پیدایش پدیدة شهرنشینی، ظهور شهرها و تبعات ناشی از آن سبب جلب توجه اندیشمندان علوم مختلف شده است. در این میان نقش محققان حوزه فرهنگ اسلامی همچون فارابی در پژوهش های تاریخی مربوط به شهر، شهرنشینی و شهروندی بسیار پررنگ است. این پژوهش قصد دارد به بررسی آرای مربوط به مقوله ""شهر و شهرنشینی"" از دیدگاه معلم ثانی و کاربرد آن در دانش برنامه ریزی به خصوص در امر مشارکت شهروندان بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی بوده است که از منابع اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. با بررسی های به عمل آمده به این نتیجه می توان رسید که دیدگاه های مطرح شده این اندیشمند اسلامی با دیدگاه های معاصر اندیشمندان امروزی قرابت و تشابه زیادی داشته است. به عبارت دیگر، می توان گفت که ما با انسانی جمع گرا و البته شهرگرا روبرو هستیم که آینده نگری خاصی نسبت به امور شهری داشته است. به نظر می رسد نظریات وی به بحث مشارکت شهروندی نزدیک است که یکی از مسایل مهم در برنامه ریزی انسان گرا به شمار می رود. نتایج این پژوهش می تواند نقش دیدگاه های بومی را در رشته های علوم انسانی به خصوص علوم شهری به نحو کاربردی تری ارتقا بخشد.
کشور فرانسه در دهه 1980 میلادى در پاسخ به توسعه و رشد کنترل نشده صنایع در شهرها که کیفیت زیست محیطى و حیات
اجتماعى شهروندان را مخدوش کرده بود، سیاستى براى نوسازى شهرى در نظر گرفت که جنبه هاى کالبدى، اقتصادى و اجتماعى را به طور هم زمان در بر میگرفت. پارک آندره سیتروئن نتیجه این سیاست و نقطه آغازى براى این بازسازی ها بود. هدف طرح تبدیل فضاى آلوده و رها شده شهرى به یک فضاى سالم و اجتماعى بود.
امروز این پروژه در قلب پاریس به عنوان نمادى از طراحى پست مدرن در دنیا شناخته می شود و مکانى مناسب براى درک کانسپت هاى اکولوژیک ژیل کلمان به ویژه ایده ""باغ در حرکت"" اوست. ژیل کلمان به عنوان طراح قسمت شمالى پارک سیتروئن، ایده هاى ناب طراحى منظرش را در قسمت هاى مختلف پارک شامل : باغ سفید و باغ سیاه، باغ حواس، باغ در حرکت و دوگلخانه بزرگ به نمایش گذارد. برخورد اکولوژیک کلمان با پارک در تضاد با رویکرد سخت معمارانه «آندره پرووست»، اثرى ماندگار را در تاریخ معمارى منظر بر جاى گذارد.
این نوشتار تلاش می کند در کنار معرفى و نقد فضاهاى مختلف پارک سیتروئن رویکردهاى طراح در ساخت این فضاها را نیز مورد بررسى قرار داده و از وراى آن، نظریه هاى کلمان در برخورد با طبیعت را معرفى نماید.
معماری منظر رشتهای جوان در عرصه حرفههای مرتبط با طراحی محیط به شمار میآید و هنوز در حال طی مراحل تکامل خویش است. هرچند معماری منظر در بسیاری از مباحث، به ویژه در زمینه مفاهیم مربوط به خلق و سازماندهی فضا و مکان، قرابت بسیار زیادی به معماری دارد، لیکن عرصه فعالیت آن در محیطهای باز طبیعی و مصنوع و ارتباط ناگزیر آن با فرآیندهای جاری در این عرصه، باعث ایجاد خصوصیات ویژهای برای آن شده است. این خصوصیات ویژه، معماران منظر را به آشنایی با طیف وسیعی از دانش وا میدارد. مهمترین سؤال پیش رو چگونگی ایجاد تلفیق و هماهنگی میان موضوعات گوناگون و دانش وسیع مرتبط با معماری منظر است. همچنین سؤالات دیگری در این زمینه مطرح میشوند. معماری منظر چیست و خصوصیات کلیدی آن کدام است؟ مهارتها و بدنة دانشی که معمار منظر باید آنها را بیاموزد کدام است؟ چگونه میتوان به این حدود دانش نظم بخشید، آن را به کار گرفت و آموزش داد؟
بدین ترتیب این مقاله میکوشد با معرفی اجمالی معماری منظر و حوزههای فعالیت آن به رفع برخی از ابهامات در زمینه ویژگیهای خاص این رشته و وجوه تمایز آن با دیگر رشتهها و همچنین تبیین دانش مرتبط با این رشته اقدام کند. به نظر مهمترین ویژگی حرفهای معماران منظر در حل مشکلات از طریق مدیریت خلاقانه حدود دانش در ارتباط با موضوع است. لذا در این مقاله ساز و کارهایی با تکیه بر مفهوم نگرش سیستماتیک، مدلسازی و الگو برای غلبه بر مشکل پیچیدگی و گستردگی مفاهیم در جریان طراحی مورد بررسی قرار میگیرد تا با پیوند آنها بتوان در نهایت چارچوبی مناسب و قابل تعمیم برای بکارگیری در طراحی منظر و آموزش آن پیشنهاد کرد.
هدف : پراکنده کاری های درون و برون سازمانی در پی زلزله می تواند آسیبهای جدی به دنبال داشته باشد. هدف این بررسی تدوین طرح برای مدیریت بحران زلزله به منظور حفاظت از اشیایی که در مکان های تاریخی به نمایش در می آیند.
روش/ رویکرد : مطالعة کتابخانه ای، مصاحبه و استفاده از تجربة گروه های آموزش دیده در شرایط بحران، مستند نگاری و ثبت وضعیت موجود موزه از نظر شرایط حفاظتی.
یافته ها:طی یک سناریو، مدلی تقسیم بندی سطوح بحران ناشی از زلزله و اقدامات مدیریتی برای هم افزایی در مقابله با بحران ارائه گردید