فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
316 - 295
حوزههای تخصصی:
آدمی با معطوف کردن انرژی خویش به پدیده ای و مشاهده آن در درون به حضوری دست می یابد که جوهر آگاهی است؛ اما هنگامی که یگانگی خویش را با ذهن بگسلد و تماشاگر آن باشد، به مرتبه ای فراتر به نام آگاهی متعالی دست می یابد. رسیدن به این آگاهی در عرفان های شرقی به منظورِ آرامش ذهنی بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش، فرآیند رسیدن به این آگاهیِ برتر در مکتب یوگا و ذن به روش تحلیلی توصیفی بررسی می شود. رهرو در مکتب یوگا با به کاربستن فنون ارائه شده به توقف جریانات ذهنی و در نهایت، به حقیقت برتر درونی و رسیدن به رهایی در پرتو آگاهی متعالی نائل خواهد شد. در مکتب ذن نیز روشن شدگی همراه با ادراک حقیقت وجود از طریق تمرکز و حضور دائمی حاصل می آید که با شهود درونی معنا پیدا می کند. آنچه در این دو مکتب علی رغم اختلاف در روش و مبانی مشترک است، همان هدف نهایی است که رسیدن به این آگاهی متعالی را دربر می گیرد.
جایگاه استاد در ابعاد شناختی و رفتاری سِیروسلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
245 - 264
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مطرح تربیت عرفانی در عرفان عملی، مسئله نیاز سالک به استاد در سِیروسلوک است؛ اما بزرگان عرفان به علت هایی از ارائه بحث علمی و برهانی در این زمینه خودداری کرده اند. در این راستا، دسته بندی ابعاد نیاز به استاد و تبیین جایگاه شناختی و رفتاری استاد در سیر تربیت سالک ضروری است. با بررسی های انجام گرفته در این پژوهش به این نکته دست می یابیم که با پیوند دادن مسئله نیاز به استاد با دَه کارکرد اساسی استاد در حوزه های شناختی و رفتاری جایگاه استاد تطبیق پذیر است و ضرورت آن اثبات پذیر می شود. شناخت راه نامحسوس و پیچیده، شناخت وظایف و برنامه ها، شناخت آفات، خطرات و موانع، شناخت حوادث شهودی و شناخت تفاوت شاکله سالکان از کارکرد های استاد در بُعد شناختی دانسته شده اند و ترقی به مراحل و مقامات بالاتر، سرعت و سهولت بخشیدن به سیر، تأثیر نفَس و ولایت باطنی استاد، رفع آفات و موانع سیر سالک و دفع ضرر احتمالی ناشی از نبود استاد از کارکرد های استاد در حوزه رفتاری شناخته شده اند که تحقق هیچ یک از آن ها بدون راهنمایی و دستگیری استاد امکان پذیر نیست.
مراتب و ارکان معرفت در مثنوی «مشاهد» شاه داعی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
118 - 141
حوزههای تخصصی:
«شاه داعی شیرازی» یکی از شاعرانِ عارف و مبلّغان اندیشه وحدت وجودی ابن عربی است که آثار متعدّدی به نظم و نثر از وی باقی مانده است. یکی از آثار منظوم وی «ستّه شاه داعی» است. مثنوی «مشاهد» اوّلین اثر از مثنوی های شش گانه وی است که شاعر متناسب با مشرب فکری خود، آن را در «هفت مشهد»: طلب، تجرید، ذوق، کشف، معرفت، حقیقت و توحید سروده است. از آن جا که درباره این مثنوی، تاکنون هیچ تحقیق و پژوهشی صورت نگرفته است، تحقیق حاضر، ضمن معرّفی این اثر، یکی از مهم ترین مباحث عرفانی؛ یعنی «معرفت» و ارکان و مراتب آن را در این مثنوی به شیوه تحلیلی _ توصیفی مطالعه کرده است. پژوهش حاضر نشان داد که پیروی شاعر از ابن عربی و بازتاب چشمگیر اندیشه هستی شناختیِ وی در عنوان و ساختار اثر، از جمله در بسامد واژه ها و اصطلاحات و همچنین در محتوا قابل تأمّل است. طبق اندیشه شاه داعی، معرفت دارای مراتب و مدارجی است. شناخت خویشتن، شناخت هستی و شناخت خداوند مهم ترین ارکان معرفت در مثنوی مشاهد است. طبق اندیشه شاه داعی، شناخت انسان با هستی شناسی در ارتباط است و هر دو شناخت یاد شده، انسان را به شناخت خداوند رهنمون می شود. حاصل سخن این که شناخت ذات خداوند برای هیچ سالکی به خاطر امتناع صمدیّت امکان پذیر نیست و سالک با اندیشه در تجلیّات اسماء و صفات الهی و به شیوه کشف و شهود می تواند به مرحله «توحید» برسد.
بررسی نقش زیبایی شناختی درتأثیرگذاری اشعار صوفیانه ابن فارض و شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
195 - 216
حوزههای تخصصی:
برای رسیدن به یک بینش درست و شناخت کامل از سرایندگان، می توان از دریچه زیباشناسی به عمق افکار، عوالم درونی و احساسی سرایندگان دست پیدا کرد و از این طریق به زوایای ذهن آنها وارد شد و با درک و بصیرت بیشتری در اشعارشان تأمّل کرد. اشعار شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم از جمله آثار برجسته ادب فارسی است که جایگاه ویژه ای در پاسخگویی به ابهامات معرفتی و عرفانی دارد. از طرفی دیگر ابن فارض مصری نیز از شاعران عرب عصر عباسی است که در سرودن اشعار عرفانی بی مانند است. در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیبایی شناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو شاعر با اسلوبی منحصربفرد با توجّه به اصول تعادل و توازن، وحدت، حدّ معین، نظم و ترتیب و تصویرپردازی های هنری در استعارات و تشبیهات اشعاری زیبا سروده اند که رعایت این امور باعث تاثیرگذای بیشتر اشعار عرفانی آنان بر مخاطب گردیده است.
تجلی ولایت خلیفه الله ازمنظرعرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
289 - 306
حوزههای تخصصی:
بر اساس بینش عرفانی انسان کامل آیینه تام و تمام خداوندی و مبین یک موجود کامل است که اراده شهود ذاتی، صفاتی و افعالی خداوند را جلوه گری می کند و در واقع تجلی اسما و صفات الهی است. از این روست که می توان از انسان کامل به تعبیری به خداگونگی تمثیلی نام برد به این معنا و مفهوم که اگرچه او خدا نیست و شانیت و فعلیت رب العالمین را ندارد، ولی به سبب استخلاف الهی و خلیفه وِیژه بودن خداوند در جهان هستی دارای ویژگی ها و برجستگی های نابی است که به حق می توان او را جانشین شایسته پروردگار عالم در جهان دید. این مقاله بر این فرض استوار است که از منظرحضرت امام خمینی(س) می توان یک خداگونگی تمثیلی برای انسان کامل در جهان استنباط و استخراج کرد که از مجرای آن انسان کامل می تواند در امور عالم دخل و تصرفی نماید. از این رو برای رسیدن به این موضوع در ابتدا لازم است که این مقوله به صورت اجمال از منظر عرفاو اندیشمندان عرفان اسلامی به بحث و بررسی گذارده شود و سپس به بیان و بررسی اندیشه امام خمینی (س) در این زمینه پرداخته شود.
تحلیل مقابله ای مؤلفه های معنایی و راه کارهای ترجمه اصطلاحات عرفانی از فارسی به انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
162 - 191
حوزههای تخصصی:
اصطلاحات عرفانی ایرانی و اسلامی به خاطر مقید بودن به فرهنگ و ویژگی های زبانی و فرهنگی فارسی مشکلاتی فراراه مترجمانی ایجاد می کنند که متون عرفانی فارسی را به انگلیسی برمی گردانند. مترجمان در طول تاریخ ارتباط بینازبانی روش ها و راهکارهایی را به کار گرفته اند و در انتقام پیام و مفهوم آن ها به درجات گوناگونی از موفقیت یا شکست رسیده اند. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی و کتابخانه ای صورت گرفته، بیست اصطلاح عرفانی و بیست کلمه مشتق و مرکب آن ها انتخاب شده و معادل های انگلیسی آن ها از پیکره انتخابی استخراج شده است. داده ها بر اساس اصول ترجمه پژوهی و زبان شناسی مقابله ای تحلیل شده، راه کار های مورد استفاده مشخص شده، ویژگی های معادل ها از نظر معنایی و منظورشناختی بررسی شده و نقاط ضعف و قوت معادل ها و راه کارها بیان شده است. این تحلیل ها نشان می دهند که مترجمان در برگردان اصطلاحات عرفانی علاوه بر در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و فرهنگی معادل ها، ابتدا باید اصطلاحات را به لحاظ مؤلفه های معنایی و منظورشناختی شان در دو زبان با هم مقایسه و مقابله کنند و سپس به ارزیابی راه کارها و معادل های مورد نظر بپردازند و در نهایت دست به انتخاب نزدیک ترین و طبیعی ترین و مصطلح ترین معادل بزنند. بدیهی است که دست یافتن به تناظر یک به یک بین معادل ها امری نادر است اما مترجمان با عنایت به نکاتی که در این مقاله بحث شده است می توانند درصد خطای معادل سازی و معادل یابی شان را کمتر کنند و ترجمه های مطلوب تری ارائه دهند.
بررسی درون مایه های عرفانی در ادبیات پایداری در شعر طاهره صفارزاده و بشری البستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
306 - 324
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف یکی از مکاتب اسلامی است که از اسلام ریشه دارد و در طول تارخ اسلام طرفداران زیادی داشته و هم اکنون هم دارد و نه تنها دراندیشه بلکه در حرکت های جهادی و پایداری و گاه در قالب گروه های مبارز پا به عرصه وجود گذاشته است. در ادبیات معاصر فارسی وعربی، مؤلفه ها و شاخصه های ادب عرفانی و پایداری در شعر بشری البستانی و طاهره صفارزاده الگوهای مهم در ترکیب این دو حوزه ادبی ست.، بشری البستانی شاعره معاصر عراقی از جمله شاعرانی است که بخش بسیاری از اشعارش را به مفاهیم و مؤلفه ای ادبیات پیداری و در عین حال زبان و درون مایه های عرفانی اختصاص داده و طاهره صفارزاده از جمله شاعران معاصر ایرانی است که به عنوان یک شاعر انقلابی بخش مغتنمی از اشعارش را به مفاهیم ادبیات عرفانی اختصاص داده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به مطالعه و تحلیل مؤلفه های عرفانی در شعر شاعران ادب پایداری چون بشری البستانی و طاهره صفار زاده می پردازد.
تحلیل عرفانی- روان شناسی میل خوردن از نظر گاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
192 - 211
حوزههای تخصصی:
در نگرش انسان شناسانه مولوی، یکی از امیال اولیه و حیاتی انسان، میل خوردن است. مولوی با توجه به ساحت بیرونی انسان و با نگاه روان کاوانه، از یک طرف میل خوردن را نیاز اصلی و اساسی فیزیولوژیک انسان، زمینه سازِ ظهور امیال دیگر، و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی می داند که با چرخه حیات و سیر انسان به سوی کمال مطلوب خویش ارتباط دارد. از طرف دیگر با تّوجه به ساحت درونی انسان و با نگرش عارفانه خود، تمرکز و فرورفتگی در میل خوردن را حجاب راه حق و حقیقت، منشأ امراض جسمانی و روحانی و باعث تیرگی دل و درون انسان می شمارد. این مقاله، به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین نگرش های معرفتی و روان شناختی مولوی درباره میل خوردن می پردازد ؛ با این برآیند که انسان ها، ضمن بهره مندی از انواع خوردنی ها در حدّ اعتدال، نیازهای تنانی و جسمانی خود را فراهم آورند؛ و برای پرورش جنبه روحانی خویش، میل خوردن را تصعید ببخشند و در مجاری و کانال های روحانی به کار گیرند تا به عقل، اندیشه و ایمان تبدیل شود و موجبات صعود آسمانی انسان را فراهم آورد.
تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی (با تکیه بر آراء ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
173-200
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و تشریح کارکرد و تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی با تکیه بر آراء ابن عربی پرداخته شده است. بعد از مقدمه و ذکر مسئله تحقیق و پیشینه آن، ماهیت عشق و انواع آن بررسی و سپس به مباحث اصلی این پژوهش پرداخته شده است؛ از جمله: عالم خیال و انواع آن، معرفت شناسی و هستی شناسی خیال عرفانی در دیدگاه ابن عربی، همچنین رابطه عالم خیال متصل و عالم خیال منفصل، طرق اتصال به عالم خیال منفصل که از دو طریق خواب و بیداری رخ می دهد، دلیل تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی، ارتباط خیال عرفانی با نور خدا و تجلی حق و مراحل تحول عشق مجازی به حقیقی بر پایه خیال که به پنج قسمت ادراک زیبایی، پختگی صورت ذهنی، اتحاد عاشق و معشوق، کمرنگی صورت معشوق خیالی و سیر به سوی معشوق عقلی و خیال عشق حقیقی تقسیم می شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد عشق با گذر زمان، قوه خیال فرد را تسخیر و تصویری از معشوق در خیال عاشق ایجاد می کند که از حوادث خارج مصون است و با نفس عاشق اتحاد درونی دارد؛ با گذر زمان این تصویر نیز کمرنگ تر می شود تا بدان جا که عشق، بدون تصویر می گردد و به عشق عقلی و سپس الهی تبدیل می شود.
خاندان سُهروَردی، خاندان تصوف و علم در سرزمین های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
223 - 246
حوزههای تخصصی:
نخستین رجال خاندان سهروردی از سهرورد، شهر کوچکی میان زنجان و همدان، برخاستند و با کوچ به بغداد به انگیزه قدم در راه تهذیب و تحصیل علم، این خاندان در سده 5ق در این شهر ظهور یافت و به تدریج به تصوف و علم شناخته شد. خاندان مذکور تا اوایل سده 9ق در عراق و جزیره دوام یافت و بیشترین اخلاف خاندان در این جا ظهور یافتند. با پراکنده شدن تدریجی برخی از رجال خاندان در سرزمین های اسلامی، از نیمه دوم سده 7ق تا سده 14ق اخلافی از این خاندان در ایران، مصر و شام، ماوراءالنهر و به ویژه هند نیز ظاهر شدند. منابع سلسله نسب همه اخلاف را به طور کامل بیان نکرده اند. درباره منتسبان با سلسله نسب ناقص اجمالا می دانیم که از نسل شیخ شهاب الدین عمر سهروردی(د.632ق) بوده اند. از این رو، می توان گفت برخی از اخلاف شیخ و تبعا خاندان تا سده اخیر نسب خویش را حفظ کرده یا از نسب بردن خویش از شیخ آگاهی داشته اند؛ با این همه، احتمال نسب سازی برخی از منسوبان متاخر برای خویش بسیار است. این پژوهش می کوشد پس از معرفی خاندان سهروردی، با استقصای نام اعضا و اخلاف آن، شجره نامه ایشان را بر پایه منابع موجود ترسیم و مدعیان انتساب به شیخ را نیز معرفی کند.
تأملی در دامنه مقام خلافت اللّهی زن با تکیه بر آیات قرآن و دیدگاه عرفای مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
مسأله خلافت الهی از مسائل غامض و بحث انگیز در حوزه علوم قرآنی، کلام و عرفان است. تنها آیه ای از قرآن کریم که به صورت صریح و مطلق بحث خلافت الهی را مطرح کرده آیه 30 سوره بقره است؛ با این حال اهمیت این مقام به حدی است که گویا ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی، همه در جهت تربیت خلیفه الهی صورت گرفته است. عموماً پژوهش های محققان در رابطه با «خلافت الهی» حول مسائلی چون: تفسیر آیه خلافت، ارتباط خلافت الهی با انسان کامل و دامنه خلافت انجام یافته است؛ لکن مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از آیات الهی، تأملی در راستای دامنه خلافت الهی زن داشته باشد و در عین حال، به نقد دیدگاه برخی عرفای مسلمان نیز در این حوزه بپردازد. هدف دیگر که فرع هدف اصلی محسوب می شود، بررسی اجمالی برخی از مؤلفه هایی است که با توجه به ویژگی های شخصیتی زن دامنه خلافت الهی او را گسترش می دهد. «مادری» و «دیگرخواهی» از مؤلفه های مؤثر برای افزایش دامنه خلافت الهی زن است که مسیری تا حدی متمایز نسبت به مرد برای وی پدید می آورد. از سویی، مطالعه آثار عرفانی ما را با دو دیدگاه متفاوت در رابطه با دامنه خلافت الهی زن مواجه می سازد. گروهی از عرفا تفاوت های تکوینی موجود در آفرینش زن را تحدید کننده دامنه خلافت الهی زن نسبت به مرد می دانند و برخی دیگر، این مقام را امری مرتبط با روح انسان می دانند و بر این باورند که زن و مرد در دستیابی به مراتب بالای آن تفاوتی با یکدیگر ندارند.
ولایت محبت در اشعار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
274 - 293
حوزههای تخصصی:
در نزد عارفان نهایت محبت، غلیان دل در اشتیاق لقای محبوب است که موجب محو محب می شود زیرا اساس احوال عالیه و کمال جویی بر محبت است. محبت در نظر مولانا مراتبی دارد: محبت عام و محبت خاص. به اعتقاد وی نور ایمان و یقین از محبت سرچشمه می گیرد و چون آتشی وجود را پالایش می دهد، زیرا خلق آدمی با مِهر الهی آمیخته شده است. محبت پیوندی بین محب و محبوب ایجاد می کند و باعث کشش و جذبه می گردد به حدی که بین آن دو تفاوتی دیده نمی شود. مولوی روح محمدی را مظهر محبت دانسته است و معتقد است که رقایق محبت به حسب احوال محبان و استعدادشان تعیّن می یابد و ارتباط عمیقی با ایمان، ذکر، تلوین، تمکین، اتصال و... دارد تادرطی مراحل و مقامات و مراحل، بین حق تعالی و طالب (نیست هست نما) حایلی باقی نماند. مسأله این است که آیا محبت می تواند آغازگر فیضان باشد؟ و رقایق محبت، با چه اموری ارتباط تنگا تنگی دارد؟ تا محب بتواند در سیرالی الله توفیق یابد. در این مقاله همّ براین است تا لطایف این ارتباطات از دیدگاه مولانا از طریق توصیفی- تحلیلی بیان شود.
بازشناسی پدیداری اندیشه های عرفانی در معماری مسجد گوهرشاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
417 - 438
حوزههای تخصصی:
در ساحت عرفان، معماری قدسی نوعی طی طریق است که در این سیر، هنرمند معمار با الهامی معنوی به قرب الهی رهنمون می شود. او برای جاودانه ساختن ارزش های الهی و فطری، همواره از هنر بهره برده و به وسیله آن معانی عرفانی و حکمت الهی را بیان داشته است. وی با کمک آموخته های دینی و درآمیختن آن با اندیشه متعالی اسلام، سعی داشت تا صفات ذات اقدس الهی و رابطه معنوی با بنده اش را در کالبد بنا تعین بخشد. نقش هدایت گری عرفان در مسجد، بزرگترین جایگاه بندگی، بیش از هر مکان دیگری قابل مشاهده است. در واقع معمار عارف به یاری تجسم بخشی مادی به مضامین روحانی و عرفانی، آنها را در نظر فرد متجلی و روح او را برای پیوستن به پروردگار آماده می سازد. این مقاله سعی دارد با روش تحلیل محتوا و متکی بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی، حضور عرفان، در کالبد مسجد جامع گوهرشاد مشهد را مورد کنکاش قرار دهد و از این رهگذر دریابد که اندیشه های عرفانی در شکل گیری بنای مسجد، معماری، تزئینات و نقشمایه های آن به چه میزان تاثیر گذار بوده و به چه نحو بروز کالبدی یافته اند. بررسی معماری مسجد گوهرشاد و آرایه های آن نشان می دهد، همگرایی تصوف و اعتقادات شیعی که به طور خاص در این دوره ظهور یافته است، در جای جای مسجد حضور دارد و آن را از این لحاظ خاص نموده که فضایی برای کشف و شهود عرفانی فراهم می آورد و بنده را از این طریق به سر منزل مقصود سوق می دهد. سیر از کثرت به وحدت از اصلی ترین نمود های اندیشه عرفانی، نیز در این بنا به کمال نمایان گشته است
مبانی قرآنی منازل السائرین (مطالعه موردی: بخش بدایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
247 - 278
حوزههای تخصصی:
منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، متنى عرفانی است که در آن معارف بسیار، در قالب عباراتى موجز به رشته تحریر در آمده است. این کتاب همواره مورد توجه علاقه مندان عرفان و سیر و سلوک بوده است. با ملاحظه عناوین و ابواب کتاب معلوم می شود که مصنّف، نام منزل ها را از آیات قرآن برگرفته است و در بیشتر موارد، تناسب میان عنوان باب ها و آیه های انتخابی ابتدای هر باب از نگاه عرفانی عمیق او به آیات قرآن حکایت می کند، چنان که می توان گفت که وی مبانی تعیین منازل را در آیات کتاب خدا یافته است. نگارنده در این مقاله با مراجعه به تفاسیر عرفانی، ضمن بررسی آیات موجود در بخش بدایات این کتاب و تأمل در مطالب هر باب، رویکرد عرفانی خواجه به آیات قرآن را نشان داده و پیوند میان دستورات خدای متعال در قرآن و آداب سیر و سلوک عارفان اصیل را نمودار ساخته است
حیات عرفانی در اندیشه پولس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
91 - 118
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مفهوم حیات عرفانی و چگونگی نیل به آن از دیدگاه پولس بررسی می شود. بنا بر آنچه از مطالعه و تحلیل رساله های او برمی آید، وی مدعی است که پس از تغییر کیش، درنتیجه تجربه ای که در راه دمشق برایش رخ داده است، به حیاتی تازه در مسیح دست یافته و سبک زندگی جدیدی را تعلیم می دهد که حیاتی پاک، معنوی و عرفانی است. پولس نیکوترین حیات را زندگیِ مسیح گونه معرفی کرده که شایسته فرزندان خداست. حیات عرفانی یعنی زیستن به گونه ای که خدا می خواهد و غایت آن مسیح گونه شدنِ انسان است. هرچند پولس بر فیض خدا در تحقق چنین حیاتی تأکید می ورزد، اما سهم انسان را در رسیدن به آن نادیده نمی گیرد. او دعا، مراقبه، وارستگی، طهارت باطن، توکل، پذیرفتن اراده خدا، هماهنگی و همکاری با خدا، ایمان، امید و محبت را بنیان های حیات مسیحانه، یعنی زندگی عرفانی می داند.
محبت و معرفت در آثار غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
264 - 281
حوزههای تخصصی:
محبت و معرفت یکی از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی و ادبیات عرفانی بوده و در آثار بزرگان ادب و عرفان بازتاب های گوناگونی داشته است. امام محمّد غزالی طوسی، یکی از مشهورترین دانشمندان اسلام و ایران در قرن پنجم است که در آثارخود به ویژه در کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین به خوبی ازآن استفاده کرده و دیدگاه های نوی را ارایه داده است. این مقاله با هدف بررسی و تحلیل جایگاه عشق و معرفت در آثار غزالی با روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی نگارش شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که غزالی در باب محبت به ندرت از واژه عشق استفاده می کند و محبت را به عکس اغلب عارفان و طرفداران مکتب عرفانی بر عشق ترجیح می دهد. معرفت در آثار وی اعم ازحسی، عقلی و شهودیست هر چند که تنها راه وصول به کمال و حقیقت را معرفت شهودی می شناسد سو برای رسیدن به معرفت شهودی، تلاش و مجاهدت و تزکیه نفس سالک را ضروری می داند.
معرفی و نقد شروح برجسته گلشن راز شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
297 - 316
حوزههای تخصصی:
منظومه گلشن راز شبستری را به حق می توان یک دوره کامل عرفان نظری و حتی شناسنامه عرفان نظری دانست. این کتاب به رغم اختصار در حجم و تعداد ابیات، مضامین بلند و عمیق عرفانی را به شایستگی تبیین کرده و همین امر، فهم دقیق محتوای آن را حتی برای اهل فن نیز بسیار دشوار نموده است؛ لذا شرح های بسیار زیادی بر آن نوشته شده و این نوشتار درصدد آن است که ضمن معرفی مهم ترین شروح گلشن راز، به اختصار به نقد و بیان اهم ویژگی های آنها بپردازد. در نتیجه می توان گفت در میان مهم ترین شرح هایی که در این پژوهش مطالعه شده اند، شرح مفاتیح الاعجاز، هم به لحاظ پرداختن به تمام ابیات گلشن و هم به لحاظ عمق مطالب برجسته ترین و تأثیرگذارترین شرح به شمار می آید که شروح پس از آن کمابیش وام دار آن هستند.
ریشه شناختی «وحدت وجود» در «کشف الحقایق» نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
13 - 31
حوزههای تخصصی:
نسفی در کتاب «کشف الحقایق»، چونان یک آموزگار مدرسی، به رسته بندی مطالب و موضوعات عرفان اسلامی – به ویژه وحدت وجود- پرداخته است؛ مع الأسف، آموزگاری که کمیت تحلیلش لنگان است. در این راه، آشکار است که، همگام با و پیرو دیگر عرفا، خود را از پیچیدن به استدلالات فلسفی و کلامی دور نگاه داشته است، و مانند فلاسفه عرفان پیشه ای چون شیخ اشراق، مخاطب را به گذرگاه های صعب العبور برهان و استدلال نمی برد. با توجه به منش کتابت او، همچنان که گنجینه موروث عرفانی پیش از خود را به دوش می کشد، -که ریشه های آن را می توان در فلسفه یونان (به ویژه افلاطون و نوافلاطونیان) و هند باستان باز جست- از برخی از اساتید عرفان، چون ابن سبعین و ابن عربی بیشترها خوشه برچیده است. حتی در انتخاب عناوین فصول و بخش های مختلف کشف الحقایق، بعید نیست که از آثار ابن سبعین و ابن عربی، به گونه ای مستقیم تاثیر گرفته باشد؛ به ویژه در انتخاب دو عنوان اصحاب «نور» و «نار»، که مهمترین آراء نسفی را در باب وحدت وجود، می توان در پرداخت همین دو بخش به ملاحظه کرد. در این جستار، ریشه نگاری عقاید او در باب وحدت وجود، نشانگر تاثیر بی چون و چرای او از ابن سبعین و ابن عربی است؛ که البته در این ریشه نگاری، آراء ابن سبعین تازگی خاص خود را دارند.
بررسی اثربخشی تربیت بر سازندگی فرد و اجتماع از منظر قرآن مجید با نگاهی به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
210 - 231
حوزههای تخصصی:
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که می فرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی برآن در قرآن مجید هدف اصلی این تحقیق بوده و در این بین نگاهی نیز به عرفان شیعه در مبحث انسان شناسی داشته ایم. نتیجه حاصل تحقیق نشان می دهد جهان بینی و معرفت شناسی عرفانی که خود یک قالب و روش و شاید ابزار شناخت روش در تربیت اسلامی است همواره در تلاش برای ایجاد فضایی دو طرفه برای شناخت موجودیت انسان و لوازم انسان بودن و طی مراتب کمال او بوده است. عرفان اسلامی در واقع در صدد جهت بخشی به تعاملات معرفتی، انسان شناسی و جامعه شناسی بوده و در این بستر به رشد و تعالی انسان اندیشیده است و برای آن برنامه دارد. بنابه دیدگاه عرفان اسلامی، هدف نهایی از کوشش انسان، رسیدن به شناخت و معرفت است. این نوع معرفت احتیاج به بسترسازی دارد ، یعنی قلب انسان که مکان روح الهی وی می باشد ، باید از زشتی ها، پلیدی ها و کلا هر نوع آلودگی کاملا پاک و منزه شده باشد تا نور حقیقت بتواند بر آن بتابد . میان مفاهیم عرفانی و تعلیم و تربیت از جنبه هدفی اشتراک بسیاری دیده می شود . در تعلیم و تربیت نیز ، هدف به نوعی فراهم آوردن شرایطی است که متربی به آگاهی و شناخت دست یابد.
ساختار چندگانه روایت در اسرارنامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
81-102
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از متون عرفانی تعلیمی ادبیات، نگارنده با تمسک به ظرف قصه و روایت به بیان پیامی پرداخته و این تمسک به ظرف قصه و مظروف اخلاقی عرفانی، گاه آشکارا و گاه نامحسوس است. تعمق در ساختار روایت اسرارنامه عطار نشان می دهد که چندین ساختار پیرنگ متفاوت در حکایت های این کتاب وجود دارد. گاه در ابتدای هر حکایت، شخصیتی داستانی حضور دارد که به صورت موجز، حکایتی با مشارکت این شخصیت نقل می شود و در ادامه، سطحی وسیع تر شامل نکته هایی عرفانی تعلیمی شکل می گیرد؛ گاه این ساختار برعکس می شود و گاه سراسر متن به گفت و گوی دو شخصیت اختصاص می یابد، اما تمام این حکایت ها یک عنصر مشترک دارند به طوری که در پسِ حکایت های این کتاب، یک هسته عرفانی تعلیمی نهفته است که توسط راوی در انتهای هر روایت آشکار می شود. پژوهش حاضر با بررسی گذر سایه وار از پوسته داستانی به هسته عرفانی در قالب ترسیم یک ساختار به مطالعه ساختارهای پیرنگ در اسرارنامه می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اسرارنامه شامل چندین گونه ساختار است که با ابزارهایی چون «خطاب مستقیم مخاطب توسط راوی»، «گذر ناگهانی از جهان داستان به جهان اثر ادبی» و «چربش هسته عرفانی تعلیمی بر پوسته داستانی» آشکار شده است که اقناع و به تخیّل انداختن مخاطب را در پی دارد.