فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۵۲-۳۲۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد، بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه جوانان پسر شهرستان گناباد در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکنترلی، نگرش به اعتیاد و جرأت ورزی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی بر تغییر نگرش و جرأت ورزی (بیان قاطعانه و رد قاطعانه) جوانان پسر نسبت به اعتیاد اثربخشی داشت، اما بر خودکنترلی و درخواست قاطعانه این افراد تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری: صاحب نظران حوزه پیشگیری از اعتیاد در نظر داشته باشند که فیلم های سینمایی به نسبت مستند و کاریکاتور استقبال بیشتری دارد و ابزار مناسب تری جهت پیشگیری از اعتیاد می باشند و مشاوران و روان شناسان می توانند از این روش در جهت پیشگیری از اعتیاد جوانان استفاده کنند.
تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه: یک رویکرد کیفی با نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
85-110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل همه زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی در شهر کرمانشاه بود. 37 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس مدل پژوهش، علل اصلی پدیده مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی و خانوادگی؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل فرهنگی و روان شناختی؛ عوامل مداخله گر شامل عوامل مدیریتی–قانونی و عوامل اجتماعی بود. نتیجه گیری: اقدامات ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی بصورت تک بعدی و صرفا محدود به مراکز حمایتی-اصلاحی است و پس از پاکی، متاسفانه این زنان با قطع حمایت ها در جامعه رها می گردند و از طرفی از آنجایی که این زنان نیز از سوی جامعه طرد شده اند، لذا پس از آزادسازی از مراکز حمایتی، جامعه پذیرای این زنان نیست. بنابراین، زمینه بازگشت آنان به حالت اولیه و در نهایت عدم اثربخشی اقدامات ساماندهی و هدر رفت هزینه ها را فراهم می کند. بنابراین، لازم است پیگیری فرآیندهای حمایتی تا بهبود کامل زنان، در سیاست گذاری ها مورد توجه قرار گیرد.
واکاوی گفتمان های سیاست جنایی-اجرایی درکنترل سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
335-360
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به واکاوی و بررسی گفتمان های سیاست جنایی-اجرایی در کنترل سوءمصرف مواد مخدر پرداخته شد. روش: تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بود و اطلاعات مورد نظر به صورت کتابخانه ای ازکتاب ها، پایان نامه ها و مقالات جمع آوری شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که سیاست جنایی-اجرایی حاکم بر سوءمصرف مواد مخدر به دلیل واگذاری امر اجرا به عوامل اجرایی مختلف از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار نیست و جلوه های این عدم هماهنگی را می توان در بروز گفتمان اصلاح و درمان،گفتمان کاهش زیان و گفتمان مدیریتی مشاهده نمود. همچنین، عدم انسجام گفتمان ها باعث شده برنامه های اجرا شده در خصوص کنترل سوءمصرف مواد چندان موفقیت آمیز نباشد. نتیجه گیری: برای کنترل سوءمصرف مواد مخدر، سیاست های اتخاذی باید در یک راستا و مکمل هم باشند و برای کاستن ازآسیب های سوءمصرف مواد مخدر و درمان افراد وابسته به مواد و جلوگیری از عود باید از روش های نوین در قالب سیاست جنایی-اجرایی منسجم استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۲۷-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی بر شفقت طبق پروتکل پل گیلبرت و راسل کولتس (ترجمه اثباتی، 1397) در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شفقت درمانی توانست باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود باورهای ارتباطی زنان دارای همسر وابسته به مواد گردد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از روش شفقت درمانی باعث افزایش توانمندی های مرتبط با تحمل پریشانی و باورهای ارتباطی شوند.
نقش واسطه ای سبک های مقابله ای مذهبی در رابطه بین نگرش های مذهبی و خودپنداشت با تمایل به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
101-132
حوزههای تخصصی:
هدف : تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله ای مذهبی در رابطه بین نگرش های مذهبی و خودپنداشت با تمایل به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه گیلان انجام شد. روش: طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. تعداد 530 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های نگرش های مذهبی، سبک های مقابله ای، خودپنداشت و آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. تمام متغیرهای پیش بین و میانجی یعنی مقابله مذهبی مثبت و منفی 42 درصد از تغییرات آمادگی به اعتیاد در دانشجویان را پیش بینی کردند که این میزان در حد متوسطی بود. مقابله مذهبی مثبت و منفی در رابطه بین نگرش مذهبی و خودپنداشت با آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: مقابله مذهبی مثبت، با تشدید نگرشِ مذهبی و نیز خنثی کردن نقش مخرب خودپنداشت بسیار بالا به کاهش آمادگی به اعتیاد منتهی می شود.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
285-300
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک شخصیت در زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. نمونه تحقیق شامل 120 زن (۶۰ نفر با آمادگی به اعتیاد و 60 نفر بدون آمادگی به اعتیاد) بود که از بین زنان 18 تا 45 ساله ساکن شهر اردبیل با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های شکست عاطفی راس(1999) و صفات سه گانه تاریک شخصیت جانسون و بستر (2010) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین شکست عاطفی و صفات سه گانه تاریک در بین زنان با و بدون آمادگی به اعتیاد تفاوت وجود داشت. شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک در زنان با آمادگی به اعتیاد بیشتر از زنان بدون آمادگی به اعتیاد یود. نتیجه گیری: می توان گفت زنان دارای آمادگی بیشتری به اعتیاد، تجربه شکست عاطفی و ویژگی صفات سه گانه تاریک شخصیت بیشتری را تجربه می کنند.
رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد: نقش میانجی هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
257-272
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نمونه ای 300 نفری از آن ها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه سبک های هویت بروزنسکی (1989)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (1979)، پرسش نامه هیجان خواهی آرنت (1994) و مقیاس آمادگی به اعتیاد وید و بوچر (1992) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی، برازنده داده هاست. همچنین، در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنادار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی، و هیجان خواهی به آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی به لحاظ آماری معنادار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی نیز معنادار بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای تلویحات کاربردی است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
139-156
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران معتاد ترک کرده در کمپ بانوان تهران بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین افراد مستقر در کمپ با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به صورت پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش مهارت های زندگی در ارتقا نمرات در خرده مقیاس های سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیط موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به خصوص مهارت های مدیریت هیجان، مدیریت استرس، حل مسئله، و ارتباط مؤثر می تواند باعث ارتقاء سطح کیفیت زندگی شود و گام مؤثری در بازتوانی و عدم عود مجدد معتادان ترک کرده باشد.
اثربخشی خانواده درمانی رفتاری بر وسوسه مصرف مواد در نوجوانان ترک کننده سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خانواده درمانی رفتاری بر وسوسه مصرف مواد نوجوانان ترک کننده سوءمصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، پنج نوجوان و خانواده آن ها در شهر اهواز انتخاب شدند. دستورالعمل خانواده درمانی رفتاری در 14 جلسه 90 دقیقه ای و سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری برای نوجوانان و والدین آن ها انجام شد. نوجوانان به پرسشنامه عقاید وسوسه آمیز پاسخ دادند و داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد خانواده درمانی رفتاری باعث کاهش معنادار وسوسه مصرف مواد شد (درصد بهبودی=49/22). نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر خانواده درمانی رفتاری می تواند برای تغییر تعاملات ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.
مقایسه عوامل مؤثر بر درمان افراد وابسته به مواد دارای عود، بدون عود و تحت درمان نگهدارنده با متادون
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۹
111-124
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عوامل مؤثر بر درمان پایدار در افراد وابسته به مواد دارای عود، بدون عود و تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر یک مطالعه علّی-مقایسه ای بود. تعداد 150 نفر به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شخصیتی سرشت و منش کلونینجر و پرسش نامه محقق ساخته عوامل خانوادگی، عاطفی (خلقی)، محیطی، شغلی-مالی بود. نتایج نشان داد که بین سه گروه در رابطه با عوامل شغلی و مالی تفاوت معناداری وجود داشت، به طوری که میانگین نمرات عوامل شغلی-مالی در گروه درمان نگهدارنده با متادون بالاتر بود. همچنین سه گروه در رابطه با عامل شخصیتی آسیب پرهیزی و همکاری گروه با یکدیگر متفاوت بودند، به صورتی که میانگین نمرات همکاری در گروه بدون عود نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود و میانگین نمرات آسیب پرهیزی در گروه دارای عود در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. بنابراین می توان گفت که حمایت های خانوادگی، پذیرش افراد وابسته به مواد به عنوان یک بیمار در خانواده، اعتمادکردن به آن ها و همچنین همکاری اعضا و مشارکت آن ها در برنامه درمان وابستگی به مواد می تواند در پیشگیری از عود نقش مهمی داشته باشد. علاوه بر این، با توجه به اینکه افراد دارای نمره آسیب پرهیزی بالا در معرض خطر بازگشت به مصرف مواد می باشند، لذا شناسایی این افراد و نظارت بیشتر بر عملکرد آن ها می تواند بر درمان پایدارتر موثر باشد و درنتیجه میزان آسیب های ناشی از وابستگی به مواد و عود در این افراد کاهش یابد. عوامل شغلی نیز در درمان پایدار نقش مهی دارند. بنابراین می توان گفت که داشتن شغل و مهارت های شغلی نیز در پایداری درمان وابستگی به مواد نقش دارند. لذا بر لزوم ایجاد فرصت های شغلی برای پیشگیری از عود تاکید می شود .
عوامل خانوادگی، اجتماعی و محیطی آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد در شهر تهران: یک مطالعه ی نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
11-42
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کشف عوامل خانوادگی، اجتماعی و محیطی آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد در شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش کیفی از نوع نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز بهبودگستران همگام در تهران در سال های 1397 و 1398 بود. از میان آن ها، 40 نفر با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان دهنده کشف مقوله ی عوامل خانوادگی آشکارساز وسوسه (متشکل از 3 زیرمقوله ی عوامل شناختی، عاطفی-هیجانی و رفتاری)، مقوله ی عوامل اجتماعی آشکارساز وسوسه (متشکل از 2 زیرمقوله ی اجتماع آسیب زای بالقوه و اجتماع آسیب زای بالفعل) و مقوله ی عوامل محیطی آشکارساز وسوسه (متشکل از 4 زیرمقوله ی اوقات زمانی خاص، مکان های خاص، شرایط آب و هوایی خاص و مناسبت های ویژه) بود. نتیجه گیری: با شناسایی عوامل آشکارساز وسوسه در زنان وابسته به مواد و تنظیم پروتکل های درمانی جدید در این زمینه، می توان از بروز وسوسه و لغزش در این گروه خاص پیشگیری کرد.
نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
113-130
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی سوءمصرف مواد در جوانان انجام شد. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 96-1395 بود که نمونه ای به حجم 380 نفر به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. سه پرسش نامه ی الگوهای ارتباطی خانواده، دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور و مقیاس آمادگی برای اعتیاد مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم فزار spss-19 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه دارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیرهای فوق در پیش بینی گرایش به اعتیاد در جوانان، می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اعتیاد به عنوان متغیرهای تأثیرگذار استفاده کرد .
ارزیابی معنا در زندگی و تحریف های شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
89-104
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارزیابی معنا در زندگی و تحریف های شناختی دانشجویان مؤسسه آموزش عالی آمل در سال 97-1396 انجام شد. روش: این تحقیق با رویکرد روش شناسی کمی در قالب یک طرح علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مؤسسه آموزش عالی آمل در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش در مرحله اول شامل 141 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد بودند که در مرحله دوم با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و آزمون غربالگری آمادگی به اعتیاد 100 نفر با توجه به نمره آمادگی به اعتیاد انتخاب و در دو گروه افراد با آمادگی به اعتیاد بالا (45 نفر) و افراد با آمادگی به اعتیاد پایین (55 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه افراد با آمادگی به اعتیاد بالا و پایین در معنای زندگی ، حضور معنا، جست و جوی معنا (0/05>p)و تحریف های شناختی ( 0/0001>p ) تفاوت وجود دارد. بدین معنا که افراد با آمادگی به اعتیاد بالا از معنای زندگی، حضور معنا، جست و جوی معنا پایین تر و تحریف های شناختی بالاتر نسبت به افراد با آمادگی به اعتیاد پایین برخوردار بودند. نتیجه گیری: می توان گفت معنا در زندگی و تحریف های شناختی از متغیرهای مرتبط با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان می باشند که باید در پیشگیری و درمان اعتیاد مدنظر باشند.
تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب بر خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
23-41
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین منتخب ورزشی بر خودکارآمدی، ذهن آگاهی و شادکامی معتادان بود. روش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین تمامی معتادان در شهر یزد، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) تخصیص داده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شادکامی، ذهن آگاهی و خودکارآمدی استفاده شد. گروه آزمایش برنامه منتخب ورزشی را برای 6 هفته دریافت کرد و گروه کنترل هیچ تمرین و مداخله ای را دریافت نکرد. برای بررسی تاثیر تمرین هوازی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها تاثیر معنادار تمرین های هوازی منتخب را در ارتقای متغیرهای خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی نشان داد (0.05> P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تمرین های هوازی موجب بهبود کارکردهای روان شناختی معتادان می شود. از این رو به نهادهای مربوط پیشنهاد می شود که با استفاده از تمرینات منتخب ورزشی به بهبود کارکردهای روانی در این افراد کمک کنند.
بررسی تاثیر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و درمان (وکاهش آسیب) اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
55-76
حوزههای تخصصی:
هدف : اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر که در میان مردم به ب لای خانم ان س وز ش هرت یافت ه، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع ب شری تب دیل ش ده اس ت. هدف از انجام تحقیق، بررسی تاثیر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و درمان (وکاهش آسیب) می باشد. روش : روش تحقیق، کاربردی و از نوع پیمایشی-تحلیلی بود. داده های مورد نظر از بین اعضای مرتبط با حوزه مبارزه با مواد مخدر کرمان اعم از مدیران، معاونین، کارکنان، کارشناسان، پزشکان، پرستاران و رزیدنت های این حوزه جمع آوری شد. ابزار پرسش نامه ای بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفته است. در مرحله اول به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برای هر مرکز و در مرحله دوم به صورت نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. در نهایت داده های 287 پرسش نامه با نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد بین اقدامات مقابله با عرضه مواد مخدر با کاهش آسیب اعتیاد رابطه وجود ندارد. از طرف دیگر اقدامات درمان بر کاهش آسیب اعتیاد تاثیر مثبت دارد. همچنین، اثر متقابل اقدامات مقابله با عرضه و اقدامات درمان نیز مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری : یافته ها می تواند برای سیاست گذاری مقابله با عرضه مواد مخدر مورد نظر قرار گیرد.
مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
213-228
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری هیجان طلبی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری تمایز یافتگی خود و تنظیم شناختی هیجان در بین معتادان مرد درحال بهبودی انجام شد. روش: از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، تمامی معتادان مرد درحال بهبودی شهر ساری حدودا500 نفر بود که تعداد 350 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها پرسش نامه های تمایز یافتگی خود، تنظیم شناختی هیجان، آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: به طورکلی روابط معناداری بین متغیرهای پژوهش به دست آمد و مدل پژوهش مورد تایید قرار گرفت. در مجموع 17 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای پژوهش را دارا بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای نتایج کاربردی در مراکز مداخله ی اعتیاد می باشند.
نقش مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
213-232
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و تأثیر مشارکت اجتماعی در بهبود بهزیستی روانی و بازتوانی معتادان بود. روش: جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه ی افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز درمان معتادان شهر یزد در سال 1395- 1394 بودند. 300 فرد معتاد با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی بهزیستی اجتماعی کیز برای بررسی مشارکت اجتماعی، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان و بهزیستی روان شناختی ریف به عنوان ابزار مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مشارکت اجتماعی اثر مستقیم معنادار بر بهزیستی روانی و بازتوانی افراد معتاد دارد و درنهایت بهزیستی روانی نقش واسطه ای خود را به خوبی ایفا کرده و مشارکت اجتماعی با واسطه گری بهزیستی روانی بر بازتوانی افراد معتاد اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازتوانی افراد معتاد توسط مشارکت اجتماعی و رفتار روانی پیش بینی می شود.
بررسی تاثیر آموزش خوش بینی بر امنیت روانی فرزندان مقطع ابتدایی والدین معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
145-154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش خوش بینی کودکی بر امنیت روانی فرزندان مقطع ابتدایی والدین معتاد در زاهدان بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل، فرزندان 7 تا 11 ساله معتادان به مصرف مواد مخدر سنتی شهرستان زاهدان بود که برای ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. از این تعداد، 30 نفر با ملاک های ورود انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش به صورت تصادفی قرار گرفتند. پرسش نامه های امنیت روانی مازلو و آزمون جهت گیری زندگی بر روی آن ها اجرا شد. یافته ها : نتایج نشان داد، آموزش خوش بینی بر ارتقای امنیت روانی فرزندان والدین معتاد موثر بوده است. نتیجه گیری : بنابراین می توان گفت آموزش خوش بینی موجب ایمن سازی روانی کودکان والدین وابسته به مواد می شود .
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر سبک زندگی آدلری، پذیرش و تعهد و شفقت درمانی بر خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۷۶-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر سبک زندگی، پذیرش و تعهد و شفقت بر خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران وابسته به مواد افیونی در مراکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد شهرستان نجف آباد در سال 1399 بود. از این بین 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. ارزیابی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با دو مقیاس خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی صورت گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه شیوه درمان به طور معناداری باعث افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد شدند و این تفاوت در مرحله پیگیری سه ماهه نیز پابرجا بود، اما بر روی کیفیت زندگی تاثیر معناداری نداشتند. به علاوه، بین میزان اثربخشی سه شیوه درمان بر خودکارآمدی پرهیز از مواد و کیفیت زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: مداخلات درمانی مذکور می توانند به عنوان روش های مؤثر به منظور افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد به کار گرفته شوند، اما هیچ کدام از این مداخلات، درمان انتخابی نیستند.