فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.
رابطه ابعاد عملکرد خانواده با تعارض والد نوجوان در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که کودکان به مرحله نوجوانی می رسند، تعارض والد کودک افزایش می یابد. اگرچه این روند اجتناب ناپذیر نیست، اما رایج است و می تواند برای والدین و نوجوانان پریشانی به همراه داشته باشد. هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده با تعارض والد نوجوان است. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. تعداد 309 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس نمونه انتخاب شده پرسشنامه های ابزار سنجش خانواده (FAD) و نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل شد. نتیجه نشان داد بین اختلال در عملکرد خانواده و تعارض والد نوجوان رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد حدود 24 در صد از تغییرات تعارض والد نوجوان را ابعاد عملکرد کلی، حل مسئله و نقش ها تبیین می کنند.
رابطه خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل تأثیر گذار بر خودپنداره امری حیاتی تلقی می شود؛ زیرا خودپنداره اساس ارزیابی فرد از خود و جهان پیرامونش را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر، سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه آماری پژوهش، 180 دانش آموز دختر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در دبیرستان های شهر سمنان تحصیل می کردند و به روش نمونه گیری تصادفی گزینش شده بودند. خودپنداره مادر و فرزند توسط پرسشنامه خودپنداره تنسی سنجیده شد و مقیاس دلبستگی بزرگ سال برای ارزیابی سبک دلبستگی فرزندان به کار رفت. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و همبستگی منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. در حالی که رابطه معناداری میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند دیده شد. نتایج نشان داد که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند برخلاف دلبستگی ایمن فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کنند.
تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر رشد اجتماعی فرزندان شبه خانواده تحت پوشش سازمان بهزیستی استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
بازی و نقش آن در رشد شخصیت کودکان
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن به توانایی شناختی ویژه کودکان 4- 5 ساله برای پیش بینی و شرح رفتار خود و دیگران با توجه به حالات ذهنی مانند باور، میل، نیت و ادراک گفته می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش باور کاذب بر پاسخگویی به تکالیف نظریه ذهن کودکان 3 تا 6 سال بود. تعداد 50 کودک پس از اجرای پیش آزمون (تکلیف انتقال غیرمنتظره؛ پرنر و وایمر، 1983؛ به نقل از فلاول، 2000) و پس از همتاسازی بر حسب سن، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت. پس آزمون نظریه ذهن شامل تکالیف انتقال غیرمنتظره، محتوای غیرمنتظره (هاگریف، وایمر و پرنر، 1986؛ به نقل از دوهرتی، 2009) و نمود واقعیت (فلاول، فلاول و گرین، 1983) بود که بلافاصله پس از اجرای آموزش برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در پس آزمون عملکرد بهتری داشت. با استناد به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب پاسخ گویی به تکالیف نظریه ذهن در کودکان 3 تا 6 سال می شود.
ادراکمادران از انگیزه های زیربنایی رفتار کودکدر موقعیت های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کیفیت روابط کودکو مراقب او، مفهومی محوری در ارتباط با عوامل موثر در تحول کودکاست . از آنجا که پاسخدهی مثبت مادر به کودکاز مولفههای مهم شکلگیری دلبستگی ایمن در اوست، ادراکمادر از علت رفتار کودکاز اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی ادراکمادران ایرانی از انگیزههای زیربنایی رفتار کودکدر موقعیتهای دلبستگی و دیدگاه آنان نسبت به پاسخدهی مناسب به این رفتارها، و همچنین مقایسه بین فرهنگی این پدیده بود.
روش: این پژوهش کیفی توصیفی در سال 1388 روی 30 مادر ایرانی دارای کودکان 3 تا 5 سال که به روش نمونهگیری تصادفی از سه مهدکودکشهر تهران انتخاب شدند، انجام شد. 5 موقعیت برای آزمودنیها توصیف و از آنها خواسته شد که علت رفتار کودکدر هر موقعیت و پاسخ مناسب به این رفتار را ذکر کنند. دادهها به روش کیفی تحلیل شد.
یافتهها: بین ادراکمادران از انگیزه رفتار کودکو پاسخدهی مناسب رابطه وجود داشت. در موقعیت خواب بیش از سایر موقعیتها به مقوله ایمنی و وابستگی متقابل توجه شد و پاسخ مثبت بیشتری به این موقعیت داده شد. در مقایسه بین فرهنگی، بین ادراکمادران ایرانی و ژاپنی شباهت بیشتری وجود داشت و آنان بیش از مادران آمریکایی به جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل توجه میکردند.
نتیجهگیری: رفتارهایی که بیشتر به انگیزه جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل نسبت داده میشوند، پاسخ مثبتتری از سوی مادران دریافت میکنند. بنابر ارزشها و باورهای فرهنگی، ادارکمادران از انگیزههای رفتار کودکو پاسخدهی به رفتارهای کودکمتفاوت است.
تأثیر معلم و آموزش و پرورش در بحران هویت نوجوانان
حوزههای تخصصی:
بررسی آگاهی خانواده در مورد انواع سوء رفتار نسبت به زنان سالمند شهر تهران
حوزههای تخصصی:
کاوش کیفی در «نو واژگان» رایج در میان نوجوانان : کاربرد آنها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با رویکرد کیفی (qualitative) به بررسی واژگان و اصطلاحات خودساخته نوجوانان در جامعه شهری ایران می پردازد. یافته های تحقیقات کیفی، اطلاعات مکملی برای یافته های کمی مطالعات عمدتا تجربی فراهم می آورد.
ابزار اصلی این تحقیق گروه های متمرکز بودند. یک گروه متمرکز نوجوانان و یک گروه متمرکز از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش تشکیل و محتوای بحث پس از ضبط، مقوله بندی و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج چهار احتمال را نشان داد: 1) استفاده نوجوانان از واژگان خودساخته به عنوان یک قلمرو حفاظتی؛ 2) استفاده از این گونه واژه ها به عنوان ابزاری برای سرپیچی از نسل پیشین؛ 3) واژه ها و اصطلاحات نوجوانان، نشانه ای از نگرشی جدید؛ 4) و نیز نشانه گسست نسلی. همچنین نتایج حاکی از فرایند سه مرحله ای رفتار مشاوران در واکنش به این پدیده (واژگان جدید) است: 1) مقاومت؛ 2) تلاش برای عادی بینی؛ 3) استفاده بهینه از این واژه ها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی در طول مشاوره با نوجوانان. هر کدام از این فرض ها، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
روانشناسی نوجوانی (رشد عاطفی) (7)
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۸
حوزههای تخصصی:
تربیت غیر کلامی در مقابل تربیت کلامی
حوزههای تخصصی:
اثر سبک های هویت بر افسردگی، اضطراب، و استرس دانشجویان: نقش واسطه ی تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثرسبک های هویت بر افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از راه تعهد هویت انجام شد. این پژوهشیک پژوهش همبستگی است، که در جامعه دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تهران انجام شد. نمونه شامل150 دانشجو با میانگین سنی 09/20 و انحراف استاندارد 13/1 سال بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنان به سیاهه سبک هویت(ISI-4) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. تحلیل مسیر نشان داد که سبک های اطلاعاتی و هنجاری دارای اثر مستقیم مثبت و سبک آشفته-اجتنابی دارای اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعهد هویت است. اثر مستقیم تعهد هویت بر افسردگی و اضطراب منفی و معنادار و بر استرس منفی و غیرمعنادار است. اثر غیر مستقیم سبک های اطلاعاتی و هنجاری از راه تعهد هویت بر افسردگی منفی و معنادار و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی مثبت و معنادار است. هم چنین سبک های داده ای و هنجاری از راه تعهد هویت بر اضطراب اثر غیر مستقیم منفی و معنادار دارند و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی براضطراب مثبت و معنادار است. هیچ یک از اثرات غیرمستقیم سبک های هویت بر استرس معنادار نبود. به گونه کلی یافته ها واسطه گری تعهد هویت در اثر سبک های هویت بر سلامت روان دانشجویان را تایید می کند. بر اساس یافته ها، تدارک محیط های دانشگاهی به صورتی که امکان کاوشگری بیش تری برای دانشجویان فراهم آورد می تواند منجر به تعهد هویت بیش تر و درپی آن کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان شود.