درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
۷۰۱.

تحلیل ساختار روایتی داستان بهرام و گل اندام برپایة نظریّة گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی ساختار طرح گریماس الگوی کنشی منظومة غنایی بهرام و گل اندام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۷۳
روایت شناسی به عنوان بزرگترین ارمغان ساختارگرایی، یکی از مهم ترین حوزه های نظریّة ادبی مدرن محسوب می شود. در قرن بیستم میلادی، ساختارگرایان به پیروی از پراپ، در صدد ارائة الگوی کلّی در ساخت انواع روایت برآمدند. در همین زمینه، آ.ژ.گریماس، مشهورترین نظریّه پرداز روایت، از دامنة محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائة الگوی کنشی و زنجیره های روایتی خود، تلاش کرد تا به دستور کلّی زبان روایت دست یابد و هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. او الگوی کنشی خود را به گونه ای طرّاحی کرد که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس، در این پژوهش سعی بر آن است تا ساختار روایتی داستان «بهرام و گل اندام»، به عنوان نمونه ای از منظومه های غنایی عاشقانه، بر مبنای نظریّة گریماس مورد مطالعه قرار گیرد و ساختار طرح اصلی روایت با تغییر وضعیّت ها بر اساس تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی و همچنین الگوی کنشی روایت تحلیل و بررسی شود. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که الگوی کنشی گریماس در تحلیل روایت منظومة غنایی بهرام و گل اندام تقریباً مفید و قابل تطبیق است و طرح داستان از ساختار و انسجام روایی خاصّی برخوردار و از دو منظر (تقابل های دوگانه و قاعده های نحوی) قابل بررسی است و از لحاظ کنشی، شامل دو الگوی کنشی مجزّا با کنشگران متمایزی است که در دیگر روایت ها کمتر مشاهده می شود.
۷۰۲.

عروس مهاجر تثبیت هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان از طریق فرایند دیگری سازی در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت خسرو و شیرین هژمونی هویت فرهنگی خود و دیگری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسااستعماری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۴۳۸ تعداد دانلود : ۸۹۹
در این مقاله، داستان خسرو و شیرین نظامی با استفاده از فرضیه های مطالعات پسااستعماری و نشانه شناسیِ فرهنگی ارزیابی می شود. حضور شیرین در جایگاه یک مهاجر زن در سرزمین مدائن و خواستة دوگانة فرهنگ میزبان از او برای همانند ی با این فرهنگ، رعایت تفاوت با آن از یک سو، و تعصب و تأکید شیرین برای حفظ و اجرای رمزگان های فرهنگی سرزمین «خود» از سوی دیگر، وضعیت شیرین را دچار چالش های فراوان کرده بود. در این مقاله سازوکار فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان، برای به حاشیه راندن شیرین، و فرایند «دیگری سازی» به مثابه راهکار مقاومتی شیرین برای حفظ هویت فرهنگی «خود» در سرزمین میزبان بررسی می شود و نقش جنسیت در موفقیت این فرایند نشان داده می شود. پژوهش در پایان به این نتیجه می رسد که فرهنگ مرکز در سرزمین میزبان تلاش می کند شیرین را در جایگاه یک «دیگری» خطرناک، که قصد بر هم زدن نظم تثبیت شده فرهنگ غالب را دارد، به حاشیه براند. بنابراین، وضعیت شیرین در سرزمین میزبان، زمینه را برای شکل گیری فرایند دیگری سازی از سوی او در ارتباط با افراد سرزمین میزبان، به مثابه اقدامی مقاومتی و ضد هژمونیک، برای تثبیت هویت فرهنگی «خود» فراهم کرد. دیگری های شیرین در این منظومه در دو دسته بزرگِ «دیگری های دور» و «دیگری های نزدیک» قرار می گیرند. جالب این که «دیگری های جنسیتی» شیرین در سرزمین میزبان، یعنی مردان، در زیر مجموعه «دیگری های نزدیک»، و «خودی های جنسیتی» او، یعنی زنان، در زیرمجموعه «دیگری های دور» جای می گیرند و شیرین در برابر دو گروه راهکارهای متفاوتی در پیش می گیرد. منظومه خسرو و شیرین با این خوانش می تواند منعکس کنندهء صدای به حاشیه رانده شده ای باشد که در مقابل صدا و فرهنگ غالب کشور میزبان به دنبال خود می گردد؛ صدایی که در کشمکش عشق و هویت، با سربلندی، هویت فرهنگی خود را از زیرِ دست و پای فرهنگ مرکز بیرون می کشد و به آن اعتلا و شکوه می بخشد.
۷۰۳.

بررسی روانشناختی تشبیه در سوره ی بقره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن تشبیه بافت روان‏شناختی سوره ی بقره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۱۱۰
تشبیه یکی از پربسامدترین اسلوب های ادبی قرآن به شمار می رود که عمدتاً برای بیان مفاهیم انتزاعی بکار گرفته شده است؛ از آنجا که این اسلوب، مورد اهتمام بسیاری از لغویان و بلاغیان بوده است؛ در این جستار تلاش می شود تا ابتدا رویکرد قدما پیرامون این پدیده و نگاه ناقدان معاصر به این رویکرد، مورد بررسی قرار گیرد و برآنیم تا ضمن بررسی و نقد نگاه قدما به تشبیه، رویکردی ارائه دهیم تا در تحلیل تشبیه در کنار توجه به تناسب و تطابق بیرونی و حسی بین طرفین تشبیه، به بافت کلام و تناسب روانشناختی بین آنها نیز توجه شود. چرا که معتقدیم هر واژه و هر جمله در کنار معنای لغوی خود، دارای ظرفیت عاطفی و هیجانی ویژه ای است که از نظامی وراء نظام زبان بر این نظام تحمیل شده که صفوی از این نظام با عنوان نظام شناختی یاد می کند و آزگود (osgood) آن را معنای تلویحی (connotative meaning) می نامد که متأثر از بازخوردها و نگرش ها است. با بررسی این رویکرد در سوره ی بقره دریافتیم که گفتمان قرآن در بافت های گوناگون و با توجه به نوع مخاطب متفاوت است و تصاویر و واژگانی که برای این موارد انتخاب شده اند، ظرفیت های عاطفی و هیجانی بالایی دارند. یافته های پژوهش ضمن تأیید رویکرد ارائه شده، نشان می دهد که در تبیین تشبیهات قرآنی نباید نگاه جزئی و بریده از متن به آن ها داشت بلکه باید آن ها را به بافت متن ارتباط داد و به ایفای نقش و کارکردشان در ضمن ساختار عام یا تصویر کلی پرداخت.
۷۰۴.

گفتگو در شعر فروغ فرّخ زاد با تکیه بر منطق مکالمه ی میخاییل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارناوال منطق مکالمه چندصدایی میخاییل باختین فروغ فر ّخ زاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۹ تعداد دانلود : ۹۸۱
میخاییل باختین، صاحبِ نظریه ی منطق مکالمه بر ویژگی گفتگویی متون مختلف تأکید دارد و آن را حاصل تعامل متقابل گوینده و شنونده می داند. از دیدگاه او گفتگو در بستر اجتماعی شکل می گیرد و با گفتارهای گذشته و آینده در تعامل است. اگرچه از دیدگاه او از میان انواع ادبی تنها رمان واجد ویژگی های منطق گفتگویی و چند صدایی بوده و شعر به دلیل گزینش های محدود و خالی بودن از حضورِ « دیگری» در خور توجه از دیدگاه مذکور نمی باشد، اما شعر فروغ فرّخ زاد به سبب گزینش های گسترده،آفرینش فضاها و موقعیّت های حضور دیگران و کاربرد واژگان، مضامین و مفاهیم غیر مرسومی که شاعر آزادانه و به دور از هنجارهای رایج شعری، وارد زبان شعر می کند، دارای ویژگی های گفتگویی است و عمده ترین شگردهایی که فروغ برای فضاسازی گفتگو به کار می گیرد، عبارتند از: 1)کاربرد ضمایر من، تو و او 2)گزاره های خطابی 3)چند صدایی 4)کارناوال. شعر فروغ هرچه از سه مجموعه ی آغازین به سوی دو مجموعه ی پایانی به پیش می رود، از تعلقات فردی فاصله گرفته، صبغه ی اجتماعی می پذیرد و از تک صدایی به چند صدایی می گراید. گزاره های پرسشی، امری و ندایی، مهم ترین گزاره هایی هستند که بر منطق گفتگویی فروغ دلالت دارند و بیان روایی برجسته ترین شگرد او برای آفرینش فضای چند صدایی است و انتقادهای صریح و تلخ او شعرهایش را به سخن کارناوالی نزدیک ساخته و بر خاصیت گفتگویی و تعاملی شعرش افزوده است.
۷۰۵.

تحلیل الگوهای ساختاری نمایش نامه های حمید امجد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی ساختار نمایش نامه کلود برمون حمید امجد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۱۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۹۹
حمید امجد یکی از نمایش نامه نویسان معاصر و صاحب سبک است. او از ١٣٦٥ تاکنون با نوشتن نمایش نامه و به صحنه بردن نمایش ها، حضوری مستمر و ارزشمند در این عرصه داشته است. در این مقاله، پس از مقدمه ای کوتاه و معرفی اجمالی حمید امجد، به اختصار به مفهوم ساختار و ساختارگرایی و سپس تحلیل بخشی از آثار امجد (نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد) با تکیه بر ساختار روایت آن ها می پردازیم. هر نمایش نامه جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل الگوی ساختاری نمایش نامه ها، از الگوی کلود برمون استفاده شده است. این بررسی نشان می دهد نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد امجد به لحاظ ساختاری (الگوی برمون) اغلب منجر به شکست شده اند و پیروزی در این نمایش نامه ها نادر بوده است. مقاله جزئیات این الگوها را نیز بررسی کرده است.
۷۰۶.

نقد ادبیات داستانیِ ایران از سال 1341 تا انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی نقد ادبی تحلیل انتقادی گفتمان گفتمان رسمی گفتمان مقاومت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اجتماعی و سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۱۴۷۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
در این مطالعه، ادبیات داستانیِ منتشرشده در دوره تاریخیِ انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی به شیوه تحلیل انتقادی گفتمان نقد می شود. هدف آن بود تا با اتخاذ رویکردی گفتمانی در نقد ادبی، متون منتشر شده از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی بررسی شود و مؤلفه های فرهنگِ مقاومت در این متون در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی شناسایی و برجسته شود. داده های این مطالعه در قالب «متون»، یعنی شکل نوشتاری کاربرد زبان، تعین یافته اند و این متون به دو دسته کلی تقسیم می شوند: 1. متونی که شرایط اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی فرهنگی را توصیف و تحلیل می کنند؛ و 2. متونی که در حوزه ادبیات داستانی و در دوره زمانی بررسی شده تولید شده اند. از این داده ها، بر اساس اصل اشباع نظری نمونه گیری هدف مند صورت گرفت و به شیوه تحلیل متن کلاسیک و ژرفانگر تحلیل شدند. نقد ادبی این متون با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که در این دوره تاریخی چون گفتمان رسمی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی متأثر از تغییراتی که حکومت در شرایط اجتماعی ایجاد کرد حول دال های مرکزی ای سامان یافته است، در این مطالعه از آن ها با عناوین 1. حمایت از الگوی اقتصادی سرمایه داری، 2. حمایت از الگوی اجتماعی فرهنگی مدرن، و 3. حمایت از الگوی سیاسی پادشاهی یاد می شود. متون ادبی تولید شده در این دوران نیز در نسبت با این گفتمان رسمی، حول دال های مرکزی 1. مخالفت با شیوه تولید سرمایه داری، 2. مخالفت با ترویج مظاهر فرهنگ غرب، و 3. مخالفت با الگوی سیاسی نظام پادشاهی و ظلم و ستم حاکم بر افراد شکل گرفته اند.
۷۰۷.

خوانشی روان شناختی از داستان ""اسماعیل شجاع"" هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روان شناسی قصه درمانی هوشنگ مرادی کرمانی خوانش روان شناختی فوبی (فوبیا) فوبی حیوانی (حیوان هراسی) داستان اسماعیل شجاع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
نقد روان شناختی برپایة دیدگاه های روان شناسانی نظیر فروید و یونگ بنیان نهاده شده است، اما لزوماً به نظریات این دو تن محدود نمی شود. آنچه در این رویکرد حائز اهمیت است، تسلط منتقد بر نظریه های روان شناختی و استفادة مناسب از آنها برای بازخوانی متن و عرضة معنای جدیدی از آن است. «اسماعیل شجاع» عنوان داستان کوتاهی است از هوشنگ مرادی کرمانی. موضوع اصلی داستان جزو مباحث مرکز توجه در علم روان شناسی است: فوبیا یا ترس شدید در دوران کودکی. نگارنده کوشش کرده است با توجه به نظریه های روان شناختی رایج در زمینة بیماری فوبی متن داستان را بازخوانی کند: نخست، بیماری فوبی تعریف و نشانه های آن بیان شده است. سپس دربارة انواع آن، علت های ابتلا به این بیماری و راه های درمان آن سخن رفته است. سرانجام، این موارد به تفکیک در داستان بررسی شده اند. در پایان مقاله، نویسنده با بیان دلایلی، بخش هایی از این داستان را برای درمان کودکان مبتلا به فوبی، در ضمن فرآیند قصه درمانی، مناسب تلقی کرده است.
۷۰۸.

اسطوره مرگ و باززایی در سووشون و کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
اسطوره ها به عنوان نظامی بینامتنی در تولید آثار ادبی، مخصوصاً رمان، نقش بزرگی ایفا می کنند. دو رمان سووشون و کلیدر در بحران دهه چهل و پنجاه بر پایه اسطوره های آیینی و چرخه ای باروری (مرگ و باززایی) بازآفرینی شده اند. این مقاله تلاش می کند با استفاده از شیوه تحلیل ساختاری، کنش ها و مفاهیم بنیادین اسطوره های باروری را در لایه های پنهان این دو رمان بررسی، و عوامل تجسم نشانه ها و نمادهای آنها را تحلیل نماید. اسطوره های باروری بر چهار کنش بنیادین (عصیان، مرگ، باروری و باززایی) استوارند. این کنش ها را می توان در زیرساخت سووشون و کلیدر ردیابی کرد. در ساختار اسطوره ای این رمان ها، زمان، انسان و جهان پیوند می خورند و شخصیت های نامیرای رمان همچون قهرمانان اسطوره ای و حماسی- نظیر سیاوش، اوزیریس و دیونوسوس- در تکراری ابدی در مبارزه می میرند و بار دیگر به زندگی برمی گردند و در چرخة بی پایانِ زادن ها، سیزیف وار کیفر خدایان خودکامه را به سخره می گیرند.
۷۰۹.

تحلیلی بینامتنی بر داستان شیخ صنعان با نظری به داستان حضرت موسی و خضر(علیهما السلام )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ صنعان بینامتنیت حضرت موسی و خضر (علیهما السلام ) شطحیات رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۴ تعداد دانلود : ۹۰۲
داستان شیخ صنعان در منطق الطیر عطّار تا حدودی متأثر از ماجرای حضرت موسی و خضر (علیهما السلام) در قرآن است. از این رو هردو داستان، زمینه تفسیرها و قرائت های متفاوت را در نزد اهل اندیشه و معرفت فراهم کرده است. دو رکن اساسی نظریه بینامتنیّت -که اولین بار از سوی ژولیا کریستوا در فرانسه مطرح شد- یعنی عدم استقلال متن و مکالمه گرایی زبان را در داستان شیخ صنعان و البته فقط رکن دوم (یعنی مکالمه گرایی زبان ) را در داستان حضرت موسی و خضر (علیهما السلام) می توان جستجو کرد. در هر دو داستان رفتارهایی به ظاهر شگفت انگیز و غیر معقول از سوی پیر و مراد سر می زند که شاید بتوان عنوان «شطحیّات رفتاری» را به آنها اطلاق کرد؛ هر چند که داستان های قرآنی به دلیل آسمانی بودن و مبرّا بودن از کذب و افسانه و اسطوره، به کلّی از این امر مستثنی می شوند. آیا بر مبنای داستان موسی و خضر (علیهما السلام ) پیروی از پیر به طور مطلق و بی چون و چرا ضرورت دارد ؟ و یا بر مبنای داستان شیخ صنعان گاه ضرورت ندارد؟ بین شطحیّات صوفیان و متشابهات قرآنی چه نسبتی وجود دارد؟ نگارنده در این نوشتار بر مبنای نظریّه بینامتنیّت، به بحث و فحص این دو داستان می پردازد
۷۱۰.

نمودهای سودمند کهن الگوی آنیموس در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معشوق آنیموس کهن الگو ایزدِ مهر همراه درونی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۵۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
همه ما از نظر زیست شناختی، به میزان چشمگیری ظرفیت های جنس دیگر را داریم؛ از این رو، واجد صفات مردانه و زنانه به طور توأم هستیم. اما فشارهای اجتماعی به تفاوت های جنسی جنبة اغراق آمیز می دهد: زنان را مجبور می کند وجه زنانه خود را رشد بیشتری دهند و مردان را وادار به تأکید بیشتر بر طبیعت مردانه خود می کند. نتیجه آنکه «جنبه دیگر»، واپس زده و ضعیف می شود. با وجود این، «زنِ درون» یا آنیما در مردان و «مردِ درون» یا آنیموس در زنان، به صورت های گوناگون، از جمله رؤیاها، خیال پردازی ها، اساطیر، ادبیات و... ظاهر می شود. در این مقاله، دو نمود سودمند آنیموس، یعنی «معشوق (مرد آرمانی)» و «همراه درونی»، با نمونه ها و مثال های مختلف، در ادبیات و فرهنگ ایرانی تحلیل شده است و این نتیجه حاصل شده است که حداقل یکی از نمودهای آنیموس در ناخودآگاه زن ایرانی از پروتوتایپ واحدی نشأت می گیرد و این پروتوتایپ، به احتمال زیاد، ایزدِ مهر است.
۷۱۱.

روایت شناسیِ منظومه ی «نشانی» از سپهری بر اساس دیدگاه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان روایت روایت شناسی سپهری ژنت شعر نشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۹۱۳
روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. در نزد ژنت روایت شناسی عبارت است از مطالعه های روایت ها به مثابه ی بازنمایی لفظیِ حوادث و موقعیت هایی که در زمان نظم یافته است. طبق این تعریف، روایت شناسی بر ارتباطات ممکن میان داستان و متن روایی، به ویژه زمان، وجه و آوا می پردازد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل شعر نشانی براساس مؤلّفه های رواییِ ژنت است که براساس منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی- توصیفی و پس از مباحث مقدماتی درمورد اهمیّت سپهری، شعر نشانی، جایگاه ژنت در نزد ساختارگرایان و تعریفِ عناصر رواییِ ژنت، در قسمت اصلی مقاله، به آن پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر نشانی، از طریق سفر به زمان گذشته و آوردنِ آن به زمان حال، علاوه بر زیبایی آفرینی و تأثیرگذاری، آدمی را به نامیرایی و تسلط بر زمان امیدوار می کند و با تطبیقِ بین زمان متن و حجم متن، با ضرباهنگ و شتابی بالا موجبِ رسایی و تأثیر داستان در ذهن روایت نیوشان می شود. همچنین رابطه ی بین دفعه های تکرار یک حادثه در داستان و دفعه های روایت شده، به صورت بسامدِ مفرد بیان می شود. با وجود فاصله گیریِ سطوحِ داستان و گزارش و حضور اندک راوی، جزئیّات و اطلاعات نسبتاً بیش تری ارائه می شود و طرحِ اسطوره ی جستجو، بهانه ای می شود تا نظرگاهِ رهگذر، مبنی بر چگونگیِ راه بردن به خانه ی دوست، مجالِ بروز و ظهور پیدا کند. نهایت این که: سپهری از بیرون ذهن شخصیت به حوادث داستانی می نگرد و خواننده بیش تر تک گوییِ همین رهگذر را خطاب به سوار می خواند.
۷۱۳.

بازتاب نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی در دو رمان ""همسایه ها"" احمد محمود و «عمارت یعقوبیان» علا اسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۱۴.

مبانی زیبایی شناسی و چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر با بررسی «کتیبه» اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر انسجام کتیبه مبانی زیبایی شناسی خوابی در هیاهو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۹ تعداد دانلود : ۹۴۶
مسأله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، تأثیر مبانی زیبایی شناسی بر چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر است؛ در الگوی انسجام متنی هالیدی و حسن، ارجاع، جایگزینی، حذف، عوامل ربطی و انسجام واژگانی ابزارهای انسجام و دریافت پیام از متن برشمرده شده است. حال در پژوهش حاضر، این پرسش ها مطرح است که در شعر و کارکرد ادبی زبان چه عواملی می تواند سبب انسجام و در یافت پیام شود؟ و در شعرهایی که فاقد انسجام به نظر می آیند، دریافت پیام از متن چگونه صورت می گیرد؟ همچنین به این پرسش اساسی می پردازیم که مبانی زیبایی شناسی چه تأثیری بر کارکرد عوامل انسجام در شعر دارند؟ به منظور پاسخ به پرسش های فوق، شعر «کتیبه» از اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری از نظر کارکرد عوامل انسجام مورد بررسی قرار گرفته است؛ کارکرد قوی عوامل انسجام در «کتیبه» و ضعف یا فقدان آن ها در «خوابی در هیاهو» نشان داده شده و این نتیجه به دست آمده که شعر اخوان با اصول زیبایی شناسی کلاسیک که هنر را عبارت از هماهنگی، تناسب و اعتدال می داند، هم سو است و در پرتو این نگرش به انسجامی نیرومند دست یافته اما شعر «خوابی در هیاهو»ی سپهری و اشعاری مانند آن در مجموعه های «زندگی خوابها» و «آوار آفتاب» با اصول زیبایی شناسی مدرن و هنر سوررئالیستی هم جهت است.
۷۱۵.

نقشی در خیال اقتضای حال نشانه ها در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان نشانه شناسی غزل حافظ مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۹۱۶
نشانه شناسی که اول بار خود را با آراء زبانشناس سوئیسی، «فردینان دو سوسور»، در حوزه مطالعات زبانی مطرح کرد، هدف خود را بررسی چگونگی ارتباط دالّ و مدلول در سطوح مختلف زبانی قرار داد. نشانه شناسی پیش از آن که خود یک علم باشد، روشی خاص در بررسی و ارزیابی متون است. هرچند نشانه شناسی از دل مباحث زبانی سوسور و به ویژه، مساله ی چگونگی ارتباط دال و مدلول سربرآورده است، اما به حوزه های دیگری چون نقد ادبی و بالاخص، نظریه ی خوانش و «حقانیت خواننده» نیز راه یافته است و به نظر می رسد به غیر از جنبه زبانشناختی این روش، که عمدتا بر سویه پیام در نظریه ارتباطی «یاکوبسن» متمرکز است، بتوان از آن در نظریه های مخاطب محور و بالاخص در حوزه بلاغت، برای بررسی تاثیرات مختلف آن بر خواننده بهره گرفت. این مقاله در نظر دارد ضمن طبقه بندی نشانگان شعر حافظ از حیث ماهوی، به کارکرد متفاوت هر یک بر روی مخاطب بپردازد و سپس، به شناسایی انواع زبان در غزل حافظ، با توجه به دایره نشانگان وی همت بگمارد.
۷۱۶.

تحلیل انتقادی گفتمان صوفیانه در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلستان سعدی هلیدی فرکلاف گفتمان صوفیانه نام دهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
در این پژوهش تلاش شده است، با به کارگیری برخی از ابزارهای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، شخصیت هایِ مطرح جامعة صوفیانة قرن هفتم در گلستان سعدی بازنموده شود. این امر جز با در نظر داشتن زمینه های اجتماعی تاریخی روزگارِ خلق اثر میسّر نمی شود. از این رو، به اجمال رویکردهای جامعه شناختی و تاریخی نیز به یاری این پژوهش آمد تا، با در نظر داشتن ابعاد زبان شناختی، جامعه شناختی، و تاریخی، تفسیری علمی از متن مورد نظر ارائه و چگونگی دیدگاه سعدی به این جامعه مشخص شود. هم چنین، با آشکار کردن زوایای پنهان متن و با ارجاع به جامعة آن روزگار، ایدئولوژی های جاگرفته در بطن آن و سازوکار طبیعی شدگی آن ها روشن شود. بدین منظور، از نظریه های مایکل هلیدی برای تحلیل متن و از نظریه های نورمن فرکلاف برای تبیین ابعاد اجتماعی و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد. از میان ابزارهای پیشنهادی برای تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی، با تمرکز بر فرایندها و نام گذاری ها، انتخاب شد. هم چنین، با تکیه بر آرای فرکلاف، متن مورد نظر در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی و، از این ره گذر، پیوند میان متن و جامعه بازنمایی شد. با تبیین نقش و جای گاه مشارکان این گفتمان، سرانجام، بدین نتیجه دست یافتیم که به ترتیب «شیوخ و پیران» ، «صاحب دل» ، «پارسا»، و «صالح» از درجات ارزشی بسیار والایی برخوردارند و «عابد» و «زاهد» منفی ترین و ضعیف ترین انواع شخصیت ها در گفتمان معنوی گلستان اند. «درویش»، که بیش ترین فرایند بدو اختصاص دارد، فردی است با انواع قابلیت ها و لزوماً فردی منفی یا مثبت نیست.
۷۱۷.

تحلیل ساختاری تقابل نشانه ای در غزلیّات حافظ شیرازی با تکیه بر نظریه «رولان بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۹ تعداد دانلود : ۸۱۰
ساختارگرایان، تفکّر انسان را مبتنی بر تقابل دوگانه دانسته، معتقدند از طریق بررسی آن می توان به حوزه های فکری و اندیشگی افراد و جوامع پی برد. به نظر آنان، همان طور که در حوزه اجتماعی، ایدئولوژی ها به عناصر متقابل معنا می بخشند، در حوزه زبان نیز تقابل ها در یک نظام ارزشی، معنادار یا نشانه دار می شوند و نشانه چیزی است که ما را به چیز دیگر رهنمون می گردد و ریشه در باورهای اجتماعی دارد. اما نشانه شناسی، نوعی رویکرد به تحلیل متن است. بارت با استفاده از دیدگاه های سوسور، دوگونه دلالت مطرح کرد: یکی صریح و دیگری ضمنی. در این پژوهش، تقابل نشانه ای به شکل کلمات/ واژگان در پنج مقوله اسم، فعل، صفت، قید، ضمایر و صفات اشاره، در غزلیّات حافظ بررسی شده است. نتایج تحقیق گویای آن است که تقابل نشانه ای اشعار حافظ اساساً بازتاب تقابل تصوّف خانقاهی با تصوّف عاشقانه است و هرکدام از آنها، نشانه ها و نظام های خاصی دارند. تصوف خانقاهی دارای دو نظام، یکی زاهدانه و دیگری عابدانه و تصوف عاشقانه نیز دارای دو نظام، یکی مستی و دیگری بزمی است. نظام های زاهدانه و عابدانه با تکیه بر نشانه های خاص، ضمن ایجاد تقابلِ غالب و مغلوب، خود را قطب غالب و نظام مستی و بزمی را مغلوب معرفی می کنند و حافظ با تخریب نشانه های قطب غالب و تقویت نشانه های قطب مغلوب، جایگاه آن دو را عوض می کند. زبان و شگردهای هنری حافظ، تقابل نشانه ای اسم ها را به صورتی فوق العاده قابل پذیرش دلالت های ضمنی می گرداند. علاوه بر این، حافظ انواع تقابل واژگانی چون مدرج، جهتی و مکمّل را به کار می برد، اما دلالت ضمنی یا ژرف ساختی غالب آنها مبتنی بر تقابل مکمّل و هدفشان نفی تصوف خانقاهی و اثبات تصوف عاشقانه است.
۷۱۸.

نقد روان شناختی شخصیّت در رمان سالمرگی بر مبنای نظریّة کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان نویسی نقد روان شناختی کارن هورنای سالمرگی اصغر الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
رمان سالمرگی، نوشتة اصغر الهی، داستان نویس و روان پزشک ایرانی، روایت پریشان حالی و تعارض شخصیّت های آن است. الهی در پرداخت شخصیّت های این رمان، حالات روحی آنان همچون ترس، روان پریشی و حقارت را با شگردهای تازه ای چون خودواگویی روانی به تصویر می کشد. ما در این پژوهش برآنیم تا این رمان را با توجّه به نظریّة روانشناختی کارن هورنای بکاویم. در این پژوهش که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته، شخصیّت ها و کارکردهای آنان مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج تحقیق حاکی از آن است که شخصیّت های روان پریش این رمان، برای درمان روان پریشی و احساس حقارت خود، بسته به موقعیّت، به شیوه های دفاعی چون مهرطلبی و انزواطلبی روی می آورند. آنها برای رهایی از عذاب وجدان از واقعیّت می گریزند و با گسترش دامنه تخیّل روانی، باعث پیچیدگی بیشتر روایت ها می شوند. زمان در ذهن های متوهّم و پریشان آنان در حرکت و تداخل است و روایت های تازه ای از این تداخل به وجود می آید. گاهی روایت های آنان زمان مشخّص ندارد و همین بی زمانی در تک گویی ها، مخاطب را با آشفتگی روایت در این رمان درگیر می کند. زندگی شخصیّت مهرطلسب، وابسته به محبّت و کمک دیگران است. بنابراین، تمایلات برتری طلبی خود را سرکوب می نماید. شخصیّت عزلت طلب هم بنا به ضروریّت های روحی و موقعیّتی که در آن قرار گرفته است و به واقع، در راستای رسیدن به آرامش و شخصیّت مطلوب خود، از انزواطلبی بهره می برد.
۷۲۰.

نشانه شناسی تعلیم و تربیت در داستان زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره تعلیم و تربیت فردوسی زال و رودابه نشانه ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۷۱۷ تعداد دانلود : ۸۹۳
تعلیم و تربیت انسان ها در شاهنامة فردوسی که سند معتبر و دیرپای فرهنگ اصیل ایران زمین است، مقام ارزشمندی را در سایة تاریخ داستانی این قوم علم دوست به خود اختصاص داده است. موضوع تعلیم در شاهنامه همواره به شیوة مستقیم و غیر مستقیم در بخش های مختلف به خصوص در داستان زال و رودابه برجسته شده است. در این جستار، نویسندگان برآنند تا با ذکر نمونه هایی، نشانه هایی از انواع تعلیم و تربیت عاطفی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و دینی را بر اساس زبان نشانه بر پایة نظریات «بارت»، «لوی استروس»، «کالر»، «دوسوسور» و «اکو» تحلیل کنند و تعالیم انسانی و جهانی را از این داستان استخراج و تبیین نمایند. نتایج این مطالعه نشان می دهد داستان در تربیت عاطفی و اجتماعی به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داراست و انواع دیگر آن در حد تعادل است و با علم نشانه شناسی نیز از نظر ابیاتِ نشانه دار و بی نشانه سازگار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان