فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
ساختار تکیه و آهنگ زبان شمس تبریزی در مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه واژه برجستگی ای است که به یکی از هجاهای واژه داده می شود. تکیه، در زبان فارسی، با برخورداری از ابزار لازم (شدت، زیر و بمی) و جای گاه دستوری خاص، در جهت تبیین و تفهیم مطالب نقش دارد و در کنار آهنگ حاصل از برجستگی نمود خاص می یابد. آهنگ از تکیه جدا نیست. هر جا که تکیه هست ارتفاع صوت بیش تر می شود و در هیچ موردی یکی را جدای از آن دیگری نمی توان یافت. مقالات شمس تبریزی به عنوان مجموعه ای ارزنده از گفتارها و خطابه های شمس تبریزی دربردارنده مطالب گرانبهایی است که درک و تفهیم آن تا حدی با دشواری همراه است. نگارندگان به بررسی تکیه و آهنگ به عنوان ویژگی دستوری خاص گفتار و خطابه، که در سخنان شمس نمود بارزی دارد، پرداخته و نشان داده اند که توجه به این عامل سهولت درک و تفهیم مطالب این مجموعه باارزش را در پی دارد و نیز این امر نشان از آن دارد که شمس در مقالات، که مجموعه ای از سخنان خطابی و تعلیمی است، از تکیه و آهنگ به عنوان عوامل آوایی سخن، به منظور تأثیر بر مخاطب، به نحو احسن بهره برده است.
فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری و ثبت داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد و با سواد از زن و مرد در سنین بین 30 تا 80 سال در حدود 5 ساعت بهره گرفته شده است. از شمّ زبانی یکی از نگارندگان که گویشور بومی این گویش است و همچنین منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. داده ها در چارچوب نظریه واج شناسی زایشی تحلیل و بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی « IPA» آوانگاری شده اند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با بررسی داده ها انواع فرایندهای واجی همخوانی از قبیل همگونی، حذف، درج، تقویت، تضعیف و قلب مورد بررسی قرار گرفته اند. پر بسامدترین فرایندهای واجی همخوانی به ترتیب حذف، تضعیف و همگونی و کم بسامدترین آنها، درج، قلب و تقویت هستند.
بررسی پیکره بنیاد تأثیر عوامل نقشی در قلب نحوی کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در زبان فارسی: بررسی صوت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، فرایند واجی همگونی [3] همخوان با همخوان را در گفتار فارسی زبانان، به لحاظ صوت شناختی [4] بررسی کرده ایم. در این راستا، تحلیل صوت شناختی در حوزه های شدت [5] صوت، دیرش [6] ، سازه اول [7] ( F1 )، سازه دوم [8] ( F2 ) و سازه سوم [9] ( F3 ) آواهای هم جواری انجام شده است که در آن ها، فرایند همگونی اِعمال می شود. درباره همخوان های سایشی بدون سازه، بسامدهایی از نوفه همخوان سایشی اندازه گیری شده و بدین منظور، چهار گفته ضبط شده، به لحاظ صوت شناختی تجزیه و تحلیل شده است. این بررسی در آغاز، شامل تحلیل ویژگی های صوت شناختی هریک از آواهای مورد نظر در بافت غیرهمگون در مواضع آغازین [10] ، میان دو واکه [11] و نیز پایانی [12] است و سپس ویژگی های به دست آمده از آواهای مورد نظر، با ویژگی های صوت شناختی همان آواها در بافت همگونی مقایسه می شود. در این حالت، در مواردی که ارزش میانگین هر یک از مشخصه های صوت شناختی آوای همگون شده، به مشخصه های صوت شناختی آوای اثر گذار بر فرایند همگونی در بافت همگون نزدیک شود، آن متغیر خاص، در فرایند مورد نظر، نوعی همگونی ایجاد کرده است. نتایج تحلیل های این تحقیق نشان می دهد که در زیربنای فرایند واجی همگونی همخوان با همخوان در فارسی محاوره، نوعی همگونی صوت شناختی در متغیرهای فیزیکی شدت، دیرش، سازه اول، دوم، و سوم وجود دارد.
المشکل الدلالی عند الجبّی فی کتابه ""شرح غریب ألفاظ المدوّنة"" (مشکلات و مسائل معنی شناسی در کتاب "" شرح غریب ألفاظ المدوّنه"" جبّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلدار غفور حمدامین در این پژوهش، چالش ها و مسائل معنی شناسی در کتاب شرح غریب ألفاظ المدوّنه، نوشته جبّی در اصطلاحات فقهی مذهب مالکی مورد نقد وبررسی قرار گرفته است. این مقاله از مقدمه، پیش درآمد، سه مبحث و یک نتیجه گیری کلی تشکیل شده است. در پیش درآمد این تحقیق، به بیان مسائل معنی شناسی، چه از جنبه زبانی و چه از نظر اصطلاحی پرداخت شده، و کتاب المدوّنه در فقه مالکی مورد تعریف و شناسایی قرار گرفته است. مبحث اول پژوهش به زندگی نامه جبّی و شخصیت و روش علمی وی در کتاب مذکور، اختصاص داده شده است. در مبحث دوم نحوه بینش فکری جبّی در قضایا و مسائل معنی شناسی بیان شده است. و در مبحث سوم ناهنجاری ها و مسائل و مشکلات اصطلاحی معنایی جبّی مورد مداقّه و کاوش قرار گرفته، پدیده های زبانی اصطلاحی کتاب وی تجزیه و تحلیل شده است. و در پایان، مهمترین نتایج تحقیق بیان شده است. در این مقاله تلاش شده پیوندهای پژوهش های زبانی و فقهی شناسانده شود. نیز سعی شده است تا روش مندی جبّی و متدلوژی وی در نقد و بررسی واژه های غریب (نا آشنا)، چه در معنا شناسی فرهنگ واره خود، و چه در اصطلاح های فقهی خویش، بیان شود. در حقیقت می توان گفت که جبّی در کتاب دردانه خود گنجینه ای از معانی و دلالت های لغوی پر باری اندوخته است که نشانگر ژرف نگری وی در مسائل معنا شناسی است. و نیز بیانگر آشنایی عمیق و دقیق وی با زمینه های زبانی اصطلاحی دوره خود بوده است. علاوه بر این، کتاب جبّی حاوی انبوهی از پدیده های زبانی است که مورد تجزیه و تحلیل معنا شناسانه و مو شکافانه وی قرار گرفته است؛ و در نتیجه می توان آن را به عنوان یک گنجینه زبان شناسی که روشنگر حضور ریشه های فرهنگ واره های لغوی تاریخی است، به شمار آورد.
زنان در دو دولت: تحلیلی گفتمانی از جایگاه زنان در دولت های دهه 80 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کارِ رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانواد ه محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
بررسی موردی کاهش آوایی در ارقام تلفنی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش از جمله فرایندهای آوایی است که برای سیستم های بازشناسی گفتار یک چالش محسوب می شود. ازجمله این موارد، کاهش ارقام تلفنی مانند ""دو-نه""، ""هفت-هشت"" و ""سه-صفر"" است. تجزیه و تحلیل آوایی سیگنال های تلفنی /sefr/-/se/ نشان می دهد که هر چند با حذف /r/ تمایز [sef]-[se] کاهش می یابد اما سرنخ های آکوستیکی باقی مانده در واکه /e/ ، همانند دیرش واکه و بسامد کانونی سازه های F2 و F3 ، تقابل واجی فوق را انتقال می دهند. استفاده از این سرنخ های آکوستیکی در بازشناسی گفتار، می تواند به بازیابی صورت های کاهش یافته کمک کند.
تحلیل وجه القایی زبان تصویری تبلیغات از دیدگاه کنشی و تنشی بر اساس رویکرد نشانه- معناشناختی (بررسی موردی: گفتمان تبلیغاتی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف گفتمان تبلیغاتی اعتمادسازی در هر بیننده یا خواننده جهت تشویق وی به خرید کالاست. این گفتمان، حاوی کارکردهای القایی مختلفی از جمله کارکردهای القایی کنشی و تنشی است. در کارکرد القایی کنشی، یک کنش منشأ القا می شود، در حالی که در کارکرد القایی تنشی نتیجه کنش، منشأ القاست. بنابراین، می توان ادعا کرد کارکردهای القایی تنشی در ادامه یک القای کنشی شکل می گیرند. از سوی دیگر، تبلیغات القایی کنشی و تنشی داخلی و خارجی شباهت هایی با یکدیگر دارند که به پیشینه ذهنی و دیدگاه فرهنگی سازندگان آنها مرتبط می شود. این مقاله بر آن است با مقایسه ابعاد مختلف کارکردهای کنشی و تنشی در تبلیغات داخلی و خارجی، از وجود ارتباط میان این دو کارکرد اطمینان یابد. بنابراین، هدف اصلی، تحلیل وجه القایی کنشی و تنشی نظام گفتمانی تبلیغات جهت مشخص نمودن رابطه بین این دو کارکرد زبانی در گفتمان مورد نظر است. بر این اساس، در تحقیق حاضر نمونه هایی از گونه های تبلیغاتی مربوط به بیلبوردها، مجلات و رسانه ها از سایت های اینترنتی استخراج و بر اساس کارکردهای گفتمانی کنشی و تنشی مطالعه شده اند.
بررسی تلفظ واکه شوا توسط فارسی زبانان: کاربرد آواشناسی آکوستیکی برای اهداف آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل صوت شناختیِ آواهای گفتار با اهداف مختلفی انجام می شود، که مقاصد آموزشی یکی از آنها است. در آموزش زبان دوم معمولاً گفته می شود که فراگیران، واکه های ناآشنای زبان دوم را مشابهِ نزدیک ترین واکه به زبان خودشان تلفظ می کنند. از آنجا که تلفظ در یادگیری زبان و ایجاد ارتباط مؤثر است، در این مقاله ویژگی های صوت شناختیِ تلفظ واکه ناآشنای [] انگلیسی آمریکایی توسط فراگیران فارسی زبان، بررسی شده است. به این منظور متغیرهای آکوستیکیِ سازه های اول، دوم و سوم در پاره گفتارِ ضبط شده، با معادلِ تلفظ آن توسط فرد بومیِ انگلیسی آمریکایی (AE)، در تلفظ دو واکه [] و [e] مقایسه شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که متغیر سازه اول و دوم در واکه []، در تلفظِ دو گروهِ گویشوران، اختلاف معنادار نشان داده است ولی سازه سومِ این واکه اختلاف معناداری نشان نمی دهد؛ در مورد هر سه سازه اول واکة [e]، اما، اختلاف معناداری گزارش شده است. درنهایت، در مواردی که اختلاف هریک از متغیرهای مذکور معنادار بوده است، بر اساس ملاحظات صوت شناختی، جهت بهبود تلفظ واکه های مورد نظر نزد فارسی زبانان، توصیه هایی آموزشی ارائه گردیده است.
ساخت های تعجبی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در زبانشناسی، بررسی ساختار و خصوصیات انواع جمله های موجود در زبان و تعیین تفاوت ها و شباهت های آن ها با یکدیگر است. هدف مقالة حاضر نیز پرداختن به جمله های تعجبی زبان فارسی ازدیدگاه زبانشناسی و ارائة دادههای جدیدی از زبان فارسی است که ضرورت توصیف این گونه جمله ها را توجیه می کند و اساس درک ماهیت جملههای تعجبی را وسعت می بخشد. در این تحقیق تلاش میشود تا در چارچوب رویکرد زانوتینی و پورتنر (2003) به این پرسشها پاسخ داده شود: الف. ساختار جمله های تعجبی در زبان فارسی چگونه است؟ ب. نقش معنایی و کاربردشناختی این گونه جمله ها چیست؟ ج. تفاوت این جمله ها با جمله های پرسشی خبری چیست؟ د. عنصر نفی در این ساختارها چه جایگاهی دارد؟ دادههای این تحقیق به شیوة پیکرهبنیاد گردآوری و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج حاکی از این است که در زبان فارسی، تعجبی های خبری و تعجبی های پرسش واژهای دو نوع اصلی جمله های تعجبی را تشکیل میدهند که تمایز میان آن ها با بررسی ویژگیهای معنایی، کاربردشناختی، آکوستیکی و نحوی این جمله ها و همچنین مقایسة رفتار آن ها در رابطه با فرایند منفیسازی و ساختهای مقایسهای امکان پذیر است.
بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی براساس مدل اجتماعی-معنایی فان لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان با واردکردن مفاهیم قدرت و ایدئولوژی به واکاوی روابط نابرابر قدرت و رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن ها می پردازد. در این پژوهش بر اساس مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی فان لیوون (2008) و از طریق تحلیل ﻣﺆلفه های گفتمان مدار در متن های مربوط به سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی، چگونگی بازنمایی کنشگران اجتماعی و ارجاع های به کاررفته در گفتمان سیاست خارجیِ او بررسی می شود، تا از این رهگذر نشان داده شود که چگونه این بازنمایی ها در راستای برجسته سازی و حاشیه رانی مفاهیم دل خواه و غیردل خواه به کارگرفته می شوند. نتایج نشان می دهد که بازنماییِ کنشگرانِ اجتماعی، در متن های سیاست خارجیِ شاه، با استفاده از ارجاع های مختلف و متناسب با هدف و قصدی که وی دنبال می کند، صورت می پذیرد. هویت های ""خودی"" غالباً به صورت مثبت و فعال بازنمایی می شوند، درحالی که هویت های ""دیگری"" به صورت منفی بازنمایی می شوند. همچنین نتایج نشان می دهد که شاه برای ارجاع به هویت های ""خودی"" بیشتر از ﻣﺆلفه پیونددهی و هویت دهی رابطه ای استفاده می کند و برای ارجاع به هویت های ""دیگری""ﻣﺆلفه ارزش گذاری را بیشتر به کار می گیرد.
وام واژه های روسی در زبان فارسی و فرهنگ بزرگ سخن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ بزرگ سخن پژوهشی به نسبت جدید در زمینة فرهنگ نویسی زبان فارسی به شمار می آید که ضمن بهره گیری از دستاوردهای فرهنگ های پیشین، دارای نوآوری های برجسته ای است. این فرهنگ ضمن استفاده از پیکرة زبانی در انتخاب واژه ها، به آوانویسی، ترکیبات واژه ها و ارائة مثال ها و شواهد مناسب پرداخته است. یکی از ویژ گی های این فرهنگ، ریشه یابی واژه ها به ویژه واژه های دخیل در زبان فارسی است که در میان آن ها نَود واژة روسی نیز دیده می شود. اما با بررسی دقیق، در شناسایی ریشة این واژه ها کاستی هایی مشاهده کردیم که در مقالة حاضر به آن می پردازیم. هم زمان با بررسی این گونه واژ ها در فرهنگ بزرگ سخن، موارد دیگری را نیز تحلیل می کنیم. در بعضی از وام واژه های روسی تغییرات معنایی و یا حوزة معنایی، در برخی از آن ها گاه تغییرات آوایی و در گروهی دیگر نیز تغییرات دستوری پدیده آمده است. وام واژه هایی نیز روسی انگاشته شده اند؛ ولی پس از بررسی مشخص شدند که آن ها واژ ه های اصیل فارسی بوده اند که به زبان روسی وارد شده و سپس با تغییرات آوایی به زبان فارسی بازگشته اند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی ارتباط فراگیری زبان دوم و هوش هیجانی با تکیه بر توانش کاربرد شناسی زبان بینابین (Emotional Intelligence and SLA: The Case of Interlanguage Pragmatic Competence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
وندِ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت واژه بست و جایگاه آن، به استناد منابع موجود، در زبان های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله جایگاه این عنصر در ساخت زبان فارسی مطالعه شده است. یه بر معیارهای پیشنهادی درمتونِ مورد اشاره، واژه بست ها به انواع وندِ گروهی و جایگاه دوم تقسیم شده بستِ جایگاه دوم، فارغ از مقولة پایة اتصال، مقید به حضور در این جایگاه است و وندِ گروهی همیشه در حاشیة گروه قرار می گیرد. توزیعِ متفاوتِ واژه بست ها به صورت پیوستاری نمایش داده می شود