فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
قصه غمگین غربت (تأملی بر شعر «خوان هشتم و آدمک» سروده مهدی اخوان ثالث (م . امید)
حوزههای تخصصی:
علامه محمد شبلی نعمانی و برخی از آثار اسلامی وی
حوزههای تخصصی:
طرز عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصری، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، یکی از بزرگترین مدیحه سرایان و قصیده پردازان شعر فارسی است. از وی 70قصیده و 77 رباعی و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهای شان، موضع گیری های متفاوتی در قبال او داشته اند: عده ای مدیحه سرایی وی را مورد انتقاد قرار داده اند، برخی از تجملات او – که در نتیجه ثنا گستری به دست آورده بود – یاد کرده اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی تاثیرهایی پذیرفته اند.زبان عنصری از نظر کهنگی های زبانی،به زبان شاعران عصر سامانی شباهت بسیاری دارد، اما عناصر عربی در سخن وی فراوان تر است. وی بیشتر به سرودن قصیده های مقتضب، یا قصیده هایی با تغزل کوتاه، تمایل دارد. قصاید او مجموعا در 9 وزن متداول و پرکاربرد فارسی سروده شده و پرکاربرد ترین آن« بحر مجتث مثمن مجنون محذوف» (37%) است. بیشتر قصاید او (87%) ردیف ندارند، اما نیمی از رباعیات او ردیف دارد. وی به واج آراییی، ترصیع، جناس مضارع وزاید، سجع، اشتقاق، جمع و تقسیم، لف و نشر، تناسب و تضاد، سوال و جواب و حسن تعلیل، توجه خاصی دارد. با اینکه شاعری مداح است به معانی عام و کلی نیزتوجه دارد، به گونه ای که در امثال و حکم دهخدا 76 بار از اشعار او مثال آورده شده است. مهم ترین عنصر بیانی در شعر عنصری تشبیه است. از انواع تشبیه، تشبیه بلیغ، تشبیه های حسی، عقلی و خیالی و تشبیه مضمر مورد توجه او می باشد. عنصری اولین شاعری است که تشبیهات عقلی و وهمی و خیالی را فراوان به کاربرده و شاعران دیگر، در این شیوه از او پیروی کرده اند.عنصری شاعری است. بلند نظر، واقع بین، در مدیحه گوی معتدل، صاحب دانشهای عقلی، اهل استدلال و دارای بینشی اشرافی، و این ویژگی ها در شعر او نیز انعکاس دارد.
نقش تمثیل در داستان های مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل بخش اعظم منظومه های عرفانی ادبیات کهن را دربرمی گیرد که اکثر مآخذ آنها دین و اسطوره است. تمثیل، در داستان های مثنوی معنوی و حتی در غزلیّات مولانا، جایگاه والایی دارد. تمثیلی که در ادبیات مدّ نظر است، بیشتر حکایاتی در جهت توضیح و تفسیر اعتقادات اخلاقی و عرفانی است که نمونه ای از ادبیّات تعلیمی تخیّلی محسوب می شوند تا جاذبه بیشتری داشته باشند. در حقیقت، زبان و بیان مولانا بیشتر به شیوه تمثیل رمزی، یعنی ارائه یک شخصیّت، اندیشه یا حادثه و اتفاقی، در دنیای ملموس از یک سو و بیان موضوعی فراسوی ظاهر آن است. رمز در تمثیل، بیانِ یک معنی یا نشان دهنده شیء خاص و غیرمحسوس است. حکایات مثنوی معنوی، بیشتر از نوع «تمثیل آرا و عقاید»ند که در آن شخصیّت ها مفاهیم انتزاعی را مُمثّل می کنند. در این صورت معمولاً پیرنگِ اثر در خدمت انتقال آموزه و عقیده ای است که آیات و احادیث را در قالب تمثیل، شعر، برهان و عرفان، تفسیر و بیان می کند. در این مقاله سعی داریم انواع تمثیل را در اشعار مثنوی با توجه به تقسیم بندی غربیان با زیر مجموعه های، فابل، پارابل، اگزمپلوم و فراتر از این انطباق به صورتِ تأویل، اثرپذیری گزارشی و تناقض، با ذکر نمونه هایی بررسی کنیم.
نگاهی به باز آفرینی حکایت پیل در تاریکی مثنوی معنوی پیل اندر خانه ای تاریک
حوزههای تخصصی:
بحثی درباره «شعر چریکی»
حوزههای تخصصی:
نقد رمان آزاده خانم و نویسنده اش، نوشته دکتر رضا براهنی: به صدا درآوردن جهان آینده
حوزههای تخصصی:
نقد اساطیری شخصیت جمشید از منظر اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی، یکی از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است که بر یافته های روانشناسی معاصر و بخصوص نظریات کارل گوستاویونگ، روانپزشک شهر سوئیسی و نظریه شخصیتی او «روانشناسی تحلیلی» استوار شده، و شکل گیری آن در ادامه تکامل نظریه نقد روانشناختی است که بر مبنای نظریه روانکاوی زیگموند فروید، روانپزشک اتریشی به وجود آمده است. در این جستار به شکل گیری الگوی شاه - پریستار در مورد شخصیت جمشید، شبیه سازی او با کهن الگوی مانا )فره( تورم روانی و عظمت یافتن او، بنیاد نهادن عصر طلایی و آرامانشهر )ور جمکرد( و دلایل گناه و فروپاشی نهایی وی بر اساس روایات شاهنامه و اوستا پرداخته، و سعی شده است چرخه تغییرات این اسطوره بر اساس روش نقد اساطیری تفسیر شود.
مقایسه اجمالی تفسیر خواجه عبدالله انصاری و کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر خواجه عبدالله انصاری، از آثار گرانبهای اوست که تاکنون متن کامل آن پیدا نیست و جز به یاری بعضی مأخذ، به قسمتی از مطالب آن نمیتوان دست یافت. مهمترین اثری که بخشی از مباحث آن را در خود محفوظ داشته؛ تفسیر کشفالاسرار و عدهالابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی عارف و مفسر بزرگ اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. این مقاله، بررسی اجمالی است در باب آنچه در تفسیر میبدی به نام خواجه عبدالله انصاری آمده یا بگونهای نقل شده است که خواننده انتساب آن را به خواجه یقین خواهد کرد. این بررسی نشان میدهد که ابوالفضل میبدی مقدار ناچیز از تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در بخش عرفانی کتاب خود، (نوبت سوم) کشفالاسرار، آورده است. میبدی، تفسیر خواجه عبدالله انصاری را، کتاب شیخالاسلام انصاری در تفسیر قرآن میخواند. بنابراین به نظر میرسد این کتاب نام و عنوانی خاص نداشته و به همان عنوان تفسیر خواجه عبدالله انصاری معروف بوده است. مطابق نظر ابوالفضل میبدی و با عنایت به دیگر آثار خواجه عبدالله انصاری، میتوان دریافت که کلام خواجه در تفسیر نیز در نهایت ایجاز بوده است و از سوی دیگر، گفتههای منقول از خواجه در تفسیر کشفالاسرار، بعضی بطور کامل و بعضی بصورت جزئی تکرار شدهاند که خود از حجم مقدرا بازمانده تفسیر خواجه میکاهد. منقولات کشف الاسرار،نشان ازصد میدان و منازل السائرین خواجه دارد و به روش پیر هرات ،که طریقت و حقیقت را با رعایت کامل اصول شریعت می خواهد ;متناسب است.
تحلیل گفتمان انتقادی و ادبیات
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی با ادبیات از طریق مطالعات تحلیل متون ادبی، سبک شناسی و نقد ادبی مرتبط است. تحلیل گران گفتمان انتقادی بر این باورند که متون ادبی نیز مانند سایر متون در خدمت ارتباط اند. از این رو آنها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. تاریخ، ساختارهای اجتماعی و ایدئولوژی در نقد زبان شناختی از منابع اصلی دانش به شمار می روند و تحلیل گرانِ رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی معتقدند که تولید، فهم، خوانش و تحلیل متون به عواملی همچون بافت خرد و کلان اعم از مسائل فلسفی، تاریخی، سیاسی، جامعه شناختی، ایدئولوژیکی و گفتمان وابسته است؛ چرا که رابطه بین مردم و جامعه به صورت تصادفی و دلبخواهی نیست بلکه توسط نهادهای اجتماعی و دیگر عوامل دخیل در گفتمان تعیین می شود و ادبیات و متون ادبی هر دوره نیز در بافت خاصی تولید، تحلیل و تفسیر می گردد. در این راستا زبان شناسان انتقادی همچون فاولر الگوهایی برای تحلیل، تفسیر و نقد متون ادبی ارائه نموده اند. در نگاه تحلیل گران گفتمان انتقادی ادبیات به مثابه زبان و گفتمان است.
گمشده لب دریا (نقد و معرفی کتاب)
حوزههای تخصصی:
در بازار گرم حافظ شناسی کتاب گمشده لب دریا دفتری پربرگ و بار است. چاپ نخستین کتاب در سال 1382، در 22+ 524 صفحه به وسیله انتشارات سخن به بازار کتاب عرضه شده بود. این کتاب به تازگی با همین ویژگی ها تجدید چاپ شده و چاپ سوم بهانه ای برای معرفی و مروری بر آن است. موضوع کتاب تأملی در معنا و صورت شعر حافظ است که نویسنده آن، تقی پورنامداریان، با تأملی دیگر و رویکردی جدید، ویژگی های شعر حافظ یا همان «لطایف و ظرایف» آن را موشکافی کرده است، به گونه ای که خواننده با نکات و دقایق و مطالب متنوع و گاه متفاوت با آنچه تاکنون درباره حافظ گفته و نوشته شده است، رو به رو می شود.
تشبیه مرکب در غزل سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد و تحلیل تشبیه مرکب و بحث درباره انواع آن در غزل سبک عراقی، می تواند راهگشای علاقمندان به مطالعات ادبی جهت فهم بهتر آثار غنایی این دوره باشد. تا آن جا که بنده کنکاش نموده است، تحقیق مستقلی در این زمینه از سوی محققان صورت نگرفته است. بنابراین به منظورتحقق این هدف 10% غزل های دوازده شاعر معروف و موثر این دوره (به جز غزلیات مولوی که به سبب گستردگی بیش از حد به 5% بسنده شده است) مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. بسامد تشبیهات مرکب در دیوان شاعران این دوره، دارای اوج و حضیض است و با نزدیک شدن به پایان این دوره، از میزان تشبیهات مرکب در غزلیات کاسته می شود. فراوانی این نوع تشبیه در شعر شاعرانی همچون سعدی، خواجو، کمال الدین اسماعیل، عراقی و عطار بیشتر از دیگران است؛ اما تنوع اغراض تشبیه که بیانگر نگرش فکری و جهان بینی شاعر است، در غزلیات مولانا از همه وسیع تر و گسترده تر است؛ ضمن این که حداقل یک سوی تشبیهات مرکب برخی از شاعرانی که شعرشان صبغه عرفانی دارد، از نوع عقلی است. سعدی در زمینه تشبیه مرکب تمثیلی و خواجو و انوری در تشبیه مرکب تخییلی از سرآمدان روزگار خود هستند.
انواع نقد ادبی (2)
حوزههای تخصصی:
عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطّی در تاریخ مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر سده ششم هجری و به ویژه از دوره مغول به بعد، در کنار رونق تاریخ نگاری، شاهنامه سرایی تاریخی نیز مورد توجّه قرار گرفته و شاهنامه هایی با هدف ثبت رویدادهای تاریخی پدید آمدند. در سرودن این شاهنامه های تاریخی، شاهنامه فردوسی همچون الگویی برای شاهنامه سرایان بود و به همین دلیل، روح حاکم بر آن نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این سروده های تاریخی جلوه یافت.این به رغم جایگزین شدن اسطوره ها و حماسه های مغولی در سروده های این دوران است که به اقتضای موضوع این شاهنامه ها، یعنی تاریخ قوم مغول و فرمانروایان برخاسته از آن بود.بررسی محتوای این تاریخ های منظوم می تواند به روشن شدن ابعاد تازه¬ای از تاریخ ادبی ایران و نیز تحوّلات تاریخی این عصر مدد رساند. در این میان، منظومه هایی که همچنان به صورت نسخه خطّی باقی مانده اند، از تازگی بیشتری برخوردارند. «شهنامه چنگیزی» و «شهنشاه نامه» دو نمونة مهم از این شاهنامه ها هستند که در باب تاریخ مغول سروده شده اند.مقاله حاضر به معرّفی و تجزیه و تحلیل این دو اثر برای ارائه تصویری از جایگاه شاهنامه و شاهنامه سرایی در دوره مورد بحث می پردازد.
تکامل جسم (بدن) در سیر و سلوک از دیدگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
در بینش مولانا سیر الی الله تغییر و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال بیانتهاست. این تغییر و تبدیل نه تنها در باطن و درون سالک الی الله به وجود میآید بلکه قالب و جسم مادی او را نیز شامل میشود. از دیدگاه مولانا جسم اولیای خداوند و مقر ّبان الهی اگرچه از لحاظ ظاهر همانند جسم افراد معمولی است، اما از لحاظ باطن دارای صفات، و یا قابلیت ها و خواصی است که آن جسم را از جسم افراد دیگر متمایز میکند.نگارنده در این مقاله سعی دارد دیدگاه های مولانا را درباره تعالی جسم در سیر و سلوک در حد ّ توان خود مورد تحلیل قرار دهد
حمله غزها به خراسان و بازتاب آن در قصاید فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ادبیات ایران پس از اسلام، شاعران هر عصر چنان متأثر از محیط خود بوده اند که در آثارشان اطلاعات مفیدی درباره تاریخ سیاسی، اجتماعی و تمدنی عصر خود برجای گذاشته اند و در قالب های گوناگون شعری از وضع زمانه خود سخن گفته اند؛ به گونه ای که حتی مورخان می توانند با استفاده از این اشعار، به درک درست و کاملی از تاریخ جامعه و فرهنگ آن زمان دست پیدا کنند. یکی از حوادث و وقایع تاریخی ایران در قرن ششم هجری که در شعر فارسی بازتاب بسیاری داشته، حمله غزان به خراسان است. گروهی از شاعران قصیده سرای قرن ششم، تصاویر روشنی از این رویداد در اشعار خود قلم زده اند. در این مقاله، نویسندگان با بررسی این رویداد تلخ تاریخی در ایران و پیامدهای سیاسی- اجتماعی و نیز ادبی آن نشان خواهند داد که یک متن ادبی – و در شکل خرد آن قصیده فارسی- چگونه می تواند منعکس کننده یک واقعه تاریخی باشد. برای این منظور پس از ذکر توصیفاتی درباره طایفه غزان و تعامل حکومت سلجوقی با آنان و گزارش تاریخی از حمله آنها به خراسان، به بررسی بازتاب این واقعه در قصاید سه شاعر مهم این دوره: انوری ابیوردی، رشیدالدین وطواط و خاقانی شروانی می پردازند.
بازبینی داستان شیر و گاو در کتاب کلیله و دمنه از منظر حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادبی مجموعه ای از ذخایر فکری و فرهنگی ملتها و بازتاب اندیشه ها و عقاید و آمال آنهاست که در هر عصر و دوره ای متأثّر از جامعه و مردم و نیازهای آنان است. مسائل بسیاری همچون جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد، سیاست، نمودهای فرهنگی و اجتماعی و حقوق در ادبیات نهفته است؛ بنابراین در شناخت ملّت ها ناگزیر از آشنایی با ادبیات آنها هستیم. مباحث حقوقی و مفاهیم و اصطلاحات وابسته به آن از جمله مسائلی است که در این متون برجستگی خاصی دارد و تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در این مقاله تلاش نگارندگان آنست که باب شیر و گاو و با بازجست کار دمنه را به لحاظ حقوق کیفری که خود یکی از شاخه های اصلی علم حقوق است، بررسی کنند؛ زیرا پدیده جرم و مجرم در این دو باب پررنگ تر جلوه گر شده است. جرم و مجرم، انواع مجازات و اهداف آن و مباحث مربوط به عدالت کیفری همچون شهادت، تحقیقات قضایی و تأثیرپذیری قاضی در این مقاله مطرح شده است. در هر مورد سعی بر آنست که مباحث طرح شده در مقایسه با حقوق جزای اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این تحقیق مبین آنست که با تأمّل و توغّل در متون ادبی می توان به نقطه تلاقی در ادبیات و مباحث حقوقی دست یافت تا در نتیجه ادبیات و محتوای پربار و ارزشمند آن در جهت غنای قوانین و مقرّرات حقوقی و به عنوان عاملی مؤثّر در پیشگیری از جرایم و اصلاح فرد و سلامت جامعه به کار رود.