فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
صائب و بررسیِ طول و عرض زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر درباره ی مهلت چند روزه ی حیات، از دیرگاه دغدغه ی آدمی بوده است. اندیشمندان ایرانی نیز در قرون متمادی، درباره ی راز عمر، سخن ها گفته اند. صائب تبریزی، شاعر مضمون گرای قرن یازدهم هجری، نیز از این مضمون ناب، غافل نبوده و از زوایای گوناگون، چند و چون عمر آدمی را کاویده است. در این مقاله، نخست عواملی را که از دیدگاه صائب، سبب ساز عمر دراز تواند بود، در ده بند برشمرده ایم. سپس آن چه را که از نظرگاه او می تواند موجب کوتاهی عمر بشر باشد، در دوازده بند خلاصه کرده ایم. این که در غزلیات صائب و صور خیال او، عمر آدمی به چه چیزهایی تشبیه شده است و شاعر از هر مشبه به چه بهره هایی گرفته است، بخش دیگر این مقاله را شکل می دهد. هم چنین نگاه منتقدانه و طعنه خیز صائب به آرزوی عمر طولانی- که در حضرت خضر(ع) تمثل می یابد- او را به واکاوی عواقب طول عمر می کشاند و به خواننده، این آگاهی را می بخشد که باید به عرض حیات، بیش تر توجه کند و نه طول آن.
نگرشی به زبان شعری اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهدی اخون ثالث به راستی« کلاسیک ترین شاعر متجدد» در شعر معاصر فارسی است. زیرا زبان شعری او به رغم تمامی ناقدان شعر و ادب، دارای ویژگی کهن گرایانه می باشد. زبان شعری اخوان از سه سرچشمه پدید آمده است: نخست، زبان سبک خراسانی، دوم شعر نیما و نهایتا شعر ایرج میرزا. هرچند که بهره وری از این سه منبع به طور یکسان صورت نپذیرفته چنانکه وی در بهره گیری از زبان کهن و بعضی از شیوه های زبانی نیما راه افراط را در پیش گرفته است و به نظر می رسد عامل مهم در گرایش اخوان به زبان گذشته و بیان حقانیت کار نیما، باور و گمان او به این نکته است که هر چیز نو در ادبیات باید حتما سابقه ای در ادب گذشته داشته باشد بعضی از ویژگیهای زبان در شعر اخوان به اختصار عبارت است از: باستانگرایی، استفاده از واژگان و ترکیبات عربی، اشاره به دانش ها، حرفه ها و مناسبت های خاص و...
شکوه های امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" با این که کتاب شریف نهج البلاغه گلچینی از سخنانی است که به امیرالمومنین (ع) مناسبت های مختلف بیان کرده است، دریایی بیکران از معارف الهی است و بعد از قرآن کریم بهترین راهنما برای هدایت بشر و ساختن انسان کامل است. هر انسان خواستار حقیقت می تواند از این دریای زخار به فراخور حال خویش کفی بر گرفته و جان تشنه اش را سیراب کند.
سخنان امیرالمومنین (ع) دارای موضوعاتی است که مهمترین آن ها عبارتست از: فخر، توبیخ و تانیب، حماسه، تخویف و تهدید، ذم و هجا، رثا، وصف، مدح، دعا و ابتهال، حکمت و شکوه. در این نوشتار، ابتدا موضوعات نثر در نهج البلاغه با مثال ذکر شده، سپس یکی از آن موضوعات یعنی «شکوه» مورد بحث قرار گرفته است.
شکوه به معنی شکایت، اظهار نگرانی و گله مندی است و از مصدرهای ساختگی است که در زبان عربی به جای آن شکایت و شکوی بکار می رود. مشتقات کلمه شکوی دوبار در قرآن و سیزده بار در نهج البلاغه بکار رفته است. پس از معنای لغوی شکوه، کاربرد آن در نهج البلاغه بیان شده و به عوامل و انگیزه های آن اشاره شده؛ سپس از میان شکوه های موجود در نهج البلاغه که بیش از 25 مورد است، 20 مورد آن با توجه ذکر شده؛ سپس به موقعیت سخن و جنبه شکوه آمیز بودن آن اشاره و انگیزه شکوه بیان گشته است و در پایان از همه مطالب نتیجه گیری شده است.
"
شعر سرخپوستان آمریکا: زنده ام، زنده، می بینید؟
حوزههای تخصصی:
بررسی مختصات سبکی و موتیف پردازی در غزلیات کلیم کاشانی (990-1061 ه. ق)
حوزههای تخصصی:
کلیم کاشانی، شاعری خلاق، معتدل و پرسخن است که در همة انواع شعر، طبع آزمایی کرده، ولی شهرت اصلی وی در غزل سرایی است. غزلیات کلیم به جز ویژگیهای مشترک سبک هندی، به دلیل نیروی آفرینندگی شعری، تصرفات واژگانی و معنایی و گرایش های غنایی و حکمی از مختصات زبانی، ادبی و فکری برخوردار است.
هنر کلیم در تصویرآفرینی، نازک خیالی و مضمون پردازی است و از تمام امکانات بیانی و بدیعی به صورت معتدل، ساده و روشن استفاده میکند و تصاویر شعری وی با وجود فشردگی، از ابهام و پیچیدگی بدور است. تشبیهات غزلیات کلیم را به سه دسته تقسیم کرده اند: گسترده، دور از ذهن و آفریدة ذوق شاعر.
کلیم در غزلیات خود، بیش تر از استعاره های تشخیص حسی بهره میبرد و گاهی با قدرت ابداع و تصرّف در عناصر طبیعی حتّی از موضوعات غیرشاعرانه، تصاویر بدیع خلق میکند. هرچند اسلوب معادله، از اصلیترین صورت های شعری صائب است، اما وی را آغازگر این شیوه میدانند و یکی از شاخص های شعر وی هم بشمار میرود.
غزلیات کلیم به لحاظ فکری ـ انفسی بیان گر اندیشه های غنایی و فلسفی اوست. بسامد واژه ها و موتیف های خاص وی، نیز در بسیاری از موارد نشان گر اندیشه های مأیوسانه و شک آلود فلسفی است. یکی از مختصات اصلی غزلیات کلیم، همین کاربرد موتیف های خاص است، که مرکز ثقل تخیّل است و نحوة نگرش وی را بیان میکند. موارد یاد شده، در این جستار با تجزیه و تحلیل غزلیات کلیم و بهره جستن از پیشینة تحقیق و با ذکر نمونه هایی بررسی شده است.
تطبیق مبانی کلاسیسیم در فن شعر بوالو و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعهٔ روابط و مشابهت های مکتب های ادبی از مباحث مهم ادبیات تطبیقی به شمار می رود. یکی از مناسب ترین مکتب های ادبی برای مقایسه با ادبیات کهن فارسی مکتب کلاسیسیسم است که بیشترین نقاط اشتراک میان مبانی ادبیات اروپایی و ادب فارسی را در آن می توان یافت. اصول و مبانی کلاسیسیسم را شاعر و نظریه پرداز بزرگ قرن هفدهم فرانسه نیکلا بوالو در کتاب منظوم خود به نام فن شعر به زیبایی بیان کرده است. مهم ترین اصل کلاسیسیسم یعنی خردگرایی را در بنیاد نظریهٔ شعرِ بزرگان ادب فارسی نیز می توان دید. در تاریخ نقد و نظریه های ادبی، بوالو در میان سلسلهٔ شخصیت های ادبی بزرگی چون ارسطو و لونگینوس و هوراس قرار می گیرد که کتابی دربارهٔ فن شعر نوشته اند. در اولین قسمت این مقاله، نخست ویژگی های مهم حیات فکری و ادبی در فرانسهٔ قرن هفدهم، و سپس زندگی و شخصیت نیکلا بوالو بررسی شده است. آن گاه برای تبیین جایگاه کتاب فن شعر وی پیشینهٔ کتاب های فن شعر قبل از بوالو در اروپا به کوتاهی آمده است. در قسمت دوم مقاله، با استفاده از متن کامل نخستین سرودِ فن شعر، که حاوی کلیات و مبانی ادبی است، اساسی ترین اندیشه های ادبی بوالو بیان شده است. شباهت اندیشه های بوالو با نظریات ادبا و شعرای فارسی زبان که در سراسر مقاله یادآوری شده است، نشان می دهد که فن شعرِ بوالو را می توان محوری برای مطالعهٔ تطبیقی اصول مکتب کلاسیسیسم و مبانی ادب کهن فارسی در نظر گرفت.
شکل شناسی داستان های کوتاه محمود دولت آبادی
حوزههای تخصصی:
دولت آبادی بی تردید، یکی از پُر کارترین و سخت کوش ترین نویسندگان دو دهه اخیر ایران است. او قبل از روی آوردن به رمان نویسی و خلق آثار بزرگی چون جای خالی سلوچ و کلیدر داستان های نسبتاً بلندی نوشته است که در همان ها هم تمایل او به نوشتن رمان دیده می شود.
آنچه تا به حال درباره آثارش نوشته اند، اندک است و عموماً به محتوای داستان ها و به ویژه رمان های او مربوط می شود. در این مقاله به شکل شناسی چهارده داستان او در ساحت هایی چون طرح یا پیرنگ، زاویه دید، راوی، شخصیت پردازی، آغاز و انجام و... پرداخته ایم. پیش از شروع بحث نیز به اختصار به زندگی و آثار او تا سال 1357 و سپس به آرای محقّقان دربارة شکل و شکل شناسی اشاره کرده ایم.
ادبیات تطبیقی و ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از حوزه های جدید پژوهشی در قلمرو ادبیات تطبیقی می پردازد. از دیرباز، ترجمه نقش مهمی در تأثیرات و ارتباطات ادبی بین ملل و فرهنگ های مختلف داشته است، ولی همیشه در مقایسه با متن اصلی در مقام نازل تر قرار گرفته و فعالیتی دست دوم و اشتقاقی محسوب شده است. در سه دهه اخیر، نظریه پردازان ادبیات تطبیقی این نگاه سنّتی را به چالش کشیده و برای ترجمه ادبی شأنی فعال و خلاق، هم تراز با متن اصلی، قائل شده اند. این مقاله در دو بخش کلّی چگونگی این روند را بررسی می کند. بخش اول به تعریف ترجمه و انواع آن از دیدگاه زبان شناختی و بخش دوم به بررسی نقش ترجمه در قلمرو ادبیات تطبیقی و ترجمه پسااستعماری می پردازد. نویسنده کوشیده است تا نظریه جدیدی را در قلمروِ رو به گسترشِ پژوهش های ادبیات تطبیقی مطرح کند و امکانات جدید و بدیعی برای پژوهشگران این رشته نوپا در ایران فراهم آورد.
داستان های شاهنامة فردوسی: از استقلال تا انسجام (بررسی و نقد آرای تاریخ محور و اسطوره محور در تحلیل ساختار روایی شاهنامه و ارائة طرحی الگویی از ساختار اثر با استفاده از رویکرد نقد توصیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد توصیفی
داستان های شاهنامة فردوسی در عین استقلال نسبی، در مجموعه ای منسجم، یک کل را تشکیل می دهند. این پیچیدگی روایی باعث شده است، شاهنامه پژو هان از دیرباز برای کشف پیوند هایی که داستان ها را به یکدیگر متصل می کند، کوشا باشند. در تحلیل ماهیت تاریخی یا اساطیری شا هان شاهنامه و خوانش محور طولی داستان ها، سه نوع دیدگاه وجود داشته است: تقسیم بندی سه گانه برتلس و پیروانش، چون صفا و استاریکف؛ تفسیر های تاریخ محور تاریخ گرایانی چون کریستن سن، بویس، هنینگ و خالقی مطلق از پیوند های تاریخی میان داستان های مستقل؛ تأویل اسطوره بنیاد اسطوره گرایانی چون دومزیل، ویکاندر، سرکاراتی و مختاری که انسجام محور طولی متن را بر ژرف ساخت اساطیری نظام مند آن مبتنی دانسته اند. در این جستار، ضمن بررسی و نقد این نظریات، کوشش شده، بر اساس رویکرد نقد توصیفی، دلایل انسجام روایی این اثر، تحلیل و محور طولی داستان های شاهنامة فردوسی به سه بخش اصلی که خاصیت الگویی دارند تقسیم شود: الگوی نخست: ""تاریخ اساطیری"" یا ""تاریخ نمادین انسان و ایران"" (از کیومرث تا کیخسرو)؛ الگوی دوم: ""تاریخ دینی"" یا ""تاریخ دین آوری"" (از لهراسپ تا بهمن کیانی) و الگوی سوم: ""تاریخ روایی"" (از بهمن هخامنشی تا انتها). این سه طرح، الگویی و تکرارشونده اند که با طبیعت چرخه و تسلسلی زمان در جهان اساطیر همخوانی دارند، در نتیجه می توان تجلیات ساختاری آنها را در پیکرة روایی شاهنامه مشاهده کرد.
نگاهی به متن ادبی و اجزای تشکیل دهنده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عنوان این مقاله مربوط به ادبیات و عناصر تشکیل دهنده آن می باشد‘ پرداختن به سه محور اساسی ‘یعنی : تعریف ادب و ادبیات‘عناصر تشکیل دهنده آن و بالاخره تحلیل این عناصر در یک متن ادبی ‘ ضروری می نماید .با چشم پوشی از معانی لغوی واژه ((ادب )) که در کتب لغت به تفصیل به آنها پرداخته شده است و با صرف نظر از تعاریف متعددی که از طرف صاحبنظران و نقادان ادب ‘ درباره معنی اصطلاحی ادب و ادبیات ارائه شده است ‘ اگر بخواهیم یک تعریف جامع و مانع و در عین اختصار ‘از ادبیات بدست دهیم ‘خواهیم گفت : ادبیات ‘ بیان جنبه های مختلف زندگی است در قالب و ساختاری زیبا و هنرمندانه ‘ و وجه تمایز یک متن ادبی از سایر متون‘در اثرگذاری ‘احساس برانگیزی و توانایی آن در ایجاد علاقه و صمیمیت در مخاطب است ‘به عبارت دیگر یک متن ادبی ‘با بیان غیر مستقیم حقائق زندگی و مسائل گوناگون ‘ مخاطب را تحت تأثیر قرار می دهد .
کوه و تجلی آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناخت جنبه ای از اسطوره کوه یعنی قداست و ارتباط معنوی این جلوه پر شکوه طبیعت با عالم ماورایی است. نوعی ارتباط اسرار آمیز، که مطابق اساطیر و اصول اعتقادی ادیان و سرزمینهای مختلف و با دیدی جزئی تر مطابق ادب و آیین مزدیسنا، کوه ها را مکانی مقدس با ویژگیهای اسرار آمیز مختص به خود قرار می دهد؛ ویژگیهایی که شکل دهنده ارتباط معنوی آدمیان با پروردگار قلمداد می شود. همچنین این ارتباط در اساطیر ایران باستان به صورت جایگاه خدایان و ایزدان و قربانگاه مخصوص عابدان برای این ایزدان و الهگان بر بلندای کوه ها آشکار، و در واقع کوه ها مکانی برای عروج و سیر اندیشه از درهای آسمان به جهان علومی تلقی می گردد. فردوسی، بزرگترین شاعر حماسه سرا و اسطوره پرداز ایران زمین این مطلب را چنان در خود متجلی می نماید که ما در سراسر این اثر بزرگ، جایگاه عبادت عابدان و ارتباط معنوی آنان را با پروردگار در اوج کوه ها، که نزدیکترین مکان به آسمان است، می یابیم. در این پژوهش سعی شده علاوه بر کتابهای دینی اوستایی و پهلوی، که بیانگر این ارتباط اسرار امیز است، تمامی مواردی که حکیم توس در شاهنامه خود کوه را مکان برافروش آتش مقدس و یا ارتباط معنوی عابدان و زاهدان با پروردگار خود دانسته است، بیان گردد.
پیدایش تفکر دیوبندی در هندوستان و تأثیر آن بر بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبارزات مردم هند علیه انگلستان به صورت های گوناگونی شکل گرفت. یکی از اقدامات مسلمانان هند برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی استعمار، پایه گذاری مدارس دینی بود. هدف این نوشتار آشنایی با چگونگی تأسیس مدرسه ی دیوبند و تأثیر آن در بلوچستان ایران است. در این مقاله با استفاده از روش «توصیفی- تحلیلی» و با استفاده از منابع دست اول به زبان های اردو، عربی و فارسی تلاش گردیده است سایه روشنی از زمینه های تاریخی شکل گیری مکتب فکری دیوبندی ترسیم گردد. دوره ی تاریخی مورد نظر از اوایل قرن نوزدهم میلادی تا دهه های اخیر است.پرسش این است که آیا مدارس دینی بلوچستان از تفکر دیوبندی در هندوستان تأثیر پذیرفته است و پیشگامان تأسیس مدارس دیوبندی در بلوچستان چه اقداماتی در این زمینه انجام داده اند؟ چنین فرض می شود که انجام اصلاحات آموزشی در بلوچستان تحت تأثیر تفکرات دیوبندی در هندوستان شکل گرفته و این روند تاکنون تداوم یافته است. این بررسی نشان داد که شاگردان بلوچ ایرانی که در مدرسه دیوبندی هند تحصیل کرده بودند، پس از بازگشت تحوّلاتی در مدارس دینی و جریان های فکری بلوچستان ایران به وجود آوردند و جماعت های تبلیغی کنونی با الهام از الگوی دارالعلوم دیوبندی به فعالیت می پردازند.
ساختار روایی کلیله و دمنه براساس گفتمان کاویِ تعاملِ رای و برهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه ازجمله آثار ادبی- سیاسی است که محققان عمدتاً برای اثبات جنبه سیاسی داستان ها و تعیین نوع اندیشه سیاسی یا نوع روابط قدرت در آنها، به محتوای داستان ها پرداخته و از تامل در ساختار حکایات بازمانده اند؛ درحالی که مشهودترین دلالت برای درک موارد مذکور، ساختار این داستان هاست که با تعامل گفت و شنودی دو کارگزار روایی، یعنی رای و برهمن، به مثابه پیوند دولت و دین، در تمام حکایات تداوم می یابد. این تحقیق با تاکید بر دلالت های زبانی روایی متن، درصدد بررسی روابط قدرت میان رای و برهمن و نیز تعیین میزان همخوانی داستان ها با الگوی پیوند دولت و دین است. به همین منظور تعامل آن دو از منظر دو الگوی گفتمان کاوی با نام های «حق نوبت گیری» و «اصل پرسشگری»، در کلیله و دمنه ترجمه نصرالله منشی بررسی شده است و نتیجه نشان می دهد که غرض از تعامل گفت وشنودی «رای» با «برهمن»، علاوه بر تاکید بر پیوند دولت و دین، کسب مشروعیت برای رای است.
اصطلاحات صوفیه
واسازی عشق در غزلیات سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به بررسی پارادوکس عشق در غزلیات سعدی می پردازد و معتقد است که عشق در معنای کلاسیک و اصالت محورش مفهومی واحد، یک دست، بدون تناقض، متافیزیکی و دست یافتنی است، اما نگاه پارادوکسی به عشق آن را درون نوعی تناقض قرار می دهد و این همان پارادوکس حضور و غیاب است. در ادامه برای تبیین سخن خود به شش موضوع می پردازد:
1. عشق متنی و فرامتنی 2. عشق کمال و نقصان 3. عشق خود و دیگری 4. عشق فعال و منفعل 5. عشق نگهداری و ویرانی 6. عشق شباهت و تفاوت.
بررسی شخصیت های داستان «اناربانو و پسرهایش» از منظر «تن بیگانة» کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژولیا کریستوا، نظریه پرداز پساساختارگرای معاصر، ادراکی عمیق از بن مایه های مضمونی و نظریِ «ادبیات مهاجرت»، نظیر «دیگری»، «دیگربودگی»، «بیگانه» و «بیگانگی» به دست آورده است. او در کتاب بیگانه با خویشتن با واکاوی عوامل روان شناختی و جامعه شناختیِ دیگربودگی و تحلیل عمیق مفاهیم بیگانه و بیگانگی درصدد برمی آید که مؤلفه های هویت، درک مکان و زمان نزد بیگانه، نقش زبان مادری، گسست از فرهنگ خودی و مرگ تبار را در ساحت آفرینش های ادبی بررسی کند. در این نوشتار، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه جایی دیگر، اثر گلی ترقی را انتخاب کرده ایم تا ببینیم آثار ترقی چگونه نمونه ا ی زبده از بازنمایی تجربه بیگانگی و دیگربودگی در متن ادبی به شمار می روند. خوانش این داستان با تکیه بر نظریه کریستوا نشان می دهد مهاجرت از سرزمین خود به سرزمینی دیگر، گسست «سوژه» از زبان مادری و درنهایت تزلزل هویتِ او را به دنبال دارد؛ «بیگانه» در هر مکان و زمانی، «دیگری» تلقی می شود و تعلیق در مکان و زمان مانع هویت یابی سوژه در مکانی مشخص می گردد.