فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴۴۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
3 - 3
حوزههای تخصصی:
گنبد طلا. این تصویر نه یک شکل و نه حتی یک نماد است؛ یک متن است. سرشار از پیام ها و رمزهایی که برای عامه ایرانیان حکایت ها دارد. لازم نبوده درس معماری خوانده باشی یا نشانه شناسی بدانی تا بتوانی این متن رمز آلود را برپا کنی. گنبد هدایت کننده به مکان و «جایی» مقدس است. بر بلندای مرکزی ترین اندام معماری قرار می گیرد تا هویت، سر، مرکز و قلب مجموعه را به همگان نشان دهد. مرکز ثقل معنایی مجموعه، ممکن است در وسط جغرافیای آن نباشد، اما گنبد دلالت بر آن دارد که این «جا» قلب است. پس از آن مناره ها به کار می آیند تا خبر از رخدادی در مکان بدهند. در «اینجا» خبری هست. دو مناره از دوردست ها فریاد می آورند که آن «جا»، اینجاست و رهگذران را به آن راهنمایی می کنند. رنگ طلا خبراز امر قدسی می دهد. هر آنچه که طلایی است، نشانی از شرافت و قداست دارد. قرارگیری این سه عنصر در کنار صندوق نذورات و خیرات از سنتی در فرهنگ اسلامی ایران حکایت می کند که در دوره هایی از تاریخ، منشأ ایجاد زیرساخت های بزرگ اقتصادی و مجموعه های علمی و اقتصادی بوده است. اگر امروز جمع آوری صدقات خرد برای دفع بلاهای شخصی به کار می آید، زمانی از برجسته ترین شیوه های مالکیت غیر خصوصی و متکی بر منافع عام و اجتماعی بوده است. وقف و نذر، انواعی از مالکیت و مشارکت اجتماعی را تعریف می کنند که جایگاه امروزشان تناسبی با فلسفه و ظرفیت های نهفته در آنها ندارد، این متنها اگر در دنیای نخبگان امروز مغفول افتاده، آنقدر ناشناخته مانده اند که متن پیچیده آنها را نمی توان با تفسیر این صندوق مزین شده به گنبدهای آلومینیومی آنودایز شده، فهم کرد. اما می توان گفت که فرهنگ عامه، اگر چه سنت وقف نذر را در شأن گذشته آنها نمی شناسد، اما از جایگاه و مرتبه آن، چنان با خبر است که با این نمادسازی عامیانه، همچنان از حقیقتی بزرگ خبر می دهد؛ بی آنکه بتواند شناختی جزئی و تفصیلی از آن به دست دهد. این جلوه از منظر ایرانی از بقایای سنتی عمیق در عرصه زندگی اجتماعی-اقتصادی گذشته ایران خبر می دهد که با کمک نمادهایی از معماری و هنر سرزمینی آنها روایت شده است.
پنجره ای رو به بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
70 - 73
حوزههای تخصصی:
در یک بیمارستان حومه پنسیلوانیا، بین سال های1972 تا 1981 میلادی ، شرایط محیط بستری بیماران، بعد از عمل جراحی کیسه صفرا مورد بررسی قرار گرفت، تا احتمال تأثیر منظر طبیعی آن سوی پنجره اتاق بستری بر بهبودی بیمار مشخص شود. نتیجه پژوهش نشان داد زمان بستری 23 بیماری که بعد از جراحی در اتاقی با پنجره رو به منظر طبیعی بستری شده بودند، کوتاه تر بود و پرستاران نسبت به آه و ناله آنها در طول مدت بستری کمتر گزارش داده بودند. همچنین استفاده از مسکن قوی برای تسکین درد این بیماران کمتر از 23 بیمارِ بستری شده در اتاق های مشابه اما با پنجره رو به ساختمان آجری، بوده است.
عوامل و موانع مشارکت کودکان در تشکیل فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
38 - 49
حوزههای تخصصی:
مشارکت همکارانه کودکان با تصویب قوانین حقوق کودک و محور قرار گرفتن حقوق شهروندی آنان از دهه 1980 مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. مشارکت در فرایند طراحی فضاهای شهری به کودکان اجازه می دهد در ایجاد فضاهای زندگی خود سهیم باشند و محیط پیرامونشان را متناسب با ایده ها و نظرهای خود بسازند. از آنجایی که کودکان ویژگی های جسمی، روحی و شخصیتی منحصر به خود را دارند، فرایند مشارکت آنان نیز متناسب با جایگاهشان در جامعه تعریف می شود. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب پروژه های اجرایی مشارکت کودکان در فرایند طراحی فضاهای شهری در جهان و ایران بوده است، تا از این طریق بتوان اصولی عملی برای تنظیم فرایند مشارکت همکارانه کودکان در جامعه ایران پیشنهاد داد. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مرور نتایج تجارب عملی، رویکرد و فرایند مشارکت کودکان در طراحی فضاهای شهری در ایران و جهان ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد برای برنامه ریزی فرایند مشارکت کودکان، اکتفا به مبانی نظری و اصول تئوری پشتیبان کافی نیست. ضروری است با بهره گیری از راهکارهای اجرایی تجارب در جوامع مختلف، عوامل مؤثر در موفقیت یا شکست مشارکت همکارانه کودکان را شناسایی کرد و برای تحقق یک پروژه شهرسازی مشارکتی کودکان در فرایند طراحی فضاهای شهری ایران به کار برد.
ارزش گذاری خدمات اکوسیستم شهری به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی شهرهایی پایدارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
24 - 35
حوزههای تخصصی:
در سراسر جهان، روند روبه رشد شهرنشینی پیامدهای منفی مشهودی به دنبال داشته است. آگاهی از این پیامدها به افزایش تقاضای گروه های ذی نفع و سیاست گذاران در راستای ارزیابی جامع تر و کامل تر آثار پروژه های توسعه شهری بر مناظر شهری، انجامید. ارزش گذاری خدمات اکوسیستم1 (ESV) رویکرد نسبتاً نوینی است و از آنجا که به سیاست گذاران شهری در تصمیم سازی بهتر در راستای برنامه ریزی پایدار شهری کمک می نماید، در منابع معتبر به عنوان روشی مناسب یادشده است. این مقاله قابلیت خدمات اکوسیستم شهری را در ارتقای برنامه ریزی پروژه های توسعه شهری در راستای رسیدن به شهرهایی پایدارتر، بررسی می کند. نخست، خدمات اکوسیستم مهم در مناطق شهری، دسته بندی شده اند. سپس این مطالعه منابع تأثیرگذار و معتبر در حوزه (ESV) مورد بررسی قرارداده است. در نهایت، این مقاله به تحلیل امکان تقویت برنامه ریزی شهری با استفاده از ارزش گذاری خدمات اکوسیستم می پردازد. با توجه به نوشتار پیش رو، می توان نتیجه گرفت که بسیاری از خدمات اکوسیستم شهری تاکنون شناسایی و ارزیابی شده اند. همچنین، از نقش اساسی در سلامت بشر و تاب آوری شهری برخوردارند.
آیه های دوا و شفا
منبع:
منظر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
3 - 3
حوزههای تخصصی:
در غرب پیش از رنسانس، تنها باغ های مثمر با گیاهان دارویی و اغلب در جوار صومعه ها برپا می شدند. رهبانیت و دوری از مظاهر جذاب دنیا که شعار مسیحیت قرون وسطی بود، مانع از آن بود تا باغ به عنوان یک محصول فرهنگی و ذهنی در آن سرزمین به حساب آید. در این تفکر، زمین و هرچه در آن بود، رقیبی برای فهم حقیقت و ماوراء طبیعت بود. پرهیز از طبیعت موجب شد باغ برای گروه گیاهان دارویی پدید آید. در نتیجه باغ از یک سو محصول و از سوی دیگر موجد گیاهان دارویی بود. سازندگان باغ، که از طرح های هندسی برای تقسیم بندی عرصه آن استفاده می کردند تا کرت های بیشتر و مناسب تری برای کشت به دست آورند، درصدد برنیامدند تا به نظم باغ های خود بعد جدیدی اضافه کنند. از این رو موضوع قابل بررسی در این باغ ها به انواع گیاهان، خواص و روش های کشت آنها محدود می شد. در مقابل، در دنیای شرق باستان، ضمن آنکه دانش های مربوط به گیاهان و خواص سلامت آنها رایج تر و پیشرفته تر بود، باغ محصولی فرهنگی به حساب می آمد؛ زیرا زمین در پیوندی وثیق با آسمان به سر می برد و همراهی زمین و زمینی ها برای دستیابی به آسمان و مواهب آن، شرط لازم شناخته می شد. تمنای حقیقت و عالم بالا، آنچنان که در ذهن شرقی ها تعریف می شد، موجد باغ، و عناصر طبیعت از جمله گیاهان، ابزار آن بودند. در این نگاه، محصول باغ، آرامش و حال آن فرصتی برای دستیابی به عوالم برتر بود. این نگاه در جهان اسلام نیز با اندکی تفاوت رواج داشت. در سرزمین های شرقی، خواه در چین با آیین های تائو و شینتو، یا هند با هندوئیسم و ممالک اسلامی، طبیعت و عناصر آن از جمله گیاه، عنصر واسط و ابزاری برای لمس حقیقت شناخته می شود. از این رو معابد تائو در دل طبیعت و معبد هندوها در زیر درختان و معبد مسلمانان، مسجد، در طبیعتی بی آلایش و منزه از الحاقات و افزوده های انسانی برپا می شود. مبادله فرهنگ ها در طول تاریخ و عرض جغرافیا موجب شد تدریجاً مفاهیم به دست آمده در یک فرهنگ به عنوان عنصر منظر به فرهنگ دیگر نیز رسوخ کند. گیاهان مقدس از آن جمله است که اگرچه در اندیشه اسلام نمی تواند واسطه فیض الهی باشد، اما به قرینه پذیرش ادیان باستانی ایرانیان و همچنین باورهای عامیانه سرزمین های مجاور با اندکی تسامح، نشانه توسل به اولیایی قرار می گیرد که به صراحت قرآن می توانند برای شفاعت اذن خداوند را داشته باشند. از این روست که در سرزمین اسلامی ایران، درختان زیادی در مقابر مقدس و مکان های آئینی دیده می شود که به نشانه توسل به اولیاء دین، مورد رجوع عامه هستند و به نشانه پیوند معنوی و قرار ذهنی با او، برای رسانیدن پیام به مرجع مطلوب، گره ای بر شاخسار آن می زنند. این چنین باغ شفابخش از پهنه ای کالبدی به سیستمی غینی-ذهنی با بازیگری و نقش آفرینی گیاهان و سایر عناصر طبیعت بدل می شود که به آدمیان هم شفای جسمی می دهد هم سلامت روحی.
زندگی روزانه در خیابان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
60 - 71
حوزههای تخصصی:
تجربه فضا در خلال زندگی روزمره بر پایه ویژگی های آن مقوله ای است که منجر به نحوه شناخت و ارزیابی کاربران در فضا می شود. به منظور بررسی این تجربه در فضای خیابان و شناخت ویژگی های مشترک بین خیابان های مطلوب که آن ها را برای کاربران جذاب و مطلوب می سازد خیابان آزادی حد فاصل میدان انقلاب تا اکباتان به عنوان فضایی که علی رغم اهمیت کالبدی و موقعیت آن فاقد کیفیت لازم برای حضور پیاده است و خیابان های خیام در قزوین و خیابان مطهری در رشت که بر پایه مصاحبه با شهروندان در تحقیقات قبلی از جذابیت لازم جهت حضور در مکان برخوردار هستند، انتخاب شده اند. هدف این تحقیق مقایسه بین دو فضای اخیر و محور آزادی است تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که تفاوت کیفی این فضاها مربوط به کدام یک از متغیرهای تحقیق است. متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق مبتنی بر سه مؤلفه مطالعه «فینشتین» بر عدالت در فضا شامل تنوع، برابری و دموکراسی و مؤلفه های مطالعه «لینچ» درباره عوامل مطلوبیت فضای شهری شامل دوام، معنا، تناسب، دسترسی، اختیار، عدالت و کارایی هستند. نتایج حاکی از آن است که آنچه توانسته خیابان های مطهری و خیام را به فضاهایی مطلوب مبدل سازد، عامل دوام و کارایی فضاست که زمینه ساز حمایت فضا از زندگی روزمره افراد است.
نقش محیط طبیعی در ایجاد حس مکان در مسکن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
46 - 59
حوزههای تخصصی:
حیاط ها به عنوان فضاهای اصلی در خانه های سنتی موجد حس مکان برای ساکنین هستند. این فضاهای بینابینی نقش مهمی در فعالیت های روزانه داشته و ارتباط انسان- محیط را در خانه های سنتی (چه میان ساختمان های مجموعه مسکونی یا بین فضاهای داخلی و ساختمان های همجوار) برقرار می کردند. اما در بناهای معاصر در نتیجه تراکم جمعیت و کاهش سرانه زمین، این عنصر حیاتی ناپدید شد و فعالیت های روزانه در این فضای عملکردی به دیگر عملکردهای مشابه با سرانه فضایی پایین تقلیل یافته، در نتیجه نوع ارتباط انسان-محیط نیز تغییر دگرگون شد. بنابراین، در اثر نیاز روزافزون و غیرقابل اجتناب به ساخت آپارتمان ها و مجموعه های مسکونی در جوامع معاصر، هدف این مقاله یافتن ارتباط گم شده میان انسان و محیط و جایگزینی حیاط های سنتی با گزینه عملکردی و رفتاری مناسب در مسکن معاصر است. تئوری تحقیق بر پایه گفتمان میان فضاهای داخلی و بیرونی در حیاط های سنتی ایران، بر این امر تصریح می کند که ایجاد حس مکان موجب رضایت مندی ساکنین و عاملی کیفی در برنامه ریزی مسکن آینده است.
مال ، نمود امروزین فضای عمومی در تهران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
42 - 53
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرها، عدم مدیریت شهری کارآمد و حجم ساختمان سازی هایی که عموماً بدون در نظر گرفتن طرح های جامع و منظر شهری و با پرداخت هزینه هایی به شهرداری ها صورت می گیرد، شهرهای ما به فضاهای پر توده ای تبدیل شده است که تناسب توده و فضا در آنها کاملاً نادیده گرفته شده اند. از طرفی از بین رفتن فضاهای عمومی و مکث که محلی برای تجربه های جمعی و تمرین اجتماع پذیری و حتی تجربه حس مکان بود، باعث تغییر چهره و کالبد شهری به فضاهایی بدون کیفیت و صرفاً فیزیکی و خالی از روح شده است. این گسترش بی رویه که مصرف گرایی و حجم بالای تقاضا را می طلبد، باعث سمت گیری مراکز خرید به سمت مال ها و مگامال ها شد؛ فضایی که همواره محلی برای نقد پژوهشگران حوزه شهری و منتقدین معماری مدرن بوده است. هدف اصلی این پژوهش بازخوانی مجدد این فضاها از منظری نوین است. اینکه چگونه از پتانسیل های این فضاهای جدید می توان استفاده کرد؟ و اینکه آیا مال ها می توانند در شکل گیری گونه جدیدی از فضاهای عمومی نقش داشته باشند؟ اگرچه نقدهای واردشده به این فضاها در حوزه های مختلف قابل بررسی و چالش های مطرح شده قابل پرداختن هستند، ولی به نظر می رسد فارغ از نظریه های مطرح شده درباره مال ها و لزوم حذف یا به حاشیه کشانده شدن این گونه فضاها در شهر، در دهه اخیر ما با نوعی دگردیسی در عملکرد و حتی مفهوم این گونه فضاها برای نسل جدید شهرنشین ایرانی روبه رو هستیم. پس از بررسی های میدانی و طبقه بندی مشاهدات با روش توصیفی و تحلیلی روی چهار مال بزرگ تجاری در تهران، این نتیجه حاصل شد که این فضاها علاوه بر عملکرد فضایی و نقشی که برای برآورده شدن نیازهای یک منطقه بر عهده دارند، درواقع با تغییر معنایی خود به یک باشگاه یا محفل برخورد تبدیل شده و به عنوان یک آوردگاه اجتماعی در فضای شهری تهران ایفای نقش می کنند.
باغ های درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۸
60 - 69
حوزههای تخصصی:
«کلر کوپرمارکوس» (Clare Cooper Marcos) در کتاب مناظر درمانی، رویکرد مبتنی بر شواهد به طراحی باغ های شفابخش و فضاهای باز احیاگر، ویژگی هایی برای مراکز درمانی با رویکرد طراحی مبتنی بر شواهد و در ارتباط با محیط های طبیعی برمی شمرد. این ویژگی ها شامل اهمیت دادن به سالمندان، کودکان، بیماران ناتوان ذهنی و جانبازان و آسیب دیدگان جنگی، اهمیت طراحی مشارکتی، مهیا کردن تجهیزات رفاهی در باغ سازی و محوطه سازی، اهمیت باغ ها در حل مشکلات اجتماعی همچون طلاق و بی خانمانی، لزوم توجه به توان بخشی بیماران، در نظرگرفتن تفاوت ها و مزیت های منظر نرم و استفاده کاربردی از انواع منظر نرم و سخت، جنبه عمومی بودن و چندمنظورگی باغ های شفابخش، و در نهایت امکان انجام عمل باغبانی به عنوان یک درمان است. بر این اساس در مقاله حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی پس از ارائه تاریخچه ای از باغ های شفابخش و مناظر درمانی به ارائه نمونه هایی از منابع مشابه و تشریح نظریات کوپرمارکوس در زمینه باغ های درمانی پرداخته شده است؛ با توجه به اینکه کتاب مناظر درمانی یکی از جامع ترین و معتبرترین راهنماها برای طراحی باغ های شفابخش و فضاهای باز در زمینه مراکز درمانی است، نتایج این نوشتار منبعی پراهمیت برای معماران منظر و برنامه ریزان، مدیران و سرمایه گذاران حوزه درمان جهت دستیابی به ویژگی های کیفی در طراحی و ساخت مراکز درمانی محسوب می شود.
ارزیابی فرایند طراحی یک مرکز شهری شهروندگرا؛ جزیره نیو هلند، سن پترزبورگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
36 - 45
حوزههای تخصصی:
شهر توریستی سن پترزبورگ برای پیش برد همزمان دو هدف مهم توسعه گردشگری و اجتماعی تلاش بسیاری داشته است. بر همین اساس، اقدامات لازم توسط مسئولان جهت توسعه شهر در ابعاد خرد و کلان صورت پذیرفته است. توسعه گردشگری در این شهر تاریخی سبب شده مکان های شهری که باید پاسخگوی نیازهای مردم شهر باشند، توسط گردشگران اشباع شوند. از طرفی میدان کاخ1 (مرکز قدیمی شهر)، به مرور زمان نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده نکرده و به مرکز توریستی شهر بدل شد. اگر شکل گیری مراکز شهری با نیاز های شهروندان مطابقت نداشته باشد، در طی زمان متروک شده و مردم فضای دیگری را جایگزین خواهند کرد. مدیران و مسئولان این شهر در راستای ساخت یک مرکز شهری جدید با کاربری های چندمنظوره، سه بار طراحی جزیره نیو هلند2 را به شرکت های طراحی معروف جهان واگذار کردند. بنابراین جزیره نیو هلند، مرکز جدید شهر سن پترزبورگ، دارای پیشینه تاریخی خاص و مراحل متنوع طراحی است، که در نهایت بسیار موفق عمل کرده و مورد استقبال مردم قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و مقایسه تجربه های طراحی و احیای جزیره نیو هلند پرداخته خواهد شد که بعد از بارها طراحی توسط شرکت های موفق جهان، به دلیل عدم تطابق با خواست شهروندان اجرا نشد و در نهایت مدیران شهری با مشاهده نحوه برخورد مردم با سایت به سیاست گذاری جدیدی دست یافتند. این پروژه توسط شرکت West8 در سال 2014 و مبتنی بر خواسته های مردم و نظرات قابل توجه تیم طراحی به اجرا درآمد. این تجربه می تواند یک الگوی بسیار مناسب برای روند توسعه شهرهای سنتی ایران باشد. بنابراین می توان با اتخاذ سیاست های شهروندگرایانه از اغتشاش و نابودی هویت شهرها جلوگیری و به ایجاد فعالیت های اجتماعی در شهر کمک کرد.
باغستان سنتی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لبه شهری قزوین، از طبیعتی مصنوع شکل یافته و گونه ای تاریخی از لبه طبیعی شهر است . طبیعتی دست ساخت انسان، به نام باغستان سنتی قزوین که ریشه در هزاره های تاریخ ایران دارد . باغستان سنتی ارتباطی چندلایه با شهر دارد ولی رویاروی کالبدی آن با قزوین در لبه شهر شکل می گیرد . جستار حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ویژگی های باغستان سنتی قزوین، گوشه ای از عمق کارایی یک نمونه منحصربه فرد ایرانی را، برای لبه ی شهری مطلوب معرفی نماید . روش تحقیق در شناخت موضوع تحقیق تفسیری - تاریخی بوده و از طریق روش پدیدارشناسانه ویژگی های موضوع تحقیق مورد کنکاش و تحلیل قرارگرفته و سپس جمع بندی شده است . در نگاه نخست موضوع لبه شهری، چالشی فرمال به نظر می آید ولی متأثر از لایه های متنوع شهری است . کارکردهای لبه شهر، تأثیر زیادی در پایایی و شکل آن دارد؛ ازاین رو چالش اصلی در پژوهش پیش رو ریشه یابی کارکردهای لبه تاریخی شهر قزوین است . یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکرد اصلی باغستان تأمین ضرورت های شهری قزوین در اعصار مختلف بوده است . تأمین شرایط پایدار برای شهر، توسط مهار ناملایمت های طبیعی مانند سیل، بادهای مزاحم، کم آبی و ایجاد بستر مناسب، برای تأمین آب و معیشت شهروندان حتی ایجاد بستر ویژگی های اجتماعی - فرهنگی ازجمله کارکردهای باغستان قزوین به عنوان لبه شهر قزوین با طبیعت بیرون است .
باغی که خیابان شد؛ سیر تحول کهنه باغ شاه ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازندران به واسطه برخورداری از مواهب طبیعی در طی اعصار گذشته محمل مناسبی برای باغ سازی بوده است. در دوره صفوی و حکومت شاه عباس، این منطقه برای شکار و گذراندن قشلاق از اهمیت خاصی برخوردار گشت و باغ های زیادی در این ناحیه احداث شد. شهر ساری نیز به عنوان مرکز سیاسی آن دوره، باغ هایی داشت که عدم شناخت آن ها به دلیل فرسایش طبیعی، توسعه شهرها و ادغام باغ ها در بافت شهر و تغییر کاربری آن ها، موجب مهجور ماندن این گروه از باغ های ایرانی شده است. آثار اندکی از باغ های مازندران برجای مانده و مطالعات گسترده ای در خصوص آن ها صورت نگرفته است. شناخت باغ های ازمیان رفته مازندران و یافتن الگوی حاکم بر آن ها می تواند کمک شایانی در راستای فهم غنی ترین منظر انسان ساخت ایرانی و گامی مؤثر در راه بازشناسی باغ ایرانی باشد. پژوهش حاضر بر اساس اسناد تاریخی و کاوش های میدانی به بازشناسی باغ شاه ساری با هدف یافتن الگوی حاکم بر ساختار آن پرداخته است. در ابتدا متون و اسناد تاریخی و گفته های جهانگردان در خصوص باغ و در ادامه به کمک عکس های تاریخی موجود، ساختار باغ بررسی شد. پس از تجزیه وتحلیل و ترسیم پلان احتمالی باغ با استفاده از مستندات تاریخی و اصول باغ ایرانی، می توان دریافت که باغ شاه دارای ساختار هندسی منظم بوده و عمارتی دورویه در محل محور اصلی آن قرار داشته است. پس از دخل و تصرف در دوره پهلوی اول، خیابان خیام امروزی در راستای محور اصلی باغ شکل گرفته و تبدیل به شریان شهری شد. در ادامه، ساخت وساز ابنیه مختلف در محدوده دو سمت محور اصلی باغ از سوی مردم آغاز شد و محله های مسکونی کهنه باغ شاه در شهر ساری به وجود آمد.
The Impact of Timurid Gardens in Samarkand on Safavid Gardens in Isfahan (Chaharbagh) (تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های صفوی )در اصفهان (خیابان چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
ارزیابی کیفیت زیبایی شناختی منظر پل های عابر پیاده در فضاهای شهری تهران با رویکرد «طراحی همخوان با زمینه»
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به دنبال توسعه سریع و بی رویه فضاهای شهری، از فقدان ضوابط و دستورالعمل های مناسب برای طراحی و برنامه ریزی فیزیکی شهر رنج می برد که منجر به ناکارایی فضاهای شهری و برآورده نشدن نیازهای فیزیکی و روحی شهروندان گردیده است. از سوی دیگر شکل گیری مبلمان شهری و در پی آن شکل گیری پل های عابر پیاده به عنوان پاسخی به تغییرات صورت گرفته و تأمین امنیّت شهروندان در فضاهای شهری، یکی از شاخص ترین عناصر شهری بوده که علاوه بر جنبه های عملکردی، نقش بسزائی در شکل گیری کیفیات بصری آن خواهند داشت. علیرغم وجود مطالعات متعددی که بر ضرورت ملاحظات زیباشناسانه از یک سو و لزوم تلفیق و هماهنگی بصری ساختار پل با محیط اطراف آن (طراحی همخوان با زمینه) به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیات زیباشناسانه انجام گرفته، متأسفانه امروزه خصوصاً در شهر تهران به دلیل نادیده انگاشتن پتانسیل های زیبا شناسانه پل های هوایی در فضاهای شهری، مورد بی مهری شهروندان قرار گرفته است و آنها صرفاً عناصری عملکردی در ترافیک شهری تلقی گردیده و قابلیّت آنها در بهبود کیفیات بصری شهر نادیده انگاشته می شود. در مطالعه حاضر، با تأکید بر ارتباط بصری میان پل های عابر پیاده و منظر شهری اطراف آن، با روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه، با نظرسنجی ترجیحی از 384 نفر شهروند تهرانی در ارتباط با کیفیات زیباشناسانه پل های عابر پیاده با فرم های مشابه در مناظر شهری مختلف، تأثیر و نقش رویکرد طراحی همخوان با زمینه بر ادراک زیبایی عناصر شهری خصوصاً در مناظر شهری تهران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعات نشان داده است که در شهر تهران به دلیل عدم در نظر گیری اصول طراحی همخوان با زمینه و هماهنگی بصری میان پل و منظر شهری اطراف آن، اولاً شهروندان ادراک زیباشناسانه بالایی نسبت به این پل ها نداشته و دوماً شرکت کنندگان نسبت به پل های عابر پیاده با فرم یکسان در فضاهای شهری مختلف ترجیحات متفاوتی نشان داده اند که این امر نشان دهنده اهمیّت و نقش ارتباط بصری میان پل های عابر پیاده و زمینه اطراف آنها، بر کیفیات زیبایی شناختی پل های عابر پیاده در فضاهای شهری خواهد بود که در نهایت می تواند موجب ارتقاء کیفیات عملکردی در این گروه از پل ها نیز باشد.
شهر معاصر، از هندسه تا متن؛ بازخوانی منظر شهر در دو رمان خروجی کارخانه و دکور سیمان از فرانسوا بن
حوزههای تخصصی:
شهر، به عنوان اساسی ترین جلوه تجلیات روح خلاق انسان، همواره در ارتباط با آفرینش های بشری، از جمله صنعت و هنر، معنا یافته و در نتیجه خوانش های مختلف از نو زاده می شود. حضور شهرها در ادبیات، نه تنها فضاهای مورد نیاز عناصر روایی را تأمین می کند، بلکه با خلق خاطره ها در بطن فضاهای شهری، این فضاها را به اسطوره هایی بیانگر روح حاکم بر جامعه بدل می کند. ادبیات که بسیار زودتر از سینما، هنرهای تجسمی، و سایر هنرها، شهر را به تصویر کشیده و خاطرات و کهن الگوهایی را در آن ایجاد کرده است، در دوران معاصر، و با افزایش فضاهای شهری، بیش از پیش به شهر و فضای بیرونی توجه می کند، تا آنجا که شخصیت های داستان و روایت، هویّت خود را در متن شهر جستجو می کنند، شهری که خود به عنوان شخصیت و قهرمان (یا ضد قهرمان) اصلی روایت مطرح می شود. در این بین نویسندگانی چون فرانسوا بن(François Bon)، با نزدیک شدن به فضاهای فراموش شده شهری، چهره ای دیگر از شهر ارائه می دهند. بن با به صحنه آوردن فضاهایی طرد شده، چون زاغه ها، تصویری نو از زندگی در فضای شهری معاصر ارائه می دهد، فضایی که گاه به عنوان عاملی برای تخریب هویّت فرد و خاطرات او عمل می کند. مطالعه پیش رو، با هدف مطالعه این نوع خاطره پردازی ها در سطح منظر شهری، و با تکیه بر آراء متفکرانی چون رن وژل و میشل کولو در حوزه روابط فضایی و انعکاس منظر، به مثابه فضای زیسته، در آثار هنری و به خصوص ادبیات، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که تصاویر و خاطرات شهر معاصر چگونه در دو رمان فرانسوا بن، یعنی خروجی کارخانه و دکورسیمان، شکل گرفته و چه منظری از فضای شهری معاصر ارائه می دهند؟ پرسشی که درنهایت با ارائه تصاویر و خاطرات برآمده از فضاهایی گم شده در این رمان ها، فضای شهری حاضر در آنها را چون نامکانی درمی یابد.
شناسایی راهبردهای طراحی منظر فضاهای شهری به منظور ارتقاءکیفیت محیط (مورد مطالعه: هسته مر کزی شهر مهاباد)
حوزههای تخصصی:
هدف ازتحقیق حاضر ارائه راهبردهایی برای طراحی منظر در هسته مرکزی شهر مهاباد به عنوان شناسنامه واقعی شهرها است و همچنینشناختقابلیّت هاوتنگناهایداخلیبافتدر هسته مرکزی، فرصت هاوتهدیدهایبیرونیودرنتیجهتحلیلوامکان سنجیبهره مندیازفرصت های توسعه ای وارتقاءزیست،سکونت وفعالیت ها دربافتقدیموهستهمرکزیشهر مهاباد می باشد. اینپژوهشازنوع کاربردیبوده و برای جمع آوری اطلاعات از سه روش، میدانی (تکنیک Placecheck)، تکنیک سوات (swot) وکتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات اسنادی وکتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (کتب، نشریات، نتایج همایش ها وکنفرانس ها) وهمچنین پایگاه هاى شبکه اى پردازش مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. در روش میدانی با استفاده از تکنیک (Placecheck)،(در این روش تعدادی از سؤالات مرتبط با موضوع مطرح ودر بین مردم پخش شده است وپس از ارزیابی، دیدگاه آنان را مبنای طراحی قرار داده شده است، و در تکنیک (swot)،در این روش به نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت، در ابعاد کالبد- فضایی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، حمل ونقل- ترافیک، اقتصادی وادراکی وبصری محدوده مورد نظر پرداخته شده است.نتایجتحقیقنشانمی دهداولویّتاولبرایبرنامه ریزیراهبردی طراحی منظر دربافتقدیم جهتاستراتژیرشدوتوسعهاست،بهطوریکهاینراهبردشاملارتقاء کیفیتکالبدی فضایی،ارتقاء کیفیتمحیطی،ارتقاء کیفیتاجتماعی-فرهنگی و زیرمجموعه های آن به صورت جداولی در انتها اورده شده است. یافته های پژوهش در نهایت به صورت دستورالعمل های اقدامی می باشد که در راستای بهبود بخشیدن به کیفیت محیط در هسته مرکزی شهر مهاباد معیارها و زیر معیارهای طراحی ارائه می دهد.
الحاق محوطه های دولتی به فضای عمومی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر شهری عامل اصلی تأثیرگذار بر ادراک شهروندان از شهر است. فضاهای جمعی از مهم ترین عناصر منظر شهری محسوب می شوند که بستری برای شکل گیری خاطرات جمعی شهروندان هستند و تقریباً تمامی معیارهایی که باعث کیفیت بخشی به زندگی شهری می شوند در این فضاها قابل مشاهده اند. در این نوشتار، کمبود فضاهای عمومی و جمعی در بافت های متراکم مرکز شهر تهران مورد تأکید قرار می گیرد. در ادامه با توجه به اصول توسعه میان افزا به بررسی کاربری هایی که برای توسعه درون زا مناسب شناخته شده اند پرداخته می شود. در پایان محوطه ادارات دولتی واقع در بافت مرکزی شهر تهران به عنوان گزینه ای برای طرح های میان افزا و تبدیل شدن به فضای نیمه عمومی، مبتنی بر توسعه درون زا، مورد بررسی قرار می گیرند. مسئله مالکیت، ناسازگاری کاربری های مجاور و شیوه مدیریت فضای نیمه عمومی، به عنوان سه مسئله عمده در این پیشنهاد مورد بررسی قرار می گیرند. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، استفاده شده است.
منظر گذرا در دوران جنگ؛ بازنمایی بناهای یادمانی برای قرن بیست و یک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
مروری بر حضور گل در بزرگداشت جنگ و یادبود سربازان و کشته شدگان جنگ نشان می دهد که رابطه جنگ و گل رابطه ای گذرا و ناپایدار نیست، بلکه گل ها با وجوه مختلف سیاسی در دوره های مختلف در یادبود و بزرگداشت جنگ ها حضوری فعال دارند. این نوشتار با تمرکز بر انگیزه های اصلی ساخت بناهای یادبود، به صورت مشخص نقش گل در شکل گیری مقابر موقت خیابانی در جنگ جهانی اول در اروپا، جنبش «باغ جنگ» در طول جنگ جهانی دوم در آمریکا و جنبش «قدرت گل» در طول جنگ ویتنام را معرفی و تحلیل می کند. درنهایت با توجه به تغییر وجه جنگ در قرن بیست ویک و شکل گیری جبهه جهانی علیه تروریست، نویسنده بهره گیری از گل در شکل دادن به منظری گذرا برای یادبود فجایع را به عنوان رویکرد نوین در ساخت یادبود معرفی می کند و یادبودهای آینده را بیشتر باغ هایی از گل می داند که مردم خود شکل دهنده به آن هستند تا بناهای معمارانه با مقیاس های عظیم که با طرح های از پیش تعیین شده ساخته می شوند.
نقش عکس در بازنمایی اسطوره شهادت در نقاشی دیواری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
پس از پایان هشت سال جنگ تحمیلی این نیاز احساس شد که نسل پس از جنگ باید قهرمانان ملی خود در دفاع مقدس را بشناسد. یکی از راهکارهای این مهم نقاشی دیواری در سطح شهر بود تا مردم عادی در زندگی روزمره خود شهدای دفاع مقدس را دیده و از آن ها یاد کنند. جریان نمایش و تصویرسازی شهدا بر دیوارهای شهر تهران از دهه 1360 با اتمام جنگ آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. دو دهه پس از جنگ، بیشتر نقاشی های دیواری از تمثال شهدا، سبک واقع گرای عامه پسند را دنبال می کرد تا تصاویر شهدا بدون تعبیرهای اغراق آمیز با مخاطب ارتباط برقرار کند. در این سبک شهید یک موجود فرازمینی نیست بلکه انسانی باورپذیر است که در منظر شهری حضور دارد. در این شیوه بازنمایی تصویری، عکس های باقی مانده از شهدا نقش مهمی بازی می کنند. در این مقاله با بازخوانی عوامل و زمینه های به کارگیری عکس های جنگ در نقاشی های دیواری، ارتباط این نقاشی ها با منظر شهر تهران مور بررسی قرار می گیرد.
کوهستان البرز در طرح جامع تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوه در تمدن ها و آیین های باستانی نقشی مهم داشته و همواره مورداحترام مردم بوده است اما در ایران به لحاظ جغرافیای خاص آن از اهمیت بیشتری برخوردار است . اهمیت کوه در گذشته تا جایی است که تمدن هایی چون سومری ها و عیلامی ها، عبادتگاه های خود را مانند زیگورات چغازنبیل به شکل کوه می ساختند . کوه های البرز به عنوان مهم ترین و مرتفع ترین کوه های ایران در شمال شهر تهران واقع شده است . این کوه ها علاوه بر اینکه یک عنصر مهم طبیعی است و محدوده و حریم شهر تهران را مشخص می کند، یکی از عوامل اصلی هویت بخش شهر تهران نیز به شمار می رود . در حال حاضر نگاه کالبدی به این کوه ها سبب شده تا رابطه میان شهر و کوه رابطه مطلوبی نباشد اما کوه البرز به عنوان مهم ترین لبه شهری تهران ماهیتاً می تواند نقش به سزایی در هویت بخشی و ایجاد رابطه مطلوب با شهر تهران داشته باشد . با توجه به اهمیت این کوه ها و تأثیر گسترده آن بر شهر، هدف این مقاله ارزیابی جایگاه این کوه ها در برنامه ریزی شهر تهران بوده و بررسی ها از سند اصلی طرح جامع شهر تهران مصوب 1386 صورت گرفته و روش پژوهش از نوع کیفی و بررسی مطالعه موردی است .