فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
بازخوانی نظریه اخلاقی ملاصدرا با تکیه بر «فضیلت گرایی» معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه وصول به حقیقت و عملِ اخلاقی برای ملاصدرا مهم شمرده شده است. هدف این مقاله سنجش چگونگی انطباق نظریه اخلاقی این فیلسوف با «فضیلت گرایی» است. بررسی و سنجش هر یک از مؤلفه های «اخلاق فضیلت» با تکیه بر شواهد مندرج در آثار وی انطباق دیدگاهش بر نظریه «فضیلت گرایی» را تقویت و اثبات می کند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که الف) ملاصدرا، همچون فضیلت گرایان، فضیلت را مقصد نهایی و کمال آدمی می داند؛ ب) بیشتر بر اهمیت و نقش «بودن» پای می فشارد تا عملِ صرف؛ ج) برای او فضیلت ارزش فی نفسه دارد؛ د) وی حیات اخلاقی را در چارچوب قواعد عقلانی محصور و محبوس نمی کند؛ ه ) برای او الگوها و اسوه های اخلاقی مدل حقیقی برای طراحی زندگی مبتنی بر فضیلت اند؛ و) سرانجام برای دست یابی به حیات مطلوب اخلاقی بایستی فضائل را هم در عرصه حالات درونی و هم در اعمال بیرونی محقّق کرد.
روش اعتبارسنجی صدور روایات عرفانی و اخلاقی (مطالعه موردی و تحلیل گفتمان روش کتاب سر الاسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کتاب سر الاسراء فی شرح حدیث المعراج تألیف آیت الله سعادت پرور است که این نوشتار با تحلیل گفتمان بخشی از مقدمه آن، روش سندشناختی وی درباره این حدیث را تحلیل کرده است. هدف از این تحقیق، بررسی الگوی گفتمانی خاص مؤلف در بررسی سند روایت معراج، برای دستیابی به بُعد پنهان این گفتمان است و با رویکردی فراروشی به ارزیابی ابعاد روش شناسانه این کتاب پرداخته می شود. در نهایت، با استفاده از این مورد خاص، الزامات خاص سندکاوی در روایات عرفانی و اخلاقی به عنوان «الگویی عام» به گونه روشمند تبیین می شود. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات سه علوم: «اصول استنباط»، «رجال» و «درایةالحدیث» و روش تحقیق آن، تلفیقی از تحلیل گفتمان و روش کتابخانه ای و نوع تحقیق نیز توصیفی تحلیلی براساس موردپژوهی است. نتایج تحلیل گفتمان این متن عبارتند از: کشف زیرساخت های علمی و فنی این کتاب و نیز استفاده مؤلف از گستره ای وسیع تر از شیوه های متعارف در سندکاوی ها، یعنی بررسی های اصولی، درایه ای و رجالی سند حدیث؛ استفاده از سه روش دیگر بر مبنای روش شناسی عقل، کتاب و سنت که عبارتند از: عرضه حدیث بر قرآن کریم، عرضه حدیث بر دیگر روایات و کسب اعتبار حدیث به کمک نظر کارشناسان (حدیث شناسانِ عرفان پژوه و اخلاق پژوه).
مؤلفه های گفتگوی صحیح، مبتنی بر گفتگوهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سوره ها و داستان های قرآن، گفتگوهایی بین شخصیت ها و افراد مختلف صورت گرفته که می توان براساس آن ها، به مؤلفه های گفتگوی تربیتی صحیح دست یافت. برای این منظور، گفتگوهای قرآنی - شامل 132 مورد- تحلیل و بررسی تربیتی شد. هدف این پژوهش که با روش تحلیلی- تفسیری انجام شده، دستیابی به پاسخی برای این پرسش است که «از گفتگوهای قرآنی چه مؤلفه هایی جهت بکارگیری در گفتگو - به عنوان یک روش تربیتی- به دست می آید؟»
مؤلفه های به دست آمده برای کاربرد در ساختار گفتگوی تربیتی بدین شرح است: استفاده از ادبیات پرسشی به جای ادبیات خطابی، رعایت ادب جایگاهی، سخن گفتن درسطح فهم مخاطب، اعتمادسازی برای مخاطب در گفتگو، ژرف کاوی در جریان گفتگو، توجه به درخواست های معقول مخاطب، طلب شواهد برای مدعا، حاکمیت منطق در گفتگو، ساماندهی گفتگو در شرایط واقعی، تعمیق بخشی به باور مخاطب، اعطای فرصت طرح پرسش، آموزش غیرمستقیم، نیازسنجی مخاطب در گفتگو، استفاده از فن تشویق و تنبیه و به کارگیری قضاوت های پسینی.
«سبک زندگی» در آینه سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
سیره پیشوایان دین(ع) و به خصوص سیره نبیِ مکرّم اسلام(ص)، ترسیم کننده شیوه های زندگی، در صحنه های گوناگون حیات بشری است؛ ضمن آنکه یگانه راه و روش و برنامه دقیق، برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و آحاد بشر است. بنابراین سیره پیامبر اکرم(ص)، به پشتوانه آیه شریفه «لَقَدکانَ لکُم فی رسول َالله اُسوَهحَسنه» (احزاب، 23)، به عنوان الگوی عملی اسلام، نقطه مرکزی ارائه شیوه و سبک زندگی و الگوهای رفتاری حیات آدمی، در حوزه های مختلف آن است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی می کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات کند که می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های سیره نبوی و سبک زندگی سخن گفت. نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری ضروری، برای «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگو برداری در سیره نبوی موجود است؛ امّا وجود چارچوب های اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن انکار کردنی نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه الگوهای رفتاری تامّ و تمام، در حوزه های مختلف زندگی بشری، برای ارائه سبک زندگی اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در پروسه اجتهاد و استنباط است.
اصول حاکم بر سیره پیامبر (ص) در خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
سیره پیامبر خاتم (ص) در عرصه های مختلف زندگی از جمله «عرصه خانوادگی» و ارتباط های درونی آن، الگویی برای رفتار همگان است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با گزینش کلید ترین گزارش ها از زندگانی خانوادگی پیامبر (ص)، به بازشناسی اصولی بپردازیم که آن حضرت در رفتار با اعضای خانواده خود داشته اند. در این مقاله، به چند اصل مهم از جمله: «اهتمام به خانواده»، «توجّه به معنویات»، «اخلاق و ادب مداری»، «خردورزی»، «هم اندیشی» و «مشارکت و همدلی» اشاره می گردد.
نقش هویت دینى در خودمهارگرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در روان شناسى، توانایى خویشتن در غلبه بر رفتارها، افکار، هیجانات، و تکانه هاى ناخواسته در قالب مفهومى به نام «خودمهارگرى» نمود یافته است. خودمهارگرى شرایط دستیابى به اهدافى را که افراد براى خود تعیین نموده و با قواعد و معیارهاى اجتماعى مطابق است فراهم مى نماید.
هدف این مقاله، تبیین چگونگى تأثیر آموزه هاى دینى در خودمهارگرى در میان افرادى است که به هویت دینى دست یافته اند. هویت دینى از یک سو، به ویژگى هاى مشترک در میان پیروان یک دین اشاره داشته و از سوى دیگر، به تمایز دین داران نسبت به دیگر گروه هاى غیردینى توجه دارد.
روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده و محقق با بررسى، دسته بندى، و تحلیل آموزه هاى اسلامى در زمینه مهار خویشتن به یافته هاى ذیل دست یافته است: دین اسلام براى افرادى که هویت دینى را پذیرفته اند، با چهار شیوه، شرایط ارتقاى خودمهارگرى را فراهم مى نماید که عبارتند از: ارائه اهداف و معیارها، تعیین مصادیق مهار، ایجاد انگیزه مهار، و نظارتگرى بر رفتارها.
تربیت شدن به مثابه «فطری بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است خاستگاه تربیت از بیرون به درون، از کسب به کشف، و از القا و تجویز، به الهام و پرهیز ارتقا یابد. زیرا هدف تعلیم و تربیت آن است که آدمی تمامیت خویش را در فعلیت بخشیدن به قابلیت های فطری خویش بیابد و در این خویشتن یابی، جوهرة روح الهی اش را بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی (حجر، 29)» تجربه کند. روش تربیت فطری، فاعلی، قلبی وشهودی است که غالباً از طریق کنش های الهامی و پرهیزی، و نه القایی و ایجابی رخ می دهد. تأثیر کنش های الهامی برخلاف کنش های تجویزی، آزاد، سیال و غیرمستقیم بوده و منجر به کشف و شهود در مخاطب می شود. در این دیدگاه تربیت شدن به مثابه فعلیت بخشیدن به درون مایه های وجود آدمی است که با راهبرد «استخراج» و «اکتشاف»- و نه انتقال و اکتساب- نمایان می شود.
تمایز انجام / اجازة ایذا: تبیین و نقد استدلال های دانگن، فوت، کوئین و بِنِت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایذا و تمایزهای دوگانه آن، جزء جدیدترین مسائل فلسفه اخلاق است که در سه دهه اخیر پاره ای از فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند. دوگانه انجام / اجازة ایذا یکی از آن تمایزها است که فیلسوفانی چون اَلن دانگن، فیلیپا فوت، ورن کوئین و جانتن بِنِت، استدلال هایی در پذیرش آن و اثبات ناروایی انجام ایذا ارائه کرده اند که مورد اعتراض مخالفان حداکثرگرا قرار گرفته است؛ مخالفان بر این عقیده اند که براساس مبانی طرف داران اِعمال محدودیت علیه انجام ایذا، انجام ایذا ناروا و اجازه آن روا است؛ درحالی که براساس مبانی ایشان، در مواردی اجازة ایذا نیز به همان میزان ناروا است. بنابراین طرف داران این تمایز یا باید در استدلال های خود تجدیدنظر کرده، اندکی آنها را جرح و تعدیل نمایند یا این تمایز را رها کنند. این مقاله ضمن بیان مثال هایی برای شفاف سازی موضوع، به تبین و تحلیل این انتقادها می پردازد.
کارآمدی عقل در ارزش گذاری گزاره های اخلاقی (ریشه یابی منشأ حسن و قبح عقلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو در پی تبیین تحلیلی نو از دیدگاه اندیشمندان شیعه درباره حسن و قبح عقلی است؛ مسئله ای که محل بحث و نزاع گسترده ای در سنت کلام اسلامی بوده است. عدلیه (شامل شیعه و معتزله) به حسن و قبح ذاتی عقلی معتقدند و برخلاف آنها، اشاعره حسن و قبح را شرعی می دانند. این نزاع خاستگاه و تبار معرفت شناختی دارد؛ ریشه نزاع در پذیرش داوری عقل در حیطه احکام اخلاقی از سوی عدلیه و خلع عقل از چنین شأنی از سوی اشاعره است. پس از قبول دیدگاه عدلیه، اختلاف هایی درباره تبیین جزئیات آن به چشم می خورد که در نحوه پاسخ گویی به شبهات اشاعره نمود پیدا کرده است.
برخی از اندیشمندان شیعه برای افعالی چون صدق و کذب، حسن و قبح ذاتی قائل شده اند، گروهی دیگر حسن و قبح این افعال را به سودمندی یا زیان رسانی آنها وابسته می دانند و عده ای حسن و قبح افعال را پس از سنجش آنها با عدل و ظلم می سنجند و در حقیقت حسن عدل و قبح ظلم را ریشه حسن و قبح افعال می شمارند. در این نوشتار پس از تبیین این سه دیدگاه و ارائه شواهد، نظر سوم به عنوان نظر مختار برگزیده شده است.
اعتدال، فرمانی الاهی و سنتی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
بر اساس آموزه های دینی ما، قرآن کتاب هدایت بشر و نجات انسان است و مخاطبان بی واسطه آن، همه آدمیان می باشند. البته دایره تأثیرگذاری آن، منحصر به انسان نیست؛ زیرا اگر انسان که لیاقت و صلاحیت بار امانت الاهی را یافته، به درستی به وظایف الاهی و انسانی خود عمل نماید، نه تنها خود او به کمال نهایی می رسد، که بسیاری از موجودات دیگر نیز از طریق او، از آثار هدایتی این کتاب آسمانی بهره مند خواهند شد؛ چه این که بسیاری از آسیب های پدید آمده در جهان طبیعی، پیامد رفتارهای نادرست انسان با محیط طبیعی است. پژوهش پیش رو با توجه به جایگاه بی بدیل انسان در نظام آفرینش که برخوردار از سنت های الاهی است و همچنین شایسته دریافت های تشریعی شده است تلاش دارد با سود جُستن از متون دینی به ویژه قرآن کریم، بیان کند که یکی از بنیادی ترین اصول اخلاقی، «اعتدال» و «میانه روی» است. مدعا این است که اگر انسان که شاکله اصلی او بر اساس اعتدال و میانه روی است شکل نهایی خود را بیابد، در پرتو این اصل زیستی و اخلاقی، نه تنها خود به سعادت که آرمان نهایی بشری است دست می یابد، بلکه دیگر موجودات (اعم از همنوعان و دیگر آفریده های مادون او) نیز از آسیب اخلاقی و محیطی حفظ می شوند.
واقع گرایی اخلاقی با تأکید بر اندیشه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین واقع گرایی اخلاقی براساس اندیشه متعالیه و ارائه نظریه مختار مسئله این مقاله است؛ ازاین رو ابتدا با اثبات وجود مُعَنونی برای موضوعات گزاره های خارجی جهت فراهم آوردن بستر برای وجود خارجی محمول های گزاره های اخلاقی گردد. به یاری معقولات ثانی فلسفی و معناشناسی، استدلال هایی برای واقع نمایی محمولات اخلاقی ارائه گردد. در نتیجه چنین نظامی در صورتی می تواند وجود واقعیاتی در جانب مفاهیمی را که شأن محمولی دارند، اثبات نماید که نفس الامر را آن گونه که علامه طباطبایی تفسیر کرده (تحقق و ثبوت) تلقی کنیم. نکته قابل ذکر اینکه در این نوشتار، مسئله واقع گرایی تنها از حیث وجودی مورد بحث قرار می گیرد و جنبه معرفت شناسانه آن لحاظ نمی شود.
فلسفة تربیت اسلامی و مأموریت احیای عمل تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، نخست تبیینی از عمل تربیت اسلامی تدارک می بیند. این تبیین را از طریق تحلیل موقعیت به کارگیری یک روش تربیت اسلامی ارائه می کند؛ سپس، استدلال می کند که فلسفة تربیت اسلامی با رویکرد استنتاجی، که در پی دستیابی به روشها و فنون تربیت اسلامی است، عملاً با محدود شدن به این کارکرد و غفلت از زمینه های بکارگیری این روشها و فنون به روند فرسایشی کاهش «عمل» به «روش» در نظام تربیت رسمی کمک می کند. در نهایت، این نقد را پایة دفاع از مأموریت فلسفة تربیت اسلامی برای احیای عمل تربیت اسلامی، و پذیرفتن نقش مسئولانه تری برای کمک به تحقق عامل تربیت اسلامی قرار می دهد.
بررسی مفهوم خودشناسی از نگاه اسلام و استنتاج اهداف و روش های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش اسلام، خودشناسی مفهومی اساسی است که از دو راه معرفت انفسی و آفاقی ممکن و میسر می شود و خود منشأ بسیاری از آموزه های اخلاقی و تربیتی می باشد. بر این اساس، این نوشتار به بررسی مفهوم خودشناسی از نگاه اسلام و استنتاج اهداف و روش های تربیتی برخاسته از این مفهوم می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است که به صورت توصیفی تفسیری موضوع مزبور را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. همچنین پژوهش با رویکردی کلامی مفهوم خودشناسی نزد اسلام را بررسی می کند. ازاین رو، پژوهش در وهله نخست، معطوف به قرآن و سپس به تفاسیر متکلمان و صاحب نظران شیعی است. سرانجام باید گفت: از نگاه اسلام، خردورزی زیربنای خودشناسی آفاقی و انفسی و نیز تهذیب نفس و کمال معنوی انسان است و بر اهداف و روش های تربیتی برخاسته از این مفهوم نیز مترتب می باشد.
رابطه دین و اخلاق؛ سطوح چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط وثیق دو مقوله «دین» و «اخلاق» که گزاره های مشترک فراوانی دارند، از جمله مسائلی است که به طور جدی، مطمح نظر اندیشمندان و متفکران بوده است. در این مقاله، ابتدا برای احتراز از خلط بحث، غرض از «دین» و «اخلاق» مشخص شده و سپس رابطه «دین» و «اخلاق» در سطوح چهارگانه، ترسیم گشته است؛ این سطوح عبارت است از: سطح اول: ارتباط مضمونی؛ سطح دوم: ارتباط به لحاظ اعتبار و حجیت و ابتنای یکی بر دیگری در این جهت؛ سطح سوم: کمک دین و اخلاق به اجرا و تحقق خارجی یکدیگر، فارغ از دو سطح قبل؛ سطح چهارم: کمک به شناسایی حیطه و مضمون یکدیگر. تفکیک این سطوح، به فهم بهتر رابطه «دین» و «اخلاق»، کمک شایانی خواهد کرد که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
بررسی مفهوم روان شناختی کبر در منابع اسلامی و مقایسه آن با خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی ارتباط میان مفاهیم روان شناختی و اخلاقی، به تبیین رابطه کبر و خودشیفتگی با دیدگاه روان شناختی پرداخته است.
در این پژوهش، ابتدا مفهوم «کبر» از منظر قرآن و روایات و همچنین نظر علمای اخلاق، و نیز مفهوم «خودشیفتگی» از نظر روان شناسان مورد بررسی قرار گرفته و سپس علایم، اقسام، علت شناسی، نشانه شناسی، طیف شناسی و درمان آن دو، تبیین و با هم مقایسه شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که کبر و خودشیفتگی همپوشی قابل توجهی دارند و رابطه آنها در نشانه شناسی بیشترین تطابق را دارد و در علت شناسی و درمان با هم متفاوت هستند. در علل و درمان، بررسی کبر عمیق تر و اعم است، ولی متناسب با نیاز روز کاربردی نشده است که در این زمینه روان شناسی و اخلاق می توانند تأثیر خوبی بر شیوه درمان داشته باشند.
واکاوی و نقد دیدگاه حکیم عبدالرّزاق لاهیجی در حسن و قبح و قضایای مشتمل بر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث انگیزترین مباحث در دانش های کلام، اخلاق، فلسفه ی اخلاق و اصول فقه که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان از یونان باستان تاکنون بوده است، حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست.
مجموع آنچه درباره ی گزاره هایی چون عدل حسن است و ظلم قبیح است گفته شده مربوط به ارائه ی تعریف و چیستی آنها و نیز چگونگی فهم و ادارک آنها می باشد که در آثار حکیمان و متکلمان به طور پراکنده آمده است و در برخی از آثار آنان گونه ای از اضطراب، ناشفاف بودن، مغالطه و خلط حوزه های مختلف دیده می شود. در این میان، حکیم لاهیجی از معدود حکیمانی است که موشکافانه، به تحریر محل نزاع نشسته و با تفکیک هنرمندانه ی حوزه های مفهوم شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی گزاره های اخلاقی به تحلیل آنها و تصحیح باورپیشینیان در آنها پرداخته است. این مقاله کوشیده است تا ضمن اشاره به پیشینه و مقدمات مسأله به ارائه ی دیدگاه حکیم لاهیجی و نقد و بررسی آن بپردازد که مهم ترین آن ادعاء بداهت حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آنهاست.