فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
یهودیت یونانی مآب و تکوین عهد عتیق
حوزههای تخصصی:
تأثیر فرهنگ یونانی مآب بر سنتهای دینی و قومی مشرق زمین و ظهور فرهنگهای تلفیقی جدید،گذشته از شأن و جاذبههای تاریخی و تبارشناسانه، از جهت منشأ قرار گرفتن برای تحولات بعدی اهمیت مضاعف پیدا میکند. از نمونه های بسیار مهم در دنیای باستان فرهنگ عبرانی کهن و دین یهود است که در مواجهه با فرهنگ یونانی مآب دستخوش تغییرات و تحولاتی گردید که از یکسو بر ساختارهای فکری و هنجاری آن قوم و از سوی دیگر بر محتوا و مضامین کتاب مقدس آنان، تورات تأثیر فراوانی گذارد. در این مقاله تلاش شده است گوشهای از زمینههای این تأثیر و تأثر با ذکر مصادیقی چند و البته از منظر تحولات تاریخی مورد کنکاش قرار گیرد.
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.
اندیشه ی انتقادی
دیالکتیک حقیقت و شیء در فلسفه ی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت، پرسش برانگیزترین مسألة فلسفی است که اندیشة فیلسوفان را همواره به خود جلب کرده است. مارتین هایدگر با تعریف حقیقت به نامستوری (الثیا)، حقیقت را از معیار سنجش صدق و کذب گزاره خارج کرده و به آن جایگاهی هستی شناسانه بخشیده است. در این مقاله ارتباط میان حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر بررسی می شود و استدلال می شود که نگاه هایدگر به هستی های ابزاری تأثیر قاطعی بر حقیقت اندیشی وی داشته است. تفسیر ما از ارتباط حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر متمرکز بر روی بند 44 وجود و زمان است. این بند اوّلین جایی است که هایدگر مسألة حقیقت را به صورت جدّی مطرح می کند. در عنوان مقاله از واژة دیالکتیک استفاده شده است که به نظر می رسد مناسب ترین واژه برای بیان ارتباط دوجانبه میان دو موضوع است. بنابراین دیالکتیک حقیقت و شیء، افق سنجش و ارزیابی حقیقت است که از منظر هستی شناسی پیش دستی و هستی شناسی تودستی واکاوی شده است. این دو گونه هستی شناسی ناظر بر دو نحوة تقرّب و نزدیکی ما با اشیای درون جهانی است. هدف مقاله نشان دادن پیوند میان این دوگونه هستی شناسی و حقیقت اندیشی است.
عقل فعال ابن سینا در نظر توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه عقل فعال در فلسفه مشاء مسئله ای بغرنج است. یکی از مطالبی که در باره آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداخته اند. ابن سینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نماینده مشاء در حکمت اسلامی معرفی کرده اند و خود وی این مسئله را رد می کند- در باره عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفه خود او متفاوت با دیدگاه شارحانی چون اسکندر افرودیسی و تامستیوس است. توماس آکوئیناس، فیلسوف و الهی دان مسیحی، که در نقاط مهمی از اندیشه فلسفی-کلامی خویش متاثر از ابن سیناست، در این مسئله به تبع از موضع مسیحی- ارسطویی خود با برخی از مسائل مربوط به عقل فعال سینوی به مخالفت پرداخته است. پرسشی که در این مقاله مطرح می شود این است که آیا مخالفت وی از موضع هستی شناختی است یا معرفت شناختی؟
پاسخی که این مقاله داده می شود عبارت از آن است که آکوئیناس با اعتماد فلسفی
به ارسطو به مخالفت هستی شناختی با عقل فعال سینوی پرداخته و از نظر معرفت شناسی نیز نتوانسته است با گستره معنای عقل فعال ابن سینا کاملاً همراه شود.
مک اینتایر و ارسطو در حکمت عملی
منبع:
راهبرد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
منشأ دین از دیدگاه پیتر ال. برگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگر از جمله جامعه¬شناسان بانفوذی است که اعتقاد دارد انسان¬ها در طی قرون کوشیده¬اند از طریق دین، وجود خود و جهان را معنادار سازند. به اعتقاد برگر، انسان به علت ناقص بودن ساختار غریزی¬اش، برای معنابخشی به خود و جهان، دین را می¬آفریند. انسان¬ها تلاش می¬کنند تا زندگی¬شان را معنادار سازند. دین نیز به عنوان یک مقولة پرداخته¬شده توسط انسان، در زندگی به آنها معنا و جهت می¬دهد، خصوصاً در مواقع ضروری و مهم زندگی فردی و جمعی. دین نه تنها واقعیت را مشروع و منظم جلوه می¬دهد، که خطر موقعیت¬های حاشیه¬ای را نیز به حداقل می¬رساند. در عین حال که برگر، در جامعه¬شناسی خود، انسان را بنیان¬گذار دین می¬داند، با توجه به روش¬شناسی¬اش باید، رأی او را، حد میانه¬ای بین نظریات خداگرایانه و انسان¬گرایانة محض قرار داد.
نظریه امر الهی اصلاح شده با تقریر رابرت آدامز(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریة امر الهی از نظریه های معروف فلسفة اخلاق است. این نظریه از دیرباز هجمة انتقادهای پرشماری بوده است. رابرت آدامز به دفاع از این نظریه پرداخته و تقریر جدیدی از آن عرضه کرده است. در حالی که روش مدافعان نظریة امر الهی سنتی روشی متافیزیکی است، روش آدامز در دفاع از آن روش سمانتیکی است. آدامز، برخلاف نظریة امر الهی سنتی، معتقد است که مفاهیم اخلاقی واقعیت عینی دارند. ازاین رو به امر الهی وابسته نیستند؛ اما الزامات اخلاقی وابسته به اوامر الهی اند. دلیل وی برای اثبات این مطلب، این همانی الزامات اخلاقی با اوامر الهی است. از دیدگاه این مقاله مهم ترین اشکال نظریة آدامز این است که با وجود پذیرفتن واقعیات عینی مفاهیم اخلاقی، الزامات اخلاقی را از آنها استنتاج شدنی نمی داند.
مفهوم زمان در علم تاریخ
پدیدارشناسی و فلسفه علم
تحلیل فلسفی
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی: