فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
تأثیرات فلسفه کلاسیک آلمان و انقلاب فرانسه بر یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
وقایعی که همزمان رخ میدهند، میتوانند از منشأ و عاملی واحد برخوردار باشند. انقلاب عینی فرانسه و انقلاب ذهنی فلسفة کلاسیک آلمان, که دو رویداد مهم سیاسی و فلسفی غرب محسوب میشوند، با یکدیگر تداخل زمانی داشتهاند. این مقاله, اصل قانونگذاری را که محصول جنبش روشنگری در فرانسه و آلمان بوده است، منشأ ظهور دو رویداد فوق میداند. سپس به تأثیرات آندو بر یکدیگر میپردازد و در نهایت, سبب رخ ندادن انقلاب واقعی و عینی در آلمان را بررسی میکند.
اخلاق فضیلت
منبع:
قبسات ۱۳۷۸ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
بیرون شدِ ابن سینا از شکگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پاسخ اصلی ابن سینا در برابر شکگرایی بررسی میشود. او با توسل به اصل عدم تناقض، یعنی بدیهیترین بدیهیات، میکوشد شکاک را بر سر این دوراهی قرار دهد: یا سکوت و اعراض، یا اعتراف به چیزی معین؛ که در هر دو صورت باید از شکگرایی دست بردارد. بهنظر ابن سینا بهترین راه خروج از شکگرایی همین توجه به نحوة حاکمیت اصل عدم تناقض بر همة اظهارات و بر همة واقعیت است.
جایگاه مقولات در منطق ارسطو
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
چالشی در بدیهیات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف دفاعی عقلانی از دیدگاه مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفة اسلامی سامان یافته است. براین اساس، نویسنده پس از ارائة تعریفی از گذارههای پایه و اثبات وجود آنها با تأکید بر دوگونه گزارههای پایه یعنی گزارههای وجدانی که برگرفته از علم حضوریاند و نیز گزارههای اولی درصدد برمیآید تا صدق و تطابق این گزارهها را با واقع و نفسالامر اثبات کند و در ادامه ضمن بررسی نسبت میان قضایای اولی با قضایای تحلیلی کانت به اثبات مدعای خود میپردازد. صورتبندی دیدگاههای مورد نظر این مقاله در پاسخ به تشکیکها و اشکالاتی است که طی هفت مرحله متوجه مبانی معرفت یقینی گردیده است.
نظریه عدالت در اندیشه دیدوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
گرچه دیوید هیوم یک فیلسوف سیاسی مصطلح نیست، برخی دیدگاههای او در تفکر سیاسی اثرگذار بوده است، از آن جمله بینش خاص او درباره فضیلت عدالت. وی با اتکا به رویکرد تجربهگرایانه خویش تلقیِ نفعانگارانهای از عدالت عرضه میدارد و برخلاف تصور مرسوم و رایج، عدالت را یک فضیلت و ارزش ذاتینمیداند و فضیلت بودن آن را به وجود شرایطی خاص مشروط میکند. مقالة حاضر ضمن تبیین تفصیلی دیدگاههای وی درباره عدالت و ارتباط آن با معرفتشناسی و انسانشناسی وی به بررسی و تحلیل انتقادی نظریة عدالت او میپردازد.
گذری به معرفت شناسی
جایگاه مفهوم کلی در نظام اندیشه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
ما اشیاء را در قالب انواع عام و شامل ادراک میکنیم و در زبانمان از مفاهیم کلی استفاده مینماییم; اما نحوة وجود کلی برای ما روشن نیست. واقعگرایان معتقدند که کلی دارای وجود عینی است. مفهومگرایان آن را مفهومی ذهنی میشمرند و نامگرایان کلی را به صرف لفظ عام فرو میکاهند. نظر هگل در این موضوع بدیع است. او تعریف جدیدی از کلی به دست میدهد و آن را کلی انضمامی مینامد. به نظر او, خطاست تصور کنیم که مصادیق مفاهیم ذهنی, نخست تحقق دارند و در مرحله بعد, تمثل ذهنی ما تحقق مییابد و مفاهیم اشیاء از رهگذر عملیات انتزاع و ائتلاف وجوه اشتراک آنها شکل میگیرد, بلکه مفهوم اصل است و چیزها اموری هستند که از طریق مفهومی که در آنها حضور دارد و خود را در آنها آشکار میکند تحقق دارند. این مقاله به تعریف هگل از کلی، رهیافت او به آن، نسبت میان کلی و جزئی و وجود کلی از دیدگاه وی میپردازد.
نخستین اومانیست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۷ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
این مقاله، کوششی برای ارتباط میان تعابیر و تفاسیر متفاوتی است که در اثر نهضتهای معاصر ساختارگرایی و پساساختارگرایی با دانش نشانهشناسی و هرمنوتیک دربارة مقولة زبانشناسی پدید آمده تا توجه دقیقتری بر مسأله زبان و تفسیر معنا، در جهت تأکید بر دیالکتیکی از فرضیات و انتظارات مثبت و منفی، بهعمل آید. همچنین سعی شده که سنتهای جدید زبانشناسانه و تحلیل انتقادی حرکتهای پیشتازانة گوناگونی را که در تاریخ تفسیر ادبی ارائه شده، بازنماید؛ کوششی که بر بخش گستردهای از این نوشته، جنبة کلامی میدهد.
گفتگوی اسلام و مسیحیت از دیدگاه ابن عربی و اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
ادیان بزرگ ابراهیمى امروز در برابر هجوم اندیشههاى الحادى قرار گرفتهاند و باید پاسخگوى انتظارات بشر این عصر از دین باشند. از این رو گفتگوى آنها براى رسیدن به مواضعى واحد اجتنابناپذیر مىنماید. این مقاله بر آن است که راه گفتگو را باید در باطن دین جستجو کرد و در این میان عرفا بیشترین سهم را مىتوانند، داشته باشند. نگارنده در راستاى گفتگوى بین اسلام و مسیحیت، ابن عربى و اکهارت را که بزرگترین عرفاى نظریه پرداز اسلام و مسیحیت اند برگزیده و از دیدگاه آنان بحث را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. تسامح دینى و فرق آن با پلورالیسم، وحدت ادیان و اختلاف شرایع و نیز موانع کلامى گفتگوى بین اسلام و مسیحیت و راههاى رفع آنها از دیدگاه این دو عارف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
ایمان دینی و رنج های وجودی
حوزههای تخصصی:
چکیده
از جمله کارکردهای اصلی دین در روزگار ما، و در واقع در همه قرون و اعصار، کاهش رنجهای انسان است. رنجهای وجودی از زمره اصلیترین رنجهای انسان بهشمار میآیند. رنجهایی از قبیل تنهایی، ناامیدی، پوچی و مانند آن. در این مقاله تلاش کردهایم تا ابتدا تصویری کلی از وضعیت بحرانی انسان معاصر ارائه دهیم، سپس با نگاهی اجمالی به سه رنج اصلی انسان، یعنی رنج نرسیدن، از دست دادن و رنج ناشی از تکرار و خستگی، به اختصار راههای مختلف مواجهه با این رنجها را بیان کردهایم.
همچنین تلاش کردهایم تا شیوه مواجهه امام علی (ع) را به عنوان کسی که تجربهای عمیق در باب رنجهای وجودی انسان و معناداری زندگی دارد، بیان کنیم. سخن اصلی این مقاله این است که در حیات دینی، رنج، درد و سختی وجود دارد، ولی همه این امور در پرتو تصویری معنوی از حیات، معنادار، تحملپذیر و شیرین میگردد.
بررسی چیستی مرگ از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۶
حوزههای تخصصی:
انسانی را بررسی کند تا به وجوه تشابه و تمایز آنها راه یابد. مرگ در اندیشه افلاطون اشتیاق و تمنای موت در افلاطون و ملاصدرا وجود دارد. این نوشتار میکوشد با تحلیل محتوای علم النفس معطوف به مرگ افلاطون و ملاصدرا، ویژگیهای مرگ با اسطوره پیوند خورده است. همچنین او به وجود پیشین نفس معتقد است که در وجود پیش از بدن مشاهده حقایق کرده است. در صدرالمتألهین نیز مفهومی به نام مرگ طبیعی برخاسته از حرکت جوهری و حدوث جسمانی نفس وجود دارد. در پایان بیان میشود افزون بر پیش فهمهای زمانهای، تفاوت مبانی نفس شناسی نیز سبب شده است که بهرغم شباهتها، افلاطون و ملاصدرا فهم متفاوتی از مرگ داشته باشند. افلاطون مرگ را بازگشتی به عالم حقایق میداند؛ چون مرگ جدایی از عالم شدنهاست و فیلسوف مشتاق آن است؛ حال آنکه در اندیشه ملاصدرا مرگ، مرحلهای از تکامل است که پیشتر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده زمینه ساز معرفت حقیقی است.
زیبایی شناسی و هنر در افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدون ترین اندیشه های دوره باستان درباره زیبایی شناسی در آثار افلاطون دیده می شود. زیبایی و هنر از نظر او، ارکان اصلی تربیت اند. افلاطون در موضوع زیبایی به دنبال خاستگاه عینی زیبایی است؛ چیزی که همه زیبایی ها از آن برخوردارند. به باور او، بیان ماهیت زیبایی دشوار است و موفقیت در این زمینه، امکان فهم زیبایی آفریده های انسانی راآسان خواهد کرد. او در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. او در تحلیل زیبایی به عشق نیز توجه دارد و در مقوله هنر نیز هنرها را تقلید از روگرفت می داند.
تناسخ و مسئله تجربه های نزدیک به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
329 - 349
حوزههای تخصصی:
امروزه اندیشمندان در مواجهه با مسئله تناسخ، رویکرد بسیار متفاوتی نسبت به گذشته پیدا کرده اند، شاید تا یک صد سال پیش، بسیاری از مسائل از جمله تناسخ با رویکردی کاملاً عقلی و استدلالی بحث و بررسی می شد؛ ولی انسان امروزی در رویارویی با این مسئله رویکرد تجربی و پسینی را پیشه خود کرده است. یکی از این موارد «تجربه نزدیک به مرگ» یا «Near death experience» است که به اختصار NDE خوانده می شود. گروهی مدعی آنند که هنگام قرار گرفتن در آستانه مرگ بالینی، رخدادها و اتفاقات زیادی را مشاهده کرده اند، دیدن زندگی های متوالی گذشته یکی از مشاهداتی است که توسط این دسته از تجربه گران NDE بازگو و از سوی برخی روانشناسان به عنوان دلیلی بر اثبات تناسخ قلمداد شده است. سؤال اصلی تحقیق این خواهد بود که آیا تجربه های گزارش شده، توان اثبات تناسخ را دارد؟ با بررسی گزارش های این تجربه گران بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل های ارائه شده از سوی روانشناسان، این فرضیه به اثبات می رسد که اگر اصل وقوع تجربه نزدیک به مرگ را هم بپذیریم، بسیاری از جزییات آن، از جمله اثبات زندگی های متوالی بر اساس NDE پذیرفتنی نخواهد بود و این تجربه ها از اثبات آموزه تناسخ عاجز هستند.