فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۱ مورد.
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
133 - 158
حوزههای تخصصی:
«دیپلماسی عمومی برای کودکان» یا «دیپلماسی کودکان»، اقدامات و برنامه های دیپلماسی عمومی است که با هدف اثرگذاری بر روی کودکان طراحی و اجرا می شوند. بخشی از اهمیت دیپلماسی کودکان از جهت اثرات بلندمدت و عمیق آن است. تصورات و دیدگاه های اولیه از هر کشور، دولت و یا ملت که در ذهن کودکان دیگر کشورها ایجاد شود، مقدمه لازم برای برنامه ریزی های بعدی به منظور تغییرات بیشتر و یا جذب افکار عمومی و حتی نخبگان آن کشور را فراهم می سازد و بدین ترتیب دیپلماسی عمومی برای کودکان می تواند به عنوان زمینه و مقدمه ای در سایر روش ها و شیوه های دیپلماسی عمومی نیز مدنظر قرار گیرد. یکی از نمونه های قابل توجه در این عرصه شرکت والت دیزنی و اقدامات آن در جهت دیپلماسی عمومی آمریکا است. به این منظور نحوه بازنمایی اصول و ارزش های آمریکایی در پویانمایی های ساخت این شرکت با استفاده از روش نشانه شناسی بارت با تحلیل نظام نشانه شناختی ثانویه در این مقاله بررسی شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به تعریف ارائه شده از دیپلماسی عمومی برای کودکان، پویانمایی هایی که به موضوع مقاله نزدیک تر بودند (داستان اسباب بازی سه ، زوتوپیا و شش قهرمان بزرگ) مورد تحلیل قرار گرفت. توجه ویژه به موضوع سبک زندگی یکی از محوری ترین موضوعاتی بود که در بازنمایی دیزنی از آمریکا بیشتر مورداستفاده قرارگرفته است. به عبارت دیگر، بازنمایی سبک زندگی آمریکایی اصلی ترین موضوع بازنمایی شده در پویانمایی های موردبررسی بود.
سیاست سرگرمی در شبکه ماهواره ای «من و تو» تحلیل گفتمان انتقادی پنج فیلم مستند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست سرگرمی را می توان نوع جدیدی از ارتباطات سیاسی به شمار آورد که در قالب هایی مانند طنز سیاسی، فیلم مستند و نمایش تلویزیونی نمود می یابد. در این مقاله، به تحلیل نمونه هایی از سیاست - سرگرمی در شبکه ماهواره ای «من و تو» پرداخته ایم. بدین منظور، پنج فیلم مستند این شبکه («از تهران تا قاهره»، «37 روز»، «رضاشاه»، «هرگز نخواب کوروش» و «آدرس: بهارستان») که به موضوعات انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران و رژیم پهلوی پرداخته اند را انتخاب کردیم. تحلیل گفتمان انتقادی این مستندها نشان داد که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به عنوان «دیگریِ» رژیم پهلوی تصویر شده است. امام خمینی (ره) به عنوان «دیگریِ» شاه پهلوی و طرفداران شاه و رژیم پهلوی و طرفداران امام (نیروهای انقلابی) نیز با عناصر گفتمانی کاملاً متفاوتی معرفی و تصویر شده اند. در این مستندها، رژیم پهلوی و شاه به عنوان «ما» (جبهه خودی) و انقلاب، امام و نظام جمهوری اسلامی به عنوان «آنها» (جبهه دشمن) تعریف شده است. شاه، میراث دار هخامنشیان و کوروش خوانده شده و از این طریق، رژیم پهلوی، طبیعی جلوه داده شده است. در مقابل، انقلاب اسلامی، نتیجه دخالت بیگانگان و ابرقدرت های جهانی خوانده شده است. تاریخ سیاسی - اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز، به کشمکش و درگیری انقلابیون بر سر قدرت و تلاش برای از میان بردن مخالف فرو کاسته شده و بر نبود آزادی و تحمل مخالف در نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید شده است. در بعضی از این مستندها، به صراحت در مورد آینده ایران گفت وگو و مخاطب به تلاش برای بازگرداندن رژیم پهلوی تشویق می شود. بنابراین، تحلیل گفتمان انتقادی این فیلم ها نشان داد که شبکه من و تو، در تلاش برای ترویج و هژمونیک ساختن گفتمان رژیم پهلوی و سلطنت طلبان و بدین ترتیب، بخشی از پروژه جنگ نرم رسانه ای با جمهوری اسلامی ایران است.
چگونگی بازنمایی بدن در گفتمان های لذت و خوشایندی، سلامت و منزلت در آگهی های بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
134 - 156
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمان های بدن در آگهی های بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقه بندی متون برآمده از آگهی ها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی به صورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. به نحوی که با بهره گیری از قابلیت های روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعه شناسی تفسیری، سه گفتمان «لذت و خوشایندی»، «سلامت» و «منزلتِ» بدن، در تبلیغات بازنمایی شده است. در گفتمان لذت و خوشایندی، «حس و حال خوب»، در گفتمان سلامت، «عافیت جسم» و در گفتمان منزلتِ بدن، «شأن برتر یا پرستیژ» به عنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان تبلیغات بازرگانی در حوزه بدن، مشخص گردید این گفتمان ها تحت گفتمان بزرگ تر «جسمی یا بیولوژیکی» برساخت می شود و دال مرکزی مجموع این گفتمان ها «انسان مصرفی» است. برحسب نتایج به نظر می رسد، هر یک از گفتمان ها متأثر از خاستگاه های متنوع و نظریه هایی هستند؛ که متناسب با سیاست های حاکم بر رسانه ظهور یافته اند.
شناسایی مؤلفه های کلیدی و پیشران های سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
163 - 189
حوزههای تخصصی:
آینده، برآیند و حاصل بر همکنش مؤلفه های بسیار زیاد در سیستمی پیچیده و پویاست. گام نخست برای شناسایی تصاویر آینده، شناخت سیستم مورد مطالعه است. منظور از شناخت سیستم مورد مطالعه، مشخص کردن مؤلفه های اثرگذار و اثرپذیر در سیستم و تعیین وزن و جایگاه احتمالی هر مؤلفه در ساخت واقعیت های بدیل آینده است. در این پژوهش 86 مؤلفه اثرگذار از طریق مرور منابع و مصاحبه با صاحب نظران استخراج شد. سپس با رجوع به پنل خبرگی، 34 مؤلفه مهم تر (دارای اثرگذاری بیشتر بر آینده های صنعت سرگرمی در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران) شناسایی شد؛ پس از آن در یک فرایند دلفی دومرحله ای 16 عامل کلیدی (دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت در خصوص موضوع پژوهش) احصاء گردید و سرانجام ضمن تحلیل تأثیرات متقابل میان عوامل، 6 نیروی پیشران سازنده بدیل های احتمالی آینده این صنعت در بستر سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق اجماع خبرگان، تعیین شد. این پیشران ها عبارتند از: «رقابت و تنوع رسانه ای»، «سطح رفاه اقتصادی مردم (مخاطبان)»، «توسعه فناوری های همگرا و تعاملی»، «توان تأمین مالی سیمای ملی»، «روند توسعه صنعت سرگرمی در ایران و جهان» و «فرهنگ سیاسی حاکم بر کشور». همچنین، نقشه اثرگذاری و اثرپذیری مؤلفه های کلیدی و نیز شدت ارتباطات میان آنها با بهره گیری از نرم افزار میک مک تحلیل و بازشکافی شده است.
راهکارهای مقابله با موانع کاربرد زبان های محلی و شکل گیری هویت قومی در شبکه های استانی صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هویت های قومی و نسبت آن با هویت ملی یکی از مسائل اساسی در کشورهای چند قومیتی به شمار می آید که می تواند بر روی همبستگی و انسجام ملی در این کشورها تاثیر بگذارد. حفظ و ترویج عناصر فرهنگی اقوام مختلف کشور از مهمترین اهداف راه اندازی شبکه های استانی صداوسیما بوده است. با وجود این، کاربرد گونه های زبانی بومی در این شبکه ها همواره با موانعی روبرو بوده که افزایش دانش برنامه سازان و بهره گیری از رهنمودهای آنها بی تردید در رفع آنها بسیار مؤثر خواهد بود. هدف کلی این پژوهش، شناخت دیدگاه ها و راهکارهای پیشنهادی زبان شناسان در مورد کاربرد زبان محلی در برنامه های شبکه استانی مازندران است. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی با رویکردی کیفی است که به روش مصاحبه عمیق و با استفاده از نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. به موجب یافته های پژوهش، به طور کلی تأسیس نهادی که متولی تمام امور مربوط به فرهنگ و زبان مازندرانی ازجمله برنامه ریزی زبانی، تعیین گونه زبانی مشترک و صورت نوشتاری مربوط به آن باشد، اصلی ترین راه حل مشکلات موجود است. به اعتقاد صاحب نظران، در سطح شبکه استانی نیز افزایش آگاهی برنامه سازان، استفاده هوشمندانه و حرفه ای از ظرفیت های کم نظیر زبان محلی در برنامه های طنز، کاربرد سطوح متعالی تر طنز (طنز موقعیت) و اتخاذ گونه زبانی مشترک ضمن احترام به همه تنوعات گویشی موجود و انعکاس آنها در برنامه ها، تدابیر رسانه ای مؤثری برای حفظ زبان محلی، افزایش نگرش مثبت زبانی و رضایت مخاطبان از شبکه مازندران خواهد بود.
واکاوی نظام إرتقاء کیفیت در فعالیت ها و تولیدات رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
117-149
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتکاء به مبانی و قواعد «نظام ارتقای کیفیت» و با نگاهی به فعالیت ها و تولیدات در سپهر رسانه ای کشور؛ فرایند و چالش های این حوزه بررسی و تحلیل شده و بر شناسایی شبکة مسائل اصلی موجود در مراحل ایده پردازی، طراحی، تولید و انتشار آثار و محصولات رسانه ای، تأکید شده است. هدف این تحقیق؛ واکاوی نقش و عملکرد نظام ارتقای کیفیت در حوزة فعالیت ها و تولیدات رسانه ای کشور بوده و رفع چالش های اساسی این حوزه و سازوکارهای بهبود آن، استخراج و توصیه شده است. این تحقیق با روش پژوهش «مطالعة موردی» که از راهبردهای کیفی مورد استفاده در مطالعات مدیریت و نظام ها می باشد، با بهره گیری از ابزار مصاحبه برای بررسی عمیق شرایط خاص «فعالیت های رسانه ای» و بایسته های «نظام ارتقای کیفیت» سامان یافته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ روابط و فرایند فعالیت های رسانه ای، روابطی است که هنوز هم در عرصه هایی به طور مشخص و معناداری بر پایة استقلال فرهنگی استوار نیست و در این میان رعایت نظام مند فرایند ارتقای کیفیت «فعالیت ها و تولیدات رسانه ای» نقش عمده و زیربنایی در تعالی فرهنگی کشور خواهد داشت.
الگوی مطلوب تولید و پخش آگهی های بازرگانی در شبکه های رادیویی مراکز استان ها (مطالعه موردی: صدای خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تبلیغات»، رایج ترین و پرکاربردترین شیوه معرفی محصولات و خدمات به بازار است. از طرفی، رادیو نیز از دیرباز جزء مهم ترین و دردسترس ترین ابزارهای رسانه ای برای تبلیغات بازرگانی به شمار می رفته است. در این پژوهش، بر آنیم تا با بررسی دقیق آگهی های بازرگانی درشبکه های رادیویی مراکز استانی، وضعیت مطلوب و موجود آن ها را با هم مقایسه کنیم. برای این منظور در ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، مجموعه مقررات و ضوابط تولید و پخش آگهی ها در سازمان صدا سیما جمع آوری، سپس با استفاده از تکنیک «تحلیل مضمون» الگوی مطلوب پخش استخراج شد. همچنین با استفاده از روش «تحلیل محتوای کیفی»، آگهی های بازرگانی رادیوی مرکز استان هرمزگان (صدای خلیج فارس) با الگوی مطلوب به دست آمده در بخش ابتدایی پژوهش، مطابقت داده شده و این نتیجه بدست آمد که بسیاری از شاخص های محتوایی و ساختاری، در تولید و پخش رادیوصدای خلیج فارس رعایت نمی شود. درپایان، الگویی دو بخشی شامل شاخص های محتوایی و شاخص های ساختاری استخراج شد. شاخص های محتوایی این پژوهش شامل: شاخص های نظارت و ارزیابی اداره کل بازرگانی صدا و سیما و کارشناسان رسانه و تبلیغات است و شاخص های ساختاری؛ دو حوزه تولید و گویندگی را در بر می گیرد.
الگوهای بسط شخصیت در مجموعه تلویزیونی فارگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
63 - 82
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسه فنون شخصیت پردازی بکار رفته در فیلم و مجموعه تلویزیونی اقتباسی فارگو می پردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانه دن سیگر در گسست از قواعد ساختار سه پرده ای استوار است. به این منظور، نخست نظرهای کلاسیک درباره شخصیت پردازی، قراردادهای رایج و فرمولی در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرند. بر اساس یافته های این مقاله، فنون بکار رفته به منظور بسط شخصیت پردازی ها و روابط بین شخصیت ها در فارگو شامل این موارد است: انتساب ویژگی ها و نقص هایی به شخصیت به منظور همراه کردن مخاطب با آنها؛ بسط روابط بین شخصیت های اصلی با شخصیت های فرعی و با یکدیگر؛ تبدیل شخصیت های دوبعدی به شخصیت های سه بعدی؛ تبدیل شخصیت های فرعی به شخصیت های اصلی؛ حذف یا افزودن شخصیت های فرعی؛ و افزودن شخصیت هایی کاملاً جدید. بر اساس یافته های این مقاله، روش «اشتقاق شخصیت های فرعی از شخصیت های اصلی یا فرعی» رایج ترین روش برای گسترش فیلمنامه سینمایی به مجموعه تلویزیونی است.
بررسی نقش قابلیت های فناوری در پیاده سازی موفق نوآوری باز در حوزه IPTV سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
31 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی نقش قابلیت های فناوری در پیاده سازی موفق نوآوری باز در حوزه IPTV سازمان صداوسیما است. به دلیل جدید بودن تحقیقات در این حوزه به خصوص در ایران، این تحقیق از نوع پژوهش های توسعه ای است. روش مورد استفاده در این تحقیق، ترکیبی از کیفی و کمی است. در بخش کیفی 18 نفر از خبرگان حوزه IPTV در صداوسیما شامل معاون، مشاورین عالی و اجرایی و مدیران کل برای انجام فرایند مصاحبه، انتخاب و نتایج مصاحبه براساس تکنیک تحلیل تم بررسی شد. در فاز دوم تحقیق با رویکرد کمی، برازش مدل استخراج شده در مرحله نخست، با تکیه بر روش پیمایشی توسط خبرگان رسانه ای حوزه IPTV انجام شد. نمونه آماری فاز دوم شامل 53 نفر از مشاوران، مدیران کل، مدیران و کارشناسان ارشد متخصص در حوزه IPTV در معاونت فضای مجازی سازمان صداوسیما، سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و معاونت توسعه و فناوری رسانه بود. در این مرحله به منظور بررسی و ارائه مدل نهایی از رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS.2 استفاده شد. نتایج بررسی، حاکی از مدلی با 5 متغیر پنهان و 23 متغیر مشاهده شده است که قابلیت های فناوری بر پیاده سازی موفق نوآوری باز در حوزه IPTV سازمان صداوسیما را تبیین نموده است.
سبک ماکیومنتری؛ از دگرگونی فرم مستند تا واژگونی ادعای بازنمایی واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
53 - 76
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان مطالعات فیلم در مورد فیلم «مستند» تعاریف و دیدگاه های مختلفی داشته اند. عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی در دوره های مختلف تاریخی باعث به وجود آمدن پیش فرض های متفاوتی درباره فیلم مستند شده و انتظارات مختلفی از این فرم سینمایی و تلویزیونی پدید آورده و روند تحولات آن را تحت تأثیر قرار داده است. ازجمله این تحولات، دگرگونی شیوه بازنمایی واقعیت در فیلم مستند است. در نتیجه این تحولات، گونه های جدیدی به وجود آمده که تناقضات موجود در ماهیت فیلم مستند را برملا کرده و ادعاهای مستندنمایی را به چالش می کشند. ماکیومنتری یکی از همین گونه هاست که در سال های اخیر نمونه های آن در بخش های سینمایی و تلویزیونی جهان و ایران افزایش یافته اما درباره آن پژوهش های چندانی انجام نشده است. این مقاله با استفاده از یافته های یک پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش می پردازد که پیدایش سبک ماکیومنتری مبتنی بر چه ابعاد نظری و تاریخی بوده و این سبک چه تغییرات فرمی در بازنمایی واقعیت در فیلم مستند به وجود آورده است. مقاله استدلال می کند که ماکیومنتری با بهره مندی از تکنیک های رایج در هر دو قالب مستند و داستانی، مرزهای این دو را به چالش کشیده و جایی میان آن دو قرار می گیرد. علاوه بر این، ماکیومنتری با استفاده از تمهیداتی مانند انعکاسی بودن و پارودی، ادعای بازنمایی واقعیت در مستند را واژگون کرده و از این طریق واقعیت های پنهان دیگری را در قالبی دیگر آَشکار می کند. بدین ترتیب این مقاله جایگاه ماکیومنتری در تاریخ تحولات فیلم مستند را تبیین کرده و نشان می دهد که این سبک سینمایی چه دگرگونی های فرمی در بازنمایی واقعیت ایجاد کرده است.
راه کارهای نقش آفرینی شبکه سبلان در توسعه اقتصادی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
139 - 162
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی راهکارهای نقش آفرینی شبکه استانی سبلان در توسعه اقتصادی استان اردبیل صورت گرفت. این پژوهش به روش کیفی با ابزار مصاحبه عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان اقتصادی، توسعه ای، رسانه ای در استان اردبیل بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بعد از 18 مصاحبه محقق به اشباع داده رسید و با کدگذاری داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. راهکارهای نقش آفرینی رسانه مورد نظر در توسعه استان اردبیل در مقولات به دست آمده مورد بررسی و تحلیل واقع گردید. مقولات مربوط به راهکارها و اقدامات عملی شبکه سبلان از منظر پاسخگویان عبارت بودند از؛ بازشناسی و بازتعریف دوباره از رسانه و کارکردهای آن، جذب و تقویت بدنه کارشناسی برنامه سازی، استفاده از تجارب موفق سایر شبکه ها، نگاه علمی استراتژیک به برنامه سازی، طرح عمیق مشکلات استان در برنامه سازی ها، اطلاع رسانی و خبررسانی اقتصاد محور، جلوگیری از نفوذ نهادها و صاحبان نفوذ، گفتمان سازی نقد عملکرد مدیران، استقلال مالی از بدنه حاکمیت، راه اندازی اتاق فکر اقتصادی در رسانه، طرح دغدغه های متولیان توسعه، برنامه سازی توسعه محور، مخاطب سنجی درست، شناخت پتانسیل ها و ظرفیت های اقتصادی استان اردبیل، استفاده از قالب های متنوع برنامه سازی، گفتمان سازی توسعه.
خوانش فلسفی از فیلم ماتریکس بر اساس مکتب شک گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
108 - 133
حوزههای تخصصی:
استفاده از فلسفه مزیتی رقابتی برای فیلم سازان به شمار می رود. ماتریکس از این مزیت بهره برده است. این فیلم مرزهای واقعیت و خیال را درنوردیده است، اما فیلمی صرفاً حادثه ای یا علمی تخیلی نیست؛ ماتریکس فیلمی فلسفی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا فیلم ماتریکس یک فیلم فلسفی است و همچنین به دنبال بررسی چگونگی ارایه مفاهیم فلسفه شک گرایی در صورت زیبایی شناختی فیلم است. این پژوهش بر شفاف ساختن نحوه استفاده از محتوای فلسفی در این فیلم به منظور استفاده فیلم سازان متمرکز است. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از تحلیل محتوای کیفی، تحلیل تصویر و مطالعه موردی، با رویکرد روایی و رویکرد فرمی است. یافته های تحقیق در سه محور پیرنگ، شخصیت پردازی و میزانسن بیان شده است. این یافته ها نشان می دهد که در بخش پیرنگ، هشت مفهومِ فلسفی غار افلاطون، مغزهای درون خمره، اتوپیا، سیمولاکرا، جهان رؤیا و اصالت ادراک، قرص قرمز یا آبی در جهان خیالی یا واقعی، دیالوگ به مثابه عمل فلسفی، و ماتریکس به مثابه شک فلسفی وجود دارد. در شخصیت پردازی، نئو به مثابه سقراط و دکارت در فیلم دیده می شود و در فرم، با میزانسن «شک فلسفی» روبه رو هستیم. نتایج این بررسی نشان می دهد که «ماتریکس» به اعتبار نظریات و ادبیات فلسفی و همچنین بنابر تحلیل های برخی فیلسوفان معاصر، فیلمی فلسفی است و بر اساس «مکتب شک گرایی» قابل تحلیل و تفسیر است که مجموع این موارد سبب شکل گیری مدل شک گرایی در فیلم ماتریکس شده است.
تبیین نمایش ِتلویزیونی با رویکرد به نظریهء «اجرا» و «تئوری فیلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر پایه نظریه ای بیانی در مورد نمایش تلویزیونی بر اساس نوع ارتباط بین فضای تولید و اجراء و فضای دریافت مخاطب صورت گرفته است. هدف مقالهءتعریف ماهیت و ساختار نمایش تلویزیونی با توجه به فنون و روش های ارتباطی برای دستیابی به بیان خاصی است که می توان از این گونه برنامه سازی انتظار داشت. به نظر نگارنده، نمایش تلویزیونی به عنوان رسانه ای که همزمان از امکانات نمایشی تئاتر و تکنیک های تلویزیون بهره می برد، سبب شکل گیری رسانه و البته هنری متفاوت با بیانی نو شده است.. با سلطهء قطعی این بیان بر دو زبان تئاتر و تلویزیون، شاهد شکل گیری و پدیداری نظریه خاصی در عرصهء بیانی رسانه با عنواننظریهء بیانی نمایش تلویزیونی؛ «پخش - اجرا» هستیم. این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و براساس مقایسه تطبیقی و اسناد کتابخانه ای است و بر پایه آرای «ریچارد شکنر» و «بلا بالاش» استوار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد نظریهء شکنر و نظریه فیلم بالاش؛ در مورد ماهیت نمایشِ تلویزیونی، با سه موضوع کلانِ ماده خام، تکنیک ساخت و در نهایت، پخش و اجرای زنده توام است.
بازنمایی زنان چادری در سریال های تلویزیونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
183 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها، بازنمایی واقعیت های جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما به مثابه یک مخاطب از پدیده های مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سال ها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سال های پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، به طوری که زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریال های تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعف ها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیت های زن غیر چادری نمود پررنگ تری دارد. زنان چادری به گونه ای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهره ای متوسط و زشت به تصویر کشیده شده اند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی می شود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
خبرنگاری تلویزیونی در عصر همگرایی رسانه ها (مطالعه موردی: میزان و نحوه استفاده خبرنگاران صدا و سیما از رسانه های اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود گسترش رسانه های اجتماعی، هنوز تلویزیون مهم ترین و رسمی ترین رسانه جمعی محسوب می شود اما رسانه های اجتماعی امروزه بخشی جدایی ناپذیر از حیات حرفه خبرنگاری به شمار می روند. این رسانه ها توانسته اند تا حدودی اقتدار خبرنگاران رسانه های سنتی از جمله تلویزیون را زیر سوال ببرند. به نظر می رسد خبرنگاران تلویزیون نیز از رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار خبرنگاری استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان و نحوه استفاده از رسانه های اجتماعی در حرفه خبرنگاری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است تا مشخص شود که این رسانه های نوین برای خبرنگاران چه کارکردی دارند و با چه انگیزه و هدفی توسط آنها استفاده می شوند. برای یافتن پاسخ، با تکیه بر نظریه های همگرایی رسانه ای و استفاده و رضایت مندی، به روش پیمایش، نظر خبرنگاران خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر و باشگاه خبرنگاران جوان در این خصوص احصا شد. یافته ها نشان می دهد خبرنگاران صدا و سیما در فعالیت حرفه ای خود از شبکه ها یا پیام رسان های اجتماعی به عنوان ابزاری کمکی با هدف پیگیری اخبار مربوط به حوزه فعالیت و رصد سایر رسانه ها، سوژه یابی و تعامل با مخاطبان استفاده می کنند. میزان بالای استفاده از پیام رسان های خارجی بویژه تلگرام و واتس آپ در مقایسه با پیام رسان های داخلی در میان خبرنگاران و کمترین استفاده از اینستاگرام در امور خبری از دیگر یافته های این پژوهش است.
شناسایی عوامل تأثیرگذار در برند شدن رسانه خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطبان، مهم ترین سرمایه رسانه های جمعی محسوب می شوند. از این رو، جذب و حفظ مخاطب همواره یکی از دغدغه ها اصلی سازمان های رسانه ای است. این دغدغه ، مشابه دغدغه سودآوری در سازمان های تجاری است. برندینگ برای هر سازمان رسانه ای ، ارزشی ویژه ایجاد می کند، باعث تمایز آن با رقبا می شود و برای مشتری یا مخاطب، معنا خلق می کند. یکی از راهکارهای جذب و حفظ مخاطب، ایجاد برند برای رسانه های خبری است. هدف از انجام این تحقیق، پاسخگویی به این سؤال است که: چه عواملی در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش «متاسنتز» استفاده کرده ایم. جامعه آماری این تحقیق، مطالعات کیفی است که با موضوع برند رسانه به ویژه برند رسانه خبری در بازه زمانی سال های 2000 تا 2017 منتشر شده اند. با استفاده از تحلیل محتوا، درمجموع، تعداد 87 کد، 18 مفهوم و 5 مقوله برای برند رسانه خبری کشف و برچسب گذاری شدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عواملی چون: اداره و سازمان، پیام، ارتباطات، مخاطبان و ارزش ها در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند.
تدوین شاخص های ارزیابی استراتژیک رسانه خدمت عمومی در حوزۀ فنی و زیرساخت صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
151-183
حوزههای تخصصی:
رسانۀ خدمت عمومی برمبنای مسئولیت پذیری اجتماعی شکل گرفته است. نظام مطلوب مدیریت رسانه در سازمان صداوسیما به الگوی رسانه خدمت محور نزدیک تر است. حضور مؤثر در زیست بوم صنعت رسانه و محتوا، نیازمند برنامه ریزی راهبردی و مهمتر از آن ارزیابی و اصلاح این راهبردها است. فقدان شاخص های مناسب ارزیابی عملکرد، موجب اتلاف منابع مالی و سرمایه های انسانی خواهد شد. حوزۀ فنی و زیرساخت به عنوان یکی از مهمترین حوزه های کلیدی سازمان صداوسیما، نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این پژوهش «شناسایی شاخص های ارزیابی برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما برای تحقق مفاهیم رسانه خدمت عمومی است.» محقق در گام نخست، با استفاده از روش اسنادی، متون و منابع مهم انتشاریافته توسط مراجع بین المللی در حوزۀ رسانه خدمت عمومی را مورد بررسی قرار داده و 11 مفهوم را احصاء نموده است. در گام دوم، با تطبیق کلیه برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما با این مفاهیم، چهار استراتژی (مشتمل بر ده برنامه راهبردی) متناظر با دو مفهوم رسانۀ خدمت عمومی یعنی «جامعیت» و «تمایز» استخراج شد که نشان می دهد در برنامه ریزی راهبردی سازمان صداوسیما، ویژگی های این نظام رسانه ای انعکاس یافته است. در نهایت، با استفاده از کارت امتیازی متوازن و برگزاری چهار جلسه گروه متمرکز با حضور 6 نفر از مدیران کل و 9 نفر کارشناس خبره حوزه فنی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، شاخص های ارزیابی در چهار بعد فرایندها، مالی (اقتصاد رسانه)، رشد و یادگیری (سرمایه انسانی) و مشتری (مخاطب و ذی نفع) شناسایی و تبیین شده است.
بازنمایی سبک زندگی در سریال های خانوادگی پربیننده تلویزیون در دهه هفتاد؛ مطالعه موردی سریال «پدرسالار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
223-249
حوزههای تخصصی:
دهه هفتاد و شروع «دوران سازندگی»، از نقاط عطف تحولات سنت و مدرنیته، پس از انقلاب است که بیش از هر چیز در سبک زندگی نمود می یابد. این تحقیق برآن است تا با رویکرد مطالعات فرهنگی، بازنمایی «سبک زندگی» در سریال های خانوادگی پربیننده در دهه هفتاد را مطالعه کند. به این منظور سریال پدرسالار، به عنوان پربیننده ترین سریال خانوادگی، که موضوع آن به طور وثیقی با حوزه سبک زندگی مرتبط بود برای مطالعه موردی انتخاب شد. در بخش ادبیات نظری؛ دیدگاه های صاحبنظران در باب سبک زندگی بررسی و در ادامه نظریه بازنمایی برساخت گرا به عنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. در بحث روش، از دو الگوی نشانه شناسیِ «کیت سلبی و ران کاودوری» و «تحلیل سه گانه فیسک» بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد بازنمایی سبک زندگی حول دو محور اصلی صورت گرفته است. اول تضاد نسلی و دوم تضاد سبک زندگی سنّتی با نوگرا. سنخ شناسی سبک زندگی در قالب تقابل دوگانة «سبک زندگی سنّتی نسل قدیم» و «سبک زندگی نوگرای نسل جدید» بازنمایی گردیده است. این سریال تلفیق سبک زندگی سنّتی و نوگرا را برای جامعه ایرانی تجویز می کند. این تلفیق شامل دارایی ها، ارزش ها، نگرش ها و الگوی روابط انسانی می شود. «تأکید بر شکاف نسلی»، «نقد سبک زندگی سنّتی مردسالار نسل قدیم» و «عدم دخالت دادن مذهب در تقابل سبک زندگی» ازجمله معانی مرجح این سریال است.
تحلیل بازی های بومی محلی "بررسی موردی بازی زو"
حوزههای تخصصی:
پژوهش های که توسط متخصصین تا کنون درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی و دینی انجام شده است، نشان دهنده آن است که با وجود گوناگونی بی حد و اندازه بازی ها از جمله بازیهای سنتی ایران ، تحقیق در مورد این موضوع در برخی از قوم ها و جوامع انجام گرفته است. این مقاله با هدف شناخت ارزشهای ملی، بازیهای محلی، با پردازش بر بازی زو است. با توجه به هدف ی که مد نظر این تحقیق است، نتایج بدست امده نشان می دهد که اکنون بعلت وجود بازیهای رایانه ای و تغییر در سبک زندگی مردم بازی های محلی کم کم رو به فراموشی رفته است، اما با وجود تحقیقاتی که در این خصوص انجام گرفته، می توان نتیجه گرفت که هنوز نظر صاحب نظران معاصر به این گنجینه فرهنگی معطوف است. از این رو می توان امیدوار بود که با توجه دوباره متخصصین به این امر مهم با ترویج موضوعاتی با رویکرد بومی و محلی با ترجمان معاصر به کودک و نوجوان امروز در قالبورزش ، نمایش، سرود و باز نگری آن در کتب درسی در حفظ و بقای آن کوشید.این تحقیقق به روش مطالعات تاریخی انجام شده و به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است.
بررسی محتوای موسیقایی رادیو آوا به روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است به نقد و تحلیل موسیقی های رادیو آوا در یک بازة زمانی مشخص بپردازد. اینکه چه آثاری از آن پخش می شود و هرکدام از آنها چه کارکردی دارند. اصلی ترین تأثیر موسیقی بر روح مخاطب (انسان) است. ماهیت آثار موسیقی متشکل از دو رکن بنیادین ملودی و ریتم است و این هر دو به انضمام شعر آنها (در صورت با کلام بودن) در این مقاله بررسی و تحلیل شده است تا ضمن مقوله بندی مضامین، محتوا و انواع موسیقی پخش شده از این رادیو را مشهود نماید. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. در روش تحلیل محتوای کیفی، جامعة مورد بررسی به صورت تصادفی، در دوازده روز از برنامه های رادیو آوا انتخاب شده که با استفاده از ضبط آنها، درنهایت 40 اثر بررسی و تحلیل شده اند. از رهگذر نقد و تحلیل فوق، ضعف ها و نقایص پخش، کارکرد و اجرای برنامه ها در رادیو آوا؛ تفکیک سیر تأثیرات مطلوب (کمال گرایی) از غیر آن و مقوله بندی مضامین، آواها و نواها در رادیو آوا، ترسیم شده است.