فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مردم ایران زمین، مردمی با فرهنگ و سنن ریشه دار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ایرانیان، آثاری است غنی و پربار که بازگو کننده بسیاری از اعتقادات و باورهای آنهاست. تاکنون از دیدگاه های مختلفی به فرهنگ عوام نگریسته اند و آثار ادبی آن را از جنبه های گوناگون مانند محتوا، ساختار، سبک، زبان و ... مورد بررسی قرار داده اند. در نوشتار حاضر با تاکید بر دو قصه از مجموعه جامع الحکایات، قصه های شایع در میان اهالی فرهنگ و گاه عموم مردم را با توجه به اصل «وحدت محتوا و صورت» بررسی کرده ایم. اصلی ترین هدف ما در این مقاله- که روش کار را از تحقیقاتی از این دست متمایز می کند- بررسی چگونگی ارتباط محتوا و صورت است؛ اینکه در طول داستان، محتوا و صورت چگونه یکدیگر را تکمیل می کنند و چه فرایندی رخ می دهد تا داستانی شکل بگیرد و چه عناصری در شکل گیری حکایت قدیمی ایرانی موثر است.
تحلیل هرمنوتیکی جنبه های اساطیری ساخت های استعاره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش منطبق بر اصول هرمنوتیکی، در پی تبیین این فرضیه است که ساخت های استعاره ای متخیله، کنش و تعاملی اساطیری دارند. چرا که میان استعاره های خلاق و اسطوره ها همواره نوعی سازگاری پنهانی وجود دارد. پس نباید پنداشت که قالب های استعاره ای تنها ساخت هایی تشبیهی - تزیینی و ابهام آفرین اند. شاعران صاحب سبک و طراز اول، می کوشند تا از طریق استعاره مفاهیم ارزنده اساطیری را که به طور فشرده در ساحت نهفته استعاره مکتوم است، بیان کنند. بر اساس دو عنصر تخیل و زبان می توان گفت اسطوره و استعاره هر دو پدیده و جریانی شاعرانه اند.
تحلیل معنا- ساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گریماس و دیگر معناشناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس، روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. در این مقاله با استفاده از الگوی کنشگرهای گریماس به تحلیل و بررسی دو حکایت از تاریخ بیهقی پرداخته و در پی آشکار ساختن دو گونه از روایت در این اثر بوده ایم: گونه اول روایتهایی که بیهقی به جزئیات موثق درباره آنها دسترسی نداشته است و به دلیل شخصیت پردازی ضعیف قابلیت محدودی برای تطبیق بر این الگو دارند.گونه دوم حکایاتی که به دلیل شخصیت پردازی عالی، الگوی کنشگرها کاملاً بر آنها قابل تطبیق است. این حکایات دارای میزان واقع نمایی بالایی هستند و هنرمندی بی مانند بیهقی را در شبیه سازی واقعیتهای تاریخی در قالب روایتهایی باور پذیر نشان می دهند.
هنجارگریزی در خمسه نظامی
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی، در شعر زبانی پیچیده و استعاری دارد. او با واژگان بسیار بازی می کند و برای تاثیرگذاری عاطفی، بر مخاطب می کوشد. این نوشته، پژوهشی درباره زبانِ شعریِ او بر اساس نظریه های فرمالیستی با هنجارگریزی است. مهم ترین وجه هنجارگریزی، دوری از تکرار لفظ و معنای عادی است، آن چیزی که شاعر همیشه در پی آن بود. ما با بررسی عناصر این بافت می توانیم ترفندهای هنری و شاعرانه وی را در خلق آثار ادبی کشف کنیم. نظامی، با عدول از زبان معیار و آشنایی زدایی، به خلق این زبان پرداخته است. البته، هنجارگریزی باید بر اساس زبان هنجار و زمان کاربرد آن بررسی شود. در ساختار شعر وی، هنجارگریزی های موسیقایی، واژگانی، دستوری و معنایی نقشی اساسی دارند.
همبستگی سطوح روایت و فراکارکردهای هلیدی در داستان «حسنک وزیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به سطوح داستان و متن روایی و ویژگیهای آن دو، سپس به همبستگی و تناظر میان این سطوح و فراکارکردهای هلیدی از دیدگاه زبان شناسیِ نقش گرا پرداخته می شود. در این راستا، با اشاره به فراکارکردها و ویژگیهای زبانی آنها، امتزاجِ عملکردهای سطوح روایی و فراکارکردها با ذکر پاره هایی از داستان حسنک، پی گرفته خواهد شد. به نظر میآید هریک از فراکارکردهای هلیدی در دو سطح داستان و متن کارایی داشته باشند. کارکرد اندیشگانی در سطح داستان و متن، جهان داستانی نویسنده را رقم میزند. فراکارکرد بینافردی در سطح داستان، نحوة ارائة جهان داستانی را تعیین میکند و در سطح متن، کسی را که این جهان داستانی را نقل میکند (راوی). فراکارکرد متنی در سطح داستان، ناظر به توالی و نظم رخدادهاست و در سطح متن، ناظر به زمانمندی، ساختار اطلاعات متن و انسجام متن روایی. این فراکارکردها توانمندیهایی در تحلیل سطوح داستان و متن روایی برمیگشاید
تحلیل سندبادنامه از دیدگاه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر دیدگاه کلاسیک آن می پردازد. برخلاف نظریه کلاسیکِ استعاره که استعاره را موضوعی صرفاً ادبی و زبانی می¬داند، نظریه معاصر ادعا می کند نظام ادراکی انسان اساساً سرشتی استعاری دارد و استعاره به شکل ناخودآگاه و غیراختیاری، در زندگی روزمره انسان فراوان به کار می رود. این دیدگاه نخستین بار در سال 1980 توسط جورج لیکاف و مارک جانسون با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم مطرح شد. این تحقیق با ارائه گزارشی از «نظریه استعاره مفهومی»، به معرفی و نقدِ انواع، ماهیت و کارکردهای استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون می پردازد.
تقلید از دیدگاه نقد ادبی
حوزههای تخصصی:
تقلید و تعیین حدود و ثغور آن و تفاوت آن با اقتباس و اخذ و مضامین مشترک، از مسایل مهم در نقد ادبی است. مقاله حاضر در پی آن است که حدود تقلید را مشخص نماید و عوامل و پیامدهای آن را که در ادبیات ما نیز کمتر بدان توجه شده، بررسی کند تا هنر خلاق از هنر غیر خلاق باز شناخته شود. بدین منظور در این نوشته ابتدا مقدمه گونه ای درباره تقلید در نقد یونان باستان و مفاهیم معادل آن در ترجمه های اسلامی یعنی محاکات و تخییل آمده، سپس رابطه تقلید با خلاقیت هنری و حدود آن در نقد مدرن و به ویژه نقد فرمالیستی بررسی شده و پس از آن دو بخش به مسئله رابطه تقلید و تصویر و رابطه متقابل تقلید و زبان و در نهایت رابطه انحطاط فکری جامعه با عدم خلاقیت هنری و انحطاط زبانی و در نتیجه گسترش آثار تقلیدی اختصاص یافته و در بخش پایانی زمینه های تقلید در ادبیات فارسی و عوامل مؤثر در پیدایش آثار تقلیدی از دوران پس از اسلام تا سبک بازگشت و مشروطیت بررسی شده است.
گام های صبورانه نقد
ریخت شناسی داستان پیامبران در تفسیر طبری و سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی به مفهوم بررسی اجزای سازنده قصه ها، روابط متقابل سازه ها با یکدیگر و کل قصه است. پراپ معتقد است اگرچه در قصه های پریان شخصیت های متفاوت و گوناگونی دیده می شود، اما عناصری در آنها وجود دارد که پیوسته در قصه تکرار می شوند. او این عناصر را خویشکاری (Function) می نامد.
اگرچه ریخت شناسی پراپ بر روی قصه های پریان صورت گرفته است اما این الگو کم و بیش در قصه های عامیانه و رمزی قابل انطباق است. در ادبیات، داستان پیامبران، در زمره داستان های رمزی قرار می گیرد و خویشکاریهای (همانندی ها) در آن دیده می شود. مقاله حاضر 26 مورد خویشکاری داستان پیامبران را در تفاسیر طبری و سورآبادی بررسی کرده و به بیان شباهتهای آنها پرداخته است و به این نتیجه می رسد که در میان متون مقدس روابط بینامتنی محکمی وجود دارد.
بررسی کهن الگوها در شعر اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها انگاره هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشر هستند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آنها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام می برد و هر یک از آنها را به تنهایی و در پیوند کلی با هم در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آورد. در این مقاله کهن الگوهایی که یونگ توجه خاصی به آنها داشته است، مانند آنیما، مادر مثالی، سایه، خود و نقاب در شعر اخوان ثالث بررسی و تحلیل گردیده و مشخص شد که این دسته از کهن الگوها تأثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشته اند. همچنین تأثیر کهن الگوهایی نظیر عشق، مرگ، تولد دوباره، قهرمان، اعداد، کیمیا، آرمانشهر، غول و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده اند، در شعر اخوان بررسی شده است.
نقش شعری و استعاری؛ زبان در رادیو
حوزههای تخصصی:
کاربرد نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر در نقد و تحلیل شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روان شناسی نوین، «رنگ» یکی از معیارهای سنجش شخصیت است. رنگ ها نوعی انرژی ارتعاشی و اصوات مرئی اند که در زندگی نقش مهمی دارند. نفوذ رنگ بر روح و روان بشر نیز غیر قابل انکار است. کارکرد این پدیده مهم، بر روان انسان تا آن جاست که به خوانش جریان ذهنی کمک می کند. گرایش ذهنی به رنگ های مختلف، از مطلوب ترین رنگ تا منفورترین آن، نشان دهنده بازتاب های مختلف روانی است. به بیان دیگر، رنگ نمودی از وضعیت روانی و جسمانی فرد است؛ زیرا هر رنگ، تاثیر خاصی بر روح و جسم باقی می گذارد و این موضوع با توجه به پیشرفت دو دانش فیزیولوژی و روان شناسی به اثبات رسیده است.
روان شناسی رنگ «ماکس لوشر»، بعد از آزمون معروف رورشاخ در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکه های رنگین جوهر، نظریه ای جدید است. در این روش، رنگ ها هر کدام با یک عدد مشخص می شود و رنگ هایی که در اولویت قرار می گیرد و یا طرد میشود، هر کدام به نوعی، بیانگر احساسات و اندیشه های خاص فرد خواهد بود. در حقیقت، این انتخاب خاص ناشی از طبیعت شخص و تجربیاتی است که وی آگاهانه یا ناآگاهانه نسبت به شرایط زندگی خود داشته است.
به عبارت بهتر، گزینش واژگان و توجه به رنگ های ویژه، بیانگر شخصیت و تصویری از خُلق و خوی هر فرد است. فروغ فرخزاد؛ از جمله شاعرانی است که در شعر خود بارها واژه رنگ و طیف های مختلف رنگی را به کار برده است؛ اما کاربرد فراوان رنگ سیاه، از رویکردهای خاص این شاعر معاصر است. در این پژوهش، با بهره گیری از نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر رنگ های به کار رفته در مجموعه اشعار فروغ فرخزاد تحلیل می شود و با روشی علمی و کاربردی، تصویری دقیق و منطقی از اندیشه ها و نگرش های شاعر ارائه می گردد.
گذری بر آراء ناصر خسرو در باب زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است، در پی گیری برخی از مفاهیم بدیع دانش زبان شناسی نوین در آراء حکیم ناصر خسرو قبادیانی بلخی که از رهگذر بازخوانی یکی از آثار منثور وی با عنوان جامع الحکمتین حاصل آمده است. ابتدا ضمن واکاوی فصل «اندر نطق و کلام و قول» و برخی فصلهای دیگر کتاب، دیدگاههای ناصر خسرو را در باب زبان یک به یک معرفی کرده-ایم و آنگاه با مقایسه تطبیقی آراء یاد شده با نظریه های نوین زبان شناسی و بحث درباره پیامدهای نظری و روش شناختی مفاهیم مورد نظر، به طور غیرمستقیم بر اهمیت و عمق اندیشه های زبانی حکیم بلخ تاکید نموده ایم.
بررسی بینامتنی تصویر شکار در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر شکار و وابسته های آن، یکی از تصاویر پویا و پر ابهام در غزلیات شمس است. با توجه به کثرت کاربرد این تصویر در سایر متون عرفانی می توان به درک روشن تر و والاتری از این تصویر نائل شد. برای این منظور بر اساس نظریه بینامتنیت که - مبتنی بر این اندیشه است که متن نظامی بسته و مستقل نیست و هیچ متنی در خلأ پدید نمی آید و در خلأ ادراک نمی شود، هر متنی خواسته یا نا خواسته با متون دیگر نوشته می شود و با متون دیگر خوانده می شود- به روابط بین متون و در حیطه این تصویر دست یافته، به تأویل و بررسی این روابط پرداخته شده است.
تصویر شکار به عنوان یک تصویر کانونی در نظر گرفته شده و بر اساس آن مهم ترین خوشه های تصویری آن که شامل صید، صیّاد، دام، تیر و کمان و تیغ بلاست، بررسی شده است. در بیشتر متون صیّاد نماد پروردگار است که انسان گریزان را به جانب دام عشق الهی و رحمت خود می کشاند و تیر و کمان قدرت حق و تیغ بلا و آزمایش های الهی همه وسیله ای است، برای صید کردن هستی مجازی انسان و تبدیل آن به هستی حقیقی و رساندن او به مرتبه بقا در حق.