درمان نیز تحت تأثیر زمینه فرهنگی است. به علاوه، تأثیرات فرهنگی می توانند چالش های فراوانی را بر متخصصان سلامت روان تحمیل کنند. وظیفه روانشناسان ارزیابی، فرمول بندی، تشخیص و مداخله مؤثر در زمینه اختلالات روانی است. برای آنکه مداخلات مؤثر واقع شوند باید از نظر فرهنگی مناسب، پذیرفته شده و همچنین اخلاقی باشند. برای طراحی یک مداخله مؤثر و متناسب با بافت فرهنگی، متخصصان باید در ارزیابی و درمان اختلالات روانی زمینه فرهنگی مراجع را در نظر بگیرند. در این مقاله سعی شده تا نقش فرهنگ در سبب شناسی اختلالات روانی، ابراز علائم و مراجعه فرد برای درمان تشریح گردد. همچین ملاحظات فرهنگی در زمینه سنجش و درمان اختلالات روانی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
مدلسازی کیفی تاب آوری خانواده بر اساس رویکرد زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
101 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدلی ازتاب آوری خانواده مطابق با فرهنگ ایرانی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از رویکرد زمینه ای انجام شده است. 23 زوج با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و از روی لیست افراد حاضر به همکاری بررسی شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تعاملی تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم-افزار MAXQDA10 استفاده گردید. یافته ها: در کدگذاری باز 155 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری براساس شباهت موضوعی در 20 دسته موضوعی قرار داده شدند. در مرحله سوم یا کدگذاری انتخابی، تاب آوری خانواده به عنوان متغیر مرکزی یا اصلی شناخته شد. نتیجه گیری: مدل تاب آوری خانواده می تواند نقشه مفهومی ارزشمندی برای جهت دادن به دامنه وسیعی از خدمات بشری باشد. در تمام تلاش هایی که برای کمک به افراد، زوجین و خانواده ها برای مقابله و سازگاری در طول بحران و ناگواری ها صورت می گیرد، یک دیدگاه نظام دار درباره تاب آوری حائز اهمیت است.
بررسی رابطه ی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت با گرایش به تخریب گری (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت با گرایش به تخریب گری در دانش آموزان دبیرستانی می باشد. جامعه ی پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ی متوسطه استان کرمان بود. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تعداد 806 نفر از دانش آموزان کرمانی (404 نفر) و جیرفتی (402 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از ابزارهای محقق ساخته ی گرایش به تخریب گری، سرمایه ی فرهنگی، استفاده از فناوری های نوین و پرسش نامه ی استاندارد سبک دل بستگی والدین و هم سالان، داده ها گردآوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که صرفاً دو متغیر استفاده از فناوری های نوین ارتباطی به صورت مثبت و دل بستگی به والدین به صورت منفی، مستقیماً بر گرایش دانش آموزان اثر می گذارد. هم چنین، تمام متغیرهای برون زاد (سرمایه ی فرهنگی، فناوری های نوین، دل بستگی و جنسیت) با واسطه ی تأثیر بر سرمایه ی اجتماعی می توانند بر گرایش به تخریب گری تأثیر بگذارند. دیگر نتایج نیز بیان گر اثر تعدیل گر زیست بوم اجتماعی و تفاوت بین مدل های برآمده از دو شهر کرمان و جیرفت بود. در ادامه با توجه به مبانی نظری و تحقیقات پیشین، یافته ها به بحث گذاشته می شوند.
پیش بینی گرایش به آرایش براساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان و دختران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، پیش بینی گرایش به آرایش، براساس طرحواره های ناسازگار اولیه، در زنان و دختران شهر اصفهان است. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، شامل تمام دختران و زنان اصفهان هستند که تعداد 120 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (یانگ، 2005) و گرایش به آرایش (اکبری و همکاران، 1394) است. یافته ها: داده های پژوهش توسط ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، از بین حوزه های مختلف طرحواره ها، فقط حوزه بریدگی و طرد، با گرایش به آرایش رابطه معنادار دارد و می تواند آن را پیش بینی کند (01/0>P).
رابطه زبان بدن با ادراک تعامل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین زبان بدن با ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح توصیفی – همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول در شهر شیراز به تعداد 12871 در سال تحصیلی 95-96 بود. با استفاده از فرمول کوکران 290 دانش آموز وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های زبان بدن حصبایی و ادراک تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار نسخه 20 و ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند غیررفتارهای غیرکلامی معلمان، در سر با 28/0=β، دست با 21/0=β و چشم با 16/0=β بیشترین سهم را در تبیین ادراک تعامل اجتماعی دانش آموزان دارند نتیجه گیری: بنابراین معلمان بیشتر از سرنخ های سر، دست و سپس چشم برای تعامل با دانش آموزان استفاده می کنند.
نقش هیجان های منفی و سبک های دلبستگی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقاضای فزاینده به فناوری رایانه، بسیاری از افراد را با اختلال های بهداشت روانی، به ویژه اعتیاد به اینترنت مواجه ساخته است. هدف این پژوهش، بررسی نقش پیش بینی کنندگی هیجان های منفی (به شکل مستقیم و غیرمستقیم) و سبک های دلبستگی (به شکل مستقیم) در اعتیاد به اینترنت بود. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان پردیس (شماره ۱) دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل دادند که ۳۲۰ نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس DASS، سبک های دلبستگی کولینز و رید و اعتیاد به اینترنت یانگ استفاده شد و این اطلاعات با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بود. متغیرهای هیجان های منفی و سبک های دلبستگی به صورت مستقیم با اعتیاد به اینترنت ارتباط داشتند و هیجان های منفی به صورت غیرمستقیم نیز اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کرد. با توجه به نتایج حاصله، هیجان های منفی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، با میانجی گری سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت رابطه دارد.
رابطه رشد اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
49 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش های گذشته نشان می دهد، حمایت اجتماعی به کاهش فشار روان شناختی در دوره های بحران کمک می کند و سلامت روان افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. تاب آوری نیز ظرفیت افراد برای سالم ماندن، مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه حمایت اجتماعی و رشد اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان بود. روش: جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در مقاطع سه گانه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال 1395 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 380 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. افراد مورد پژوهش مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی (زیمیت، دالم، زمیت و فارلی 1998)، مقیاس رشد اجتماعی واینلند (ادگار، 1953) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2000) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری دانشجویان در سطح معناداری 01/0>p و با درجه آزادی 378 معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و رشد اجتماعی میتوانند 41/0 از واریانس تاب آوری را در دانشجویان پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیان کننده اهمیت افزایش تاب آوری دانشجویان با بهبود در میزان حمایت اجتماعی و سطح رشد اجتماعی است. می توان از این یافته ها برای تدوین برنامه هایی جهت افزایش تاب آوری دانشجویان استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی آدلری بر اساس سبک زندگی، علاقه ی اجتماعی بر احساس کهتری و بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به مطالعه ی اثربخشی روان درمانی آدلری بر کاهش احساس کهتری و بهبود بهزیستی اجتماعی در بین زنان خیانت دیده پرداخته است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 16 زن خیانت دیده به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان مراکز سلامت روان اجتماع محور و شهرداری تهران و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل و پس از 10 جلسه روان درمانی آدلری و سپس 2 ماه بعد، پرسش نامه ی احساس کهتری بهرامی و خدادادی (1391) و پرسش نامه ی بهزیستی اجتماعی کیز (1998) برای هر دو گروه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که روان درمانی آدلری، میزان احساس کهتری را کاهش داده و بهزیستی اجتماعی را ارتقا بخشیده است و مقایسه ی میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، روان درمانی آدلری می تواند موجب کاهش احساس کهتری و ارتقای بهزیستی اجتماعی زنان خیانت دیده گردد و پیشنهاد می شود که این نوع روان درمانی برای سایر زنان خیانت دیده، به منظور توانمندسازی روان شناختی آنان به کار گرفته شود.
بررسی تاثیر عامل قومیت بر سلامت روان، همسرآزاری، حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قومیت بر سلامت روان، حمایت اجتماعی، رضایت زناشویی و همسرآزاری در زنان ایرانی اجرا شد. در قالب یک مطالعه علی– مقایسه ای، از بین جامعه ی آماری زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در ایران، تعداد320 زن به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه SCL-90-R، سرمایه اجتماعی )مبارک بخشایش، 1389)، مقیاس سوء رفتار با همسر (هودسن، 1992)، رضایت زناشویی کانزاس (اسچام، 1986) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-20 انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد با کنترل تحصیلات، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزند، تعداد خانواده اصلی، تحصیلات همسر و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، در مجموع بین سلامت روان زنان و ابعاد آن، برحسب قومیت، تفاوت معناداری وجود نداشت. علاوه بر این، بین زنان قومیت های فارس، لر، کرد و ترک در حمایت اجتماعی و رضایت زناشویی نیز تفاوتی مشاهده نشد؛ اما زنان قومیت های مورد بررسی در مؤلفه همسرآزاری جنسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشتند؛ به گونه ای که میزان همسرآزاری جنسی در زنان لر به طور معناداری بیشتر از زنان فارس و ترک و در زنان کرد به طور معناداری بالاتر از زنان ترک بود (05/0p
مقایسة سبک های هویت و کیفیت دوستی در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة سبک های هویت و کیفیت دوستی در نوجوانان دختر و پسر شهرستان خاش بود. بدین منظور تعداد ۴۰۰ دانش آموز دختر و پسر (۱۹۹ دختر و ۲۰۱ پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از سطح شهرستان خاش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامة سبک های هویت برزونسکی (۱۹۹۲) و پرسشنامة کیفیت دوستی ظهره وند و حجازی (۱۳۷۹) بود. به منظورِ تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t برای مقایسة میانگین دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهندة تفاوت معنادار بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در کلیة مؤلفه های پرسشنامة سبک های هویت به غیر از سبک سردرگم- اجتنابی است. همچنین، بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در نمرة کل پرسشنامة کیفیت دوستی و در مؤلفة رضایت مندی حداقل در سطح اطمینان، ۹۵ درصد تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در مؤلفه های مجاورت، خود فاش سازی و اعتماد بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
پیش بینی حالات روان شناختی مثبت در سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون میزان طلاق، آن را به یک معضل مهم اجتماعی تبدیل کرده است و این امر توجه بسیاری از محققان را به بررسی علل و پیامدهای افزایش طلاق و لزوم سازگاری با شرایط پس از آن به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی حالات روان شناختی مثبت در سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه انجام شده است. در این پژوهش 150 زن مطلقه با دامنه سنی بین 19 تا 65 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این مقاله از پرسشنامه های سازگاری پس از طلاق فیشر و پرسشنامه حالات روان شناختی مثبت، استفاده شده است. از تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد ضریب همبستگی چندگانه ای بین حالات روانشناختی مثبت با سازگاری طلاق وجود دارد از بین حالات روانشناختی مثبت، خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی می توانند 53 درصد از واریانس سازگاری طلاق در زنان مطلقه را پیش بینی نمایند. به این ترتیب که با افزایش حالات روانشناختی همچون خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی میزان سازگاری بعد از طلاق نیز افزایش پیدا می کند.
تفاوت های جنسیتی در استفاده از شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی دبیرستان های منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
15 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت های جنسیتی در استفاده از شبکه های اجتماعی و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی در میان دانش آموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-94 می باشد. روش: این پژوهش به روش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 95-1394 می باشد. نمونه آماری، شامل 372 نفر از دانش آموزان هستند که (172 پسر و 200 دختر) به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته که دارای ویژگی های فنی (روایی محتوایی و پایایی، 86/0) مناسبی بوده برای اندازه گیری میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی استفاده گردیده و از نمرات پایان ترم دوم تحصیلی 95-1394 برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شد، سپس از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانش آموزان زیاد بوده و این مسئله سبب افت تحصیلی دانش آموزان شده است. تفاوت معناداری بین دختران و پسران در میزان استفاده و انگیزه استفاده از این گونه شبکه ها وجود داشت. همچنین، شبکه اجتماعی تلگرام بیشترین محبوبیت را در بین دانش آموزان داشته است.
مطالعه عشق از منظر روان شناسی، جامعه شناسی،فلسفه و زبان شناسی، ارائه یک نظریه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
55 - 82
حوزههای تخصصی:
مفهوم عشق را از زوایای گوناگونی تعریف کرده اند و واکاوی این مفهوم در بسیاری از رشته های علمی ازجمله فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی موردتوجه بوده است. به گونه ای که تعریف های متنوع و پرشماری از آن شده است. عشق به مثابه احساس، به رغم ویژگی های جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط می کند و ازاین رو بعدی اجتماعی- فرهنگی بر آن حاکم است. مفهوم عشق و تجربه ی عاشقی کاملاً تحت تأثیر گفتمان حاکم بر جامعه و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر دوران خاصی است. عشق اگرچه در نگاه اول فردی ترین عاطفه و احساسات می نمایاند اما این مسئله کاملاً متأثر از شرایط جامعه است. توجه به عشق از منظر عاملیت فرد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. با توجه به تعامل بین فرد و ساخت، ظرفیت افراد برای عاشق شدن به مثابه یک ویژگی اجتماعی شکل می گیرد. هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی عشق از منظر جامعه شناسی و علوم انسانی است. نویسندگان مقاله با بررسی متون موجود و بهره گیری از روش تحقیق اسنادی به مثابه پیش زمینه لازم برای سنجش تجربی و میدانی موضوع، تحلیل اجتماعی؛ زبان شناختی؛ روان شناختی و فلسفی عشق را مورد کنکاش قرار داده اند. در تحلیل اجتماعی عشق از دیدگاه های افرادی مانند ترنر، گود، گیدنز، باومن و ایلوز استفاده شده است. دیدگاه رولان بارت و رابرت استرنبرگ در حوزه زبان شناسی و نشانه شناسی نیز برای تدقیق دلالت های مفهومی عشق موردتوجه قرارگرفته است. نگاه فلاسفه و روان شناسان به عشق در بخش پایانی مقاله بررسی شده است.
مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی ارتباط بین نوع دوستی و همدلی با گرایش به معنویت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نوع دوستی و همدلی با گرایش به معنویت دانشجویان انجام شد.
روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری کلیه دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد 385 نفر (102 نفر مرد و 283 نفر زن) و روش نمونه گیری، در دسترس است. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس خود گزارش دهی نوع دوستی راشتون و همکاران (1981)، مقیاس همدلی مهرابیان و اپستین (1972) و پرسش نامه ی گرایش به معنویت روبرت کلونینگر (2003) است. تجزیه وتحلیل آماری یافته ها با همبستگی و رگرسیون چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین نوع دوستی و گرایش به معنویت (۱۳۹/۰= r و ۰۰۶/۰= sig) و بین همدلی و گرایش به معنویت (۴۱۲/۰=r و ۰۰۰/۰ sig=) رابطه ی معنادار وجود دارد. کلیه ی ابعاد همدلی با متغیر نوع دوستی و گرایش به معنویت رابطه ی معنادار داشتند. ضریب رگرسیون نشان داد که نوع دوستی می تواند پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار گرایش به معنویت باشد. همچنین متغیر همدلی و مؤلفه های همدلی مشارکتی، مؤلفه همدلی نسبت به دیگران نیز پیش بینی کننده ی معنادار گرایش به معنویت بودند. در بررسی مدل مفهومی پژوهش هم شاخص های برازندگی، برازش مدل و ارتباط بین این متغیرها را تأیید نمود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده افزایش حس نوع دوستی، همدلی و گرایش به معنویت در بین جوانان از امور ضروری است و ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺑﻬﺒﻮد در ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ، می تواند ﺑﻬﺒﻮد در ارزش های نوع دوستانه را به دنبال داشته باشد.