ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
۵۰۶۱.

نگرش مجدد به نظریه مثل ‏

۵۰۶۶.

مفهوم تجربه در تفکر کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷۶
کانت بر اساس تقسیمی که از قضا یا به دست داده است و آنها را به تحلیلی و تالیفی تقسیم نموده و قضایای تالیفی را در دو بخش ما تقدم و ما تاخر تعریف کرده است زمینه مفهوم تازه ای از تجربه را فراهم آورده که پیش از وی سابقه نداشته است کانت ابتدا از امکان ذاتی تجربه پرسش می کند و سپس آن را با امکان تحقق طبیعت پیوند می دهد و در بحث از امکان طبیعت به بحث از متعلق تجربه و نسبت آن با فاعل شناسا می پردازد و نحوه امکان قضایای تالیفی ما تقدم را در سایه آن نسبت تعیین می کند و در این بحث سوبژکتیویته را در قالب ـمن می اندیشم‌‌ به عنوان بنیاد امکان قضایای تالیفی ما تقدم تثبیت می کند بدین ترتیب مفاد تجربه در معنای کانتی آ ن را با امکان تحقق طبیعت پیوند می دهد و در بحث از امکان طبیعت به بحث از متعلق تجربه و نسبت آن با فاعل شناسا می پردازد و نحوه امکان قضایای تالیفی ما تقدم را در سایه آن نسبت تعیین می کند و در این بحث سوبژکتیویته را در قالب من می اندیشم به عنوان بنیاد امکان قضایای تالیفی ما تقدم تثبیت می کند بدین ترتیب مفاد تجربه در معنای کانتی آن که از مبادی تصوریه علوم جدید به شمار می رود می رود معین می شود گفتنی است که این مقاله با نظر به کتاب شی چیست ؟ تالیف مارتین هیدگر تحریر شده است.
۵۰۶۷.

معناداری و اثبات پذیری گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناداری گزاره‏های دینی اثبات‌پذیری پوزیتیویسم زبان دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۲۸
بحث‌ از معناداری‌ و اثبات‌پذیری‌ گزاره‌های‌ دینی، از جمله‌ مسائلی‌ است‌ که‌ در حوزة‌ مباحث‌ کلام‌ جدید و فلسفة‌ دین، اهمیت‌ و اولویت‌ خاصی‌ دارد. در این‌ مقاله‌ می‌کوشیم‌ تا با بررسی‌ اجمالی‌ برخی‌ نظریات‌ مطرح‌ شده‌ در این‌ خصوص، به‌ مبنای‌ معناداری‌ و اثبات‌پذیری‌ گزاره‌های‌ دینی‌ توجه‌ کنیم. با توجه‌ به‌ گستردگی‌ این‌ بحث‌ و ارتباط‌ آن‌ با مباحث‌ گوناگون‌ در حوزة‌ معرفت‌شناسی، فلسفة‌ علم‌ و فلسفة‌ ذهن، صرفاً‌ به‌ ذکر آرا و اقوال‌ و تحلیل‌ کلی‌ آن‌ها در این‌ زمینه‌ بسنده‌ شده‌ است. در این‌ جهت‌ دیدگاه‌های‌ مطرح‌ در مقاله‌ در دو محور دیدگاه‌های‌ پوزیتویستی‌ (معیاری‌ زبان‌ علم) و دیدگاه‌های‌ تحلیل‌ کارکردی‌ گزاره‌ها، ارائه، و ویژگی‌های‌ اصلی‌ نظریات‌ پیشگفته، خلاصه‌ شده‌ است. نگارنده‌ با تأکید بر این‌که‌ تمام‌ نظریات‌ مطرح‌ شده، به‌ رغم‌ تنو‌ع‌ و تعدد، رویکرد پوزیتویستی‌ را دنبال‌ می‌کند، با اشاره‌ به‌ مسألة‌ معرفت‌ و تحلیل‌ اجزای‌ معرفت، مقولات‌ و گزاره‌های‌ دینی‌ را به‌طور کامل، معنادار و اثبات‌پذیر می‌داند، و شواهد و براهینی‌ بر این‌ مطلب‌ اقامه‌ می‌کند. در مقاله، به‌ ضرورت‌ و لزوم‌ تفکیک‌ بین‌ دو مقولة‌ معناداری‌ و اثبات‌پذیری‌ که‌ اهمیت‌ خاصی‌ دارد نیز اشاره‌ شده‌ است.
۵۰۶۸.

محرک اول در نظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا حکمت حرکت زمان فعل قوه علت (فاعلى، غایى، صورى، مادى) شوق محرک اول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۷۱۰۱
هدف از این مقاله تحقیق در خصوص نظر ارسطو در باب محرک اول یا خداست. ارسطو درکتاب مابعد الطبیعه خود درباره حکمت یا فلسفه اولى بحث و براى آن دو تعریف ذکر مى‏کند: 1- بحث درباره علل اولیه واقعیت 2- بحث درباره موجود بما هو موجود. این کتاب خود مشتمل به چهارده کتاب فرعى است. در کتاب آلفا علل اولیه را چهار تا مى‏داند: فاعلى، صورى، مادى، غایى. در کتاب لاندا، وارد بحث از محرک اول مى‏شود. قصد ارسطو تبیین وجود حرکتى است که سراسر عالم مادى را فراگرفته است و از این زاویه است که وارد بحث خدا مى‏شود. از نظر او، کل عالم کاروانى است که از قوه و نقص به سوى فعلیت و کمال روان است و محرک اول که فعلیت محض است، در رأس هرم هستى قرار گرفته و این قافله را به جذبه شوق به سوى خود مى‏کشاند. به تعبیر دیگر او علت غایى حرکت عالم است، نه علت فاعلى آن. ارسطو بعد از اثبات وجود محرک نامتحرک اول، آن را با خدا یکى مى‏داند و براى او صفات الهى مانند حیات و علم قائل مى‏شود و با این کار اصل اول فلسفى عالم را با اصل بنیادین دینى متحد مى‏سازد، بعد از آن که آن دو از هم جدا شده بودند. فعل خداى ارسطو، فکر است و متعلق این فکر هم، تنها خود اوست. بنابراین او علم و عنایتى به جهان ندارد. او معبود هم نیست. همچنان که خالق هم نیست. زیرا ارسطو ماده و حرکت را ازلى مى‏داند. جهان ارسطو غایتمند است، اما نه بدان معنا که موجودات آگاهانه به سوى غایت خویش روانند و نه بدان معنا که خدا، عالم را چنین قرار داده است. نفوذ و تأثیر خدا در عالم مانند نفوذ و تأثیرى است که شخصى ناآگاهانه، در شخصى دیگر دارد یا حتى مانند تأثیرى که یک مجسمه در طالب خود ایجاد مى‏کند. سخن آخر این که آراء ارسطو در باب خدا نه کافى است و نه حتى چندان منظم و مبوّب.
۵۰۷۳.

‌نگاه‌های‌ نقادانه‌ به‌ «شاکلة‌ مفهومی» ‌و رویکردهای‌ نسبی‌گرایانة‌ مبتنی‌ بر آن‌(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۶
برای‌ تبیین‌ شاکله‌های‌ مفهومی‌ و رویکردهای‌ متفاوتی‌ که‌ دربارة‌ آن‌ وجود دارد به‌ سه‌ مدل‌ اصلی‌ و اساسی‌ برای‌ شاکلة‌ مفهومی‌ یعنی‌ مدل‌ کانتی، مدل‌ کواینی‌ و مدل‌ نوکانتی‌ (دیدگاه‌ ویتگنشتاین) اشاره‌ و ویژگی‌های‌ اصلی‌ هر مدل‌ بیان‌ می‌شود. در این‌ نوشتار با توجه‌ به‌ نزدیکی‌ و مکملیت‌ آرای‌ کواین‌ و تامس‌ کوهن‌ برای‌ ارائة‌ شناخت‌ بهتر از رویکردهای‌ مبتنی‌ بر مدل‌ کواینی، مواضع‌ کوهن‌ بررسی‌ می‌شود سپس‌ چند مورد از مهم‌ترین‌ نقدهایی‌ که‌ شماری‌ از فیلسوفان‌ معاصر یعنی‌ کارل‌ پوپر، دانلد دیویدسون، هاوارد سنکی‌ و هاروی‌ سیگل‌ مطرح‌ نموده‌اند ذکر می‌گردد.
۵۰۷۷.

حقیقت وحی تجر به دینی یا عرفانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحی تمثل تجربة دینی تجربة عرفانی نزول وحی ظهور و تجلی حقیقت محمدیه اعیان ثابته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۹۱
مقاله‌ ذیل‌ به‌ تحلیل‌ وحی‌ از منظر تجربة‌ دینی‌ و عرفانی‌ می‌پردازد. نگارنده، نخست‌ به‌صورت‌ مقدمه‌ به‌ چهار رهیافت‌ ذیل‌ از وحی‌ اشاره‌ می‌کند: 1. روان‌شناختی؛ 2. جامعه‌شناختی؛ 3. تجربة‌ معرفتی‌ (فلاسفه)؛ 4. معرفتی‌ و زبانی‌ (متکلمان)؛ سپس‌ دیدگاه‌ همسان‌انگاری‌ وحی‌ و تجربة‌ دینی‌ با تعریف‌ تجربة‌ دینی‌ و تقسیم‌ آن‌ به‌ ذاتی‌گرا و ساختی‌گرا تحلیل‌ و نقد می‌شود. در نقد آن‌ به‌ نکاتی‌ چون‌ لزوم‌ تنزل‌ وحی‌ به‌ تجربة‌ عادی، غیرآسمانی‌ انگاشتن‌ وحی، تکثر ادیان‌ به‌ عدد تکثر تجارب‌ دینی‌ و تعمیم‌ نبوت‌ اشاره‌ خواهد رفت. قسمت‌ دوم‌ مقاله‌ به‌ رویکرد عارفان‌ از وحی‌ اختصاص‌ دارد. در این‌ قسمت، نگارنده‌ با بهره‌گیری‌ از اصول‌ و مبانی‌ عرفانی‌ به‌ تبیین‌ وحی‌ می‌پردازد و تأکید می‌کند که‌ حقیقت‌ وحی‌ نزد عارفان، تجربه‌ است؛ اما نه‌ از قسم‌ تجربة‌ دینی؛ بلکه‌ نوعی‌ تجربة‌ الوهی‌ خاص‌ که‌ مبدأ و پیشینة‌ آن‌ به‌ عالم‌ عقول‌ و مقام‌ واحدیت‌ و صادر اول‌ بر می‌گردد و در واقع، وحی‌ مخصوصاً‌ وحی‌ پیامبر اسلام‌ تجربه‌ دوم‌ و به‌ عبارت‌ دقیق‌تر ظهور تجربة‌ وحیانی‌ پیامبر در عالم‌ عقول‌ است‌ که‌ با نزول‌ عین‌ ثابته‌ پیامبر از حقیقت‌ محمدیه‌ و صعود دوباره‌ و اتصال‌ به‌ آن‌ تحقق‌ می‌یابد.
۵۰۷۸.

‌مسألة‌ اذهان‌ دیگر(2)(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۴۶۰۳
مسئله‌ دیگر اذهان، آن‌ است‌ که‌ ما چگونه‌ می‌توانیم‌ نشان‌ دهیم‌ باور عقل‌ سلیم‌ به‌ اینکه: «دیگران‌ نیز دارای‌ ذهنی‌ مشابه‌ ما هستند» می‌تواند توجیه‌ شود، و اینکه‌ چرا شک‌ گسترده‌ دربارة‌ اذهان‌ دیگر نادرست‌ است؟ فیلسوفان‌ لااقل‌ از دوران‌ دکارت‌ دربارة‌ این‌ مسئله‌ بحث‌ نموده‌اند. آنان‌ برای‌ موجه‌ بودن‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر دلایل‌ بسیاری‌ اقامه‌ کرده‌اند. هدف‌ گراهام‌ در این‌ نوشتار به‌ دست‌ دادن‌ مبادی‌ انکارِ‌ اذهان‌ دیگر و نیز بررسی‌ پیامدهای‌ آن‌ برای‌ فلسفه‌ ذهن‌ است. او با سه‌ دلیل‌ برای‌ توجیه‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر آغاز می‌کند. امروزه، شماری‌ از فیلسوفان‌ این‌ دلایل‌ را ناکام‌ می‌دانند. به‌ عقیدة‌ نویسنده، چهارمین‌ و در عین‌ حال‌ مطلوب‌ترین‌ احتجاج‌ برای‌ حل‌ مسئله‌ اذهان‌ دیگر، روایتی‌ است‌ از آنچه‌ که‌ به‌ «استنتاج‌ به‌ بهترین‌ تبیین» معروف‌ است. گراهام‌ معتقد است‌ بدون‌ باور به‌ اذهان‌ دیگر تشخیص‌ یا توصیف‌ رفتار دیگران‌ عملاً‌ ناممکن‌ خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان