فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵٬۲۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
همواره چیستی و ماهیت «اشراط الساعه» مورد بحث بوده و مفسران عمدتاً از طریق روایت به آن پرداخته اند. یکی از این موارد، خروج دابةالارض است که در آیه 82 سوره نمل، به طور مجمل و مبهم از آن یاد شده است. در چیستی، چگونگی، موجودیت، فعل و قول دابةالارض، سخنان متفاوت و گاهی متناقض در تفاسیر دیده شده است. با بررسی تطبیقی تفاسیر می توان آنها را به دو دسته اصلی تقسیم نمود که هفت دیدگاه از آنها متفرع می شود. دسته اول به ماهیت دابةالارض پرداخته و برای آن مصداق یابی نموده اند که عمدتاً برخاسته از روایات است و دسته دیگر اصلاً به ماهیت آن ن پرداخته اند. ازاین رو در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با واژه پژوهی در واژه های آیه مذکور و با کمک گرفتن از سیاق سوره نمل، سعی شده است چیستی و ماهیت دابةالارض توصیف گردد. برای این منظور، به بیان مختصری از دیدگاه های تفسیری پرداخته، سپس واژه پژوهی آیه مورد نظر ارائه شده و سرانجام، دیدگاه منتخب که یک تحلیل علمی است، بیان شده است. یافته ها حاکی از آن است با توجه به گستردگی روایات درباره اشراط الساعه که گاهی نیز متناقض هستند، ضرورت دارد با به کارگیری واژه پژوهی و یافتن حوزه معنایی واژه های آیه، به تفسیر پرداخت تا فهم دقیق تری از کلام الهی به دست آورد. دستاورد این روش، تقریب آرای تفسیری و وحدت نظر در بیان چیستی و چگونگی اشراط الساعه است.
بررسی تناسب معنایی آیات 19 16 قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیر باز تناسب آیات 19 16 سوره قیامت با بقیه آیات سوره، توجه مفسران را به خود جلب کرده است. برخی آن را جمله معترضه دانسته اند و در سبک و سیاق گفتاری، توجیه نموده اند، برخی دیگر تناسب تضاد یا تناسب وجود کلمه «عجل» در این آیات و آیات پس از آن را مطرح نموده اند. به نظر نگارنده هیچ یک از این توجیه ها صحیح نیست و صحیح تر آن است که مضمون و ساختار سوره قیامت بر پایه واژه کانونی «جمع» شکل گرفته است. واژه «جمع» با مشتقات لفظی و معنوی خود کل سوره را تحت پوشش قرار داده است. مشتقات لفظی«جمع» با عبارت «لن نجمع»، «جُمع» و «جمعه» در آیات سوره بیان گردیده است و مشتقات متضمن معنای «جمع» در عبارت «المستقر»، «باسره»، «التفت» و «علقه» نهفته است. بنابراین کل سوره قیامت تجلی یکی از اسماء خدای متعال با عنوان اسم «جامع» است.
ارزیابی نظریه روان کاوی فروید از منظر معارف وحیانی به ویژه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه روان کاوی فروید، یکی از نظریات مهم در قرن نوزدهم بوده که تأثیر شگرفی در تربیت داشته است. این نظریه از منظر روش، بر روش تجربه گرایی در غرب تکیه دارد و از منظر ماهوی، با مکتب مادی گرای اومانیسم هم سان است. نظریه پیش گفته دو رکن اساسی دارد؛ یکی ساختهای سه گانه ذهنی و دیگری حالات سه گانه روانی. به باور فروید، از میان ساخت های سه گانه ذهنی، نهاد برترین و بنیادی ترین ساخت است و منبع انرژی های غریزی جنسی به شمار می آید. وی ناخودآگاه را عامل اساسی در تربیت معرفی می کند. نظریه فروید از منظر معارف دینی به ویژه نهج البلاغه، در هر دو رکن پیش گفته، مخدوش است: نخست، روش تجربه گرایی انحصارگرا، روشی درست در شناخت انسان نیست. دوم، اومانیسم مکتبی انحرافی در شناخت انسان است که به ابعاد مترقی انسان توجهی ندارد. سوم، انسان دارای ساختهای سه گانه ذهنی نیست و صرفاً یک ساخت ذهنی دارد و چهارم، برخلاف نظر فروید، ضمیر ناخودآگاه بیشترین تأثیر را در رفتارهای انسان ندارد.
راهکارهای کشف سور حقیقی قضایای اخلاقی در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی قضایای عام یا مطلق اخلاقی در منابع دین، علی رغم ظاهر کلی، ازحیث سور اجمال دارند؛ حتی در مواردی یقین داریم گزاره ای کلی نیست؛ درحالی که ظاهراً به صورت مطلق یا کلی آمده است. این موضوع ما را به سایر گزاره ها هم مشکوک می کند. در این پژوهش برای کشف سور حقیقی این گزاره ها علاوه بر مراجعه به تفاسیر قرآن کریم و شروح روایی، از تحلیل عقلی و منطقی و کشف دلالت های عرفی بهره گرفته و چند احتمال را کشف کرده ایم: 1) جزئی دانستن این قضایا. این احتمال علاوه براینکه خلاف ظاهر است، فقط مربوط به جایی است که سور قضیه ذکر نشده و قضیه مهمله باشد و در جاهایی که سور کلی صریح دارد، جاری نیست؛ 2) انصراف به فرد اکمل. این احتمال نیز منوط به پذیرش قاعده انصراف است؛ 3) بیان اقتضا نه علیت تامه؛ یعنی در نگاه نخست، این گزاره ها را از مقوله تکالیف بدانیم و کلیت آن ها به اقتضای طبعشان باشد، نه در همه موارد؛ 4) ابتلا به تخصیص پس از قبول ظهور عرفی این متون در عموم یا اطلاق؛ 5) حمل بر مراتب تشکیکی معنا. احتمال های سوم، چهارم و پنجم را می توان با یکدیگر جمع کرد.
آغاز پیدایش جهان در تفسیر آیات و آخرین یافته های کیهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیات متعددی از قرآن کریم به مسئله آغاز آفرینش جهان اشاره و در آن به مسائلی مانند چیستی و چگونگی جهان قبل از آفرینش، مواد اولیه سازنده هستی و توسیع یا گسترش آسمان ها پرداخته شده است. با ظهور نظریه های جدید در علوم تجربی، منکران اسلام در صدد مخالف نشان دادن برخی علوم تجربی با مسائل مطرح شده در قرآن برآمده اند تا در وحیانی بودن قرآن تردید کنند، از این رو شناخت و تبیین دقیق دیدگاه قرآن در باره چگونگی آغاز آفرینش جهان دارای اهمیت است تا روشن گردد مطالب قرآن با عقل و علوم قطعی تجربی در تضاد نیست، بلکه در موارد بسیاری با آخرین یافته های کیهان شناسی، هماهنگی وصف ناپذیر دارد و چه بسا بتوان در مواردی دیدگاه قرآن را در کنار سایر نظریه های مطرح علمی به عنوان نظریه مستقل و ممتاز مطرح نمود. مقاله پیش رو ضمن بیان آخرین یافته های کیهان شناسی پیرامون منشأ جهان، به بررسی مهم ترین اقوال مفسران و اندیشمندان در باره آیات مربوط در این زمینه پرداخته و پس از بیان دیدگاه مختار، شباهت ها و تفاوت های آن را با نظریه انفجار بزرگ بیان نموده است.
بررسی قدسی بودن هنر سماع و رقص از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هنر در نزد سنت گرایان اهمیت ویژه ای دارد؛ آنها هنر را به سه قسم قدسی، سنتی و مذهبی تقسیم می کنند و بر این باورند که هنر قدسی از خاستگاه الهی برخوردار است. از نگاه نصر، سماع و رقص هنرهایی قدسی به شمار می آیند. ولی پرسش اینجاست که کدام آیه یا روایت بر جواز سماع و رقص دلالت دارد؟ به دیگر سخن، آیا می توان از ظاهر آیات و روایات به خاستگاه الهی آنها پی برد؟ ازآنجاکه هنر قدسی پیوندی عمیق با طریقت های معنوی دارد، سعی شد تا با مراجعه به کتب صوفیه و با روشی توصیفی تحلیلی به این مسئله پاسخ داده شود. یافته های این مقاله گویای آن است که اگرچه صوفیه کوشیده اند تا برای جواز سماع و رقص به آیات و روایاتی استناد ورزند و حتی از ایرادات مخالفان نیز پاسخ دهند، اما دلیل نقلی آنها خدشه پذیر است، زیرا ظاهر آیات بر جواز سماع و رقص دلالتی ندارد و محتوای روایات نیز با ایرادهای جدی مواجه است
بررسی روایات منع تعلیم سوره یوسف علیه السلام به زنان
حوزههای تخصصی:
روایاتی در منابع اسلامی، حاکی از دستور به تعلیم ندادن سوره یوسف علیه السلام به زنان و تعلیم سوره نور به جای آن است؛ اسناد این روایات علیرغم برخی طعن ها، بر بی اعتباری مطلق دلالت ندارد و با تجمیع قرائن اسناد، این روایات تا حدودی قابل اعتماد است، ولی بررسی محتوایی این روایات حاکی از ناسازگاری آنها با اهداف هدایت گری قرآن و دیگر روایات بوده و حداکثر ،کراهت تعلیم این سوره بر زنان است نه تحریم. بدین خاطر که این روایات مخصوص یک مقطع زمانی بوده و مطابق با شرایط اجتماعی و ذهنیات دوران عرب صدر اسلام در مورد زنان می باشد. این روایات در محیطی مردسالار صادر شده که در آنجا زنان هیچ ارزش و احترامی نداشته اند و تلویحا نشان می دهد؛ برخی مسلمانان هنوز در آن زمان مفاهیم عالی سوره یوسف علیه السلام را به خوبی درک نکرده و آن را داستان عاشقانه می پنداشتند. در این روایات شواهدی وجود دارد که مقطعی بودن حکم کراهت این روایات را نشان می دهد. نهایت اینکه اگر چنین روایاتی از معصوم علیه السلام صادر شده براساس نسخ تمهیدی بوده است.
واپسین روزهای تاریخ در آیه 55 سوره نور از دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدای سبحان در آیه 55 نور به مؤمنان وعده داده است که آنان را جانشینان در سراسر زمین قرار خواهد داد و دین مورد پسندش را برای آنان تمکین کرده و ترس شان را به امنیت و آرامش تبدیل خواهد نمود. مؤمنان شایسته کردار، جامعه یکتاپرست و عاری از شرک را تشکیل خواهند داد. مفسران شیعه در تفسیر وعده مزبور دارای دو دیدگاه هستند؛ یکی انحصار تحقق وعده به عصر ظهور و پایان تاریخ و دیگری تحقق وعده با مصادیق متعدد از عصر نزول تا عصر ظهور. اندک اختلاف دیدگاه مفسران شیعه در تعیین مصداق آیه با روشن شدن معنای استخلاف قابل رفع بوده و آنان را به دیدگاه یکسان و انحصار تحقق وعده در عصر ظهور می رساند. مفسران اهل سنت به رغم داشتن دیدگاه های مختلف؛ برخی با تصریح و شماری با تلویح به تحقق وعده در عصر ظهور اشاره کرده اند، از این رو برابر دیدگاه مفسران فریقین، آیه مزبور جامعه ویژه ای را برای مؤمنان در واپسین روزهای تاریخ وعده می دهد که با ظهور مهدی موعود محقق خواهد شد.
قاعده افزایی تکرار فعل «قال» در راستای تبدیل آن به الگوی گفت وگو در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن هرچند که یک کتاب دینی و ایدئولوژیک است، اما تنها کارکرد ارجاعی ندارد. در رساندن محتوا به مخاطبانش از قدرت زبان نهایت بهره را برده و موجب نزدیک شدن آن به زبان شعری و ادبی شده است. حال این سؤال پیش می آید که این زبان ادبی به چه شکل در قرآن آمده است؟ قرآن برای رسیدن به هدفش که تأثیر و جلب نظر مخاطب می باشد، سبک ادبی منحصر به فردی دارد که تابع نظم شعر نیست، ولی از قواعد زبان شعری و نظام آن برخوردار است. با توجه به آرای صورتگرایان که برای بررسی زبان ادبی به تمایز دو فرایند خودکاری و برجسته سازی زبان معتقدند، زبان قرآن نیز صرفاً به بیان موضوع نمی پردازد، بلکه برای رساندن محتوای معین سعی دارد که در شیوه بیان خود، با بهره گیری از زبان ادبی، دریافت مدلول را به تأخیر بیندازد که این امر، ذهن خواننده را درگیر نموده و موجب گسترش معنا می شود. این فرایند به وسیله تکرار، موجب قاعده افزایی و برجسته سازی در کلام می گردد. در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، سعی بر آن است که برجسته سازی فعل «قال» و مشتقات آن از طریق تکرار بررسی شود. این فرایند همگام با متن پویای جامعه ای که طالب تفکر و تأمل است، راه را برای دیالوگ، چندصدایی و تفاهم هموار می کند. در واقع بسامد بالای فعل «قال» و مشتقاتش (1717 بار) در ساختار قرآن و برجسته شدن این کلمه در برونه زبان، چنان قدرتی به درونه زبان بخشیده است که قادر به تحلیل ساختار است.
اقامه عزا برای امام حسین (ع) از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
عزاداری برای سیدالشهداء (ع) یکی از بزرگ ترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی است. در حقیقت یکی از مهم ترین امتیازات جامعه شیعه، برخورداری از چشمه پر فیض نورانیت و معنویت عاشوراست. این چشمه جوشان از نخستین روزی که موضوع یادکرد مصیبت امام حسین (علیه السلام) و یارانش مطرح شد جریان یافت و تا امروزه همچنان جاری است و پس از این هم ادامه خواهد داشت. اما در طول تاریخ همواره کسانی بوده اند که علی رغم اینکه ادعای اسلام داشته اند، با اقامه عزا بر آن حضرت مخالف بوده و آن را نپذیرفته اند. بر این اساس با توجه به این که قرآن به عنوان کتاب الهی، مورد پذیرش همه مسلمانان است؛ پرسش پژوهش حاضر این است که آیا قرآن برای عزاداری بر آن حضرت دلایلی بیان کرده است؟
این مقاله در صدد است با اتّخاذ روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی این آیات بپردازد. با نظری به آیات نورانی قرآن روشن می شود که عزاداری و برپایی مجالس عزا نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاری ندارد، بلکه موجب تثبیت قلوب، ذکر و موعظه و از مصادیق شعائر الهی، مودّت و محبّت به اهل بیت (علیهم السّلام) می باشد که در قرآن به آن ها سفارش شده است.
تاثیر قرآن بر روابط اجتماعی در اندیشه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان بزرگ دارای کارکردها و آثار اجتماعی اند. اسلام درخشان ترین رهیافت را به روابط اجتماعی دارد. از منظر قرآن هدف اصلی بعثت پیامبران برپایی عدالت در ابعاد گوناگون با مشارکت فراگیر مردم است قرآن کریم از یک سو در هدف گذاری کلی رسالت پیامبران، اهداف اجتماعی را در چشم انداز عمومی قرار می دهد و از سوی دیگر در احکام گوناگون حتی احکام عبادی ، توجه به دمیدن روح اجتماعی در برابر منافع فردی برجسته است. قرآن کریم تاثیری شگرف بر روابط اجتماعی مسلمانان از نژادهای گوناگون با یکدیگر و همچنین مسلمانان با دیگر پیروان ادیان و حتی با غیر مسلمانان دارد و صلح و آرامش شعار محوری این کتاب است. همزیستی مسالمت آمیز با یکایک انسان ها فارغ از هرگونه تشخص و پایه گذاری جامعه سالم ، از برکات آموزه های قرآنی است که در جای جای این متن وحیانی بر آن تاکید شده است. در این مقاله چیستی تاثیر قرآن بر روابط اجتماعی و چگونگی اثرگذاری با پردازش ایده های بنیادی در زمینه های گوناگون، با تکیه بر دیدگاه مفسرانی که با نگرش اجتماعی به تفسیر پرداخته اند، موضوع پژوهش است.
تحلیل روایت تفسیری منتقله ابن فحام درخصوص کاستی از آیه 33 آل عمران در امالی شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ طوسی در کتاب امالی، روایتی را از ابن فحام (شیخ عامی خود) نقل می کند مبنی بر اینکه امام صادقt آیه 33 سوره آل عمران را با عبارت «وآل محمد» قرائت می فرمود و تصریح می کرد که این عبارت در متن آیه نازل شده است. روایت یادشده گویای نوعی تحریف به کاستی در آیه شریفه است؛ درحالی که اعتقاد مشهور و اجماع علمای شیعه، عدم تحریف قرآن کریم است، چه به زیاده چه به کاستی. ابن فحام از اساتید و مشایخ شیخ طوسی است که برخی از علمای رجال شیعی و سنی او را عامی شمرده اند. در سند روایت نیز افرادی عامی، ضعیف و مجهول وجود دارند. روایت ابن فحام در هیچ یک از منابع شیعی پیش از شیخ طوسی نیامده است. علاوه بر اینها در روایت یادشده، شواهدی وجود دارد که دالّ بر منتقله بودن آن است. در این مقاله، هم شواهد درون متنی وهم شواهد برون متنی آن بررسی شده که همگی بیانگر انتقال روایت ابن فحام از مدرسه خلفا به مدرسه اهل بیتk است.
طبقه بندی شاخص های دانشی و مهارتی انس با قرآن کریم (از منظر کارشناسان حوزه آموزش و مدیریت امور قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات علمی در حوزه فعالیت های آموزشی و تبلیغی ترویجی قرآنی، فقدان شاخص های دقیق، مدون و طبقه بندی شده برای سنجش میزان و سطح انس افراد با قرآن کریم است. نبود این شاخص ها به عدم ارزیابی دقیق نتایج بسیاری از فعالیت ها مخصوصاً در حوزه آموزش منجر می شود. نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکنیک بحث گروهی با حضور برخی از اساتید و فعالان این حوزه، شاخص هایی طبقه بندی شده به عنوان پیامد دانشی و مهارتی انس با قرآن کریم مطرح ساخته اند تا به کمک آنها بتوان ارزیابی دقیق تری در خصوص میزان و سطح انس با قرآن کریم در افراد مختلف نمود. دو شاخص «آشنایی با متن قرآن» و «آشنایی با مفاهیم قرآن» به عنوان دو شاخص کلان و شاخص های «تشخیص متن قرآن از سایر متون«، «تشخیص کاربرد یا عدم کاربرد کلمات در قرآن»، «تشخیص جایگاه کلمات در آیات، آیات در سوره ها و سوره ها در قرآن»، «خواندن درست و روان آیات قرآن از روی انواع خطوط و مصاحف»، «آشنایی با ضبط کلمات قرآن» و «آشنایی با نگارش کلمات قرآن» ذیل شاخص کلان «آشنایی با متن قرآن» و شاخص های «درک معنای آیات قرآن» ، «توانایی یافتن مفاهیم در قرآن»، «توانایی استشهاد به قرآن در گفتار و نوشتار»، «توانایی تدبر و دریافت معارف از آیات»، «تشخیص مضامین آیات قرآن در سایر متون» و «توانایی قضاوت ارزشی نسبت به مفاهیم مختلف بر اساس قرآن» ذیل شاخص کلان آشنایی با مفاهیم قرآن، به عنوان شاخص های اصلی مشخص و در سه سطح شاخص های مقدماتی، پیشرفته و عالی طبقه بندی شده اند.
بررسى مشروعیت ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده با نگاه به آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از وضعیت حقوقى ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده به جهت طرح آن در مجامع علمى و رسانه اى که در پى درخواست قانونى شدن ممنوعیت چنین ازدواجى از سوى نمایندگان مجلس ایجاد شد، داراى اهمیت است. در نوشتار حاضر پس از بیان وضعیت حقوقى نهاد فرزندخواندگى و سرپرستى و مقایسه آن دو نهاد با یکدیگر، با رویکردى تحلیلى و با استفاده از ادله قرآنى به بررسى مشروعیت ازدواج فرزندپذیر با فرزندخوانده پرداخته ایم. اهمّ یافته هاى این مقاله با توجه به مفاد آیات قرآن کریم این است که فرزندخوانده در فرهنگ اسلامى فرزند واقعى تلقى نشده است و در نتیجه، احکام فرزند واقعى از جمله حرمت ازدواج او با سرپرستش منتفى است.
تحلیل ابعاد امتحان بنی اسرائیل در زمان غیبتحضرت موسی× از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت امتحان یکی از سنت های فراگیر خدای متعال است. این سنت در مورد بنی اسرائیل در زمان غیبت حضرت موسی به وقوع پیوست. تحلیل قرآنی این موضوع نشان می دهد که ایمان ضعیف بنی اسرائیل، وجود افراد مفسد در بین آنها و تأثیر فرهنگ مردم مصر بر آنها زمینه ای را می طلبید تا به وسیله سنت امتحان، افزون بر جدایی مومنان خالص از منافقان و مفسدان، رسوبات فرهنگ مردم مصر از اذهان بنی اسرائیل پاک شود. این امتحان به وسیله تمدید میقات حضرت موسی از سی شب به چهل شب و ظاهر شدن مجسمه ای از جنس طلا به شکل گوساله، توسط سامری انجام شد. بنی اسرائیل در جریان این امتحان به خاطر عواملی چون عجله کردن، عدم توجه به راهنمایی عقل و ضعیف و برکنار کردن حضرت هارون، با روی آوردن به گوساله پرستی، دچار انحرافی شدند که از نظر کیفیت، کمیت و زمان وقوع قابل توجه است. با این حال، اقدامات حضرت موسی و توبه بنی اسرائیل پیامدهای مثبتی را از این امتحان برجای گذاشت.
وجوه ارتباط تذکر و امر به معروف و نهی از منکر بر اساس رابطه همنشینی در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیلی وجوه ارتباط مفهوم امر به معروف و نهی از منکر با مفهوم تذکر در قرآن کریم را بر اساس روابط همنشینی بررسی کرده است و در این بررسی به حد وسط مشترکی با عنوان فطرت دست یافته است؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر باعث یادآوری دستورات الهی می شود؛ به عبارت دیگر اجرا کردن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه موجب تذکر(یادآوری) افراد به همان فطرت دینی و مسائل دینی شده و در نهایت با عمل کردن افراد به دستورات وحیانی فلاح و رستگاری جامعه بشری رقم می خورد؛ پس قرآن کریم در آیات نورانی خود ضمانت سلامت یک جامعه الهی را کاربردی کردن مفهوم امر به معروف و نهی از منکر می داند. با در نظر گرفتن هم نشینی این دو مفهوم کاربردی قرآنی، نتایج ذیل حاصل گردید: 1. هر کس با فطرت خود صحت و قبح امور و ضرر و زیان فردی و اجتماعی را درک می کند؛ اما عموم افراد به تذکر و یادآوری مفاسد فردی و اجتماعی آنها نیازمندند. 2. دین اسلام، مسلمانان را به اوامر و نواهی ملتزم کرده است که برای آنان جنبه تذکر و پند داشته و این تذکر فقط برای مومنان سودمند است و فلاح و رستگاری به ارمغان می آورد؛ زیرا عامل به این دستورات فقط مومنان هستند.
نگاهی مجدّد به خشونت علیه زنان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی مسئلة خشونت علیه زنان از منظر قرآن کریمدر دو محور پرداخته است. در محور نخست، مهم ترین شواهد قرآنی مخالفت با خشونت ضد زنان با تمرکز بر آیات معاشرت به معروف، نفی ضِرار، عَضل، قذف، ایلاء، اخراج مِن البیت، وَأد و ارث النساء تحلیل شده اند. نتایج این بخش نشان می دهد که قرآن کریمدر هیچ موردی خشونت جنسی علیه زنان را تأیید نکرده، بلکه در موارد متعدد، با لحنی تند آن را سرزنش و محکوم نموده است. تنها موردی که در نگاه نخست ممکن است شاهدی بر تأیید خشونت قلمداد گردد، آیة نشوز است که در محور دوم مورد بحث قرار گرفته است. با تأمل دقیق تر در شرایط و جوانب تجویز ضرب زن ناشزه در آیة مذکور، مشخص گردید که این تجویز از باب خشونت جنسی علیه زن نیست، بلکه از باب مجازات قانونی است که شوهر نه به عنوان شوهر، بلکه به عنوان مجری قانون در صورت وجود شرایط خاص، آن را اعمال، و نشوز زن را با کمترین هزینه برطرف می کند، ولی در صورت نبودن هر یک از شرایط، اقدام شوهر در این زمینه، حرام و جرم تلقی می گردد و یا حتی ممکن است پیگرد قانونی در پی داشته باشد.
نقد رویکرد سید قطب به عامل شخصیت بخش سوره های قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در زمینه شناخت سوره های قرآن، شخصیت مستقل آنهاست؛ بدان معنا که از لحاظ درونی کاملاً منسجم و از لحاظ بیرونی متمایز از دیگر سوره هاست. شاید بتوان گفت سید قطب اولین مفسری است که در این زمینه تلاش درخور توجهی به انجام رسانده و توانسته است شخصیت منسجم و متمایز هر سوره را تا حدودی نمایان سازد، اما در متن کاوی عبارات وی مشخص شد که تلاش وی از ضعف هایی نیز برخوردار است؛ چه آنکه مشخص نکرده است محور شخصیت بخش سوره از چه سنخی باید باشد. به همین دلیل گاه تلاش می کند شخصیت سوره را بر اساس موضوعی محوری سامان دهد، گاه بر اساس غرضی خاص، و گاه نیز بر مدار روش بیانی ویژه. این چندگانگی باعث شده که در برخی موارد در تبیین شخصیت از سوره ها، دچار اضطراب شده و نتیجه محصلی را در اختیار خواننده قرار ندهد. از تحلیل کلی اندیشه و عملکرد سید قطب می توان نتیجه گرفت که عامل حقیقی در تکوین شخصیت خاص سوره ها، غرض آنها می باشد، نه موضوع و نه سبک بیانی؛ زیرا زمانی که سید قطب سعی می کند شخصیت سوره را بر مدار یک موضوع سامان دهد، غالباً دچار کلی گویی و پراکنده گویی شده و نمی تواند انسجام سوره را به نیکی نمایان سازد، اما زمانی که تلاش می کند شخصیت سوره را بر مدار غرض خاص سوره شکل دهد، در غالب موارد، مقرون به توفیق می گردد. ادله دیگری نیز نقش یگانه غرض در شخصیت بخشی به سوره را تقویت می نماید.
ارزیابی مقایسه ایِ انسجام در سوره طارق و ترجمه آن از محمّدمهدی فولادوند: از دیدگاه نظریه هالیدی و حسن ( 1985.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآن کریم را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن به شمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز به کارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمده ترین مباحث انسجام بخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد می دانند. از طرفی، یکی از سوره های کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره ""طارق"" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، می تواند مورد سؤال قرار گیرد. بدین روی، در این پژوهش، براساس نسخه تکامل یافته از نظریه نظام مندِ هالیدی و حسن 1985م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجمله ای و متن بنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان می دهد که علیرغم وجود تفاوت هایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
بررسی تفسیری آیات انحصار و شمول علم غیب پیامبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسول و امام برگزیدگان خدای سبحان هستند و باید از ویژگی های خاصی چون عصمت و علم برخوردار باشند. در قرآن، دو گروه از آیات در باره علم غیب است؛ بخشی از آن بر انحصار و بخشی بر شمول علم غیب نسبت به غیر خدا دلالت دارد. بررسی این آیات نشان می دهد که آیات دال بر انحصار علم غیب به خدا با آیات دال بر شمول علم غیب تعارضی ندارد، به طوری که آیات شمول به اجمال، پیامبران الهی را آگاهان به غیب معرفی می کند و بر آگاهی پیامبر از غیب گواهی می دهد، این آیات با یک عنوان کلی، علم به غیب را به آنان نسبت می دهد یا علم به غیب را نسبت به موارد جزئی، اثبات می کند. نفی آیاتی که بر نفی علم غیب از غیر خدا دلالت دارد، مطلق نیست، بلکه نفی علم غیب ذاتی و استقلالی از غیر خدا می کند که به قطع علم غیب ذاتی، از آن خدا است. این نفی علم غیب، با علم بر حقایق عالم، به اذن الهی و افاضه حق نسبت به انبیا و امامان، منافات ندارد.