فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۴۷ مورد.
برجسته سازی اخبار انرژی هسته ای ایران در بخش فارسی سایت های بی بی سی و صدای آمریکا
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
برنامه های هستهای جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین مباحث و مسایل در داخل ایران و در سطح بینالمللی است. از زمان مطرح شدن این برنامهها، کشورهای غربی و در راس آنها، ایالات متحده آمریکا واکنشهای مکرر و تندی را علیه این فعالیتها ابراز کردند؛ این کشورها ادعا میکنند که ایران در پس این فعالیتها احتمالاً قصد دسترسی به تسلیحات اتمی را دارد؛ ولی جمهوری اسلامی ایران بر این اعتقاد است که تمامی فعالیتهای هستهایش، صلحآمیز و در چارچوب تعهدات آژانس بین المللی انرژی اتمی است. این مقاله با روش تحلیل محتوا به ارزیابی چگونگی برجستهسازی اخبار انرژی هستهای ایران در بخش فارسی سایتهای صدای آمریکا و بیبیسی میپردازد. همچنین در این مقاله تفاوت دیدگاه رسانههای مذکور در خصوص فعالیتهای اتمی ایران، با در نظر گرفتن مفهوم دروازهبانی و نظریه برجستهسازی، طی سه سال (1385-1383) مورد تحلیل قرار میگیرد.
تبلیغات تجاری و فرهنگی در رادیو
حوزههای تخصصی:
رشد از طریق رادیو!؛ مطالعه ای در استفاده نوجوانان از رادیو در آلمان
حوزههای تخصصی:
توصیه های بازاریابی به شرکت های کوچک معماری
حوزههای تخصصی:
دروغ هزاره ها
رسانه ها و جنگ نرم
تشکیل اتحادیه مستقل کانون های تبلیغاتی در استان ها ضروری است
حوزههای تخصصی:
آگهی تبلیغاتی و از خود بیگانگی انسان ها
حوزههای تخصصی:
تحلیل روایت در آگهی های داستانی تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانه ای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. در میان این تمهیدات، روایت و روایت گری عامل مهمی در صورت بندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهی های تلویزیونی، از ویژگی ها و عناصر یک داستان کوتاه بهره می گیرد. حوزه های روایت شناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات تلویزیون و ارتباطات، در سامان یافتن هدفمندِ واحدهای متنی این نوع آگهی ها دخالت می کنند و از سویی دیگر به همراه رمزگان فرهنگی، مجرای ارتباط متن با جهان خارج از آن به شمار می روند. نقطة آغاز پژوهش، بر اساس تمایز نظری میان روایت و داستان، تفکیک میان «آگهی های داستانی» از آگهی هایی است که ساختار داستانی بر روایت آنها غالب نیست. در وهله نخست، با بررسی پهنانگر، آگهی های داستانی مورد مطالعه از منظر ساختار روایت به چهار دستة مختلف تقسیم شده است. کنشگران دخیل در این آگهی ها نیز بر اساس نحوة ارتباط با کالاها و موضوعات مورد تبلیغ، به چهار نوعِ کلی دسته بندی شده اند. در نهایت، با اتخاذ رویکردهای نشانه شناسی و تحلیل گفتمان انتقادی، مطالعة عمقی نمونه ها نشان می دهد قطب بندی اشخاصِ داستانی در این متون بر «مصرف» یا «اطلاعِ» آنها از ویژگی های کالاها و خدمات مبتنی است و این آگهی ها به دلیل ماهیت متنی خود، امکان خوانش هایی متفاوت و گاه متضاد با خوانش آرمانی و رسمی را فراهم می سازند.