فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها پندارهای مشابه ملل مختلفند؛ نوعی تصویر ذهنی جهان شمول که می توان بر اساس آن شخصیت و فردیت شاعران را ارزیابی کرد. یکی از مهم ترین کهن الگوها, مادر است که در مظاهر ویژه ای جلوه می کند. فروغ فرخزاد توانسته است هردو سوی مثبت و منفی این کهن الگو را در اثر هنری خود نمایان سازد. هدف اصلی این پژوهش تبیین روند کسب فردیت با ردیابی بازتاب کهن الگوی مادر در شعر فروغ فرخزاد است. در این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی و از طریق نقد اسطوره گرا به واکاوی عناصر و مظاهر کهن الگوی مادر درشعر فروغ فرخزاد پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مظاهر کهن الگوی مادر در شعرهای دورة دوم شاعری او بازتاب گسترده ای دارد و به اشکال مختلف از جمله: همذات پنداری، مادرزمینی و ادغام با بزرگ بانو، مرگ و فنا، بازگشت و بقا و تداوم، نمود یافته است.
تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
ریخت شناسی قصه های قشقایی براساس نظریه ساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ساکنان سرزمین ایران قوم ترک زبان قشقایی هستند. این قوم ادبیات و فرهنگ غنی دارند که به نظر می رسد در جریان یکسان سازی و فرایند مدرنیته جامعه ایران در حال اضمحلال است. قصه ها بخشی از ادبیات و فرهنگ شفاهی قشقایی است. تاکنون مطالعه ای با رویکرد ساختاری بر روی قصه های قشقایی صورت نگرفته، لذا در این پژوهش ده قصه برای نمونه بررسی شده است. روش بررسی بر اساس خویشکاری های پیشنهادی خدیش است که خود برگرفته از الگوی ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ، محقق فرمالیست روسی، است. برای این کار ابتدا قصه ها تجزیه و تحلیل شده اند و سپس الگوی هر قصه به همراه ترکیب حرکت های آن ذکر شده است. این بررسی نشان می دهد که قصه های قشقایی قابلیت بررسی ساختاری را دارند و تا حد زیادی با الگوی دیگر قصه های ایرانی همخوانی دارند.
نگاهی به وصف های خاقانی برپایه نظریّه تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از مهم ترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است و بر اساس یک فلسفی که بنیاد هستی را بر مبنای تقابل های دوگانه می انگارد، ایجاد شده است. در پژوهش حاضر برآنیم تا با تحلیل اشعار وصفی خاقانی از منظر نظریّه تقابل دوگانه، دریابیم که تقابل های دوگانه چه تأثیری در شکل گیری محتوای شعر خاقانی داشته است؟ نتایج پژوهش نشان داد که خاقانی در توصیف صبح از تقابل های بسیاری بهره برده است؛ زیرا این وصف ، بیشتر صحنه جنگ بین سیاهی و سپیدی را نشان می دهد. وصف آتش نیز چنین وضعیّتی دارد؛ زیرا آتش به خودی خود واژه بی نشانی است که عناصر متقابل خود را به ذهن متبادر می کند. قصاید سفرنامه ای نیز، از آنجا که مسافر با عناصر بسیاری روبه رو می شود که ذهن، عنصر مقابل آن را به یاد می آورد، محلّی برای بروز تقابل هاست؛ امّا در وصف می و مسائل احساسی، میزان تقابل ها به حدّاقلّ خود می رسد؛ چراکه مسائل احساسی از خواسته های غریزه اروس است که هدف آن ایجاد وحدت بیشتر است.
ساختار گرایی
حوزههای تخصصی:
بررسی بسامد مکرر در روایت های زادن زال در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت و روایت پردازی جدا از پیشینه کهن آن، در دهه های اخیر با نظریه های کسانی مانند ژنت، تودوروف و بارت قلمروهای جدیدی را در تحلیل متون گشوده است. ژنت معتقد است نسبت میان زمان متن و زمان داستان وضعیت های گونه گونی را فراهم می آورد که بسامد مکرر یکی از زیرشاخه های آن است. بسامد مکرر نقل چندین باره حادثه ای است که یک بار اتفاق افتاده است. زادن زال، طرد از سوی پدر و پرورش یافتن نزد سیمرغ پس از روایت فردوسی نُه بار دیگر از زبان سام، زال و اسفندیار تکرار می شود اما به شکل ها و نیات مختلف. این موضوع بر پایه زمان روایت تحلیل شده، در کنار آن، جهت تبیین دقیق تر، مباحثی نظیر سطوح روایی و موثق یا ناموثق بودن راوی نیز طرح و بررسی شده است. فردوسی به عنوان راوی تاریخی در روایت گذشته نگر خود به شکل های مختلف مداخله می کند. سپس راویانی که خود شخصیت های روایت هستند، آن روایت را با حذف یا اضافه هایی هدفمند تکرار می کنند که در این میان جدا از روایت سام و زال، روایت اسفندیار تفاوتی بنیادی با بقیه دارد.
چگونگی نقشِ عاملِ جنسیت در گزینش نوع شعر حماسی و غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت ارتباط جنسیت شاعر با گزینش نوع شعر است. پژوهش حاضر با طرح این پرسش شکل گرفت که آیا خلق انواع ادبی با جنسیتِ شاعر ارتباط دارد؟ در جست وجوی یافتن پاسخ علمی، کوشش شد تا این موضوع از چند زاویه بررسی شود و با تلفیقی از رویکرد روان شناسیِ جنسیت، نقد فمینیستی، و نقد ادبی رابطة ذهن و متن ادبی مشخص و تفاوت نوع شعر مردانه از شعرِ زنانه تشخیص داده شود.
در این زمینه شاعران حماسی و آثارشان شناسایی و سپس اطلاعاتی از زنانِ شاعر و اشعار آن ها گردآوری شد. بر اساس این داده ها، در دورة زمانی سدة چهارم تا هشتم هجری قمری فقط مردان شعر حماسی سروده اند و بیست زنِ شاعر این دوره به سرودن این شیوة شعری تمایلی نداشته و نوع غنایی شعر را برگزیده اند. یافته های تحقیق تأثیر دو عامل را در تفاوت این گرایش نشان داد: ۱. تأثیر علل درونی و تفاوت جنسی با منشأ زیست شناختی، فیزیولوژیک، و روان شناختی؛ 2. تأثیر علل بیرونی، همچون جامعه و سنت های فرهنگی، در مناسبات زن و مرد در جامعه، شیوه رفتار، تجربه فرد، و گزینش نوعِ خاصی از شعر.
تأملی در ساختار روایی و نقش روایتهای افزوده در تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به روایت ماندایی رستم و سهراب از دریچه نشانه شناسی
منبع:
هنر بهار ۱۳۷۷ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
خوانشی پدیدارشناسانه از داستان کیخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جست وجوی جاودانگی یکی از مهمترین درون مایه های متن های اسطوره ای است. قهرمان اسطوره به دنبال دستیابی به جاودانگی است و برای رسیدن به این هدف، هستی خود را قربانی می کندوازخواسته های نفسانی خودمی گذردو این درست مانندکاری است کهکیخسرودرشاهنامه انجام می دهد. این مقاله برآن است که با روش توصیفی–تحلیلی بر پایه نظریه تقلیل پدیدارشناسانه ادموند هوسِرل، به بازخوانی مسأله بازگشت به اصل در داستان کیخسرو بپردازد. هوسرل معتقد است برای درک واقعی وجود چیزی، باید بی واسطه در مقابل پدیدار آن چیز قرار گرفت و به درکی شهودی از آن رسید. وی برای فهم این امر، نظریه تقلیل را پیشنهاد می کند؛یعنی برای درک یک پدیده باید تمام پیشداوری هاو ادراکات خودرا درباره آن پدیده به کناری نهاد و تنها به حقیقت وجودی آن اندیشید. کیخسرو نیز مانند قهرمانان اسطوره ای تمام حجاب های بیرونی و دورنی رابه کناری می گذارندتا بی واسطه باحقیقت روبه روشود.
نقد ادبیات داستانیِ ایران از سال 1341 تا انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، ادبیات داستانیِ منتشرشده در دوره تاریخیِ انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی به شیوه تحلیل انتقادی گفتمان نقد می شود. هدف آن بود تا با اتخاذ رویکردی گفتمانی در نقد ادبی، متون منتشر شده از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی بررسی شود و مؤلفه های فرهنگِ مقاومت در این متون در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی شناسایی و برجسته شود. داده های این مطالعه در قالب «متون»، یعنی شکل نوشتاری کاربرد زبان، تعین یافته اند و این متون به دو دسته کلی تقسیم می شوند: 1. متونی که شرایط اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی فرهنگی را توصیف و تحلیل می کنند؛ و 2. متونی که در حوزه ادبیات داستانی و در دوره زمانی بررسی شده تولید شده اند. از این داده ها، بر اساس اصل اشباع نظری نمونه گیری هدف مند صورت گرفت و به شیوه تحلیل متن کلاسیک و ژرفانگر تحلیل شدند. نقد ادبی این متون با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که در این دوره تاریخی چون گفتمان رسمی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی متأثر از تغییراتی که حکومت در شرایط اجتماعی ایجاد کرد حول دال های مرکزی ای سامان یافته است، در این مطالعه از آن ها با عناوین 1. حمایت از الگوی اقتصادی سرمایه داری، 2. حمایت از الگوی اجتماعی فرهنگی مدرن، و 3. حمایت از الگوی سیاسی پادشاهی یاد می شود. متون ادبی تولید شده در این دوران نیز در نسبت با این گفتمان رسمی، حول دال های مرکزی 1. مخالفت با شیوه تولید سرمایه داری، 2. مخالفت با ترویج مظاهر فرهنگ غرب، و 3. مخالفت با الگوی سیاسی نظام پادشاهی و ظلم و ستم حاکم بر افراد شکل گرفته اند.