فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۷۶۹ مورد.
زیبایی شناسی اطلاعات و بصری سازی اطلاعات
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
رمان رئالیستی یا سند اجتماعی؟ نگاهی به مدیر مدرسة آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث نقد ادبی، اصطلاح «رئالیسم»به مفهومی خاص برای اشاره به جنبشی ادبی در قرن نوزدهم به کار میرود و به مفهومی عام، نام سبکی ادبی است که هنوز در ادبیات داستانیِ معاصر استمرار دارد. مدیر مدرسه آل احمد نمونه ای خصیصه نما از آثار رئالیستی به مفهوم عام کلمه است که نویسنده در آن کوشیده است انسان ها و اوضاع اجتماعی را آن گونه که در زندگیِ واقعی (ایران دهة 1330) به نظر میرسیدند بازنمایی کند. سبک رئالیستی مانند آینه ای شفاف است که واقعیت ها را بازمیتاباند، اما نویسنده نباید در فرایند این کار دیدگاه های اجتماعی و سیاسیِ خود را آشکارا بیان کند. آل احمد از این اصل مهم تخطی کرده است، چندان که میتوان گفت بخش های فراوانی از این رمان صبغه ای تصنعی و حتی شعارگونه دارد. مایکل هیلمن مدیر مدرسه را از همین حیث دارای نقصان میداند و اعتقاد دارد که آل احمد نتوانسته است از انتقاد اجتماعی فراتر رود. در مقالة حاضر، نخست جنبه های رئالیستی رمان مدیر مدرسه را، با تأکید بر سه عنصر مکان و شخصیت و درونمایه، بررسی خواهیم کرد. در بخش دوم، تخطی آل احمد از روش نگارش رئالیست ها را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که او به سبب دیدگاه های سیاسی و انتقادیِ خاص به ویژه به سبب دیدگاهش دربارة «غرب زدگی»، گاه رمانِ خود را تا حد بیانیه ای سیاسی یا سند اجتماعی فرومیکاهد. در بخش سوم، استدلال میکنیم که گرچه هیلمن یکی از ضعف های نظرگیرِ مدیر مدرسه را به درستی تشخیص داده است، اما نظر او مبنی بر این که تأثیر این رمان فقط به تداوم شرایط اجتماعیِ منعکس شده در آن بستگی دارد نادرست است.
سیر فرهنگ در عهد سلجوقیان (چگونه تمدن هنر و فرهنگ ایران به یونان روم شرقی و شمال آفریقا انتشار یافت
زیبایی برای خودش (نوکانت گرایی ارنست کاسیرر)
حوزههای تخصصی:
اثر هنری؛ نظر به وجود شی بررسی تطبیقی آرای ویتگنشتاین متقدم و شکلوفسکی در باب هنر
حوزههای تخصصی:
لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف پر آوازه¬ی قرن بیستم، معتقد است که «اثر هنری شیء است در حالیکه از وجه ابدی به آن نگریسته شود» و ویکتور شکلوفسکی، منتقد و نظریه¬پرداز ادبی، نیز هنر را راهی برای «آشنایی¬زدایی» از اشیاء و «نا آشنا» نمودن امور آشنا می¬دانست. معتقدم که میان این دو دیدگاه در خصوص هنر و اثر هنری، نسبت و تشابهی قابل توجه وجود دارد. تأکید ویتگنشتاین و شکلوفسکی بر هنر به قدرت آن در هموار نمودن راهی برای «خوانندگان» (به معنای وسیع کلمه) برمی¬گردد تا اشیاء را فی¬نفسه و خارج از زمینه¬ی معمول¬شان ادراک نمایند. همانطور که شکلوفسکی میگوید «هنر از طرق مختلف، اشیاء را از خودکاری ادراک رها می¬سازد»؛ در مقابل، اشیاء از منظر شیوه¬ی عادی نگریستن تقریباً اصلاً دیده نمی¬شوند یا «هیچ به حساب می¬آیند». در اثر هنری اما وجود اشیاء برجسته میشود. در این نوشتار می¬کوشم نشان دهم که دیدگاه¬های اولیه¬ی ویتگنشتاین در باب زیبایی¬شناسی در هماهنگی با نظریه¬ی فرمالیستی شکلوفسکی در خصوص هنر است.
زیبایی شناسی و ذهنیت از کانت تا نیچه
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
زیبایی شناسی و هرمنوتیک
حوزههای تخصصی:
استعاره های تصویری آخرالزمانی در سینمای هالیوود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کوششی است در فهم استعاره های تصویری که سینمای هالیوود با به کارگیری آنها، معناهای ضمنی یک گفتمان آخرالزمانی مطلوب خود را رسانه ای می سازد. برای شناخت گفتمان نهفته در پس استعاره های تصویری از نظریه تعاملی بلک، در استعاره های تصویری بهره می گیریم.
با مطالعه موردی فیلم های «2012»، «کتاب ایلای» و «بابل پس از میلاد» به روش نشانه شناسی، به بررسی و تحلیل نشانه های استعاری پرداختیم. با بررسی داده ها مشخص شد که گفتمان مطلوبی که در این فیلم ها از منجی بیان شده است به سوی نشان دادن یک آخرالزمانی غربی با محوریت امریکا و ارزش های امریکایی است که لزوما خوانش تطابقی با ادیان الهی درباره آخرالزمان ندارد.
عنوان مقاله : شهرسازی مدرن و بازتاب آن در ادبیات اگزیستانسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انقلاب صنعتی ماشین بر زندگی انسان غلبه کرد. در آغاز انسان شیفته ماشین شد. شیفته نظم، اتوماسیون و کارآیی آن . سپس سعی کرد این نظم ماشین وار را بر زندگی خود منطبق کند و محیطی کاملاً منظم، پاکیزه و پیش بینی شده بسازد. بدین ترتیب شهرسازی مدرن پا به عرصه گذاشت. در مقایسه با محیط بی نور، بی هوا و آلوده ی دوران صنعتی شدن، شهرسازی مدرن نوید محیطی بهداشتی، ایمن و عادلانه را می داد. اما انسان بتدریج احساس کرد این محیط تمیز و منظم، ساختگی، غیر صمیمی و حتی تهدید کننده است. انسان کم کم خود به مهره ای بدل می شد که میبایست به عنوان جزئی از یک ماشین عظیم که شهر مدرن نامیده می شد، عمل کند. ازخودبیگانگی اولین دستاورد این محیط بودکه یگانگی هر انسان را زیر سئوال می برد. سپس انسان در واکنشی اعتراضی شروع به تحسین عدم توازن، ناسازگاری و زشتی کرد. بتدریج زشتی معنای متعارف خود را از دست داد و بدین ترتیب زیبایی شناسی زشتی پدید آمد. این مقاله درصدد است آثار و نتایج شهرسازی مدرنیستی را در ادبیات معاصر بررسی کرده و جستجوی راه حل را در سبک های اواخر قرن بیستم ردیابی نماید.
بررسی همانندی های قهرمانان اساطیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره قهرمان و کهن الگوی آن (شخصیت سمبیلک قهرمان)، در طول تاریخ در ناخودآگاه انسان ها وجود داشته و نشان می دهد که نوع بشر متعلق به هر دوره و هر تمدنی که باشد، همواره آرمان ها و آرزوهای مشابهی را طلب می کند. اگر چه قهرمانان در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند، اما به جرات می توان بیان کرد که سرگذشت مشابهی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. مقاله حاضر درصدد توجیه و کشف این مشابهت هاست و در این راستا از نظریات یونگ در باب کهن الگو و ایده جوزف کمیل در خصوص الگوی «سفر قهرمان» استفاده شده است. برای تاکید بر این نکته که زمان و مکان در ماجرای قهرمانان و سفر کهن الگویی آنان بی تاثیر است. قهرمانان مورد بررسی از تمدن های مختلف بدون در نظر گرفتن تقارن یا عدم تقارن زمانی انتخاب شده اند. بعلاوه انسان امروز نیز بی نیاز از اسطوره و قهرمان نیست و خواهیم دید که چگونه قهرمانان دنیای معاصر، مراحلی مشابه با قهرمانان کهن را سپری می کنند.
مضامین اساطیری و نمادهای آیینی در نگاره های سقانفارهای بابل (مطالعه موردی: سقانفارهای کیجاتکیه، شیاده، کبودکلا، کبریاکلا، چمازکلا)
حوزههای تخصصی:
مازندران سرزمینی است که از جمله خاستگاه های اولیه شیعیان علوی می باشد و نیز بناهای ارزشمند ایرانی ـ اسلامی را در خود به یادگار دارد و از این منظر شُهره گشته است. سَقانِفارها گونه ای از معماری بومی و مذهبی منطقه شمالی دریای مازندران می باشند که پس از مسجد، در کنار تکیه از اهمیت و اعتبار فرهنگی تاریخی برخوردار می باشند. بیشتر این بناهای مذهبی در دوره قاجار تصویرگری شده اند. این پژوهش با توجه به ماهیت آن؛ به بررسی و شناختِ مضامین نمادهای آیینی و نقوش به کار رفته در سقف های پنج سقانفار بابل (شامل: کیجا تکیه، شیاده، کبودکلا، چمازکلا، کبریا کلا)پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که این نقوش از دو منبع مهم دینی و اسطوره ای نشأت می گیرند و از تصویرگری برای انتقال و ثبت آموزه های دینی و مضامین اسطوره ای- آفرینش انسان؛ نقوش خیالی از نخستین پیش نمونه های گیتی، نخستین زوج انسانی (مشی و مشیانه)، تقسیم بندی مضامین خیر و شر (اورمزدی و اهریمنی)، ضحاک مار دوش، نبرد رستم و دیوسفید، اژدها و پهلوان اژدهاکش و نیز صور فلکی- بهره گرفته اند. این نقوش اگر چه از مضامین اعتقادی قبل از اسلام نشأت می گیرد اما در حال حاضر فقط ازجنبه موتیفی و تزیینی در هنر اسلامی برخوردار می باشند.
متن و خوانش متن
منبع:
فارابی ۱۳۸۱ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
دایره نماد دینی در تمدنهای بینالنهرین، ایران، آیین بودایی هند و چین
حوزههای تخصصی: