با فرض وجود ارتباط میان دو حوزة فرهنگ و تربیت و نیز با فرض ضرورت انجام اصلاحات اساسی در فرهنگ عمومی و نیز برنامه ریزی برای تربیت، نحوة ارتباط این دو حوزه چگونه است؟ و بر این اساس چه دستاوردهایی را برای سیاستگذاری فرهنگی یا برنامه ریزی تربیتی به دنبال خواهد داشت؟
مباحث این مقاله در دو محور اساسی ارائه می شود: محور اول در قالب ارائه ده گزاره اساسی به موضوع کلی تربیت و تحولات شخصیت و رفتار آدمی می پردازد. در بخش دوم رابطة تربیت(یعنی رشد شخصیت و تحولات رفتار آدمی) با فرهنگ عمومی در قالب چهار گزاره اساسی بررسی می شود. در نهایت با توجه به اینکه اندیشة تربیتی مقدمات و تمهیدات لازم برای عمل تربیتی را فراهم می آورد، می توان به شکلی منطقی اندیشة تربیتی را، مانند مقدمة عمل تربیتی، بر فرهنگ عمومی مؤثر دانست و این دستاورد مقالة حاضر در زمینة سیاستگذاری فرهنگی است.
"در این مقاله به چهار مدل از اثرات رسانهها، یعنی اثرات مستقیم، شرطی، انباشتی و شناختی و متغیرهای مهم در هر مدل پرداخته شده است. این مدلها، چهار فرایند مختلف از اثرات رسانهها را که از پژوهشهای مختلف بهدست آمدهاند، نشان میدهند. تفاوت مدلها در این است که هر یک، بر جنبه خاصی از محتوای رسانهها یا مخاطبان به عنوان دریافتکنندگان اثرات رسانهها، تأکید دارند. این چهار مدل برای متمرکز کردن تبیینها طراحی شدهاند. از آنجا که هر مدل، تنها بر بخشی از دلایل تأثیر رسانهها تأکید دارد هیچ کدام از آنها به تنهایی نمیتواند تبیین کاملی از اثرات رسانهها ارائه دهد. با این حال، اهمیت و ارزشمندی این مدلها به این دلیل است که میتوان به کمک آنها، فرایندهای اثرات رسانهها را بهطور مستقیم مطالعه کرد. در پایان پیشنهادهایی برای مدیران، برنامهریزان و برنامهسازان رسانهها، بویژه رسانه رادیو و تلویزیون ارائه شده است.
" اثرات انباشتی، اثرات رسانهها، اثرات شرطی، اثرات شناختی، اثرات مستقیم
اینترنت و امکانات موجود در آن به شکل روزافزونی در حال گسترش است. بحث به کارگیری آن از مسائلی است که از ابتدای کار این شبکه مطرح بوده است و همچنان بسیاری از کارشناسان بر روی نحوه و میزان استفاده از آن، در میان گروه های گوناگون، بحث می کنند. واکاوی تأثیر استفاده از این فناوری، مطالعات گوناگونی را می طلبد. این مقاله با تأکید بر کاربردهای متنوع و نوین شبکه اینترنت سعی کرده تا به تأثیر استفاده از اینترنت بر فرهنگ محاوره بپردازد و همزمان این موضوع را مطرح کرده است که اینترنت باعث تغییراتی در زبان محاوره و فرهنگ عمومی شده است. در این مقاله به تعاملات اینترنتی و قابلیت های رسانه ای آن در سه سطح شامل پست الکترونیک، گفت وگوی آنلاین و شبکه های اجتماعی توجه شده است.
مقاله حاضر حاصل بررسی انبوهی از مطالعات و ادعاهای مفسرین درباره تأثیر رسانههاست و نویسنده درصدد پاسخ به این پرسش کلیدی بوده که: «چرا با وجود دهها سال تحقیق و صدها مطالعه، ارتباط بین استفاده مردم از رسانههای گروهی و رفتارهای ناشی از آن (بویژه در زمینه خشونت و رفتارهای خشونتآمیز مخاطبان)، مبهم باقی مانده است؟». وی با این فرض که تحقیق در مورد تأثیر رسانهها بدون شک، رویکرد نادرستی نسبت به رسانههای گروهی، مخاطبانش و به طور کلی جامعه اتخاذ کرده است، ده نقیصه بنیادین را در رویکرد «تأثیر رسانهها»، شرح داده است. خشونت، روششناسی، کودکان، مخاطبان
در مقالة حاضر تأثیر نسبی فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی به طور عام و اینترنت به طور خاص، در توسعة اجتماعی بررسی می شود. برای شناخت تأثیرات اینترنت در توسعه و به ویژه توسعة اجتماعی باید ابتدا شناخت نسبتاً کاملی از اینترنت و قابلیت های آن کسب کرد. در این نوشتار تلاش می شود که تأثیرات اینترنت، در حکم یکی از فناوری های ارتباطی ـ اطلاعاتی مؤثر در توسعة اجتماعی، در شاخص هایی نظیر درآمد و فقر، آموزش و پرورش ، بهداشت و سلامت، و دسترسی به فرصت های برابر بررسی و کنکاش شود.
انجمن های داوطلبانه استخوان بندی جامعه مدنی و استقرار حاکمیت مردم و میانجی بین دولت و ملت هستند و نقش عمده ای در شکل گیری جریان های اجتماعی و سیاسی در جامعه دارند. این انجمن ها با توجه به ماهیت داوطلبانه بودن خود، میزان اراده گرایی و میل به مشارکت در میان شهروندان یک جامعه را نشان میدهند. میزان عضویت در این انجمن ها در جوامع مختلف متفاوت است و عوامل مختلفی بر عضویت شهروندان در این انجمن ها مؤثرند. مطالعه حاضر با روشی تطبیقی به بررسی الگوهای عضویت افراد در انجمن های داوطلبانه در میان 60 کشور دنیا پرداخته است. نتایج مطالعه نشان میدهد کشورهای اسکاندیناوی دارای بیشترین میزان عضویت انجمنی هستند و کشور ترکیه و کشورهای دارای سابقه حاکمیت کمونیسم، کمترین میزان عضویت در انجمن های داوطلبانه را دارند. هر چند الگوی عضویت در انجمن های مختلف در کشورها متفاوت است. بررسی عوامل مؤثر بر عضویت در انجمن های داوطلبانه با استفاده از رگرسیون لوجستیک نشان داد که مردها، جوان ترها، افراد تحصیل کرده، شاغل و دارای درآمد بالاتر، بیشتر احتمال دارد که در انجمن های داوطلبانه عضو شوند. اعتماد اجتماعی به عنوان مؤثرترین متغیر است که احتمال عضویت انجمنی را پیش بینی میکند. همچنین حضور در مناسک مذهبی، نگرش مثبت به دموکراسی و داشتن ارزش های پسامدرنیسم میتواند احتمال عضویت انجمنی را افزایش دهد. نتایج یک تحلیل حساس نشان داد، عوامل بررسی شده آثار متفاوتی بر عضویت در انجمن های مختلف دارند.