فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۲۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زمینه نقوش شکار در دوره عیلام نو و نمونه های هم زمانِ بین النهرینیِ آن همواره خلأ پژوهش وجود داشته است؛ به همین دلیل و با توجه به این ضرورت، مدارک و منابع موجود بررسی شد. این تحقیق دوره زمانی 650-1000 ق. م را دربر می گیرد و با نگرشی بر مهرهای استوانه ای و نقوش برجسته هم زمان در این مناطق انجام شده است. با مطالعه 29 مهر استوانه ای و 18 نقش برجسته به وجود اشتراک هایی در صحنه های حیوانات شکارشده، سبک شکار، ابزار شکار و جنس آثار پی می بریم. در این بررسی مشخص شد که در نقوش شکارِ دوره عیلام نو، علاوه بر جنبه معیشتی و مذهبی، جنبه تفنّنی را نیز می توان مشاهده کرد. تا کنون از دوره عیلام نو هیچ نقش برجسته سنگی با موضوع شکار به دست نیامده است. همچنین در هیچ یک از آثار دوره عیلام نو، پادشاه در هیچ یک از نقوش شکار دیده نمی شود. اما بر بسیاری از نقوش برجسته سنگی بین النهرین (650-1000 ق. م) صحنه شکارِ پادشاه به فراوانی مشاهده می شود. در این بررسی، نقوش شکار در دوره عیلام نو و نمونه های هم زمان بین النهرینی مورد مطالعه قرار گرفت. اما هنوز آثار این دو سرزمین به مطالعه و تحقیق بیشتری نیاز دارد.
چیدمان گرافیک: هنر نساجی و پارچه بافی یزد در دوره درخشان صفوی
حوزههای تخصصی:
در دوران صفوی به سبب حمایت از بافندگان ایران، یزد و شهرهایی چون اصفهان، کاشان، رشت، مشهد، قم و تبریز از مهمترین و بزرگترین مراکز اصلی ابریشم بافی محسوب می شدند، در این دوره یزد به بافتن پارچه ای به نام دیباج معروف می گردد که گاه با تاری از نخ های زرین بافته می شد. همچنین پارچه مخملی زرین بافت یزد در حقیقت باارزش ترین منسوجات آن دوره محسوب گردید. به سبب حمایت شاه عباس از هنرمندان، هنر بافندگی نیز توسعه می یابد و بر کارگاه های بافندگی در شهرهای یزد، کاشان و نیز اصفهان اضافه می گردد و علاوه بر آن، در دوران صفوی، دوران طلایی در صنعت پارچه بافی ایران است که شاهد یک طبقه هنرمند به صورت بافنده و طراح هستیم، از جمله می توان به استاد غیاث الدین نقشبند یزدی و استاد معین مصور اشاره کرد که هردو از هنرمندان معتبر در دوره صفویه و اهل یزد بودند. هدف از پژوهش حاضر معرفی منسوجاتی است که در کارگاه های عصر صفوی، از پارچه های ابریشمی ساده، پارچه های ابریشمی نقش دار و مخمل های ابریشمی تولید و معمولاً خاص شاهزادگان و پرده و روپوش ها به کار می رفت. این پارچه ها به علت زیبایی و ارزشی که داشت اغلب از طرف پادشاهان صفوی به عنوان هدیه برای بزرگان کشورهای دیگر نیز فرستاده می شد. این نوشتار با مطالعه منابع کتابخانه ای و اسناد تصویری از موزه ویکتوریا آلبرت تنظیم شده است. در مجموع می توان گفت، مهمترین امتیاز دوره صفویه نسبت به دوره های دیگر از نظر بافندگی، قرابت زیاد هنر نقاشی با صنعت بافندگی است. این تجانس در آثار هنرمندان پیرو سبک غیاث نقشبند که از طرح های کوچک استفاده می کردند و در یک طرح گل با یکدیگر هماهنگی داشتند، به خوبی قابل تشخیص است.
احمد صنیعی، استاد منبت کار اصفهانی
حوزههای تخصصی:
تزیینات کتیبه ای بقعه شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیدنورالدین نعمتالله کرمانی، معروف به شاه نعمتالله ولی از صوفیان، شاعران محبوب و بزرگ سده چهاردهم و پانزدهم/ هشتم و نهم، مؤسس طریقه «نعمهاللهیه» است. این عارف بزرگ در زمان حیاتش مورد توجه شاهان تیموری بود. پس از گذشت شش سده از وفات این عارف بزرگ، وی همچنان مورد توجه شیعیان و حکمرانان وقت ایران بود، تا جاییکه در مجموعه بنای آرامگاهی او، تداوم معماری ایران تا دوره قاجاریه چشمگیر است. بیشترین توسعه این مجموعه، بهدلیل ارادت شاهعباس اول صفوی، محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. از آنجایی که تیموریان و صفویان برای تداوم حکمرانی و تسلط خود، به نفوذ و تاثیر صوفیان و شخصیتهای مذهبی نیاز داشتند، به عارفان قدرتمند و با نفوذ جامعه بها میدادند. با بررسی این مجموعه، علاوه بر کسب اطلاعاتی در خصوص تاریخ ایران و دیدگاه مذهبی حاکمان وقت، شخصیت مذهبی سیدنعمتالله ولی و خصوصیات مقبره و تزیینات کتیبهای آن نیز مورد توجه قرار میگیرد. سئوالاتی که این مقاله در پی پاسخ دادن به آنهاست عبارتست از: 1- شاخصههای افکار و اندیشه سید نعمت الله ولی دارای چه ویژگیهایی است؟2- مضامین تزیینات کتیبهای بقعه شاهنعمتالله ولی دارای چه مفاهیمی است؟اهدافی که در این مقاله مورد نظر است: 1- شناسایی ساختار و ویژگی معماری تیموری؛2- بررسی زندگی و احوال عارف بزرگ، سیدنعمت الله ولی؛3- مطالعه ساختار بقعه و مضامین کتیبههای مذهبی و ادبی آن؛روش تحقیق در این مقاله به شیوه تاریخی، توصیفی و تحلیلی با استناد به منابع کتابخانهای و تحقیق میدانی از بقعه است.
بررسی عطردان های شیشه ای ایران در دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشة واژة «عطر» از واژة لاتین «Perfume»گرفته شده و به معنی «بوی گذرا» است. عطردان ها ظرف هایی بودند که انواع عطر را (اعم از مایع روغنی، عطرینه ها و حتی مواد دارویی) در آن نگهداری میکردند. ایران یکی از مهم ترین مراکز تولید عطردان های شیشه ای است؛ با وجود این پژوهشی در این زمینه صورت نپذیرفته است. در این پژوهش، ضمن نگاهی اجمالی به پیشینة تاریخیِ تولید شیشه و فنّ ساخت آن، فرم و نقوش عطردان های شیشه ای ایران در دوران اسلامی بررسی و فنّ ساخت، فرم، اندازه و نقوش تزیینی آن ها مطالعه شده است.
بررسی مضامین خط نگاره های شمعدان ها و قندیل های دوران صفوی ، موزه ی ملی
حوزههای تخصصی:
مذهب تشیع در زمان سلطنت شاه اسماعیل صفوی به عنوان مذهب رسمی صفویان اعلام شد . تداوم و عمر طولانی این سلسله و استحکام جنبه های مذهبی و فرهنگی موجب تقویت و تحکیم سنت هنری آن گردید . بنابر این ویژگی ایرانی بودن یکی از مشخصه های محصولات و تولیدات این دوره است . در این دوره فلزکاری و ساخت و قلمزنی مصنوعات طلا ، نقره ، برنج و مس ابعاد وسیعی داشت . از ویژگی های آثار فلزی این دوره ، ظرافت شکل و خطوطی است که به زبان فارسی اعم از اشعار عرفانی و نام ائمه در بیشتر آنان دیده می شود ...
عظمت نماد طاووس در چنته بافی زنان ایلات قشقایی فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چنته یا آیینه دان یکی از دستبافت های عشایر قشقایی فارس است که عموما توسط زنان بافته می شود....
نقش درخت زندگی در فرش های ترکمنی (با تاکید بر نقوش درخت در فرهنگ اسلامی و تمدن های باستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گلجام ۱۳۸۵ شماره ۴-۵
حوزههای تخصصی:
بررسی طرح و نقش در قالی های سنگشکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به زعم بسیاری از صاحبنظران، دوره صفویه یک دوره منحصر به فرد و خاص در تاریخ فرش بافی ایران به شمار می رود. قالی های زیبا و باشکوهی که از آن روزگار باقی مانده و اکنون مایه مباهات مجموعه داران و موزه های بزرگ دنیاست؛ گواه بر این مدعاست. قطعاً شناخت این گنجینه عظیم برای هنرمندان هر دوره ای لازم و ضروری است. واکاوی طرح ها و نقوش این قالی ها هم در جهت شناخت هویت و جان مایه آثار گذشته و هم در ارتقاء سطح کیفی آثار امروز مثمر ثمر خواهد بود.
در این مقاله، طرح ها و نقوش یک گروه مشخص از قالی های این دوره، مشهور به سنگشکو، بررسی شده و تلاش می شود ویژگی های مشترک در طرح و نقش این قالی ها معرفی گردد. در این راستا پاسخ به سؤالات زیر مورد نظر می باشد:
ساختار طرح در قالی های سنگشکو چگونه است؟
نقوش مشترک در قالی های سنگشکو کدامند؟
بدین منظور تصاویر متعلق به نمونه های به جامانده و شناخته شده از این گروه، به روش کتابخانه ای گرد آمده و به روش توصیفی مورد بررسی قرار می گیرند. حاشیه های قابقابی، انواع نقوش حیوانات و صورتک های حیوانی (نقش واق واق)، طاووس های جفت، نقوش گرفت و گیر، سیمرغ و اژدها و ماهی از جمله نقشمایه های مشترک میان این قالی هاست
انتقال هنرهای صناعی سرزمین های اسلامی از قرن چهارم ه.ق به اروپای غربی در قرن دهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های اروپایی در قرون وسطی از جمله در قرن دهم میلادی قربانی بربریت، جنگ ها، غارتگری ها و رقابت های شوالیه ها و طبقه اشراف بودند و از امنیتی نسبی برخوردار نبودند. ایشان همواره سعی داشتند با تشکیل دولت هایی مستقل و جنبش های دهقانی به دنبال ایستادگی در برابر مهاجمان و شکست آنها از وضعیتی پایدارتر برخوردار شوند. مورخان از قرن دهم به آخرین دوره از «عصر فترت» یاد می کنند. در این قرون اروپا به لحاظ اقتصادی، سیاسی، دینی و اجتماعی، و وضعیت علمی و فرهنگی در شرایط نامطلوبی به سر می برد. این درحالی است که سرزمین های اسلامی در قرن چهارم هجری دوره رنسانس و شکوفایی خود را می گذراندند؛ عصری که مسلمانان در تمامی حوزه های تمدن (همچون علم، فرهنگ، صنعت و هنر) پرآوازه و صاحب نظر بودند.
پژوهشگران بی غرض حوزة تاریخ تمدن به ویژه تاریخ اسلام و اروپا همگی بر تأثیر دستاوردهای مسلمانان بر اروپا در حوزه های مختلف از جمله هنر در قرن چهارم هجری تأکید می ورزند. با این پیش زمینه مقالة پیش رو به دنبال ردیابی مصنوعات هنری در آثار موزه ای و کتب منتشره در دو حوزه تاریخ تمدن و تاریخ هنر با مسئله فقدان آثار تولید شده توسط هنرمندان اروپایی قرن دهم میلادی با تأثیرپذیری از هنر اسلامی قرن چهارم هجری مواجه شد. به دنبال پاسخگویی به این مسئله فرضیه مطرح شده در طول مقاله تقویت شد که آثار اسلامی قرن چهارم هجری از طریق بازرگانی و هدایای خلفای اسلامی به پادشاهان، اشراف و شوالیه ها به اروپا در قرن دهم میلادی منتقل شده است و هنرمندان اروپایی با توجه به شرایط نابسامان آن دوران تنها دریافت کننده و سفارش دهندة آثار بودند و به تولید آثار با بهره گیری از ویژگی های اسلامی اهتمام نورزیدند.
ریتون چیست؟
زیبایی شناسی فرش های روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گلجام ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
قفل های ناگشوده (معرفی و نقد کتاب «قفل های ایران»، اثر پرویز تناولی)
منبع:
آینه خیال ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
چیدمان جامعه: تأثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران مشروطه بر تن پوش مردمان عصر قاجار
حوزههای تخصصی:
چکیده:دوره پایانی حکومت قاجار، دورانی سرشار از فراز و نشیب های سیاسی و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی به شمار می آید. اختلافات سیاسی، ناکارآمدی نظام حاکم بر کشور و آشنایی با مظاهر تمدن نوین مغرب زمین، زمینه های انقلاب مشروطه را در ایران فراهم آورد. اندیشه محوری تجدد و ترقی خواهی پیشروان مشروطیت، فرهنگ و آداب و رسوم مردمان این دوران را تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از سنت ها و عقاید پیشین را کمرنگ کرد. پوشاک نیز به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه، در مقابل تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، دستخوش تغییرات چشمگیری شد.
مقاله پیش رو با روش مطالعه کتابخانه ای- اسنادی، توصیفی و تحلیلی سعی دارد با مطالعه عوامل عمده مؤثر بر تغییر اسلوب پوششی زنان و مردان دوره قاجار در عصر مشروطیت، مانند تأسیس مدارس نوبنیاد، آزادی مطبوعات، ماهیت مردمی ادبیات مشروطه، انجمن ها و مجامع سری، افزایش مراودات با اروپاییان و رواج افکار غربی و لیبرالیستی در جامعه، ابعاد و چگونگی این تحولات را روشن نماید.
در نهایت تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطیت که سبب تسلط افکار تجددطلبانه و نفوذ فرهنگ غرب در جامعه ایران شد، پوشاک را به عنوان یکی از مظاهر اصلی فرهنگ، دستخوش تغییرات چشمگیری کرد و آن را به سوی الگوهای اروپایی سوق داد. همین طور تأثیر قلم تجددخواهان در دگرگونی حجاب و پوشش زنان مشهود است.
چیدمان لباس: احیای باور ایرانیان امروز به جلوه های میراث کهن سرزمین خود در الگوهای پوشش
حوزههای تخصصی:
درک صحیح هنرهای تجسمی دریچه ایست به شناخت نقاط قوت فرهنگی اصیل خویش و ریشه فهای عمیق آن در تار و پود تاریخ کهن ایران و اجتناب از سر درگمی یا پیروی صرف میان الگوهای پر رنگ بیگانه در غیاب نمودهای خودی.طراحی لباس به عنوان مقوله ای از هنرهای تجسمی نیز باید در شناساندن الگوهای پوششی مناسب و جذاب برگرفته از اصالتهای ایرانی و حتی ترکیب آن با جنبه های مثبت الگوهای ملل دیگر، نسل امروز را به استفاده از این نوع پوشش ترغیب نماید.
فرآیند طراحی لباس را میتوان به چهار بخش کلی تحقیقات و دریافت اطلاعات(Research& Information)، تعریف مفهوم (Concept Development)، ایده پردازی (IdeaGeneration) و طراحی (Design) تقسیم کرد. که درتحقیقات و دریافت اطلاعات، زمینه ساز شناخت شرایط محیط جهت تعیین راهکار منطبق با آن محیط است که در این راستا شناخت هویت بومی لازمه کار است. تعریف مفهوم، به عنوان گام بعدی شامل مفاهیم انتزاعی مورد نظر طراح می شود. ایده پردازی، خود باید خلاق (Creative)، نوآورانه (Innovative) و مبنتی بر حل مسأله (Solution Base) باشد و در انتها طراحی که در واقع بخش عملی روند طراحی لباس است به طراحی جزییات پرداخته و کاربرد عناصر بصری در طراحی لباس و کیفیت آن ها از کوچکترین اجزاء شامل نقطه، خط، سطح، حجم تا اجزای کلی تر مانند نور، بافت، شکل، کادر و غیره با در نظر گرفتن تناسبات و توازن میان آن ها می پردازد.
لباس هر یک از افراد جامعه به عنوان عنصری ارتباطی، جایگاه اجتماعی آن شخص از یک طرف و منعکس کننده فرهنگ آن جامعه می باشد. بررسی تاریخ لباس ایرانیان از گذشته 10 هزار سال تا به امروز بیانگر تأثیر ژرف فرهنگ لباس ما ایرانیان بر دیگر ملل در گذشته تا تأثیر معکوس آنان بر فرهنگ پوشش ما را به خوبی نمایان می کند. تأکید بر حفظ اصالت و ارزش های اسلامی-ایرانی و استفاده به جا از گنجینه های فرهنگی و تصویری پایدار ایران که ما ارث آن هستیم ضروری است. ایسته تر این است که با تأمل و تعمق به چگونگی بهره گیری از باورهای اصیل سنت های تصویری در راستای هنر معاصر و بالاخص طراحی لباس که موضوع اصلی این مقاله است توجه کنیم.
کاشی کاران گمنام دوره ی قاجاریه (1): استاد علی محمد اصفهانی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی نقوش رودوزی های پوشاک زنان هرمزگان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودوزی منسوجات دارای اهمیت خاصی است و با آداب و رسوم و فرهنگ ملل ارتباط تنگاتنگ دارد. زنان در این فعالیت نقش اصلی را بر عهده دارند. در ایران و هند، هنر رو دوزی جایگاه ویژه ا ی دارد. ارتباطات سیاسی و تجاری ایران با هند از زمان هخامنشیان وجود داشته و به خصوص در قرون 9ه.ق/15م تا 11ه.ق/17 م گسترش یافته است. به دنبال فعالیت های تجار هندی در ناحیه هرمزگان،که مربوط به اَواخر دوره ناصر الدین شاه و در زمان مظفرالدین شاه (1300 تا1344 ه / ق) می باشد.ارتباط فرهنگى و هنرى میان دو کشور افزایش یافت و زمینه ساز تأثیر هنر دو منطقه بر یک دیگر گردید. محور اصلی این پژوهش بررسی نقوش مشترک به کار رفته در رودوزی های پوشاک بانوانهرمزگان و هند می باشد. شیوه پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که نقوش رودوزی های هرمزگان با هند، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس ابتدا به معرفی انواع رودوزی ها در دو منطقه پرداخته شدهو سپس نقوش مشترک آن ها معرفی شده اند.این نقوشبه سه گروه نقوش هندسی، گیاهی وحیوانی تقسیم بندی می شوند که هر گروه انواع دیگری را شامل می شود واین نقوش در اکثر البسه زنان هرمزگان و هندوستان دیده می شود.