فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خنده پدیده ای اجتماعی و همگانی است و در تئاتر‘ به گفته مولیر‘ گریاندن آسانتر از خنداندن است . به همین خاطر نویسندگان‘ برای سرگرم کردن و خنداندن حضار‘ به شیوه های مختلفی متوسل می شوند. خواننده یا تماشاگر با تضادها خود می گیرد‘ خود را با شخصیت ها همسان می پندارد وکوشش می کند برای هر نکته ناگفته یا بی معنا‘ مفهومی بیابد. در تئاتر معاصر سکوت جای کلام را می گیرد و پرگویی خلاء وجود را از نظرها پنهان می دارد. این تئاتر مرگ شخصیت و فقدان معنا را طلب می کند. لیکن خنده به منزله پاسخی است در برابر انکار وجود و به خاطر تاثیرات مثبت آن‘ انسان می تواند سلامت خود را بازیابد.
بررسی نقش اشیاء در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا
حوزههای تخصصی:
در نمایشنامه های معاصر‘ اشیاء دیگر یک زینت برای صحنه نیستند و بیانگر معانی مختلف می باشند که سزاوار تعمق است. اشیایی که در باز ی بازیگر بکار گرفته می شوند در اغلب مواردارتباط بصری و آنی با تماشاچی برقرار می کنند و علاوه بر این‘ قابلیت ایفای نقش های پیچیده تر را نیز دارند. در تئاتر‘ شخصیت ها برای پشت سر نهادن دشواری ها از وجود اشیاء حاضر در صحنه کمک می گیرند. همین اشیاء ممکن است در جایی دیگر واسطه شروع یا دگرگون سازی حادثه ای تازه گردند و یا فراتر رفته و همچون یک بازیگر با اراده خود عمل کنند و بدین ترتیب در جریان داستان‘ یا سرنوشت شخصیت ها تاثیر گذار باشند. در این مقاله‘ به بررسی چنین نقش هایی در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا پرداخته می شود. وی همانند معاصرینش‘ نگرانی خود را از غلبه اشیاء بر انسان قرن حاضر ابراز می دارد ولی با این حال خیال پردازی ها وطنز نویسنده است که جایگاه نخست را در آثارش بدست آورده است. وی با استفاده از اشیاء غیر منتظره و عجیب و غریب طنز را به صحنه می آورد. اما قصد نهایی وی بیشتر متعجب کردن مخاطبینش است تا بدین گونه در آنان نگرشی تازه به واقعیت را بر انگیزد.
برداشت تی. اس. الیوت از شعر آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"از نظر الیوت بسیارى از شاعران مفهوم آزادى در شعر آزاد را به درستى درک نکرده اند؟ به این معنا که در نظر این دسته از شاعران، تنها و مهم ترین ویژگى شعر آزاد، نبود قافیه، وزن، و یا دیگر عناصر انسجام بخش شعر سنتى است. این در حالى است که در نظر الیوت هیچ شعرى نمی تواند آزاد باشد، زیرا گرچه شعر آزاد از ادات متعارف شعر سنتى بى بهره است، اما، براى اجتناب از هم گسیختکى ناگزیر باید از تکنیک هایى جایگزینى همچون هم آوایی تکرار واژگان، و مکث سود جوید و هماهنگى و نظمى زیربنایى و کلى را به نمایش بگذارد. از ابن روست که سرودن شعر آزاد به هیچ وجه آسان تر از سرودن شعر قافیه دار و موزون نیست. آزادى شعر آزاد تنها به معناى آزادى در انتخاب قافیه، وزن، و یا زبان نثرگونه و محاوره اى است به عبارت دیگر، آزادى شعر آزاد به شاعر این اختیار را مى دهد که بنا به دلیلى موجه همچون تاکید بر معنا یا احساسى خاص و یا برانگیختن احساس خاص در نزد خواننده، شعرى را کاملا به زبان محاوره اى و یا حتى بخش هایی از شعر خود را قافیه دار ر موزون و بخش هایى دیگر را محاوره اى و نثرگونه بسراید. نتیجهء طبیعى این دگرگونى و تنوع، ساختارى ناهمگون و به ظاهر نامنظم است، که در نظر الیوت خود یکى از نقاط قوت شعر به شمار مى رود.
"
روش روایت با راوی شخصی
حوزههای تخصصی:
هر رویداد یا داستانى را مى توان به یکى از این سه روش بازگویى کرد: گونهء روایى گزارشگرانه (داناى کل) گونهء روایى با من راوى (اول شخص راوى) و، آخرین و جدیدترین روش، گونهء روایى با سوم شخص مفرد یا راوى شخصى. سه انگیزه باعث اهمیت و برترى رمان با ایستمان و وضعیت روایى شخصى شده است: خواست و تلاش نویسنده براى واقعى و بى طرف جلوه دادن داستان، نوآورى در فن روایت و سرانجام موضوع یا هشتهء تازه در ادبیات یعنى ضمیر آگاه و ضمیرناخودآگاه انسانى. نویسنده در این گونه روایی که موضوع این مقاله مى باشد، بجاى این که به عنوان داناى مطلق گزارشگرانه وارد پهنهء داستان بشود و یا به گونهء من راوى سخن بگوید، در پشت شخصیت هاى رمان پنهان شده، روایت مى کند. او رمان را به تصویربردارى و نگارگرى از دنیاى داستانى به خود وامى گذارد، یعنى شخصیت هاى داستان چنین برداشتى را به دست مى دهند، انگار آنها بالغ و مستقل از خالقشان باشند.
تلفیق شعر و موسیقی
بررسی مقوله الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"آنچه از بررسی کلی مبحث الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران بر می آید این است که اعم نویسندگان و شعرای این سرزمین، برجسته ترین عامل تاثیر گذار را بر گرفته از منابع فرا طبیعی فرض کرده اند. اما، در این بین، هستند ادبایی که صرف نظر از این ماخذ، سر چشمه های دیگری را نیز مد نظر قرار داده و بدان ها اشاره کرده اند. از زمره این نویسندگان می توان به نظامی گنجوی اشاره کرد. او در آثارش، به صراحت بر این نکته تاکید می ورزد که به سبب بر گرفتن الگو از پیشینیانش و همچنین استناد به رخدادهایی که بر زندگی شخصی اش، به نحوی مستقیم، تاثیر گذاشته است از ادبای پیشین متمایز است. این امر می تواند بیان گر این نکته باشد که خوانشی که از متن نظامی به عمل می آید می تواند خوانشی مدرن و مبتنی بر نظریه های نقد نو باشد.
در این مقاله تلاش می کنیم که با استناد به نظریه های خوانش ادبیات مدرن به مقوله منابع و سرچشمه های الهام ادبی در آثار این نویسنده بزرگ بپردازیم."
تاریخ و جامعه در مکافاتهای ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"برخلاف جریان غالب در شعر قرن نوزدهم که متاثر از فضای نامطلوب سیاسی- اجتماعی آن روزگار و سرخوردگی پی در پی نویسندگان‘ شدیداً درونگرا و گریزان از واقعیت های عصر خود بود‘ مجموعه اشعار مکافاتها با تعهدی کم نظیر در متن جامعه وارد شد وکژی های آن را نقادانه به تصویر کشید. ویکتور هوگو در ظاهر پیکان حملات خود را متوجه یک واقعه تلخ تاریخی یعنی کودتای ناپلئون سوم می نماید ولی با تاملی دقیق شعر او به مراتب عمیق تر جلوه می کند. مکافاتها در واقع ترسیم حرکت بشر از بدی به سمت نیکی و رهایی است. هوگو چون فیلسوفان تاریخ‘ حرکت و پیشروی تاریخ را معنا دار و جهتمند معرفی می کند و خود نیز با پیشگویی سقوط امپراطور که سرانجام نیز محقق شد‘ گواهی روشن و دلیلی بی بدیل بر مدعای خویش می آورد. بنابراین تاکید بر وقایع تاریخی و مخصوصاً سرنوشت محتوم ناپلئون سوم بیشتر بیان مصداق است و اثر یقیناً از نمونه ها فراتر می رود. در این میان نقش شاعر رهبری حرکت است اما نه با تیر و جوشن که با تیغ سخن‘ هوگو خود در مکافاتها به غایت و بی کم وکاست از تمام امکان کلام و اصناف بیان بهره می برد. مقاله حاضر با مطالعه چگونگی ارتباط اثر با واقعیتهای زمانه و نقش زبان و سخن شاعر‘ به نگرش فرازمانی هوگو می پردازد.
"
بررسی تطبیقی نمایشنامة نبرد هرمان اثر کلایست با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مقایسه محتوای نمایشنامه نبرد هرمان اثر کلایست، با منابع تاریخی، تاریخ نگاران بزرگی همچون تاسیتوس و هم چنین مقایسه آن با نمایشنامه تاریخی نبرد هرمان اثر کلوپشتوک این سؤال مطرح می شود که آیا کلایست محتوای وقایع نمایشنامه تاریخی اش را از آثار مورخانی همچون تاسیتوس اقتباس کرده است و یا این اثر تقلیدی از اثر کلوپشتوک است. با بررسی و مقایسه اجمالی روشن می شود که واقعیات تاریخی ترسیم شده در اثر کلایست در موارد بسیاری با منابع تاریخی تاسیتوس و هم چنین با اثر نبرد هرمان کلوپشتوک مطابقت ندارد. از آنجایی که هدف اصلی کلایست در این نمایشنامه مقایسه تجاوزات نظامی رومی ها به سرزمین ژرمن ها، با لشگرکشی های ناپلئون در اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپاست، همخوانی کامل اثرش با وقایع تاریخی برای او چندان مهم نبود. بنابراین او کوشید که وقایع تاریخی را طوری ترسیم کند که باعث قیام آلمان ها و اطریشی ها بر علیه تجاوزات ناپلئون شود و اثرش نشانگر ایده های سیاسی نویسنده باشد.
وابستگی و خویشاوندی: بررسی خانواده-ملت در دو رمان آیوانهو و آن اهل گیرستین اثر والتر اسکات (Affiliation and Filiation: The Nation-Family in Scott’s Ivanhoe and Anne of Geierstein)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کاربرد استعارة خانواده -به عنوان- ملت در دو رمان آیوانهو و آن گیرستین اثر سر والتر اسکات را مورد مطالعه قرار می دهد. با مطالعه دقیق متون در بافت تاریخی آنها و مقایسه با متون ادموند برک و ماریا اجوورث اهمیت این استعاره مشخص می شود. در نتیجه، می توان او را بین برک و اجوورث مشاهده کرد. و همچنین اصل نظراتش را در قومیت او که یک بریتانیایی غیرانگلیسی بود جستجو کرد. استفادة او از زوجهای پدر-پسر و پدر (نقش پدری)- دختر به او اجازه می دهد تا به بررسی موجودیت قومیت های چندوجهی بپردازد و همچنین وابستگیش را به دیدگاهی پدرسالارانه از تبار و خویشاوندی بیان کند. این درحالی است که او دورگه بودن از طریق ازدواج با زنان بیگانه را اجازه می دهد. با مقایسة روش استفاده او از استعاره در دو رمان خود، دیده می شود که نظر او از اجازه دادن به مردان تا دورگه باشند، به محدود کردن آن به زنان تغییر می کند. بنابراین اسکات خویشاوندی را به مردان و زنان نسبت می دهد، ولی فرزندخواندگی را به زنان محدود می کند.
اندیشة مرگ بهمثابة پایان همه چیز در آثار هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مرگ به مثابه پایان همه چیز، در آثار هدایت بسیار پر رنگ است. در واقع مرگ، هراس از آن و در عین حال افسون آن، به گونه ای اساسی به جهان هدایت شکل و سمت و سو می بخشند. بدون شک دلزدگی هدایت از زندگی و دل سپردن او به مرگی که البته هراس انگیز است، ریشه در عواملی مختلف دارد، از جمله بستر اجتماعی - فرهنگی که در آن نویسنده به کار نگارش مشغول بوده است. البته این موضوع در ماهیت نوشتار نیز قابل بررسی است. اما در مقاله حاضر بدون پرداختن به عوامل برون متنی، سعی کرده ایم ماهیت و نمود این ذهن مرگ اندیش را از خلال آثار او و به ویژه دو اثر اصلی اش یعنی زنده به گور و بوف کور بررسی کنیم. مرگی که وسوسه اش و در عین حال هراس از آن شخصیت ها و نیز خود نویسنده را در برزخی هولناک گرفتار کرده است.
جنایت و مکافات در نمایشنامة ملکه اثر جان وبستر
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس بیش از هر دوره دیگری با خشونت‘ جرم و تنبیه سر وکار دارد. در بیشتر نمایشنامه های این دوره‘ به ویژه نمایشنامه های مربوط به حکومت جیمز نخست(سال 1603 تا1625 میلادی) دو نوع مجرم وجود دارد. نوع نخست«حاکم ستمگر» است که عطش او برای قدرت او را به پیش می راند و دیگران را استثمار می کند. او همچنین توانایی این را دارد که رفتار رذیلانه اش را زیر ردای خوش نامی پنهان کند . مجرم نوع دوم «انتقام گیرنده» است . فردی که توسط «حاکم ستمگر» قربانی و استثمار شده است. Bosola شخصیت منفی نمایشنامه «دوشس مالفی» که در این گزارش به او پرداخته است ‘ فردی است که قربانی شده وفکر می کند از او به اندازه کافی سپاسگذاری نشده است. به عنوان یک انتقام گیرنده Bosola عدالت و قانون را خود اجرا می کند چرا که مرکز برقراری عدالت خود فاسد است. در روند انتقام گیری خود Bosola به یک ابلیس تبدیل می شود و هویت راستینش را از دست می دهد. او فکر میکند برای اینکه با سیستم فاسد مبارزه کند باید قسمتی از آن شود.
سیر تحول ساختاری قصه در سفری از شرق به غرب و مطالعة میدانی آن به روش پروپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیر باز قصه ها که به صورت سنت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند، بیانگر جهان بینی ها، نظام های اجرایی و اجتماعی بوده اند که در گذر از زبان ها، قرن ها، قاره ها و پیروی از فرهنگ های گوناگون دچار تغییراتی شده اند. با جمع آوری قصه ها از نقاط مختلف دنیا، از اقوامی با زبان ها و آداب و رسوم متفاوت، متوجه شباهت هایی میان آنها می شویم، بدین گونه که نه تنها تار و پود آنها یکی است، بلکه جایگاه عناصر داستانی نیز در همگی آنها یکسان است. این شباهت ها بیشتر اقوامی را در بر می گیرد که زبان آنها متعلق به خانواده زبان هندو اروپایی است و همگی از یک مبدأ حرکت خود را آغاز کرده اند. سفر کردن از خلال مکان و زمان برای جستجوی این قصه ها و نیز دست یافتن به معانی آنها از دیدگاه ساختاری، موجی است که از قرن بیستم در گستره علوم انسانی آغاز شد و رو به گسترش نهاد، هدف این مقاله را در بر می گیرد؛ بدین منظور روش کار پروپ، نخستین محقق در این زمینه مد نظر خواهد بود که بر روی چند قصه نمونه پیاده خواهد شد تا ببینیم آیا قصه های ایرانی نیز در چارچوب این روش می توانند قرار گیرند.
یوسف در کوه آرارات
حوزههای تخصصی:
شهر کوچک سلماس در شمال غرب ایران دراثر زلزله ویرانگر سال 1930 در قعر زمین فرو می رود. فقط یک نوجوان به نام یوسف در حومه آن باقی می ماند. یوسف در این پریشانی و تنهایی به یاد یک هم کلاسی صمیمی دوره کودکی به نام لوسیک می افتد که در یروان ارمنستان درهمان نزدیکی ها زندگی می کند. بی درنگ به کمک خودروهای باربری خود را به یروان می رساند و با شگفتی لوسیک را در حال آب دادن به گل ها می یابد. دوستی قدیمی با خوشحالی تمام تجدید می شود و به مرحله ای می رسد که یوسف به فکر ازدواج و زندگی مشترک با وی می افتد. ولی از آنجایی که لوسیک پیرو دین مسیح و ارمنی است و او یک مسلمان متدین‘ امکان چنین زندگی وجود ندارد. در چنین شرایطی پدر و مادر لوسیک با تصمیمی ناگهانی و برخلاف میل لوسیک‘ اورا به عقد شوهری ارمنی در می آورند. با چنین اتفاقی ‘ یوسف یکبار دیگر تنها می ماند و با ناراحتی و نگرانی به یاد از دست رفتگان و زمین لرزه می افتد. او تصمیم می گیرد به کوه آرارات برود‘ به قله آن صعود کند و با شوق و شور در کشتی نوح پناه بگیرد. او مسافت هایی از کوه را بالا می رود. ولی نمی تواند به قله آن دست یابد. درحالی که بسیار خسته و گرسنه شده ودیگر قدرت حرکت هم ندارد‘ در تاریکی کامل شب به زمین می افتد‘ لاله ای را که در راه چیده بود تا به کشتی ببرد‘ هنوز به دست دارد و لبخندی بر لب هایش نقش بسته‘ پاها را به نشانه پیروزی از هم باز می کند و در برابر عظمت بی پایان خداوند سرتعظیم فرود می آورد.
تحلیل کارکرد تنشی-زبانی«نور» و ابعاد معنایی آن در نظام گفتمانی شرق اندوه و حجم سبز سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، کارکرد نظام تنشی- زبانی «نور» در نظام گفتمانی شعر سهراب سپهری، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و تبیین کارکرد نظام تنشی، لایه های تنشی و ابعاد معنایی نور در زبان شعر سپهری با تکیه بر منظومه شرق اندوهو حجم سبزمی باشد. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام تنشی- زبانی نور منجر به تولید فرآیند زیبایی شناختی می گردد؟ همچنین چگونه این نظام، می تواند در فرآیند معناسازی ایفای نقش کند؟ در واقع هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهد چگونه نظام تنشی- زبانی نور، وضعیتی استحاله ای برای گفتمان رقم می زند و این فرآیند چگونه می تواند به استعلای نوری منجر گردد. بستر نظری تحقیق، الگوی تنشی مبتنی بر نظام نشانه شناسی پساگریماسیمی باشد. در نظام تنشی، لایه های فشاره ای و گستره ای در ارتباط و تعامل با هم نقش آفرینی می کنند و هم پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکله گفتمان را شکل می دهد. فرضیه ما این است که نظام گفتمانی نوری شعر سپهری از ساختار تنشی صعودی پیروی می کند و ساختار تنشی نزولی در خدمت ساختار صعودی قرار دارد. نظام تنشی- زبانی نور با دو کارکرد استحاله ای و استعلایی در گفتمان نقش آفرینی می کند و در نهایت با استعلای نوری، فرآیند زیبایی شناختی گفتمان تحقق پیدا می کند.
درجستجوی هویت خویش در جویندة طلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران هویت و جستجوی خویشتن خویش موضوعی است که از قرن شانزدهم یعنی از دورانی که اومانیسم انسان را از ماهیت خویش آگاه ساخت‘ مورد توجه نویسندگان فرانسوی قرار گرفته است. مسئله جستجوی هویت همواره با اسطوره "عصر طلایی" در هم آمیخته: این عصر بیانگر بهشت زمینی‘ دست نیافتنی و آرمانی است‘ جزیره ایست که نیک بختان در آن به دور از رنج کارها و پیکارها به سر می برند. ادبیات پایانی قرن بیستم نیز به نحوی مسئله جستجوی هویت را مورد توجه قرار داده: هر نویسنده به سبک خویش به آن پرداخته است. در میان سایر آثار داستانی این قرن‘ اثر ژان- ماری گوستاو لوکلزیو نیز به طرح موضوع جستجوی هویت در قهرمان داستان خویش که شباهت های فراوانی با نویسنده دارد پرداخته و نشان داده که این تلاش به کشف مهمی می انجامد: کشف عصر طلایی‘ یعنی تنها گنجی که می تواند تعامل و توازن میان انسان و طبیعت را به ارمغان آورد و بیگانگی او با جهان پیرامونش را از میان بردارد. بنابراین نویسنده مقاله تلاش می نماید تا نشان دهد که چگونه قهرمان اصلی داستان‘ به مانند سالکی‘ پس از پیمودهن سیر آیینی خود‘ به واسطه شناخت هویت خویش به جهانی آرمانی دست می یابد. به این ترتیب جوینده طلا ‘ در سیر کیمیایی خود‘ دگرگون و شیفته گنجی دیگر می شود: گنجی که تنها به واسطه دستیابی به عصر طلایی از طریق دستیابی به هویت خویش میسر میشود.
تعادل زیبایی شناختی در ترجمه رباعیات خیام با استفاده از نظریات زیبایی شناسی دریافت و استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون رویکردهای متفاوتی به مسئله تعادل در ترجمه پرداخته اند که در این میان می توان به «فرضیه شناختی ترجمه» مندلبلیت و نظریه «تعادل تجربیِ» تاباکوسکا اشاره کرد. مطالعه حاضر به بررسی تعادل زیبایی شناختی با استفاده از دو نظریه زیبایی شناسی دریافت آیزر و استعاره شناختی لیکاف و جانسون می پردازد تا بتوان الگویی تلفیقی از نظریات مندلبلیت و تاباکوسکا را با مؤلفه تعادل زیبایی شناختی ارائه داد. لذا دو رباعی از خیام و ترجمه آن ها از فیتزجرالد به شیوه هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک های معتبر تشخیص استعاره شناختی، داده ها استخراج و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که الگوهای فرهنگی در تولید و فهم استعارات مفهومی نقش اساسی دارند؛ بنابراین مترجم در ترجمه استعارات شناختی در برخورد با شرایط نگاشت متفاوت ناشی از تفاوت در الگوهای فرهنگی دو زبان، مفهوم پردازی را در نظام مفهومی خود تغییر داده است تا تعادل شناختی را برقرار سازد. همچنین در برخورد با شرایط نگاشت یکسان، مترجم تحت تأثیر الگوهای فرهنگی یکسان در دو فرهنگ، سعی کرده است تا مفهوم پردازی متن مبدأ را حفظ کند. نتایج همچنین نشان می دهد که با توجه به نظریات مذکور می توان تعادل زیبایی شناختی ترجمه را بررسی کرد و مؤلفه زیبایی شناسی را به الگوی تلفیقی مذکور اضافه کرد.
ترفندهای ضد ویکتوریایی درامنویسی شاو با نگاهی به اسلحه و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله تلاشی است برای توصیف اندیشه و تفکر استثنایی شاو در زمینه نمایشنامه و تلاش های وی برای زدودن گمان و پندار رمانتیک های دوره ویکتوریا. جهان بینی، ظرافت طبع و نگاه واقعگرایانه شاو، او را در ردیف نامداران ادبیات انگلستان، به ویژه در گونه نمایشنامه نویسی جای می دهد، وی گرچه جایگاه شایسته و شخصیت برجسته ای داشت، اما مواضع روشنفکرانه اش مانع ارتباط تنگاتنگ خوانندگانش با او بود. این مقاله با توضیح اهداف ساده شاو به عنوان یک نمایشنامه نویس، تلاش دارد تا پندارهای نادرست را درباره او بزداید. این مقاله همچنین در بردارنده نگاهی کوتاه بر «اسلحه و انسان» با وام گیری جملاتی از آن اثر است که بازتاب دهنده آرای فلسفی شاواند.