فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو که با روش تحقیق کتابخانه ای و براساس توصیف و تحلیل به نگارش در آمده از نوع تحقیقات بنیادین و کاربردی است که با نگرش انتقادی به کتاب اصطلاحنامه فلسفه اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در صدد نقد و ارزیابی کیفی آن با هدف تبیین کاستی ها و برطرف کردن آن ها در ویرایش های بعدی بمنظور نیل به روزآمدی، بالندگی و پاسخگویی به نیاز کاربران متناسب با رشد روز افزون دانش فلسفه اسلامی است. ارزیابی کیفی در دو بخش شکلی و ماهوی است؛ ارزیابی شکلی شامل ارزیابی ترتیب الفبایی، رسم الخط، اعراب گذاری، فارسی یا عربی بودن اصطلاحات ؛ و ارزیابی ماهوی شامل ارزیابی مقدمه، ساختار هندسی علم و روابط معنایی پیشینی آن است. یافته های تحقیق در بخش شکلی عبارتند از بکارگیری گسترده لغات عربی ، عدم برقرای ارجاعات متقابل، عدم استفاده از لحاظ تقسیم ، عدم استفاده کافی از یادداشت دامنه ، بگارگیری غیر استاندارد توضیحگرها، عدم رعایت نظم الفبایی در بخش نمایش الفبایی اصطلاحات و وجود غلط های املایی . یافته های تحقیق در بخش ماهوی عبارتند از تبیین خلل هایی در ساختار هندسی علم فلسفه و روابط سلسله مراتبی اصطلاحات، همچنین تبیین خطا در فهم مفاهیم فلسفی و روابط معنایی پیشینی اصطلاحات که در مواردی ناشی از خطای در درک مفاهیم فلسفی و یا خلط مفاهیم و اصطلاحات خاص نظام های فلسفی اشراقی، مشایی و حکمت متعالیه است که ضرورت دارد برطرف شوند؛ زیرا این اصطلاحنامه به عنوان پایه ذخیره سازی ، جستجو و بازیابی اطلاعات از سوی مراکز علمی پذیرفته شده و در کشورهای دیگر در حال ترجمه هست. پیشنهاد تحقیق، توصیه به رعایت دقیق استاندارد های اصطلاح نامه نویسی در تدوین چنین اصطلاحنامه های تخصصی، افزون بر توجه به اختلافات مکاتب مختلف در مبانی فلسفی است که لازمه آن بکارگیری اساتید متخصص در هر مکتب برای تبیین دقیق معانی اصطلاحات و روابط پیشینی آن ها به جهت پرهیز از خلط مشترکات لفظی و صیانت پژوهش های آینده از این آسیب است.
ارائه الگویی پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
158 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود دلایل قوی که برای استفاده از مدیریت دانش به منظور بهبود عملکرد سازمانی وجود دارد، موانع مختلفی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها به چشم می خورد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران انجام شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی، مبتنی بر روش ترکیبی تاپسیس و معادلات ساختاری و جامعه آماری آن، شامل کلیه کارکنان سازمان امور عشایری ایران در سال 1398 است. حجم نمونه نیز طبق فرمول کوکران 302 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 60 گزینه ای بهره گرفته شد که پس از اعمال روش تاپسیس 24 شاخص که میانگین لازم جهت ورود به مدل را دریافت ننمودند از مدل حذف شدند. پرسشنامه 36 گزینه ای به تأیید خبرگان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد.
یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد. یافته ها نشان داد که مدل الگویی ساخته شده، یازده بعد را می سنجد. پژوهش نشان داد، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: برای پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در سازمان امور عشایری ایران عوامل، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، انگیزش و عامل فنی کارساز بوده و در این بین می بایست از عامل اجتماعی به عنوان متغیر میانجی بهره جست.
پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به معلولین: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتار و نیاز اطلاعاتی معلولان، به عنوان بخش عظیم و توانمندی از جامعه که به علت محدودیت های جسمی نیاز اطلاعاتی بیشتر و با امکانات متفاوت و خاصی دارند، حائز اهمیت است. دسترسی به اطلاعات حق مسلم هر فرد و لازمه بقا در هزاره سوم است؛ بنابراین، تأمین نیازهای اطلاعاتی بدون آگاهی از نیازهای واقعی این گروه از جامعه امکان پذیر نیست و اگر بدون در نظر گرفتن آن اقدام به اطلاع رسانی و تأمین امکانات شود، این اقدامات مفید فایده نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل پارادایم نقش کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی به انواع معلولین است.روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که پس از گفتگو با 11 نفر از کارشناسان خبره و محققان در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی اشباع نظری، تحقق یافت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، ثانویه و گزینشی مصاحبه ها استفاده شد.یافته ها: یافته ها مشتمل بر پدیده اصلی، شرایط على، زمینه ها، راهبردها، مداخله گرها و پیامدهاست. شرایط علی نقش کتابداران نابینا، کمبود منابع و نقش انگیزه های معلولین در دسترسی به اطلاعات است. مهم ترین عوامل مداخله گر نقش الگوی اطلاع رسانی و نقش دانشگاه هاست. مهمترین زمینه ها در شاخص های دسترسی به منابع، دسترسی به اطلاعات معلولین خاص و امکانات فناوری هستند. راهبردها شامل شناسایی نیازها، همکاری نهادهای علمی، لزوم تدوین قوانین جدید و لزوم طراحی الگوی اطلاع رسانی برای معلولین است. مهمترین پیامدها موارد بهبود وضعیت معلولین و هماهنگی سازمان ها هستند.نتیجه گیری: برای استفاده از کتابخانه های عمومی و دسترسی معلولین به اطلاعات مورد نیاز، باید خدمات و امکاناتی فراهم شود. مهمترین این امکانات شامل دسترسی به فضای کتابخانه و منابع، برگزاری دوره های آموزشی و تفریحی متناسب با نیاز معلولان، داشتن منابع انسانی و کتابدار آموزش دیده است. همچنین، مأموریت اصلی کتابخانه های عمومی را می توان نقش آن ها در رفع موانع ارائه خدمات به معلولین دانست.
نوع شناسی دانش های حیاتی برای جلوگیری از خروج آن در شرکت ملی نفت: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
69 - 104
حوزههای تخصصی:
خروج کارکنان دانشی و با تجربه از سازمان، برای موفقیت و دستیابی به اهداف آن زیان بار است. سازمان زمانی می تواند به ماموریت های خود دست یابد که دانش در سازمان مستند شده و اقدامات لازم برای حفظ آن انجام دهد. هدف مقاله حاضر، یافتن انواع تقلیل دانش در شرکت نفت می باشد. این تحقیق از روش نظریه داده بنیاد، مبتنی بر نمونه گیری نظری هدفمند از میان کارشناسان و خبرگان در شرکت نفت است. برای تحلیل داده های گردآوری شده از کد گذاری و تحلیل مقایسه ای برای ساختن دسته های مختلف دانش در سازمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که هفت نوع دانش در شرکت نفت وجود دارد که عبارتند از: دانش عملیاتی، دانش تخصصی، دانش بازرگانی، دانش یادگیری از موفقیت و شکست، دانش فرایند، دانش مشروط، دانش فراسازمانی. تحقیق حاضر به منظور تهیه مجموعه ای از اطلاعات مقدماتی برای مدیران شرکت نفت به منظور تهیه راهبردهای مدیریت دانش برای تقابل با خروج دانش های مهم از سازمان ارائه شده است.
آسیب شناسی کمّی پایان نامه های دانشگاهی نگارش یافته با تکیه بر کتاب های چاپ سنگی (1401-1354 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بر مبنای رویکردها و حوزه های پژوهشی، منابع اطلاعاتی متنوعی در اختیار پژوهشگران قرار دارد. هرچند دسترسی به بخشی از این منابع گاه با محدودیت هایی مواجه است، اما خودداری از توجه به آن، نقص در نتایج را به همراه خواهد داشت. در این بین، بهره گیری از منابع آرشیوی از جمله، موضوعات حائز اهمیت در عرصه پژوهش محسوب می شود. یکی از منابع کمتر شناخته شده در این حوزه، کتاب های چاپ سنگی است. این صنعت از اواسط دوره قاجار (1249ق) به ایران وارد و در اندک زمانی جایگزین چاپ سربی شد و تا پایان دوره قاجار (1344ق) و اندکی پس از آن، به واسطه استقبال فراگیر جامعه، مورد کاربرد قرار داشت. در حدود یک قرن، آثار متعددی با بهره گیری از این تکنیک چاپ سنگی انتشار یافت که غالباً بازنشر آثار ادوار قبل و یا نشر مؤلفان این دوره بود. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به پرسش هایی چندگانه است مبنی بر این که تاکنون چه تعداد از پایان نامه های دانشگاهی نگارش یافته در ایران با محوریت منابع چاپ سنگی بوده و پراکندگی جغرافیایی (شهر-دانشگاه)، پراکندگی رشته، پراکندگی مقطع و سالشماری آن، به چه نحو بوده و در این بین چه رویکردهایی در استفاده از این منابع پژوهشی حاکم بوده است؟
روش/ رویکرد پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و نمونه گیری بر اساس دو پایگاه مورد تأیید وزارت علوم و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی (ایران داک و کتابخانه ملی) و بررسی سایت کتابخانه های دانشگاهی صورت پذیرفته است. با این حال، یافته های پژوهش حاضر، همچون سایر پژوهش های کمّی مبنی بر نمونه گیری، از قطعیت کامل برخوردار نیست و ضریب خطای 10 الی 15 درصدی در آن می تواند وجود داشته باشد، چرا که اطلاعات اولیه و تکمیلی ثبت شده از سوی تعدادی از مراکز دانشگاهی و دانشجویان، بعضاً توأم با نقص و اشتباه است.
یافته ها و نتایج: مبنی بر بررسی موردی کلیه پایان نامه های استخراج شده، یافته ها حاکی از آن است که 43 مرکز دانشگاهی در 17 شهر، صرفاً به نگارش 255 پایان نامه پرداخته اند که در این بین تهران با 15 دانشگاه و 183 پایان نامه، در صدر این آمار قرار دارد. رشته های بهره مند از کتاب های چاپ سنگی 21 رشته و تصویرسازی با 115 پایان نامه، فاصله ای محسوس با سایر رشته ها دارد. به ترتیب 1، 14، 223 و 17 پایان نامه در مقطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری نگارش یافته است. از 1354ش. تا زمستان 1401ش. نگارش پایان نامه هر سال، برخوردار از تفاوتی چشمگیر است، چنان که می توان به 1393ش. با 21 پایان نامه و 16 سال اشاره داشت که در آن پایان نامه ای با محوریت کتاب های چاپ سنگی، نگارش نیافته است.
تحلیل ساختار محتوایی سنورنامه ها (شکل گیری، تکامل و کارکردها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
133 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: حکومت صفوی پس از جنگ چالدران، صلح (آماسیه، 962.ق) با عثمانی ها را پذیرفت که در مفاد آن جزئیات حدود و ثغور مورد پذیرش طرفین نرسیده بود و همین پایه منازعات آتی گردید. در توافقی که میان شاه عباس صفوی و سلطان مراد سوم صورت پذیرفت، زمینه شکل گیری اسنادی به نام سنورنامه که نوعی توافق و بر تعیین سرحدات بود شکل گرفت. هدف این پژوهش ساختارشناسی و تحلیل محتوایی این نوع اسناد است.
روش و رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه سنورنامه های در دسترس و متن برخی که در نسخ خطی و منابع کتابخانه ای مکتوب است به ساختارشناسی این دست از اسناد می پردازد.
یافته ها: سنورنامه ها بیان می کنند چه آگاهی تاریخی نسبت به تعارضات منطقه ای بین خاندان های حکومت گر و اقوام ساکن در سرحدات غربی وجود داشته و همچنین جزئیات بیشتر و ملموس تری از حدود قلمرو دو کشور ایران و عثمانی را ارائه می کنند. این معاهدات مرزی به فراخور شرایط، مفاد و کارکرد آن ها گسترش زیادی یافت.
نتیجه گیری: سنورنامه ها، اسناد دیپلماسی مسالمت آمیز سیاسی و نظامی در راستای جلوگیری از یک درگیری یا در خاتمه یک نزاع قومی تهیه شده اند و در آن ها بر روی حدودی معین مصالحه صورت می گرفت. بر پایه یافته های این مطالعه، سنورنامه ها به تدریج از یک توافق نامه امنیتی سرحدی، به مصالحه ای سرگشاده و تنظیم گر روابط مذهبی دو کشور و اقوام سرحدی و همچنین ناظر ارتباطات عشایر گردید.
سیاست ها و معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی علوم انسانی از دیدگاه متخصصان: مطالعه موردی رشته های زبان و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کارکرد علوم انسانی و تقاوت آن با علوم دیگر، این پژوهش به دنبال بررسی بروندادهای علمی و وزن هرکدام، معیارها و شاخص های ارزیایی، و رابطه هر برونداد و معیار در ارزیابی این علوم و به طور خاص در حوزه زبان و ادبیات است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرای پژوهش، از نوع ترکیبی متوالی اکتشافی طی سه مرحله است: 1. شناسایی و وزن دهی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای، انجام مصاحبه، و فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP)؛ 2. شناسایی معیارهای ارزیابی بروندادهای علمی با روش کتابخانه ای؛ و 3. تعیین اولویت های ارزیابی بروندادهای علمی از طریق استقرار عملکرد همزمان (CFD). بر اساس یافته ها، بروندادهای علمی به دو دسته تقسیم شد: 1. قالب ها: مقاله نشریه علمی، مقاله همایش، کتاب، طرح پژوهشی، و پایان نامه/ رساله؛ 2. فعالیت: در عرصه های سیاست گذاری، اجتماعی (علمی – ترویجی)، اجتماعی (رسانه ای)، و اقتصادی. معیارهای ارزیابی نیز به 8 دسته بستر ایجاد، ارائه و نشر؛ ساختار نگارشی؛ محتوا؛ اثرگذاری در محیط آنلاین؛ اثرگذاری علمی؛ اثرگذاری اجتماعی؛ اثرگذاری اقتصادی؛ و اثرگذاری فرهنگی بروندادهای علمی تقسیم شد که هرکدام شامل شاخص هایی است. در نهایت، بروندادها و معیارها با توجه به سه رویکرد و هدف تولید علم و ارتقای بنیادهای دانش، کاربردی بودن و پاسخگویی به مسائل جامعه، و آفرینش ادبی/ ادبیات خلاق اولویت بندی شده است. نظر به اهمیت و ضرورت ارزیابی متفاوت هر حوزه و رشته بنابر ماهیت هرکدام به عنوان عاملی مؤثر بر کاربرد و اثرگذاری بروندادهای علمی آن ها، سیاست گذاران پژوهشی می توانند با توجه به نتایج، رویکردی تازه در تصمیم گیری و وضع سیاست های ارزیابی بروندادهای علمی رشته های زبان و ادبیات و حوزه علوم انسانی به کار گیرند.
نسخه شناسی مصاحف مکتب شیراز دوره های تیموری و صفوی در گنجینه قرآنی آستان قدس رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی ارکان نسخه شناسی مصاحف قرآنی مکتب شیراز دوره های تیموری و صفوی در گنجینه قرآنی آستان قدس رضوی پرداخته است. روش پژوهش: روش پژوهش تطبیقی است و با توجه به عدم دسترسی به اصل منابع، ابزار گردآوری اطلاعات، سیاه وارسی است که بر اساس اطلاعات جامع هدف تنظیم و از طریق جداول مورد طبقه بندی قرارگرفته است . یافته ها: از میان جامعه آماری پژوهش از دوره تیموری جزوه های قرآنی شماره 414،826 و مصحف 190 و از دوره صفوی، شماره های: 126،136،106،112،291 به عنوان مصاحف مرجع مورد تحلیل دانش نسخه شناسی قرار گرفته است. نتیجه گیری: از میان ارکان علم نسخه شناسی، پنج ویژگی تزیینات لوح فاتحه الکتاب، کتیبه سر سوره ، دعاهای اوراق بدرقه ابتدا و انتهای قرآن، تزیینات همراه متن قرآن و ترکیب بندی نقوش از مهم ترین ویژگی هایی هستند که در شناسایی مصاحف قرآنی مکتب شیراز می توان به کار گرفته شوند. 1) طرح لوح فاتحه الکتاب، در دوره تیموری طرح کتیبه مزدوج و در دوره صفوی طرح لچک و ترنج به کار رفته است 2) سر سوره ها، در دوره تیموری بر روی کاغذ کتابت شده و در دوره صفوی دور کتیبه سر سوره رنگ طلایی و لاجوردی گذاشته شده است 3) دعاهای اوراق بدرقه، فقط در مصاحف مکتب شیراز دوره صفوی، اجرا شده است 4) تزیینات همراه متن قرآن، نشان عشر در دوره تیموری به شکل دایره ترسیم شده؛ اما در دوره صفوی نشان عشر به شکل ترنج است. 5) ترکیب بندی نقوش، از دوره صفوی بندهای ختایی الوان در مصاحف به کار رفته است.
تعیین میزان آمادگی کتابخانه ها و کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان در مواجهه با همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۳۴-۳۱۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع گسترده و غافل گیرکننده ویروس کووید-19، منجر به تعطیلی بی سابقه کتابخانه های عمومی شد و این تعطیلی نشان داد کتابخانه های عمومی آمادگی و پیش بینی چندانی برای مقابله و تطبیق با وضعیت خاصی که از شیوع ویروس کووید – 19 ناشی شده بود نداشتند. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان آمادگی کتابداران و کتابخانه های عمومی استان اصفهان در مواجهه با بیماری کووید-19 است. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-پیمایشی با هدف کاربردی و ازلحاظ زمانی، مقطعی است و به روشِ میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان در سال 1400 (به تعداد 357 نفر) بود که از میان آن ها، 185 کتابدار با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری دیدگاه افراد، از پرسش نامه ای محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ازطریق نظرسنجی از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و روایی سازه آن ازطریق تحلیل عاملی مرتبه دوم و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS3 سنجیده و تأیید شد. پایایی پرسش نامه با محاسبه آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که 95/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS (نسخه 22) و از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، و آزمون های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس، و تی تک متغیره و آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی دانکن و تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میزان آمادگی کتابداران و کتابخانه های عمومی استان اصفهان در مواجهه با بیماری کووید-19 با میانگین 81/3، به طور معناداری بالاتر از حد متوسط قرار دارد که در سطح قابل قبول و نزدیک به مطلوب است. آمادگی برای انجام دورکاری با میانگین 19/4، بالاترین، و آمادگی برای عملکرد شغلی در فضای مجازی با میانگین 36/3، پایین ترین رتبه در مؤلفه های میزان آمادگی کتابداران و کتابخانه های عمومی استان اصفهان را تشکیل داد؛ بین ادراکات پاسخ گویان برحسب جنسیت، سن، سنوات خدمت، رشته تحصیلی، و پست سازمانی، تفاوتی معنادار یافت نشد. بااین حال، بین ادراکات پاسخ گویان درباره آمادگی کتابخانه های عمومی استان اصفهان در مواجهه با بیماری کووید-19 برحسب مدرک تحصیلی و وضعیت تأهل، تفاوتی معنادار وجود دارد. پاسخ گویانِ دارای مدرک کاردانی و نیز پاسخ گویان متأهل میزان آمادگی کتابخانه ها را در سطح بالاتری نسبت به سایر گروه ها ارزیابی کرده اند. پیشنهاد می شود که مدیران به منظور تقویت عملکرد فضای مجازی، به آموزش کتابداران و تقویت زیرساخت های فناوری اطلاعات بپردازند. کتابخانه ها نیازمند تدوین سیاست های مناسب برای افزایش میزان آمادگی در مواجهه با بحران و بیماری های واگیردار هستند. این سیاست ها و ضوابط باید به صورت اصول کلی، قبل از وقوع و در زمان آغاز بحران، معین شده و در مواقع حساس با اضافه کردن موارد جزئی به کار گرفته شوند. اصالت/ارزش: نتایج پژوهش حاضر به دلیل نوظهور بودن ویروس کووید-19 و اندک بودن پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، دارای اهمیت است و می تواند به شناخت بیشتر میزان آمادگی کتابخانه های عمومی و کتابداران منجر شود و به مدیران کتابخانه ها کمک کند تا با سیاست گذاری و برنامه ریزی مناسب، آمادگی لازم را در برابر مخاطرات تأثیرگذار بر خدمت رسانی مطلوب به مخاطبان کسب کنند.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش در شرکت ساختمانی کیسون با رویکرد اهمیت - عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش مستلزم ارزیابی وضعیت مدیریت دانش است که از آن با عنوان میزان بلوغ مدیریت دانش یاد می شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی بلوغ مدیریت دانش شرکت کیسون با رویکرد اهمیت عملکرد پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش بر اساس هدف مطالعه کاربردی توسعه ای است و بر اساس روش گردآوری داده ها مطالعه غیرآزمایشی (توصیفی) از نوع پیمایش مقطعی است. همچنین در این مطالعه از روش پژوهش آمیخته (کیفی کمی) استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیم ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه طیف لیکرت بود. برای اعتبارسنجی بخش کیفی از ضریب هولستی استفاده شد و اعتبارسنجی بخش کمی نیز با اعتبار صوری و محاسبه آلفای کرونباخ صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران شرکت کیسون است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با 19 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران و کارشناسان شرکت کیسون است. حجم نمونه با فرمول کوکران 140 نفر محاسبه شد. نمونه گیری در بخش کمی نیز با روش تصادفی ساده صورت گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت عملکرد به ارزیابی وضعیت بلوغ مدیریت دانش پرداخته شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش در شرکت کیسون در سطح آغازین مدل بهره وری آسیایی قرار دارد. شکاف بین سطح عملکرد و سطح مورد انتظار زیاد است. در زمینه «فناوری» انتظارات (اهمیت) به ادراکات (عملکرد) نزدیک است اما در مورد متغیرهایی مانند «نتایج مدیریت دانش» و «فرایندهای دانشی» شکاف از ژرفنای بیشتری برخوردار است. بر اساس نمره کسب شده شرکت کیسون در وضعیت توسعه یافته قرار دارد که حد متوسطی است.نتیجه : شرکت کیسون جهت اجرای فراگیر مدیریت دانش، می تواند با گذر از مرحله توسعه به مرحله پالایش و در نهایت بلوغ مدیریت دانش دست یابد.
بازاندیشی در معماری فضاهای کتابخانه های عمومی به منظور بازتعریف الگویی تازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف وضعیت کنونی و شناسایی فضاهای الزامی و بازتعریف نیازهای معماری فضاهای کتابخانه های عمومی کشور برای رسیدن به الگویی تازه و ردایی متناسب با قامت کتابخانه های معاصر صورت گرفته است. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و بر روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) متکی است. داده ها به روشِ کتابخانه ای و میدانی با بررسی تحلیلی، مصاحبه با کاربران و کتابدارانِ چهار کتابخانه منتخب وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، پژوهشگران و متخصصان حوزه معماری و کاربران آنها گردآوری شده اند. یافته ها: معماران، متخصصان حوزه کتابداری، مدیران و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی، تغییراتی سریع ناشی از تحولات فناوری و انقلاب ارتباطات را شاهد بوده اند که بر خدمات و مأموریت، برنامه ریزی و طراحی عملکردی، کالبدی و حتی جنبه های ادراکی و زیباشناختی کتابخانه ها سایه افکنده اند. دیدگاه های متقاعدکننده و متنوعی درباره کتابخانه های عمومی و آینده شان، اهداف، خدمات و فضای آن ها در قرن بیست ویکم ارائه شده است: از تردید در حیات کارکردی آن ها به خاطر ماهیت فناوری ها و ارتباطات نوین تا اتفاقاً اهمیت یافتن بیشتر به دلیل ماهیت حفظ اسناد تمدن بشری و امکان تعاملی که میان جامعه برقرار می کنند (برخلاف فناوری های نوین ارتباطات که بر انزوا پای می فشارند). تنوع این دیدگاه ها مؤکد این مطلب است که ارائه شکلی واحد برای طراحی ممکن نیست اما امکان نوعی تعامل طراحانه وجود دارد. بررسی کتابخانه های موردتحلیل نشان داد که معماری کتابخانه ها، الگوهای عملکردی/رفتاری مشخصی را ممکن می کنند؛ یکی الگوی «مجموعه محور» است که هدفش تأکید بر نقش سنتی کتابخانه به عنوان پایگاهی برای عرضه منابع است و دیگری الگویی «تعامل محور» است که بر نقش فرهنگی-اجتماعی کتابخانه عمومی به مثابه پایگاهی تعاملی پای می فشرد که از یک سو بر حفظ، نشر و توسعه دانش و اطلاعات و از سوی دیگر بر پیوند با جامعه و ارتقای سطح تعاملات فرهنگی و اجتماعی تأکید می کند. اصالت/ارزش: یافته های این پژوهش در پی بازتعریف نقش کتابخانه های عمومی با اتکا به مؤلفه های مرتبط با معماری کتابخانه در راستای فراهم آوردن بستر مناسب و توسعه سرمایه اجتماعی از درون آن هاست. با تغییر راهبردهای کتابخانه از الگوی مجموعه محور به الگوی تعامل محور و با بازتعریف مجدد فضاها، کتابخانه های معاصر باید در کنار حفظ، نشر و ارائه منابع مختلف دانش، حافظ و ناشر خاطره جمعی و شریک روابط مردم و نهادهای مدنی باشند.
بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 222
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اعتمادبه نفس با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) از دیدگاه معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 398 نفر از معلمان زن مقطع ابتدایی شهر دورود است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی - مورگان 196 نفر تعیین و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه استاندارد اعتمادبه نفس کوپر اسمیت (1967) با ضریب پایایی 88/0 و برای سنجش میزان سواد رسانه ای معلمان در استفاده از شبکه اجتماعی شاد از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 81/0 استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS24 تجزیه وتحلیل شدند. برای تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف استفاده شد که نتیجه این آزمون نشان از توزیع نرمال داده های گردآوری شده داشت و به همین جهت نیز آزمون پیرسون برای بررسی فرضیه های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان زن شهر دورود بین اعتمادبه نفس و هریک از ابعاد آن (اعتمادبه نفس عمومی، اعتمادبه نفس شغلی، اعتمادبه نفس اجتماعی و اعتمادبه نفس خانوادگی) با سواد رسانه ای در استفاده از شبکه اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار دارند. بر اساس یافته های این پژوهش و پژوهش های مشابه می توان گفت داشتن اعتمادبه نفس و تقویت و ارتقاء سطح سواد رسانه ای می تواند باعث افزایش توانایی گروه های مختلف جامعه در استفاده از انواع فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی شود و این مهم در حوزه آموزش وپرورش بر توانمندی معلمان در بهره گیری و استفاده بهینه از شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) بسیار مؤثر خواهد بود.
بررسی نقش و حضور قانون مجاورت در نسخه آرایی قرآن (مطالعه موردی: نسخه ی مذهب قرآنی قاجاری از کتابخانه مرکزی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
187 - 222
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله و هدف پژوهش: قانون مؤثر مجاورت پرگنانز به مثابه یک اصل در نظام ارتباطی بین عناصر بصری و ادراک دیداری مخاطب ارتباط دو سویه ایجاد می کند که موجب تسهیل فرایند ادراک می گردد. اصول پرگنانز هسته مرکزی نظریه ادراک دیداری گشتالت را تشکیل می دهند که برخی از آن ها اولین بار در سال 1910م، توسط ماکس ورتهایمر، روان شناس چک تبار، مطرح شدند. اصل مجاورت از جمله اصول و قوانین ادراک دیداری گشتالت عامل مؤثری در کیفیت نسخه آرایی است که سبب همبستگی، تداوم، تعادل، ریتم، تناسب، وحدت و انسجام عناصر بصری می شود. یکی از نسخه هایی که قابل ت أمل در حوزه گشتالت شناسی است، سرلوح مذهب قرآنی عصر قاجار از کتابخانه مرکزی تبریز است. در این پژوهش ضمن معرفی قانون مجاورت پرگنانز و سرلوح مذهب قرآنی مذکور به مطالعه عوامل مؤثر در شکل گیری یک اثر متعادل و منسجم بر اساس این اصل پرداخته می شود.
روش/رویکرد پژوهشی: چگونگی نقش و حضور قانون مجاورت در اثر مورد نظر و عملکرد آن در فرایند ادراک دیداری عناصر سرلوح مذکور و همچنین چگونگی ارتباط آن با سایر اصول مطرح در این فرایند از پرسش های اساسی این تحقیق است. این پژوهش که داده های آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
یافته ها: میزان حضور این قانون و تأثیر آن در روند فرایند ادراک دیداری در سرلوح مزبور 96 درصد است که شامل چهار نوع قابل تشخیص با فراوانی 30 درصد از نوع نزدیکی لبه ها، 24 درصد از نوع تماس، 28 درصد از نوع هم پوشانی، 15 درصد از نوع تلفیق. این چهار اصل در موقعیت های متعدد سرلوح از جمله بخش شرفه ها، جدول کشی، تزئینات، آیات قرآن، کتیبه ها و قاب بندی ها به خوبی ساماندهی شده اند.
نتایج تحقیق: برآیند این تفحص نشان داد: با وجود تراکم بالای تزئینات در اثر مورد نظر، این پژوهش و سامان دهی آن ها بر اساس یکی از دو حالت طراز و برجسته شدن در نقوش، اصل مجاورت موجب می شود فرایند ادراک دیداری با سهولت اتفاق افتاده و آزردگی و خستگی بر مخاطب عارض نشود. این مطلب مؤید تعبیر ورتهایمر از قانون پرگنانز مبنی بر خوب بودن سازمان روانی در نتیجه سادگی و شفافی ادراک است که با اصول گشتالت مطرح در این پژوهش و در ذیل آن مجموعه اصل مجاورت و انواع آن است. پرگنانز قوی تحت شرایط حاکم در سرلوح مذکور وجود دارد. نزدیکی عناصر بصری در تماس با یکدیگر و تلفیق انواع نقوش بصری و رنگ ها در جوار یکدیگر بیشترین همپوشانی منسجم را در ساختار اثر مذکور به وجود آورده اند که باعث ایجاد ارتباط بصری آرام و صریح در خلال فرایند ادراک است.
The Conceptual Model for the Digital Content Marketing of Social Media to Boost Green Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
175 - 196
حوزههای تخصصی:
The present research has been done with a view to designing content marketing model at social media for boosting green marketing. As regards purpose, it is an applied research,and in terms of approach an exploratory survey, and typically, it can be subsumed under a qualitative research. The analysis approach of this research is meta-synthesis. The statistical community consists of academic and scholarly articles published between 2016-2021/1395-1401 on the pertinent area of this study at Iran`s and foreign trustworthy databases. According to our findings, 1740 articles were retrieved, 324 abstracts were sieved and 186 abstracts were investigated. It was established that the titles of 1416 articles were irrelevant, and consequently they were omitted. 138 articles were deleted once their abstracts had been reviewed and found irrelevant and 95 articles were left out after a survey of their contents. The criteria used were size of the statistical sample, theoretical sufficiency (theoretical saturation), and finally 56 articles were accepted. The outcome of this process was 49 codes, 23 concepts and 10 categories. The Kappa index was used to guarantee the quality of our research. The amount of the index was calculated using the SPSS software at the significant level of 0/000 number 0/806. According to the evaluation and the extracted concepts and categories in the present research, the content marketing model of social media (Instagram) for boosting green marketing was designed based on three groups of factors: causal, mediating and consequential. The results of the findings show that in the process of content marketing of social media for boosting green marketing, a set of variables play a causal role, and can act as stimulants or propelling agents, and if the causal and mediating factors come properly about, this can culminate in the boosting of the service or product`s brand and an appropriate competitive advantage regarding green marketing in the organizations will also emerge.
پیاده سازی مدل بازیابی خبرگان با استفاده از روش تحلیل معنای نهان و گراف زمان دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خبره یابی شناسایی افراد با دانش و مهارت کافی در زمینه ای خاص و معرفی آنها به عنوان خبره در آن زمینه است. بازیابی افراد خبره زیرمجموعه ای از بازیابی اطلاعات است که هدف آن ارائه رتبه بندی از افرادی است که دارای دانش درزمینه خاصی هستند. کار خبره یابی خودکار به دلیل فراوان بودن اطلاعات خبرگی و منابع داده چالش برانگیز است. هدف این پژوهش مقایسه عملکرد خبره یابی مدل بازیابی اطلاعات تحلیل معنای نهان و نیز گراف زمان دار با مدل پایه بود.روش شناسی: روش پژوهش تجربی است و در کنار آن از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. روشی که در پژوهش حاضر برای بازیابی مقالات استفاده می شود ال اس ای یا بازیابی معنای نهان است که بر روی مقالات مجموعه آزمون تهیه شده از وب آو ساینس پیاده شد. این اسناد شامل مقالات انگلیسی علم اطلاعات و دانش شناسی است که از 1989 تا 2018 در پایگاه وب آوساینس در ذیل مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی نمایه شده است. تعداد کل این مقالات 126924، پرس وجوهای ساخته شده توسط کاربران به همه این مقالات عرضه شد. اسناد بازیابی شده مورد قضاوت ربط قرار گرفتند و پس از انجام قضاوت ربط اسناد توسط شرکت کنندگان در پژوهش، عملکرد مدل بازیابی اطلاعات توسط سنجه های ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات اندازه گیری شد. سنجه های ارزیابی که در پژوهش حاضر مورداستفاده قرار گرفتند عبارت اند از میانگین متوسط دقت، میانگین معکوس رتبه، و دقت در سطح پنج نتیجه اول بازیابی شده. حاصل سنجه های محاسبه شده با مقدار هر یک از این سنجه ها در مدل پایه مقایسه شد. برای دخالت دادن عامل زمان از گراف زمان دار استفاده گردید. پس از دخالت دادن عامل زمان نویسندگانی که بیشترین کار مرتبط و نیز شاخص خرد شبکه اجتماعی آنها بیشتر بود به عنوان خبره معرفی گردید. سپس ده پرس وجو از مدل پژوهش حاضر و مدل پایه به طور تصادفی ساده انتخاب گردید و برای قضاوت در اختیار هشت نفر از افرادی که توسط جامعه دوم معرفی گردید قرار گرفت و نتایج حاصل باهم مقایسه گردید.یافته ها: میزان به دست آمده از هر یک از سنجه های بازیابی اطلاعات یعنی میزان دقت در سطح پنج نتیجه اول، میانگین متوسط دقت (MAP) و میانگین معکوس رتبه (MRR) به ترتیب با مقدار 895/0، 839/0 و 909/0، مدل بازیابی تحلیل معنای نهان عملکرد بهتری نسبت به مدل پایه داشت؛ و این امر به دلیل بهتربودن عملکرد بازیابی به روش کاهش ابعاد نسبت به تطابق کلیدواژه ای است. چون در این روش از نمایه سازی معنای نهان استفاده می شود که نوعی نمایه سازی مفهومی است و از روش آماری حداقل مربعات بهره می برد و نمایه سازی ذکرشده با به کارگیری این روش آماری استخراج می شود طبق تعریف پژوهشگران، خبره کسی است که بیشترین کار مرتبط با مجموع پرس وجوها در ده سال اخیر را داشته و دارای بالاترین مقدار در مرکزیت درجه ای، نزدیکی، بینابینی و بردار ویژه باشد. تعداد 10 پرس وجو از هر پژوهش به طور مجموع 20 پرس وجو به صورت اتفاقی انتخاب گردید و به خبرگان مشخص شده هر پژوهش توسط جامعه آماری سوم نمره صفر یا یک داده شد. مجموع نمرات برای هرکدام نشان می دهد دخالت دادن عامل زمان و استفاده از گراف زمان دار ازنظر نفر اول به میزان 3 نمره و ازنظر نفر دوم نیز به اندازه 3 نمره و ... از مدل پایه پیشی گرفته است.نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که مدل ال اس ای در مقایسه با مدل پایه جهت بازیابی اسناد مرتبط عملکرد بهتری داشته است و نیز استفاده از گراف زمان دار نسبت به مدل پایه عملکرد بهتری را نشان داده است.
مطالعۀ تطبیقی دگرنویسی اسامی غیر فارسی به فارسی در فصلنامۀ مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات و بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی چالش های دگرنویسی اسامی غیرفارسی به فارسی در فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات و میزان انطباق آن با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع پژوهش کمّی است که با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. تمامی اسامی غیرفارسی مورد استفاده در فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات از سال 1390 تا پاییز 1398 به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده های پژوهش ابتدا تمام اسامی غیرفارسی مورد استفاده در متن مقالات فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات به همراه معادل فارسی آنها به تفکیک دوره و سال در برنامه اکسل دسته بندی و سازماندهی شد. در کل 5570 اسم غیرفارسی بازیابی شد و معادل فارسی آنها در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مورد جست وجو قرار گرفت.یافته ها: از مجموع 5570 اسم غیرفارسی بازیابی شده، 58 اسم به دلیل فارسی بودن و عدم مطابقت نام های غیرفارسی با برگردان فارسی از جامعه آماری حذف شدند و در نهایت 5512 رکورد باقیمانده مورد بررسی قرار گرفت. از میان 5512 اسم غیرفارسی بازیابی شده از مقالات فصلنامه و مطابقت آنها با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین، تعداد 3660 رکورد در این بانک وجود داشت که تعداد 2541 اسم (46/099 درصد) در مطابقت با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین به درستی دگرنویسی شده اند، و معادل فارسی تعداد 1119 اسم غیرفارسی (20/301 درصد) با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مغایرت داشته است. از میان 1119 اسم بازیابی شده که دگرنویسی فارسی آن ها با بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین مغایرت داشت مواردی بود که هر بار به شکل های مختلف آوانویسی شده اند. ۱۶ اسم غیرفارسی به سه چهار شکل متفاوت آوانویسی شده است. اسامی پرتکرار ۱۵ تا ۴۱ بار تکرار شده اند که بیشترین تعداد به لحاظ ملیت به ملیت های چینی و انگلیسی اختصاص دارد. منابع انتخاب در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین برای دگرنویسی بیشترین تعداد اسامی یعنی ۱۱۵۶ اسم (58/31 درصد) شامل ۱) کتاب در دست فهرست و ۲) منابع خاص تلفظ اسامی، و کمترین تعداد یعنی ۳۵ اسم (0/96 درصد) شامل ۱) پدیدآور/ مترجم اثر و ۲) منابع خاص تلفظ اسامی و شخص مستندساز است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از اسامی بازیابی شده در بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین خوانده شده اند. با توجه به نتایج بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین کتابخانه ملی ایران صلاحیت مرجعیت در دگرنویسی اسامی غیرفارسی را دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهادهای زیر را برای بررسی های بیشتر در نظر گرفت:تلاش برای استفاده از دگرنویسی یکنواخت در نام غیرفارسی به فارسی؛ تعیین چارچوب نظری و روشن و دقیق برای خط مشی دگرنویسی؛ ارائه مقدمه ای برای پژوهشگران در استفاده از اسامی غیرفارسی توسط کتابخانه ملی ایران به عنوان متولی بانک مرجع آوانوشت اسامی لاتین برای شناسایی و امکان معرفی و استفاده گسترده از این بانک و رفع مشکلات و نارسایی های احتمالی آن.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
157 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف این پژوهش تعیین رابطه برنامه ریزی راهبردی با کتابداری مبتنی بر شواهد از دیدگاه مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی-توصیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه تشکیل می دهند که درمجموع 75 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 63 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد است. در بخش آمار توصیفی از شاخص های آماری نظیر: میانگین، مد (نما)، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فراوانی و همچنین در بخش تحلیل استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، با استفاده از ویرایش 22 نرم افزار اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وضعیت برنامه ریزی راهبردی کتابخانه های دانشگاهی و وضعیت کتابداری مبتنی بر شواهد مدیران و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه، در سطح نسبتاً ضعیفی است، همچنین در رابطه باهدف اصلی پژوهش نیز مشخص شد که بین برنامه ریزی راهبردی و کتابداری مبتنی بر شواهد رابطه وجود دارد و مقدار این رابطه برابر است با 525/0=r، همچنین از بین مؤلفه های کتابداری مبتنی بر شواهد، برنامه ریزی راهبردی بیشترین رابطه را با ارزیابی نتایج با ضریب همبستگی 536/0 و کم ترین رابطه را با ارزیابی شواهد با ضریب همبستگی 278/0 دارد. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی نسبت به اجرای برنامه ریزی راهبردی و به کارگیری کتابداری مبتنی بر شواهد عملکرد ضعیفی دارند، افزون بر این کتابداری مبتنی بر شواهد با داشتن رویکرد اطلاع جویی و گسترش دانش و برخوردار بودن از چارچوبی دقیق و تنظیم شده در پنج مرحله تدوین سؤال، کسب شواهد، ارزیابی شواهد، به کارگیری شواهد و ارزیابی اثربخشی طرح عملیاتی، ظرفیت بالایی در اجرای فرایند برنامه ریزی راهبردی دارد. پنج مرحله ی ذکرشده در کتابداری مبتنی بر شواهد درواقع بسترهای مناسب و لازم را برای اجرای هرچه بهتر برنامه ریزی راهبردی فراهم می آورد. فرایند برنامه ریزی راهبردی نیز به منظور شناخت مسائل، تعیین اهداف، اتخاذ راهبرد و پیش بینی نتایج به رویکردهایی جهت گردآوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل انتقادی و سازمان دهی اطلاعات نیاز پیدا می کند ، بنابراین کتابداری مبتنی بر شواهد با سرمایه دانشی گردآوری شده خود می تواند کانون توجه برنامه ریزی راهبردی قرار گیرد.
نقش سواد اطلاعاتی و فناوری های اطلاعاتی ارتباطی در تسهیم دانش در میان کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به کشف نقش سواد اطلاعاتی و فناوری های اطلاعاتی در تسهیم دانش در میان کارکنان کتابخانه های عمومی پرداخته است. روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش 108 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان چهارمحال و بختیاری در سال 1400 است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه حسینی و قاسمی (2019) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشان داد که شاخص های تشخیص نیاز اطلاعاتی، پیدا کردن و ارزیابی کیفیت اطلاعات، ذخیره و بازیابی اطلاعات، استفاده مؤثر و اخلاقی از اطلاعات، ایجاد و ارتباط دانش، بر تسهیم دانش تأثیری مثبت و معنادار دارند. با توجه به مقدار بار عاملی استاندارد سواد اطلاعاتی بر تسهیم دانش که 0.870 و مقدار آماره t که 46.144 و بزرگ تر از 1.96 است، می توان نتیجه گرفت که شاخص سواد اطلاعاتی به واسطه فناوری های اطلاعاتی بر فرایند تسهیم دانش کارکنان کتابخانه های عمومی تأثیری مثبت و معنادار دارد. اصالت/ارزش: این پژوهش از این نظر دارای نوآوری است که اولین بار به بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی و فناوری اطلاعات بر تسهیم دانش در کتابخانه های عمومی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است. با توجه به یافته های پژوهش، سواد اطلاعاتی به صورت مستقیم یا به واسطه فناوری های اطلاعاتی ارتباطاتی بر تسهیم دانش تأثیر دارد. میزان تأثیرگذاری همه ابعاد سواد اطلاعاتی بر تسهیم دانش، تحت نفوذ فناوری های اطلاعاتی افزایشی چشمگیر داشته است.
فرا تحلیل اعتماد سازمانی و تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش یکی از کلیدی ترین فرآیندهای مدیریت دانش است که انجام اثربخش آن نقش بسزایی در دستیابی به اهداف مدیریت دانش ایفا می کند. عوامل بسیاری بر تسهیم دانش کارکنان تأثیر دارند که یکی از مهمترین آن ها، عامل اعتماد است. اعتماد یکی از اجزای مهم و تأثیرگذار در هر مدلی از تسهیم دانش سازمانی است. بر همین اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است با نگرشی جامع و با استفاده از روش فراتحلیل، تحقیقات انجام شده درباره رابطه تسهیم دانش و اعتماد سازمانی مورد بررسی قرار گیرد.
روش شناسی: تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی است که با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل مطالعات در دسترس در رابطه با اعتماد سازمانی و تسهیم دانش است که در بین سال های 1385 تا 1401 و 2000 تا 2022 در پایگاه های اطلاعاتی (فارسی و انگلیسی) منتشر شده اند. تعداد نمونه ها پس از اعمال ملاک های ورود و خروج و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به 72 مطالعه رسید. قیاس اندازه اثر، ضرایب همبستگی بود و تحلیل آماری با نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.
یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد اندازه اثر در مدل اثرهای تصادفی برای مؤلفه اعتماد نهادی برابر با 468/0، برای مؤلفه اعتماد فردی (شناختی، عاطفی) برابر با 428/0 و برای سازه اعتماد سازمانی برابر با 446/0 است که طبق معیار کوهن (1988) هر سه اندازه اثر ترکیبی به دست آمده، اندازه اثر متوسط به بالا محسوب می شود. همچنین بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده نشان داد رابطه اعتماد سازمانی و تسهیم دانش تحت تأثیر متغیر «محل تحقیق» است، به گونه ای که این میزان اثر در تحقیقات انجام شده داخلی (ایران) به میزان 482/0 افزایش یافت.
نتیجه گیری: بر پایه اندازه اثرهای به دست آمده می توان دریافت که بین اعتماد سازمانی و مؤلفه های آن (نهادی و فردی) و تسهیم دانش رابطه وجود دارد. به عبارتی، متغیر اعتماد سازمانی عاملی تأثیرگذار در تسهیم دانش ارزیابی می شود؛ بنابراین ضروری است مدیران سازمان ها و شرکت ها توجه بیشتری به اعتماد کارکنان نمایند.
واژه های کلیدی: تسهیم دانش، اعتماد سازمانی، اعتماد نهادی، اعتماد فردی، فراتحلیل
بررسی عوامل مؤثر بر کاربست ابعاد بازاریابی اینترنتی از دیدگاه مدیران و کارکنان شرکت فرآورده های لبنی رامک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
11 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه باهدف بررسی عوامل مؤثر بر کاربست ابعاد بازاریابی اینترنتی از دیدگاه مدیران و کارکنان در شرکت فرآورده های لبنی رامک انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاض ر از نظر هدف کاربردی و از جنبه ماهیت و روش توصیفی- پیمایشی اس ت. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و کارکنان اداری شرکت رامک به تعداد 442 نفر می باشند از این میان، نمونه ای متشکل از 206 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه شالتونی (2017) شامل هفت بعد (مزیت نسبی، پیچیدگی، تطبیق پذیری، نوآورانه بودن، فشار رقبا، فشار مشتریان کاربرد بازاریابی اینترنتی) و 19 گویه در طیف لیکرت استفاده شد. نتایج آزمون آلفای کرون باخ، 74/0 نشانگر پایایی قابل قبول ابزار است. تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش با آزمون تی تک نمونه ای، واریانس یک طرفه و همبستگی پیرسون ونرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین تمامی عوامل با استفاده از بازاریابی اینترنتی از دیدگاه مدیران و کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. بیشترین همبستگی مربوط به بعد تطبیق پذیری (865/0) و کمترین مربوط به بعد نوآورانه بودن (653/0) است و فرضیه های پژوهش تأیید شد. همچنین یافته ها نشان داد در تمایل به استفاده از بازاریابی اینترنتی اختلافی بین دیدگاه مردان وزنان وجود ندارد. متغیر مزیت نسبی تحت تأثیر سن و متغیر پیچیدگی به سن، تحصیلات و سابقه کاری وابسته است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش مشخص نمود مزایای کاربست ابعاد بازاریابی اینترنتی می تواند یک راهبرد برای حفظ مزیت رقابتی و حفظ ارتباط با مشتریان و نهایت یافتن مشتریان جدید و جلب رضایت آن ها در شرکت رامک باشد.