فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر پرهیز، وسوسه، عود، و تغییر نگرش معتادین به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیوع روز افزون مصرف ماده محرک شیشه و درمان موثر اعتیاد به این ماده، یکی از دغدغه های اصلی متخصصین این حوزه است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر میزان پرهیز، وسوسه، عود و تغییر نگرش معتادین به شیشه است.
روش: در این طرح شبه آزمایشی، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، قبل از شروع درمان (مرحله پایه)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان (پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معنادار بین میانگین ها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری مشاهده شد و در آزمون فرضیه ها گروه آزمایشی پرهیز بیشتر، وسوسه و عود کمتر و تغییر نگرش نسبت به ماده محرک شیشه نشان دادند. پس فرضیه های تحقیق تأیید شد.
بحث و نتیجه گیری: میزان پرهیز، وسوسه، لغزش و عود و نگرش مثبت گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در تمام مراحل مداخله پایین تر بود، پس رویکرد شناختی رفتاری در درمان اعتیاد به شیشه مؤثر است.
روان پریشی گرایی در مصرف کنندگان حشیش
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای با مصرف سیگار در دانشجویان مهندسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مصرف سیگار متاثر از تعامل عوامل زیست شناسی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی بوده و میزان بالای همبودی آن با برخی مولفه های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در سببشناسی، مورد تاکید است. این پژوهش به بررسی مقایسه ای ارتباط بین مصرف سیگار، مولفه های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علوم پزشکی اراک پرداخته است.
روشکار: این پژوهش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی با نمونهگیری تصادفی طبقهای بر روی 716 نفر از دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی (323 نفر) و دانشکدهی فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (393 نفر) واحد اراک در سال تحصیلی 90-1389 اجرا شده است. ابزارها شامل چکلیست مشخصات جمعیتشناختی محققساخته، پرسشنامهی راهبردهای مقابلهای (لازاروس و فولکمن) و آزمون شخصیتی نئو-فرم کوتاه بودند. اطلاعات با روشهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل همبستگی و نرمافزار SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:بین مولفهی روانرنجورخویی (001/0=P، 146/0- =r) و توافق (001/0=Pو159/0=r) با سبک مقابله ای مسئلهمدار و مولفهی برون گرایی (001/0=Pو 127/0- =r) و توافق (001/0=P، 137/0- =r) با سبک مقابله ای عاطفهمدار، تفاوت معنیداری وجود دارد اما بین مصرف سیگار و مولفه های شخصیتی با وجود تفاوت بین میانگین دو گروه، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. علاوه بر این بین میانگین مصرف سیگار و استفاده از راهبرد مقابله ای عاطفه مدار، تفاوت معنیداری مشهود است (01/0P<).
نتیجهگیری:افراد سیگاری از کمبود مهارتهای مقابله ای مناسب در حل مشکلات رنج میبرند. همچنین، سیگاری بودن مردان در بالا بودن میزان عصبیت و اضطراب آنان، نقشی ندارد.
نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روا ن شناختی با اعتیادپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در تبیین رابطه کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی با اعتیادپذیری انجام شده است. روش: تعداد ۴۵۲ نفر از دانشجویان (207 پسر و 245 دختر) دانشگاه های تبریز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و پرسش نامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده، دشواری در تنظیم هیجان و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی به منظور تبیین اعتیادپذیری استفاده کرد. نتیجه گیری: دشواری در تنظیم هیجان به عنوان متغیر میانجی در ارتباط کارکرد خانواده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی قادر به تبیین اعتیادپذیری می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
طول مدت مصرف متامفتامین (شیشه) و اختلالات توجه پایدار در سوءمصرف کنندگان متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر برای مطالعه رابطه بین طول مدت سوءمصرف متامفتامین و اختلالات توجه پایدار صورت گرفت. روش: گروه نمونه شامل200 نفر (زن و مرد) به روش تصادفی در دسترس از میان سوءمصرف کنندکان20 تا 40 ساله شیشه که تحت درمان اقامتی بودند، انتخاب شدند. از آزمون عملکرد پیوسته برای ارزیابی عملکرد توجه پایدار و برای اندازه گیری طول مدت مصرف از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نتایج و عملکرد آزمودنی ها در توجه و طول مدت مصرف شیشه رابطه منفی وجود دارد. آزمودنی ها با مدت مصرف طولانی تر خطای ارایه پاسخ بیشتر، زمان واکنش طولانی تر و پاسخ صحیح کمتری داشتند. نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت، سوءمصرف شیشه منجر به آسیب های مغزی و نقایص توجه می شود که می تواند نتایج درمانی نامطلوب را در پی داشته باشد. لذا به کارگیری روش های توانبخشی عملکردهای شناختی می تواند کارآیی درمان را افزایش دهد.
سم زدایی سریع: مروری بر مزایا و معایب
حوزههای تخصصی:
"تاثیر یک برنامه منتخب ورزشی ( هوازی ) بر کاهش اضطراب در معتادین "
حوزههای تخصصی:
"بسیاری از محققین در مطالعاتی که انجام داده اند به اضطراب به عنوان یک مشکل اساسی و عامل موثر در اعتیاد اشاره کرده اند. در این مقاله که بر یافته های پژوهش صورت گرفته برروی معتادان زندانی در زندان مرکزی زاهدان مبتنی است، تاثیر تمرینات ورزشی (هوازی) بر کاهش اضطراب معتادین بررسی می شود.
با بهره گیری از پرسشنامه سلامت عمومی گلد برگ به عنوان ابزار اندازه گیری، گروه تجربی تحقیق که به مدت 8 هفته فعالیتهای ورزشی را شامل گرم کردن، نرمشهای سوئدی، راه رفتن تند، دویدن و راه رفتن آرام انجام داده اند مورد مطالعه قرار گرفته اند. مقایسه نتایج حاصله از آزمونهای گروه تجربی و گروه کنترل تاثیر قابل توجه فعالیتهای ورزشی بر کاهش اضطراب را نشان می دهد.
"
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر بود. طرح تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، ۳۶ نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه آسیب به خود و خودانسجامی استفاده شد. برای گروه آزمایشی گروه درمانی شناختی-رفتاری به مدت 7 جلسه اعمال شد و برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی تأثیر معنی دار دارد. با توجه به یافته ها می توان گفت که درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش رفتار آسیب به خود و در افزایش خودانسجامی اثربخش بوده است و می تواند به عنوان یک روش مورداستفاده قرار گیرد. فرایند شناختی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم رفتارهای نامتناسب و خود تخریبی و خودانسجامی دارد، ازاین رو می توان با تغییر شناخت به بهبود وضعیت زندگی فردی و اجتماعی افراد کمک کرد.
با کلوفن در درمان نگهدارنده ی وابستگی به مواد افیونی: کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده با کنترل دارونما
حوزههای تخصصی:
مقایسه سبکهای هویتیابی نوجوانان با یا بدون سوء مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش سبکهای هویتیابی در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد و مراکز گذری درمان اعتیاد شهر تهران و مقایسه آن با گروه بدون سوء مصرف مواد است. روش: پژوهش حاضر یک طرح علی-مقایسه ای بود و در آن 100 نفر سوء مصرف کننده مواد، با 100 نفر افراد بدون سوء مصرف مواد مقایسه شدند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده و دو گروه به لحاظ سن با یکدیگر همتا شده بودند. پرسشنامه سبکهای هویتیابی برزونسکی در نمونه های انتخابی اجرا شد. یافته ها: یافته ها نشان داد افراد سوء مصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویتیابی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویتیابی اطلاعاتی بودند. نتیجه گیری: با انواع اقدامات مداخله ای ـ آموزشی میتوان والدین و افرادی که در تربیت و شکل گیری هویت فرد تاثیر دارند را برای جلوگیری از شکل گیری سبکهای هویتی که زمینه را برای ابتلاء به سوء مصرف مواد در نوجوانان فراهم میکند، تجهیز کرد.
الگوهای ارتباطی خانواده و مهارت های مقابله با استرس به عنوان پیش بین های استعمال دخانیات در نوجوانان پسر سیگاری و غیر سیگاری 13 تا 18 سال شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای ارتباطی خانواده (الگوهای گفت و شنود و هم نوایی) و مهارت های مقابله با استرس (هیجان مدار و مسأله مدار) به عنوان پیش بینی کننده های وابستگی به سیگار در نوجوانان پسر سیگاری و غیر سیگاری 13 تا 18 ساله شهر مشهد انجام شد. نمونه پژوهش شامل 182 (91 نفر سیگاری و 91 نفر غیر سیگاری) نفر نوجوان پسر ساکن شهر مشهد بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، با انتخاب تصادفی دو ناحیه (منطقه 5 و 2) از میان نواحی 7 گانه شهر مشهد و 14 محله از میان دو ناحیه، انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از مقیاس تجدید نظر شده کوئرنر و فیتزپاتریک (1990) و برای سنجش مهارت های مقابله با استرس از مقیاس مهارت های مقابله ای کرمی و زینلخانی (1389) استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده همه فرضیه های پژوهش را تایید کرد و نشان داد که استعمال دخانیات در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای الگوی ارتباطی گفت و شنود، الگوی ارتباطی هم نوایی، مهارت مقابله با استرس مسئله مدار و مهارت مقابله با استرس هیجان مدار پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.
ارتباط خودکارآمدی، هیجان خواهی و راهبردهای مقابله بااسترس با استعداد سوء مصرف مواد در دانشجویان
مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته و غیر وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد توجه در افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیر وابسته بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود . از بین کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد شهرستان ساوه، 30 نفر مرد وابسته به مت آمفتامین که برحسب مصاحبه تشخیصی روانپزشک و ملاک های متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی، به عنوان گروه وابسته به مت آمفتامین تشخیص داده شدند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 30 نفر مرد غیر وابسته به مت آمفتامین (که از لحاظ سن، جنس و سطح تحصیلات گروه وابسته ) شدند، به عنوان گروه غیروابسته انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از آزمون استروپ، آزمون نشانه دهی فضایی و آزمون اثرسایمون که از آزمون های بخش توجه نرم افزار CogLab هستند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در متغیرهای توجه انتخابی مبتنی بر گزینش پاسخ (که با اثر سایمون سنجیده می شود)، موقعیت های معتبر و نامعتبر نشانه دهی فضایی که توجه دیداری را می سنجند، و توجه انتخابی مبتنی بر شناسایی محرک (که با اثر استروپ سنجیده می شود)، با گروه غیر وابسته به مت آمفتامین تفاوت معنادار دارد. اما دو گروه در توجه دیداری، زمانی که هیچ علامتی برای محل محرک ارائه نمی شود ( شرایط خنثی )، تفاوت معناداری نشان ندادند. نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مت آمفتامین اثرات قابل توجهی بر تضعیف عملکرد توجه می گذارد.
اثربخشی درمان گروهی تحلیل تبادلی بر رضایت زناشویی و پرخاشگری سوءمصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش پرخاشگری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون بود. در یک پژوهش نیمه تجربی از مردان متأهل تحت درمان در سه کلینیک شهر اصفهان (براساس نمونه گیری خوشه ای)، تعداد 39نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19نفر) و گروه کنترل (20نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 16 جلسه گروه درمانی دریافت کرده و در گروه کنترل، مداخله ای انجام نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(السون و فاورز،1989) و فهرست تجدید نظرشده علائم روانی- فرم90 سؤالی(دروگاتیس،1980) بود (به نقل ازمارنات،1384)؛ که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از آن بود که میانگین نمرات پرخاشگری گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است، ولی افزایش معناداری در نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش مشاهده نداشت. به طور کلی، گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی همراه با درمان نگهدارنده متادون می تواند در افزایش کنترل پرخاشگری سوء مصرف کنندگان مواد مؤثر باشد، اما تأثیرمعناداری بر رضایت زناشویی آن ها ندارد.
پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی و دشواری در تنظیم هیجان در آمادگی به اعتیاد دانشجویان انجام شد. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق 200 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور کاشان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی و مقیاس های دشواری های تنظیم هیجانی و آمادگی به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج: نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی و آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد و از بین خرده مقیاس های ذهن آگاهی، عمل همراه با آگاهی و عدم واکنش با آمادگی به اعتیاد رابطه منفی داشتند. همچنین، بین دشواری در تنظیم هیجان، نپذیرفتن پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، نبود آگاهی هیجانی و دشواری در کنترل تکانه با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: می توان برای پیشگیری از اعتیاد در دانشجویان از تقویت ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی استفاده کرد و با هزینه ای کمتر از درمان این اختلال و با آموزش تکنیک های ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی، آسیب پذیری دانشجویان را در این زمینه کاهش داد.
نقش آموزش کنترل محیط، توجه برگردانی و توقف افکار در کاهش رفتار مواد خواهی در وابستگان به مواد افیونی
حوزههای تخصصی:
مقایسه افکار خودکشی، پرخاشگری و شخصیت مرزی در معتادین به مواد مخدر با توجه به نوع ماده مصرفی
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین با توجه به نوع ماده مصرفی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش 300 نفر از معتادین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که افکار خودکشی، ویژگی های شخصیت مرزی و پرخاشگری در معتادین مصرف کننده مواد محرک بالاتر از معتادانی بود که مواد مخدر یا ترکیبی از مواد را مصرف می کردند. بود. نتایج این پژوهش از اهمیت نوع ماده مصرفی در افکار خودکشی و شخصیت مرزی و پرخاشگری که از عوامل مرتبط با افکار خودکشی هستند حکایت داشت. بنابراین توجه به نوع ماده مصرفی در پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر می رسد.