فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۶۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ﺗﺄﺛیﺮ افشای اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺎﻟی ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺑﺎزار ﺳﻬﺎم یکی از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺻﻠی پژوهش در ﺣﺴﺎﺑﺪاری و اﻣﻮر ﻣﺎﻟی اﺳﺖ، در واﻗﻊ ﺑﺎزده یک ﺳﻬﺎم، ﭼکیﺪه ﺗﻤﺎﻣی ﻋﻤﻠیﺎت یک ﺷﺮکﺖ از جمله رقابت بازار محصول و افشای اطلاعات مالی در ﺻﻨﻌﺖ، ﺑﺎزار و اﻗﺘﺼﺎد اﺳﺖ و یکی از ﻣﻌیﺎرﻫﺎی اﺳﺎﺳی ﺑﺮای ﺗﺼﻤیﻢﮔیﺮی در ﺑﻮرس اوراق بهادار ﻣیﺑﺎﺷﺪ. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر این است که بررسی نماید آیا افشای هزینه تحقیق و توسعه بر رابطه بین رقابت بازار محصول و بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر میانجی دارد؟ در این پژوهش برای سنجش رقابت بازار محصول از شاخص لرنر تعدیل شده و برای افشای هزینههای تحقیق و توسعه از چک لیست استفاده شده است. نتایج برآورد رابطه فرضیههای پژوهش با بهرهمندی از روش دادههای ترکیبی برای 97 شرکت طی دوره پنج ساله (1389 تا 1393) حاکی از وجود رابطهی مثبت معنادار بین رقابت بازار محصول و افشای هزینههای تحقیق و توسعه میباشد و همچنین نتایج بیانگر این است که بین رقابت بازار محصول و بازده سهام رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بعلاوه، نتایج نشان میدهد که افشای هزینه تحقیق و توسعه بر رابطهی بین رقابت بازار محصول و بازده سهام اثر میانجی جزئی دارد. ایﻦ یافتهها ﺑﺪیﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ کﻪ هر چقدر رﻗﺎﺑﺖ بازار محصول بیشتر ﺑﺎﺷﺪ، افشای هزینه تحقیق و توسعه و ﺑﺎزده ﺳﻬﺎم ﻧیﺰ بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. افزون بر این، بین افشای هزینه تحقیق و توسعه و بازده سهام رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
قدرت بازار محصول و نقد شوندگی بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس پیش بینی های موجود در نوشتار،قیمت سهام شرکتیکهقدرتبازار محصول بیشتری دارد، حساسیت کمتری به جریان سفارش معاملات سهام نشان میدهد که این امر به نوبهخود به نقدشوندگی بیشتر در بازار سهام منجر می شود. در این مقاله پیش بینی فوق در یک نمونه از 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1388 تا 1391 و با استفاده از سه معیار مختلف نقدناشوندگی (معیار آمیهود، شکاف قیمت نسبی و شکاف قیمت مؤثر) آزموده شد. نتایج حاصل از رگرسیون های ترکیبی (پنل) نشان داد نقدشوندگی سهام به تناسب سهم بازار (شاخص اول قدرت بازار محصول) افزایش می یابد. یافته ها همچنین نشان می دهد نسبت سود عملیاتی (شاخص دوم قدرت بازار محصول)، رابطه معنادار و منطبق با نظریه با نقدشوندگی بازار سهام ندارد. به نظر می رسد نام آوری شرکت ها در بازار محصول (به لحاظ سهم بازار) بیش از سودآوری، موجب افزایش نقدشوندگی سهام آن ها می شود. سایر نتایج نشان می دهد تبلیغات در بازار محصول تأثیری مستقیم در نقدشوندگی در بازار سهام ندارد.
بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد مالی واسطه های مالی(بانک ها،شرکت های سرمایه گذاری و بیمه) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
در ایران طی سال های اخیر موضوع حاکمیت شرکتی و مالکیت شرکت ها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که عملکرد بهینه بانک ها و موسسات مالی در یک کشور می تواند منجر به بهبود وضعیت اقتصادی آن کشور گردد، لذا بررسی شرایطی که موجب بهبود عملکرد بانک ها و موسسات مالی گردد ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد مالی واسطه های مالی (بانک ها،شرکت های سرمایه گذاری و بیمه) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1389 تا 1393 است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک نمونه نهایی 29 بانک، شرکت سرمایه گذاری و بیمه به دست آمد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزار آماری Eviews، و روش رگرسیون پانل دیتا بهره گرفته شده است.یافته های تحقیق نشان داد که ساختار مالکیت(نهادی،حقیقی و تمرکز مالکیت) بر بازده دارایی تاثیر معناداری دارند. اما ساختار مالکیت(نهادی،حقیقی و تمرکز مالکیت) بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر معناداری ندارد.
اثر چرخه بازار سرمایه بر رفتار الگوهای پیش بینی درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چرخه بازار سرمایه بر رفتار الگوهای پیش بینی درماندگی مالی است. بدین منظور اطلاعات 211 شرکت درماندة منتخب بر اساس معیارهای خاص درماندگی و 211 شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله بین سال های 1384 الی 1393 ، مورد استفاده قرار گرفته است. برآورد الگو با استفاده از 35 شاخص منتخب و برای دو دوره رکود و رونق بازار سرمایه انجام گردید. در این مطالعه، از فیلترِ هادریک- پراسکات برای تعیین چرخه بازار سرمایه و از روش های رگرسیون لجستیک و ماشین بردار پشتیبان برای پیش بینی درماندگی مالی استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتار الگوهای پیش بینی درماندگی مالی هم به لحاظ متغیرهای اثرگذار و هم به لحاظ توانایی پیش بینی در دوره های رکود و رونق، متفاوت از یکدیگر بوده و تحت تأثیر چرخه بازار سرمایه قرار می گیرد. همچنین روش ماشین بردار پشتیبان نسبت به روش رگرسیون لجستیک از قدرت پیش بینی بالاتری برخوردار است.
تأثیر سطح نگهداشت وجه نقد بر حساسیت سرمایه گذاری نسبت به نوسان های جریان نقدی عملیاتی در شرکت های دارای محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات جریان های نقدی عملیاتی و استفاده از این جریان ها جهت انجام مخارج سرمایه ای، باعث ایجاد تغییر در سرمایه گذاری شرکت ها می گردد. با این حال میزان نقدینگی شرکت ها و دسترسی آن ها به منابع تامین مالی می تواند بر این تغییرات سرمایه گذاری تاثیرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطح نگهداشت وجه نقد بر حساسیت سرمایه گذاری نسبت به نوسان های جریان نقدی عملیاتی در شرکت های دارای محدودیت مالی است. برای آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 129 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1385 تا 1392 انتخاب شده اند. روش مورد استفاده جهت آزمون فرضیه ها رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته است. نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های دارای محدودیت مالی، نوسان های جریان نقدی عملیاتی بر سرمایه گذاری تأثیر منفی دارند. همچنین نتایج بیانگر این مطلب است که با افزایش سطح نگهداشت وجه نقد در شرکت های دارای محدودیت مالی، اثر منفی نوسان ها بر سرمایه گذاری کاهش می یابد.
بررسی تاثیر عضویت در گروه های تجاری بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای اولین بار در ایران، نقش عضویت در گروه های تجاری بر رابطه بین مؤلفه های مؤثر بر کیفیت سود (ماهیت، قابلیت پیش بینی، پایداری و کیفیت حسابرسی) و کیفیت سود شرکت ها مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، اطلاعات مالی مرتبط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1386 تا 1391جمعآوری شد و توسط نرم افزار Eveiws6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بنابر نتایج این تحقیق می توان گفت در شرکت های عضو گروه های تجاری، از طریق تغییرمثبت در ماهیت سود و همچنین افزایش کیفیت حسابرسی، کیفیت سود شرکت ها ارتقا می یابد. در این تحقیق سعی شده تا برای اولین بار در ایران از طریق بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت سود در شرکت های عضو گروه های تجاری و مقایسه آن با شرکت های مستقل، اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران، سرمایه گذاران و استفاده کنندگان از صورتهای مالی گذاشته شود. بدیهی است تحقیقات آتی در این خصوصمی تواند به ارزیابی نتایج حاصل از این تحقیق کمک کند.
ارزشمداری شاخصهای حسابداری و کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش مداری که تأثیرات مشترک مربوط بودن و قابلیت اتکا را نشان م یدهد، کیی از موضوعات اساسی تحقیقات حسابداری و بازار سرمایه بوده است. حسابرسی ب هعنوان مکانیزمی نظارتی و قراردادی برای کاهش هزینه های نمایندگی به کار می رود. اثرگذاری حسابرسی بستگی به توانایی حسابرسان در کشف رفتار فرص تطلبانه مدیریت دارد. هدف این پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارزش مداری شاخص های حسابداری و یکفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. از اندازه حسابرس ب هعنوان شاخصی برای محاسبه یکفیت حسابرسی استفاده شده و سه موسسه ای که از نظر سهم بازار خود را نسبت به دیگر شرک تها متمایز نموده اند ب هعنوان حسابرسان با یکفیت بالا در نظر گرفته شد هاند. داده های 130 شرکت، طی سال های 1386 تا 1390 در بورس اوراق بهادار تهران ب هعنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج پژوهش نشان م یدهد که به طور کلی رابطه معناداری میان شاخ صهای سود هر سهم، ارزش دفتری و سود تقسمیمی هر سهم و یکفیت حسابرسی وجود دارد ولی یکفیت حسابرسی قادر به افزایش ارزش مداری شاخص های خلاصه حسابداری نیست. این نتیجه می تواند حاکی از عدم توجه سرمای هگذاران به معیار یکفیت حسابرسی در تحلیل هایشان باشد.
بررسی تاثیر تغییر حسابرس بر قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغ ییر حسابرس بر روی قیمت و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در واقع هدف، پاسخگویی به این سؤال است که آیا تغ ییر حسابرس برای استفاده کنندگان دارای محتوای اطلاعاتی می باشد یا خیر؟ با استفاده از رویداد پژوهی و به کمک روش آماری مقایسه زوجی و آزمون علامت زوج نمونه؛ میانگین بازده سهام، میانگین بازد ههای غیر عادی و غیر عادی انباشته 10 روز قبل و 10 روز بعد از تغ ییر حسابرس که با استفاده از روش تعدیل شده بازار محاسبه گردیده، مورد آزمون قرار گرفت. تحلیل های انجام گرفته نشان داد؛ بازار واکنشی به اعلان تغ ییر حسابرس نشان نداده و یا بعبارتی تغ ییر حسابرس فاقد محتوای اطلاعاتی بوده است.
بررسی اثر ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه توأمان ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی سهام شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از داده های 154 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1394 استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز به کمک روش حداقل مربعات معمولی، اجرا شده است . نتایج پژوهش مؤید وجود رابطه مثبت و معنادار بین دو ساز و کار راهبری شرکتی (اندازه گیری شده توسط میزان تمرکز داشتن کمیته حسابرسی و میزان استقلال اعضای هیئت مدیره) و رابطه منفی و معنادار معیار دیگر راهبری شرکتی (میزان تمرکز مالکیت) با نقدشوندگی سهام است. همچنین نتایج، بیانگر وجود رابطه منفی معنادار بین مدیریت سود با نقدشوندگی است. در نهایت زمانی که در یک الگوی اثر توأمان ساز و کارهای راهبری شرکتی و مدیریت سود بر نقدشوندگی، مورد بررسی قرار گرفت (کنترل اثر ساز و کارهای راهبری شرکتی به منظور بررسی بهتر اثر مدیریت سود بر نقدشوندگی)، نتایج بیانگر عدم وجود رابطه معنادار بین مدیریت سود و حجم معاملات است.
اطلاعات حسابداری، هزینه سرمایه و بازده مازاد سهام با تأکید بر نقش کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی به عنوان یکی از مهمترین ساختارهای اطلاعاتی در بازارهای اوراق بهادار تلقی شده و کیفیت ارقام ارائه شده خصوصا کیفیت سود نقش مه می در تا می ن نیازهای سهامداران بالفعل و بالقوه واحد تجاری ایفاء می کند. لذا انتظار می رود اطلاعات حسابداری و به طور خاص کیفیت سود بر حداقل نرخ بازده مورد توقع سرمایه گذاران (هزینه سرمایه ) موثر بوده و نهایتا با بازده مازاد سهامداران همبسته باشد. از این رو این تحقیق درصدد است تا به طور تجربی ارتباط بین اطلاعات حسابداری و بازده مازاد سهام را برای نمونه ای با 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با رویکرد رگرسیون مبتنی برتحلیل ترکیبی برای سال های 1385 تا 1389 مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان می دهد بین اطلاعات حسابداری و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود داشته و خصوصا کیفیت سود به عنوان عنصر مهم گزارشگری مالی داری رابطه ای منفی و معنادار با هزینه سرمایه است. همچنین یافته ها نشان می دهد که هزینه سرمایه با بازده مازاد سهامداران رابطه معکوس دارد. این یافته ها تاکید مجدد بر فایده مندی ارقام حسابداری مخصوصا کیفیت سود بر هزینه سرمایه و بازده مازاد هر سهم است.
تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران، مسئولان تهیه صورت های مالی به حساب می آیند و به طور بالقوه سعی می کنند تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند. در این راستا تمایل دارند افشای اخبار بد را به تأخیر بیندازند و اخبار خوب را هرچه سریع تر افشا کنند. تمایل مدیران برای افشا نکردن اخبار بد، به ایجاد ریسک سقوط قیمت سهام منجر می شود. در وضعیت وجود عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران از توانایی ها و فرصت های بیشتری برایافشا نکردناخباربدوتسریعدرافشایاخبارخوببرخوردار هستند؛ ازاین رو می توان گفت عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سقوط آتی قیمت سهام را افزایش می دهد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. به منظور دستیابی به هدف فوق، سه فرضیه تدوین شده است. جامعه آماری از بین نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1380 تا 1392 انتخاب و به منظور آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون لجستیک و مدل داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بین عدم تقارن اطلاعاتی و ریسک سقوط آتی قیمت سهام، رابطه مستقیم وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش میزان عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک سقوط آتی قیمت سهام افزایش می یابد.
نوسان متغیرهای کلان اقتصادی و پیش بینی سود توسط B مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثی ر تغییرات عوام ل کلان اقتصادی ب ر خطای پیش بینی سو د توسط مدیران شرکت ها است. تجزیه و تحلیل موشکافانه پژوهش های مرتبط با پیش بینی سود توسط مدیران و به ویژه پژوهش های انجام شده در ایران، حاکی از عدم توجه کافی و مناسب پژوهشگران به تاثیر متغیرهای عمده اقتصادی بر خطای پیش بینی سود می باشد که مقاله حاضر در پی پر کردن این خلا پژوهشی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی پژوهش شامل سال های 1386 تا 1393 می باشد. از میان جامعه آماری 80 شرکت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش انتخاب شده است. تحلیل یافته های پژوهشی با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای کلان اقتصادی که مورد بررسی قرار گرفته اند (شامل تغییرات نرخ ارز، تغییرات تورم، تغییرات نقدینگی، تغییرات تراز تجاری و تغییرات تولید ناخالص داخلی)، تنها میان تغییرات تولید ناخالص داخلی و تغییرات نرخ ارز با خطای پیش بینی سود توسط مدیران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، سایر متغیرهای بررسی شده (شامل تغییرات تورم، تغییرات نقدینگی و تغییرات تراز تجاری) رابطه معناداری با خطای پیش بینی سود توسط مدیران ندارند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که متغیرهای کلان اقتصادی می توانند بر دقت پیش بینی سود توسط مدیران تاثیر بگذارد
بررسی تاثیر ترکیب هیأت مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ترکیب هیأت مدیره بر محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران می باشند که با توجه به شرایط انتخاب نمونه، تعداد 67 شرکت طی سال های 1385 تا 1391 به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روش آماری مورد استفاده به منظور آزمون فرضیه ها، روش داده های مقطعی (ترکیبی) است. نتایج پژوهش نشان داد که افزایش اندازه ی هیأت مدیره، محتوای اطلاعاتی سود را کاهش می دهد. اما افزایش تعداد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، محتوای اطلاعاتی سود را افزایش می دهد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، بموقع بودن اخبار بد منعکس شده در سود را افزایش می دهد. اما افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، بموقع بودن اخبار خوب منعکس شده در سود را کاهش می دهد. دیگر نتایج نیز نشان داد که افزایش نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، کیفیت سود را افزایش می دهد.
بررسی رابطه کیفیت حاکمیت شرکتی و نوسان بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، ارتباط میان کیفیت حاکمیت شرکتی و نوسان بازده سهام شرکت ها با استفاده از یک شاخص جامع، مشتمل بر سه طبقه کلی هیئت مدیره، حقوق سهامداران و شفافیت اطلاعاتی برای سنجش کیفیت حاکمیت شرکتی مورد آزمون قرار گرفت. نمونه آماری مورد استفاده در این پژوهش، شامل 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1389 تا 1393 می باشد. با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی برتکنیک داده های تابلویی، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نوسان بازده سهام شرکت ها با شاخص هیئت مدیره و شاخص شفافیت اطلاعاتی رابطه منفی معناداری دارد. اما بین نوسان بازده سهام شرکت ها و شاخص حقوق سهامداران رابطه معناداری یافت نشد. یافته های تحقیق ضمن پرکردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای مدیران، سرمایه گذاران، سیاست گذاران بورس و سایر ذینفعان در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
رابطه مدیریت سود و خطای پیش بینی سود (با تأکید بر صورت های مالی میان دوره ای و پایان دوره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه ارتباط بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای محاسبه مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مدل جونز استفاده شده است. فرضیه مورد مطالعه هم در سطح صورت های مالی سالانه و هم میان دوره ای آزمون شده است. در راستای انجام پژوهش اطلاعات 5 ساله (1392-1388) هفتادوپنج شرکت مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه از رگرسیون چند متغیره، با داده های تابلویی استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود در صورت های مالی سالانه ارتباط وجود ندارد که این یافته فرضیه بنیادی را رد می کند؛ مبنی بر این که پیش بینی هایی خوش بینانه است که با سطح کمتری از دقت پیش بینی همراه است. هم چنین در صورت های مالی میان دوره ایبین مدیریت سود و خطای پیش بینی سود، ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد؛ به طوری که افزایش اقلام تعهدی منتهی به کاهش خطای پیش بینی می شود. به عبارتی می توان گفت مدیریت برای جبران ضعف عملکرد واحد تجاری اقدام به مدیریت سود از طریق افزایش اقلام تعهدی می کند که منجر به کاهش خطای پیش بینی سود می شود.
بررسی رابطه بین تنوع پذیری محصولات و مؤلفه های متنوع اندازه گیری ساختار سرمایه با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای رقابتی امروز، شرکت ها برای بهبود عملکرد خود به مشتریان وفادار و سرمایه گذاران مناسب نیاز دارند. بنابراین، برای تأمین نیازهای چندگانه مشتریان، شرکت ها به تنوع روی آورده اند و سرمایه گذاران هم برای انجام سرمایه گذاری بهینه، درصدد تحلیل ساختار سرمایه شرکت ها هستند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین تنوع پذیری محصولات و مؤلفه های متنوع ساختار سرمایه با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. به همین جهت در این پژوهش، تعداد 107 شرکت در بازه زمانی 1391-1387 (642 سال شرکت) بررسی شدند. برای اندازه گیری تنوع پذیری از معیار آنتروپی استفاده شد. همچنین، ساختار سرمایه با چهار نسبت (نسبت کل بدهی، بدهی بلندمدت، بدهی جاری به کل دارایی ها و بدهی به حقوق صاحبان) و عملکرد با معیار نرخ بازده دارایی ها محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین تنوع پذیری محصولات و نرخ بازده دارایی ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین تنها بین نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام با نرخ بازده دارایی ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سایر نسبت ها با نرخ بازده دارایی ها رابطه معناداری وجود ندارد.
مقایسه تأثیر معیارهای کیفیت سود بر بازده مازاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی چگونگی استفاده عمومی از مقادیر کیفیت سود می پردازیم که هدف اصلی از گزارشگری مالی را محقق می نماید. پیش بینی می کنیم که شرکت های با کیفیت سود بالاتر کمتراز شرکت های دیگر قیمت گذاری اشتباه داشته باشند. قیمت گذاری اشتباه توسط اختلاف میانگین بازده مازاد مطلق پرتفوی تشکیل شده از ارزش بالا و پایین یک معیار، اندازه گیری می شود[23]. در این تحقیق تعداد 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی1392- 1388 بررسی شده است . نتایج تحقیق حاضر نشان داد که نسبت بدهی، اندازه شرکت و رشد فروش تاثیر معناداری بر کیفیت سود ندارد. در حالیکه بازده دارایی ها، سود و جریانات نقدی به عنوان معیار سودآوری تاثیر مستقیم بر کیفیت سود دارند. حال آنکه اقلام تعهدی بسته به نوع استفاده در مدل های مختلف دارای تأثیر مستقیم، معکوس و یا بدون تأثیر می باشند.
مقایسه دقت الگوریتم های تخمینگر بردار پشتیبان، تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی در کشف مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات زیادی در خصوص عوامل موثر بر مدیریت سود و میزان همبستگی بین آنها صورت گرفته است، اما بکارگیری عوامل موثر در جهت پیش بینی مدیریت سود کمتر مدنظر بوده است. در این تحقیق، توانایی پیش بینی الگوریتم های تخمینگر بردار پشتیبان، تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی در کشف مدیریت سود بررسی شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 الی 1391 است. نتایج بررسی فرضیه ها حاکی از آن است که الگوریتم تخمینگر بردار پشتیبان و تخمینگر حداقل درجه و شبکه عصبی فازی به ترتیب بیشترین دقت را در پیش بینی مدیریت سود را دارند.
طراحی الگوی جدید ارزش گذاری قراردادهای مالی برمبنای ارزیابی ریسک سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای ارزش گذاری قرارداد های مالی با استفاده از نرخ های سود تضمینی و مشارکتی، الگویی جدید ارائه شده است. در الگوهای کلاسیک، ارزش گذاری این قراردادها با استفاده از حاصلِ جمع تبدیل درآمدها و سودهای آینده با یک نرخ تضمینی حداقل، مانند نرخ سود بدون ریسک تعیین می شود؛ اما الگوی پیشنهادی، ارزش این قراردادها را با استفاده از دو نرخ تضمینی و مشارکتی و اعمال ریسک گریزی سرمایه گذار و ریسک سرمایه گذاری تببین می کند. در این الگو ابتدا سبد سرمایه گذاری برای کمّی سازی تمامی گزینه های سرمایه گذاری بازار که شامل سپرده بانکی، اوراق مشارکت و سهام است، با اعمال ریسک گریزی سرمایه گذار تشکیل می شود. در مرحله بعد، ارزش در معرض خطر مشروط به عنوان سنجش گر ریسک سرمایه گذاری تعیین می شود تا با استفاده از آن نرخ های تضمینی و مشارکتی، محاسبه و ارزشی منصفانه برای قرارداد پیش بینی شود. برای اثبات صحت الگو، اجرا و اعتبارسنجی آن برای دو بازار سرمایه ایران و ایالات متحده امریکا انجام می گیرد که داده های مورد استفاده برای ارزش های منصفانه قراردادهای مالی این دو بازار، نرخ های سود بانکی سالیانه، اوراق مشارکت و شاخص بورس اوراق بهادار از سال 1377 تا 1391 در ایران و 1980 تا 2012 در ایالات متحده امریکا هستند.
تاثیر مخاطرات اخلاقی بر ساختار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه سلسله مراتبی، شرکت ها هنگام نیاز به منابع، معمولا سرمایه را به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی،
هزینه بر دانسته و بر بدهی اتکا می کنند. مخاطرات اخلاقی نوعی از عدم تقارن اطلاعاتی به شمار می رود و
بر همین اساس نیز انتظار می رود با ساختار سرمایه ارتباط داشته باشد. هدف پژوهش جاری بررسی تاثیر
مخاطرات اخلاقی بر ساختار سرمایه است . برای این منظور، نمونه ای مشتمل بر 132 شرکت از شرکتهای
1385 انتخاب گردید. فرضیه تحقیق با - پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391
استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد مخاطرات اخلاقی بر ساختار
سرمایه تاثیر منفی معنی دار دارد و متغیرهای کنترلی، تاثیر منفی مخاطرات اخلاقی بر ساختار سرمایه را
تعدیل می کنند.