درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۱۰۴۲.

بایونگ و سنایی تاویل غزلی از سنایی بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عرفان یونگ سنایی نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۴۵
کارل گوستاو یونگ از نظر تاثیر بر اندیشه قرن بیستم و یاری به شناخت وضعیت انسان شخصیتی بزرگ و قابل تقدیر و هم ردیف روان شناسان بزرگی چون زیگموند فروید است. مفاهیمی که او ابداع کرد از جمله کهن الگوهای باستانی، ناخودآگاه جمعی، نقاب و سایه و نیز طبیعت هدفمند روان انسان که به سوی تفرد پیش می رود، جزیی از فرهنگ بشری معاصر است.از این رو ما در این مقاله برآنیم بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ، یکی از غزلیات دیوان سنایی را تحلیل کنیم. یونگ شخصیت آدمی را به دو منطقه کلی «ضمیر خودآگاه» (ego) و «ضمیر ناخودآگاه» ( self) تقسیم می کند. ضمیر خودآگاه همان شعور ظاهر است که از احساسات و خاطره ها و افکار و تمایلات و عواطف و به طور کلی از هر آنچه که معلوم شخص است، یا می تواند باشد، تشکیل یافته است.ناخودآگاه طبق تعبیر یونگ دارای دو لایه است: لایه سطحی تر عبارت است از ناخودآگاه شخصی که شامل چیزهایی است که از خودآگاهی بیرون رفته اند و شامل گروه هایی است که حاوی تجربه ها و چیزهای واپس رانده شده یا فراموش شده اند. اما بر رفتار و پندار ما تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم دارند. اما لایه دوم عبارت است از ناخودآگاه جمعی شامل گنجینه ای است از خاطره آثار و چکیده تجارب نسل های بی شمار گذشته از نیاکان بسیار دور دست ما که درتاریک ترین بخش وجودمان جریان دارد.در این مقاله سعی داریم ایده یونگ را بر روی غزلی از سنایی پیاده کنیم و بر اساس آن ثابت کردیم که بسیاری از غزلیات سنایی و سایر عرفا در حقیقت بیانی شاعرانه است از واقعه دیدار با همین ناخودآگاه جمعی و فردی که به شکل سمبولیک بر آنها ظاهر شده است.
۱۰۴۵.

مقایسة عنصر زمان در روایت پردازی رمان های «به هادس خوش آمدید» و «سفر به گرای 270 درجه» بر مبنای نظریة ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت عنصر زمان به هادس خوش آمدید روایتگری زنانه و مردانه سفر به گرای 270 درجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۴۰
در میان عناصر روایت، پیرنگ و پیوند آن با زمان نقشی محوری دارد؛ زیرا نه تنها کنش شخصیت ها و زاویه دید راوی از دیگر اجزای مهم روایت در زنجیرة پی رفت های آن ظهور و بروز می یابند، بلکه کیفیت پیوستگاری آن دو در بازنمایی سبک شخصی و تکنیک های داستانی اهمیتی ویژه دارد، اما باید توجه داشت که ماهیت و زمینة موضوعی روایت نقشی اساسی در کیفیت پردازش زمانی حوادث دارد. از این رو، این جستار به شیوة توصیفی تحلیلی مبتنی بر نظریة روایت شناسی ژرار ژنت تلاش کرده است به مقایسة عنصر زمان در زنجیرة پیرنگ دو رمان بپردازد: یکی رمان به هادس خوش آمدید نوشتة بلقیس سلیمانی که از منظری زنانه به جنگ و پیامدهای منفی آن می نگرد و دیگری رمان سفر به گرای 270 درجه اثر احمد دهقان که روایتی مردانه از متن جنگ تحمیلی به شمار می آید. از حاصل کاربست این نظریه در تحلیل چگونگی زمان مندی رمان، بر می آید که رمان به هادس خوش آمدید از منظر کیفیت زمان مندی، از زمان پریشی بیش تری نسبت به رمان سفر به گرای 270 درجه برخوردار است که گویا گزینش شگردهای تلفیقی مدرنیستی و پسامدرنی بلقیس سلیمانی در روایتگری و استفاده از ظرفیت های روایات اسطوره ای، در کیفیت و گسترة زمان پریشی رمان بی تأثیر نبوده است.
۱۰۴۶.

بررسی روانشناختی تشبیه در سوره ی بقره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن تشبیه بافت روان‏شناختی سوره ی بقره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۶۶
تشبیه یکی از پربسامدترین اسلوب های ادبی قرآن به شمار می رود که عمدتاً برای بیان مفاهیم انتزاعی بکار گرفته شده است؛ از آنجا که این اسلوب، مورد اهتمام بسیاری از لغویان و بلاغیان بوده است؛ در این جستار تلاش می شود تا ابتدا رویکرد قدما پیرامون این پدیده و نگاه ناقدان معاصر به این رویکرد، مورد بررسی قرار گیرد و برآنیم تا ضمن بررسی و نقد نگاه قدما به تشبیه، رویکردی ارائه دهیم تا در تحلیل تشبیه در کنار توجه به تناسب و تطابق بیرونی و حسی بین طرفین تشبیه، به بافت کلام و تناسب روانشناختی بین آنها نیز توجه شود. چرا که معتقدیم هر واژه و هر جمله در کنار معنای لغوی خود، دارای ظرفیت عاطفی و هیجانی ویژه ای است که از نظامی وراء نظام زبان بر این نظام تحمیل شده که صفوی از این نظام با عنوان نظام شناختی یاد می کند و آزگود (osgood) آن را معنای تلویحی (connotative meaning) می نامد که متأثر از بازخوردها و نگرش ها است. با بررسی این رویکرد در سوره ی بقره دریافتیم که گفتمان قرآن در بافت های گوناگون و با توجه به نوع مخاطب متفاوت است و تصاویر و واژگانی که برای این موارد انتخاب شده اند، ظرفیت های عاطفی و هیجانی بالایی دارند. یافته های پژوهش ضمن تأیید رویکرد ارائه شده، نشان می دهد که در تبیین تشبیهات قرآنی نباید نگاه جزئی و بریده از متن به آن ها داشت بلکه باید آن ها را به بافت متن ارتباط داد و به ایفای نقش و کارکردشان در ضمن ساختار عام یا تصویر کلی پرداخت.
۱۰۴۹.

تحلیل شخصیت «قربانعلی» براساس هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو

کلیدواژه‌ها: شخصیت پردازی داستان کوتاه شخصیت قربانعلی نیازهای فیزیولوژیکی همر سلسله مراتب نیازهای مازلو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۳ تعداد دانلود : ۲۷۷۳
شخصیت های داستانی، بازنمایی و بازسازی شده شخصیت های واقعی هستند و بنابر شخصیت پردازی نویسنده، اطلاعات داستان، مستندتر از اطلاعاتی است که افراد از خود بروز می دهند. نیازهای اشخاص داستان، ناپایداری ها را به وجود می آورند و انسان ها در شرایط خاص، بسیاری از جوانب و زوایای درون خود را برملا می سازند. داستان ها نیز بازنمای شرایط خاص زندگی انسان ها هستند؛ بنابراین، می توان براساس نظریه های روان شناسی به تحلیل شخصیت های داستانی همت گماشت و به نتایج بهتری در این خصوص دست یافت. یکی از این نظریه ها، نظریه روان شناس انسان گرا، «آبراهام مازلو» می باشد. هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو، عمده نظریات او را شامل می شود و می توان با استناد به این نظریه، جایگاه انسان ها را در هرم مزبور تعیین و تبیین نمود. این گفتار به بررسی شخصیت قربانعلی در داستان «درد دل ملاقربانعلی» از مجموعه «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده، از این منظر، پرداخته است. بنابر بررسی انجام شده می توان قربانعلی را در مرحله اول و در جایگاه نیازهای فیزیولوژیکی مستقر کرد.
۱۰۵۳.

بررسی هنجارگریزی در بالهای شکسته جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی هنجارگریزی جبران خلیل جبران بالهای شکسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۰ تعداد دانلود : ۲۲۲۵
هنجارگریزی که یکی از موثرترین روش های برجستگی زبان و آشنایی زدایی در ادبیات اعم از شعر و نثر است، این امکان را برای شعرا و نویسندگان فراهم می کند تا زبان متداول را به هم ریزند و معانی و مفاهیم مورد نظر خود را در قالبی جدید و با زبانی ناآشنا ارائه داده و مخاطب را مجذوب خود نمایند. جبران خلیل جبران با بهره گیری از صور گوناگون خیال و عنصر عاطفه معانی و مفاهیم مورد نظر خود را در قالبی زیبا همراه با موسیقی برخاسته از گزینش و چینش الفاظ و با زبانی متفاوت بیان کرده است. پژوهش حاضر عناصر هنجارگریزی را در بالهای شکسته مورد بررسی قرار داده است و با روش توصیفی – تحلیلی و با کمک نمونه هایی از متن، هنجارگریزی را در سه سطح واژگان، معنا و هنجارگریزی غیر زبانی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که، جبران بیش از هر چیز با استفاده از صورخیال به ویژه تشبیه و در حوزه واژگانی با آوردن ترکیبهای نو و جدید از متن آشنایی زدایی کرده و این هنجارگریزی ها را در خدمت بیان بهتر احساسات درونی، عقاید و آرای خود در قبال اوضاع نابسامان اجتماعی وحاکمان فاسد دینی، به کار گرفته است.
۱۰۵۴.

پرداختِ شخصیت در داستان فرود، با توجّه به نقش شخصیت های کهن الگویی در فیلم نامه نویسی

کلیدواژه‌ها: شخصیت پردازی سفر قهرمان کهن الگوها داستان فرود ووگلر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر اقتباس سینمایی از آثار ادبی
تعداد بازدید : ۱۵۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
کریستوفر ووگلر، استاد فیلم نامه نویسی و نمایندة الگوی ساختاری شخصیتْ محور یا سفر قهرمان در جهان است. او به پیروی از جوزف کمبل بر بنیادِ نقش مایه های اندیشه های اسطوره ای و روان شناختیِ کارل گوستاو یونگ به شیوه ای دراماتیک به شناخت و کارکردِ شخصیت ها در داستان می پردازد. این جستار با نگرش به دیدگاه ووگلر، افزون بر بررسی شخصیت فرود که نمودی از کهن الگوی قهرمانِ تراژیک است، به همانندی های دیگر شخصیت های این داستان و کهن الگوهای پرکاربردِ هفت گانة شخصیت پرداخته است.پردازشِ شخصیت در پیوند با ساختار داستان از نگاه ووگلر، چنان فراگیر و انعطاف پذیر است که کمابیش دیدگاه های نامی ترین پژوهندگانِ گونه های داستانی را دربر می گیرد. با واکاوی در ساختار و شخصیت های داستان فرود در شاه نامة فردوسی، به این برآیند می رسیم که هم شاه نامه از سرشارترین دست مایه ها برای این نوع پژوهش است و هم کتاب سفر نویسندة ووگلر یکی از برترین الگوها برای بازآفرینیِ سینمایی شاه نامه است.
۱۰۵۶.

تحلیل انتقادی روایت زندگی و مرگ حلاج در گفتمان انقلابی/ چپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفصل بندی حلاج چرخش گفتمانی ایدئولوژی چپ میرفطروس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
روایت زندگی، اندیشه و مرگ حلاج دربیشتر متون عرفانی همواره از ظرفیت و توانمایگی برای معرفی زمینه ها ونشانه های گفتمان صوفیانه برخورداربوده است. برخی گفتمان ها بتدریج این نشانه ها رابعنوان «دال های شناور» درخود جذب و باماهیتی متفاوت مفصل بندی کردند وازین طریق زمینه تغییرگفتمان عرفانی رافراهم ساختند.دردوره مشروطه، برخلاف دوران گذشته که رنگ گفتمان عرفانی در متون مرتبط باحلاج رنگ غالب بودو بیشتر قرائت ها ازحلاج بازتاب مستقیمی ازمقام عرفانی وی محسوب می شد،جنبش های چپ گرا باتقلیلگرایی وکلیشه سازی وبازنمایی عرفان بدو نوع متفاوت و تفکیک عرفان منفعل وناکارآمد ازعرفان انقلابی، عناصری ازگفتمان عرفانی حلاج رابرجسته ساختند وبادرون مایه ودال مرکزی گفتمان چپ مفصل بندی کردند. بارزترین نمونه این چرخش گفتمانی دردو قرائت متمایز ماسینیون و میرفطروس دیده می شود که یکی روایت خود را در چهارچوب گفتمان عرفانی و بر پایه حقایق تاریخی مستند بنا کرد و دیگری در قالب گفتمان ایدئولوژیک و چپ گرایانه؛ چنانکه می توان میرفطروس را نقطه اوج تغییر گفتمان عرفانی به انقلابی شمرد.این مقاله بامروری بردونوع مواجهه فاصله مندباعرفان و تحلیل نشانه های درمتون عرفانی وادبی وسیاسی ببررسی و تحلیل تفاوت قرائت ها وروایات موجود ازسرگذشت و اندیشه حلاج ومهم تر ازآن تغییر وجذب برخی عناصر گفتمان عرفانی در گفتمان انقلابی می پردازد. نتیجه این تحول وجذب، جایگزینی عشق واتحاد عرفانی بعنوان مبنای اصلی حیات ومرگ حلاج باماتریالیسم و اومانسیم ازیکسو وکرامات معنوی ومواعظ عرفانی باجادوگری و تبلیغ بیدینی وخداستیزی درجهت انقلاب مردمی ازسوی دیگراست.
۱۰۵۷.

انواع روابط بینامتنیت در مطالعه ی نقایض جریر و اخطل با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن بینامتنیت جریر قرآن و ادبیات نقائض اخطل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۷۰
براساس نظریه بینامتنیت، شاهد برخی متون شعری در دوره اموی هستیم که توجّه بی نظیری به متون دینی مخصوصاً قرآن کریم داشته اند؛ از جمله این اشعار، نقایض جریر و اخطل است که ابوتمام در کتاب « نقایض جریر و الاخطل» به جمع آوری آن اقدام کرده است. این پژوهش با هدف بررسی انواع روابط بینامتنی در مطالعه ی نقایض جریر و اخطل انجام شده است و با روش تحلیلی- توصیفی و با بررسی بیش از 840 بیت در قالب 20 قصیده یعنی(تمام اشعار نقایض) دریافته می شود که روابط بینامتنی قرآنی در نقایض جریر و اخطل به صورت اجترار، امتصاص و حوار به شکل آگاهانه رخ داده است و تأثیر هر دو شاعر از قرآن بیشتر منحصر به واژگان و عبارت های قرآنی است که جریر در این عرصه بر اخطل مقدّم است.
۱۰۵۸.

حافظ و خود دیگر: بررسی زبان شناختی چندصدایی در تخلص غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان تخلص صدا چندصدایی نقطه نظر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد زبانشناختی
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۴۴
در این مقاله به بررسی گفتمانی ابیات تخلص در غزل های حافظ پرداخته شده است؛ چنان که با نگاه گفتمان شناختی باختینی به ابیات تخلص حافظ روشن شد که هرچند در همة آن ها حافظ خود را خطاب قرار می دهد و بیت آخر را به عنوان امضای اشعارش به گونه ای نتیجه گیرانه می سراید، اما در این خطاب قرار دادن خود، یک گویندة واحد وجود ندارد؛ به عبارت روشن تر، این «خود» که در واقع طرف مکالمة حافظ است، هر بار موضعی متفاوت و نقطه نظری «دیگر» دارد. در این میان، این خطاب کنندة حافظ گاه با حافظ هم موضع و موافق می شود، او را می ستاید، از او دفاع می کند و گاه در مقابل او می ایستد، او را سرزنش می کند، با او به مخالفت برمی خیزد و حتی علیه او می شورد. با این تعبیر به نظر می رسد که نه فقط این تنها «صدا»ی حافظ نیست که می سراید، بلکه «صدا» های دیگر با نقطه نظر های گوناگون حافظ را «صدا می زنند» و به این ترتیب در لایه ای دیگر از متن با خواننده تعامل دیالوگی برقرار می کنند. آنچه این ابیات را از بیت های دیگر یک غزل متمایز می کند، این است که در ابیات تخلصی، حافظ به وضوح می گوید که «من باید دیگرِ خود شوم، من دیگرِ خود هستم». در این مقاله کوشش شده ویژگی های گفتمان چندصدایی به صورت انگاره هایی عملیاتی پیشنهاد شود و به این ترتیب سه الگوی ساختاری چند آوایی و و سه الگوی محتوایی چندآوایی ( نقطه نظرهای گوینده و امکانات مفصل تر آن ها) در بیت های تخلصی حافظ به دست داده شود.
۱۰۵۹.

تحلیل روان شناسی اسطوره قهرمان و رویین تنی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه های آدلر و رادن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم و اسفندیار اسطوره قهرمان آدلر دوره دوقلوها رادن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۷۹
علم روان شناسی و شاخه هایش ابزاری است که می توان با کمک آن بسیاری از رفتارهای انسان امروزی یا انسان در بستر تاریخ را بررسی کرد. با استمداد از این علم می توان به زوایای پیچیدة ذهن شخصیت های داستانی پی برد و دربارة روان شناسی فردی آنها به طرح نظریه پرداخت. مقالة حاضر سعی دارد با کمک تحلیل روان شناسی، ظاهر و ژرفای روان دو پهلوان نامی شاهنامه(رستم و اسفندیار) را به صورت توصیفی و تحلیلی گزارش کند. هر دو پهلوان، اسطوره قهرمانی هستند که برای ستیز با طبیعت و عوامل مختلف آن به کارکردهای خارق العاده مجهز می شوند. آدلر بر آن است ساخت و پرداخت این اسطوره قهرمان ها را می توان جبران نوعی حقارت بشر در مقابل جبر طبیعت و محیط دانست و عبور هر دو پهلوان از موانع دشوار محیطی و طبیعی را نیز به این مسئله مربوط کرد. رادن در تحول اسطورة قهرمان، 4 دوره را از هم متمایز می کند. طبق تحقیق او اسطورة رستم و اسفندیار را می توان تحول «دورة دوقلوها» نامید. بحث دیگر مربوط به اسطوره قهرمان اسفندیار و پایان غم بار اوست که به عقدة کمبود محبت اسفندیار مربوط می شود. با استناد به شاهنامهاین مطلب اثبات شده است که بی بهرگی از محبت پدر و خویشاوندان اسفندیار او را به ورطة نیستی می کشاند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان