فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
36 - 47
حوزههای تخصصی:
نقشمایه های به کار رفته در سوزن دوزی های ترکمن، متأثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی و نیز آداب ورسوم و سنت های اقوام مختلف ترکمن است. هنرمندان سوزن دوز ترکمن، با توجه به برداشت های خود از باورها، فرهنگ، پیشینه تاریخی و طبیعت و محیط پیرامون، نقشمایه هایی را که حاوی مفاهیم آشکار و پنهان است، بر روی البسه محلی خلق می کنند. این پژوهش - که به روش توصیفی انجام شد - می کوشد تا ضمن بررسی ویژگی های نقشمایه های به کار رفته در سوزن دوزی ترکمن، به تحلیل عوامل تأثیرگذار بر خلق نقشمایه های پوشاک زنان آن دیار بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که بوم و فرهنگ چگونه بر خلق نقشمایه های سوزن دوزی پوشاک سنتی زنان ترکمن تأثیرگذارند؟ حاصل پژوهش نشان می دهد پدیده های تصویری نهفته در نقشمایه های مذکور مفاهیم متفاوتی دارند و تأثیر الهامات طبیعی بر آن ها، گاه به چنان شکلی از انتزاع نائل می شود که به سختی می توان معادلی برای آن در پدیده های پیرامون باز شناخت. با توجه به گذشته تاریخی و نوع باورها و فرهنگ حاکم در منطقه ترکمن صحرا، همچنین طبیعت ویژه این دیار، نقشمایه هایی که در سوزن دوزی های سنتی پوشاک زنان این سرزمین به کار می رود، برگرفته از ذهن هنرمندان ترکمن و تحت تأثیر عواملی چون: فرهنگ (آداب، رسوم، عقاید و باورها)، جانوران، طبیعت و محیط پیرامون و نیز بیانگر ویژگی ها و هویت های اقوام و دریافت های انتزاعی از عناصر جاری در زندگی آن هاست.
سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق (با تمرکز بر کتیبه نویسی در معماری) از دوره تیموری تا دوره قاجار
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
73 - 86
حوزههای تخصصی:
از عناصر مهم تزئینات معماری پس از اسلام کتیبه نویسی است. پس از پدید آمدن انواع قلم در خوشنویسی اسلامی، شیوه های متنوع کتیبه نویسی و اجرای کتیبه نیز پدید آمد. از کتیبه تعریف های گوناگون ارائه شده است اما ملموس ترین تعریف آن نوشته ای است بر هر سطحی یا شیئی غیر از کاغذ، و تعریف اصطلاحی کتیبه که ساحت ویژه نیز به آن می بخشد نوشتن بر بخش هایی ویژه از بنا است، بنابراین بهتر است بین نوشته بر اشیاء سفالی، فلزی، قالی و ... با کاربرد کتیبه در معماری تفاوت قائل شد. نکته قابل توجه دیگر این است که اگر انواع این نوع نوشته را بر اشیاء و بوم های غیر از کاغذ کتیبه بنامیم در تاریخ گذاری قدمت کتیبه در اقلام گوناگون باید تجدید نظر کرد.در این نوشتار محور بحث کتیبه در معماری به ویژه کتیبه نویسی به قلم نستعلیق است و پرسش اساسی مقاله از چگونگی سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق در معماری ایران، از ابتدای پیدایش تا دوره قاجار، در فرم، محتوی، مصالح و ساختار ترکیبی است. البته کتیبه هایی که با هدف و مبتنی بر اصول خوشنویسی و در پیوندی ارگانیک در تزئینات بنا به وجود آمده باشد. ازجمله خطوطی که در کتیبه نویسی کاربرد فراوان پیدا کرد خط یا قلم نستعلیق است. قدیمی ترین کتیبه نستعلیق در قرن نهم ق (840 ق) در آستانه شاه نعمت الله ولی نوشته شد. و پس ازآن در اواخر قرن نهم و به ویژه در نیمه اول قرن دهم در قزوین و اصفهان رواج یافت. اما کتیبه نستعلیق در این دوره به عنوان کتیبه های فرعی و بیشتر با مضمون اشعار فارسی یا لوحه های احداثیه کاربرد دارد. مهم ترین دوره در کتیبه نویسی به قلم نستعلیق دوره فتحعلیشاه قاجار است. تحولات عمده در کتیبه نویسی این دوره در سه مقوله ترکیب در کتیبه، مکان کتیبه و مصالح کتیبه قابل بررسی است. قلم نستعلیق در این دوره مهم ترین قلم برای کتیبه نویسی است و برخلاف دوره های پیشین در دوره قاجار کتیبه های اصلی بنا به قلم نستعلیق نوشته می شود. در این دوره مصالح و روش های کتیبه نویسی نیز دستخوش تحول شده و کتیبه هایی به روش میناکاری روی خشت طلا، نقاشی پشت شیشه و قطاعی نشانگر استفاده از مصالح و روش های نو در کتیبه نویسی دوره قاجار است. این پژوهش با هدف بررسی بنیادین سیر تحولات کتیبه نویسی به قلم نستعلیق از قرن نهم تا پایان دوره قاجار و به روش توصیفی_ تحلیلی انجام می پذیرد.
تحلیل نشانه شناختی انتقادی قالیچه تصویری هوشنگ شاه بر پایه الگوی ادموند بورکه فلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
133 - 143
حوزههای تخصصی:
قالی های تصویری از جمله مهم ترین دستاوردهای هنر طراحی و بافت قالی در دوره قاجار محسوب می شوند و یک مجموعه نسبتاً پرتعداد از این قالی ها، مجموعه قالی های هوشنگ شاهی است؛ که در آن دوره به بستری برای تصویرسازی شاه زمانه در قالب هوشنگ شاه بدل شده بود. با وجود تحقیقات بی شمار در این زمینه، چرایی پیدایش نقوش با روایت های تاریخی موضوعی است که کمتر بدان پرداخته شده است. هدف از این پژوهش امکان دستیابی به لایه های معنایی انتقادی در اثر مورد نظر است؛ که از نظرها مغفول مانده است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤالات هستند که بر اساس الگوی ادموند بورکه فلدمن می توان با بازنگری در نشانگان و اجزاءِ اغراق آمیزِ قالیچه تصویری هوشنگ شاه، امکان دستیابی به تفسیر انتقادی در لایه های جدید را ممکن گرداند و شاخصه های متفاوتِ این نشانگان در مقایسه با آثار مشابه را برشمارد.
پژوهش حاضر به لحاظ روششناختی توصیفی- تفسیری است و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نگارندگان در این پژوهش ابتدا به مرور تحقیقات صورت گرفته در موضوع پژوهش پرداخته اند و می کوشند بر اساس الگوی ادموند بورکه فلدمن طی چهار گام (توصیف، تحلیل فرمی، تفسیر و ارزیابی) به بررسی و تحلیل انتقادی قالیچه تصویری هوشنگ شاه بپردازند.
یافتههای تحقیق نشان داد اثر مورد نظر در این پژوهش با استفاده از عنصر اغراق در بزرگ نمایی و کوچک نماییِ اجزاء، جایگاه نمادین اصلی ترین عنصر صفحه یعنی هوشنگ شاه که احتمالاً نماینده پادشاه عصر است را متزلزل نمایش داده است. در تحلیل نشانه شناسانه ی این آثار نوعی گسل معنایی وجود دارد که امکان تفسیر معانی در صورت انتقادی را ممکن می گرداند. با مرور نمونه های در دسترس از قالیچههای تصویری این دوره می توان دریافت نشانگانِ این قالیچه رویکرد متفاوتی را نسبت به جایگاه و اندازهی عناصر در اثر داشته است که امکان تفسیر در لایه های دیگرِ معنا را ممکن می گرداند.
مطالعه ابزار آلات جنگی در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
31 - 50
حوزههای تخصصی:
در دوره های مختلف تاریخی انواع متنوعی از ابزارآلات جنگی در جنگ و همچنین شکار کاربرد داشته است. در نگاره هایی از نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق متعلق به دوره تیموری که در کتابخانه بریتانیا نگهداری می شود، تصاویری از ابزارآلات جنگی مختلف در صحنه های گوناگون تصویر شده است. به جهت کمبود ابزارآلات جنگی باقی مانده از دوره تیموری، شناسایی انواع این ابزارآلات در نگاره های نسخه خمسه نظامی، فرم و نقوش به کار رفته در آنها به شناخت خصوصیات و ویژگی های ابزارآلات جنگی مورد استفاده در این دوره تاریخی کمک زیادی می کند. درواقع ابزارآلات جنگی دوره تیموری در تصاویر به جامانده از خمسه نظامی انعکاس پیدا کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابزارآلات جنگی به کار رفته در نگاره های خمسه نظامی و طبقه بندی آنها، به گونه شناسی و همچنین بررسی کاربرد این آثار و شیوه بازنمایی آنها در نگاره های خمسه نظامی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه ابزارآلات جنگی در نگاره های خمسه نظامی چگونه بازنمایی و مصور شده است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نمونه های مورد بررسی 10 نگاره از نسخه خمسه نظامی محفوظ در کتابخانه بریتانیا مربوط به اواخر دوره تیموری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نگاره های نسخه خمسه نظامی 846 ه .ق ابزارآلات جنگی مختلفی ازجمله تیر و کمان و همچنین تیردان و کمان دان، شمشیر، سپر، نیزه ، کلاه خود، زره ، ساق بند و زانوبند با جزییات به تصویر درآمده است. این ابزارآلات با نقوش زیبای اسلیمی، ختایی و حیوانی با ظرافت تزیین شده اند.
بازشناسی ابعاد مختلف هنر جدول کشی از سده نهم هجری؛ با استناد بر متون، اسناد و نسخه های خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
69 - 89
حوزههای تخصصی:
جداول، در قالب خطوط زرین و رنگین، در تمدن اسلامی همواره زینت بخش نسخه های خطی بوده اند. قدمت، تدوام و تنوع سبک های مختلف جدول کشی از جمله مولفه های نشان دهنده اهمیت این آرایه در سنت کتاب آرایی هستند. ولی با این همه مطالعات تخصصی محدودی تاکنون پیرامون این آرایه انجام شده است. از این رو شناخت ابعاد مختلف هنر جدول کشی به واسطه معرفی هنرمندان جدول کش، بررسی هزینه های جدول کشی و تدقیق تعاریف سبک های جدول کشی در کتاب گلستان هنر ازجمله اهداف متعیّن در پژوهش حاضر هستند. سوالات پاسخ داده شده در این تحقیق بدین شرح است: اهمیت هنر جدول کشی از منظر متون و اسناد به چه میزان بوده است؟ و چگونه می توان از طریق مطالعات سبک شناسی جداول، تعاریف قاضی منشی قمی از سبک های جدول کشی را تدقیق نمود؟ در مطالعه حاضر که از منظر هدف، پژوهشی بنیادین در بستر تاریخ است و شیوه گردآوری داده های متنی و تصویری این پژوهش به شیوه کتابخانه ای اسنادی است. برای پرهیز از تحلیل بصری صرف جهت شناسایی دقیق ابعاد هنر جدول کشی در سده های گذشته، نگاه این پژوهش بر تنوع بصری آثار و هم زمان اشارات هرچند پراکنده مکتوب در لابه لای اسناد و مدارک تاریخی است تا هر چه بیشتر بتوان جنبه ها و صورت های مختلف هنر جدول کشی را در بستر تاریخی دریافت. بررسی ها نشان می دهند از سده نهم هجری، هنر جدول کشی به یک فن مستقل در میان فنون کتاب آرایی تبدیل شده است و به همین واسطه به نام برخی از هنرمندان جدول کش و دستمزدهای آنان در متون و اسناد اشاره شده است. همچنین در این مقاله تعاریف چهارگانه مؤلف گلستان هنر از سبک های جدول کشی در سده دهم تدقیق شده است.
پژوهشی در مکتب فلزکاری هرات با تکیه بر شش اثر شاخص
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
61 - 75
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ و شهر هرات یکی از مهم ترین پایگاه های فرهنگی ایران به ویژه در دوران اسلامی و از قرون میانه به این سو، است که همواره بستری برای پرورش انواع هنرهای ایرانی و اسلامی به شمار آمده است. در این میان، کانون فلزکاری و تولید انواع آثار فلزی کاربردی با سطوح بالا و برای طبقات اعیان و اشراف، از هنرهای برجسته هرات بود که در ابعاد فنی و هنری توانست بر سایر مکاتب فلزکاری جهان اسلام همچون کانون های غرب ایران (موصل) تأثیرگذار باشد. لیکن در وجه پژوهشی، این قطب مهم خراسان در عرصه فلزکاری، مورد غفلت واقع شد. ازاین رو، معرفی مکتب فلزکاری هرات و بررسی و تحلیل فنی و زیبایی شناختی شش اثر شاخصِ منتسب به آن، هدف مقاله بوده و پرسش اصلی تحقیق این است که عناصر و مؤلفه های فنی و زیبایی شناختی آثار مورد مطالعه هرات کدام است؟. خلاصه نتایج و یافته ها حاکی از آن است که کانون فلزکاری هرات علاوه بر تأثیرگذاری بر سایر مکاتب غرب ایران (موصل)، دارای ابعاد فنی و هنری تازه ای است که در عصر خود بدیع و منحصربه فرد بود. شیوه های ساخت و تولید شامل ریخته گری و قالب گیری و مهم تر، ترصیع کاری (نشاندن فلز نقره یا مس بر زمینه اثر) است که از روش های بدیع و به کار گرفته شده در تولید آثار آن عصر است. در بخش تزئینات ضمن بهره گیری از طبقات مختلف نقوش، از روایت ها و موضوعات تصویری جهت نقش پردازی استفاده شده که از آن جمله می توان به مفاهیم و مضامین نجومی و صور دوازده گانه به همراه نمادها، شکار، موسیقی و می گساری اشاره داشت. این پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، هم چنین شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
51 - 60
حوزههای تخصصی:
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.
بازخوانی آثار هادی تجویدی براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
55 - 63
حوزههای تخصصی:
هنرمندان نگارگر بسیاری در دوره معاصر به احیای هویت ایرانی و رها ساختن مینیاتور ایرانی از بند تأثیرات غرب بر این هنر اقدام کرده اند. هادی تجویدی از شاخص ترین نگارگرانی است که در این زمینه کوشید و پس از چند سده وقفه در مینیاتور ایرانی به تجدید این هنر و پایه گذاری مکتب مینیاتور تهران با استفاده از ویژگی های هنر اصیل و سنتی ایرانی برخاست. این پژوهش به مطالعه آثار تجویدی بر اساس دیدگاه هرمنوتیک فلسفی گادامر برای بازخوانی آثار این هنرمند به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته و در پی پاسخ به این سؤال است که خلق آثار هادی تجویدی در دوره معاصر تا چه اندازه با نظریات هرمنوتیکی گادامر مطابقت دارد؟ گادامر با مطرح کردن هرمنوتیک فلسفی سعی در فهمیدن آثار به شکل تازه ای دارد و به کنکاش درمورد چیستی و چگونگی و معیارهای فهم پدیدارهای فرهنگی پرداخته است. از علل توجه گادامر به هرمنوتیک (تفسیر) این نکته می باشد که به زعم وی تنها تعمق در پدیده فهم قادر است که ما را به جانب توجیه مناسبی از ادعای حقیقتی که در انواعی از تجربه رخ می نماید، رهنمون شود. بر اساس نتایج به دست آمده می توان اذعان کرد که آثار هادی تجویدی با مفاهیم مطرح شده در هرمنوتیک گادامر هماهنگی داشته و هنرمند با رجوع بهره مندی از ویژگی های نگارگری سنتی همچون استفاده از عناصر تزیینی، نوع ترکیب بندی و همچنین محتوای آثار پیشین، تعاملی میان هنر گذشته و معاصر ایجاد کرده و به خلق آثاری که سبب احیای مینیاتور اصیل ایرانی و هویت و فرهنگ ایرانی شده، پرداخته است.
نماد شناسی عرفانی گل و مرغ از منظر عزالدین مقدسی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
21 - 35
حوزههای تخصصی:
کشف دنیای اسرارآمیز هنر نمادین گل ومرغ به سادگی میسر نیست مگر با رجوع به متون عرفانی عارفان بزرگ و تأثیرگذار. این تعبیرات توسط هنرمند به مرتبه صور معلقه تجسم می شود و در قالب نقش و نگار نمود می یابد. در این متون واژگان فراوانی مشاهده می شود که دور از معنی ظاهری خود مفهومی رمزی دارند که از این جمله می توان به آثار عزالدین مقدسی عارف قرن هفتم هجری اشاره نمود. رساله کشف الاسرار فی حکم الطیور و الأزهار که از مهم ترین آثار وی است در سه بخش گفت وگو میان گل ها، پرندگان و حیوانات نوشته شده است، با سپاس و ستایش خداوند متعال شروع می شود و سپس از مردم می خواهد که با بصیرت به تمامی موجودات هستی توجه کنند زیرا هرکدام از آنها رازها و اسرار خود را بیان می کنند. سؤال اصلی پژوهش آن است که تا چه اندازه این رساله در بعد نمادپردازی عرفانی و گل ها و بلبل در ادبیات فارسی تأثیرگذار بوده است ؟و تا چه اندازه بر به کارگیری این نمادها در هنر گل ومرغ تأثیر گذاشته است؟ این پژوهش بر آن است تا با روش تجزیه وتحلیل متن رساله مذکور به میزان انطباق معنایی این متن با ادبیات فارسی و تأثیر و نفوذ این نگاه در هنر گل ومرغ ایرانی بپردازد؛ بنابراین رویکرد اصلی این پژوهش تطبیقی است. با توجه به نتایج به دست آمده آشکار شد که مابین دیدگاه مقدسی در مورد گل سرخ، یاسمن، شقایق، بلبل و دیدگاه ادبیات عرفانی ایرانی به این سوی، انطباق بالایی وجود دارد. شکی نیست که ادبیات تغزلی عرفانی نیز به نوبه خود الهام بخش نگارگران برای شکل گیری هنر گل ومرغ از دوره صفوی به این سوی بوده است. اما در مورد سایر گل های بررسی شده نمادپردازی عزالدین با دیدگاه نمادین شعرا و عرفای ایرانی انطباق نماد شناختی ندارد. از یازده مورد بررسی شده فقط در دو مورد البته این دو مورد اصلی ترین عناصر هنر گل ومرغ ایرانی یعنی گل سرخ و بلبل اند انطباق کامل مشاهده شد.
تحلیل سبک شناختی مجلسِ نقاشی شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
110 - 138
حوزههای تخصصی:
داستان شیخ صنعان و دختر ترسا از موضوعاتی است که بارها دستمایه ی خلق آثار تصویری قرارگرفته و هنرمندان متعددی بدان پرداخته اند. از میان این آثار، مجلس شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز، اهمیت خاصی دارد. این اثر به دستور کریم خان زند، با تکنیک نقاشی رنگ و روغن روی گچ اجراشده است. شخصیت های متعددی در این اثر حضور دارند؛ ازجمله دختر ترسا، شیخ صنعان، مریدان وی و سه شخصیت که در داستان حاضر نبوده و هویت مجهول دارند. با توجه به تأثیرگذاری نقاشی غربی بر نقاشی ایران از اواخر دوره صفوی، می توان نقاشی های این بنا را نیز متأثر از آثار غربی دانست که این اثرپذیری مشخصاً در نوع پوشش بعضی افراد دیده می شود. ضروری بود با توجه به مبهم بودن هویت برخی اشخاص در تصویر، در خصوص شناسایی آن ها بررسی صورت گیرد. از پرسش های اساسی مربوط به نقاشی مذکور، می توان اشاره کرد که نحوه برقراری ارتباط میان فرم و محتوا در این نگاره چگونه است؟ تصویر حاضر به کدام بخش از داستانِ منظوم مربوط می شود؟ پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی بوده و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از مجلس نقاشی «شیخ صنعان و دختر ترسا»، واقع در تکیه هفت تنان شیراز است که به صورت انتخابی بوده و حجم نمونه مساوی با کل جامعه آماری است. نتیجه کاوش ها نشان داد ارتباط میان فرم و محتوا، بیشتر از طریق به کارگیری خصوصیات نقاشی ایرانی، همچنین کاربرد هندسه در تصویر ایجادشده است؛ به علاوه، نقاشی حاضر، مربوط به ابیات چهل وهشت تا صدوشانزده از شعر شیخ صنعان در کتاب منطق الطیر، اثر عطار نیشابوری است که به نخستین لحظات عاشقی شیخ صنعان می پردازد. مشخص شد شخصیت کتاب به دست در نقاشی شخصیتی که کتاب در دست دارد، مرید صادق شیخ نیست و البته جنسیت شخصی که سمت چپ و بالای نگاره در کنار دختر ترسا ایستاده، مذکر است.
بررسی تزئینات به مثابل پیرامتن در قرآنِ انشارات کلوب کتاب با طراحی حسین زنده رودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پیرامتن ها راه ورود به متن هستند، عناصر پیرامونی یک متن که هم به لحاظ فیزیکی و هم غیر فیزیکی پیرامون متن اصلی قرار دارند، پیرامتنها به منزله ی آستانه ی ورودی یک متن هستند که اولین ارتباط میان مخاطب و متن به واسطه ی آن ها رخ می دهد و هر متن به واسطه پیرامتن با جهان خارج از خود ارتباط می یابد. مفهوم پیرامتن را نخستین بار ژرار ژنت در بررسی آثار ادبی به کار برد اما کم کم به طور گسترده تری کاربرد پیدا کرد. قرآن به عنوان یک متن مقدس و معجزه ی پیامبر اسلام مهمترین کتاب مسلمانان برای نگارش بوده است و به همین مناسبت خوشنویسی و کتاب آرایی نیز نزد آنان رونق فراوانی می یابد. قرآن کتابی برای خواندن است، خواندن عملی فیزیکی است که بر متن تاثیر می گذارد در جهان معاصر کتابها علاوه بر خواندن برای دیدن هم طراحی می شوند. کتاب قرآن نیز با وجود ترجمه وسعت خوانش گسترده تری می یابد و نیز بیشتر دیده می شود. در قرآنی که حسین زنده رودی هنرمند نقاش معاصر ایرانی تزئیناتش را بر عهده داشته، آرایه هاو تزئین های قرآن به دلیل این وسعت ارتباطی نقش های جدید می یابند. هدف از انجام این پژوهش که با روش تحلیلی و توصیفی و به صورت موردی در یک کتاب خاص صورت می گیرد این است که که می توان با نظریه پیرامتنیت ژرار ژنت آرایه های قرآنی را در ارتباط جدیدشان به صورت معاصرانه بررسی کرد.
پژوهشی در شمایل های انتزاعی و نقوش جانوران ترکیبی آرایه های گچ بری سامرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
90 - 109
حوزههای تخصصی:
گچ بری های به دست آمده از مجموعه ی سامرا از نقوشی تزیینی تشکیل شده اند که همواره موردتوجه اهل علم و هنر است. برخی از این گچ بری ها کاملاً از گچ بری های کاخ های ساسانی و نقوش انتزاعی و هندسی آن تقلید شده اند. برخی دیگر نقوشی انتزاعی هستند که باوجود شباهت های بسیار به دیگر نقوش صدر اسلام و هنر ساسانی، از ویژگی هایی منحصر به خود نیز برخوردارند. یکی از ویژگی های مهم این نقوش تلفیق نقش مایه های ساسانی و عناصر هنر میان رودان در جانوران ترکیبی و شمایل های انتزاعی است. این ساختارهای تصویری در تندیس ها، نقش برجسته ها و بیشتر از همه در مهرهای بین النهرین دیده می شوند. بسیاری، مانند؛ سنت گرایان معتقدند پس از ورود اسلام هنرمندان به دلایل توحیدی به ندرت تصویرهای انسانی و حیوانی را به ویژه بر دیوارهای مساجد بکار برده اند. پاسخ به این سؤال مهم که برخلاف این دیدگاه، تصویرهای انسانی یا حیوانی به صورت جانوران ترکیبی در سامرا به عنوان یکی از مهم ترین آثار مربوط به قرون اولیه ی اسلام وجود دارد؛ مسئله ی است که در جریان این پژوهش باید به آن پاسخ داده شود. در این راستا هدف پژوهشِ پیشِ رو تحلیل های ترسیمی نقوش گچ بری سامرا و مقایسه ی آن با نقوش جانوران ترکیبی در آثار باستانی این منطقه (از دوره ی آشور تا پایان ساسانی) است. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش توصیفی، تحلیلی تطبیقی انجام شده، وجود شمایل های انتزاعی و جانوران ترکیبی در نقوش تزیینی گچبری ها بر پهنه ی بناهای سامرا است. همچنین از دیگر دستاوردهای تحقیق بیان ترسیمی و توصیفی ریشه های نقوش سامرا در نقوش باستانی میان رودان (شمایل ها و جانوران ترکیبی) و نقوش ساسانی است که پس از ورود اسلام تلفیق و تحول یافته و بازآفرینی شده اند.
تحلیل فرهنگی نقش «گل سرخ» در پوشش ستوران نگاره های عصر زندیه محفوظ در موزه بروکلین
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
49 - 60
حوزههای تخصصی:
رو کپلی و زین پوش با توجه به اهمیت چهارپایان از بافته های پررونق در ادوار گوناگون بوده است. تاریخ فرش بیشتر به زیراندازها پرداخته و سایر بافته ها کمتر مورد توجه بوده است. اسب به عنوان مرکب در نگاره های بسیاری دیده می شود و اسب پوش و اسامی مرتبط دیگری چون جُل، زین پوش، رو کپلی، رو اسبی و غاشیه بر روی جانور دیده می شود. متناسب با تحول نقش و طرح آثار هنری در عصر زندیه، پوشش ستوران نیز متحول شده است. سبک شناسی رو کپلی به عنوان یکی از جامگان پرکاربرد ستوران در نقاشی های مکتب شیراز عصر زندیه، از اهداف مقاله است. به نظر می رسد «گل سرخ» به مثابه نشانی معنادار بر پوشش فاخر ستوران عصر زندیه نقش بسته است. نقش «گل سرخ» چگونه به مثابه نشانی درباری، بر پوشش ستوران عصر زندیه جای گرفته است؟ آثار نقاشی محفوظ در موزه بروکلین نمایانگر نقش «گل سرخ» یا به عبارتی دیگر طرح «گل فرنگ» در عصر زندیه است. لایه های صریح و ضمنی نقش «گل سرخ» بر بستر پوشش ستوران عصر زندیه چگونه تحلیل می شود؟ معیار اطلاق صفت «فاخر» مضامین آثار است؛ آبتنی شیرین و نظاره خسروپرویز، رفتن شیرین به بیستون برای دیدن فرهاد، بهرام گور و آزاده، دادخواهی پیرزن نزد سلطان سنجر و شاهزادگان و رجال عصر زندیه. نقش «گل سرخ» یا «گل فرنگ» در رو کپلی های 6 نمونه مطالعاتی موجود در موزه بروکلین دیده می شود. پژوهش از انواع کیفی بوده و روشی توصیفی تحلیلی بر بستری تاریخی دارد. اطلاعات گردآوری شده، محصول مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات اسناد تصویری در تارنمای برخط موزه بروکلین است. دستاورد تحقیق آن که «گل سرخ» یا به اصطلاح مرسوم پژوهشگران حوزه بافته ها؛ «گل فرنگ» اصلی ترین نقش در میان پوشش فاخر ستوران عصر زندیه بوده است. به عبارتی دیگر نقش «گل سرخ» به مثابه نشانی تشریفاتی بر پوشش ستوران قرار گرفته و ارتباط معناداری با مضامین نگاره ها دارد. بنابراین در دوره زندیه، نقش گل سرخ(گل فرنگ) بر جامگان اسبان درباری بافته می شده است. نتیجه دیگر آنکه گل فرنگ نقشی وارداتی در میان نقوش بافته های ایرانی نبوده؛ بلکه همان گل سرخ است که متأثر از طراحی اروپایی تغییر نام یافته است.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
تحلیل رفتار اجرایی نوازندگان، بر اساس نشانه های نوازندگی در منابع مکتوب و مواد فرهنگیِ قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
216 - 236
حوزههای تخصصی:
کم وبیش تمامی یافته های فرهنگی که از لایه های باستان شناسی پدیدار می گردند، در بیان اندیشه و تفکر ویژه ی آدمی وارد میدان تحلیل می شوند. یافته های آراسته به نشانه های موسیقی دربردارنده ی مفاهیمی چون مورفولوژی، سازشناسی، چگونگی شیوه های اجرایی ابزارهای موسیقایی و مسائل دیگر هستند. ازاین رو این نوشته در راستای سبک ها و ساختارهای نوازندگی کهن ِمکتوم مانده، با یک تسلسل تاریخی کارآمد و با دو رویکرد باستان شناسی موسیقی و آیکونوگرافی موسیقی سمت وسو گرفته است. امروزه در امر نواختن تقریباً تمامی نوازندگان برای ارائه ی سُنُریته ی ویژه، نوازندگی خاصی را اجرا می کنند. بدین گونه پژوهش حاضر برای دستیابی به ساختار نوازندگی ها در قرون 3 تا 7 ه.ق، داده های باستان شناسانه و منابع دست اول موسیقی را در اولویت بررسی خود قرار داده است. هدف پژوهش، نگاه موسیقایی به داده های فرهنگی، شناسایی تفاوت ها در نوع نوازندگی و استخراج سبک های مکاتب گوناگون در قرون میانی اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که واقع-گرایی ِشیوه های اجرایی سازهای موسیقایی بر ماده های فرهنگی، در گستره ی دید تصویرگر تا چه اندازه صحیح و با واقعیت تطابق دارد که بتواند تفاوت های اجرایی نوازندگان را آشکار کند؟ پژوهش حاضر تقریباً با استفاده از تمامی داده ها (نه صرفاً نسخ خطی) به شیوه های اجرایی نوازندگان در قرون نامبرده پرداخته که تاکنون در نهاد داده های فرهنگی محفوظ بوده اند؛ چنانکه 41 یافته از میان 98 داده ی باستان شناسی که از نوع کاسه، بشقاب، بطری، مرکبدان، قالب سفالی و گچی، مجسمه، کاشی و نسخ خطی هستند، آثار مادی این پژوهش را تشکیل می دهند. این داده ها با روش های کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده و با دیدگاه تاریخی، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-کاربردی مورد موشکافی و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد موسیقی و اصول نوازندگی موسیقی دانان در طول قرون میانی اسلامی باوجود محدودیت هاییْ هیچ گاه متوقف نشده و در قالب هنرهای دیگر معرفی شده اند. نوآوری و تفکر موسیقایی نوازنده در ارائه ی صدادهی اختصاصی چنان برازنده و سزاوار ظاهرشده که افراد عالی رتبه و عام، هنرمندان سلطنتی و کوچه بازاری ِتحت تأثیر را تشویق و تحریک به ثبت رفتار اجرایی اش بر مواد خام باارزش کرده است.
تحلیل معنایی نقوش بناهای قاجاری در بافت قدیم شهر بیرجند (بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهر بیرجند در خراسان جنوبی دارای آثار معماری شاخصی از دوره قاجار و پهلوی است که تا کنون بررسی کاملی بر روی نقوش به جای مانده از دوره قاجار بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری صورت نپذیرفته است. بر این اساس در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی با ماهیت تاریخی انجام پذیرفته است در ابتدا تمامی بناهای قاجاری با مراجعه به آرشیو میراث فرهنگی و بازدید میدانی مشخص و عکسبرداری شدند. سپس تمامی بناهای مورد مطالعه در چهار دسته باغ، منازل شخصی، حسینیه و مدارس طبقه بندی گردید و از میان هر دسته یک بنای شاخص انتخاب شد. دلایل انتخاب بر اساس شاخص بودن و سالم بودن بنا، وجود نقوش متعدد و عدم تغییر نقوش در دوره های مختلف بوده است. سپس بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری هر نقش به صورت منفرد، نمادشناسی و ریشه شناسی گردید. سپس مجدداً تمامی نقوش یک بنا، در بافت خود (باغ، منازل شخصی، حسینیه مدارس) و فضای گفتمانی دوره قاجار (نگاه مذهبی، اجتماعی و سیاسی) تحلیل و خوانش معنایی شدند چرا که در این رویکرد تنها طبقه بندی ساختاری و نمادشناسی مد نظر نیست بلکه تحلیل معنایی نقوش بر اساس دیدگاه گفته پرداز و گفتمان جامعه است. بر این اساس مشخص شد که نقوش دوره قاجار در بافت تاریخی بیرجند بر اساس مؤلفه های نقوش ایران باستان نقش شده اند و نقوش غربی کمتر در آن قابل روئیت است که این عملکرد در دوره پهلوی تنزل یافته و بر طراحی نقوش غربی افزوده شده است. همچنین بر اساس معناشناسی نقوش و کتیبه های بدست آمده مشخص شد که دیدگاه مذهبی و اجتماعی این منطقه بر اساس دیدگاه مذهب شیعه بوده است.
خط و هندسه پنهان در زوایای کتیبه های مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی (مطالعه موردی گنبد الله الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان شاخه های گوناگون هنرهای اسلامی، معمای اسلامی و مخصوصاً تزیینات وابسته به آن، دارای جایگاه شاخصی می باشد. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نمونه بازری از این شاهکارهای معماری اسلامی می باشد این مجموعه دارای چندین بخش است که مهم ترین بخش آن مقبره شیخ صفی الدین(گنبد الله الله) می باشد. مقبره شیخ صفی الدین که در ضلع جنوبی و شمالی آن دارای دو درگاه موسوم به قبله قاپوسی می باشد، دارای 16 کتیبه محصور شده در قاب 6 ضلعی می باشد که 8 عدد آن دورتادور درگاه ضلع شمالی و 8 عدد دیگر در درگاه جنوبی نقش گردیده اند. هدف اصلی از این پژوهش دستیابی و ترسیم هندسه پنهان در ساختار این کتیبه ها و نیز تفسیر و تحلیل آن ها به جهت بیان ارتباط مستقیم هندسه در بطن کتیبه و مفاهیم نهفته در متون آن می باشد. همچنین از اهداف دیگر پژوهش حاضر دسته بندی حروف به کار برده شده در کتیبه ها به لحاظ فرم حروف ونیزخوانش تعدادی از متون کتیبه های مذکور است که تاکنون خوانده نشده اند. روش جمع آوری داده ها بر پایه پژوهشی میدانی(عکاسی، طرح خطی، تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته است که به روش تاریخی_ تطبیقی بر مبنای الگوهای هندسی و تجزیه حرف های متون به جهت خوانش آن ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصله نمایانگر آن است که اکثر این کتیبه ها دارای زیرساخت های هندسی منسجم بوده و نیز تنوع زیادی در طراحی حروف ها با در نظر گرفتن در فضا و زاویه ای که واقع هستند، مشاهده می شود. همچنین از یافته های مهم دیگر این پژوهش دست یابی به مفاهیمی است که ارتباط عمیق و شگرف میان متن و هندسه بکار رفته در مرکز اثر آن را اثبات می نماید. به طور کلی در این کتیبه ها به نوعی ساختار شکنی و منحصر به فرد بودن به جهت نحوه ادغام دو عنصر متفاوت یعنی خط و هندسه در یک قاب 6 ضلعی منتظم مشاهده می شود.
تجلی و تحلیل کارکردهای فرهنگی - اجتماعی هنرهای صناعی ایران در قاب دوربین دورهٔ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هنرهای صناعی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی هویت فرهنگی ایران، همپای دیگر تحولات دورهٔ قاجار دگرگونی ها و کارکردهای متفاوتی پذیرفتند. در همین دوره پدیده نوظهور عکاسی با ورود به ایران به بستری مناسب برای نمایش ویژگی های فرهنگی - اجتماعی، زیستی و به ویژه هنر بدل شد. به همین سبب عکاسی با ماهیت ویژهٔ خود در ثبت و انتقال رویدادها و مفاهیم از بهترین روش های مطالعه و بررسی وضعیت و کارکردهای هنرهای صناعی در دورهٔ قاجار محسوب می شود. ضرورت پژوهش حاضر در تحلیل و بررسی کارکردهای بصری و محتوایی هنرهای صناعی به عنوان یکی از اصلی ترین مؤلفه های فرهنگ و هنر ایران در عکس های دورهٔ قاجار است. هدف این پژوهش، مطالعهٔ هنرهای صناعی موجود در عکس های دورهٔ قاجار و واکاوی جنبه های بصری و کارکردهای فرهنگی - اجتماعی آن هاست. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها به شیوهٔ کتابخانه ای و اسنادی است. گزینش عکس ها به صورت انتخابی و از منابع گوناگون و در دسترس صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هنرهای صناعی در چیدمان صحنهٔ عکاسی قاجار علاوه بر کارکردهای بصری مبتنی بر سنت تصویری ویژهٔ ایرانیان و جنبه های تزئیناتی، از کارکردهای فرهنگی - اجتماعی نیز برخوردار هستند: هویت بخشی ایرانی به عکس ها و کاربست عکاسی به مثابه رسانه ای فرهنگ ساز، ایجاد نزدیکی با سلیقهٔ عمومی جامعه و بهبود ارتباط مردم با پدیدهٔ نوظهور عکاسی، بهبود شناخت جامعهٔ جهانی از فرهنگ و هنر ایران از طریق انتقال عکس ها به اروپا، افزایش توجه حکمرانان و مردم عادی به هنرهای صناعی با ارزش گذاری بیش تر بر آثار صنایع دستی، تاثیرگذاری بر جنبش های هنری روز دنیا و در نهایت نقش آفرینی در انتقال مفاهیم و بازنمایی هویت و جایگاه طبقات مختلف جامعه در دورهٔ قاجار، در زمره مهم ترین کارکردهای فرهنگی - اجتماعی کاربست هنرهای صناعی در عکاسی دورهٔ قاجار به شمار می آیند.
هم سنجی اساطیر گیاهی در سفالینه های سلجوقی با یک قطعه پارچهٔ محفوظ در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقوش ثبت شده بر آثار هنری به ویژه مواردی که متعلق به اعصار دور هستند، علاوه بر جنبه های آرایه ای و زینتی، دارای کارکردهایی بوده اند که با اساطیر، اعتقادات و آیین های رایج در آن زمان، پیوندی تنگاتنگ دارند. به عبارت دیگر، نقوش مزبور به مثابه نمادهایی هستند که بر عقاید و یا پیام هایی خاص دلالت دارند. از مهم ترین مصادیق این موضوع می توان به آثار هنری ساخته و پرداخته در عصر سلجوقی اشاره کرد که از آن گنجینه ای غنی، به ویژه در زمینهٔ منسوجات و سفال برجای مانده است. مقالهٔ حاضر که به شیوهٔ اسنادی تدوین و از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته، با هم سنجی میان نقوش یک قطعه پارچهٔ محفوظ در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت و شش سفالینهٔ موجود از دورهٔ سلجوقی، مشترکات فکری، اسطوره ای و اجتماعی ارائه شده در آن ها را مورد بررسی قرار داده و نسبت به شناسایی و دسته بندی اشتراکات کارکردی آن ها اقدام نموده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تمامی نقوش به کار رفته در آثار یادشده، دارای کارکرد فرهنگی بوده و نشان گر عقاید روز آن زمان هستند، یعنی نقوش و نمادهای به کار رفته در آثار، برای مردم آن روزگار معنایی کارکردی داشته و صِرف تکرار گذشته و با هدف زیبایی نبوده اند.
تبیین رویکرد و فرایند هم آفرینی در صنایع دستی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
157 - 174
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی بومی در شرایط کنونی نیاز به مطالعات عمیق از منظر روش ها و فرایند تولید دارد. در دنیای مدرن، هم آفرینی به عنوان الگویی علمی و نتیجه بخش در بسیاری از فعالیت های مشارکتی بین متخصصان مختلف مورداستفاده قرار می گیرد. به نظر می رسد این روش برای احیاء، حفظ و توسعهٔ یک هنر-صنعت محلی نیز مفید واقع شود. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است فرایند هم آفرینی در صنایع دستی را با تأکید بر الگوی پیشنهادی سندرز و استپرز مورد بررسی قرار دهد. به بیانی دیگر، پژوهش حاضر مراحل و چگونگی مشارکت طراحان و صنعتگران صنایع دستی را برمبنای الگوی هم آفرینی تشریح خواهد کرد. مطالعهٔ حاضر از نوع کیفی و برمبنای روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. داده ها نیز به روش کتابخانه ای و از منابع اینترنتی گردآوری شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم آفرینی در گام اول به عنوان یک ظرفیت برای ایجاد و انتقال دانش در حوزهٔ صنایع دستی، بین افراد و سایر صنایع عمل می کند. ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺗﺠﺮﺑﯽ و داﻧﺸﯽ ﮐﻪ از ﻃﺮﯾﻖ این نوع ﻫﻤﮑﺎری ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽآﯾﺪ، ﻋﻨﺼﺮ ﻣﻬﻤﯽ در توسعهٔ ﺣﺮﻓﻪای فعالین این حوزه اﺳﺖ. هم چنین نتایج بیانگر آن است که طراحان این حوزه می توانند به عنوان رابطان تغییر عمل کرده و از ﻧﻈﺮ فنی، اقتصادی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺆﺛﺮ واقع ﺷﻮند؛ از طرفی صنعتگران نیز دانش تجربی و ضمنی خود را از این مسیر انتقال و گسترش خواهند داد. درنهایت، هم آفرینی ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ به عنوان رویکردی اﻟﻬﺎم بخش برای توسعهٔ صنایع دستی بومی بسیاری از مناطق ایران، مورداستفادهٔ ﺻﻨﻌﺘﮕﺮان و طراحان این حوزه قرار گیرد.