فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
حرکات بدن از موضوعات مهم اما مناقشه برانگیز در تحلیل اجرا است. زبان شناسانی چون مک نیل ژست بخشی جدایی ناپذیر از گفتار می دانند که نقش مهمی در سازماندهی افکار دارد بااین همه در خلاء روش شناسی مناسب، بررسی ها اغلب روایت کلامی را مبنای تحلیل قرار داده اند و کمتر به جایگاه ژست در ساخت چندوجهی زبان پرداخته اند. این پژوهش با تعمیم نظریه «ژست به مثابه فرم موقت» مولر بر نقالی نشان می دهد چگونه حرکات نقال به مثابه وجهی از زبان معنا می سازند. بدین منظور صحنه کشتی دوم رستم و سهراب از اجرای ضبط شده نقل سهراب کشی مرشد ترابی(1389) انتخاب شد؛ صحنه از آغاز درگیری کشتی تا خنجر خوردن سهراب بدست رستم به مدت دو دقیقه و سی ثانیه، به24 عبارت ژست و 6 واحد ژستوار تقطیع شد. ابتدا موقعیت و مشارکت اندام های درگیرِ حرکت مستقل بررسی شد سپس هر واحد ژست از منظر فرم و انگیزه تجسم یافته کنش ها در سه گروه ژست های اشاره ای، ژست های تصویرگر و ژست های کارکردی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد نقطه کانونی اجرا بازنمایی رودرویی نهایی رستم و سهراب است. هرچه به اوج صحنه نزدیک می شویم، تعداد ژست ها افزایش می یابد و گفته ها محدود می شود. تاکیدهای کانونی ساز در گفتارژست وارها این صحنه بر «چرخ بلند» به عنوان شوربختی سهراب تاکید می کند و سهم فریبکاری رستم در نتیجه کشتی دوم را کمرنگ نشان می دهد.
واکاوی حس تعلق به مکان در محیط های آموزشی کودکان (گروه سنی 4 تا 5 سال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
68 - 86
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش نظریه زمینه ای و از نوع مطالعه موردی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها شامل تحلیل منابع کتابخانه ای، طراحی پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و اساتید معماری و روانشناسی محیط است. نمونه گیری به روش گلوله برفی و به صورت آنلاین انجام شده و حجم نمونه با استفاده از روش کوکران محاسبه شده است.
مبانی زیبایی شناسی حکمت عرفانی از منظر ویلیام چیتیک و تجلی آن در فرآیند خلق اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر نظر بسیاری از فلاسفه امروزه هنر دچار بحران معنا شده و همانند گذشته فرایند خلق اثر هنری در جهت پیوند میان آسمان و زمین قرار ندارد، غالباً هنر معاصر به دنبال تصویرپردازی انتزاعی از همین جهان محسوس است تا اینکه تذکاری باشد برای یادآوری ابعادی فراتر از محسوسات که آدمی نیز تعلقی وجودی به آن دارد. زیبایی شناسی به عنوان عاملی پیوند دهنده بین فلسفه و حکمت با هنر در خلق اثر هنری قرار دارد و پایه گفتمان میان هنر و فلسفه را فراهم آورده است. ازین رو به منظور احیاء و تعالی هنر معاصر، رجوع به حکمت عرفانی و زیبایی شناسی عرفانی از منظر یکی از شارحان این مکتب که فیلسوف و هنرمند نیز هست، می تواند راهگشا باشد. مسئله مورد پژوهش در این تحقیق آن است که ارکان و اصول زیبایی شناسی برگرفته از مبانی عرفانی ویلیام چیتیک چیست و تجلی آن در شکل گیری اثر هنری چگونه فرایندی دارد. در این پژوهش گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و ارائه تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوایی متون صورت گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که زیبایی شناسی عرفانی مبتنی بر عشقی است که از خدا نشات می گیرد و این عشق با شناخت اسماء الهی توسط انسان ادراک می شود و هنرمند با شناخت اسماء الله در هر مرتبه ای که آن ها را درک می کند توانایی تجلی این اسماء را در خلق اثر هنری از طریق رمزپردازی خواهد داشت. مخاطب نیز با توجه به طلب و پیمودن مسیر سلوک، مراتبی معنوی را می پیماید و هنر برای او به رابطی میان زمین و آسمان بدل می گردد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعداد محدودی از مطالعات تجربی بررسی کرده اند که چگونه تجربه گردشگران پس از سفر تأثیری بر تصویر مقصد می گذارد. اما برخی از ارتباطات بین تجربه، تصویر، رضایت و رفتار هنوز به طور کامل درک نشده اند، به خصوص در حوزه بوم گردی که مدیریت تصویر مقصد در آن می تواند چالش برانگیزتر باشد.هدف پژوهش: بررسی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت می باشد.روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی و در چارچوب روش های تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. میزان آلفای کرونباخ این تعداد پرسش نامه 0/924 است. جامعه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. روش حجم نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و بین گردشگران و شهروندان مراجعه کننده به طبیعت رشت مورد بررسی قرار گرفت که برای تحلیل نتایج پرسشنامه ها، و تأثیر تجربه گردشگر بر وفاداری، رضایت و تصویر مقصد با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم-افزار SPSS 25 و لیزرل برای محاسبه شاخص های برازش داده-مدل برای ارائه مدل تحلیلی ساختاری متغیر های پژوهش استفاده شده است.یافته ها و بحث: با توجه به مقدار ضریب تأثیر می توان بیان نمود که اثر شاخص های تجربه گردشگر بر متغیر تجربه گردشگر مثبت، مستقیم و در حد متوسط به بالا برآورد گردید، به این معنا که افزایش میزان شاخص های تجربه گردشگر می تواند در حد بالایی منجر به تقویت تجربه گردشگر در رشت گردد. نتیجه گیری: نشان داد که رضایت متاثر از تجربیات گردشگری و تصویر مقصد است. تجربه گردشگری تأثیر مستقیم بر رضایت و تأثیر غیرمستقیم از طریق تصویر مقصد داشت. علاوه بر این، رضایت بطور مستقیم تحت تأثیر هر دو بعد تصویر مقصد ویژه و کلی و دو بعد تجربه (یادگیری و متفاوت)، در حالی که بطور غیرمستقیم تحت تأثیر سه بعد تجربه (تجربه فعال، حواس مربوط به تجربه و عاطفی) از طریق تصویر مقصد قرار گرفت.
بررسی تأثیر ترجمه هایکو بر ظهور هایکو در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه آثار ادبی، چه در نظم و چه در نثر، همواره نقش مؤثری در تغییر و تحول ادبیات ملی کشورها ایفا کرده است. هدف پژوهش حاضر نیز مطالعه تطبیقی هایکوی ترجمه ای و هایکوی ایرانی است و درصدد پاسخ به این پرسش است که آیا هایکوهای ایرانی (سروده شده به فارسی) از منظر ویژگی های ادبی، متأثر از هایکوهای ترجمه شده به فارسی هستند یا خیر؛ بدین منظور، نخست مدل تلفیقی ارزیابی هایکو برای این پژوهش تدوین شد؛ سپس 150 هایکوی انگلیسی و 150 ترجمه متناظر با آن ها طبق این مدل ارزیابی شدند و ویژگی های هایکوهای ترجمه شده مشخص شد. در مرحله بعد، 100 هایکوی ایرانی نیز طبق همین مدل ارزیابی شدند و ویژگی های هایکوهای ترجمه ای و هایکوهای ایرانی با یکدیگر مقایسه شد تا وجوه اشتراک و افتراق آن ها مشخص شود. نتایج پژوهش نشان داد که هایکوهای ایرانی به دو نوع قابل تفکیک هستند: نوع اول متأثر از هایکوی ترجمه ای و دارای ویژگی های کلاسیکی است که ریشه در فرهنگ ژاپنی دارد و نوع دوم هایکوی اصالتاً ایرانی است که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و دارای هویتی مستقل است.
سنجش تاب آوری شبکه های دسترسی نواحی شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه سه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
55 - 68
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری، تاب آوری، شبکه دسترسی، نواحی شهری زلزله یکی از مهمترین بلایایی است که شهرها و سکونتگاه های شهری را تحت تاثیر قرار داده و خسارات جبران ناپذیری را به نقاط مختلف مناطق شهری به ویژه شبکه های دسترسی وارد می کند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مولفه های تاب آوری فیزیکی با تاکید بر شبکه دسترسی در منطقه 3 شهر تهران می باشد. وش-پژوهش کتابخانه ای و میدانی استوش-پژوهش کتابخانه ای و میدانی است به طوریکه شاخص ها با توجه به مطالعات میدانی و اطلاعات حاصل از بررسی وضعیت شبکه دسترسی منطقه در طرح های توسعه راهبردی و طرح جامع آن، انتخاب شدند. وزندهی معیارها و زیرمعیارها با استفاده از روش AHP با تکمیل پرسشنامه به وسیله 20 نفر از متخصصان شهری و مقایسه دو دویی هر کدام انجام پذیرفت و اهمیت پارامترها طبق روش تحلیل سلسله مراتبی با نرم افزار EXPERT CHOICE E تعیین گردید .نتایج نشان می دهد که سطح تاب آوری شبکه دسترسی در نیمه شرقی و نیمه جنوب غربی منطقه نسبتاً پایین است. که نیازمند توجه و بهبود شرایط در این مناطق است. زلزله یکی از مهمترین بلایایی است که شهرها و سکونتگاه های شهری را تحت تاثیر قرار داده و خسارات جبران ناپذیری را به نقاط مختلف مناطق شهری به ویژه شبکه های دسترسی وارد می کند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مولفه های تاب آوری فیزیکی با تاکید بر شبکه دسترسی در منطقه 3 شهر تهران می باشد
کوچ اجباری در دولت اورارتو: مجازات یا سیاست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
30 - 37
حوزههای تخصصی:
اورارتوها یکی از اقوام باستانی هستند که نقش مهمی در پیشرفت تکنولوژی در هزاره اول قبل میلاد در شرق باستان داشته اند. در متون آشوری در قرن ۱۳ق.م نام اورارتو به شکل (U(ru)a†ri) ظاهر می شود و با وقفه، مجدد در میانه قرن 9 ق.م در متون مستند می گردد. براساس منابع اورارتویی، می توان دریافت که چرا با وجود تغییرات اساسی در ساختار جوامع در آغاز هزاره اول ق.م کوچ اجباری، تبعید و اسکان مجدد اتفاق افتاده و قومیت های ساکن همچنان به عنوان یک قدرت محدود باقی ماندند. مسئله اصلی این پژوهش مشخص کردن رویکرد کوچ اجباری توسط دولت اورارتو است. بر این اساس سؤالات بدین شرح ذیل مطرح شده است: دلایل و اهمیت کوچ اجباری توسط دولت اورارتو چیست؟ رویکرد و تبعات کوچ اجباری در زمان اورارتو چگونه قابل بیان است؟این پژوهش در چارچوب مطالعات تاریخی انجام گرفته است و هدف آن مشخص کردن تبعات کوچ اجباری در دولت اورارتو است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی براساس منابع مکتوب می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اورارتو ها پس از جنگ ها و لشکرکشی های طاقت فرسا، برخلاف آشوری ها، قصد داشتند بر مناطق پیرامونی تسلط پیدا کنند. آن ها با اعمال نفوذ بر ایالت ها و ایجاد روابط مطلوب سیاسی از طریق پیوندهای قومی، احترام به خدایان منطقه و انجام آیین ها، سعی کرده اند سیاست کوچ اجباری را متفاوت از دیگر اقوام قدرتمند منطقه به اجرا بگذارند.
راستی آزمایی تفکر پارامتریک به کار رفته در مراکز اقامتی معماری ایرانی- اسلامی؛ نمونه های موردی: کاروانسرای مادرشاه، نطنز و جم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
109 - 125
حوزههای تخصصی:
تاریخ معماری ایرانی- اسلامی همیشه مملو از شگفتی و آثار باشکوهی بوده که هنرمندان این سرزمین با بهره جستن از دانش هندسه و اصول آن به خلق آن ها دست یافته اند. هندسه در طراحی این آثار زبان مشترک تمام معماران بوده است. از طرفی با پیشرفت تکنولوژی و ظهور دانش نوین هندسه روش های طراحی جدیدی پا به عرصه ظهور گذاشته اند. معماری پارامتریک یکی از رویکردهایی است که بررسی رابطه میان توده ها و شکل های پیچیده را در فضای رایانه میسّر می سازد. با توجه به اصول و قواعدی که برای این رویکرد توسط صاحب نظران ارائه شده است، به نظر می رسد شکل گیری این آثار منتج از بکارگیری تفکّر طراحی پارامتریک از برنامه ریزی تا طراحی بوده است. بررسی این اصول در دانش معماری به دلیل گستردگی و تنوع در حوزه های مختلف آن از جمله بخش های عملکردی، سازه ای و ...، کاری بس دشوار است، به همین خاطر پژوهش پیش رو این فرآیند را در اقامتگاه های موقت (کاروانسراها) بررسی می کند. هدف از پژوهش کنترل و بازآفرینی قواعدی است که هنرمندان ما به صورت کاملاً اصولی و مطابق با معیارها و شرایط موجود بکار برده اند تا آثار شگرفی که پاسخگوی نیازهای عصر خود باشد، به وجودآورند. در همین راستا با استفاده از نرم افزار گرس هاپر، پارامتروار بودن این بناها کنترل شده است. داده های این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و روش محاسباتی در راستای بازشناسی بخشی از اصول هندسی و ریاضی به کار رفته در طرح پلان های کاروانسراهای شاخص برون شهری انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش در بررسی نمونه های موردی نشان می دهد که استفاده از چنین روش شناسی مبتنی بر قاعده با تکنیک های تولید طراحی هندسی معماری ایرانی- اسلامی مطابقت دارد و با معرفی پارامترهای تشکیل دهنده و الگوریتم سازی در فضای نرم افزار گرس هاپر، پارامتروار بودن کلّیت پلان کاروانسراهای برون شهری چهارایوانی تایید می شود. این نتیجه گیری را می توان برای پلان کاروانسراها و کاربری های مشابه به مانند مدرسه در سبک های دیگر مثل دو ایوانی و چندضلعی نیز بسط داد.
شناخت الگوهای اجرایی آیین کرب زنی و نقش این الگوها در تثبیت جایگاه آن به عنوان رقص سنتی- مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
83 - 96
حوزههای تخصصی:
با افزایش سطح آگاهی و شناخت بشر نسبت به پدیده های پیرامونش، برخی از آیین ها کارکرد خود را در تفسیر و توجیه پدیده های فوق به تدریج از دست دادند و یا به طورکلی متروک و مطرود شدند و یا با تغییراتی در فرم و ساختار، کارکردهایی تازه یافتند. از جمله این آیین ها مراسم آیینی کرب زنی است که در جایگاه رقص سنتی مذهبی مانند سایر رقص های همگون خود دارای الگوی اجرایی است. این الگوی اجرایی، دارای دلالت های معنایی قابل ارجاع به بافت فرهنگی هستند و در همان عرصه قابلیت رمزگشایی دارند. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با بررسی الگوهای حرکتی و عناصر زمینه ای مرتبط با این رقص سنتی مذهبی به این پرسش ها پاسخ داده شود؛ وجود کدام مؤلفه ها در حالات و حرکات یک منسک می تواند آن را در زمره طبقه بندی تشریفات آیینیِ رقص قرار دهد؟ الگوهای اجرایی مراسم کرب زنی، بازنمود و بازنمایی کدام دلالت های فرهنگی است؟ در راستای رسیدن به پاسخ پرسش ها از شیوه تحقیق کیفی و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.این پژوهش در تعیین جایگاه همسانی این آیین با حرکات موزون به بررسی عناصر همبسته با رقص پرداخته و در آیین کرب زنی شاهد عناصر زمینه ای همبسته با رقص بوده است. عنصر موسیقی با دو مؤلفه «ابزار تولید موسیقی» و «کلام موزون» در «دستگاه نوا» خلق می گردد. کرب نیز به عنوان نماد سوگواری و اندوه نیز به عنوان ابزار و ادوات مرتبط با رقص که موجب افزایش اثرگذاری در مخاطبان می شود، استفاده می گردد. فنون بدنی کنشگران آیین کرب زنی دارای دلالت های نشانه ای بر بدن به عنوان حامل ارزش های قدسی و ارتباط با جهان زمینی و بازنمایی تمثیلی پیروزی خیر بر شر و امر قدسی بر امر ناقدسی دارد. بنابراین می توان گفت که این آیین در مراسم سوگواری شیعی، بازنمایی و بازتولید دلالت های فرهنگی با هسته قدسی و مذهبی است.
تحلیل نقش و جایگاه زنان در قالی های قوم بلوچ بر اساس نظریه بازتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
۷۲-۵۳
حوزههای تخصصی:
بلوچ ها یکی از اقوام اصیل و شناخته شده ایرانی هستند که دارای بافت اجتماعی طایفه ای و قبیله ای بوده و در نواحی شرقی و جنوب شرقی ایران زندگی می کنند. قالی بافی به عنوان یکی از مهم ترین تولیدات سنتی در میان برخی طوایف بلوچ، رایج بوده و توسط زنان صورت می گیرد. زنان قالیباف با الهام از محیط پیرامون و متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم برجامعه ردپای حضور خود را در قالی ها برجای می گذارند. پژوهشگران اجتماعی عقیده دارند که هنرها همواره نشانه هایی از فرهنگ و سنت های تولیدکنندگان را به نمایش می گذارند که با مطالعه و تحلیل این نشانه ها می توان به اطلاعات زیادی در مورد جامعه دست یافت. مسئله اصلی پژوهش حاضر، ناشناخته بودن چگونگی حضور زنان در ساختار محتوایی و بصری قالی های تصویری بلوچی است. از این رو سوال اصلی پژوهش عبارت است از: بازتاب نقش زنان در ساختار بصری و محتوایی قالی های تصویری بلوچی چگونه است؟ هدف از پژوهش نیز شناسایی نقش زنان به عنوان پدیدآورندگان اصلی قالی های بلوچ در شکل گیری عناصر فنی، بصری و مضامین شکل گرفته در پیرامون قالی ها هست. بدین منظور، پژوهش با استفاده از داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی با 3 نفر از کارشناسان و خبرگان قالی بلوچ به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. به لحاظ نوع مواجهه با داده ها، پژوهش از نوع کیفی است و با تحلیل 22 نمونه از قالی های بلوچی که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند به انجام رسید. نتایج نشان دادند، حضور زنان در ساختار محتوایی و بصری قالی های بلوچی، در سه حوزه مشخص قابل مطالعه و دسته بندی است. این سه حوزه عبارت هستند از، الف: نام گذاری قالی ها با اسامی زنانه ب: نام گذاری نقوش با اسامی زنانه ج: بازنمایی زنان در قالب نقوش تصویری زنانه در قالی ها.
تعیین عوامل مؤثر بر باز تعریف الگوی فضایی کاربری های درمانی کلان شهرها زمان پیدایش بیماری پاندامیک با رویکرد تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
87 - 100
حوزههای تخصصی:
بازتعریف و بازبینی تاب آوری فضاهای کاربری بهداشتی و درمانی رویکردی نوین برای کاهش آسیب پذیری و افزایش انعطاف پذیری شهرها در مواجهه با تنش ها و حوادث انسانی و غیرانسانی است. این رویکرد هدف دارد شهرها بتوانند در مواقع بحران به سرعت به شرایط جدید پاسخ داده و با کمترین آسیب به فعالیت خود ادامه دهند. به دلیل اهمیت ویژه فضاهای بهداشتی و درمانی در شرایط پاندمی، لازم است تدابیر و الگوهای اختصاصی برای افزایش تاب آوری این فضاها تدوین شود. در این مطالعه، برای شناسایی روابط و تعیین اولویت معیارها، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره AHP و ANP با رویکرد فازی استفاده شده است. فضاهای کاربری درمانی منتخب تهران به دقت تحلیل و ارزیابی شوند.همچنین روش گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و اساس هدف نظری کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی و تحلیلی و نیز روش تجزیه وتحلیل اطلاعات مورداستفاده قرارگرفته است.
فضاهای خاص آیینی در خانه، نگاهی به تأثیر مدرنیسم در تغییر انگاره های آیینی در معماری خانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های آیین ممکن است در هر دو قلمرو مقدس و نامقدس حیات اجتماعی دیده شوند. در هر دو مورد کیفیت نمادین کنش ویژگی ممتاز اعمال آیین است. اولین نکته مبین این اصل است که نمادین بودن کنش آیین عنصر اساسی این نوع کنش به شمار می آید. نمادین بودن آیینها این اجازه را به افراد می دهد که اندیشه ها و تفکرات خود را توسعه دهند و آنها را به یکدیگر انتقال دهند که این خود مبنای شکلگیری کنش ارتباطی است. ارتباطات نمادین افراد را قادر می سازد که اندیشه ها و اطلاعات خود را تولید و تبیین و ثبت کنند. ضمن این تعریف عام، می توان اظهار داشت که آیین ها در گذار از سنت به مدرنیته، تفاوت اصلی در این خصوص میان این دو دوره تاریخی، بیشتر متوجه محتوا است و نه ساختار و این ادعایی است که این نوشتار با بررسی نظریات و آثار مدرنیستی در حوزه مسکن، در پی تبیین آن است. در واقع، سؤال اصلی پژوهش این است که تأثیر مدرنیسم در تغییر انگارههای آیینی در خانه چقدر است؟ روش تحقیق در نوشتارِ حاضر، براساس روش کیفی و استدلال منطقی استوار است. ضمناً بررسی اسنادی و مطالعه کتابخانهای، بنیان تحلیل، توصیف و تفسیر نتایج در این مقاله را شکل می دهد. مقاله حاضر، در مرحله گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره برده است و در مراحل بعد، از روش استدلال قیاسی استفاده شده است. در نهایت با بررسیها و تحلیلهای به عمل آمده میتوان این طور نتیجه گرفت که محتوای سنتی آیینی جای خود را به عواملی دیگر مثل تلویزیون، اتاق خواب، آتش یا شومینه (در طرحهای لوید رایت) داده است و به لحاظ ساختار تغییری در این موجودیت ثابت و پایدار آیین در خانه به وجود نیامده است.
نقش طبیعت در سازگاری محیط با مخاطب در فضاهای اداری شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 98
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدفِ اصلی این پژوهش ایجاد هم آوایی و همگامی طراح با طبیعت و هوشِ زیستی آن و تعریف یک تعامل صحیح و عمیق بین خالق اثر با طبیعت و هدفِ کاربردی آن ارتقاء سازگاری انسان و محیط با حضور طبیعت در فرآیند تولید اثر معماری و استفاده هوشمندانه از زیست افزارها در طراحی محیط های اداری بود.
روش ها: این پژوهش از بُعد هدف، پژوهشی کاربردی و از بُعد ماهیت پژوهشی توصیفی بود، ماهیت داده ها کیفی و کمی، روش گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسشنامه)، تحلیلِ نتایج درنرم افزار spss صورت گرفته است. جمعیت هدف، کارمندان ادارات دولتیِ شهر همدان بوده و جمعیتِ مورد مطالعه، 350 نفر از جمعیتِ هدف بود که تعداد آن به روش کوکران و به روش طبقه ای انتخاب گردید.
یافته ها: بیشترین سازگاری محیط با مخاطب در فضاهای اداری با استفاده از طبیعت، "ایجاد فضای داخلی با تاکید بر درخت (گیاه) در فضای تراس" با امتیاز 2/131، جایگاه دوم "فضای داخلی با تاکید بر درخت در فضای اتاق" با امتیاز 8/98 و جایگاه سوم "فضای داخلی با تاکید بر صرفاً منظر طبیعی" با امتیاز 2/97 بود.
نتیجه گیری: تاثیر طبیعت در قالبِ زیست افزار بر سازگاری محیط و مخاطب در فضای اداری دارای تفاوتی معنادار با دیگرِ روش های استفاده از طبیعت، مانند الگو برداری، الهام و . . . داشت، اگر از پتانسیل های موجود در طبیعت و هوش زیستی ارگانیزم های طبیعی در مقام یک زیست افزار در حوزه طراحی معماری استفاده نماییم شاهد ارتقاء سازگاری انسان و محیط در فضاهای اداری خواهیم بود.
کارکرد آستانه ها در سه فیلم اصغر فرهادی بر اساس نظریات باختین و کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کارکرد آستانه ها در سه فیلم جدایی نادر از سیمین، گذشته و فروشنده، مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به پژوهش های پیشین درباره سینمای فرهادی، رویکرد نوینی است. مفهوم آستانه در کرونوتوپ یا زمان-مکان داستان، توسط باختین وضع شده است و در نظریات ژولیا کریستوا بسط یافته است. هدف این مقاله آن است که بر اساس نظریات این دو متفکر و با تحلیل سه فیلم مذکور، وجوه مختلف آستانه ها در نظریات باختین و کریستوا، از جمله آستانه ها در روایت، آستانه های بدن، آشپزخانه به مثابه مهمانخانه، آستانه ها در میزانسن، دینامیک فقدان/ظهور سوژه، آستانه امر نشانیک/نمادین و پایان باز مکالمه، بررسی شود. در تحلیل اجتماعی روان کاوانه این سه فیلم مشخص شد کاربرد آستانه ها تمهید مؤثری در روایت، شخصیت پردازی و همراه کردن مخاطب بوده است. بیان چالش های اخلاقی شخصی در خلال روابط اجتماعی، خصیصه مهم سینمای فرهادی است، که با تکیه بر مفهوم آستانه باختینی و بسط این مفهوم در تحلیل اجتماعی/روانکاوانه ژولیا کریستوا، می توان آن را تبیین کرد. کریستوا در پی سقوط نظام های مفهومی در جامعه مدرن، هنر و روانکاوی را تنها امکان های تحلیل اجتماعی در عصر مدرن می داند و پژوهش حاضر نشان می دهد این سه اثر فرهادی، با تأکید بر مفهوم آستانه، امر اجتماعی را در بیان قصه های رنج شخصی در سینما بازنمایی کرده است.
تبیین و تحلیل آسیب های نظریات غربی بر شکل گیری ساختار نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایران با استفاده از تحلیل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
14 - 34
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آسیب شناسی علل تحولات ایجاد شده و چگونگی تاثیرگذاری نظریات غربی، الگوهای غیر بومی در مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری ایران پرداخته،که با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی پرداخته شده است و در نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفته . در آسیب ها ساختاری، نظام نادرست برنامه ریزی شهری با بار عاملی 88.، سیستم نادرست تقلید از تفکرات غربی 88.، ع دم اس تفاده از عناصر معماری بومی 88.، و عدم برنامه ریزی مناسب و بومی سازی نظریات و تفکرات غربی 86.، مهم ترین آسیب های در نظام برنامه ریزی شهری در ایران می باشند، در آس یب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود 98.، طرح های توسعه شهری 96.، عدم استفاده از نظرات خبرگان 95.، و عدم مشارکت شهروندان در نظام برنامه ریزی شهری 86. آسیب های زمینه ای هس تند. در آس یب ه ای رفتاری، عدم آگاهی و دانش شهرسازان با نظام برنامه ریزی 98.، عدم شناخت استانداردهای و بومی سازی 96.، عدم نظارت 95.، فرهنگ سازی 91. و عدم آگاهی و دانش مدیران 79.، آسیب های رفتاری هستند. نتایج نشان می دهند که درکنار جریان های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نقص هاى اساسی در مبانی نظرى و تئوریک الگوهاى برنامه ریزى و الگو برداری صرف از آنها و همچنین در عرصه عمل توسعه و برنامه ریزی شهرى که ناشی از عدم بومی سازى، انطباق مبانی تئورى ها با شرایط کشور، و . می باشد، که باعث شده این الگوها فاقد کارآیی لازم براى هدایت تحولات توسعه و برنامه ریزی در مسیر صحیح باشند
تحلیل خوانش جریان های معاصر معماری و شهرسازی ایران از آشفتگی سیمای شهری تهران از منظر معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
75 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آشفتگی سیمای شهری تهران، مسئله مورد توافق گروه های مرتبط با نماهای شهری است. اما رجوع به نظرات متخصصان شهری در این موضوع نشان می دهد درباره سیمای مطلوب، توافقی بین صاحبان دانش شهری وجود ندارد. پرسش خوانش جریان های معماری و شهرسازی ایران از آشفتگی سیمای شهری تهران پای در چه معرفت شناسی دارد و برای مدیریت سیمای شهری کدامیک از آنها قابل پذیرش تر است؟ هدف پژوهش: این پژوهش درصدد تحلیل خاستگاه فلسفی کنش های جریان های معماری و شهرسازی ایران در موضوع آشفتگی سیمای شهری تهران است. روش پژوهش: برای پاسخ به پرسش پژوهش، روشی کیفی در دو مرحله و مبتنی بر استدلال منطقی در پیش گرفته شده است. در ابتدا با مطالعات تاریخی کتابخانه ای، مبدأ زمانی پیدایش پدیده آشفتگی سیمای شهری تعیین شده است. سپس براساس دسته بندی جریان های فکری معماری و شهرسازی ایران از مبدأ بروز آشفتگی، پدیدارشناسی توصیف صاحبان دانش شهری این جریان ها از دلایل اغتشاش سیمای شهری تهران انجام و این نظرات با ویژگی های اندیشه ای آنها مقایسه و به صورت یک دوگانه ارائه شده است. در نهایت با بررسی پایه فلسفی از طریق تعیین معرفت شناسی این دوگانه، به پرسش پژوهش پاسخ شده است. نتیجه گیری: «آشفتگی» در میان متخصصان معماری و شهرسازی، یک اشتراک لفظی است، نه معنایی. تعلق به هر طرف از دوگانه فرم و صفات آن، یا محتوا پای در معرفت شناسی دارد که تبیین نسبت عین و ذهن به لحاظ فلسفی مهمترین بخش آن است. گره خوردن یا نخوردن زیبایی به رابطه عینیت و ذهنیت دو خروجی متفاوت در سیمای شهری دارد. در فرض جدایی، سیمای شهری امری بیرونی است، در آن هندسه محوریت دارد و به نظم قطعی متمایل است لذا مدیریت آن با متخصصان است. طرح جامع تهران خروجی این رویکرد است. اما در فرض درهم تنیدگی عین و ذهن، امری ادراکی و خروجی طبیعی سوژه یا ذهن شهروندان است و زیباسازی آن امری بیرونی و شکل گرا نیست، در نتیجه قابل تفویض به متخصصان نیست. به نظر می رسد این رویکرد از نظر فلسفی قابل دفاع تر از سایر رویکردها است. نظم این رویکرد متناظر با اختیار و وجود پویای انسان، استنباطی، حداقلی و سیال است.
شناخت و ارزیابی عوامل مضر حاشیه نشینی و تأثیرات آن بر محرومیت کودکان از فضاهای کودک محور (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی یکی از مسائل مهم در حیطه شهرسازی و معماری است و باید به نکات مهم تأثیرگذاری بر ساکنین و پیامدهای آن توجه ویژه داشت؛ نکاتی همچون کمبود فضاهای آمورشی و پرورشی مانند فضاهای کودک محور، مسائل امنیتی، فشارهای معیشتی و تربیتی می تواند پیامدهای بسیاری بر روی ساکنین خود بگذارد اما بزرگ ترین و حساس ترین قربانیان آسیب های اجتماعی کودکان هستند. در این راستا، محرومیت کودکان از فضاهای کودک محور باعث تخلیه انرژی کودکان در محیط های نامناسب می شود که همین امر زیان های مالی، جسمی، روحی و حتی جانی را می تواند به همراه داشته باشد. این پژوهش به شناسایی و بررسی عوامل تأثیرگذار بر شرایط نامناسب کودکان حاشیه نشین و کنکاش بر دلایل محرومیت کودکان از نبود یا کمبود فضاهای کودک محور و اثرات مخربی که بر کودکان در حال و آینده می گذارد، همچنین ارائه راهکارهایی برای بهبود این وضعیت می پردازد. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده ها از طریق جمع آوری اسنادی و کتابخانه ای اکتساب شده اند، سپس با استفاده از تجارب سایر اساتید و محققین، با ذکر نمونه ها و مقالات کار شده در زمینه های تخصصی متنوع، بررسی میدانی ازجمله بازدید، مصاحبه با ساکنین و پرسشنامه انجام شده است و در نهایت تحلیل و نتیجه گیری نویسندگان، صورت گرفته است. حاشیه نشینی اغلب همراه با تقابل فرهنگ های متفاوت و نامتجانس همراه است، این امر موجب بروز آسیب هایی ازجمله، افزایش جرم و جنایت و فروش مواد مخدر و کار کودکان، تهدید سلامت روانی ساکنان و به ویژه کودکان، توزیع نابرابر و نامتوازن امکانات رفاهی، بهداشتی، آموزشی و همچنین عدم کیفیت فضاهای باز شهری مانند پارک، فضای بازی کودکان است که با بررسی این عوامل در محلات (نایسر، اسلام آباد و فرجه)، کمیت و کیفیت آن ها تعیین شده و به ارائه راهکار جهت رفع این عوامل پرداخته شده است.
تحلیل دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، با استفاده از روش تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید که حدود سه دهه از ایجاد آن ها در ایران می گذرد، اکنون با مشکلات مختلفی رو به رو شده اند، یکی از این مشکلات دسترسی به خدمات عمومی شهری در این شهرها، می باشد. در پژوهش حاضر، که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی انجام شده است، دسترسی به خدمات عمومی شهری در 7 ناحیه شهر جدید سهند در ارتباط با شبکه معابر آن تحلیل گردید در تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحلیل شبکه، سطوح دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، بررسی گردید و حاصل کار، به صورت نقشه های مجزا، برای 9 نوع کاربری خدمات عمومی شهری، ابتدا به صورت نقشه های شعاع دسترسی و سپس با یکپارچه کردن نقشه ها به صورت نقشه های شعاع دسترسی وزنی، تهیه گردید. در پایان نیز با ترکیب نقشه های تولید شده در مراحل قبل، نقشه نهایی دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری ارائه گردید. . با استفاده از روش تحلیل شبکه، در مجموع دسترسی به خدمات عمومی شهری در قالب 9 کاربری، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کاربری های خدمات عمومی شهری، شهر جدید سهند از نظر مطلوب بودن دسترسی به ترتیب عبارتند از: آموزشی، تجاری، تجهیزات شهری، اداری-انتظامی، مذهبی، درمانی، پارک و فضای سبز، ورزشی و فرهنگی. شعاع دسترسی به کاربری آموزشی و تجاری نسبت به بقیه کاربری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند؛ درحالی که کاربری های ورزشی و فرهنگی در وضعیت ضعیف تری از این لحاظ قرار دارند؛ که علت آن پراکنش فضایی و تعداد این کاربری ها می باشد. همچنین نتایج حاصل از نقشه دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری نشان داد تنها 45% از کل شهر تحت پوشش خدمات رسانی خوب و خیلی خوب قرار گرفته است و این سطوح اغلب شامل نواحی میانی و قدیمی تر می باشد و نابرابری در دسترسی به خدمات شهری در شهر جدید سهند مشهود است. نابراین باتوجه به جمعیت بالای شهر جدید سهند و نقش مهم این شهر در جذب جمعیت مادرشهر تبریز، نیازمند برنامه ریزی و توجه ویژه به ایجاد و طراحی عملکردهای مختلف خدمات عمومی شهری به خصوص در مناطق با سطوح دسترسی ضعیف و خیلی ضعیف می باشد.
تبیین مولفه های معماری مدارس سالم، منطبق بر نظریه سالوتوژنیک در بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرگرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۱۲۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
استرس، افسردگی و افزایش رفتارهای پرخاشگرانه از جمله مشکلات شایع در بین دانش آموزان دختر است. هدف پژوهش یافتن مولفه های معماری مدارس سالم در طراحی سالوتوژنیک و بررسی ارتباط شاخص های درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان در مطالعات جهانی است. روش پژوهش آمیخته و از جهت نتایج کاربردی است. نمونه پژوهش، 180 نفر از دانش آموزان دختر در دسترس و داوطلب دبیرستانی شهر گرگان(سال تحصیلی، 98-97) بودند. مدل مفهومی با روش پژوهش ترکیبی از مدل تحلیلی با استفاده از روش مدلسازی معادله ساختاری و مدل حاصل از کدگذاری روابط بین متغیری و بررسی محتوایی ارتباط متغیرها در پایگاه اطلاعات علمی گوگل اسکولار از سال 2017 تا 2022 میلادی با استفاده از روش کدگذاری در اسناد علمی، براساس ارتباط عوامل با بیش ترین تکرار در نرم افزار MAXQDA(2018) ترسیم شد. براساس مدلسازی معادله ساختاری به ترتیب فضاهای اجتماعی، فضاهای مابین، توده ساختمان مدرسه، جهت یابی و آسایش بر درک دانش آموزان از محیط روانی اثر گذار است. ادراک دانش آموزان از محیط روانی توسط زیر شاخص های حس تعلق به مدرسه، شفافیت قوانین در مدرسه، گزارش مشکلات و تقاضا کمک، پذیرش تفاوت ها و گوناگونی، روابط همسالان و پشتیبانی معلمان تعیین شد. در ارتباط درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان، تعداد 45 مقاله علمی دارای استناد و 225 کد ارتباطی استخراج شد، بهبود حس تعلق به مدرسه با کاهش علایم افسردگی، شفافیت قوانین در مدرسه و گزارش مشکلات در مدرسه و تقاضای کمک با اولویت اول با کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط دارد، بهبود روابط همسالان با کاهش استرس و اضطراب در بین دانش آموزان، پذیرش تفاوت و گوناگونی فرهنگی و مذهبی با بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای پرخطر، ارتباط با معلمان و پشتیبانی معلمان از دانش آموزان با کاهش علایم افسردگی ارتباط دارد. بیست و نه مولفه معماری براساس بار عاملی استخراج شد، نسبت بحرانی بیش از 1.96 (96/1CR>) و در سطح معناداری است (P-value<0.05). مولفه ها، منطبق بر ابعاد سه گانه نظریه سالوتوژنیک شامل قابلیت شناسایی، کنترل پذیری و معناداری است و در جهت طراحی پشتیبان روانشناسانه در مدارس سالم می تواند سبب بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شود.
تبیین فرایند معنایابی مکان شهری در ارتباط با ذهنیت عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۴۷-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین فرایند پیچیده معنایابی مکان های شهری و نقش محوری ذهنیت عامه در آن انجام شده است و به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه ذهنیت عامه و عوامل اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی بر نحوه درک و تجربه افراد از فضاهای شهری تأثیر می گذارد و چه عواملی در شکل گیری معنای مکان ها نقش ایفا می کنند. با بهره گیری از روش کیفی و پدیدارشناختی، این تحقیق به بررسی عمیق ریشه های تجربه زیسته افراد از فضاهای شهری پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معنایابی مکان یک فرایند پویا و چندلایه است که در آن، ذهنیت عامه، تجربه فردی، عوامل محیطی و نمادهای فرهنگی به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می گذارند. نتایج نشان داد که مکان ها نه تنها فضاهای فیزیکی، بلکه حامل معانی و ارزش های فرهنگی هستند که از طریق ذهنیت عامه شکل می گیرند و بر رفتار افراد تأثیرگذارند. مدل مفهومی ارائه شده در این تحقیق، نشان می دهد که معنایابی مکان یک فرایند پویا و در حال تغییر است که تحت تأثیر تغییرات اجتماعی، فرهنگی و محیطی قرار دارد. این یافته ها می تواند در طراحی شهری پایدارتر و انسان محورتر، ایجاد حس تعلق به مکان و بهبود کیفیت زندگی شهروندان مورد استفاده قرار گیرد. این تحقیق با تلفیق رویکردهای مختلف همچون روان شناسی محیطی، جغرافیای فرهنگی و جامعه شناسی، تلاش می کند تا درکی جامع از فرایند معنایابی مکان های شهری ارائه دهد و به عنوان پایه ای برای مطالعات آینده در زمینه روان شناسی محیطی، جغرافیای فرهنگی و طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرد.