فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تکرار بعنوان آرایه ای ادبی از اهمیت بسزایی در شعر معاصر عرب برخوردار است. بطوری که این آرایه به علت نقش زیباشناختی و وظیفه بیانی خود بسیار مورد توجه شاعران و ناقدان قرارگرفته و تبدیل به یکی از عناصر اصلی قصاید آنها شده است. از سوی دیگر بسیاری از این شاعران تحت تاثیر جریانهای سیاسی و اجتماعی عصر خود رو به جریانهای ادبی چون رمانتیسم و رئالیسم آورده و با تاثیرپذیری از آنها به سرودن قصاید خود در موضوعات مختلف و مضامینی متناسب با خصوصیات این مکاتب مبادرت ورزیده اند. به همین دلیل برای فهم قصاید بسیاری از آنها لازم می آید ابتدا به بررسی ویژگیها، میزان و چگونگی تأثیر این مکاتب بر عناصر تشکیل دهنده قصاید آنها بپردازیم. از جمله این شاعران عبدالوهاب بیاتی شاعر عراقی می باشد. که رو به این مکاتب نهاده و بسیاری از قصاید خود را با تأثیر پذیری از آنها سروده است. بدین ترتیب بر آن شدیم تا با شیوه ای توصیفی - تحلیلی و همچنین شیوه ی آماری با بررسی افعال تکرار شده در این سروده ها بعنوان یکی از عناصر شاخص جنبه های لفظی و معنایی ضمن تحلیل و بیان چگونگی تأثیر این مکاتب بر شاعر و مضمون قصاید او چگونگی تأثیر آنها بر جنبه لفظی این قصاید را نیز نمایان سازیم.
بررسی منظورشناسانه برهان های بلاغی در گفتمان پیامبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان تنها ابزار انتقال معنا نیست؛ بلکه یکی از کارکردهای مهم آن تاثیرگذاری بر دیگران است. در روند گفتمان، گفته پرداز همواره از استراتژی هایی جهت جذب مخاطب و متقاعد ساختن او بهره می گیرد تا آنجا که اندیشمندان و زبان شناسان، وظیفه اصلی زبان را « برهان» می دانند. بُعد برهانی زبان از جمله محورهای اصلی « تحلیل گفتمان» و « تحلیل گفتمان انتقادی» است که در منظور شناسی از جایگاه خاصی برخوردار است. نگارنده در این پژوهش بر آن است با مطالعات کیفی و با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد مهم برهان های بلاغی را در گفتمان های رسول اکرم (ص) بررسی و تحلیل نماید. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که ﭘیﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ کﺎﻓی کﻪ از ﻣﺨﺎﻃﺒین ﺧ ﻮد دارد، ﺑ ﺮای ﻫ ﺮ ﮔ ﺮوه از ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺑﻪ ﻓﺮاﺧﻮر ﺷﺮایﻂ ﻓکﺮی ، روﺣی و اﺟﺘﻤﺎﻋی، روش ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻣﺆﺛﺮ و ﻣﺴﺘﻘﻠی را ﺑﻪ کﺎر ﮔی ﺮد ﺗ ﺎ ﻓﺮآیﻨ ﺪ اﻗﻨ ﺎع و اﺛﺮﮔﺬاری ﺑﻪ ﺧﻮﺑی اﻧﺠﺎم گیرد. پیامبر از طریق مبالغه که همرا با مغالطه است قصد تاثیرگذاری بر مخاطب را ندارد؛ چرا که بلاغت وی برخاسته از « حقیقت» است و زاییدة« خیال» نیست. وی بر مجازهای عقلی که عقل مخاطب را به تقلّا و تلاش وامی دارد بیش از مجاز لغوی اهتمام می ورزد. استعاره های وی میان دو قطب برهان یعنی عقل و نفس را جمع می کند. آرایه های بدیعی به منظور تحسین و تزیین کلام به کار نمی گیرد؛ بلکه قصد دارد از طریق آنها پیام خویش را در نفس مخاطب و گیرنده تثبیت نماید.
ثنائیّه الأمکنه المغلقه فی شعر محمّد عفیفی مطر؛ دراسه سردیّه فی "البیت" و"السجن" نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تعدّ ثنائیّه المکان أو التقاطب المکانیّ دراسهً نقدیّهً جدیدهً فی معرفه التناقضات والمفارقات لدلاله الألفاظ المکانیّه المتجانسه الّتی تتحوّل وظائفها کی تکسب النصّ سماتٍ جمالیّهً تظهر أحیاناً وتضمر أخری. تحمل الأمکنه المغلقه لدورها المرموق فی الشعر العربیّ المعاصر وظائف شتّی نحو الوظیفه المعرفیّه الدرامیّه ویمکن لها أن توصل القارئ إلی التعرّف لمعانٍ مختلفهٍ تحوم حول انفتاح المکان وانغلاقه، واتّساع المکان وضیقه، وذاتیّه المکان وموضوعیّته وما إلی ذلک من مفارقات تطرء عن طریق التأثّر بالحالات الداخلیّه والملابسات الخارجیّه وتؤثّر فی جوده إبداعه الشعریّ، ثمّ تؤدّی إلی تقاطبٍ کاملٍ فی مفرده مکانٍ واحدٍ. إنّ محمّد عفیفی مطر شاعرٌ مصریٌّ کبیرٌ ترعرع شعره فی رحاب مجموعهٍ من التعابیر الثنائیّه الّتی تجعل نصّه غیر ثابت الدلاله، علی الخصوص یتقبّل إقحامه فی لجّه التقاطبات المکانیّه؛ مواقف ذاتیّهً واجتماعیّهً متطوّرهً فی خطابٍ واحدٍ. تحاول هذه الدراسه باتّباعها المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول سردیّه "البیت" و"السجن" المتقاطبه فی شعر محمّد عفیفی مطر، وتدلّ حصیلتها بوجه الإجمال علی أنّ الشاعر یعبّر عن توظیف البیت بثنائیاتٍ کثنائیّه الحلم والمأساه فیه،وثنائیّه انغلاق فضائه وانفتاحه، لیهرب، من جههٍ، من الواقعیّات الخارجیّه وهواجسها المرهقه إلی عالم الذکریّات المبهجه، ویثیر، من جههٍ أخری، مشاعر الحزن والقلق عبر توسیع دلاله البیت وخرق حدوده إلی مستوی الأرض والذود عن حیاض الوطن. یوسّع الشاعر دلاله السجن بثنائیّه الذاتیّه والموضوعیّه بحیث یعود مبعث نزعته الأولی إلی شدّه معاناته وضغوطه النفسیّه، وتدلّ الثانیه علی سرد أهمّ مواضیع اجتماعیّهٍ تخصّ مواطنیه فی مرحله حضوره فی السجن وقبله.
دراسة مقالات مجلة آفاق الحضارة الإسلامیة من منظار تحلیل المحتوی والإحصاء (من المجلد 13 حتی العدد الأول من المجلد 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم بهار و تابستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
113-131
حوزههای تخصصی:
تلعب المجلات فی یومنا المعاصر دورا هاما فی انتقال المعلومات العلمیة العالقة. والمجلات إضافة إلى دورها فی الاستعمالات العلمیة، تبیّن معطیات المجتمع العلمی فی أوسع نطاق من حیث العالم والوطن والمنطقة وتعتبر لوحة من الحیاة العلمیة للمجتمع. تحلیل المحتوی والإحصاء منهجٌ دراسیٌّ یستعمل لدراسة موضوعیة ومنتظمة وکمّیة للمحتوى الظاهر للرسالات الارتباطیة ولوصف نطاق وسیع من النصوص. تعتبر مجلة آفاق الحضارة الإسلامیة المحکّمة واحدة من المجلات المعتمدة والمهمة فی مجال الحضارة الإسلامیة فی إیران والتی وصل نشرها إلى عدد 13 وتمّ طبع 84 مقالة فیها من 152 کاتبا وکاتبة بشهادة جامعیة معتبرة ومن 39 جامعة ومؤسسة تعلیمیة. هذه المقالة تطرقت إلى دراسة إحصائیة وتحلیلیة لعدد کاتبی المقالات وشهاداتهم ومدى التعاون بینهم والمراکز والمؤسسات الناشطة فی المجلة و... . ومن هذا المنطلق حصلت المقالة على النتائج التالیة: إنّ 33 مقالة کتبت بصورة منفردة و51 مقالة أیضا کتبت بصورة مشترکة و32 مقالة من المقالات المشترکة کتبت بتعاون الزملاء الجامعیین و19 مقالة بتعاون الأشخاص المختلفین من الجامعات المختلفة. یختص نصف موضوعات المقالات بالنقد وتحلیل النصوص. کتب 14 مقالة بواسطة أعضاء هیئة التحریر بمتوسط 38/9 وهو عدد مقبول. وقد أستفید من 2353 مصدرا فی المجموع والمتوسط لکل مقالة یکون 1/28 وهو أیضا عدد مقبول. وکذلک 1928 مصدرا یعنی 94/81 بالمئة منه له متوسط عمری أکبر من 14 سنة.
پیرنگ استعاری در داستان کوتاه زیر سایبان از نجیب محفوظ با تأکید بر نطریه فرگِسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه ساختارشناسانه به ادبیات داستانی و بررسی عناصر تشکیل دهنده متن و کشف الگوی پیوند آنها و گشودن رمزهای بارگذاری شده در متن، زمینه های درک بهتر و کاملتر از متن را فراهم می آورد. نویسنده در هر داستان، یک یا دو عنصر داستانی را برجسته تر می کند و الگوی داستانی خود را بر مبنای آن ترسیم می کند. داستان کوتاه «زیر سایبان» (تحت المظلة) از نویسنده مشهور مصری نجیب محفوظ با ارائه پیرنگ به هم ریخته و مکان استعاری و زاویه دید سوم شخص عینی یا کانونی گر بیرونی، از داستانهای مدرن عربی محسوب می شود. در داستان مدرن، تداعی های ذهن نویسنده، شالوده ای برای بازگویی اپیزودهای جدا و نامرتبط است. نویسنده با ارائه این تکنیک توانسته است اهمیت و مرکزیت فلسطین در جهان عرب و مسئله اشغالگری و جنگ های نیابتی را با تصاویری فانتزی نشان بدهد و بر معنا باختگی و انفعال جامعه عربی تأکید کند. نسبی گرایی، بی زمانی، پاردوکس، آشنایی زدایی و غافلگیری از نوآوری ای نجیب محفوظ در این داستان به شمار می آید.
تحلیل و مقایسه سبک شخصیت پردازی رمان های عصفور من الشرق والشحاذ( بر اساس نظریه آماری بوزیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این جستار مقایسة سبک شخصیت پردازی رمانهای "عصفور من الشرق" و"الشحاذ" بر اساس اسلوب آماری است. اسلوب آماری روشی است، که بوزیمان برای شناسایی و مقایسه اسلوبها پایه ریزی نموده است. وی در نظریه خود فرض را بر وجود متغییرهای صرفی می گذارد، که با خطوطی دلالت گر کاهش و یا افزایش می یابند. فرضیه بوزیمان سعی دارد که با کمک آمار از ریشه های وجودی حدس وداوری های سلیقه ای در شناسایی اسلوب بریده و ویژگی های اسلوبی را شناسایی کند تا معقولیت تحلیل در پی داشته باشد. هدف از پژوهش، تحلیل متغیر های آماری دو اثر مذکور است، که بتوان به کمک آن نشانه های نمونه وار تفاوت سبک نویسندگان دو اثر را درفضای علمی یا ادبی تر بودن اثرشان بیان نمود، همچنین تلاش دارد تا در سایه اسلوب آماری میزان پویایی، عاطفی، انفعالی، عقلانی و...دو رمان را مشخص نماید. نتایج پزوهش نشان از آن دارد که اسلوب شخصیت پردازی دو نویسنده کاملا متفاوت است و هرگاه نویسندگان در اسلوب خویش از پویایی وعاطفه وگفتگو بهره جسته اند ارزش (ن ف ص ) آنان فزونی و زمانی که از آنها فاصله گرفته اند، کاهش یافته است.
الهجاء السیاسی فی حولیّات السیّد حیدر الحلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهد الأدب العربی ومنذ بدایاته فی العصر الجاهلی ضرباً من الأغراض الأدبیه یسمى الهجاء وهو تقبیح صوره فرد أو فئه أو سلوک خاص بالمبالغه فی الذم وذکر المساوئ أو اختلاقها ونسبتها إلى المهجو،ّ وقد توسعت وبمرور الزمان دائره استخدام هذا الفن لتشمل الشعر السیاسی مثل ما نجده عند شعراء بنی أمیه کالأخطل(19 – 92ه) ومسکین الدارمی (... – 89ه) والأحوص (... - 105ه) وکذلک شعراء الشیعه کالکمیت بن زید الأسدی (60 – 126ه) أو السید إسماعیل الحمیری (105 – 173ه) أو دعبل الخزاعی (148 – 246ه) وغیرهم وقد استمر استخدام هذا الفن إلى العصور المتأخره عند شعراء الشیعه ومنهم السید حیدر الحلی (1246 – 1304ه) صاحب الحولیات الحسینیّه المشتمله على بعض مظاهر الهجاء، فیأتی هذا البحث لرصد أشکال الهجاء السیاسی الوارد فی هذه الحولیات وکمیه انتشار أنواعه فیها، وکشف اللثام عن سبب رغبه الشاعر أکثر فی: «الهجاء السیاسی عن طریق توظیف القضایا التاریخیه» بشکلیه المباشر والضمنی، بالقیاس مع باقی أنماط الهجاء عن طریق دراسه الاحتمالات الوارده بهذا الشأن وذلک من خلال انتهاج المنهج الوصفی التحلیلیمستعیناً بالاستقراء التام لأبیات الهجاء فی هذه الحولیات. وقد توصّل البحث إلى نتائج أهمها أنّ أنماط الهجاء السیاسی فی هذه حولیات تنقسم إلى ثلاثه أقسام هی:1- الهجاء السیاسی الفاحش 2- الهجاء السیاسی المقترن بالمدح 3- الهجاء السیاسی بتوظیف القضایا التاریخیه (بشکلیه: المباشر والضمنی)، وقد مال الشاعر إلى استخدام النمط الأخیر بشکل أوسع فی حولیاته لاشتماله على وظیفه حِجاجیّه تساعد فی إقناع المخاطب أنّ المهجو یستحق الذمّ حقیقهً، ولکونه أکثر انسجاماً مع مفهوم الالتزام الدینی واتصافه بعنصر الصدق عند المخاطب العام.
الصور البیانیه فی الأمثال العبریه (مجموعه مختاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدُّ الأمثالُ من الفنون الأدبیه؛ لذلک أُلِّفت فی جمعها وتفسیرِها وبیانِ موارِدها کُتُبٌ مستقلَّهٌ بعینِها. وهی مع إیجازها تتضمَّن حِکَماً بلیغهً أو تجاربَ إنسانیهً مفیدهً، کما تحتوی أحیاناً قواعدَ للتصرُّف والسلوک، وکأنَّ قائلی الأمثالِ ومرسلیها حکماءُ أدرکوا أسرار الحیاه ووعوا کُنْهَ المجتمع، واستنبطوا نزواتِ النفوس ونفذوا إلى أغوارها. وعلى الرغم من أنَّ الصوره الفنیه تبدو أکثر وضوحاً فی الشعر، إلاَّ أنَّه یمکن اعتبار الأمثالِ جنساً أدبیاً یمثِّلُ المجالَ الرَّحبَ أیضاً للاستقراءاتِ والتحلیلاتِ واستنباط الصور البیانیه التی نجدُها فی الشعر. وانطلاقاً من ذلک یأتی بحثنا هذا لیتَناولَ مجموعهً من الأمثال العبریه فی دراسه تطبیقیهٍ تقلیدیهٍ لأسالیب البیان من تشبیهٍ واستعارهٍ وکنایهٍ. وکلُّنا أملٌ فی أنْ یشکِّل هذا البحثُ إرهاصاً لدراساتٍ أکثر توسُّعاً وحیویهً.
أنماط المفارقتین اللفظیة والتصویریة فی شعر علی فودة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن المفارقة تقنیة أدبیة تزداد القصیدة رونقاً وجمالاً بکل أنماطها وسیاقاتها وتنتهی إلى نتیجةٍ تدهش المتلقین، وهی تقوم على التضاد والفرق بین المعانی الظاهریة والمفاهیم الباطنیة للألفاظ والتعابیر وتخل التوتر والإعجاب فی النص. کثیراً ما تحتاج المفارقة إلى کد ذهنی وتأمل عمی للوصول إلى کشف دلالات التعارض بین المعنى الظاهر والمعنى الخفی الغائص فی أعماق النص. من هذا المنطل ، بادر هذا البحث بدراسة أشعار علی فودة ) 1491 1491 م( الشاعر الفلسطینی المعاصر، وما تحتوی من ملامح المفارقتین اللفظیة والتصویریة وأنماطهما مستعیناً بالمنهج الوصفی التحلیلی لتفسیر نماذجها، وتبیین کیفیة استخدام الشاعر لهذه التقنیة ودورها فی تجربته الشعریة. تبین من خلال هذا البحث أن الشاعر وظف مفارقة السخریة والأضداد والإنکار بمثابة ملامح المفارقة اللفظیة ومفارقة التحول والمفاجأة والأدوار بمثابة نماذج للمفارقة التصویریة. وکان غرضه الرئیسی من استخدام هذه التقنیة هو بیان ما یوجد فی المجتمع وسلوک الناس من التناقض والتباین الذی سبب الیأس والمفاجأة والتحسر فی الشاعر خلاف ما کان یصوره.
بررسی بلاغی دلالت های زبان بدن در قرآن کریم (مطالعه موردی: زبان دست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان بدن، تکنیکی ارتباطی به شمار می رود که انسان ها از آن برای بیان احساسات و دلالت های مختلف بهره می گیرند. زبان بدن، ترجمان حالت ها و اندیشه های آدمی است. این مهارت ارتباطی در گستره علم لغت، روان شناسی رفتاری و تربیتی قرار دارد. زبان بدن در متون ادبی و قرآن کریم به کرّات مورد استفاده قرار گرفته است. فراگیری اصول و فنون زبان بدن، اقدام مؤثری برای رمزگشایی بسیاری از دلالت های نهفته در عبارات است و این امر برای پژوهشگران قرآنی بسیار مهم می نماید؛ زیرا با بازگشایی رمز آیات، می توان از روساخت به ژرف ساخت معنایی آن ها پی برد. در این مقاله علاوه بر تعریف زبان بدن و ارائه تاریخچه مختصری از این علم، به ذکر دلالت های زبان بدن در قرآن کریم با تأکید بر زبان دست و شرح نکات بلاغی آن ها پرداخته شده است. مهم ترین دلالت های زبان دست در قرآن را می توان: بخل، تأسف، ترس، سکوت، غم، تعجب و حیرت برشمرد. از جمله نکات بلاغی آیات زبان بدن می توان به آرایه هایی نظیر استخدام جز به جای کل، تشبیه و استعاره اشاره نمود. قرآن کریم، زبان بدن را مهارت ارتباطی هر دو گروه مؤمنان و کفار دانسته است. با این تفاوت که کفار از این سازوکار ارتباطی برای استهزاء، انکار و تحقیر و مؤمنان برای بیان اندوه، مسرت، شرم و شگفتی استفاده نموده اند.
جایگاه مفاهیم تربیتی فردی و اجتماعی در داستان های کوتاه علی حجازی با تکیه بر کتاب «النعاس و أمیر العواصف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در شکل دهی شخصیت کودک تأثیر دارد؛ از جمله می توان به خانواده، اجتماع، مدرسه، رادیو و تلویزیون، کتاب و دیگر وسایل ارتباطی اشاره کرد. یکی از گونه های ادبی که تأثیر به سزایی در شکل گیری شخصیت کودک دارد ادبیات کودک است. کودکان از زمانی که صحبت کردن را یاد می گیرند در مرتبه اول از طریق دیگران و در مرتبه دوم به وسیله خودشان با کتاب های داستان و شعر آشنا می شوند در این میان داستان و قصه به دلیل قابلیت خاصی که دارد در انتقال مفاهیم تربیتی به کودک تأثیر به سزایی دارد. آنچه به عنوان فرضیه این پژوهش مطرح است این است که داستان به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی غیررسمی به طور نیمه مستقیم و غیرمستقیم تأثیر مهمی در انتقال مفاهیم تربیتی به کودکان دارد. بر پایه این فرضیه این سؤال مطرح می شود که مهم ترین مفاهیم تربیتی بکار رفته در داستان های کودکانه چیست؟ نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی مهم ترین مفاهیم تربیتی داستان های کوتاه لبنان را با تکیه بر کتاب «النعاس و أمیر العواصف» اثر کودکانه نویس لبنانی علی حجازی مورد بررسی قرار دهند. در پایان این نتیجه گرفته می شود که این کودکانه نویس لبنانی ضمن رعایت زیبایی های هنری در قالبی خاصی مفاهیم تربیتی همچون وفاداری، اجتناب از تکبر و غرور، تقویت حس وطن دوستی، دوراندیشی و اجتناب از سستی؛ تقویت روحیه شکرگزاری از دیگران و ... را در کتاب خود به کودکان منتقل می کند.
شگردهای زبانی (دستوری و آوایی) متنبی در اقناع از منظر پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب پراگماتیسم، ادبیات را به منزله موثّرترین و زیباترین نوع گفتمان تلقی می کند. گفتمانی که نه تنها زیبایی و جمال در آن موج می زند بلکه تمام کارکردها و وظیفه های ارتباطی زبان در آن موجود است. ازاین رو فن اقناع به عنوان هدف غایی هر نوع گفتمان در زیرمجموعه زبان شناسی کاربردی به عنوان علم گفتمان زبانی قرار می گیرد. ازآنجاکه کاربردشناسی ادبی بیشتر از کاربردشناسی محض و فرضیه ای بیانگر کاربرد عملی زبان در فرآیند گفتمان است، در این پژوهش بر آنیم که به بررسی شگردهای زبانی( دستوری و آوایی) اقناع در دیوان شاعر بزرگ عرب که از وی به عنوان استاد معماری زبان یاد می شود، بپردازیم. جایگاه والای متنبی در عرصه زبانی و حضور استراتژی های زبانی در دیوان وی نشان از آن دارد که شاعر در انتقال بیشتر انگیزه ها، عواطف و احساسات به مخاطبین جهت تثبیت و تأکید بیشتر معنا از کاربست های زبانی اقناع و مهم ترین آن ها همچون تکرار و روش های هارمونی شعری همچون توازن و تصریع بهره جسته است. ضمن اینکه « تکرار» و سویه های گسترده آن به لحاظ ابعاد زیبایی شناختی کلامی و جنبه های اقناع کلامی نسبت به سایر اسلوب های زبانی از بسامد بالایی در دیوان شاعر برخوردار است.
دراسة آراء النحاة الخلافیة فی ماهیة أداة التعریف الحقیقیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص إن من مسائل العربیة الخلافیة هی ماهیة أداة التعریف؛ هل المفید للتعریف هو الألف واللام بکمالها أم هو اللام بوحدها؟ وهل الهمزة همزة وصل أم هی همزة قطع؟ ذهب عدة من النحویین إلى أن الألف واللام بکمالها تفید التعریف وهی ثنائیة الوضع وهمزتها قطع، ومنهم من ذهب إلى أن الألف واللام بکمالها تفید التعریف وهی ثنائیة الوضع إلا أن همزتها همزة وصل، وذهب کثیرٌ من متأخری النحویین من البصریین والکوفیین والأندلسیین إلى أن التی تفید التعریف هی اللام وحدها وهی أحادیة الوضع. تهدف هذه الدراسة إلى الوصول إلى الرأی الأصح فی ضوء تبیین الآراء الخلافیة فی هذه المسألة وأدلة کل واحد منها عبر استخدام منهج یتصف بطابع وصفی تحلیلی یقوم بالمقارنة بین الآراء وتحلیلها. ومن أهم ما تتوصل هذه الدراسة إلیه أن الأصوب من بین الآراء هو مذهب المتأخرین القاضی بأن المفید للتعریف هو اللام وحدها لأنه أقوی استدلالاً، أولاً لکون أدلته أتقن وثانیاً لاندفاع الاعتراضات الواردة علیه وثالثاً لاستناده إلى بعض الأدلة الأصولیة النحویة من القیاس الأدون )حمل الضد على الضد(، والاستقراء، ووجود النظیر.
واکاوی تصویر، به مثابه کارپایه شعر خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر مدرن را شعر تصویر می نامند؛ زیرا یکی از جلوه های هنر شاعری در عصر معاصر، تخیل بدیع و خلق تصاویر نو همراه با کشف رابطه ای جدید بین پدیده هاست. واکاوی تصویر، جهان کوچکی از دنیای بزرگ شاعر است و پرده برداری از آن، پرده برداشتن از ذات و وجود هنرمند است و شیوه تعامل او را با این جهان نشان می دهد. تخیل عرصه وسیعی برای تصویر است چون در لحظه ای کوتاه، زمانی بیکران و در مکانی محدود، سرزمینی پهناور را به تصویر می کشد. در پژوهش حاضر، به علت بعضی تمایلات خاصی که خلیل حاوی، شاعر معاصر لبنانی، در تصویر گری داشته و خصوصیات تصویرهای دقیق و ملموس و عینی او را با رویکرد تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرار خواهیم داد تا با واکاوی مهم ترین علل این ابداع شاعرانه و سازه های اصلی شکل دهنده آن، بتوانیم با فضایی که بازنمود جهان بینی و نگرش خاص این شاعر تصویرگراست، آشنا شویم. بررسی این خصیصه و کارکرد آن در شعر حاوی به عنوان یکی از بن مایه های شناختی در شعر عربی، انتقال دهنده مفاهیمی چون فلسفه زدگی، ابهام، اضطراب و سرگشتگی به مخاطب است، مسلماً کشف و بیان این شاخصه ها در فهم بهتر مضامین ژرفِ فلسفی شعر این شاعر تأثیر زیادی دارد. نیز به کارگیری تصویر در شعر او که اغلب نمادین و رمزآلود است، به عنوان محوری اصلی برای بیان بزرگ ترین تجربه های حسی و ذهنی شاعر مورد استفاده قرار می گیرد.
بررسی معانی کاربردی افعال مزید در قرآن مجید (بررسی موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در مقام نزول از علم الهی به عالم طبیعت به اقتضاء زبان مخاطبان نخستین، در قالب تجلّی به زبان عربی نازل شده، برخوردار از همه مختصات و تکنیک های ادبیات بشری است. یکی از آن مختصات که ویژه زبان عربی و از جمله امتیازات زبانی آن است، امکان توسعه معنای افعال مجرد از طریق انتقال به ابواب مزید است. افعال بکار رفته در ابواب مزید تقریباً یک دهم از مجموعه الفاظ قرآن کریم را به خود اختصاص داده، نقش برجسته و تعیین کننده ای در پیام رسانی و القاء معانی به مخاطبان دارد. مقاله حاضر پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی-توصیفی در پاسخ به این پرسش سامان یافته است: افعال مزید به لحاظ معانی کاربردی چه کارکردی در قرآن کریم دارد؟. پژوهشگر از رهگذر پردازش داده ها به این نتیجه رسیده است که: اولاً: افعال موضوع پژوهش غالباً در معانی مشهور ابواب مزید و اندکی نیز در معانی غیر مشهور بکار رفته است؛ ثانیاً: افعال مزید موجود در قرآن کریم تنها در ابواب مشهور بکار رفته، باب های افعال و تفعیل به لحاظ کمّی از فراوانی بیشتری برخوردارند.
آواشناسی صوتی فواصل دعای عرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت علم آوا شناسی در بررسی تغییرات معنایی جمله و آهنگ های نحوی کلام است که در همین راستا با تکرار صامت ها و مصوت ها تحت عنوان هماهنگی آوایی، به بررسی زیبایی شناسی صوت و معنا در کلام می پردازد و قدرت القایی معانی خاص را پیدا میکند پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی ، ما را به این دریافت رسانید که توازن و هماهنگی حاصل از تغییرات نحوی در فواصل مختلف دعا، از جمله تقدیم و تأخیر، تقدیم متعلق بر مسند و... چینش صحیح فواصل، منجر به رابطه علی و معلولی گشته و حس وحدت و یگانگی موسیقایی کلام را تقویت نموده است؛ همچنین مناسبت فواصل در صنایع بلاغی دعا، نوعی تلازم علی و معلولی در کلام ایجاد کرده که بر حسب ترتیب الفاظ و معانی مرتب بر آن، بر زبان امام (ع) جاری گشته است.
التوازن، جوهر العمارة الإسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر العمارة من إحدى مظاهر عالم التّشریع، ووعاءً لحیاة الإنسان، فتلعب دوراً مهماً جدّاً فی تنمیة قدرات الإنسان وإیجاد الأرضیّة المناسبة له للوصول إلى التّوازن وبلوغ الکمال. والحقّأنَّ العمارة الإسلامیّة ظاهرة صادرة من الرؤیة الإسلامیّةتؤدّیدوراً هامّاً لخلق المجال المطلوب لإیجاد التّوازن فی محیط الوجود، ومن هنا فإنَّ هذا البحث سیتناول هذا الموضوع بالدّراسة والتّحلیل بهدف إثبات أنَّ التّوازن هو جوهرة العمارة الإسلامیّة.التّوازن فی الوجود یغطّی جمیع وجوه العالم الظّاهریّة منها والباطنیّة، وبسبب الرّوابط الوثیقة الموجودة بین جمیع أنظمة العالم، فإنَّ النّتیجة التی یمکن التّوصل إلیها، هو أنَّ التّوازن لیس جوهر تکامل النّفس والوجود فحسب، بل إنَّه جوهرة العمارة الإسلامیّة أیضاً.فی البدایة سیتمّالتقدیم تعریفاً وتبییناً للعمارة الإسلامیّة والرّؤى المقدّمة حولها من قِبل المستشرقین والعلماء، ومن ثمَّ سیتمّ نقد کلّ الآراء المطروحة حول تعریف العمارة الإسلامیّة. ومن خلال التأمّل فی عالم الوجود الذی یُعَدّ مظهراً لعالم التّکوین، وبالتّأمل فی الإسلام یتبیّن أنَّ التّوازن هو مظهر لعالم التّشریع فهو قانون یسری فی الوجود ویجری فیه، وهذا ما جعل التّوازن جوهر هذه العمارة.
گوتیک - پست مدرنیسم در رمان «فرانکشتاین فی بغداد» احمد سعداوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوتیک پسامدرنیستی، با محوریت وحشت و مرگ، تعریف جدیدی برای این دو عنصر ارائه می دهد. این نوع درواقع تغییر گوتیک در پارادایم ادبیات پست مدرن است و تفاوت ریشه ای با گوتیک قبل از این دوره ندارد که درواقع تحت تأثیر فلسفه دریدا، بودریار، لیوتار و ژیژک قرار دارد. اصول گوتیک که بر اساس ترس و وحشت استوار است، در رمان پست مدرن تشدید می یابد و حاصل وحشت از حالت سرگرمی خارج می شود. نتیجه تجربه چنین ترس و دلهره ای اکتشاف هستی شناسانه و اثبات فردیت است. رمان «فرانکشتاین فی بغداد» اثر احمد سعداوی، رمان نویس عراقی نیز در ردیف رمان های گوتیک – پست مدرن قرار دارد؛ این رمان با مرکزیت دادن به ترس و مرگ، بحران هویت و سوژه ازهم گسیخته را توصیف می کند و با فضاسازی ترس به بازآفرینی وحشت می پردازد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر رمان گوتیک – پست مدرنیسم در رمان مذکور می پردازد. سعداوی در این رمان تجربه سیاهی، آشفتگی و بی معنایی حاکم بر سرزمین خود را به تصویر می کشد و دست به خلق شخصیتی(هیولایی) می زند که هویتی تکه پاره دارد و درواقع بخشی از خود انسان هاست که پس رانده شده است. خلق موجود تخیلی که سعی در اجرای عدالت دارد، خود باعث دامن زدن به ترس و وحشت بیشتر می گردد و از سویی بخش سرکوب شده از انسان هایی را به نمایش می گذارد که در عین بیزاری از خشونت، خود خالق خشونت و وحشت می گردند و به این ترتیب مرگ در آن حضوری برجسته می یابد. دستاوردکلی بررسی نشانه ها مبیّن آن است که تمامی عناصر پست مدرنیسم و گوتیک به صورت تشدید یافته در این رمان قابل مشاهده است که حضور فانتزی، وحشت والا و امر غیر قابل بازنمایی، مرگ نمادین، سوژه ناپایدار، سیالیت مکان و بازی واقعیت حاد با سوژه، اثر سعداوی را یکی را از مصادیق رمان گوتیک – پست مدرنیسم قرار می دهد.
اثرپذیری آدونیس از «المواقف» نفّری در دیدگاه های شاعرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آدونیس علاوه بر اینکه شاعری پرمایه و تحول آفرین است، منتقد و اندیشمندی است که دیدگاه های او درباره شعر و شاعری همواره در نقد ادبی مورد توجه قرار گرفته است. بازتاب این نظریات شاعرانه را می توان در اشعار او نیز بازیافت. اثرپذیری آدونیس از متون عرفانی و صوفیانه از موضوعات مهمی است که اندیشه وی را با مکتب سوررئالیسم در دوره معاصر نیز پیوند می زند؛ امّا تأثیر کتاب "المواقف" تألیف محمدبن عبدالجبار نفّری بر اندیشه و نظرگاه انتقادی آدونیس در شعر، رویکرد شعری او را تا حد زیادی به نگرش های عرفانی نفّری نزدیک می کند؛ چراکه محتوای این اثر عرفانی با نگرش شاعرانه او در هم می آمیزد. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی تأثیر المواقف را بر دیدگاه شاعرانه آدونیس نشان دهد. این اثرپذیری نشانه های مختلفی دارد؛ ازجمله تأسیس مجله ای به نام "المواقف" توسط آدونیس، استناد به عبارات متن "المواقف" در آثار و اقتباس تعابیر آن کتاب در اشعارش. این تحقیق با هدف آشکار ساختن ریشه برخی اندیشه ها و آرای آدونیس در کتاب المواقف نشان می دهد که بیش از همه سه عامل زبان، مضمون و روش، اندیشه های آن دو را به هم پیوند می زند: آدونیس تحت نفوذ نحوه نگرش نفّری نسبت به زبان، زبان منحصربه فرد خویش را می آفریند. در مضمون نیز، دیدگاه های او با در بر گرفتن عمده ترین درون مایه های عرفانی، یعنی وحدت گرایی، پویایی و معرفت با سرمنشأ عرفانی کتاب "المواقف" گره می خورد و عامل سوم، روش سنت شکنی است که از یک سو تحت تأثیر قوی "المواقف" و از سوی دیگر زیر سیطره نگاه سنت شکنانه مکاتب غربی، شعر را خرق پیوسته عادات زبانی و محتوایی تعریف می کند.
بررسی مواضع متمایز نحوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت هر متنی تنها با ساز و کار های ویژه ی همان متن به صورت تشکیکی امکان پذیر می باشد این قاعده کلی در مورد کتب آسمانی از جمله قرآن کریم که در مقام نزول از علم الهی به عالم طبیعت در قالب ادبیات بشری تجلی نموده است نیز صادق است از این رو یکی از دانشهای تعیین کننده در قلمرو قرآن پژوهی به ویژه تفسیر قرآن کریم دانش نحو است. مقاله پیشارو با عنوان "بررسی مواضع نحوی علامه طباطبائی در تفسیر المیزان" کاوشی نظری به روش تحلیل_توصیفی است که جهت تبیین دیدگاههای متمایز نحوی علامه طباطبائی در تفسیر المیزان سامان یافته و در مقام پاسخگویی به پرسش زیر بوده است.«سهم دانش نحو در تمایز تفسیر المیزان نسبت به دیگر تفاسیر عامه و امامیه چه اندازه می باشد» پژوهشگر از رهگذر پردازش داده ها در مجموع به این نتیجه رسیده است که اولاً : سیاق مداری ، حجیّت ظاهر و استقلال قرآن کریم در دلالت بر مدلول لفظی خود سبب رویکرد ویژه علامه به دانش نحو و برجستگی نقش این دانش در تفسیر قرآن به قرآن گشته است. ثانیاً : علامه طباطبائی برای اثبات و ابرام دیدگاههای تفسیری خویش و نیز نقد و جرح دیدگاههای دیگر مفسران به صورت فراگیر از قواعد و معیارهای نحوی سود برده است