فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
43 - 53
حوزههای تخصصی:
شناخت و نیل به ادراک صحیح در خوشنویسی نیازمند غور است . در این طریق چه چیز شایسته تر از مطالعه آثار بزرگان و مفاخر خوشنویسی و چه کس نیک تر از میرعماد الحسنی؛ حضور این حجم از زیبایی بصری در آثار میر، نتیجه متغیرهای متفاوتی است که با مداقه در آثار او می توان وجوهی از آن را آشکار و از رازهای پنهان آن پرده برداشت. پژوهش حاضر کوشیده است تا با بررسی یکی از قواعد و اصول خوشنویسی یعنی حسن همجواری و تاکید بر کرسی حروف و واژگان؛ نوع و زاویه نگاه میر در این مورد را بررسی و تحلیل نموده و به چرایی چینش خاص واژگان توسط میر با استفاده از کرسی های سیال در حد بضاعت پاسخ دهد. بدین خاطر پس از پرداختن به تعاریف اولیه، با انتخاب سطرهایی از آثار چلیپایی میرعماد و انتخاب برش هایی از آن، کرسی سطرها، سپس حروف و واژگان ترسیم شد و جزئیات با تصویر اشکال، فضاهای منفی و حسن همجواری کلمات واکاوی شد. روش تدوین اطلاعات در این مقاله در بخش هایی به صورت میدانی بوده و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای صورت گرفته و در بررسی آثار با نگاهی تحلیلی و توصیفی، هدفی بنیادی را دنبال کرده است. بر اساس نتایج به دست آمده، حسن همجواری در چینش حروف و واژگان در ترکیب، از منظر میرعماد ، از جایگاهی خاص برخوردار بوده و کمابیش بر قاعده کرسی رجحان دارد.
ترجمان بصری استعاره «نی» در نگاره های لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا از استعاره «نی» برای بیان حکایت هجران انسان از اصل خویش و طرح مسئله عشق مجازی و حقیقی استفاده کرده اند. یکی از ابداعات نگارگران، پیوند میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز با داستان لیلی و مجنون است. استفاده از استعاره «نی» در قالب «چوپان نی نواز» به عنوان عامل تذکر برای دعوت به روز الست و مبدأ وجود انسان به این دلیل بوده است تا مخاطبان را از ورای ظاهر داستانی عاشقانه، به نوای عهد الست و عشق حقیقی انسان برای سیر از وضع موجود به مقام محمود انسانی متوجه سازند. نگارگران با شناخت مبانی عرفانی سعی در ترجمان بصری این مضامین داشته و ازاین رو میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز و سایر عناصر تصویر با داستان لیلی و مجنون ارتباط برقرار کرده اند. هدف این مقاله مشخص نمودن پیوند مفاهیم عرفانی با نگارگری ایران و نشان دادن هویت جدید تصویری در نگارگری برای بیان مضامین عرفانی است. روش پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این مقاله نگاره های مکاتب هرات و تبریز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده که از میان آن ها تعداد چهار نگاره با مضامینی از داستان لیلی و مجنون به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: نی در ادبیات عرفانی، استعاره از چیست؟ ترجمان تصویری استعاره نی در نگاره های لیلی و مجنون چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگارگران از طریق ترجمان بصری صحنه های گوناگون لیلی و مجنون و بهره گیری از استعاره نی در قالب چوپان نی نواز، مصادیقی همچون مقام عشق، عاشق، معشوق، فنا، بقا و... را در قالب اشکال، رنگ ها و ترکیب بندی، صورت تجسمی بخشیده اند.
رنگرزی الیاف پشم با رنگزای طبیعی گیاه آویشن
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 67
حوزههای تخصصی:
گیاه آویشن یک منبع غنی از پلی فنول ها مانند فلاونوئیدها و آنتوسیانین ها است که می تواند به عنوان یک رنگزای طبیعی استفاده شود. در این تحقیق تاثیر پارامترهای رنگرزی از جمله نوع دندانه، نوع اسید، روش رنگرزی، دما و غلظت رنگزا بر فام و شدت رنگ جذب شده از رنگزای آویشن بر روی الیاف پشم بررسی گردیده است. همچنین ثبات شستشویی و نوری نمونه های رنگ شده بر اساس معیارهای خاکستری و آبی ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد در حضور دندانه های مختلف فامهای زرد طلایی، سبز، خاکستری تیره و قهوه ای روشن ایجاد شده است. همچنین نمونه های رنگ شده با گیاه آویشن در حضور دندانه های فلزی، دارای ثبات شستشویی و ثبات نوری قابل قبول می باشند. دندانه های آهن، مس و کروم بهترین ثبات شستشویی و دندانه های مس و کروم بهترین ثبات نوری را ایجاد نموده اند. تحلیل نتایج میزان رنگ جذب شده تعادلی در دماها و غلظت های مختلف نشان می دهد با افزایش دما میزان جذب افزایش می یابد ولی با افزایش غلظت رنگ، روند جذب در دماهای مختلف متفاوت است.
تحلیل نگاره نبرد بهرام گور با اژدها منسوب به کمال الدین بهزاد با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگارگری ایرانی نیز می توان تفسیر هنرمند را از طریق بررسیِ مصورسازی متون و مضامین ثابت توسط نگارگران برجسته مطالعه کرد. از این زاویه دید مسئله تفسیر هنرمند از متن ادبی اهمیت فراوانی می یابد و نگارگران در مصورسازی نسخه های متنوع آن، از تفسیر شخصی خود از متن اولیه بهره برده و معنای دیگری علاوه بر مضمون اثر در نگاره ها خلق کرده اند. اژدهاکشی بهرام به دلیل ویژگی هیجانی در بیشتر نسخ خمسه نظامی با نوآوری هایی تصویرسازی شده است. نگارگران در ترسیم نگاره های خمسه نظامی در مکتب هرات درواقع معنای دیگری را در نگاره ها خلق کرده اند که در حقیقت نشان دهنده مؤلف بودن نگارگر در ترسیم صحنه های خمسه نظامی است. یکی از نگاره هایی که نگارگر به عنوان مؤلف یک اثر معنای افزوده ای را ایجاد کرده است، تصویر نگاره «نبرد بهرام گور با اژدها» منتسب به کمال الدین بهزاد در نسخه خمسه نظامی کتابخانه بریتانیا هست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی در نگاره بهرام گور با اژدها به روش آیکونولوژی شکل گرفته است و با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به طرح این پرسش می پردازد که «چه لایه های معنایی پنهان در نگاره نبرد بهرام گور با اژدها وجود دارد؟» نگاره مذکور در این نوشتار به روش تحلیلی با رویکرد آیکونولوژی انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که این نگاره ازنظر بصری و رابطه بین متن ادبی و خود اثر با سایر نگاره هایی با چنین مضمونی تفاوت دارد و بیانگر سیر صعودی بهرام به سوی حق و به نوعی نمایانگر سلوک معنوی بهرام است. حرکت بهرام در حقیقت مراحل رسیدن به کمال را نشان می دهد. بهرام در این نگاره با از بین بردن غرور، نفس درونی که با شکست اژدها همراه است دچار تزکیه درونی می شود در حقیقت گورخر نماد نفس هشداردهنده و لوامه است که به مدد آن بهرام موفق به کشتن اژدها که نماد نفس اماره است می شود؛ و شکست اژدها به نوعی شکست این نفس بوده است. که در آن بهرام سیر سلوک وادی حق را طی می کند که به نوعی نمایانگر حرکت از عالم ناسوتی به عالم لاهوتی هست که با سختی هایی همراه است.
تحلیلی بر نوشتار سیاحان غربی درباره فرش ایران در اواخر آق قویونلو و دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین دوره های تاریخی ایران محسوب شده و نوشته های زیادی نیز در شناخت تحولات اجتماعی، فرهنگی و هنری این دوره وجود دارد. دانش نظری در مورد فرش ایران در دوره های تاریخی، نیاز به بررسی اسناد تاریخی داشته و در این خصوص بررسی سفرنامه های نوشته شده در دوره صفویان می تواند بخشی از اطلاعات فرش ایران را کامل نماید. مسئله اصلی نیز چرایی و چگونگی حضور اطلاعات فرش در بین متن سفرنامه ها و چگونگی طرح موضوعات مرتبط با فرش ایران است. سؤال اصلی عبارت است از؛ تنوع بافته ها چگونه است؟ بررسی جغرافیای بافت در دوران صفویه، کارکردها و جنس و ابعاد قالی ها چگونه است؟ هدف اصلی شناسایی نگرش سیاحان غربی و موضوعات منعکس شده فرش بافی در عصر صفوی در متن های سفرنامه هاست. نوع تحقیق کیفی است. روش تحقیق توصیفی تاریخی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای-اسنادی است. نمونه آماری در راستای انجام این پژوهش، 2۴ سفرنامه را مورد بررسی قرار داده که به متن 21 سفرنامه که به موضوعات فرش اشاره شده، در این مقاله استناد شده است. نتایج نشان می دهد فرش دارای کارکردهای متنوع و نیز دارای کاربری های متفاوت در این دوره بوده و اطلاعات زیادی بر اساس متن سفرنامه ها می توان به دست آورد؛ اما موضوع بسیار مهم در این است که به رغم دریافت اطلاعات تخصصی همانند جنس مواد اولیه، تنوع بافته ها، محل قرارگیری، جغرافیای بافت و... که در سفرنامه ها منعکس شده و نویسندگان غربی، قالی را همواره در یادداشت های خود مدنظر داشته اند، ولی به ویژگی های هنری مانند طرح و نقش و حتی رنگ و جنبه های زیباشناسانه اشاره ای نکرده اند.
بازشناسی سفال زرین فام سده های سوم و چهارم هجری از سفالینه های تقلیدی زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین فام، یکی از تکنیک های تزیینی ابداعی در دوران اسلامی است. تکنیک تقلیدی زرین فام، حاصل تلاش بعضی سفالگران جهت تقلید ویژگی های بصری زرین فام های اولیه می باشد. این دو تکنیک، در شیوه تولید با یکدیگر متفاوت هستند اما از لحاظ مشخصات ظاهری آثار از جمله رنگ، نقش و در برخی موارد فرم، شباهت های بسیاری دارند. این مشابهت ها، موجب گردیده تا در مواردی، سفالینه های تقلیدی زرین فام به اشتباه به عنوان تولیدات اولیه زرین فام معرفی گردند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، در شناسایی ویژگی های هر دو شیوه مذکور و رفع این اشتباهات تلاش می کند. برای گردآوری اطلاعات این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و نتایج آن نشان می دهد سفالینه های تقلیدی زرین فام، نتیجه تمایل و گرایش هنرمندان نیشابوری به تولید آثاری مشابه با سفال های زرین فام دوره عباسیان می باشد که به دلیل عدم دسترسی به دانش تولید زرین فام، به شیوه ای متفاوت انجام پذیرفته است. در ابتدای امر، سفالگران، در تقلید کامل از ویژگی های ظاهری نمونه های زرین فام اولیه کوشش نمودند اما به مرور، از تشابهات میان آثار کم شد و تقلید، به فن و رنگ تولیدات محدود گردید.
مفهوم دادگری در نگاره ثناگویی امیر دزدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دادگری به عنوان یک مفهوم فراگیر، به اشکال مختلف در هنر و ادبیات ایران بروز یافته است. در اندیشه سیاسی ایرانشهری، برقراری نظم دربار، مبتنی بر قواعد نظم مقدس کیهانی یکی از الزامات دادگری محسوب می شد. با بروز تحولاتی در دوران شاهرخ، امیران لشکر ضمن لشکرداری، در راستای کسب قدرت دیوانی نیز اقدام می کردند. این فرایند از منظر اندیشه سیاسی ایرانشهری مصداقی از بیداد و بی نظمی بود. بر این اساس، به نظر می رسد بروز نگاره ثناگویی امیر دزدان در نسخه بایسنغری گلستان سعدی، ضرورت بروز دادگری و برقراری نظم دربار را از سوی هنرمندان مکتب هرات و در نسبت با احوال زمانه آشکار می کند. بنابراین با هدف شناخت نسبت مفهوم دادگری و شکل گیری نگاره ثناگویی امیر دزدان، این سوال طرح گردید که روایت گلستان سعدی از حکایت ثناگویی امیر دزدان و تصویرگری آن در نسخه بایسنغری گلستان سعدی، چه نسبتی با ضرورت دادگری و برقراری نظم دربار در زمان حکومت شاهرخ تیموری و فرزندش بایسنغر دارد؟ ضرورت و اهمیت این مقاله نیز در بررسی وجوه سیاسی اجتماعی هنر ایران است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی- تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری داده های آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگاره ثناگویی امیر دزدان، با توجه به شواهد تاریخی در زمره آثار سنت اندرزدهی سیاسی و آشکارکننده ضرورت توجه حاکم به دادگری و برقراری نظم دربار است. این تصویر که وضعیتی از بیداد را تجسم می بخشد، نقش و حضور امیران تیموری در دربار را نظیری بر امیر دزدان طرح می کند. از طرف دیگر، نگارگران در تداوم نقش سعدی در اندرزدهی سیاسی، ناشایست بودن ثناگویی در دربار را نیز موردتوجه قرار داده و عاقبت ناپسند آن را متذکر می شوند.
تحلیل قالی میناخانی محفوظ در موزۀ بروکلین از منظر ادراک دیداری مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی های نفیس و بی نقص بیشتر جهت نگاهداری در موزه ها انتخاب می شوند و کمتر بافته هایی متمایز از منظر طرح و بافت، به نمایش در می آیند؛ اما قالی موردمطالعه در تحقیق پیشرو با وجود طرحی نامتقارن و نامتعارف در موزه بروکلین محفوظ است. مسئله پژوهش درک برهم کنش عدم رعایت اصول سازمان دهی بصری از سوی هنرمند و چگونگی ادراک مخاطب بر اساس نظریه گشتالت است. به نظر می رسد میل به انسجام، یکپارچه سازی و تکمیل در ذهن مخاطب بر پایه اصول گشتالت، ساختار بصری متفاوت و نامتقارن قالی را توجیه نموده است. بر پایه دو مفهوم هم تراز کردن و برجسته ساختن اصول سازمان دهی بصری و قوانین گشتالت قالی میناخانی موزه بروکلین مطالعه شد. پرسش طرح شده این است که قانون کمال پذیری(پرگنانس) در قالی مورد پژوهش چگونه تحلیل می شود؟ کدام یک از اصول هفت گانه گشتالت در قالی میناخانی موزه بروکلین قابل مطالعه است؟یافته ها نشان از آن داشت که عدم قرارگیری ترنج در میانه قالی و خارج از محور تقارن دلالت بر برجسته سازی داشته و گشتالت های مشابهت، مجاورت و تکمیل بسامد بیش تری دارد. نمونه موردمطالعه یک تخته قالی قرن دوازدهم هجری موجود در موزه بروکلین است که به صورت غیراحتمالی گزینش شد. پژوهش به لحاظ هدف، در رسته تحقیقات توسعه ای قرار دارد زیرا اصول سازمان دهی بصری را از یک سو و اصول هفت گانه مکتب روانشناسی گشتالت را از جهتی دیگر تطبیق داده است. مقاله به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. تجزیه وتحلیل داده ها به شکل کیفی انجام شده و اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه مطالعات این که بر اساس دو اصل هم تراز کردن و برجسته ساختن، ساختار قالی با دربرداشتن ترنجی بزرگ نما برجسته سازی می نمایاند. باوجود عدم تطابق توقع بیننده و تعداد خصیصه های ساختاری، ساختار قالی ناهنجار نبوده و ادراک دیداری قالی به دلیل گشتالت هایی قوی چون مشابهت، مجاورت، تکمیل و پیوستگی سهل می نماید.
تحلیل ساختاری و مضامین کتیبه های مسجد میر عماد کاشان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
37 - 57
حوزههای تخصصی:
آثار فاخر به جا مانده از هنرهای تزئینی در ابنیه اسلامی بخصوص اماکن مذهبی و مساجد، دارای ژرفای مفهومی و زیبایی شناختی خاص خود هستند. درپی ساخت مساجد به تدریج و در طول تاریخ، تزئینات وابسته به معماری ارتقاء یافته و از تنوع بیشتری برخوردار شدند. با نگاهی به تاریخ معماری مذهبی ایران در دوره خوارزمشاهیان تا به امروز، نمونه های بی شمار و ارزشمندی از مساجد را می توان برشمرد که مسجد میرعماد کاشان به دلیل تنوع کتیبه های متعلق به ادوار مختلف، از جایگاه و اعتباری تاریخی در آن میان برخوردار است. کتیبه هایی که دارای ویژگی های متفاوتی همچون تنوع موضوع، نقوش تزئینی، فنون اجرایی و مصالح بوده، هر یک مبین بخشی از فرهنگ و هویت دوران خود هستند. چنین به نظر می رسد که این مسجد با تعداد 32 کتیبه به عنوان جامعه آماری (به روش سرشماری هدفمند) مورد بسیار مناسبی برای پژوهش ابعاد تاریخی و تبیین مضامین فرهنگی سیاسی جامعه در ابنی ههای مذهبی ایران طی ادوار مختلف باشد. به این منظور اهداف این پژوهش در دو بعد مورد مطالعه قرار گرفته است: تطبیق و بازخوانی ابعاد تاریخی و همچنین خوانش و تحلیل محتوایی متن کتیبه های مسجد میرعماد کاشان. شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش بنیادی، بر اساس ترکیبی از روش های اسنادی، مشاهدات عینی، مصاحبه با کارشناسان و مستندنگاری های میدانی بوده و ماهیت تحلیل یافته ها، توصیفی تاریخی بوده است. در نهایت مهمترین نتیجه های که از این پژوهش قابل استنتاج بود نشان داد که از چهار نوع کتیبه دسته بندی شده در این مسجد، مضامین آن در دو بخش موضوعات مذهبی و آیات قرآنی در ترویج و تبیین مذهب شیعه در بخش های درون مسجد و فرامین پادشاهان و حکام عصر با مضامین فرهنگی، اقتصادی و معضلات اخلاق اجتماعی (بیشتر مربوط به دوران صفوی) در فضای بیرونی با هنر حجاری، گچبری و نقاشی روی گچ و استفاده از خطوط کوفی، ثلث و نستعلیق هریک بیانگر بخشی از روایات، باورها و دستورات حکام و فرمانروایان دوران خود بر پیکر این بنای مهم فرهنگی اجتماعی در مجموعه میرعماد کاشان بوده است.
سنجش ویژگی های ساختاری آرایه های چوبی در دو مسجد قاجاری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد، مهم ترین نماد معماری مذهبی در تمدن اسلامی، به عنوان مظهر اندیشه و روح حاکم بر محیط، همواره جایی را در قلب شهر به خود اختصاص داده و از بهترین مایه ها و آرایه ها بهره مند شده است. در سده سیزدهم هجری قمری، مسجدسازی به دو صورت مرمت مساجد جامع و ساخت مساجد نوین اتفاق افتاد و با تأثیر از تحول هنرهای تزیینی، دچار تغییراتی در ظواهر شد. از جمله اُرُسی سازی، به عنوان هنری متشکل از منبت کاری، گره چینی، شیشه بری، قواره بری و...، در مسجدهای شهری جلوه کرد. نقش آفرینی روی درها و طاق های چوبی مساجد تهران به شکل منبت و گره چینی رواج یافت و هنرمندان چیره دست، در تعدادی از بناهای مذهبی با کمک هنر قواره بری و منبت کاری، پهنه چوب بی جان را به صحنه مانای اشکال چشم نواز مبدل نمودند. سنجش، تطبیق سبک و طراحی دو نمونه از آرایه های چوبی در دو مسجد سلطانی و مسجد شیخ عبدالحسین در تهران، نکات ناگفته ای درباره تحول هنر کار با چوب و روند تحول منبت کاری در معماری معاصر ایران بیان می دارد. ماهیت تحقیق حاضر، نظری-کاربردی و از نظر اهداف، از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است که از روش گردآوری داده ها و تحلیل کیفی، گرافیکی و نظرات کارشناسان نیز بهره برده است. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که بر اساس بررسی تطبیقی دو نمونه سازه، ویژگی های سبک شناختی آرایه های چوبی مساجد دوره قاجار کدام اند؟ بر اساس یافته های پژوهش، درهای این دو مسجد، دارای سه ویژگی سبک شناختی سنتی، التقاطی و غربی بوده و در هر دو نمونه، شاخصه هنر چوب، تلفیق خلاقانه نمادهای منبت کاری سنتی و الصاق طرح های بیضی و ترنج بر روی کارهای ابداعی است؛ امری که گویای تحول در هنر کار با چوب در دوره قاجار است و طی آن، تزیین رویه چوب با اشکال هندسی، همانند آرایه سازی دیوارها با گچ و کاشی، در معماری تزیینی ایران رایج شد.
مطالعه تطبیقی سرپوش ها در تصاویر چاپ سنگی شاهنامه 1262 ق. (بمبئی) و شاهنامه 67-1265 ق. (تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود صنعت چاپ به ایران و هند سبب شد تا در کنار اشاعه زبان و ادب فارسی، تبادلات فرهنگی و هنری این دو سرزمین بیش از پیش گسترش پیدا کند. بدین ترتیب تصاویر کتاب های چاپ سنگی، رسانه بصری جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داد تا بتوانند در کنار مصورسازی متن های فاخر ادبیات فارسی، تحولات و تغییرات اجتماعی را نیز بازتاب دهند. اولین شاهنامه چاپ سنگی در بمبئی و به سال 1262ق. (1846م.) به طبع رسید و تنها پنج سال بعد، تصاویر و متن این شاهنامه، به عنوان الگویی برای چاپ نخستین شاهنامه در تهران 1267ق. (1850م.) مورد استفاده قرار گرفت. این اثر که به دست علی قلی خوئی، تصویرگر مبدع دوره قاجار، مصور شده بود، از بسیاری جهات مشابه چاپ نخست هند است. با این حال هنرمند ایرانی، در موارد فراوانی تلاش کرده تا ویژگی های کار خود و جامعه قاجاری را در تصاویر منعکس کند و جامه ایرانی بر تصاویر هندی بپوشاند. این تحقیق از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، کاربردی طبقه بندی می شود، با هدف مطالعه بصری سرپوش در تصاویر دو شاهنامه چاپ سنگی در هند و ایران انجام شده است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هنرمند تصویرگر شاهنامه 1265-1267ق. (طهران) در تصاویر خود برای شاهنامهاش چه تغییراتی را در جزییات و فرم سرپوش ها به نسبت تصاویر نخستین شاهنامه چاپ هند، ایجاد کرده و در زمینه طراحی چه ابداعاتی انجام داده است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشان دهنده شناخت و احاطه هنرمند نسبت به موارد استفاده سرپوش ها و به کارگیری انواع آن ها برای تفکیک اشخاص در طبقات مختلف اجتماعی است. در حالی که تنوع بالای سرپوش ها در مجالس شاهنامه علی قلی و دقت در ترسیم جزییات، کار علی قلی را به لحاظ هنری از هنرمند بمبئی متمایز می کند، این تغییرات، سبب شده معرفی بهتری از شخصیت های داستان در تصاویر صورت پذیرد.
تحلیل مفهوم برکت در هنر عیلامی و مقایسه آن با نقوش رایج در سفالگری قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم برکت و باروری یکی از اصلی ترین وجوه تفکر بشری است. برکت و باروری و فراوانی با حیات انسان رابطه مستقیمی دارد؛ ازاین رو می توان بازنمود آن را به صورت نوشتار و تصویر بر آثار هنری بررسی کرد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مفهوم برکت و باروری در هنر کهن ایرانی به ویژه در تمدن عیلامی چگونه ظاهر شده و نمودهای این مفهوم در سفالینه های دوره اسلامی چگونه است. هدف تحقیق، تبیین مفهوم فلسفی برکت در هنر ایرانی و شناسایی نمادهای رمزی آن بر سفالینه های ایرانی اسلامی است. مقایسه شیوه های بیان برکت در کهن ترین هنرهای ایرانی با نمونه های سمبلیک آن در هنر سفالگری قرون میانی دوره اسلامی از اهداف پژوهش حاضر است. نوع پژوهش از نظر هدف بنیادی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس یافته های تحقیق در هنر عیلامی مفهوم برکت علاوه بر اینکه در متن ها و کتیبه های نوشتاری بر روی مهر ها و ظروف ظاهر شده است، به صورت نمادهای تصویری حیوانی مانند پرنده، ماهی، نمادهای گیاهی مانند درخت زندگی، و نمادهای انتزاعی مانند خطوط زیگزاگ، دایره و مارپیچ، نماد ستاره ای و ایزدی به چشم می خورد. در سفالگری قرون میانی اسلامی نیز علاوه بر اینکه کتیبه های نوشتاری مفهوم برکت، یمن و سعادت را به صورت دعا نشان می دهند، همان نشان های تصویری نماد برکت در هنر عیلامی، مصور بر سفالینه ها در کنار واژه برکت هستند.
بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
بهشت گمشده: مطالعه نقش طاووس در نمای بیرونی بناهای تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش طاووس با ویژگی های بصری گوناگون در نمای بیرونی برخی بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان به طور متنوع یا تکرارشونده جلوه گر شده است. صورت ظاهری این نگاره ها با مفاهیم مختلف اساطیری، باورهای باستانی و اعتقادات اسلامی، در بستر زمانی چندصد سال درمی آمیخته و مهارت هنرمندان ایرانی را آشکار ساخته اند. این پژوهش در ابتدا به بررسی پیشینه طاووس و جایگاه آن در هنر ایران باستان و دوره اسلامی و پس از آن به مطالعه ساختار بصری نقوش طاووس در نمای بیرونی بناهای اصفهان پرداخته است. روش پژوهش بر اساس یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی است. بررسی پیش رو مفاهیم و ریخت شناسی نقوش طاووس و سیر تحول آن را ارزیابی کرده است. شیوه ترسیم نقوش، بیشتر به صورت ترکیبی از شمایلی و استیلیزه است که به اشکال متنوعی ایجاد شده اند. هنرمندان در ترسیمات خود، هم از حالات طبیعی جانور الهام گرفته و هم آن را با بیان ذهنی خود درآمیخته اند که ارتباطی میان دو نوع متفاوت تفکر اسلام شیعی و باورهای پیش از آن به وجود آورده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 18 نمونه مطالعاتی، ۱ مورد متعلق به قدیمی ترین نمونه برجای مانده یعنی بنای مسجد جورجیر از دوره دیلمی است. اوج بازتاب نقش مایه طاووس در دوره صفوی (8 مورد) و در بناهای مذهبی است. در دوره قاجار، 2 مورد و در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، 7 نمونه وجود دارد که شباهت فرمی و رنگی آن نشان دهنده احیای کاشی کاری و مضامین دوره صفویه است. در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی با چتر نیمه بسته (13 مورد)، به عنوان عنصر نگهبان در کنار درخت زندگی است، و از نمای مقابل ۵ نقش تکی با چتر بازشده وجود دارد. همچنین در ترکیب بندی ها بیش از همه رنگ های سبز، آبی فیروزه ای، لاجوردی، قهوه ای و از اواخر صفوی و قاجار رنگ زرد و قرمز وجود دارد، که با قاب های هندسی، مازه دار،تیزه دار و گاهی همراه با کتیبه طراحی شده است.
بررسی تطبیقی ویژگی های هنری و تاریخی شش تیغ سلطنتی محفوظ در خزانه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خزاین سرزمین ایران، هرگاه استقلال و دولتی قوی داشته، مالامال از جواهر، نفایس و سکه بوده است. حتی در دوره های ضعف و حاکمان بی کفایت نیز آن قدر از این قبیل داشته اند که چشم ناظران و سیاحان خارجی را خیره کند و ایشان را به تحسین و اعجاب وادارد. این ثروت و دارایی دربارهای ایران، همواره به منزله قدرت و پشتوانه ای برای کشور محسوب می شده است، از این رو در حفظ و صیانت آن کوشش می کرده اند. خزانه جواهرات ملی ایران، نمایشگاهی از جواهرات درخشانی است که در طول ادوار مختلف تاریخ به خصوص دوره قاجار، جمع آوری شده اند و هر بیننده ای را مجذوب شکوه و زیبایی خود می کند. از نفیس ترین اشیایی که در این خزانه به چشم می خورند، شمشیرهای مرصع به جواهراتی هستند که هر کدام، جذابیت شگفت آوری دارند. مقاله حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و مشاهده مستقیم آثار خزانه جواهرات ملی ایران انجام گرفته است، به بررسی 6 نمونه از این شمشیرها پرداخته است. این تحقیق در تلاش است ویژگی های هنری و نمادین این شمشیرها را بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این شمشیرهای آراسته و تجملی، جنبه کاربرد در میدان جنگ داشته اند یا تنها سمبلی برای نشان دادن قدرت و شکوه شاهان و قدرتمندان بوده اند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که شمشیرهای این دوره گذشته از نفاست و ارزش های فوق العاده مادی که به دست صنعتگران ساخته و پرداخته می شد، برخوردار از نشانه های رمزی و آیینی و نیز مرتبط با اعداد و ادعیه ای می باشند که از باورها و اعتقادات مذهبی و به خصوص اعتقادات شیعی برگرفته شده اند.
بررسی و تحلیل میزان بازتاب شاخصه ها و ابعاد هویت ملی در قالیچه های تصویری دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
213 - 236
حوزههای تخصصی:
قالیچه های تصویری دوره قاجار اساساً پدیده ای نو و جدید در فرش ایران و بدعتی در طراحی فرش به شمار می آیند. از این رو به دلیل حفظ پیوندشان با نقش مایه های سنتی و ساختار کلی فرش ایران جایگاه ویژه ای در تاریخ فرش این کشور دارند. به همین سبب ضرورت دارد این نوآوری در سنت طراحی فرش ایرانی، از منظر جایگاه و نمود شاخصه های هویت ملی و ایرانی، مورد مطالعه قرار گیرد. در این راستا این سوالات پژوهشی مطرح است که هر گروه و دسته از قالیچه های تصویری دوره قاجار، تا چه حد واجد ابعاد شش گانه «هویت ملی» هستند؟ فراوانی هرکدام از شاخصه های «هویت ملی» در این قالیچه ها به چه میزان است؟ و مؤلفه های هویت ملی در این قالیچه ها به چه شکلی نمود و بازتاب داشته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از منظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی به حساب می آید. تجزیه وتحلیل داده ها و یافته ها به صورت ترکیبی از شیوه کمّی و کیفی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. تعداد نمونه آماری این پژوهش 79 قالیچه تصویری قاجار بوده که به روش انتخابی گزینش شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تصویر بافی های دوره قاجار با انتخاب موضوعاتی در تناسب با فرهنگ ایرانی ، حاوی مفاهیم و مضامین عمیق و ریشه دار هویتی بوده است. در بررسی انجام شده مشاهده شد ابعاد شش گانه «هویت ملی» در دسته بندی هشت گانه این قالیچه ها به ویژه در موضوعات نقش شاهی، مشاهیر، چهارفصل و موضوعات برگرفته از ادبیات کهن بیش ترین بروز و ظهور را داشته است. از سوی دیگر ابعاد «فرهنگی» و «مذهبی» هویت ملی بیش ترین و بُعد «سیاسی» آن، کم ترین فراوانی را در این قالیچه ها داشته است. عناصر و مؤلفه ها و شاخصه های «هویت ملی و ایرانی» در این قالیچه ها با استفاده از نقش مایه های خاص، خط و مضامین داستانی نظم و نثر فارسی، نمود لباس و پوشش اقوام ایرانی، استفاده از تصاویر شعرا، شاهان باستانی و اساطیری و ابنیه تاریخی و ارائه تصویری مثبت از سنت ها و فرهنگ زیست ایرانی نمود و ظهور پیدا کرده است.
جهانی شدن در تولید و آموزش هنرهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی جدید با ایده دهکده جهانی همه تمدن ها را به سمت جهانی شدن سوق می دهد. آنچه اهمیت دارد تعامل میان ایده جهانی شدن و حفظ فرهنگ بومی و سنتی و هنرهای وابسته بدان با توجه به تغییرات پدیدآمده در نظام نوین آموزشی است. جهانی شدن بی شک تأثیرات مثبتی همچون همه فهمی مفاهیم موجود در فرهنگ و هنر و به نوعی گفت وگوی تمدن ها را در پی داشته است، لیکن حفظ هویت های بومی و ملی و نفاست آثار در حوزه هنرها سنتی همواره از موضوعات چالش برانگیز در مسئله جهانی شدن است. از آنجا که پدیده جهانی شدن و تأثیرات آن در دنیای امروز امری گریزناپذیر است، شناخت همه جانبه این پدیده و تأثیر آن بر هنرهای سنتی به منظور حفظ ارزش های موجود در هنرهای سنتی ضروری می نماید. این مقاله با این سؤال آغاز شد که پدیده جهانی شدن چه تأثیری بر تولید و آموزش هنرهای سنتی دارد، و به این نتیجه دست یافت که روند نظام مبتنی بر آموزش سنتی (نه کپی برداری از نظام سنتی) از مزیت های نسبی و مؤثر در برقراری ارتباط سازنده با مخاطبان و هدایت هنر متعهد برخوردار است و چنانچه جهانی شدن در برخورد با این هنرها صرفاً به معنای عام گرایی در نظر گرفته شود و درصدد برداشتن شاخصه های متمایزکننده این هنرها به فراخور ویژگی های بومی و فرهنگی عمل کند، نمی تواند در این حوزه کارآمد جلوه کند. لیکن تلفیق خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی که از واکنش های فرهنگی به امر جهانی شدن است، می تواند هنرهای سنتی را در کنار حفظ ارزش های بومی، فراتر از مرزهای محدود به ویژگی های جغرافیایی قرار دهد. این پژوهش به روش اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است.
بررسی سیر تحول کارکردهای تزئین در رویکردهای مطالعاتی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
اشکال و نقوش تزئینی به کار رفته در مصنوعات و بناهای سرزمین های اسلامی، در سه سده اخیر محل توجه شرق شناسان، باستان شناسان و تاریخ نگاران بوده اند. شیوه مواجهه با کارکردهای تزئینات، همواره نقش مهمی در جهت دهی به مسیر مطالعات هنر اسلامی داشته است. این پژوهش، سیر تحول رویکردها به تزئینات اسلامی با تأکید بر دگرگونی نگرش به «کارکرد» تزئین در سه سده اخیر را بررسی می کند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است: در پژوهش های انجام گرفته پیرامون فرهنگ مادیِ سرزمین های اسلامی، سیر تکوین کارکردهای تاریخ هنری و معنای تزئینات چه بوده است؟ روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای است. برای پاسخگویی به پرسش تحقیق، مطالعات تزئین به چهار گروه رویکرد اکتشافی گونه شناختی، تاریخی آغازین (تاریخی سبک شناسانه)، رویکردهای جهانشمول، و تاریخی متأخر ( زمینه محور فرهنگی) تقسیم شدند و کارکردهای منتسب به تزئینات در هر یک از این رویکردها مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه پژوهش، بیانگر تنوع دیدگاه ها و سیر تحولی است که در بازشناخت کارکردهای تزئین رخ داده است. در رویکرد نخست، کارکرد فرمی ارجح بوده و تزئین، نشانگر ویژگی های قومی، نژادی، روح شرقی یا عنصری برای بیان بصری دین جدید است. همزمان، کارکرد زیباشناسانه یا تلقی صفاتی نظیر نمادین یا شهودوار را برای تزئینات شاهدیم. در رویکرد تاریخی آغازین، غالباً تزئین در حکم نماد یا عنصری معنادار تلقی می شود و این رویکرد، آغازگر تأملاتی در باب کشف معنا و بررسی زمینه های تاریخی و فرهنگی تزئینات است. رویکردهای جهانشمول به دو حوزه متمایز تقسیم می شوند، کلیت نقوش تزئینی در حوزه مطالعات فراتاریخی، کارکردی فرامادی دارد و نمادِ الوهیت و توحید است؛ در حوزه مطالعات روانشناسانه، کارکرد تزئین و اثرات آن بر رفتار، انتخاب و حالات روانی انسانی موردتوجه قرار می گیرد. با شکل گیری رویکرد تاریخی متأخر در نیمه دوم سده بیستم ، شاهد تمرکز بر ادراک و خوانش مخاطب از نقوش تزئینی و تمرکز بر کارکردهای معنایی و زیباشناسانه تزئین برمبنای حوزه های زبان شناسی هستیم. هم چنین بر بستر و بافت پیدایش فرم تزئینی تأکید شده و اغلب، تزئین به منزله نشانه فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است.
صنایع دستی، حلقه اتصال هویت و برند در صنعت بسته بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی مفاهیمی نظیر برند و بسته بندی و نیز معرفی و بیان صنایع دستی و ویژگی های هنرهای سنتی و بومی ایران، تلاش شده با برشمردن توانمندی ها و پتانسیل این صنایع و هنرها، امکان استفاده آن ها در صنعت بسته بندی به منظور هویت مندی و ارتقای برند تبیین گردد. در این راستا و در عصر حاضر، رویکردهایی نظیر طراحی پایدار و سبز نیز از اهمیت بسیار زیادی در فرایندهای طراحی بسته بندی برخوردارند که توجه به این مهم نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در بخش دیگری از این نوشتار، ضمن اشاره به اهمیت هویت در طراحی بسته بندی، به اهمیت مفهوم COO پرداخته و اهمیت استفاده از داشته های فرهنگی و سنتی هنر ایران مورد توجه قرار گرفته است، زیرا ارتقای صنایع دستی در دنیای امروز منفک از چالش های پیش رو نیست. در واقع به نظر می رسد صنایع دستی با حفظ ویژگی های اصیل خود، به خصوص داشتن بار فرهنگی، یگانگی و منحصربه فرد بودن، می تواند به عنوان یک بسته بندی کامل و با رعایت نکات کلیدی آن نظیر حفاظت از محصول، هویت سازی، جاذبه خرید و تشخص بخشی و... مورد استفاده صاحبان صنایع و مشاغل قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و برای تبیین هدف پژوهش، نمونه های طراحی شده از صنایع دستی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. سپس این نمونه ها بر اساس قیمت تمام شده و کاربردشان و همچنین، هزینه تولید تقسیم بندی شد و در پایان، بر اساس این تقسیم بندی، پیشنهادات پژوهشگران مبنی بر به کارگیری روش های مدیریتی و تشویقی به منظور توسعه امکان استفاده از صنایع دستی به عنوان بسته بندی ارائه گردید.
معرفی روش پژوهشی مبتنی برکنش هنری دردوره تحصیلات تکمیلی با تأکید بر هنرهای صناعی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات پژوهش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته های هنر، روش های پژوهشی رایجی است که بدون در نظر گرفتن ماهیت هنر از حوزه های علوم انسانی بدان سرایت کرده، که در عمل به توسعه مرزهای هنر به عنوان رسانه ای مستقل و قدرتمند که هدف آن گسترش تجربه حسی و ادارکی مخاطب است، کمکی نمی کند. پیدایش روش پژوهشی مبتنی بر کنش هنری (کنش محور) در چند دهه اخیر در دانشگاه های دنیا، نتیجه ناکارآمدی روش های متداول ناهمگون با هنر بوده که در پی تلاش هنرمندان پژوهشگر در مقطع تحصیلات تکمیلی به ویژه دکترا ابداع شده است. در این روش پژوهشی، هنرمند پژوهشگر از آزادی عمل برخوردار است و با کاربست روش های متناسب با پروژه تحقیقاتی خود اقدام به خلق اثر هنری خود می کند. خلق اثر هنری از پشتوانه تحقیقاتی برخوردار بوده و مدام از طریق خود پژوهشگر و مخاطبین مورد ارزیابی و اصلاح قرار می گیرد. اثر هنری حاصل از این نوع پژوهش ضمن بدیع بودن، از چارچوب نظری برخوردار بوده و مستندات تمام مراحل ثبت می گردد، لذا قابل ادراک و انتقال به مخاطب است. پژوهش مبتنی بر کنش هنری به شکل منحصربه فردی جایگزین روش های متداول قبلی شده، تا با طرح این پرسش از خودمان که، جایگاه و ارزش هنر و طراحی در اجتماع چیست؟ ما را ترغیب به گفت وگوی اجتماعی خردمندانه با تفکر و بیانی روشن و انتقادی از طریق یک پاردایم مفصل بندی شده نماید و فرهنگ جدیدی را برای درک و پشتیبانی جامعه ایجاد کند. این مقاله تلاش دارد تا با تحلیل عملکرد هنرمند پژوهشگر در رساله دکترای رشته هنرهای صناعی، ضمن معرفی این روش پژوهشی، دریچه ای نو به روی اساتید و دانشجویان دوره ی تحصیلات تکمیلی باز کرده و در راستای بازگرداندن هدف اصلی پژوهش هنر که همانا گسترش دادن مرزهای هنر است، گامی مؤثر بردارد.