فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
بررسی مقایسه ای نتایج ایمان از دیدگاه پولس و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم ادیان ابراهیمی مسئله ایمان است. پولس رسول و فخر رازی، دو متفکر در دو حوزه دینی اسلام و مسیحیت، در این باره به تفصیل اظهار نظر کرده اند. پولس رسول در بحث از نتایج ایمان از نجات، عادل شمردگی، زندگی جدید، ایمنی از شرور و دشمنان، آرامش و دریافت وعده های خداوند سخن می گوید. فخر رازی نیز معتقد است ایمان عقاب کفر را از بین می برد. وی آمرزش گناهان، امنیت دنیا و آخرت، رزق کریم، بهشت و آسایش ابدی، عزت و محبت را از نتایج ایمان می داند. نظرات این دو متفکر درباره نتایج ایمان قابل مقایسه است؛ این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه های آن دو در باب نتایج ایمان می پردازد. این بررسی نشان می دهد که هر دو نجات، آرامش، امنیت، آمرزش گناهان و زندگی جدید را از نتایج ایمان می دانند. البته تفاوت هایی در نظرات آن ها نیز وجود دارد.
اتحاد عمل و عامل در اندیشه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عمل (پراکسیس) انسان در ساختن وی سابقه دیرینه در اندیشه بشری داشته و در اندیشه اسلامی اصول فلسفی و تفسیری زیر نقشه راه اثبات آن است: اتحاد نفس و بدن (روح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء)، ترکیب اتحادى قوه و فعل در نفس انسان، علم و عمل هم جوهرند و هم انسان ساز، عملکرد انسان نمودار شخصیت وی است، تجسُّم عمل یا تجسد عمل (أن العمل نفس الجزاء)، عمل از منظر قرآن دارای هویت باطنی است، و استمرار عمل در نسل آینده. این موارد از جمله اصولی اند که بر مبنای آنها به بررسی تطبیقی موضوع پرداخته شده و در پایان نتایج بحث حسن ختام مقاله است.
رویکردهای سه گانة روش شناختی در مطالعات علوم اجتماعی و مقایسة آن با نظریة ادراکات اعتباری علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعضاً برخی مضامین اندیشه های فلسفی جدید را می توان در آثار فلاسفة بزرگ ایران زمین جستجو کرد. در یک تقسیم بندی با مسامحه، مهم ترین تحول معرفت شناختی انسان را می توان به اثبات گرا، فرا اثبات گرا و تکوین گرا تقسیم کرد. فلسفة ""علامه طباطبائی"" هرچند با این سه رویکرد تفاوت اساسی دارد، ولی واجد برخی از مضامین آنها می باشد. یکی از نوآوری های فلسفة علامه، «نظریة اعتباریات» است که به نظر می رسد، دارای وجوه تشابه با رویکردهای فرا اثبات گرایی و تکوین گرایی باشد که این مقاله آن را می کاود. جمع بندی مقالة حاضر این است که هرچند علامه برای برخی پدیده های اجتماعی شأن اعتباری قائل است، ولی معرفت بر این پدیده ها را نسبی نمی داند و امکان شناخت بی طرفانه برای پدیده های اجتماعی اعم از عینی و اعتباری قائل است؛ از این جهت اندیشة علامه از اندیشه های پساتجددگرایی زاویه می گیرد.
چیستی فلسفه دین و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان در نظریه مازلو» با رویکردی بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
نظریه «انگیزه های انسانی» مازلو یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین نظریات روان شناسی از زمان پیدایش آن بوده است. در این نظریه، نیازهای اساسی انسان به ترتیب اهمیت در قالب یک هرم گنجانده شده است و بر اساس آن، نخست می بایست نیازهای اولیه ای همچون نیازهای فیزیولوژیک، نیاز ایمنی و ... برآورده شوند تا بتوان به بالاترین سطح نیازها یعنی نیاز خودشکوفایی و تعالی متوجه گردید. به این ترتیب، یک نظم ناگزیر و سلسله مراتب معین بر نحوه تأمین نیازها حکم فرماست. پژوهش حاضر اصل «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان» را در نظریه مازلو از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام و بر اساس آیات قرآن کریم و با روش تحقیق کیفی تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی، نقد و بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به منظور دستیابی به خودشکوفایی و تعالی مورد نظر قرآن، تأمین مرحله به مرحله نیازها ضرورتی ندارد و حتی در برخی موارد لازم است که انسان با اختیار خود از برخی یا همه نیازها به یکباره چشم بپوشد. ازجمله موارد نقض قرآن بر این اصل، می توان به روزه داری، پرهیز از ریا، شهادت طلبی و آزمایش الهی اشاره کرد.
جایگاه انگاره دین در نظام فلسفی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هگل دیدگاهی تاریخی درباره دین و سیر تکامل آن دارد. این سیر با حرکت روح از نازل ترین مرتبه آغاز می شود و تا رسیدن به عالی ترین جایگاه -روح مطلق- ادامه می یابد؛ روح آدمی با گذار از هنر، به دین می رسد و سپس، به سوی عقلانیت محض حرکت می کند. در این مقاله، در پی آنیم تا نخست، به شیوه ای توصیفی، معانی متفاوت مورد نظر هگل از انگارة دین را، در دوره های مختلف فکری وی، بیان کنیم؛ سپس، به پدیدارشناسیِ تاریخیِ این انگاره از دید وی خواهیم پرداخت. هگل معتقد است که انگاره دین ماهیت دوگانه ای دارد: ازیک سو، متشکل از امر حسی- هنری و ازسوی دیگر، دارای وجهی مفهومی-فلسفی است؛ براساس همین نگرش، انگاره دین را به عنوان یک حد وسط منحصربه فرد، نسبت به دیگر واسط ها، در سیر تکامل روح تبیین می کنیم. علاوه بر این، از تأثیر صورت سه گانة اقانیم مسیحی بر تلقیِ دیالکتیکیِ هگل از سیر تاریخیِ روح یاد خواهد شد، به مثابه امری که خوانش های متفاوت و گاه متضاد از فلسفه هگل به دست می دهد.
بررسی نظریه ی «معرفت ناگرایی سیاسی» از منظر فیلسوفان غربی و متفکران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای فلسفه ی سیاسی نظیر دیگر شاخه های حکمت عملی، مشتمل بر قضایای ارزشی و هنجاری است. تحلیل های شکاکانه نسبت به ماهیت قضایای هنجاری و ارزشی عدّه ای را به «معرفت ناگرایی» و روی کردی غیر شناخت گرایانه نسبت به حوزه ی فلسفه ی سیاسی کشانده است که بر اساس آن، گزاره های الزامی و ارزشی و اخلاقیِ مربوط به اندیشه ی سیاسی را از سنخ باور و تصدیق و معرفت ندانند. در مقاله ی حاضر، ضمن بررسی و نقد ادله ی مهم «معرفت ناگرایی سیاسی» به پی آمدها و نتایج این معرفت ناگرایی در قلمرو فلسفه ی سیاسی اشاره شده است. همچنین مقاله کوشیده است در فضای تفکر سیاسی اسلامی نیز از احتمال گرایش به «معرفت ناگرایی» بر اساس تحلیل ادراکات اعتباری و عدم امکان اقامه ی استدلال در قضایای هنجاری و ارزشی بحث نماید.
از نتایج این تحقیق، اثبات این نکته است که وجود عدم توافق در پاره ای از داوری ها و گزاره های حوزه ی سیاست، هرگز دلیلی بر «معرفت ناگرایی» نخواهد بود، همچنان که نشان خواهد داد که دست کم برخی از داوری های ارزشی ما راجع به موضوعات سیاسی به «معتبر» و «نامعتبر» و «درست» و «نادرست» تقسیم می شوند و بسیاری از گزاره های حوزه ی سیاست استدلال پذیر است.
دین و اخلاق، مقایسه رویکرد کرکگور و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
از نظر کرکگور، اخلاق در مرحله دینی که سومین مرحله از مراحل زندگی است محقق می شود و مؤلفه اصلی آن، تسلیم در برابر امر مطلق دین است. ارزش های عام، کلی و عقلی در اخلاق، اعتباری ندارند. اخلاق از نظر اشاعره با مؤلفه حسن و قبح و تکلیف دینی، الاهی و شرعی، از حسن و قبح و تکلیف ذاتی و عقلی، دوری می جوید. از این رو، در اخلاق کرکگور و نیز در اخلاق اشاعره، عقل جایگاهی به منزله معیار اخلاق، معرفت اخلاقی، الزام اخلاقی و انگیزش اخلاقی ندارد؛ و این مراتب، کاملاً در اختیار دین است. این مقاله ضمن نشان دادن اخلاق دینی کرکگور و اشاعره، اختلاف های آن ها را نیز در این رویکرد مشترک بیان می کند. اشاعره از بدو امر، دلالت و حکم اخلاقی را از دین می گیرند؛ اما کرکگور در اصل برای عقل، دلالت و حکم قائل است، اما امر مطلقِ دین، باعث می شود دلالت و حکم عقل به تعلیق درآید؛ همچنین بر خلاف آن که کرکگور مفاهیم ارزشی و الزامی اخلاق را با عقل درمی یابد، اخلاق اشاعره، حتی در ساحت معنا و مفاهیم اخلاقی نیز به دین وابسته است.
جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به بررسی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور می پردازد از یک مقدمه و دو بخش اصلی تشکیل یافته است. پس از شرح مختصر و مقدماتی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور، در بخش اول، تحت عنوان« انتقاد از نقد اول»، ارزیابی انتقادی شوپنهاور از کانت در قالب سه مفهوم شیء فی نفسه، معنای تجربه و مقوله علیّت به تصویر کشیده می شود. نکته قابل توجه این بخش این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، نه تنها شیء فی نفسه را با اراده یکی می گیرد، بلکه آن را قابل شناخت نیز می داند. در بخش دوم، تحت عنوان«انتقاد از نقد دوم»، انتقادات شوپنهاور از اخلاق کانت و مفاهیم کلیدی آن مثل امر مطلق، صورت گرایی اخلاق و نیز مساله مهم آزادی توضیح داده می شود. نکته قابل توجه این بخش نیز این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، انسان را فاعل آزاد و مختار نمی داند بلکه معتقد است که انسان همواره تحت تأثیر انگیزه هایش قرار دارد. در پایان، پس از مشخص شدن انتقادهای شوپنهاور از کانت بر این امر اشاره می شود که او بطور کلی ، علی رغم انتقادات تندی که از کانت می کند، همواره کانت را ستوده و به اعتراف خودش از او مطالب زیادی را الهام می گیرد.
نظریه ابرمرد و نقد آن از منظر آموزه های دینی و مبانی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش جهت تبیین جایگاه انسان در جهان، یکی از محورهای اصلی تفکر فلسفی مغربزمین بوده که ماحصل آن، نظریات مختلفی چون ابرمرد نیچه است. نیچه در اعتراض به رویکردهای پیشین نسبت به انسان، درصدد برآمد تا ضمن بازتعریف جایگاه انسان در جهان، به بحرانهایی که مدرنیته پیش روی جامعه انسانی نهاده بود، پاسخی درخور دهد. نظریه ابرمرد در چنین بستری شکل گرفت. اما این نظریه نیز بسان دیگر نظریات و مکاتب بشری، تناقضات و ایرادات عمدهای با خود به همراه داشت که سیل انتقادات را به سمت خود روانه ساخت. این نظریه با مبانیای چون نسبیتباوری، بنیادگریزی و ترجیح تن بر روان در مقابل تفکر دینی قرار میگیرد؛ بنابراین انتقاداتی از سوی اندیشه دینی بر آن وارد است. از طرفی این نظریه با تناقضات درونی همچون ایجاد بنیادی متصلب، تأکید بر حقانیت نظریه ابرمرد و عدم ارائه الگوی بدیل مواجه است. این تحقیق ضمن واکاوی ابعاد نظریه ابرمرد نیچه در چارچوبی نو، به نقد و بررسی آن از جنبههای دینی و عقلی پرداخته است.
پوپر و عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوپر معتقد است که هایزنبرگ در تعبیرش از اصل عدم قطعیت دچار اشتباه شده است. به نظر وی، وجود حدی برای دقت که مدعای هایزنبرگ است، نتیجة منطقی فرمول های تئوری کوانتوم نیست، بلکه فرضی اضافی است. به باور پوپر، تعبیر هایزنبرگ از عدم قطعیت حاوی عناصر متافیزیکی و لذا ابطال ناپذیر است. پوپر با ارائة نظریة پراکندگی آماری، تفسیری جدید از عدم قطعیت ارائه می دهد تا نشان دهد امکان اندازه گیری هایی دقیق تر از آن چه اصل عدم قطعیت مجاز می شمرد با فرمول های تئوری کوانتوم یا تفسیر آماری این تئوری منافات ندارد و در صورت تفسیر آماری فرمول های تئوری کوانتوم، فرض اضافی هایزنبرگ با آن فرمول ها در تناقض خواهد بود.
بررسی مسئله تأثیر نسبیت فیزیکی بر اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا اواخر قرن نوزدهم، فیزیک نیوتنی حاکم بلامنازع جهان علم بود. نیوتن معتقد بود مکان، زمان، حرکت و جرم اجسام مطلقند و نسبیت در آنها راه ندارد؛ اما با آغاز قرن بیستم، نخستین جرقه های فیزیک نسبیت و کوانتوم، فیزیک نیوتن را مورد تردیدهای جدی قرار داد. در این میان، برخی از فیلسوفان علم و فیزیک دانان قرن بیستم که متأثر از دو انقلاب نسبیت و کوانتوم در فیزیک نوین بودند، ادعا کردند که با سقوط فیزیک کلاسیک نیوتنی که داعیه دار قطعیت و جبر در نظام طبیعت است، نه تنها اختیار و انتخاب آزاد آدمی تضمین می گردد، ارزش های اخلاقی نیز تابع زمان و مکان شده، قطعیت و شمول خود را از دست می دهند. بنابراین در این دیدگاه، اخلاق نیز همچون فیزیک جدید، نسبی می باشد.
این نوشتار، ابتدا با شرح و توضیح جداگانه نسبیت در فیزیک و اخلاق، حالات ممکن میان این دو برشمرده شده و سپس این ادعا نقد شده است.
نسبیت در تلقیهای دینی ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
بررسی و نقد دیدگاه پلنتینگا درباره داروینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
پلنتینگا در تبیین تعارض تکامل و آموزه خلقت، به تجزیه و تحلیل «نظریه تکامل» می پردازد. او نظریه تکامل را، که به «واقعه عظیم تکاملی» تعبیر می کند، متشکل از چندین نظریه می داند و در قبال بخشی از نظریه عظیم تکاملی که «نظریه تبار مشترک» است، موضع می گیرد؛ همچنین، برداشت های الحادی را از نظریه تکامل ناشی از برداشت نامتناسب «طبیعت گرایانه» از نظریه تکامل می داند که در قبال آن، بر این نظر است که می توان از تلقی خداباورانه از نظریه و تلفیقی از نظریه های علمی و نظریه های دینی دفاع کرد. او موضعی دوئمی نسبت به علم اتخاذ می کند و از علم آگوستینی که نوعی نظریه علم دینی است، دفاع کرده و برای آن استدلال می آورد.
در این نوشتار، نخست، نقدهای هسکر و مک مولین به موضع پلنتینگا آورده می شود و سپس برخی پاسخ های او تحلیل می گردد؛ در پایان، به بررسی دیدگاه او و ارزیابی نقدهای آن دو منتقد خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه هسکر و مک مولین به هسته اصلی بحث پلنتینگا دست نیافته اند؛ درنهایت، نیز نقص نظریه پلنتینگا برای تعبیر دینی از تکامل نشان داده خواهد شد.
فیزیک کوانتومی و امکان «شعورمندی» ذرات فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قرن ها پیش، اندیشمندان و حکمای مسلمان با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین متقن عقلی به اثبات سریان داشتن علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند. دانشمندان علوم تجربی به امکان وجود نوعی شعور و آگاهی در برخی مواد و اشیای ظاهراً بی جان اشاره داشته اند. گستردگی «علم» در سراسر هستی حتی در ذرات مادی، فیزیک را نیز در این بحث سهیم می کند. در نظریة کوانتوم، بعضی پدیده ها از جمله آزمایش انتخاب تأخیری ذرات مطرح می شود و چنین می نماید که ذرات از موقعیت پیرامون خود آگاهی دارند و رفتار مناسب با آن را انتخاب می کنند؛ همچنین، در بعضی از مدل های بدیل و رقیب نظریة رایج کوانتوم (مدل بوهم دوبروی)، موج راهنما یا میدان اطلاعات مطرح است که این ها اشاره ای بر امکان شعورمندی ذرات فیزیکی دارند.
چند جهانی و آزمون پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندجهانی و استناد به اصل یا استدلال آنتروپیک اخیراً در برخی زمینه های فیزیک مطرح شده است. در این مقاله بحث می کنیم که سه نوع چندجهانی در صورت بندی لاگرانژی سیستم های فیزیکی قابل تمیز است و استدلال می کنیم که چندجهانی می تواند ناشی از اثری کلاسیک باشد؛ چنان که در مناظر نظریة ریسمان بروز می یابد یا اثری کوانتومی مانند آن چه در مدل تورم آشوبناک دیده می شود. سپس با ارائة دو استدلال له چند جهانی، مروری انتقادی بر نظراتی خواهیم داشت که در آن ها حکم به ترک معیار آزمون پذیری تجربی شده است. نظر ما این است که چنین کاری نوعی نقض غرض است، زیرا فرق فارق علوم تجربی و دیگر معارف بشری، تجربی بودن آن است. بنابراین نظریة چند جهانی باید مکانیزمی آزمون پذیر ارائه دهد تا جزو قلمرو علم تجربی تلقی گردد. در این مقاله ما معیاری نیز برای آزمون پذیری ارائه می دهیم.
نقش پیش فرض در فهم متن ازنظر علامه طباطبایی و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
نقش و دخالت پیش داوری، انتظارات و ذهنیت مؤلف در فهم متن، ازجمله ارکان هرمنوتیک فلسفی است. در قرن بیستم گادامر با ارائه نظریه خاص خود درمورد «مقوله فهم» به تبیین هرمنوتیک فلسفی پرداخت. وی معتقد است که هیچ فهمی بدون پیش داوری صورت نمی گیرد. همواره انتظارات، علائق و پیش داوری های مفسر در فهم متن دخیل اند؛ درنتیجه در تفکر وی دستیابی به معنایی نهایی وجود ندارد. آنچه می توان درمورد آن سخن گفت وجود فهم های متکثر و مختلف است، نه فهمی برتر و نهایی. علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر برجسته مسلمان، اگرچه در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها و پیش دانسته ها در تفسیر، به صراحت اظهارنظر ننموده است، ولی براساس نتایج حاصله در این تحقیق، نوعی از پیش دانسته ها و پیش فرض ها (ازجمله پیش فرض های قرآنی و عقلانی) را در تفسیر لازم دانسته و از آن استفاده کرده است. آنچه در این پژوهش مدّ نظر است، نقد و بررسی آرا گادامر و علامه طباطبایی در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها در فهم متن می باشد و همچنین تلاش شده است تا ارتباط و نزدیکی میان این دو دیدگاه درمورد استفاده از پیش دانسته ها تبیین گردد.