فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
«سبک زندگی» در آینه سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
سیره پیشوایان دین(ع) و به خصوص سیره نبیِ مکرّم اسلام(ص)، ترسیم کننده شیوه های زندگی، در صحنه های گوناگون حیات بشری است؛ ضمن آنکه یگانه راه و روش و برنامه دقیق، برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و آحاد بشر است. بنابراین سیره پیامبر اکرم(ص)، به پشتوانه آیه شریفه «لَقَدکانَ لکُم فی رسول َالله اُسوَهحَسنه» (احزاب، 23)، به عنوان الگوی عملی اسلام، نقطه مرکزی ارائه شیوه و سبک زندگی و الگوهای رفتاری حیات آدمی، در حوزه های مختلف آن است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی می کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات کند که می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های سیره نبوی و سبک زندگی سخن گفت. نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری ضروری، برای «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگو برداری در سیره نبوی موجود است؛ امّا وجود چارچوب های اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن انکار کردنی نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه الگوهای رفتاری تامّ و تمام، در حوزه های مختلف زندگی بشری، برای ارائه سبک زندگی اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در پروسه اجتهاد و استنباط است.
بررسی جایگاه نبی در حکمت عملی از نگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
حکمت عملی بدون شک یکی از مهم ترین دغدغه های فلسفی فارابی است. نتیجه واحدی که از آثار متعدد وی درباره حکمت عملی به دست می آید، تأکید بر نقش أنبیا در این عرصه است. شخص نبی با ورود به این عرصه و دست اندازی به ابعاد حکمت عملی، در استکمال و غنای آن می کوشد. پرسشی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که نبی چه جایگاهی در حکمت عملی داشته و چگونه در جنبه های مختلف آن نقش آفرینی می کند. به طور کلی دو جنبه در حکمت عملی قابل تصور است: 1. بیان حکمت عملی 2. اجرای حکمت عملی. از منظر فارابی، حکمت عملی زمانی به سعادت می انجامد که در هر دو جنبه آن با موفقیت عمل شود. اهمیت این دو جنبه حکمت عملی و نقش کلیدی آن ها در سعادت افراد جامعه اقتضا می کند که کامل ترین افراد اجتماع به آن ها بپردازند. به همین دلیل، شخص نبی که در عالی ترین مرتبه انسانی قرار دارد این امور را به عهده می گیرد و با استعانت از وحی در آن ها نقش آفرینی می کند. در گام نخست او به بیان حکمت عملی می پردازد و فضایل و راه های رسیدن به آن را در قالب دین بیان می کند. در گام بعد، با به دست گرفتن رهبری اجتماع، حکمت عملی را اجرا می کند و آن را در جامعه می گسترد.
کارآمدی عقل در ارزش گذاری گزاره های اخلاقی (ریشه یابی منشأ حسن و قبح عقلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو در پی تبیین تحلیلی نو از دیدگاه اندیشمندان شیعه درباره حسن و قبح عقلی است؛ مسئله ای که محل بحث و نزاع گسترده ای در سنت کلام اسلامی بوده است. عدلیه (شامل شیعه و معتزله) به حسن و قبح ذاتی عقلی معتقدند و برخلاف آنها، اشاعره حسن و قبح را شرعی می دانند. این نزاع خاستگاه و تبار معرفت شناختی دارد؛ ریشه نزاع در پذیرش داوری عقل در حیطه احکام اخلاقی از سوی عدلیه و خلع عقل از چنین شأنی از سوی اشاعره است. پس از قبول دیدگاه عدلیه، اختلاف هایی درباره تبیین جزئیات آن به چشم می خورد که در نحوه پاسخ گویی به شبهات اشاعره نمود پیدا کرده است.
برخی از اندیشمندان شیعه برای افعالی چون صدق و کذب، حسن و قبح ذاتی قائل شده اند، گروهی دیگر حسن و قبح این افعال را به سودمندی یا زیان رسانی آنها وابسته می دانند و عده ای حسن و قبح افعال را پس از سنجش آنها با عدل و ظلم می سنجند و در حقیقت حسن عدل و قبح ظلم را ریشه حسن و قبح افعال می شمارند. در این نوشتار پس از تبیین این سه دیدگاه و ارائه شواهد، نظر سوم به عنوان نظر مختار برگزیده شده است.
اصول حاکم بر سیره پیامبر (ص) در خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
سیره پیامبر خاتم (ص) در عرصه های مختلف زندگی از جمله «عرصه خانوادگی» و ارتباط های درونی آن، الگویی برای رفتار همگان است. در این پژوهش کوشیده ایم تا با گزینش کلید ترین گزارش ها از زندگانی خانوادگی پیامبر (ص)، به بازشناسی اصولی بپردازیم که آن حضرت در رفتار با اعضای خانواده خود داشته اند. در این مقاله، به چند اصل مهم از جمله: «اهتمام به خانواده»، «توجّه به معنویات»، «اخلاق و ادب مداری»، «خردورزی»، «هم اندیشی» و «مشارکت و همدلی» اشاره می گردد.
غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش، که جنبه نظری دارد با هدف بررسی غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دید آیت الله جوادی آملی انجام شده است. در این تحقیق به روش تحلیلی استنباطی به این سؤال پاسخ داده می شود که: ""الگوی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه استاد جوادی آملی چگونه است؟"" در پاسخ به این پرسش، نویسنده ضمن بررسی و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحلیلی از مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و این نکته که عقل انسانی تربیت پذیر، و دارای ابعاد و اقسام نظری و عملی است، سعی کرده است با توجه به آثار ایشان اهداف و غایات تربیتی در ساحت فردی تربیت عقلانی را استخراج کند. آیت الله جوادی آملی از عالمانی است که با عنایت به این موضوع و ضرورت، اهتمامی بلیغ به طرح این مسئله ورزیده و تأملاتش را در این باب عرضه نموده است و تأکید فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و تربیت عقلانی از جنبه فردی دارد. از دیدگاه ایشان، عقل بار ارزشی دارد و جزئی از دین است، نه در مقابل آن. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمد که عبارت است از: تهذیب و تزکیه نفس، محبت راستین، حیات حقیقی (شخصیت درونی) و دوری از غفلت.
آثار روان شناختى زیارت در سلامت روانى و زندگى انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مناسک دینى مسلمانان، از زمان بناى خانه کعبه، زیارت است. ازآنجاکه اسلام مکتبى جامع و واقع گرا بوده و به همه جوانب نیازهاى انسان، اعم از دنیایى و آخرتى، جسمى و روحى، عقلى و فکرى، احساسى و عاطفى، فردى و اجتماعى توجه کرده است، برخى از اندیشمندان بر این باورند که زیارت تأثیر انکارناپذیرى بر سلامت روح و جسم زائر دارد. سازوکار این تأثیر را مى توان این گونه تبیین کرد: چون زیارت ترکیبى از گرایش و شناخت بوده و خاستگاه اصلى آن در قلب انسان است، از این طریق شوق و اراده انسان را جهت داده، تأثیراتى بر رفتار انسان مى گذارد.
در پژوهش حاضر، ضمن تعریف «زیارت»، اماکن زیارتى و اشاره به الگوهاى روان شناسى، با تجزیه و تحلیل مبانى روان شناختى زیارت و تأثیرات شناختى، عاطفى و رفتارى آن، به آثار محیط هاى مذهبى در رشد روحى و روانى، آرامش، تقویت امید، کاهش اضطراب، زمینه سازى براى توبه، کاهش جرم و انحراف، حمایت اجتماعى و الگوپذیرى در انسان اشاره شده است.
اخلاق در فلسفة اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
چنان که شهرت یافته، فلسفة اشراق فلسفه به رنگ عرفان است. اخلاق اشراقی نیز اخلاق عارفانه است و جهت گیری آن به گونه ای است که انسان را به مدد سلوک اخلاقی از تاریکی های طبیعت و تعلقات دنیوی و از غربت غریب خویش رهایی می دهد تا او را به وطن اصلی اش بازگرداند. شیخ اشراق برای دستیابی سالک به تزکیة نفس و تصفیه دل و توفیق به بصیرت حقیقی براساس مبانی انسان شناختی و جهان شناختی سترگ، دستورالعمل هایی را توصیه کرده است. این نوشتار درصدد تبیین معنا و مفهوم و نیز ماهیت و حقیقت اخلاق از نگاه فلسفه اشراق است و به مبانی انسان شناختی و جهان شناختی اخلاق اشراقی و سپس برنامه ها و دستورالعمل های اخلاقی اشراقی می پردازد.
شناخت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر می کوشد مسئله نفس را از دیدگاه علامه طباطبایی با بهره گیری از شیوه ی توصیفی تحلیلی، مورد بررسی قرار دهد و مسائلی چون حقیقت نفس، تجرد نفس، مراتب نفس و رابطه نفس و بدن از دیدگاه ایشان را روشن سازد، سپس با توجه به دیدگاه های وی، برخی از دلالت های تربیتی آن را تبیین نماید. با توجه به مبانی نظری علامه در شناخت نفس، برخی از دلالت های تربیتی آن عبارت است از: اصالت بُعد معنوی انسان در برابر بعد مادی و تقدم رتبی تزکیه بر تعلیم؛ جاودانگی و فناناپذیری نفس و مادام العمر بودن امر تعلیم و تربیت؛ تأثیر تکوینی علم و عمل در سعادت یا شقاوتمندی نفس؛ تأثیر ژرف کنترل هواهای نفسانی و خواهش های حیوانی بر شکوفایی قدرت شگرف نفس؛ ارتباط وثیق ظاهر و باطن و لزوم آغاز اصلاح و تربیت از ظاهر به باطن و ... .
بازخوانی نظریه اخلاقی ملاصدرا با تکیه بر «فضیلت گرایی» معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه وصول به حقیقت و عملِ اخلاقی برای ملاصدرا مهم شمرده شده است. هدف این مقاله سنجش چگونگی انطباق نظریه اخلاقی این فیلسوف با «فضیلت گرایی» است. بررسی و سنجش هر یک از مؤلفه های «اخلاق فضیلت» با تکیه بر شواهد مندرج در آثار وی انطباق دیدگاهش بر نظریه «فضیلت گرایی» را تقویت و اثبات می کند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که الف) ملاصدرا، همچون فضیلت گرایان، فضیلت را مقصد نهایی و کمال آدمی می داند؛ ب) بیشتر بر اهمیت و نقش «بودن» پای می فشارد تا عملِ صرف؛ ج) برای او فضیلت ارزش فی نفسه دارد؛ د) وی حیات اخلاقی را در چارچوب قواعد عقلانی محصور و محبوس نمی کند؛ ه ) برای او الگوها و اسوه های اخلاقی مدل حقیقی برای طراحی زندگی مبتنی بر فضیلت اند؛ و) سرانجام برای دست یابی به حیات مطلوب اخلاقی بایستی فضائل را هم در عرصه حالات درونی و هم در اعمال بیرونی محقّق کرد.
شناسنامه علمی اخلاق کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی رشته ای است که می تواند نقش چشمگیری در جلب توجه فرهیختگان و حتی خوانندگان عمومی به اهمیت مباحثات اخلاقی و ازجمله مباحثات فلسفه اخلاقی داشته باشد. ولی به دلیل این که تنها حدود چهار دهه از رویکرد معاصر عالمان اخلاق به این رشته می گذرد، و هنوز رشته ای جوان و نوپدید به حساب می آید، مناقشات و چالش هایی بر سر چگونگی شناخت و معرفی این رشته در میان پژوهندگان آن جریان دارد. در این مقاله تلاش کرده ام تا با واکاوی و تحلیل تازه ترین بحث ها، جمع بندی نسبتاً مقبولی از شناخت هویت دانشی این رشته و معرفی مهم ترین مبادی آن ارائه کنم. به این منظور به ترتیبی که منطق دانان تحت عنوان رئوس ثمانیه علم برای معرفی شناسنامه یک علم پیشنهاد کرده اند، از هشت عنوان: تعریف، موضوع، غایت، فایده، عناوین بحث، مؤلفان و مؤسسان، مرتبه علمی، و روش سخن به میان آورده، در موارد بحث انگیز وارد بحث و موضع گیری شده ام.
بررسی تطبیقی بخشودگی بین فردی در آموزه های اسلامی و متون روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشودگی، به منزله یک سازه روان شناختی و فضیلتی اخلاقی، به دلیل مزایای آن در حوزه های فردی و خانوادگی، مدتی است موضوع مطالعات گسترده میدانی در غرب قرار گرفته و خاستگاه آن، باورهای دینی قلمداد شده است. در اسلام، این سازه از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی بخشودگی در ادبیات اسلامی و روان شناسی می پردازد. همچنین با مقایسه کیفیت پرداختن این دو حوزه به مقوله مزبور، به ارائه الگویی نظری از رویکرد اسلام به بخشودگی همت گمارده است. نتایج نشان داد بخشودگی در آموزه های اسلامی با توجه به مقتضیات زمان و موقعیت، چند بعدی بوده، سطوح بخشودگی با توجه به درجات ایمان و تقوا در افراد متفاوت می باشد. نیز با توجه به گستره خطا، انگیزه فرد خاطی و پیامد بخشودگی، از دو بعد ممدوح و مذموم برخوردار است. مطالعه ابعاد و سطوح بخشودگی در آموزه های اسلامی و تبدیل آن به یک الگوی نظری می تواند زمینه ای برای کاربرد و آزمون آن در مطالعات تجربی در بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی فراهم نماید.
الگوی تربیت اخلاقی اسلامی با محوریت کرامت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کرامت نفس» ازجمله مهمترین مبانی انسان شناختی تربیت اسلامی است. این مفهوم در اخلاق و تربیت اخلاقی اسلامی نقطه کانونی ایجاد تحول اخلاقی است. در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مفاهیم مرتبط با کرامت نفس شناسایی، و روشن شد این مفاهیم در ارتباطی منطقی باهم است و می توان الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت مفهوم کرامت نفس ارائه کرد. در آموزه های اسلامی، کرامت از وجهی ذاتی وجود انسان تلقی شده است که به این دلیل به عنوان مبنای تربیت اسلامی مورد توجه قرار می گیرد. مایه این نوع از کرامت، عقل و فطرت انسان یا به طورکلی روح الهی انسان است. از وجهی دیگر کرامت، اکتسابی نامیده شده است که به این دلیل هدف تربیت اسلامی تلقی می شود. علاوه بر این، مفاهیم دیگری چون «خودشناسی»، «احساس کرامت نفس» و «تقوا» در قرآن و روایات در ارتباط با مفهوم کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آیات و روایات مشتمل بر مفهوم کرامت انسان، به روش فقه الحدیث، تحلیل و استنتاج در پی شناسایی کارکرد این مفهوم در تربیت اخلاقی برآمده و بر این اساس الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت کرامت آدمی شامل پنج مبنا، یک هدف نهایی (کرامت اکتسابی)، سه هدف واسطی (خودشناسی، احساس کرامت نفس و تقوا) پنج اصل و پنج روش کلی ارائه کرده است.
استنتاج باید از هست(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة «استنتاج باید از هست»، یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی اخلاق است. درستی نظریه هایی که گزاره های اخلاقی را از طریق ارجاع به گزاره های غیراخلاقی توجیه می کنند، مبتنی بر پیش فرضِ امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست می باشد؛ اما گروهی از فیلسوفان اخلاق ادله ای برای عدم امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست آورده اند. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، تلاش دارد تا با طرح ادلة دو طرف و ارزیابی آنها، امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست و چگونگی این استنتاج را نشان دهد.
نقش هویت دینى در خودمهارگرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در روان شناسى، توانایى خویشتن در غلبه بر رفتارها، افکار، هیجانات، و تکانه هاى ناخواسته در قالب مفهومى به نام «خودمهارگرى» نمود یافته است. خودمهارگرى شرایط دستیابى به اهدافى را که افراد براى خود تعیین نموده و با قواعد و معیارهاى اجتماعى مطابق است فراهم مى نماید.
هدف این مقاله، تبیین چگونگى تأثیر آموزه هاى دینى در خودمهارگرى در میان افرادى است که به هویت دینى دست یافته اند. هویت دینى از یک سو، به ویژگى هاى مشترک در میان پیروان یک دین اشاره داشته و از سوى دیگر، به تمایز دین داران نسبت به دیگر گروه هاى غیردینى توجه دارد.
روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده و محقق با بررسى، دسته بندى، و تحلیل آموزه هاى اسلامى در زمینه مهار خویشتن به یافته هاى ذیل دست یافته است: دین اسلام براى افرادى که هویت دینى را پذیرفته اند، با چهار شیوه، شرایط ارتقاى خودمهارگرى را فراهم مى نماید که عبارتند از: ارائه اهداف و معیارها، تعیین مصادیق مهار، ایجاد انگیزه مهار، و نظارتگرى بر رفتارها.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
بررسی مفهوم روان شناختی کبر در منابع اسلامی و مقایسه آن با خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، و با هدف بررسی ارتباط میان مفاهیم روان شناختی و اخلاقی، به تبیین رابطه کبر و خودشیفتگی با دیدگاه روان شناختی پرداخته است.
در این پژوهش، ابتدا مفهوم «کبر» از منظر قرآن و روایات و همچنین نظر علمای اخلاق، و نیز مفهوم «خودشیفتگی» از نظر روان شناسان مورد بررسی قرار گرفته و سپس علایم، اقسام، علت شناسی، نشانه شناسی، طیف شناسی و درمان آن دو، تبیین و با هم مقایسه شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که کبر و خودشیفتگی همپوشی قابل توجهی دارند و رابطه آنها در نشانه شناسی بیشترین تطابق را دارد و در علت شناسی و درمان با هم متفاوت هستند. در علل و درمان، بررسی کبر عمیق تر و اعم است، ولی متناسب با نیاز روز کاربردی نشده است که در این زمینه روان شناسی و اخلاق می توانند تأثیر خوبی بر شیوه درمان داشته باشند.