فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
83 - 107
حوزههای تخصصی:
اصول کافی و صحیح بخاری از منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت است آموزه های این دو کتاب در نزد عالمان و عامه مردم هر دو فرقه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند تا جایی که در موضوعات مهم و اختلافی از مراجع شیعه و اهل سنت ارجاع به این دو کتاب است. یکی از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل سنت بحث خلافت و جانشینی پیامبر (ص) است. با نگاهی به احادیث این دو کتاب با مضامین جانشینی پیامبر (ص) و با کلید واژه های خلیفه، امیر و ولی مسئله خلافت از نظر هر دو گروه به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ لذا با استفاده از توصیفی_ تحلیلی و با مراجعه به کتاب صحیح بخاری و اصول کافی واژه های خلیفه و سایر واژگان هم معنا و مفهوم مانند وصی، امیر، ولی، امام مورد تحلیل قرار می گیرد؛ در نهایت اینکه واژگان بکار گرفته شده در روایات این دو کتاب به دلیل جهت گیری عقیدتی که صاحب هر دو کتاب دارند در کارکرد و معنایی نزدیک به عقیده مرام آنها در باب خلافت پیامبر دارند.
تحليل أضرار الزواج في الأسره السليمه من منظور الأحاديث الإماميه مع التركيز على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
أهم وحده فی المجتمع هی الأسره ولها أهمیه خاصه. وقد تم الترکیز على الأسره وصحتها فی مختلف العلوم، کعلم النفس، وعلم الاجتماع، والأخلاق، والعلوم الإسلامیه. فإن الأسره السلیمه لها أفراد أو زوجان أو تربیه أو تفاعل بین الوالدین والأبناء ومؤشرات اجتماعیه، ولکل مؤشر من هذه المؤشرات مکوِّنات تُحدِّد صحه أو ضرر الأسره السلیمه. ومن مؤشرات الأسره السلیمه "مؤشر الزواج" الذی له فترتان قبل الزواج الرسمی وبعده. ویتعرض هذا المؤشر لأضرار عدیده. تعتبر أمراض مؤشر الزواج فی الأسره السلیمه من المسائل التی اهتمّ بها الأحادیثُ الإمامیه، والتی للأسف لم یلاحظها الباحثون. لقد قام الباحثون فی البحث الحالی -الذی تم إجراؤه بالمنهج الوصفی التحلیلی- من بین آفات هذا المؤشر، ببحث أضرار اختیار الزوجه غیر المناسبه، والتی تتعلق بمرحله ما قبل الزواج ومرحله اختیار الزوج، کما قاموا ببحث ضعف التعامل مع الزوجه، وهو ما یرتبط بطقوس الزواج وفتره ما بعد الزواج الرسمی، وجاء نفاصیل کل ذلک یالترکیز على نهج البلاغه باعتباره المصدر الثانی للمعرفه الدینیه، ویرى الباحثون أن هذه الآفات تنتج عن نوعین من العوامل ذات أصل داخلی وخارجی. فخطبه 202 من نهج البلاغه، ورساله 31، وکذلک حکمه 226، تؤکد علی کیفیه التعامل مع الزوجه والتواصل الفعال بین المرء وزوجه. وبناء على البحث الحالی فإن أهم العوامل فی اختیار الزوج غیر المناسب، والذی یعد أهم ضرر قبل الزواج الرسمی، هی: عدم الإیمان والأخلاق والعقلانیه والکفاءه. وأبرز العوامل الفعاله فی انعدام الطقوس الزوجیه، والتی تعد من أهم مؤشرات ضرر الزواج والتی تنشأ فی العلاقه بین الزوجین بعد الزواج، هی: - قله التواصل الفعال وعدم الالتزام والمسؤولیه بین الزوجین تجاه بعضهما البعض.
شرع و شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت بررسیِ بُن مایه های اعتقادی شعرا و ادبا در جهت رسیدن به عمقِ محتواییِ آثارشان، بدیهی به نظر می رسد، لکن در دوره معاصر کمتر بدین موضوع توجه شده است. لذا پژوهش های ادبی غالبا حالتی یکنواخت و سَتَروَن یافته اند، بدین معنا که غالبا در فرم و صورت خلاصه شده و اگر هم به محتوا توجهی کرده اند، فارغ از توجه به ریشه های اعتقادیِ شاعر و جهان بینی او بوده است. در این میان، حتی اغراض بلاغی و موسیقایی و زبانیی هم که منبعث و متأثر از نحوه نگرشِ شاعر به خود، جامعه و جهانِ هستی بوده است، نادیده گرفته شده، گویی که از اصل نبوده اند یا ارزشِ بررسی نداشته اند. در نتیجه داوری هایی غیر واقعی به بار آمد، که به جای روشنی، بر تاریکی ها افزود و می افزاید. بدین سبب، در این مقاله کوشیده ایم تا تاثیر ریشه های اعتقادیِ دو شاعر بزرگ یعنی سنایی و مولوی را در جهت فهم بهتر آثارشان، نشان دهیم، به امید آنکه قدمی باشد برای دوری از جهانِ اوهام و خیالات و نزدیکی به دیار حقایق و روشنایی ها.
تحليل الخطبه 180 من نهج البلاغه من منظور الأسلوبيه الطبقيه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
یُعدُّ منهج التحلیل الأسلوبی الطبقی إحدى أکثر الطرق دقهً وقیمهً فی تفسیر النصوص الأدبیه. فمن خلال دراسه العناصر اللغویه المختلفه، بما فی ذلک العناصر النحویه، والبلاغیه، والمعجمیه، والصوتیه، والأیدیولوجیه، یکشف التحلیل الأسلوبی عن المعانی الکامنه فی الأعمال الأدبیه. وعلى وجه الخصوص، عند تحلیل نصوص ک «نهج البلاغه»، یتعمق هذا المنهج فی هذه العناصر، کاشفاً عن أفکار الکاتب ومشاعره، ومزیحاً الستار عن المعانی المختفیه فی النص. بناءً على ذلک، تستند الدراسه الحالیه إلى مبادئ الأسلوبیه الطبقیه من خلال منهج وصفی-تحلیلی لدراسه الخطبه 180 من نهج البلاغه. وتُظهر النتائج أن النغمه الصوتیه للخطبه تعکس غضب الإمام علی (ع) وتوبیخه، وهو ما یتردّد صداه فی نص الخطبه بکامله. أما فی الطبقه النحویه، فإن استخدام الجمل الفعلیه والاسمیه، والتراکیب الاستفهامیه، والضمائر المتصله، یشیر إلى ضعف أهل الکوفه وجهلهم. علاوهً على ذلک، وفی الطبقه البلاغیه، یُبرِز الاستخدام الفعّال للاستعاره، والکنایه، والمجاز، والتضاد مفهومَ انتقاد أهل الکوفه بوضوح بسبب خیانتهم، وتفرّقهم، وعدم طاعتهم لإمامهم. کما أن اختیار المفردات فی المحورین التلازمی والاستبدالی یتماشى مع هذا المضمون. وأخیراً، تعکس الطبقه الأیدیولوجیه للخطبه أفکار الإمام الرامیه إلى إیقاظ أهل الکوفه وتنبیههم إلى جهلهم.
بیّنه بودن قرآن کریم برای انسان عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
تحلیل فقه الحدیثی هلاکت شیعه نمایان به وسیله طاعون در کتاب الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
209 - 244
حوزههای تخصصی:
تظاهر و نفاق به سبب سوءاستفاده از دین و اعتقادات مذهبی، همواره وجود داشته و دارد. در زمان ائمه k نیز برخی با هدف فریب مردم، جاسوسی برای حاکمان و ضربه زدن به امامان و شیعیان، تظاهر به تشیع می نمودند. بنابراین برخی از معصومان k برای هشیارسازی مردم، به تبیین ویژگی های شیعیان واقعی از دروغین پرداختند. در حدیثی از کتاب کافی به برخی ویژگی های شیعیان و شیعه نمایان اشاره شده که یکی از صفات متظاهرین به تشیع، هلاکت آن ها به وسیله طاعون معرفی شده است. مفهوم این عبارت با آیات، روایات و شواهد تجربی تناقض دارد؛ زیرا طاعون نوعی بیماری همه گیر است و عقلاً نمی توان آن را منحصر به گروهی خاص دانست. بنابراین پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف نقد متن و بررسی فقه الحدیثی این روایت انجام شده است. بررسی سند حاکی از اعتبار حدیث است؛ اما متن حدیث در کتب مختلف، حائز تفاوت هایی است که با استناد به برخی از آن ها می توان برای «طاعون یَقتُلُهُم » معانی دیگری غیر از بیماری فرض نمود. بنابراین مفهوم عبارت مذکور از نظر واژگانی، آیات، روایات و شواهد تجربی و تاریخی بررسی گردید و استناد به یافته های تحقیق نشان داد هلاکت با طاعون که به شیعه نمایان نسبت داده شده، معرف مرگی غیر از بیماری و به معنای مرگ با ادوات جنگی همچون شمشیر یا نیزه، و یا مرگ قلب و روح ایشان است.
رهیافت «تجمیع ظنون» در بررسی اسناد حدیث، و نقدی بر مکتب رجالی محقق خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
245 - 270
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی اساسی رجالی که توسط فقیه گران قدر شیعه، آیت الله خویی احیا و تقویت شد، مکتب ریاضی و جزء نگر بوده، که به بررسی منابع رجالی به صورت منفرد پرداخته است. لیکن خلأهای معرفتی قابل توجهی در این روش به چشم می خورد؛ ازجمله اینکه با این رویکرد، بخش عظیمی از میراث روایی گران بهای شیعه، عملاً قابل استفاده نخواهد بود؛ چراکه دقت های موجود در این سبک، موجب می شود تا نتوان به وثاقت بسیاری از افراد موجود در سلسله اسناد اعتماد نمود. این مشکل، بسیاری از محققان بعدی را به یافتن راه برون رفت از این مشکلات واداشته که البته در اکثر موارد، قرین با موفقیت نبوده است . این جستار، با روش تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی، و با استفاده از مبانی منطقی و عقلایی، و اصول مورد قبول فقهای شیعه، به ارائه رهیافتی معتبر برای برون رفت از این مشکلات پرداخته که عبارت است از: «تراکم ظنون» یا «استدلال انباشتی». این شیوه استدلالی، ضمن تحسین دقت های مکتب ریاضی، رویکردی کل نگرانه داشته و با تجمیع و توحید ظنون حاصل از قرائن دالّ بر وثاقت یا ضعف یک راوی، امکان حصول علم یا اطمینان از تراکم ظنون را اثبات می کند.
اعتبار سنجی تطبیقی تضعیفات خارجی نسبت به صدور روایات، از دیدگاه فریقین با محوریت سیره عقلاء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
145 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اعتبار سنجی حجیت صدوری روایات، بررسی تضعیفات واردشده به آن، با معیار ارتکاز و سیره عقلاء است. بررسی تطبیقی تضعیفات مطرح شده در روایات فریقین، راه را برای شناخت بهتر مبانی حدیثی، فقهی و اصولی مذاهب اسلامی هموار نموده و نقاط قوت و ضعف مبانی اجتهادی را به وضوح نشان می دهد. در این نوشتار، در نه محور کلان، به مهم ترین علل و اسباب خارجی تضعیف مطرح شده نسبت به روایات شیعه و اهل سنّت، اشاره می کنیم. داوری با محوریت و محک سیره عقلاء، نشان از قوت مبانی اصولی و اجتهادی امامیه نسبت به سایر مذاهب دیگر در این موضوع دارد.
گام دوم در فعالیت های فقه الحدیثی در پرتو آزمون های پیشاتفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
305 - 322
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که موجب بروز تفسیر به رای در مورد متن می شود؛ عدم فراوری درست متن است. مقاله حاضر تلاش می کند تا نوع مواجهه با متن روائی به عنون اصلی ترین اتفاق در حوزه پژوهش های علوم اسلامی متن محور در قالب طراحی آزمون های مختلف، تبیین کند. در واقع بخش مهمی از آن چه ما را به ورطه تفاسیر متکثر و احیانا متعارض می اندازد؛ آماده نکردن متن روی میز کار مفسر است. در این راستا نیاز به برخی آزمون های پیشاتفسیری احساس می شود. برخی از این آزمون ها، عبارتند از: آزمون الغاء خصوصیت، آزمون تطابق معنای لغوی و اصطلاحی، آزمون تحلیل انعکاسی، آزمون ایجاد تمایز سنت واقعه از محکیه و آزمون زبان مجاز و تمثیل. نتیجه استخدام قواعد پیشاتفسیری آن خواهد بود که زمینه را برای قضاوت بهتر مفسر و تفسیر دقیق تر متن فراهم کند. از سوی دیگر اجرای این آزمون ها می تواند سرعت نظریه پردای در علوم اسلامی را تسریع بخشد و از نوعی سردرگمی در میان انبوه نظریه پردازی ها برهاند. آزمون های پیشاتفسیری یا همان خط مشی داشبورد،خود روشی نو و بدیع در تحلیل متن است و فاصله بین زمان اراده به تفسیر و تفسیر متن را روشن تر و نتایج تفسیری را واقع بینانه تر می کند. از این آزمون محوری، می توان به عنوان گام دوم در فعالیت ها و پژوهش های حدیثی یاد کرد.
جایگاه سند در اعتبارسنجی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
55 - 84
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی روایات در اعصار مختلف با تفاوت هایی همراه بوده است. متأخران شیعه از زمان علامه حلی، اولین مرحله از بررسی روایات را سنجش سندی قرار داده اند، همین امر موجب ضعف تعداد قابل توجهی از روایات شده است؛ ازاین رو محدثان متقدم، به تساهل در بررسی های سندی روایات متهم گردیده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، میزان و نحوه به کارگیری بررسی های سندی را در نزد شیخ صدوق مورد مطالعه قرار داده است. در نزد صدوق، بعد از بررسی های کتاب شناسی، سنجش سندی بر سنجش متنی اولویت داشته است. وی در بررسی های سندی، به اتصالات سند، مذهب، وثاقت و عدم انفراد راوی توجه کرده است. وی کذب و وضع را سبب بی اعتباری روایت دانسته، اما سایر ضعف های سندی را تنها در صورت تعارض موجب طرد روایت برشمرده است. در صورت حکم بر صحت سند حتی در حالت تعارض نیز حکم بر طرد روایت نداده و آن را با تغییر دلالی پذیرفته است.
بازتاب اهداف و آرمان های سیاسی در برخی از اسرائیلیات مرتبط با مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
149 - 173
حوزههای تخصصی:
ورود اسرائیلیات به منابع اسلامی پدیده ای ناخوشانید و تلخ بود که کم و بیش تمامی حوزه های معارفی اسلام را در برگرفت.از جمله حوزه-های معرفتی اسلام که اسرائیلیات در آن ورود کرد و سبب پدید آمدن جعلیاتی شد، حوزه مهدویت است. در این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ این سوالات هستیم: راویان یهودی و مسیحی مسلمان شده چه آرمان های سیاسی را با نقل روایات مرتبط با مهدویت دنبال می-کردند؟ پیوند سیاسیون اموی با راویان اسرائیلیات سبب پدید آمدن چه مجعولاتی در حوزه مهدویت و همسو با اهداف این سیاستمداران، شده است؟ مهم ترین گونه های این مجعولات کدامند؟ جهت پاسخ به این سؤالات از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. نتیجه حاصل، وجود دو جنبه سیاسی تحریفات و جعلیات راویان و منابع اسرائیلی را نشان می دهد. جنبه نخست عبارت است از پیوند راویان اسرائیلی و یا راویان مسلمان متأثر از اسرائیلیات با سیاستمداران هم عصرشان و تلاش برای ساخت منقولات آخرالزمانی در جهت منافع این سیاستمداران. جنبه دوم نیز عبارت است از تلاش راویان اسرائیلی در برتری دادن سیاسی یهود و مسیحیت با نقل منقولاتی آخرالزمانی در جهت ارائه نقش پررنگ مفاهیم، اماکن و نمادهای اسرائیلی. گونه های فراوانی از جعل و تحریف روایات مهدوی را در ذیل این دو جنبه می توان ردیابی نمود.
نقد خردگریز بودن "خدا" در نظریه «عقلانیت و معنویت» از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
167 - 185
حوزههای تخصصی:
نظریه «عقلانیت و معنویت» با تقسیم امور به خردپذیر، خردستیز و خردگریز، وجود خدا را خردگریز دانسته است. در این بین با توجه به اینکه در نهج البلاغه گزاره های متعدد توحیدی وجود داشت سعی شد در برابر این سؤال که چه نقدی بر خردگریز بودن خدا از منظر نهج البلاغه وجود دارد؟ پاسخ آن با استفاده از روش تحلیلی استنباطی با تأمل در گزاره های نهج البلاغه بررسی شود. نتایجی که از تحلیل به دست آمد این است که از نگاه نهج البلاغه وجود خداوند بدون شناختِ ذات او برای عقل قابل اثبات است و خردگریز بودن آن در نظریه به نظر می رسد نشأت یافته از عدم تفکیک شناخت اجمالی و تفصیلی باشد؛ زیرا عدم توجه به این مهم باعث شده است ملکیان آنچه را که نقطه قوت خداشناسی می باشد مبنی بر فراتر بودن ذات خدا از درک عقل، آن را محل ضعف خداشناسی بپندارد.
کاوش سندی و محتوایی ثواب ناهمگون احادیث زیارت خانه خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
279 - 310
حوزههای تخصصی:
ثواب حج که از دستورهای اکید فروع اسلامی و عمره که از زیارت های مستحب است، ازنظر کیفیت و روح اعمال در روایات با یکدیگر متفاوت است. روایات ثواب های متفاوتی ازجمله سلامتی، زدوده شدن فقر، بهشت، محل بخشیده شدن گناه نابخشودنی و ثوابی افزون تر از انفاق کننده طلا معادل کوه ابوقبیس برای زائر خانه خدا و ثواب هایی بیشتر از آن نیز مطرح کرده اند که حاکی از ضعف و پریشانی روایات نیست؛ گویا عوامل روحانی دخیل در زیارت همچون اختیار و اراده، معرفت، نیت، توجه به اصل ولایت، شرایط مشقت بار زائر، شرایط زمانی و مکانی و سیاسی موجب کیفیت زیارت زائران بر یکدیگر شده و عامل تفاوت ثواب زیارت کنندگان می شود. با وجود این، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و درصدد است با تبیین نکات کلیدی دخیل در متفاوت شدن ثواب ها، علل تفاوت ثواب زیارت خانه خدا را در عین وحدت اعمال زائران مورد تحلیل، و احادیث آن را ازنظر سندی و محتوایی مورد ارزیابی قرار دهد. درنتیجه مشخص گردید که زیارت عارفاً بحقه، خلوص نیت، کیفیت و شرایط اعمال زائران با وجود صحت سند و متن موجب کثرت ثواب زیارت کننده می شود.
تحلیل پارادایم جمع و تدوین قرآن توسط صحابه با کنکاش در روایات جمع قرآن
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
19 - 40
حوزههای تخصصی:
بحث درباره جمع و تدوین قرآن، همواره یکی از چالش های دانشمندان علوم قرآنی و معرکه آراء مفسران بوده است. عده ای همچون آیت الله معرفت جمع قرآن در عصر صحابه را از امور مسلّم تاریخی می داند و برخی همچون آیت الله خویی چینش سور قرآن را توقیفی و منسوب به رسول خدا (ص) می داند و افرادی همچون علامه طباطبایی قائل به تفصیل اند. اهمیت پرداختن به این مسئله از آن جهت است که عده ای چینش اجتهادی قرآن را مستمسک تحریف آن قرار داده اند. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، سعی شده تا با بررسی متن احادیثی که مستقیماً یا به صورت ضمنی به جمع و تدوین قرآن در دوران خلفا اشاره دارد، به تنویر موضوع پرداخته شود. نتایج حاصل از بررسی گویای این مسئله است که آنچه از صحابه درباره جمع و تدوین قرآن گزارش شده در واقع یک پارادایم ذهنی بوده که در طول زمان شکل گرفته است و در حقیقت کار صحابه درباره یکسان سازی قرائت ها و مفردات قرآنی و ... بوده نه جمع و چینش سور؛ اما به مرور زمان جمع مصاحف گوناگون و یکسان سازی رسم الخط قرائت ها، به پارادایمی برای جمع و تدوین خود قرآن تبدیل شد.
نقد دیدگاه نومعتزلیان پیرامون سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های تفسیری نواعتزالیونِ مغرب عربی معاصر، نقد همه جانبه سنّت است. ادله نومعتزلیان درباره نقد سنّت، دو گونه اند؛ پاره ای از دلایل با دیدگاه انتقادی آنان بر متن قرآن اشتراک دارد و پاره ای دیگر، اختصاص به سنّت دارد. در دسته اول دلایل انتقادی، نومعتزلیان مسئله سیالیت معانی متون مربوط به سنّت را مطرح کرده اند. در دسته دوم با پیش کشیدن مسئله رابطه دین و تجدد (سنت و مدرنیته) هم ادعای عدم قداست داشتن سنّت را مطرح کرده اند و هم به سمت تقلیل قلمرو سنّت معتبر رفته اند. حاصل پژوهش نشان می دهد که مبانی تفسیر عقل گرای نومعتزله از قبیل برداشت آنان از سنّت، اعتقاد به تاریخمندی و اصول هرمنوتیکی و قلمرو سنّت، همگی قابل انتقاد است. این تحقیق درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی جریان نومعتزله مغرب عربی معاصر و رویکرد آنان به سنّت را تصویر کرده و آسیب های آن را بررسی کند.
گونه شناسی واژگان و نقش آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
174 - 195
حوزههای تخصصی:
زبان حدیث که همانند زبان عرف عام با آنکه حامل معارف الهی و دارای تفاوت ماهوی با سخنان عادی مردمان است، در هنگام خوانش و فهم، نیازمند تأمل در گونه ی واژه بکار رفته در آن از حیث وضع و استعمال است. در زبان حدیث که شاکله اصلی آن را معانی لغوی و عرف عام تشکیل داده است، واژگانی برساخته از دین اسلام و شریعت نبوی بچشم می خورد؛ کما اینکه ساختارهای بلاغی از مقوله ی تشبیه بلیغ، مجاز به گونه های مختلفش شامل: استعاره و کنایه نیز در آن بوفور یافت می شود. علامه حلی (ره) که از سرآمدان اصولیان دوره متأخران است، در آثاری چند به خصوص، «نهایه الوصول» به تحلیل واژگان زبان عرب پرداخته، گونه های لفظ را در ارتباط با معنا هنگام وضع و استعمال مورد واکاوی قرار داده است. مقاله پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی ابتدائاً به تبیین اساسی ترین گونه های الفاظ پرداخته سپس به نقش این تفاوتها و توجه به آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء ایشان اهتمام ورزیده و دریافته است که توجه به نوع واژه مستعمل در حدیث، فهم صحیح و درست آن را به بار می آورد؛ آن سان که بی توجهی به گونه های الفاظ در مقام فهم روایات، موجب دریافت غلط از آن می شود.
تحلیل انتقادی گفتمان مناجات شعبانیه امام علی (ع) بر اساس الگوی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
196 - 221
حوزههای تخصصی:
گفتمان انتقادی نوعی روندتکوینی تحلیل گفتمان است که درآن با عبوراسطح توصیف گفتمان به چرایی تولیدمتن توجه می شود. درهمین راستادرپژوهش حاضربارویکردتوصیفی-تحلیلی براساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف تلاش می شود به گفتمان کاوی انتقادی مناجات شعبانیه امام علی (ع) درسه سطح توصیف تفسیروتبیین پرداخته شودو ضمن بررسی جنبه های ادبی مناجات گفتمان های غالب وپوشیده متن راکه کمتر به آن ها توجه شده، موردتحلیل قرار دهد در سطح توصیف درجملات باوجوه خبری،با قطع ویقین به بیان موقعیت گفتمانی پرداخته که بیانگر میزان تعهدنویسنده به گزاره هاست واین متن به عنوان ابزاری قاطع برای ارسال پیام است.دربعضی عبارات قصدنویسنده برای انگیزش مخاطب نیست بلکه نوعی انتظار،حسرت واندوه ر نشان می دهد.این پژوهش سعی داردبه این دو پرسش پاسخ دهدکه مهمترین موضوعات مطرح شده درمناجات شعبانیه براساس نظریه نورمن فرکلاف کدامندو امام (ع)چگونه توانسته است بااستفاده ازکلمات این موضوعات رامنتقل کند؟نتایج این تحقیق گویای این است که ایدئولوژی غالب درگفتمان درموضوع امربه معروف و نهی ازمنکر،سازندگی وتربیت فردوجامعه،خداشناسی و تنویرافکارعمومی وهدایت به سوی خداوندو توسل به درگاه الهی خلاصه شده است.بر این اساس واژگان برای انتقال معنایی متناسب بااین ایدئولوژی هاانتخاب شده است ونویسنده ازگفتمان وجوه افعال به طوریکسان استفاده نمی کند بلکه وجوه سه گانه اخباری، پرسشی و امری را برحسب ضرورت و قصد و نیت خود بکارگرفته است.
التربيه الدينيه والتربيه الروحيه، أساليبهما وأركانهما من منظور الإمام علي (عليه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
إن النظرة الموضوعية إلی التعليم والتربية عند الإمام علي(عليه السلام) مميزة وجادة اتّسمت بالعمق والشّمولية والتطبيق العلمي، وارتكزت على مبادئ وأهداف تنسجم مع الفطرة الإلهية وتستخرج من خلال كلماته وسلوكه العملي باعتباره منهجا نموذجیا قيما لتعليم وتربية أبناء البشرية خاصة في المجتمعات الإسلامية لتنمو الفضائل الإنسانية في الحياة الفردية والاجتماعية أمام بعض الأفكار التربوية الشائعة المنحرفة.
يتناول هذا البحث اعتمادا على المنهج الوصفي– التاريخي، التحليلي والتطبيقيّ العمليّ، التربيّة والتعليم لغة ومفهوما والعلاقة بينهما. ثمّ يناقش عملية التربية في الإسلام من خلال أسالیبها الأربعة كما يشير إلى الأبعاد العمليّة للتربية الإسلامية. يتناول هذا البحث التربية الروحيّة وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية النفسية، التربية الفکرية، التربية الاجتماعیة، التربية الأخلاقية؛ ثم يبحث عن التربية الدينية وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية الفردية والتربية الاجتماعية؛ بالإضافة إلى أنه يتناول عناصر الاستخدام الشائع لكل من هذه الأنواع من التربية مع نسبة الإحصاءات المستندة إلى الأدلة التحليلية ويستعرض مدى ارتباطها بعضها ببعض. ونستنتج أن الإمام من خلال التربية الروحية يسعى إلى تربية الإنسان في علاقته مع المجتمع، وفي التربية الدينية يرتکز علی تربية الإنسان في علاقته مع الخالق.
بررسی وتحلیل پرسمان استدلالی در گفتمان استدلالی امام سجاد علیه السلام براساس نظریه میشال مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مربوط به استدلال نظریه پرسش و پاسخ فیلسوف بلژیکی، میشال مایر است.نظریه مایر تحت عنوان"پرسمان استدلالی" به اهمیت و کارکرد سؤال در استدلال های متکلم و نقش آن در تأثیر گذاری بر مخاطب و اقناع او می پردازد.در واقع سؤال به عنوان یکی از سودمند ترین ابزار های زبان برای استدلال است. این اهداف می تواند در جهت آگاهی بخشی،توبیخ،برملا سازی حقایق،روشنگری و..باشد.در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی آن دسته از سخنان امام سجاد(ع) که حاوی پرسش هایی استدلال محور بوده است مورد بررسی قرار گرفته است و جبنه استدلالی مورد تحلیل و بررسی واقع شده است.با توجه به اینکه امام سجاد به لحاظ تاریخی،اجتماعی و سیاسی در دوران خفقان و مراقبت های شدید دستگاه بنی امیه قرار داشتند سخنان ایشان در صورت های گوناگون آن، از پرسمان استدلالی بهره جسته است تا با توجه به شرایط حاکم به شکل غیر مستقیم آنچه مد نظر حضرت بوده است مانند: افشای ستم دستگاه بنی امیه،تبیین احکام دین، تبیین صفات شیعیان حقیقی و... را به مخاطب انتقال دهد.کاربست سازه بلاغی تشبیه و استعاره پتانسیل استدلالی سخن را غنا بخشیده و قدرت استدلال را برای اقناع مخاطب بالا می برد.
شخصیت عبادی حضرت فاطمه (س) در آیینه احادیث فریقین
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
74 - 90
حوزههای تخصصی:
شخصیت های اسلامی و آشنایی با تاریخ زندگانی آنها از همان قرون اولیه اسلام، به دلیل عشق و علاقه شورانگیز مسلمانان به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بسیار رایج و متداول بوده است؛ اما راهبرد خلفای اولیه در جلوگیری از تدوین حدیث و نیز فشارهای سیاسی حاکمان اموی و عباسی در جلوگیری از بیان فضایل و مناقب اهل بیت (ع) موجب گردیده تا بخش چشمگیری از سیره آن بزرگان در ابهام و تیرگی تاریخی باقی بماند. به ویژه درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) که بخش مهمی از زندگانی ایشان نسبت به برخی از دیگر معصومین (ع) مخفی و پنهان مانده و کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. با این وجود بسیاری از اندیشمندان و مؤلفان به ثبت و ضبط گزارش ها و نقل وقایع پرداخته و در آیات و احادیث درباره آن حضرت در منابع اسلامی اعم از شیعه و سنی به بررسی ابعاد مختلف زندگانی حضرت زهرا (س) پرداخته شده است، به همین جهت در تحقیق حاضر به بررسی شخصیت عبادی حضرت فاطمه (س) در آیینه احادیث فرقیین پرداخته ایم و نتایج حاکی از آن است که شخصیت عبادی حضرت فاطمه(س) در اخلاص، خشوع، حضور قلب، دعا، شب زنده داری در احادیث فریقین به صورت متعدد ذکر گردیده است.