فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساخت مجموعه های معماری و فضاهای مستقل شهری تحت عنوان ابواب البر ـ با الهام از امکان مقدس، مشاهده قبور ائمه اطهار و سایر بزرگان دینی و عرفانی ـ و نیز مراکز آموزشی که در واقع ترکیبی از مجموعه های علمی و مذهبی اند، عمده ترین تحول در معماری و شهرسازی دوره ایلخانی می باشد. متأسفانه به سبب وقوع حوادث طبیعی و غیرطبیعی بسیار در طول زمان، دسترسی به این شهرها و مطالعه مستقیم آن ها به راحتی میسر نیست؛ از این رو، برای بررسی این شهرها و تعیین نحوه ساختار آن ها، ناگزیر باید به منابع مکتوب ـ کتاب ها، نسخ و متون ارزشمندی که می توان تاریخ گمشده معماری و شهرسازی را از لابه لای سطور آن ها به دست آورد ـ رجوع کرد. نوشتار حاضر، به بررسی ویژگی های معماری و شهرسازی مجموعه های غازانیه، ربع رشیدی و سلطانیه به عنوان نمونه هایی از شهرهای ابواب البر ایلخانی می پردازد. روش این تحقیق تفسیری ـ تاریخی مبتنی بر دقت در مطالب و نکات موجود در متون تاریخی است و رهیافت راهبردی آن بر روش اکتشافی استوار است.
فلسفه هنرهای سنتی و مبانی نظری آن
حوزههای تخصصی:
عناصر تشکیل دهنده فیلم مستند (ردیف کردن اجزاء یک فیلم مستند)
منبع:
نقد سینما ۱۳۷۷ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
غزل باغ ایرانی
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
هنر مذهبی مسجد (1)
تاثیر شی گرایی بر طارحی محصولات صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه ارائه روش جدیدی برای طراحی محصول میباشد. این روش برگرفته از روشهای تجزیه و تحلیل و طراحی شیءگراست که در طراحی نرمافزارها مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند به طراحان صنعتی در تحلیل و ساماندهی یافتههایشان برای طراحی کمک نماید. برای استفاده از روش طراحی شیءگرا از زبانهای مدلسازی خاصی استفاده میگردد که در این تحقیق یکی از آنها با نام (Unified Modeling Language) UML مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی در اینجا روشی پیشنهاد گردیده است که با بهرهگیری از سیستمهای طراحی نرمافزاری اقدام به طراحی محصولات صنعتی مینماید. UMLبه عنوان یک زبان مدلسازی در فاز تحلیل و طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. UML یک روش رسمی و پذیرفته شده است که میتوان از اسلوب آن در مدولسازی در طراحی محصولات صنعتی بهره برد و با کمک آن شیوه نگرش به طراحی محصولات مختلف را بهینهسازی، اختصاری و مدولار نمود. افزایش سرعت طراحی محصولات مختلف و افزایش سرعت ساماندهی اطلاعات، کاهش مشکلات توسعه محصول، ایجاد کانالی ارتباطی بین تحقیقات متناظر با ایجاد مدولهایی شناور و نیز ایجاد یک زبان مشترک بین تمامی گروههای مرتبط با طرح برای ایجاد زمینه انجام کار گروهی از مزیتهای بارز این روش میباشد.
هنر به مثابه پیشه
کاهش آلودگی های محیطی ناشی از توسعه مسکن با راهکارهای طراحی معماری (مطالعه موردی بافت های مسکونی پیرامون تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین معضلات واحدهای مسکونی در شهرک های پیرامون تهران، طراحی نامناسب بدون توجه به بستر محیطی، اقلیم، و شیوه سکونت ساکنان، کاربرد مصالح کم دوام و نهایتاً ضعف تکنولوژی ساخت است. وجود این عوامل سبب مصرف بی رویه منابع طبیعی و انرژی و آلودگی محیط می شود. تحقیق حاضر با توصیف اهداف و اصول معماری پایدار، خصوصاً روش های بومی در طراحی مسکن، به تدوین چارچوب نظری برای نحوه انجام مطالعات میدانی پرداخته است. بر اساس این چارچوب نظری، مطالعات میدانی در شهرک های مسکونی جدید پیرامون تهران با تاکید بر معضل مصرف بی رویه انرژی و مصالح و ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و جستجوی علل آنها در نواقص برنامه ریزی و طراحی انجام شده است. سپس از تطابق اصول و مبانی بدست آمده از مطالعات نظری با نقاط ضعف و قوت منتج از مطالعات میدانی راه کارهایی برای برنامه ریزی و طراحی واحدهای مسکونی پیرامون تهران پیشنهاد شده است. این راهکارها در موضوعات مطالعات بوم شناختی و طراحی مبتنی بر خصوصیات و منابع مربوط به هر محل، طراحی اقلیمی، طراحی بر اساس فرهنگ و شیوه معیشت ساکنان و بکارگیری مصالح مناسب برای رسیدن به معماری پایدار است.
کاربست نظریه های زبان شناسی در تحلیل اثر هنری کاربرد نقض اصل ادب در تحلیل نمایشنامة وای بر مغلوب غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی1 مطالعه معنی است؛ معنایی که فرستندة پیام آن را منتقل و گیرنده، آن را برداشت می کند. از سرفصل های اصلی این رویکرد مباحث ادب2، اصول همکاری در مکالمه3، بهره گیری از قواعد نوبت گیری4 و همچنین کنش های گفتاری5 است. در میان اصول فوق، اصل نقض ادب در نمایشنامة وای بر مغلوب (1349) غلامحسین ساعدی (1364-1314) بروز بیشتری دارد. به همین علت در این پژوهش برآنیم تا شیوة شخصیت پردازی در آثار او را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم. در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، «ساعدی» را به عنوان چهرة نوگرای این عرصه می شناسند. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با الگوهای منتج از دانش کاربردشناسی زبان، فارغ از ساختار نمایشی اثر، تم و سایر عناصر شکل دهنده به درام، نشان دهد نوگرایی، چگونه در زبان نمایشی او جلوه گر است و نیز به این پرسش پاسخ دهد چگونه شخصیت هایی که متعلق به طبقات فرودست جامعه هستند، با بهره گیری از زبان به عنوان یک ابزار بر دیگر شخصیت هایی که به طبقات فرادست اجتماع تعلق دارند چیرگی پیدا می کنند. تحلیل مبحث نقض ادب در این نمایشنامه نشان می دهد به طور نسبی، میزان بهره گیری هر شخصیت از این اصل، رابطه مستقیمی با میزان قدرت او در هر مقطع از نمایشنامه دارد. به عبارتی، شخصیت های مقتدر که لزوماً از شأن و طبقة اجتماعی بالاتری برخوردار نیستند، به طور گسترده تری اصول ادب را نقض می کنند. می توان چنین مدعی شد به نوعی ساختارهای تثبیت شدة نظام قدرت در این اثر رنگ باخته است.
سمفونی پنجم بتهون
درک نشانه
حوزههای تخصصی:
بررسی مضمونی و زیباشناسی نقاشی های مذهبی عامیانه در بقعه لیچا از گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلان دارای بقاع زیادی است که بر دیوارهای آنها نقاشیهای عامیانه با موضوعات مذهبی کشیده شده اند. در این میان بقعه لیچا یکی از پر طرفدارترین بقاع منطقه به حساب میآید که دیوارها و ستون هایش دارای نقاشیهایی از این دست است. بقعه لیچا، آرامگاه آقا سید محمد یُمنی بن امام موسی کاظم(ع)، در روستای لیچا در لشت نشا گیلان قرار دارد. مضامین نقاشیهای این بقعه نشان دهنده علاقه فطری مردم به مذهب و ارادت، احترام و سرسپردگی ایشان به اهل بیت(ع) و صاحب این مکان است. از ویژگیهای قابل اعتنا در این دیوارنگاره ها، اجرای آنان بر اساس نذورات و وقف آن توسط مردم محلی است. این مقاله که بر اساس تحقیق میدانی انجام پذیرفته بر این مساله تاکید میورزد که زیباشناسی و مضامین دیوارنگاره های این بقعه با اعتقادات، خلوص و علائق شیعی مردم منطقه گره خورده و ریشه در باورهای دیرین آنان دارد. برای دستیابی به این هدف پژوهشی در ابتدا به جایگاه امامزاده ها در میان مردم منطقه و سنت دیوارنگاری بقاع در گیلان پرداخته میشود، سپس بقعه لیچا ازجهت موقعیت محلی مورد ارزیابی قرار میگیرد، پس از آن به بررسی نقاشیهای دیواری این بقعه از منظر مضمون، زیباشناسی فرم، محتوی و هنرمند خالق این آثارمیردازیم.
احراز هویت در باهمستان های بافت های کهن و تاریخی شهری
حوزههای تخصصی:
شناخت ساختار کالبدی قلعه روستای خورانق با رویکرد تأثیرپذیری از الگوهای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی بر آن دارد که ضمن معرفی اجمالی ساختار کالبدی قلعه روستای خورانق، اقدام به شناسایی رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ساکنان نماید و از این رهنمود به دنبال این پرسش است که آیا مفاهیم اجتماعی، رفتارهای فرهنگی و شرایط اقتصادی، در شکل گیری کالبدی قلعه مؤثر بوده است یا خیر و اگر مؤثر بوده در چه حد، شکل قلعه را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ قلعه ای که علاوه بر قدمت زیادش، از معدود قلعه های کاملاً مسکونی (بدون سیستم حکومتی) یزد و حتی ایران شمرده می شود. این قلعه منحصربه فرد و بسیار نادر، هم اکنون کاملاً خالی از سکنه است و هیچ یک از ساکنان قدیمی در آن سکونت ندارند تا بتوان از طریق آن ها به مطالعات میدانی و دریافت تأثیر رفتارهایشان بر کالبد پرداخت. همچنین بدان سبب که منابع کمی نیز درباره آن وجود دارد، تنها راه ممکن، اظهار نظر از طریق آثار کالبدی باقی مانده است؛ البته نمی توان تجربه های زیست معدود ساکنان در قید حیات قلعه را نیز نادیده گرفت. هدف این پژوهش آن است که ضمن شناخت یک نمونه بکر معماری بومی، به تأثیر متقابل رفتارها و باورهای ساکنان و کالبد معماری بپردازد. این مقاله بر پایه نتایج کاوش های بسیار محدود باستان شناسی، تحقیقات میدانی، مطالعات تاریخی و بررسی انتقادی متون، نتیجه خواهد گرفت که کالبد قلعه، که در طول زمان بر پایه طرحی منسجم، به دور هسته ای مرکزی پیچیده شده است، بر پایه فلسفه ای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی شکل گرفته؛ به طوری که شناخت کالبد، بدون شناخت مفاهیم در پس آن، میسر نیست و این دو، موجودیتی جدانشدنی اند.
بررسی جایگاه خیال و اسطوره در نقاشی قهوه خانه ای (روش ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای از معدود هنرهای عامیانه برجامانده در ایران است که خاستگاه آن، نگرش های ملی و مذهبی مردم(عوام) در عصر قاجار است. پشتوانة این نقاشی ها خیال و اسطوره است که ریشه در ذوق فکری و روح جمعی دارد. خیال بن مایة صوری، نقاشی ها را شکل داده و اسطوره های ملی و مذهبی نیز بن مایه های محتوای آثار را می سازند که خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. نقاشی قهوه خانه ای که به دست هنرمندان مکتب ندیده پایه گذاری شد، بر پایه های تخیل و اسطوره مداری استوار است، چنان که نقاشان این شیوه کار خویش را خیال نگاری نامیده و ارتباط آن را با تخیل، منشأ آفرینش آثارشان اعلام می کردند. اسطوره مداری (ترسیم اساطیر ملی و مذهبی) نیز از ارکان مهم این هنر محسوب می شود و تقابل نیروهای خیر و شر، مفهوم اصلی این اسطوره مداری را شکل می دهد. این نمودهای تقابل گونه در ناخودآگاه هنرمند مکتب ندیده نهفته است و می توان با کمک نظریه منظومه شبانه و روزانه ژیلبر دوران آنها را رمزگشایی کرد. ژیلبر دوران این نمودهای متضاد را مربوط به ناخودآگاه آدمی و ترس وی از عالم ناشناخته مرگ که به واسطه زمان بر انسان تحمیل شده می داند، می توان این امر را در مورد هنرمندانی بررسی کرد که به واقع به ترسیماتی برخاسته از تخیل خویش دست زده و به شکل خودجوش و بدون آموزش، تخیلات خویش را نقاشی کردند. این مقاله بر آن است با توجه به نظریه منظومه شبانه و منظومه روزانه ژیلبر دوران و به روش اسنادی و کتابخانه ای، به واکاوی جایگاه تخیل و اسطوره و نقش سازنده عنصر خیال و اسطوره پردازی در نقاشی قهوه خانه ای بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هنرمندان شیوه قهوه خانه ای با مدد از تخیل و نیروی آفرینشگری آن و با استعانت از اسطوره پردازی به ترسیم هراس های شخصی(ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی ملت خویش دست زدند و هم زمان عناصر تقابل گونه ای در برابر این هراس ها ترسیم کردند.