درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۵۰۱.

سیاوش و اسطوره بازگشت جاودانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش میرچا الیاده بازگشت جاودانه خدایان میرنده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۳۳
داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می تواند با بهره گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه «بازگشت جاودانه» میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی هایی مطرح می کند؛ از جمله اینکه اصل و منشأ آنها مشخص نیست، در جوانی بدون ارتکاب گناه کشته می شوند، مرگ آنها منشأ تحولات و تغییرات بسیار می گردد، و پس از مرگشان نیز به خاطر نیاز انسان ها آیین های رازآموزی پیرامون مرگ آنها شکل می گیرد. با توجّه به ویژگی هایی که در متون اسطوره ای، حماسی و تاریخی برای سیاوش و آیین های پس از مرگ او ذکر شده است، می توان نتیجه گرفت که سیاوش یکی از همین ایزدان است که نمادی از صیرورت روان بشر شده است؛ زیرا روح او، خسته از زمان، با بازگشت به زمان ازلی از نو متولد می شود و این بازگشت جاودانه برای معتقدان به آیین سیاوش، با هر بار شرکت در مراسم سوگ او رخ می دهد و شرکت کنندگان در این آیین رازآموزی نیز هرکدام سیاوش دیگری می شوند.
۵۰۲.

نگرشی تحلیلی بر سرعت روایت در رمان های جای خالی سلوچ و موسم الهجرة إلی الشّمال با تکیه بر نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ ژرار ژنت موسم الهجرة إلی الشمال طیب صالح سرعتِ روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۷۱۹
یکی از تکنیک های اصلی در تحلیل رمان، بررسی و نقد روایت پردازی داستان با توجّه به نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت، منتقد ساختارگرای فرانسوی است. او زمان را یکی از مؤلّفه های اصلی پیشبرد هر روایت دانسته است و زمان دستوری را بر پایة سه مؤلفة زمانیِ نظم، تداوم و بسامد بنا نهاده است. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد بیشتر به مقولة تداوم زمان روایی دیدگاه ژنت، رمان های «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی و «موسم الهجرة إلی الشّمال» اثر طیّب صالح، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته شده است تا اهمیّت به کارگیری عنصر زمان، وابسته ها و هم بسته های آن به عنوان یکی از بنیان های روایت، بررسی و تحلیل شود. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که رمان «جای خالی سلوچ»، در مجموع از سرعت روایتی متوسّطی برخوردار است؛ زیرا نویسنده از مؤلّفه های افزایندة سرعت (حذف یا گزینش، شتاب مثبت و زمان پریشی از نوع آینده نگر) و عوامل کاهندة آن (درنگ توصیفی، شتاب منفی، افزودن اپیزود، عمل ذهنی و زمان پریشی از نوع گذشته نگر) به شکل متوازن و متعادلی بهره برده است، امّا در رمان «موسم الهجرة إلی الشّمال» به علّت فراوانی توصیف ها، افزودن اپیزود و استفاده بیش از اندازة شخصیّت های رمان از عنصر زمان پریشی از نوع گذشته نگر، سرعت روایت کُند و در برخی جاها متوقّف شده است. با این حال، هر دو رمان پُر از جنب و جوش، هیجان، تحرّک و پویایی، دلهره، اضطراب و کشمکش های متعدّد درونی و بیرونی هستند و همین مسئله تا حدود زیادی، کُندی سرعت روایت را در آنها جبران کرده است.
۵۰۳.

خوانشی لاکانی از غمنامه رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد رستم اسفندیار گشتاسب لاکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۹ تعداد دانلود : ۶۹۰
روانکاوی فروید و به تبع آن نقد روانکاوی به دلیل وجود پاره ای از مشکلات اساسی و عمده از جمله فروکاست شدید و فردی شده این نظریه، مورد انتقاد بسیاری از روانشناسان و منتقدان قرار گرفت. فیلسوف و روانکاوِ پساساختارگرایِ فرانسوی، ژاک لاکان، با اصلاح این تناقض ها، رهیافت نوینی را نسبت به این یافته ی فروید، پیش روی همگان قرار داد و روانکاوی را از تنگنای محدود فردی به گستره اجتماع و نظم حاکم بر آن ارتقاء ببخشد. این جستار برآن است تا ضمن بیان نقش عمده پدر/قانون(و نه مادر) در هویت یابی سوژه، از گذرگاه این اندیشه ها، خوانشی متفاوت از متن باز و قابل تأویلِ غم نامه ی رستم و اسفندیار را به خوانندگان عرضه بدارد و به واسطه ی آن، تناقضات درونی و متوهم وار این پدر قانون گذار (که در این داستان گشتاسب نمود آن است) را درباره ی حس ربوده شدن لذتش، و انتقال این حس به سوژه/اسفندیار آشکار نماید تا در نهایت زوایای پنهان و علل اصلی به وجود آمدن این غم نامه را از دیدگاهی نو بررسی کند.
۵۰۵.

بررسی تطبیقی قصاید رضویّة ابن یمین و صاحب بن عبّاد با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صاحب بن عباد بینامتنیت ابن یمین امام رضا (ع) قصیدة رضویّه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۶۹۶
رویکرد بینامتنی یا ارجاعات میان متنی یکی از مباحث مهمّ و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر است. در این رویکرد، فرض بر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تأثیر آثار پیش از خود خلق شده اند. از این رو، هیچ اثر مستقلّی را نمی توان یافت که از این تأثیرپذیری و روابط بینامتنی متقابل برکنار بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی هستند، قصاید فراوانی است که در مدح و ستایش امام هشتم شیعیان به زبان فارسی و عربی به رشتة نظم درآمده اند. با نگاهی به این قصاید ملاحظه می شود؛ اشتراکات معنایی و لفظی بسیاری در آن ها وجود دارد؛ گویی هر یک از آن ها با توجّه به شعر قبل از خود سروده شده اند. در این جستار، کوشش شده است تا دو قصیدة رضویّه از ابن یمین به زبان فارسی و صاحب بن عبّاد به زبان عربی، بر اساس نظریّة بینامتنی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه، بیانگر این است که قصاید مدّنظر در دو حوزة محتوا و ساختار دارای اشتراکات زیادی است به گونه ای که می توان ادّعا کرد؛ در این دو متن، تعامل و روابط دیالکتیکی و به تعبیر باختین، منطق مکالمه، حکم فرما بوده است.
۵۰۶.

بینامتنیّت و معاصرسازی حماسه در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه دیگری باختین بینامتنیت مکالمه معاصرسازی نجدی ژنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۴ تعداد دانلود : ۹۹۷
. بر اساس نظریّات لوران ژنی، بینامتنیّتیکه در سطح لایه های سطحی متن باقی می ماند، چندان قابل اعتنا نیست و برخلاف آن، نوعی دیگر از بینامتنیّت وجود دارد که به ژرفنای ساختاری و مضمونی متن نفوذ می کند. علاوه بر این، میخائیل باختین در مقام دفاع از ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی فاخر، این نوع ادبی را با حماسه مقایسه می کند. به عقیدة او، حماسه بازتاب واقعیّتی مربوط به گذشته مطلق بوده که فارغ از هر گونه تطوّر و تحوّل است، امّا رمان بر مبنای اصل صیرورت، واقعیّتی به انجام نرسیده را پیش روی نخستین بار ژولیا کریستوا با تکیه بر آرای باختین اصطلاح «بینامتنیّت» را مطرح کرد. او مناسبات بینامتنی را موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود و متصلّب دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان نظیر رولان بارت، بسیاری از مفاهیم و مبانی مرتبط با مفهوم گفتگومندی و بینامتنیّت را بسط دادند. سرانجام، نسل دوم نظریّه پردازان بینامتنیّت نظیر لوران ژنی و میکائیل ریفاتر، به شکل جدّی به کاربستِ نظریّه بینامتنیّت به متون ادبی پرداختندخواننده قرار می دهد. در نوشتار حاضر، داستان کوتاه «شب سهراب کشان» از مجموعة «یوزپلنگانی که با من دویده اند»، نوشتة بیژن نجدی را برای کاربست تلفیقی این دو نظریّه برگزیده ایم و در پی پاسخگویی به این پرسش ها هستیم که آیا داستان نجدی توانسته با استفاده از مناسبات بینامتنی به بازسازی گذشتة حماسی در متنی از زمان معاصر بپردازد؟ نیز آیا این داستان را می توان به مثابة انتقادی جدّی از فضای تک صدایی در ادبیّات به شمار آورد؟
۵۰۸.

روانشناسی اسطوره و داستان؛ رویکردی نوین در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان اسطوره فروید یونگ نقد روانشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۵۱
هدف این مقاله، معرّفی رویکردی تازه در مطالعات نقدی متن است که در حوزه قصّه های پریان، روایت های عامیانه، بسیاری از افسانه ها و داستان های اسطوره ای کارآمد است. رویکرد روانشناسی اسطوره، به کارگیری نظریّه های نوین روانشناسی در این روایت ها برای تبیین خاستگاه های روانی پدیدآورندگان است. رؤیاها و قصّه ها نیز، چنان که روانکاوان جدید اذعان می کنند، مانند اسطوره با ناخودآگاه آدمی سر و کار دارند و محتوای ناخودآگاه را نمایان می سازند. فرض بنیادی فروید این است که بخش عمدة رفتار، ریشه در فرایندهای ناهشیار دارد. از این رو، وی داستان ها و اسطوره ها را ساحتی برای اتّحاد بخش های سه گانة روان تصوّر می نماید. این اندیشه پس از فروید در آراء شاگردان او همچون «برونو بتلهایم»، «اتو رانک» و «کارل آبراهام» بسط و پرورش پیدا می کند. «کارل گوستاو یونگ» و به تبع او، پیروانش نیز با توجّه به اهمیّت ناخودآگاه جمعی، ماهیّت داستان های اسطوره ای را در قالب سفری مجسّم می سازند که در اغلب موارد، ابعادی روا نشناسانه و نمادین دارد و به قصد آشنایی قهرمان با روان ناخودآگاه او صورت می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجّه به دستاوردهای روانشناسی فروید و شاگردانش، اصول روانشناسی تحلیلی یونگ و هم اندیشان او و نیز با توجّه به مرکزیّت صُوَر مثالی و ضمیر ناخودآگاه جمعی، بسیاری از داستان های اساطیری، قصّه های پریان و روایت های عامیانه، ظرفیّت تأویل پذیری روانشناختی قابل توجّهی در راستای کشف اسرار ناخودآگاه دارند.
۵۰۹.

الگوهای روایی در حکایت های تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر ساختار الگوی روایی حکایت های تعلیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۰ تعداد دانلود : ۷۵۹
بررسی ساختار متون ادبی، راهی است برای درک شیوه های ایجاد و انتقال معنا در این متون. حکایت های تعلیمی از پرکاربردترین انواع روایی در متون داستانی کهن فارسی هستند که مهم ترین رسالت آنها انتقال پیام و ترغیب مخاطب بوده است. به نظر می رسد، نویسندگان متون تعلیمی، حکایت ها را با توجه به ساختارهایی منطبق بر اهداف غایی خود مورد استفاده قرار می داده اند. در این مقاله به بررسی و معرفی ساختارها و الگوهای روایی مورد استفاده در حکایت های تعلیمی فارسی پرداخته شده است.. پرکاربردترین الگوهای روایی این متون عبارتند از: نخست، الگوی سرپیچی کنش گر از قانون و مجازات شدن وی (مجازات کلامی یا کنشی)؛ و دوم، الگوی پایبندی کنش گر به قانون و پاداش گرفتن وی. این الگوها افزون بر اینکه ژرف ساختی برای بسیاری از حکایت های تعلیمی هستند، الگویی برای تفسیر و خوانش راوی نیز محسوب می شوند؛ چنانکه راوی برای تفسیر حکایت، آن را به صورت خطی داستانی منطبق بر یکی از همین دو الگو در نظر می گیرد. این مقاله، با استفاده از نتایج بررسی های ساختاری در تحلیل تفسیر حکایت های تعلیمی، در پی آشکارسازی الگوهای حاکم بر فهم حکایت های تعلیمی است. در نوشتار حاضر، نقش این الگوها در انتقال و شکل گیریِ مفاهیم و وجه غالب متون تعلیمی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
۵۱۰.

واکاوی جلوه های فرودست پسااستعماری در رمان جای خالی سلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ نقد پسااستعماری فرودست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۷۱
رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی از آثار برجسته ادبیات معاصر فارسی است که پیامدهای نظام استعمارزده زمان روایت داستان در قالب سازکارهای داستان پردازی آن آشکارا بازتاب یافته است. بُعد اجتماعی و اقتصادی استعمار و سلطه گری که بار اصلی عواقب منفعت طلبی و سودجویی آن بر دوش فرودستان به حاشیه رانده شده است متأثر از بافت اجتماعی برون متنی اثر مبنای روایی رمان را شکل داده است. نقد پسااستعماری از حوزه پژوهش های میان رشته ای است که دورنمای کلی دیدگاه های آن به نظریه پردازی انتقادیِ مربوط به نفوذ استعمار و رهیافت استعمارزدایانه اختصاص دارد. مطالعات فرودستان از شاخه های نظری رویکرد پسااستعماری، به بازاندیشی اجتماع و متون با هدف فاعلیت بخشی به گونه های مختلف اقشار فرودست توجه دارد. این مقاله تلاش دارد روش دولت آبادی در خلق نظام پسااستعماری در گفتمان ادبی، زمینه های سلطه گری، جلوه های فرودست، واکنش شخصیّت ها و پیامدهای عمده استعمار پنهان را در رمان جای خالی سلوچ مورد تحلیل قرار دهد. این بررسی نشان می دهد که دولت آبادی با نگرش استعمارزدایانه و روش واسازانه به بازتاب دادن انتقادی بحران های ناشی از سلطه غیرمستقیم بیگانه در ساختارهای نوظهورِ تقلیدی و وارداتی کشاورزی و اقتصادی در قالب استعاره ماشین، ابزار و روش هایی نامأنوس و نفوذ مخرب آنها به عنوان علل بنیادین فروپاشی نظام روستایی پرداخته است. او با روایتی انتقادی و دیدی متفاوت امکانی برای برجسته ساختن فرودست بومی در داستان فراهم آورده است.
۵۱۱.

نظم و کارکرد گفتمان فلسفه ستیزانه خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هژمونی فلسفه ستیزی قصاید خاقانی نظم گفتمانی رسانه شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۴۵
ادبیات در مقام رسانه، حاوی قدرتی غیرمستقیم و هژمونیک است. این ویژگی در همه انواع ادبی ملل وجود دارد. منتهی شدت و ضعف تأثیرگذاری به اقتضای عواملی همچون دوره، موضوع و ژانر متفاوت است. یکی از موضوعاتی که در اشعار اغلب شاعران کلاسیک فارسی نمود یافته و تأثیر بسزایی بر مخاطبان، و بر جریان فکری ایرانیان گذاشته است، بحث های کلامی مبنی بر عقل ستیزی به صورت خاص و فلسفه گریزی یا فلسفه ستیزی در معنای عام آن است. از میان اشعار شاعران کلاسیک فارسی یکی از قصاید خاقانی با مطلعِ «چشم بر پرده امل منهید/ جرم بر کرده ازل منهید» در فلسفه ستیزی جایگاه ویژه ای دارد. در این نوشتار پس از معرفی نظم گفتمانی قصیده مذکور، هژمونی برآمده از آن نظم گفتمانی، در دو سطح «دلالت های معنایی» و «جنبه فنی رسانه» در درک شیوه های اعمال قدرت هژمونیک و درنهایت آسیب شناسی آنها بررسی شده است. اساس تبیین نظم گفتمانی و هژمونی برآمده از دلالت های سطح معنایی، برخی از مفاهیم نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «لاکلاو» و «موفه»، و مبنای بررسی کارکرد هژمونیک شعر در سطحِ فنی رسانه، سخنان «جان ب. تامپسون» است
۵۱۲.

متناقض نمای «ناطقِ اَخرس» مولانا و تأثیر هرمنوتیکی آن بر کثرت آفرینندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک مولانا آگوستین ناطق اَخرس بحر معانی کلمه درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
عرفایی که سکوت را یگانه راه «گفتن» از خدا می دانند، بیشترین سخن عرفانی را گفته اند. مولانا از «پرگفتارترین خموشان» در پاسخ به چرایی این عملکرد، کثرت آفرینش را ثمره «گفتن» از بحر معنا می داند. بحری که شرط ورودش خموشی است و پس از وصل هم، مقایسه فهم بسیط و پیشامفهومی بحر در مقابل برونداد نارسای زبانی، باعث حیرت و ادامه سکوت است؛ اما «ماهیان» بحر به «ناطقِ اَخرس» موصوف اند. گادامر با متافیزیک زدایی از «کلمه درونی» آگوستین (بحر معانی مولانا) جهان روایی هرمنوتیک را حاصل تقابل دو نطق می داند: نطق درونی که سراسر موضوع یا اسکلتِ خالیِ اندیشه است و نطق بیرونی، که گفتاری است همواره عقب مانده از «قصد» درونی؛ جبران این عقب ماندگی، جستجوی دائم کلمه مناسب (تفکّر) و گفتگوهای گونه گون برای بیان حداکثری ما فی الضمیر (پرکردن اسکلت خالی اندیشه) و حاصل آن خصوصاً در امور «بی تصویر» و «رازآلود» عرفانی، تصویرگری، تمثیل آوری و شرح و بسط کلام و درنتیجه، کثرت آفرینش است
۵۱۳.

بررسی ساختار روایی خورشید و مهپاره براساس دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایت پراپ خویشکاری خورشید و مهپاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
خورشید و مهپاره اثر میرزا محمد سعید طبیب قمی از شاعران قرن یازدهم هجری قمری به عنوان یکی از منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که گاه داستان هایی از سنخ فولکلورند، قابلیت بررسی با بسیاری از نظریات تحلیلی فولکلور از جمله الگوی تحلیل ساختاری روایت پراپ را دارد. ضرورت تحقیق در اینست که آشنایی با ساخت یک اثر ناشناخته یا کمتر شناخته شده را به عنوان بخشی از ادب غنایی ما ممکن می سازد. الگوی پراپ در صدد بررسی عناصر اصلی سازنده قصه های عامیانه است که رهاورد آن استخراج 31 خویشکاری بنیادین در قصه های عامیانه روسی بوده است. در بررسی قصه حاضر که به شیوه ی تحلیل و توصیف متن، بر اساس الگوی مذکور انجام شده است این نتیجه ی کلی به دست آمد که این قصه اکثر خویشکاری های پراپ را با همان تعریف و توالی دارد به جز دو خویشکاری که در اغلب منظومه های غنایی فارسی معمولا دیده نمی شوند.
۵۱۴.

بررسی و تحلیل متون مهاجرت فارسی با رویکرد روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت گفتمان مهاجرت روایت شناسی پسااستعماری حاشیه ای بودن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسااستعماری
تعداد بازدید : ۲۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۳۰
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغه های مهاجران در سرزمین میزبان استفاده می کند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایت شناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایت شناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایت شناسی به نام روایت شناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرح شده در آن، گونه ای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه رانده شده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخن گفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته می شود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع ""مهاجرت"" در روایت خود، همه تلاش خود را برای به مرکزآوردن فرد به حاشیه رانده شده مهاجر، مطرح کردن خواست ها، علایق و روایت ویژه او به کار می بندد.
۵۱۵.

بازنمود هویت زنانه در مجموعه داستان حتی وقتی می خندیم فریبا وفی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف فریبا وفی حتی وقتی می خندیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۱۷
این مقاله کوشیده است تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف به بررسی مجموعه داستان های کوتاه فریبا وفی با عنوان حتی وقتی می خندیم بپردازد. در رویکرد فرکلاف یک متن در سه سطح مختلف بررسی می شود. این سه سطح عبارت اند از: 1. سطح توصیف که مبتنی بر تحلیل صوری، دستوری، واژگان، ضمایر، وجه افعال و قیود است. 2. سطح تفسیر که متن را براساس بافت موقعیت و عوامل بینامتنی تحلیل می کند. 3. سطح تبیین که به توضیح چرایی تولید متن و بررسی گفتمان غالب و ایدئولوژی و قدرت حاکم بر متن می پردازد. نگارنده پس از تحلیل متن داستان ها در هر سه سطح به نکات زیر دست یافته است: 1. توصیف ها و به کارگیری واژگان «زن» و «شوهر» و بسامد بالای وجه اخباری در افعال و قیود، نشان دهنده پایبندی نویسنده به حقیقت گزاره های داستان است؛ 2. کاربرد فراوان ضمیر «ما» مبین هم ذات پنداری نویسنده با همه زنان است. 3. در سطح تفسیر این مجموعه تحت تأثیر دیدگاه های فمینیستی نویسندگانی چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبووار به وضعیت موجود زندگی زنان معترض است. 4. در سطح تبیین روشن می شود که دنیای زنانه داستان ها به طرز معناداری وابسته به مردان و قدرت پدرسالار است. زنان داستان های کوتاه فریبا وفی گرچه در دنیای امروز زندگی می کنند و از نظر ظاهری از قیدوبندهای جامعه سنتی رها شده اند، درواقع ازنظر روحی و اجتماعی تحت سلطه مردان و سنت های مردسالارند، به طوری که هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است.
۵۱۶.

بررسی بن مایه های اساطیری در داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره داراب اسکندر داراب نامه طرسوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۹۵
داراب نامه طرسوسی از جمله قصه های عامیانه بلندی است که ظرفیت پژوهشی بالایی دارد؛ نقد نمادین و ظرفیت های رمزی آن، نقد اسطوره ای، نقد حماسی و نقد سوررئالیستی از جنبه های پژوهشی این داستان است که اهمیت آن را نشان می دهد. طرسوسی در این قصه با اقتباس از حماسه ملی ایران، نوعی حماسه تاریخی-دینیِ منثور به دست داده است. بی تردید نقش حماسه ها و شخصیت های حماسی ملی در این قصه، بسیار تأثیرگذار بوده است. اسکندر در این قصه کُنش هایی حماسی-پهلوانی همچون کنش های رستم، اسفندیار و سام(در سام نامه خواجو) دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است، درپی آنیم تا با بررسی بُن مایه های اساطیری و تاریخی این قصه، دریابیم که طرسوسی تا چه میزان با اساطیر ملی و فراملی آشنا بوده است و آیا می توان به تفکیک و دسته بندی انواع اساطیر و باورها پرداخت. پس از بررسی به این دسته بندی ها رسیدیم: اساطیر و باورهایی که منشأ ایرانی دارند، اساطیر و باورهایی که منشأ اسلامی دارند و اساطیر و باورهایی که منشأ سامی دارند.
۵۱۷.

گفتمان در داستان «مسجد مهمان کش» مثنوی با تکیه بر آرای «میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۴ تعداد دانلود : ۹۵۷
زبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زایش عناصر دیگری می شوند. از جمله این عناصر، مقولة «قدرت» است که به نوبة خود موجد برخی فرآیندهای دیگر مانند «تهدید»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» می شود. مولانا جلاالدین محمد بلخی، شاعر بنام قرن هفتم هجری، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمان های فرهنگی، سیاسی و عقیدتی عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلی این تحقیق، بررسی یک نمونه از داستان های مثنوی مولانا از دیدگاه تاریخ گرایی نوین و روشن کردن ویژگی و کارکردهای آن در محدودة تعریف جدیدی است که میشل فوکو - فیلسوف فرانسوی - از آن ارائه می دهد. گفتمان های بحث شده در این جُستار، نشان دهندة تکثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوی است. زبان نیز مانند ابزار قدرت در روابط شخصیت های داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این میان خرافه پرستی و خرافه بافی، پررنگ ترین گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان کش» به شمار می آید. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوی در دیاری به سر می برد که غبار تیرگی ها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حکایت رازآمیز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشکار کرده است.
۵۱۸.

بررسی و تحلیل منظومة مانلی نیمایوشیج براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیما سفر قهرمان کمپبل منظومة مانلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۷۰
جوزف کمپبل با توجه به شباهت های ساختاری اسطوره ها و قصه های کهن، الگویی واحد برای تمامی داستان ها ترسیم کرد. او در برایند نظریات خویش از نظریة کهن الگوی یونگ بهره جست و به تبیین الگوی پیشنهادی خود با عنوان «سفر قهرمان» پرداخت. این الگو، اگرچه به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحوّل می شود اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است و شامل مراحلی همچون: دعوت به سفر، گذر از آستانه، آزمون، پاداش و بازگشت است. منظومة مانلی نیما، به لحاظ پرداخت به لایه های ژرف اندیشه و روان انسان و با بهره گیری از نمادها، نمونه ای کامل از مراحل اسطوره ای سفر قهرمان را به تصویر می کشد. در این منظومه، مراحل الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل بی هیچ کم و کاستی اجرا می شود. مانلی، قهرمان این منظومه، در سیر و سلوک عرفانی و اجتماعی خود، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمون ها، با عشق همراه می شود و به شناختی تازه از جهان دست می یابد. نیما در آفرینش شخصیت مانلی، تجربه های زندگی شخصی خود را مد نظر داشته است؛ در واقع مشکلات و درگیری های ذهنی مانلی، همان دغدغه ها و مسائل روزمرة زندگی خود شاعر است
۵۱۹.

تحلیل چرایی تقابل گفتمان محمدرضا شفیعی کدکنی با یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفیعی کدکنی تحلیل گفتمان شعر حجم یدالله رؤیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۳ تعداد دانلود : ۷۴۸
در آثار مکتوب محمدرضا شفیعی کدکنی در باب شعر معاصر، همواره تقابلی واضح و روشن با جریان شعر حجم و به خصوص یدالله رؤیایی دیده می شود که این تقایل به شکل های مختلف نمود پیدا کرده است. از حذف عامدانة این جریان در بررسی های تکوینی گرفته تا طعن و کنایه به شعرهای یدالله رؤیایی و استفاده از استعاره های نیش دار در تحلیل های مرتبط با این جریان شعری. در این پژوهش پس از نشان دادن نمونه هایی از این تقابل، به این سؤال پرداخته شده است که دلیل این تقابل آگاهانه و همیشگی چه بوده است؟ و چرا شفیعی کدکنی این گونه در طول سالیان متوالی نقد و نظراتش درباب شعر معاصر را به گونه ای ارائه می کند که یکی از مصداق های بارزش رؤیایی و جریان شعر حجم است؟ در این تحقیق سه عامل اصلی ارائه شده که در ایجاد این موضع گیری نقش داشته است: 1- تفاوت دیدگاه شفیعی کدکنی با رؤیایی در زمینه های زیبایی شناسی شعری و هنری؛ 2- دیدگاه خاص شفیعی کدکنی نسبت به شاعرانی چون رؤیایی و پیروان آنها؛ 3- تفاوت ایدئولوژیک بین این دو (تعهدمدار و تعهدگریز).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان