فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۵٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
لورنس بونژور ، که اکنون استاد فلسفه در دانشگاه واشنگتن است ، در کتاب دفاع از خرد ناب ، افزون بر ارائه ی تبیینی عقل گرایانه برای توجیه پیشین و جانبداری از نقش مبنایی آن در ساختار معرفت ، تلاش می کند راه حلی عقل گرایانه برای مساله ی کلاسیکاستقرا بیابد . او ناکامی تلاش های تجربه گرایانه در تبیین توجیه استقرا را ناشی از پیش فرض های تجربه گرایانه ی آن ها می داند و نشان می دهد توجیه پیشین استقرا تنها رهیافتی است که می توان امید داشت مساله ی استقرا را به شکلی واقعی حل کند و ما را از شکاکیت استقرایی افراطی نجات بخشد .
زوال مسألهى تحدید
حوزههای تخصصی:
دیباچه ای بر منطق فهم دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی و فمینیسم
حوزههای تخصصی:
پسا مدرنیسم و آموزش عالی
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
نظریه انسجام صدق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریههای عمده درباب صدق، نظریة انسجام است. براساس این نظریه صدق یا کذب باور عبارت از انسجام یا عدم انسجام آن با دیگر باورهای شخص است. نظریه انسجام روایتهای فراوانی دارد. هریک از روایتها، تبیین خاصی از «رابطه انسجام» ارائه میدهند. روایتهای نظریه انسجام در معرض نقدهایی بودهاند و البته برخی از مدافعان درصدد پاسخگویی برآمدهاند. در این مقاله، روایتهای مختلف نظریه انسجام تبیین میشود و دلایلی که له یا علیه آنها اقامه شده است مورد بررسی قرار میگیرد.
بازگشت خدای بانو
حوزههای تخصصی:
اثبات پذیری گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
اثباتپذیری گزارههای دینی، یکی از مسائل چالش برانگیز در فلسفة دین و معرفتشناسی دینی است که در باب صدق و توجیه باورهای دینی جستوجو میکند. در آغاز مقاله، مبادی تصوری مسأله یعنی دین، گزارههای دینی و اثباتپذیری، تبیین، و دیدگاههای فیدئیزم، پوزیتوسیم منطقی، نسبیگرایی و معرفتشناسی اصلاح شده، به اختصار معرفی و نقد شده است و در پایان به دیدگاه برگزیده به اثباتپذیری آموزههای زیرساخت دینی با بهرهگیری از نظریة مبناگروی و بدیهیات در معرفتشناسی پرداخته شده است.
وجود و قدرت هایدگر و فوکو
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
طبیعت گرایی
حوزههای تخصصی:
مقاله ی کواین، با نام «معرفت شناسی طبیعی شده»، منتشرشده در سال 1969، تاثیر فراوانی بر خط سیر مباحث معرفت شناسی داشته است. معرفت شناسی سنتی، بر دو مساله ی شکاکیت و توجیه، تاکید فراوانی دارد و برای حصول معرفت، رعایت برخی وظیفه های معرفتی را خواستار است. به عنوان نمونه، مطالبه ی وظیفه های معرفتی در اندیشه های دکارت و کارنپ ملاحظه می شود. کواین، این نگاه دستوری به معرفت شناسی را ناکارآمد می داند و به جای آن، جایگزین شدن نگاه توصیفی به معرفت شناسی را پیشنهاد می کند. در نگاه او، معرفت شناسی، مقدم بر علوم نیست، بلکه این علوم هستند که بر معرفت شناسی، تقدم دارند. کیم، با انتقاد از دیدگاه کواین، معتقد است که امکان سلب جنبه ی دستوری از معرفت شناسی وجود ندارد و برای ادعای خود، دلیلی را اقامه می کند. سخن کیم، با پاسخ افرادی هم چون کمپل مواجه شده است. در این مقاله، دیدگاه کواین، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و نشان داده شده است که ادعای کواین، هر چند از جهاتی قابل پذیر است، اما نمی تواند به عنوان یک کل، نظریه ی صحیحی قلمداد شود.
نگاهی فلسفی به زیبایی شناسی و هنر
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقت
شرح و نقد آراء «لایب نیتس» درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در این مقاله این مسأله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه؟ و آیا در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین مىشود؟ به بیان دیگر، آراء لایب نیتس درباره ارتباط نفس و بدن بررسى و نقد شده است. به این منظور برخى مقالات لایب نیتس، بویژه منادولوژى و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضى از نامههاى او مانند نامههاى او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و نتایج زیر به دست آمده است:
1ـ از نظر لایب نیتس نفس و بدن هر دو از یک جنسند؛ نفس مناد حاکم و بدن مجموعه بىنهایت منادهاى تابع است، اما با این نظریه لایب نیتس نمىتوان موافقت کرد، زیرا هیچ برهان صحیحى براى اثبات مناد وجود ندارد و لازمه منادِ حاکم بودن نفس این است که در برخى موارد بدن باید نفس محسوب شود.
2ـ نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس هیچ گونه تأثیر و تأثرى بر یکدیگر ندارند و انطباق آنها صرفاً با اصل هماهنگى پیشین بنیاد تبیین مىشود، ولى این نظریه مستلزم قول به جبر و از دست رفتن بهترین دلیل اثبات نفس است.
3ـ ترکیب نفس و بدن در سطح منادها انضمامى و در سطح پدیدارها اتحادى است و صحت این نظریه بر صحت نظریه مناد و تعریفى مبتنى است که لایب نیتس در مورد نفس و بدن ارائه کرده است.
4ـ نفس براى تمام بدن حاضر است، اما حضور آن به معناى انتشار نیست.
علیت تاریخی ( دیدگاه کالینگوود و اوکشات )
حوزههای تخصصی:
در این جستار کوتاه، ضمن تفکیک مساله ی مفهومی علیت تاریخی از مساله ی معرفت شناختی، جایگاه این دو مساله در فلسفه ی تحلیلیِ تاریخ، مورد بررسی قرار گرفته و در ارتباط با مساله ی تبیین تاریخی، دیدگاه دو فیلسوف برجسته ی تاریخ که هر دو به نحله ی ایده آلیستی تعلق دارند، به اختصار آورده شده است. کالینگوود، با تمایز بین سه معنای علت در علوم تجربی، زندگی عملی و تاریخ، علت را در تاریخ، به معنای دلیل می گیرد و تبیین رویدادهای تاریخی را در گرو فهم اندیشه ی فاعلان آن رویدادها و از طریق بازاندیشی و بازسازی ذهنی آن ها توسط مورخ می داند. اوکشات، با تاکید بر جنبه ی منحصر به فرد بودن رویدادهای تاریخی، تبیین آن ها را نه به وسیله ی تعمیم، بلکه با ذکر جزئیات هر چه بیش تر به طوری که در سلسله رویدادهای مرتبط با هم، هیچ خلا و فروافتادگی باقی نماند، می داند و از این رو «علت» را مفهومی زائد و غیرضروری دانسته و از حوزه ی پژوهش تاریخی، طرد می کند.
ضمیر ناخود آگاه
خیر انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اشکال جاودانه زیستى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پوچیِ پوچى نقدى بر مقاله (پوچى)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: