فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
رمزاندیشی اساطیری در هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
هنر دینی در آینه متون کهن هند و آراء کوماراسوامی
منبع:
خیال ۱۳۸۵ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
هنگامی که به متون تاریخی و دینی هند رجوع می کنیم و به جستجوی ریشه های دینی هنر می پردازیم، اثری از مفاهیم زیباشناختی به تعبیر امروزی آن نمی یابیم. در عصر اوپانیشادها، زیبایی شناسی مشخص و روشنی به مفهوم علمی مستقل، که صرفاً متوجه وجوه صوری و روابط بصری آثار باشد، وجود نداشته است. در عوض، در نگرش هندویی متأخر، فعالیت هنری نوعی یوگاست و حس زیبایی شناسی از جنس مناسک روحانی در جستجوی خویشتن مطلق و وصول به حقیقت است. در سوتراها و دیگر متون حماسی سده های چهارم تا اول پیش از میلاد، که شامل مواردی مبسوط در توضیح دیدگاه هنری هندویی اند، اهمیت وجه روحانی چندان است که افراد از رقص و آواز و نواختن آلات موسیقی منع می شوند و معماران و بازیگران و خوانندگان انسانهایی بی مقدار و حتی در ردیف روسپیان درباری شمرده می شوند. با گذر زمان و برجسته شدن نقش هنرهای دینی به منزله واسطه های مهم مناسک عبادی و نیایشهای فردی، تعریف و جایگاه هنر و هنرمند دستخوش تحول شد. خیلی زود دریافته شد که نوع تمرکز هنرمند در حال خلق اثر هنری (شمایل) از سنخ تمرکز یوگایی است. این تغییر نگاه به جایگاه هنر در مکتوبات دینی متأخرتر منعکس شده است. ضرورت بهره معنوی هنرمند در آمادگی برای آفرینش هنری در دعاهایی که در متون تجویز شده نیز قید گشته است. در متون بودایی نیز آمده که هنرمند باید پس از تزکیه آیینی راهی خلوت شود و عزلت گزیند و آداب هفت آیین را به جای آورد و چهار حال نامتناهی را تصدیق کند.
معرفی اثر-اسطورههای یونان و روم
حوزههای تخصصی:
سه دغدغه ی پسامدرن
از زیبایی شناسی تا نقد هنری
حوزههای تخصصی:
بحران علوم: نشانه ی هجران بنیادی زندگی انسان اروپایی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۵ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
اصالت متن به مثابه مرجع نقد و تفسیر
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-فلسفه هنرها
حوزههای تخصصی:
بررسی نظریه های آفرینش هنر و نسبت آنها با الهام، شهود و حقیقت
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی زمان و گذر زمان بررسی تطبیقی آثار کلامی و تصویری
حوزههای تخصصی:
نشانه های تصویری از نوسان تا تکثیر
حوزههای تخصصی:
فرق بین عالم خیال متصل و منفصل
حوزههای تخصصی:
انفطار صورت: هنر و تحقق حقیقت
حوزههای تخصصی:
هنر و دانش
حوزههای تخصصی:
شهود در درک و آفرینش اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در جستجوی چگونگی نقش شهود در آفرینش و شکل گیری اثر هنری ابتدا با تحلیل نطرات «هانری برگسون» درباره شهود و هنر در پی پاسخ به این سؤال بر می آید که آیا اثر هنری محصول تفکر است یا کشف و شهود؟ در این راستا عقاید شهود باورانه در فلسفه هنر همچون نظرات «کروچه» و «کالینگوود» مطرح می شود که به مسائلی نظیر شناخت نمادین در مقابل شناخت شهودی، فرانمود عاطفی در مقابل فرانمود تخیلی و تفاوت آفرینش و درک هنر با فعالیت عقلی محض می پردازد. از طرفی با ردیابی خاستگاه و عملکرد شهود در سه حوزه ی اثر – هنرمند – مخاطب، که هر یک به عنوان سرچشمه های اثر هنری محل اختلاف هستند، به مبحث شهود در ادراک اثر هنری از جانب مخاطب می رسیم که با توجه به هرمنوتیک مدرن و نظریه دریافت و همینطور دیدگاه« آیزر» درباره دانش علائم، ابهام معنایی و آشنایی زدایی، روند شهود از هنرمند تا اثر و از اثر تا مخاطب مورد تحلیل قرار می گیرد.
ساختگرایی، آخرین جلوه استبداد "حقیقت"
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
ساختگرایی (structuralism)، به عنوان شیوه ای در نقد ادبی و هنری در دهه های نخستین قرن بیستم پدید آمد و در نیمه دوم آن سده به نقطه اوج خود رسید. این شیوه نقد، همواره می کوشید به خود شکل و رنگ علمی ببخشد و تمرکز بر ساختار آثار ادبی و هنری، این امکان را به ساختگرایان می داد که از دیدگاه خود قواعدی ابطال ناپذیر و فرمول هایی ثابت و لایتغیر برای بررسی آثار هنری وضع کنند. ساختگرایی اگرچه در آغاز به زبان شناسی متکی بود ولی عرصه های گوناگونی همچون مردم شناسی، فلسفه، روان شناسی، تاریخ و زمینه های مختلفی از علوم انسانی را در برگرفت. این مقاله تامل و نقدی است بر مجموعه رویکردهایی که تحت عنوان ساختگرایی در نقد ادبی و هنری و علوم انسانی پدید آمد. آنچه ساختگرایی نامیده می شد، امروز به عنوان یک روش زنده، منسوخ شده است و اگرچه به جنبه هایی از آن در پژوهش های مربوط به علوم انسانی می توان استناد کرد، اما ساختگرایی را باید به منزله آخرین تلاش منتقدان برای تولید «حقیقتی» مطلق و غیر قابل نقض به شمار آورد.