آیین بودایی ذن ، طی روند خود عمیقترین اثرات را بر فرهنگ و هنر ژاپن بر جا گذاشته است و چنان با این فرهنگ در آمیخته که حتی در جزیی ترین امور روزمره راه یافته است و هنرهای ریشه داری از جمله : آیین چای نوشی ، گل آرایی ، تیر و کمان ، شمشیر زنی ، هایکو و غیره را پدید آورده است . در این مسیر ، این هنرها تبدیل به هنرهایی اصیل و باطنی شدند و از فن گذشته به هنر نا هنر که از نداستگی می روید ، تبدیل شدند .
این مقاله با بحث دربارة اهمیت موسیقی و رقص و توجه به آنها در انسانشناسی آغاز میشود. سپس وضع موسیقی و رقص در انسانشناسی و تاریخچة توجه به آنها در این رشته بررسی میشود. بحث بعدی دربارة مطالعة نظاممند رقص با عناوینی چون رقصشناسی و رقصشناسی قومی و مردمشناسی رقص است و در آن، از اهمیت تحقیقات لوماکس در حوزة رقص و موسیقی سخن رفته است. آثار فناوری در مطالعة رقص و موسیقی از دیگر موضوعات مقاله است. در ادامه، پاسخهای سرخپوستان سویا به سوالات انسانشناسی دربارة موسیقی و رقص آنان دستمایة بررسی این موضوعات قرار گرفته است: نسبت آواز و رقص و تعاریف وجود آنها در فرهنگها؛ جنبههای فیزیولوژیک رقص و موسیقی؛ موسیقی و تولید اقتصادی؛ اجرا و ارزش؛ موسیقی و هویت اجتماع؛ نوآوری و تغییر در موسیقی و رقص.این مقاله ترجمهای است از: Anthony Seeger، “Music and Dance،” in: Tim Ingold(ed.)، Companion Encyclopedia of Anthropology، (London/ New York، Routledge، 2005).